تابستان، تا حاجی از سرما و گرما باکی نداشته باشد.
در روزه چند «ساعت».
و در حج چند «شبانه روز» باید در حال احرام باشیم.
حج مصداق آیه «انّی ذاهب الی ربّی سیهدین» است؛ «یعنی من به سوی پروردگارم حرکت میکنم او مرا هدایت خواهد کرد».
حرکت در مسیر الهی و انجام مناسک حج، حتماً باید زیر نظر عالم و طبق فتوای مرجع تقلید باشد. بنابراین مسأله را از غیر عالم سؤال نکنیم و نماز خودمان را قبل از حرکت درست کنیم و مرجع تقلیدمان رامشخص سازیم و حقوق مالی واجب را بپردازیم تا در این سفر آسمانی مشکلی نداشته باشیم. ارزش این سفر به قدری است که سزاوار نیست بخاطر مسأله غذا و مکان حرفی بزنیم، یا گلایهای کنیم، یا عیب همسفران را بازگو نماییم. در این سفر ربّانی، سادگی، ایثار، اخلاق، فکر و مناجات، شرکت در نماز اهل سنّت و توجه به آداب ضروری است.
حج سفری عاشقانه است که اولیای خدا با شوق و پیاده به سوی آن میرفتند. امام کاظم- ع- یک بار بیست و پنج روز و سفر دیگر بیست و چهار و سفر سوّمش بیست و شش روز پیاده مسافت هشتاد فرسخی میان مدینه و مکّه را طی کرد.
سفر حج مبدأ تاریخ بوده است تا آنجا که قرنها قبل از اسلام و مسیحیت و حتی قبل از حضرت موسی. حضرت شعیب به موسی گفت: من یکی از دخترانم را به ازدواج تو درمیآورم مشروط به آنکه هشت حج یا ده حج یار من باشی. قرآن به جای «هشت سال»، «هشت حج» مطرح کرده است.
ص: 120
برمیخورد. خوشا به حال کسانی که با شناخت لازم میروند و آنجا آهی و اشکی و نالهای و نعرهای دارند.
در سفری شاعری را دیدم که با گریه چنین میخواند:
اومدم تا دل آلودمو شستشو بدیمن بی آبرو رو بلکه تو آبرو بدی
من فراری بودم و کشوندیمبا بدیهام تو خونت نشوندیم
آخه من کجا طواف این خونه؟!قربون لطف تو ای صاحبخونه
شعرها را ادامه میداد و اشک میریخت.
و از همان شاعر کاشانی شنیدم که میگفت:
ای مُجرم مُحْرم شده در کنج حَرَممُحرم که شدی بکوش مَحْرَم گردی
حج سفری نیست که با شعر و مقاله و کتاب بتوان به عمق آن رسید.
شخصی از امام- ع- سئوال کرد که من سالهاست از شما راجع به حج مطالب جدیدی میشنوم، امام فرمود: آیا توقع داری احکام و اسرار حج پایان داشته باشد؟!
هیچ دولتی با هیچ بودجهای در هیچ زمانی نمیتواند طرحی دهد که از تمام دنیا مردم عاشقانه کفنپوش و گریان و یک صدا در بیابانها و خیمهها و خانهها فریاد واحدی سردهند.
علاوه بر حج رفتن، به فرستادن مردم به حج نیز سفارش شده است.
افرادی که تمکّن دارند و میتوانند دیگران رابه حج بفرستند از این همه پاداشی که در روایات آمده است خود را محروم ننمایند.
در عزّت و قداست کعبه همین بس که باید از ذبح گوسفند گرفته تا خوابیدن در قبر، رو به سوی آن باشد،
چقدر عزیز است که جنگ در کنار آن ممنوع است.
چقدر عزیز است که ابراهیم و اسماعیل باید خادم آن باشند، جز افراد متقی حق تولیت آن را ندارد.
چقدر عزیز است که امام صادق- علیهالسلام- نزدیک مکّه از شتر پیاده میشد و گریه میکرد و با پای برهنه وارد حرم میشد.
ص: 121
چقدر عزیز است که به احترام این سفر الهی هر کس به دیدن زائر رود مأجور است و هرکس زائر خانه خدا را یاری کند مورد لطف خاص خداوند قرار میگیرد.
کعبه با اینکه در گودی و درّه قرار گرفته ولی چون نظر خدا با او است، والا و عزیز است، امّا برجها و کاخها با اینکه در دامنه کوهها و در جای خوش آب و هوا قرار دارند مورد توجه قرار نمیگیرند. کدام مسجد است که چهارده بار نامش در قرآن برده شده باشد جز مسجدالحرام؟!
بعد از نماز و زکات، شاید بیشترین آیه پیرامون مسائل و توصیههای مربوط به حج است. این سفر نباید به سادگی انجام گیرد.
در روایات سفارش شده است که قبل از سفر، دیگران را از رفتن خود به مکه آگاه کنید و چون برگشتید سوغات بیاورید و مردم به دیدار شما بیایند.
حیف است که این سفر الهی آلوده به اغراض فاسد یا کم فایده شود. در روایات میخوانیم در آخرالزمان سلاطین برای تفریح و تجّار برای درآمد و فقرا برای گدائی و قاریان قرآن برای تظاهر به مکّه میروند.
وسائل الشیعه- جلد 8، ص 41
در این سفر باید هدف اصلی کسب رضای خداوند باشد. در این راه هر چه بتوانیم از زرق و برق دوری کنیم به کمال نزدیکتر میشویم.
خداوند میتوانست سنگهای کعبه را از سنگهای پرجاذبه قرار دهد ولی هر چه سادهتر باشد به صفا نزدیکتر است. کعبه پرچم اسلام است. پرچم پارچهای بیش نیست ولی یک ارتش قوی به آن افتخار میکند و برای برفرازی آن جانها فدا میشود، در باره حج چه میتوان نوشت؟ که اسرار و احکامش مرز و حدّ ندارد. هنگام نوشتن این سطرها باید این شعر را بخوانم:
یوسفی را به کلامی نتوانند خریداینقدر هست که ما هم ز خریدارانیم
مگر میشود اسرار حج را فهمید یا نوشت؟!
معانی هرگز اندر حرف نایدکه بحر بیکران در ظرف ناید
مکّه مکانی است که خوابیدن در آن مثل تلاش در سایر مناطق است.
سجده در آن همچون شهادت در راه خدا است و به سادگی قابل درک نیست. حیف که از این سفر بهرههایی که باید برده نمیشود.
از کنار این سفری که تاریخ مجسّم اسلام است به سادگی رد میشویم.
مکّه «ام القری» است، یعنی مادر مناطق است. منطقه وحی و امن است و همانگونه که مادر فرزندان خود را تغذیه میکند باید مکّه امنیّت و رسالت را به تمام فرزندان خود و مناطق دنیا برساند.
همانگونه که در ایّام حج به موری آزار نمیرسد و آشیانه مرغی ویران نمیشود، باید این امنیّت به همه زمانها و مکانها سرایت کند. حمل اسلحه در آنجا ممنوع است یعنی در آنجا نباید تهدید باشد. شکار در آنجا در امان است، حتی نشان دادن شکار به شکارچی جایز نیست.
جمع شدن خداپرستان در مکه که محل فروپاشی بتهاست به ما درس بتشکنی میدهد. ابوذرها و امام حسینها فریاد خود را از کنار کعبه سردادند و امام زمان- عجلاللَّه تعالی فرجه- نیز قیام خود را از آنجا شروع خواهد کرد.
آنچه در حج و طواف است:
سادگی است، نه تشریفات
حرکت است، نه رکود
یاد است، نه غفلت
دنبالهروی از احکام خدا است، نه شرق و غرب
فضای امن است، نه فسق و فجور
گذشت است، نه بخل
کنار زدن محرمات است، نه ارتکاب آن
تواضع و خاکساری است، نه تکبّر و فخر فروشی
برادری و برابری است، نه تبعیض و امتیازطلبی
ص: 123
به هر حال حج مهمترین و سازندهترین سفری است که انسان در طول عمرش انجام میدهد، باید از خداوند استمداد و بر او توکّل کنیم تا از برکات این سفر محروم نمانیم. چه برکتی بالاتر از آنکه انسان مهمان خدا و پیامبر و امامان معصوم شده و تمام گناهانش بخشیده میشود؟!
چه برکتی بالاتر از اجتماع میلیونی خالصانه در منطقه امن، همراه با ناله و سوز، شعار و شعور، تلاش و دعا و اعلام برائت از کفّار، و بازدید از صحنههایی از تاریخ اسلام؟!
خداوندا! مزه عبادت و بندگیات را به ما بچشان و آرزوی تمام آرزومندان زیارت کعبه را برآور و رنجهای این سفر را در ذائقه جانمان شیرین گردان.