نوع مقاله : اماکن و آثار
نویسنده
چکیده
موضوعات
حرم مکه عبارت است از محدوده خاص اطراف مکه که آن را احاطه کرده و خداوند به احترام مکه، حکم حرم را نیز با حکم آن یکسان قرار داده است. «ماوردی» (1)، «ابن خلیل» و «نَوَوی» (2) به این معنا اشاره کردهاند.
1- الأحکام السلطانیه، ص 157.
2- تهذیب الأسما، ج 2، بخش 2، ص 156.
حرم، علائم و نشانههای روشن و مشخص دارد که در هر طرف نصب شده و مرز بین حرم و آن سوی حرم را مشخّص میسازد. فقط در سمت «حَدَّه» (4)
سر راه «جُدّه» (5)
و نیز در سمت «جِعْرانه» (6)
علامت نصب نشده است.
نخستین کسی که این علامتها را نصب کرد، حضرت ابراهیم- علیهالسلام- بود که به راهنمایی جبرئیل انجام داد. بنا به نقل دیگر، نخستین بار اسماعیل، پس از پدرش، آنها را نصب کرد و پس از او «قُصَی» (7)
این کار را انجام داد. بنا به نقل «فاکهی» (8) و دیگران این معنا از ابن عباس روایت شده است.
به گفته «زبیر بن بکار» نخستین بار «عدنان بن أدّ» این علامتها را نصب کرد؛ زیرا میترسید حدود حرم از بین برود و پس از او هنگامی که هنوز پیامبر اسلام- ص- از مکه به
1- فقال لها و للأرض ائتیا طوعاً أو کرهاً، قالتا أتینا طائعین، فصلت: 1.
2- الروض الأُنُف، ج 1، ص 222.
3- اخبار مکه، ج 2، ص 127.
4- «حَدَّه» نام وادیی است که بین راه مکه و جدّه در منطقه تهامه قرار گرفته و قلعه و نخلستانی در آن قرار دارد و چشمه آبیدر آنجا جاری است و از این جهت سرزمینی با صفا و دلپذیر است. در قدیم آن را «حَدّاء» با مدّ میخواندهاند. معجمالبلدان، ج 2، ص 229.
5- مؤلف همه جا این کلمه را با ضمه جیم ضبط کرده است. محقق کتاب اخبار مکه تألیف ازرقی نیز همین را صحیح میداند و میگوید: به غلط با فتح اول مشهور شده است اخبار مکه، ج 2، ص 131 «مترجم»
6- جِعْرانه، نام آبی است که بین مکه و طائف قراردارد و به مکه نزدیکتر است. پیامبر اسلام- ص- دربازگشت از جنگ حنین، غنائم قبیله هوازن را که در این جنگ از ارتش اسلام شکست خورده بودند، در این محل تقسیم کرد و از همانجا محرم شد. مسجدی به این مناسبت در آنجا ساخته شده است. چند چاه آب، با فاصله کم در آنجا قرار دارد. معجمالبلدان، ج 2، ص 142 و 143
7- جد چهارم پیامبر اسلام- «مترجم».
8- مؤلف کتاب: اخبار مکه- «مترجم».
ازرقی حدود حرم را در شش سمت مکه معرفی کرده است.(3) دیگران نیز آنها را ذکر کردهاند ولی از یک طرف سخنان آنها با گفته ازرقی فرق دارد و از طرف دیگر، بعضی از حدود را نیز ناگفته گذاشتهاند. بطور خلاصه، آنچه در مورد حدود حرم در میان مردم دیدهام، نشان میدهد که همه حدود حرم مورد اختلاف است- چنانکه خواهیم گفت-.
در مورد مرز حرم از سمت طائف بر سر راه عرفه از مسیر پستی «نَمِره» (4) چهار قول
1- الکامل فیالتاریخ، ج 2، ص 537 و ج 3، ص 87.
2- در کتاب اخبار مکه، تألیف ازرقی، به جای «نِفار»، «غفار» ذکر شده است و محقق آن کتاب، در پاورقی توضیح داده است که مقصود از غفار، قبیله غفار است که تیرهای از بنیکنانه بودهاند. ج 2، ص 130.
3- اخبار مکه، ج 2، ص 130، 131.
4- نَمِره بخشی از عرفات است که پیامبر اسلام- ص- [در موسم حج] در آنجا فرود آمده بود. بعضی گفتهاند: مرز حرم ازطریق طائف و عرفه و از مسیر نمره، در فاصله یازده مایلی است. اقوال دیگری نیز گفته شده است معجمالبلدان، ج 5، ص 304 و 305.
در مورد مرز حرم از سمت عراق، چهار قول وجود دارد:
1- چنانکه در قسمت دوم این بحث خواهد آمد، مبدأ این فاصله و نیز فاصله سایر حدود، بر حسب هر یک از آنها، یکی از درهای مسجدالحرام میباشد- «مترجم».
2- اخبار مکه، ج 2، ص 131.
3- المسالک و الممالک، ص 132.
4- الأحکام السلطانیه، ص 164 و 165.
5- تهذیب الأسماء و اللغات، ج 2، بخش 2، ص 82.
ضبط درست جِعْرانَه، به کسر جیم و سکون عین و تخفیف راء است. توضیح بیشتر در این زمینه را خواهیم آورد.
به گفته ازرقی فاصله این مرز نُه مایل و کمی بیشتر، و به گفته ابن خلیل دوازده مایل است. (5) ابن خلیل این قول را پس از بیان قول قبلیش، با تردید نقل کرده است. ازرقی میگوید: «مرز حرم در سمت جِعرانه، در شِعب (دره) آل عبداللَّه بن خالد بن اسید واقع شده است» (6) «عبداللَّه بن خالد بن اسید» که این شعب به او منسوب است، برادرزاده «عتّاب بن اسید بن ابیالعاص» اموی قرشی، امیر مکه میباشد؛ وی به خاطر حکمرانی در مکه و مناطق دیگر، از شهرت و معروفیت برخوردار بوده است. در محله بالای مکه، قبرستانی منسوب به وی هست که عبداللَّه ابن عمر در آنجا مدفون است،- خداوند به واقعیت امر داناتر است-.
1- المسالک و الممالک، ص 132.
2- یاقوت حموی میگوید: «ثَنیّه» هر بلندی و گردنهای است که در مسیر راه قرار گیرد و مردم از آنجا عبور کنند معجمالبلدان، ج 2، ص 58.
3- مؤلف در متن، توضیح میدهد که: کلمه خَلّ، با خاء مفتوح، و مُقَطَّع با میم مضموم و طاء مفتوح و مشدّد است. آنگاه اضافه میکند: دیدهام که سلیمان بن خلیل با خط خود این دو کلمه را به همین صورت ضبط کرده است. در چند مورد از کتاب ازرقی / تاریخ مکه نیز دیدهام که خلّ به همین صورت، یعنی با خاء بود ولی در کتاب «ایضاح» و «تهذیب الأسماء و اللغات» تألیف نووی دیدهام که به صورت «جَبَل»؛ یعنی با جیم و باء ضبط شده بود که بعید نیست اشتباه شده باشد، خدا به واقعیت امر داناتر است.
4- اخبار مکه، ج 2، ص 282 و 283.
5- اخبار مکه، ج 2، ص 131.
6- همان کتاب.
درباره مرز حرم از سمت تنعیم نیز چهار قول است:
1- بنا به گفته ازرقی (1)، ابن خرداذبه (2)، ماوردی (3) و نووی، مؤلف «مهذب» در فاصله سه مایلی است.
2- در فاصله حدود چهار مایلی است، این قول را ابن ابی زید در کتاب «النوادر» از گروهی از علمای مالکی نقل کرده است.
3- به گفته فاکهی در فاصله چهار مایلی است.
4- بنا به نقل ابوالولید باجی، در فاصله پنج مایلی است. وی در این باره مینویسد:
«من در مکه اقامت کردم و از اکثر مردم شنیدم که تنعیم در پنج مایلی است و در مدت اقامتم اختلافنظری در این باره نشنیدم. اگر بین تنعیم و مکه چهار مایل باشد باید بین مکه و حدیبیه حدود پانزده مایل باشد؛ زیرا فاصله آن بیش از سه برابر فاصله تنعیم است.»
این قول و نیز قول فاکهی و قول ابن ابی زید مورد تردید و اشکال است چنانکه بیان خواهیم کرد. از سخنان ابن ابی زید استفاده میشود که حد حرم در این سمت در انتهای تنعیم
1- همان کتاب، ج 2، ص 130 و 131.
2- المسالک و الممالک، ص 132.
3- الأحکام السلطانیه، ص 164.
درباره مرز حرم از سمت جُدّه دو قول هست:
1- بنا به گفته ازرقی و ابن ابی زید، در فاصله ده مایلی است.
2- در حدود هیجده مایلی است. بنابه نقل ابن ابی زید در کتاب «النوادر»، این قول را «باجی» در بحث مربوط به فاصله بین مکه- حدیبیه و نیز در بحث انتهای حرم در سمت جده، اظهار کرده است.
ازرقی میگوید: «انتهای حد حرم در این سمت «منقطع الأعشاش» است. «اعشاش» جمع «عش» میباشد که بخشی از آن جزء «حِلّ» و بخشی دیگر جزء «حرم» است. به گفته شافعی و ابن القصّار، «حُدیبیّه» نیز چنین است.
ماوردی میگوید: «منقطع الأعشاش» جزء حل است(4) (5) ولی به نظر مالک: جزء حرم محسوب میشود. در هر صورت امروزه محلّ آن دو (منقطع الأعشاش و حدیبیه) مشخص نیست. گفته میشود: حدیبیه همان چاهی است که امروزه سر راه جده بنام چاه «شمیبی» (6)
1- این محل امروز «اضاءة بنی غفار» نامیده میشود چنانکه یاقوت در معجمالبلدان ج 1، ص 24 ذکر کرده است.
2- مؤلف تصریح میکند که این کلمه به صورت «نفار» است ولی چنانکه گذشت، در کتاب ازرقی به صورت «غفار» آمده است- «مترجم».
3- اخبار مکه، ج 2، ص 130.
4- الأحکام السلطانیه، ص 165.
5- سخن ماوردی در این باره صراحتی ندارد، بعلاوه در کتاب الأحکام السلطانیه، ط 1، 1380 ه. مطبعة مصطفی البابی الحلبی، ص 165 چنین آمده است: و من طریق جده، منقطع العشائر ... «مترجم».
6- در بعضی از نسخهها «شمیسی» آمده و اکنون هم به همین نام معروف است. ر. ک به: معجمالبلدان، ج 3، ص 365.
در مورد مرز حرم از سمت یمن دو نظر وجود دارد:
1- بنا به گفته ازرقی (1)و ابن ابی زید و سلیمان بن خلیل، مرز حرم در فاصله هفت (سبعه) مایلی است.
2- در فاصله شش (ستّه) مایلی است. این قول را در سه نسخه از کتاب «القری» به خط «محبالدین طبری» دیدهام ولی میترسم اشتباه باشد نه لغزش قلم [در عربی «سبعه» و «ستّه» شباهت زیادی با هم دارند] زیرا در کتاب «القری»، این مطلب را پس از نقل قول ازرقی و ابن ابی زید ذکر کرده است، خدا به واقعیت امر داناتر است.
محل مرز و نصب علامت حرم در این سمت به گفته ازرقی «اضاةْ لِبْن» (2) در بلندی لبن است که امروز بنام «اضاة ابن عقش» معروف است و در آن علامتی به عنوان مرز حرم برپا است. «اضاة» بر وزن «فَتاة» به معنای مرداب و محل جمع شدن آب، و «لِبْن» به کسر «لام» و سکون «باء» است، چنانکه حازمی گفته است. ولی سلیمان بن خلیل آن را به صورت «لَبَنْ»؛ یعنی با فتح «لام» و «باء» ضبط کرده است، چنانکه در موارد متعددی از مناسک وی، به خط خود او دیدهام. خدا به واقعیت امر داناتر است.
این بود آنچه در مورد حدود حرم در میان مردم دیدهام، ولی در این باره مطلبی از برخی از علمای حنفی دیدم که جداً بعید است: قاضی شمسالدین سروجی حنفی در مناسک خود از ابوجعفر هندانی نقل کرده که وی گفته است: «فاصله حد حرم از سمت شرق، شش مایل، از سمت دوم دوازده مایل، از سمت سوم سیزده مایل و از سمت چهارم بیست و چهار مایل است» مؤلف کتاب «المحیط» گفته است این سخن درست نیست، زیرا فاصله حد حرم در سمت شرق که همان تنعیم است، سه مایل از مکه است نه شش مایل.
واقع را خدا میداند ولی ظاهراً مقصود گوینده این سخن، از حد شرقی، سمت عراق، از حد دوم، سمت تنعیم، از حد سوم، سمت یمن و از حد چهارم جده است. به این علّت گفتیم این مطلب بسیار بعید است که فاصله سمت مشرق را کم و فاصله سه طرف دیگر را بسیار زیاد گفته است. در بحث تعیین حدود حرم، به این علت از این قول یاد نکردم- با آنکه اقوال
1- اخبار مکه، ج 2، ص 131.
2- در کتاب اخبار مکه تألیف ازرقی که با تحقیق رشدی الصالح ملحس چاپ شده است، این نام به صورت «اضاءة» نقلشده ج 2، ص 131 یاقوت نیز مینویسد: اضاءة لِبْن بکسر اللام و سکون الباء الموحدة والنون حدّ من حدود الحرم علی طریق الیمن معجمالبلدان، ج 1، ص 214