حج گزاری در تاجیکستان

نوع مقاله : از نگاهی دیگر

موضوعات


رهبر نهضت اسلامی تاجیکستان از مراسم حج در دوران حاکمیت کمونیست‌ها می‌گوید:
آسمان از حاکمیت کمونیسم بر 70 میلیون مسلمان لرزید و غرید و اشک ریخت و مسلمانان در هفتاد سال عمر ملحدانه کمونیستها، اشک بر گونه رها نکردند و چشمها خون ساختند. آسمان لرزید اما مناره‌ها و گنبدهای مساجد سمرقند، بخارا، دوشنبه، تاشکند، عشق‌آباد، باکو و ... خم به ابرو نیاوردند تا آنگاه که چهره کمونیسم شکافت، دیوارهای آهنین حصار ذوب شد و برگستره زمین، تاریخ، گذشته را بر دل خاک حک کرد تا منادیان اسلام ناب محمدی، در این سوبه نجوای حزن‌انگیز و هم غرور آفرین مسلمانان از بند رسته گوش دل بسپارند. در این راستا رهبر نهضت اسلامی تاجیکستان در یک گفت و گوی صمیمانه به نقش خاطرات خود برای ما پرداخت.
استاد سید عبداللَّه نوری درباره نحوه و میزان مشارکت تاجیکها در مراسم حج در سالهای حاکمیت رژیم کمونیستی شوروی می‌گوید. او ابتدا زمینه‌ای از همان آغاز مذهب ستیزی 
ص: 193
کمونیستها فراهم می‌کند:
کمونیستها از همان روزهای اول به قدرت رسیدن، مبارزه بی‌امانی را علیه علما و دانشمندان اسلامی آغاز کردند. در شروع تجاوز ارتش سرخ به تاجیکستان، علما و روحانیون بسیاری به قتل رسیدند و یا به سیبری تبعید شدند. هر نشانی و اثری از مسلمانی تاجیکها، مشمول مجازات بود. مسلمانان دیگر نمی‌توانستند دینداری خود را ابراز کنند. کمونیستها برای پیدا کردن مسلمانان از ترفندهای کثیفی استفاده می‌کردند؟ مثلًا جشنها و میهمانیهایی به راه می‌انداختند که در آنها اشخاص مشکوک به دینداری دعوت شده بودند لذا آنها را به نوشیدن شراب دعوت می‌کردند که اگر تمکین نمی‌کردند در ترفندشان موفق شده بودند و فرد مسلمان بیدرنگ بازداشت و به نقاط نامعلومی تبعید می‌شد. در چنین اوضاعی بجا آوردن مناسک حج بسیار مشکل بود بطوریکه از هفتاد میلیون نفر مسلمان شوروی تنها تعداد انگشت شمار هفده تا بیست نفر به زیارت خانه خدا اعزام می‌شدند. همین تعداد اندک هم همان کسانی بودند که به عنوان ناظر در مساجد به استخدام «کا. گ. ب» درآمده بودند در واقع می‌شود گفت که در ایام حج و در دوران حکومت شوروی کسی به عنوان حاجی واقعی نبود چرا که رژیم، فرد مورد نظر خود را نمی‌یافت.
سید عبداللَّه نوری به اینجا که می‌رسد، نشان می‌دهد گنجینه‌ای از خاطراتی از آن دوران دارد واین برای کسانی‌که می‌خواهند هزارتوی رژیم‌بسته کمونیستی رابشناسند شنیدنی‌است:
یادم هست پدر مرحومم در آن ایام، در خواب دیده بود که به زیارت خانه خدا مشرف شده است، همین خواب به او شوق فوق‌العاده‌ای بخشید و به این خاطر سالها کوشید و حتی پول زیادی صرف کرد، اما نتوانست اجازه سفر بگیرد. پس از چندی بر اثر اصرار و اشتیاق فراوان «کا. گ. ب» روزی پدرم را فراخواند و تهدیدش کرد تا از این قصدش دست بردارد.
بالاخره با همین آرزوی محقق نشده دار فانی را وداع گفت.
نوری با آه سردی ادامه می‌دهد: تشرف به خانه خدا، آرزوی هر فرد مسلمان است ولی فشار کا. گ. ب بر مسلمانان، به حدی بود که کسی نمی‌توانست امیدوار باشد که به زیارت خانه خدا برود. از او می‌پرسم: می‌شود برای میل و اشتیاق تاجیکها به سفر حج با توجه حاکمیت خوفناک کمونیستها حدّی تصور کرد؟ و او می‌گوید: مردم مسلمان تاجیکستان در سالهای 
ص: 194
سیاه سلطه کمونیستها و با وجود مشکلات و مرارتها با چنگ و دندان عقیده خود را حفظ می‌کردند. همانطور که گفتم مردم در آن سالها آرزوی زیارت خانه خدا و ادای فریضه الهی حج را داشتند.
استاد نوری به اینجا که می‌رسد مکثی می‌کند، دست بر محاسن نگاهی به پایین، من هم خود را جمع و جور می‌کنم و فکر می‌کنم چیزی شنیدنی را باید بشنوم: بخاطر میل و شوق زیاد تاجیکها به زیارت خانه خدا، گاهی پیش می‌آمد که برخی از روحانیان برای رسیدن به هدف مقدس سفر حج خود را دولتی کنند و در مساجدی که از طرف دولت تعیین شده بود کار کنند در واقع ننگ انگشت‌نما شدن در میان مردم را بخاطر این فریضه مملو از عشق و رحمت پروردگار به جان و دل می‌خریدند. یاد دارم یکی از استادهای من خود را به (اداره دولتی) نظارت دینی معرفی کرد تا (شاید) بتواند (از این طریق) به زیارت خانه خدا نائل گردد.
اما کا. گ. ب مانع شد و درخواست او را نپذیرفت. به این ترتیب از یک طرف او میان مردم به عنوان کسی که به دولت رو آورده معرفی می‌شد و همه او را به دیده مشکوک می‌نگریستند و عامل کا. گ. ب می‌خواندند واز خود می‌راندند و از طرف دیگر از سفر حج مانده و اجازه سفر نگرفته بود. اگر بخواهم در مورد میزان اشتیاق مردم تاجیکستان سخن بگویم همین بس که اگر کسی از سفر حج باز می‌گشت، مورد احترام فراوان مردم بود؛ به طوری که به مسافت صد کیلومتر به پیشواز او می‌شتافتند و حتی لباس احرام او را تکه تکه کرده و به عنوان تبرک نزد خود نگاه می‌داشتند.
در این قسمت سخن استاد، بیدرنگ ذهن، گذری ثانیه‌ای اما به مسافت 70 سال حاکمیت کمونیسم می‌کند که چه چیزی این دلهای عاشق را در برابر مشت آهنین، پایدار و مؤمن به اسلام نگهداشت.
سید عبداللَّه نوری حال گریزی می‌زند به دوره کنونی تاجیکستان و اینکه شمار زیادی از تاجیکها هر ساله به زیارت خانه خدا نائل می‌شوند که گذشته از علل سیاسی آن، همین افزایش تعداد زایرین خانه خدا در تاجیکستان و آزادی در سفر حج به برکت جهاد و مبارزه مجاهدین که برای برپایی و احیاء اصول و ارزشهای اسلامی از جمله حج تلاش می‌کنند، بوده است. 
ص: 195
س- حج چه نقشی در اتحاد اسلامی ملتهای مسلمان دارد؟
ج- مراسم حج در اتحاد مسلمین و وحدت و یکپارچگی آنان نقش مهمی را ایفا می‌کند. مسلمانان از تبارها، نژادها، ملیتها و زبانهای گوناگون و اعم از فقیر و غنی در کنار هم و در پیشگاه خداوند تجمع می‌کنند. و این صحنه‌ای مشابه روز قیامت است. حج همچون یک انجمن بزرگ است که هر سال حدود دو میلیون نفر به نمایندگی از یک میلیارد نفر مسلمان گردهم می‌آیند و عهد و پیمان اخوت اسلامی خود را تجدید می‌کنند. تجمع آنها یک امر بزرگ سیاسی نیز به شمار می‌آید که کفر جهانی را به لرزه می‌اندازد. امروزه در بیشتر کشورهای اسلامی منافع سیاسی بر منافع اسلامی مقدم شمرده شده و عبادات مسلمانان نیز به نفع منافع سیاسی دولتها، معنا و مفهوم واقعی خود را از دست داده است. سیاستمداران اکنون بخاطر حفظ قدرت و اهداف سیاسی خود، مردم را از مسیر اسلامی منحرف می‌کنند.
س- با توجه به مشکلات گریبانگیر مردم مسلمان تاجیک، مراسم حج چگونه می‌تواند در حل این مشکلات کمک کند؟
ج- در تاجیکستان همچون دیگر کشورهای اسلامی مشارکت در مراسم حج نقش مؤثری در اتحاد مسلمین و بر طرف کردن مشکلات آنان دارد. در کشور ما هیچ اختلافی میان اقشار مختلف مردم وجود ندارد، مگر جایی که دست کمونیستها برای تفرقه‌اندازی بین مردم، دخالت کند. در مراسم حج سالهای گذشته فرصتهایی وجود داشت تا مسلمانان داخل تاجیکستان با مهاجرین این کشور ارتباط برقرار کنند که این امر در نزدیکی آنها و رفع مشکلات تاجیکها مؤثر است.
س- نقش حج در تعمیق بخشیدن به باورهای اسلامی تاجیکها با وجود اقدامات چندین دهه نظام کمونیستی در جهت کم رنگ ساختن فرهنگ اسلامی چه بوده است؟
ج- نظام کمونیستی در دوره حاکمیتش، مبارزه سیاسی خود را علیه اسلام و فرهنگ اسلامی متمرکز کرده بود. تبلیغات آنها بر این مبنا استوار بود که اسلام پدیده‌ای تاریخی مربوط به دوره‌های گذشته است و نمی‌تواند در عصر کنونی حاکمیت داشته باشد و دیگر چرخ تاریخ به عقب باز نمی‌گردد. در همین راستا بود که اتباع تاجیک همچون دیگر جمهوریهای شوروی، اجازه خروج از اتحاد جماهیر شوروی را نداشتند و حتی مجاز به گوش دادن به 
ص: 196
برنامه‌های رادیوهای خارجی نبودند. در این میان کمونیستها مرتب چنین تبلیغ می‌کردند که مسلمانان بسیار کم و ضعیف هستند. علی رغم تمامی این تبلیغات اساساً شرکت در مراسم حج به مسلمانان اطمینان قلبی می‌بخشد تا دیگر احساس تنهایی و غربت در دنیا نکنند. در واقع با حضور انبوه میلیونی زایرین خانه خدا در مناسک حج، مسلمانان روحیه مضاعفی می‌گیرند، ضمن آن که راه مبارزه و آزادی را هم می‌آموزند. همچنین با فرهنگ اصیل اسلامی بیشتر آشنا می‌شوند و از ترفندهای استعمارگران علیه فرهنگشان آگاه می‌گردند.
س- برای آشنایی بیشترِ مردم تاجیکستان با مراسم حج و فلسفه این فریضه بزرگ الهی، علما و اندیشمندان تاجیک تاکنون چه اقداماتی انجام داده‌اند و برای آینده چه تدابیری اندیشیده‌اند؟
ج- بعد از فروپاشی شوروی، تعداد زایرین خانه خدا افزایش یافت. از طرفی برای زایرینی که از خانه خدا باز می‌گشتند آیین‌های باشکوه استقبال و سخنرانی برگزار می‌شد که در آنها، از سفر حج برگشته‌ها، برای مسلمانان سخنرانی می‌کردند و مشاهدات و شنیده‌های خود را بازگو می‌کردند. همین امر موجب اشتیاق مستمعین می‌شد و در واقع همین مراسم از جمله راههای آشنایی تاجیکها با حج و مراسم حج به شمار می‌آید.
در پایان گفت و گو خواستم برای تمامی مسلمانان جهان از جمله ملت مسلمان تاجیکستان آرزویی از خداوند طلب کنم. ناگهان به یاد این سخن امام راحل- ره- افتادم که حج واقعی را وجه افتراق اسلام ناب محمدی و آمریکایی می‌دانست و برای تاجیکها که از شناخت فرهنگ اسلامی طی دوره‌ای طولانی محروم مانده بودند آرزوی آشنایی واقعی با حج محمدی (ص) کردم. من این آرزو را این گونه بیان داشتم که خداوند به همه ما توفیق آشنایی با حج ابراهیمی و عمل به آن را ارزانی دارد. 
ص: 197
صلح با ابلیس
در راستای عادی سازی روابط میان کشورهای عربی و رژیم اشغالگر قدس، رژیم عربستان سال گذشته اولین گام را در راه لغو محاصره اقتصادی اسرائیل برداشت و مفتی دربار عربستان، فتوای صلح با اسرائیل را صادر کرد.
حکومت آل سعود برای قانونی جلوه دادن صلح با رژیم صهیونیستی، نیاز به یک فتوای شرعی داشت که شیخ عبدالعزیز بن باز مفتی عربستان این نیاز را مرتفع ساخت و جواز صلح با اسرائیل را در قالب یک فتوا صادر کرد. ابتدا دکتر عبداللَّه الرفاعی سردبیر هفته‌نامه سعودی «المسلمون» سال گذشته نامه‌ای برای دفتر مفتی عربستان فرستاد و در آن پرسشهایی در رابطه با صلح با رژیم صهیونیستی مطرح کرد. این پرسشها در واقع نشانگر این بود که رژیم عربستان، زمان اعلام چنین نظری را مناسب می‌داند.
از سؤال‌های هفته‌نامه «المسلمون» و جواب‌های مفتی عربستان چنین استنباط گردید که دولت عربستان سعودی در شرایط فعلی، صلح با صهیونیست‌ها را ضروری می‌داند. از این رو مفتی عربستان صریحاً خواستار صلح با اسرائیل و دیدار از مسجدالأقصی، که هنوز 
ص: 198
در اشغال صهیونیست‌هاست، گردید.
متن فتوای «بن باز»
عبدالعزیز بن باز در پاسخ به اولین سؤال هفته‌نامه المسلمون درباره «جواز صلح با اسرائیل» نوشت:
«در صورتی که ولیّ امر مسلمین! ضرورت و مصلحت بداند می‌تواند با دشمن بطور دائم یا موقت صلح نماید. خداوند متعال می‌فرماید:
«وان جنحوا للسلم فاجنح لها و توکّل علی اللَّه انه هوالسمیع العلیم»
اگر دشمنان به صلح روی آوردند، آن را بپذیر و بر خدا توکل کن. او می‌شنود و می‌داند.
پیامبر خدا- ص- این عمل را انجام داد و با اهل مکه مصالحه کرد و به مدت 10 سال جنگ را ترک کرد. تا از این طریق جان مردم را حفظ و از خونریزی جلوگیری کند. «بن باز» می‌افزاید: پیامبر با بسیاری از قبایل عرب صلح کرد ولی زمانی که خداوند به دست او مکه را فتح کرد عهد خود را با اهل مکه شکست.
«بن باز» اضافه می‌کند:
«ممکن است نیاز و مصلحت اسلام ایجاب کند که صلح دائم برقرار شود ولی در صورت مرتفع شدن این نیاز، صلح فسخ می‌گردد، همانگونه که پیامبر عمل کرد.»
وی در پاسخ به این سؤال هفته‌نامه المسلمون که «آیا زیارت مسجدالاقصی جایز است؟» می‌نویسد:
«زیارت مسجدالأقصی و نماز گزاردن در آن سنت است و انجام این سنت به فراهم شدن شرایط بستگی دارد. پیامبر می‌فرمایند: زیارت سه مسجد واجب است:
مسجدالحرام، مسجد من (مسجد مدینه) و مسجدالاقصی.
«بن باز» در پاسخ به پرسش المسلمون درباره مخالفان فلسطینی سازش عرفات و رژیم صهیونیستی می‌نویسد: به همه فلسطینی‌ها نصیحت می‌کنیم که بر سر صلح با اسرائیل با هم همکاری کنند و برای جلوگیری از خونریزی و تضعیف دشمنان که به تفرقه و اختلاف دعوت می‌کنند، با هم تعاون و همکاری داشته باشند. 
ص: 199
فتوای مفتی مصر درباره جواز زیارت بیت‌المقدس
بدنبال صدور فتوای «بن باز» در مورد صلح با اسرائیل، محمد سید طنطاوی مفتی مصر نیز طی فتوایی اعلام کرد که در صورت دعوت از او، وی آماده زیارت از بیت‌المقدس اشغالی است. وی در توجیه این فتوا گفت: در صورتی که از بیت‌المقدس دیدار کند هیچ گناهی مرتکب نخواهد شد. وی افزود: اگر به دین و یا میهن خود لطمه وارد کنم محاکمه می‌شوم زیرا گفتن حرف حق بهترین راه برای رسیدن به حقوق است. دوری کردن از مردم و منزوی بودن دور از شأن آدم‌های عاقل است.
مفتی مصر در پاسخ به این سؤال که آیا مانعی در راه عادی کردن روابط میان مصر و رژیم صهیونیستی می‌بینید؟ گفت: هیچ مانعی در راه عادی کردن روابط وجود ندارد؛ زیرا عادی کردن روابط نشانه عجز نیست، بلکه نشانه قدرت است؛ چرا که شخص نیرومند می‌تواند حق خود را بستاند و در برابر متجاوز ایستادگی کند.
مفتی مصر در این رابطه فاش کرد که در دیدار اخیرش از آمریکا با پنج تَن از روحانیون یهودی و مسیحی ملاقات نموده و درباره چگونگی همکاری میان ادیان گفتگو کرده است.
حمایت شیمون پرز از فتوای «بن باز»
شیمون پرز نخست وزیر رژیم صهیونیستی از فتوای شیخ عبدالعزیز بن باز مفتی عربستان در مورد جواز صلح با اسرائیل استقبال کرد. وی طی اظهاراتی گفت:
«من از این اظهارات بسیار مسؤولانه که ثابت می‌کند قرآن خواهان خود گذشتگی و صلح است استقبال می‌کنم!»
پرز اظهار امیدواری کرد که مقامات سعودی طبق مضمون فتوا عمل کنند و تأکید نمود که بسیاری از مسؤولین دینی یهود، مسیحی و مسلمان از صلح حمایت می‌نمایند. وی گفت خوب است که حزب‌اللَّه لبنان از مفتی سعودی تبعیت و پیروی کند!
پاسخ مستدل علمای سنی و شیعه در رد فتوای «بن باز»
علمای سنی و شیعه فتوای «بن باز» در مورد جواز صلح با رژیم صهیونیستی را بطور مستدل رد کردند. آنها فتوای نامبرده را یک اشتباه بزرگ توصیف کرده و صلح با رژیم 
ص: 200
صهیونیستی را تعطیل نمودنِ جهاد و فروش بیت‌المقدس و فلسطین به دشمنان عنوان کردند. یکی از علمای اسلام در مورد فتوای «بن باز» گفت: «بن باز» در برابر باطل نه تنها سکوت نکرد بلکه با صدور فتوا آن را شرعی قلمداد کرد. یکی دیگر از علما فتوای «بن باز» را انحراف از اسلام دانست و نوشت: مفتی سعودی خرفت شده و بوی مرگ از جسد او استشمام می‌شود. یکی دیگر از علمای بزرگ اهل تسنن نوشت: صلحی که برای آن دعوت می‌شود در آمریکا ساخته می‌شود. چگونه یک کشور اسلامی که مدعی اجرای احکام اسلامی است از همسایگان خود سبقت گرفته و فتوا صادر می‌کند.
روحانی دیگری می‌نویسد: اسلام از این که مسلمانان در برابر غاصب سرزمین‌هایشان تسلیم شوند بیزار است.
علامه سید محمد حسین فضل‌اللَّه: «صلح با اسرائیل، بمنزله جنگ با اسلام است»
علامه سید محمد حسین فضل‌اللَّه مرجع و روحانی برجسته جامعه شیعیان لبنان، در خطبه‌های نماز جمعه روز 17 اردیبهشت سال 72 گفت: صلح با اسرائیل، یک اقدام نامشروع و ضد اسلامی است که مفهوم دیگر آن اعلان جنگ به اسلام است. وی گفت: علی رغم فشارهای جاری بر مسلمانان، ما هرگز اسرائیل را به رسمیت نخواهیم شناخت و نتایج مذاکرات جاری از نظر همه مسلمین محکوم خواهد بود. وی افزود: مذاکرات سازش در حالی جریان دارد که اسرائیل به کشتار هر روزه مردم لبنان و فلسطین مشغول است.
علامه فضل‌اللَّه همچنین گفت: امت اسلامی دیر یا زود در مورد افرادی که رژیم غاصب صهیونیستی را برسمیت شناخته‌اند، تصمیم‌گیری خواهد کرد و مذاکرات صلح با این رژیم نمی‌تواند به این حکومت نامشروع رسمیت بخشد.
پاسخ شیخ یوسف القرضاوی یکی از علمای بزرگ اهل تسنن مصر به «بن باز»
شیخ یوسف القرضاوی یکی از علمای بزرگ اهل تسنن مصر در پاسخ به فتوای «بن باز» نوشت:
... فتوای «بن باز» درباره صلح با اسرائیل مخالف نظر بسیاری از علمای مسلمین 
ص: 201
است. «بن باز» در فتوای خود به این آیه قرآن: «وان جنحو اللسلم فاجنح لها» تکیه می‌کند. این آیه بدین معنا است که اگر دشمن خواستار صلح بود ما هم به او پاسخ مثبت بدهیم و به خدا توکل کنیم ولی واقعیت امر چیز دیگری است؛ چرا که این امر بر یهود زمان ما منطبق نمی‌شود زیرا یهودیان غاصب هیچگاه به صلح روی نیاورده‌اند. چگونه یهودیان را صلح طلب بدانیم در حالی که آنها سرزمین مسلمین را غصب و خون آنان را بر زمین ریخته و مردم فلسطین را آواره ساخته و از خانه و کاشانه خود بیرون کرده‌اند. رفتار یهودیان با فلسطینی‌ها همچون رفتار کسانی است که خانه‌ات را غصب می‌کنند و با زور اسلحه تو و افراد خانواده‌ات را از آن اخراج می‌کنند و تو را در بیابان رها می‌کنند، تو راهی برای گرفتن خانه‌ات جز مبارزه با او نداری. ولی با گذشت زمان او به تو پیشنهاد صلح می‌دهد و حاضر می‌شود اتاقی را از خانه‌ات به تو واگذار کند و در مقابل، تو با او صلح کنی. آیا پیشنهاد صلح این غاصب به این معنا است که او واقعاً می‌خواهد با تو صلح کند؟ ... «بن باز» می‌گوید ترک مخاصمه با دشمن بطور دائم یا موقت جایز است. ما می‌گوییم که ترک مخاصمه متوقف کردن جنگ است. آیا رفتار یهودیان با فلسطینی‌ها نیاز به ترک مخاصمه دارد؟ یهودیان علناً به غصب فلسطین اعتراف می‌کنند.
آنها معتقدند که حیفا، یافا، عکا، اللد، الرمله و بیرالسبع سرزمین اسرائیل است. آنها قدس را نیز اسرائیلی می‌دانند و سرزمین مسلمین را جزو دولت اسرائیل می‌دانند و هیچ حقی برای مسلمانان قائل نیستند. یهودیان معتقدند زمین‌هایی که به زور اسلحه غصب شده است از آن خود آنها است. لذا آنچه رخ داده ترک مخاصمه نیست که بن باز به آن معتقد است. ترک مخاصمه از دید نامبرده بدین معنا است که ما حق اسرائیل بر سرزمینهای اسلامی و عربی را برسمیت بشناسیم و حاکمیت آنها را بپذیریم و اذعان کنیم که این سرزمین‌ها تا ابد از دست ما خارج شده است و این را بنویسیم و امضا کنیم. تأیید شهود را نیز بر پای قرار داد ثبت کنیم. ما در اینجا با بن باز مخالفت می‌کنیم زیرا تطبیق حکم شرعی با واقعیّت‌های کنونی صحیح نیست.
به نظر من بایستی شیخ بن باز قبل از این که فتوای خود را در مورد صلح با اسرائیل صادر می‌کرد با کارشناسان در امور سیاست، صلح و جنگ مشورت می‌کرد؛ زیرا این موضوع خطرناک به دشمنی تعلق دارد که حدود پنجاه سال است با او جنگیده‌ایم. می‌بایستی شیخ 
ص: 202
بن باز با کارشناسان بی‌طرف که هیچ رابطه‌ای با حکام و تسلیم شدگان ندارند مشورت می‌کرد و از آنها می‌پرسید: آیا یهودیان به صلح روی آورده‌اند، آیا آنچه که اتفاق افتاده ترک مخاصمه است یا اعتراف کامل به دشمن؟ پر واضح است که غاصب سرزمینهای اعراب صلح نمی‌خواهد. اگر دشمن صلح می‌خواست، سرزمینهای مسلمانان را به صاحبان اصلی باز می‌گرداند، علما شناسایی دشمن غاصب را جایز نمی‌دانند. من نمی‌خواهم درباره صلح با اسرائیل صحبت کنم زیرا صلحی که اعراب با اسرائیل برقرار کردند صلح نبود اسرائیل از اعراب امتیاز گرفت و هیچ امتیازی به اعراب نداد. اسرائیل از اولین روز حکومت خود اعلام کرد که بیت‌المقدس یکپارچه پایتخت دائمی ملت اسرائیل است! مشکلات بیت‌المقدس، آوارگان، شهرکهای یهودی‌نشین و مرزها همچنان لاینحل باقی مانده است. این چه صلحی است که از آن نام می‌برند! صلح با اسرائیل از نظر شرع مردود است. من تأکید می‌کنم که فلسطین سرزمین اسلامی است. فلسطین تنها به فلسطینی‌ها تعلق ندارد تا هر چه خواستند با آن کنند. فلسطین از آن امت اسلامی است. اگر فلسطینی‌ها از آزادی کشورشان سرباز زنند، بایستی امت اسلامی از فلسطین دفاع کند. اگر مسلمانان نتوانند با زور اسلحه با دشمن مبارزه کنند، باید با بیان و تبلیغات به مقابله با او بپردازند. فلسطینی‌ها این به اصطلاح صلح را رد می‌کنند. مسلمانان از کار اعراب شگفت زده شده‌اند. چگونه اعراب موضع خود را تغییر داده‌اند؟ دشمن را دوست خود دانستند، دست خود را در دست دشمن گذاشتند! قرآن مجید حکم خود را در این زمینه‌ها صادر کرده است، خداوند می‌فرماید:
«وما لنا الّا أن نقاتل فی سبیل‌اللَّه و قد أخرجنا من دیارنا و أبنائنا»
«چگونه در راه خدا بجنگیم در حالی که از خانه و کاشانه خود بیرون رانده شده‌ایم؟!»
پاسخ دکتر شیخ محمد سعید البوطی به «بن باز»
دکتر شیخ محمد سعید البوطی یکی از علمای بزرگ اهل تسنن سوریه، طی سخنانی فتوای عبدالعزیز بن باز مفتی عربستان در مورد جواز صلح با اسرائیل را رد کرد. پاسخ دکتر شیخ محمد سعید البوطی بدین شرح است:
در خبرها آمده است که مفتی عربستان فتوای صلح با اسرائیل را صادر کرده است. این بدترین خبری بود که مسلمانان شنیده‌اند. ای کاش مسلمانان این خبر را می‌شنیدند و به آن 
ص: 203
توجه نمی‌کردند ولی وظیفه اسلامی، ما را ملزم می‌کند چنین فتوایی را رد کنیم. من امیدوارم که چنین فتوایی از سوی «بن باز» صادر نشده باشد. «بن باز» در فتوای خود صلح با اسرائیل را بدون هیچگونه قید و شرطی جایز دانسته است. آیا این حکم شرع است؟ آیا بن باز شرایط صلح میان مسلمانان و غیر مسلمانان را نمی‌داند؟ آیا او نمی‌داند حکم کسی که سرزمین مسلمانان را غصب کرده است چیست؟ عبدالعزیز بن باز می‌داند و جاهل نیست صلح با دشمن دو حالت دارد:
اوّل: در صورتی که دشمن از مسلمانان دور باشد و در کشور خود زندگی کند و وارد جنگی با مسلمانان شده باشد، در این حالت ولی امر مسلمین می‌تواند با این دشمن قرارداد صلح امضا کند همانگونه که پیامبر- ص- در صلح حدیبیه این کار را انجام داد. صلح موقت جایز است، فقها مدت این صلح را حداکثر ده سال تعیین کرده‌اند.
دوم: دشمن به زور وارد سرزمین مسلمانان شده و قسمتی از سرزمین مسلمانان را اشغال کرده باشد. این حالت بر اسرائیل منطبق است اکنون این سؤال مطرح است آیا ما می‌توانیم با این دشمن صلح کنیم؟ صلح با چنین دشمنی در دو حالت جایز است:
1- غصب سرزمین منتفی، و حق به صاحبان آن بازگردد، و غاصبان از سرزمین مسلمانان خارج شوند و بجای خود بازگردند، بدین معنا که حق به صاحبش بازگردانده شود.
2- صلح بطور کامل تحقق پذیرد، بدین معنا که همه حکام مسلمین در باره صلح اتفاق نظر داشته باشند.
بنابراین اگر دو شرط فوق الذکر عملی شد صلح تحقق می‌یابد. اسلام دین صلح است پس چگونه بن باز فتوای صلح بین مسلمین و اسرائیل را صادر می‌کند بی آن که شرطی برای تحقق این صلح قائل گردد؟ او صلح را مشروط به نظر ولی امر مسلمین می‌داند، در حالی که غصب سرزمین و اعاده حقوق به صاحبان آن تحقق نیافته است.
ما می‌دانیم صلحی که ما را به آن دعوت می‌کنند در آمریکا ساخته می‌شود. این صلح را دو گروه می‌خواهند که دل خوشی از مسلمانان ندارند. دشمن اکنون گام به گام به جلو می‌رود با یک کشور قرار داد صلح امضا می‌کند سپس با کشوری دیگر ... چرا این صلح همه جانبه نیست؟ 
ص: 204
چرا اتحادیه عرب نقشی در این صلح ایفا نمی‌کند؟ چرا سخنگوی مسلمانان و حکام عرب نمی‌شود؟ اسرائیل می‌خواهد با یک گروه وارد مذاکره شود و بعد از آن با گروه دیگر! اسرائیل سرزمین ما و قدس ما را اشغال کرد. مقدسات ما را لگدکوب کرد و هنوز ما را تهدید می‌کند، شهرک نشین می‌سازد، مهاجرین یهودی را می‌آورد، آیا صلح میان مسلمین و اسرائیل بدون قید و شرط جایز است؟! حق ما غصب شده، سرزمین ما اشغال شده، چگونه می‌توانیم با اسرائیل غاصب صلح کنیم چگونه یک کشور اسلامی برای توجیه کار خود تحت پوشش یک فتوا خواهان صلح با اسرائیل می‌شود؟ مصیبت بزرگ این است که اسلام را وسیله‌ای برای پوشش کارهای خود می‌کنند. شما کار خود را بکنید ولی به اسلام کاری نداشته باشید! فتوای مفتی سعودی چه آثاری بر مسلمانان خواهد داشت؟ مسلمانان چه خواهند گفت؟ آنها خواهند گفت که اسلام دعوت به تسلیم در برابر دشمن می‌کند. آیا این اسلام است؟ مسلمانان یاد گرفته‌اند که در برابر دشمن تسلیم نشوند. آنها موظفند حقوق خود را بستانند. آنها می‌دانند که نباید با دشمن بدون قید و شرط صلح کرد ولی زمانی که می‌بینند مفتی یک کشور اسلامی صلح با اسرائیل را جایز می‌داند چه خواهند گفت؟ مسلماً اسرائیل از این فتوا خرسند خواهد شد و از آن بطور کامل بهره‌برداری خواهد کرد.
بنابراین اسرائیل خواهد گفت که مخالفین صلح افراط گرا و تروریست هستند؛ یعنی کسانی که با تسلیم مخالفند افراطگرا و تروریست هستند! ما می‌توانیم از این مسأله دو نتیجه بگیریم:
1- هر گروه و فرقه‌ای اسلام را طبق هوای نفس و اهداف خود تفسیر می‌کند.
2- این فتوا یک گروه از مسلمانان را فریب خواهد داد. آنها تصور خواهند کرد که صلح با اسرائیل جایز است. احکام اسلام ثابت و لایتغیر است.
پیامبر اکرم از پانزده قرن پیش، احکام اسلام را تشریح کرده است. شما می‌خواهید با اسرائیل صلح کنید؟ به اسلام چه کار دارید که می‌خواهید صلح خود را با یک فتوا توجیه کنید؟
آمریکا شما را مجبور می‌کند با اسرائیل صلح کنید، چرا از اسلام مایه می‌گذارید؟ چرا می‌خواهید با چنین فتواهایی تحت پوشش اسلام به هدف‌های خود برسید؟ چگونه یک کشور اسلامی که می‌گوید احکام اسلام را اجرا می‌کند برای صلح با اسرائیل از همسایگان خود 
ص: 205
سبقت می‌گیرد؟ برادران! اکنون مسأله صلح نیست. همه ما خواهان صلح هستیم، ولی مسأله صلح نیست. مسأله انحراف مسلمانان است. می‌خواهند شخصیت اخلاقی، اعتقادی و اجتماعی مسلمانان را طبق خواسته دشمن خرد کنند. این فتوا مخالف دین است، اسلام از این فتوا بیزار است، اسلام از این که مسلمانان در برابر دشمن غاصب سرتسلیم فرود آورند، بیزار است.
علمای عربستان: «صلح با اسرائیل به معنای توقف جهاد و فروش قدس و فلسطین است»
بیست و پنج تن از علمای عربستان سعودی طی بیانیه‌ای فتوای عبدالعزیز بن باز مفتی عربستان را بشدت محکوم کردند. علمای سعودی در بیانیه خود تأکید کردند که صلح با اسرائیل؛ یعنی ترک مخاصمه دائم و این امر جایز نیست چرا که جهاد علیه یهودیان صهیونیست را متوقف می‌کند و ترک مخاصمه با هر طایفه از طوایف کفار و یهود مجاز نیست.
در این بیانیه آمده است: تاریخ یهود حکایت از خیانت دارد. یهودیان به حضرت محمد خیانت کردند و مناخیم بگین نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی در کتاب خود می‌نویسد:
هیچ صلحی در سرزمین اسرائیل با اعراب برقرار نخواهد شد. جنگ میان ما و اعراب ادامه خواهد یافت، حتی اگر اعراب معاهده صلح با ما امضا کنند! نشستن پشت میز مذاکره با یهودیان و برقراری صلح دائم با آنها از نظر علما مردود است و به معنای برسمیت شناختن دولت یهود در سرزمین فلسطین است.
آیا این به اصطلاح صلح می‌تواند دردهای مسلمانان در فلسطین را التیام بخشد؟
علمای عربستان این سؤال را مطرح کردند که آیا در تاریخ مسلمانان چنین بوده است که کفار، یک کشور اسلامی را اشغال کنند و مسلمانان در برابر آنان تسلیم شوند و قرارداد صلح با آنان امضا نمایند؟
هیأت نصیحت و اصلاح عربستان: «فتوای «بن باز» باطل است»
هیأت نصیحت و اصلاح عربستان به ریاست شیخ «اسامة بن لادن» طی نامه‌ای فتوای شیخ عبدالعزیز بن باز را بشدت محکوم و آن را باطل اعلام کرد. این هیأت در نامه خود 
ص: 206
به بن باز نسبت به سکوت وی در برابر زندانی کردن علما و شیوع معصیت‌ها ابراز تعجب کرد.
در این نامه به شیوع فساد و منکرات و قانونی بودن ربا در عربستان اشاره شده است هیأت نصیحت و اصلاح عربستان خطاب به مفتیان خود فروخته درباری در نامه خود نوشت:
شما در برابر همه این گناهان سکوت کردید و از رژیم حمایت و اظهار پشتیبانی نمودید.
این هیأت، سکوت بن باز در برابر آویختن صلیب بر سینه شاه فهد، ورود نیروهای آمریکایی به عربستان جهت آزادی کویت، کمک عربستان به سران یمن، سرکوب شیخ سلمان العوده و شیخ سفرالحوالی (دو تن از علمای سعودی) را محکوم کرد.
هیأت نصیحت و اصلاح عربستان فتوای بن باز درباره صلح با اسرائیل را فاجعه برای مسلمانان توصیف کرد و نوشت: شیخ بن باز مجوز صلح رژیم عربستان با یهودیان را صادر کرد و این فتوا موجب خرسندی نخست وزیر و وزیر خارجه رژیم صهیونیستی شده است.
هیأت نصیحت و اصلاح عربستان فتوای بن باز را خطرناک توصیف کرد و نوشت:
دشمن صهیونیست در کشور خود نیست که بتوان با آن صلح کرد. او سرزمین دیگران را غصب کرده و ناموس مسلمانان را مورد تجاوز قرار داده است. لذا وظیفه شرعی حکم می‌کند که جهاد در راه خدا تا آزادی فلسطین ادامه یابد و سرزمین اسلامی به مسلمانان باز گردد. صلح با دشمن صهیونیستی یک خیانت است؛ چرا که چنین صلحی به معنای تسلیم بیت‌المقدس و فلسطین به دشمن است. حکام عرب هیچ مشروعیتی ندارند؛ چرا که بر خلاف قرآن و سنت پیامبر عمل می‌کنند. بنابراین نمی‌توانند بر مسلمانان حکومت نمایند.
در پایان نامه هیأت نصیحت و اصلاح عربستان آمده است: کسی که قادر به گفتن حرف حق نیست، بهتر است که از گفتن حرف ناحق پرهیز کند.
یک روحانی عراقی: «بن باز به منافع یهود و آمریکایی‌ها خدمت می‌کند»
شیخ عبدالرزاق عبدالرحمن السعدی روحانی عراقی فتوای شیخ عبدالعزیز بن باز مفتی عربستان در مورد جایز بودن صلح با اسرائیل را محکوم کرد و گفت: بن باز با دعوت از مسلمانان برای صلح با اسرائیل در واقع به منافع یهود و آمریکایی‌ها خدمت کرده است.
شیخ عبدالرزاق عبدالرحمن السعدی طی نامه‌ای به عبدالعزیز بن باز نوشت: «شما با 
ص: 207
صدور این فتوا یهودیان و کفار را خوشحال کردید» وی اضافه کرد: «این فتوا هدفهای یهود، آمریکایی‌ها و خائنین به اسلام و مسلمین و مزدوران را تحقق بخشید.
شیخ عبدالرزاق از مفتی عربستان خواست به درگاه خداوند توبه و استغفار کند و از کرده خود و صدور فتوا اعلام بیزاری و پشیمانی نماید و از آن عدول کند.
جماعت اسلامی فتوای بن باز را محکوم کرد
فتحی پکن رئیس فراکسیون نمایندگان «جماعت اسلامی» لبنان در پارلمان این کشور فتوای مفتی عربستان سعودی را بشدت محکوم کرد.
دکتر علی الشیخ عمار رئیس دفتر سیاسی «جماعت اسلامی» لبنان در مورد فتوای بن باز گفت: همه ما می‌دانیم که تجاوز صهیونیستها چه هدفهایی را دنبال می‌کند و معتقدیم که بن باز خطرهای صهیونیست‌ها را بخوبی درک می‌کند.
وی افزود: اگر صلح با اشغالگران صهیونیست جایز بود، مسلمانان در گذشته با تاتارها صلیبیون، فرانسوی‌ها، انگلیسی‌ها و روسها که سرزمین‌های مسلمانان را اشغال کرده بودند صلح می‌کردند.
علی الشیخ عمار اضافه کرد: اوضاع فعلی مسلمانان در فلسطین و منطقه، با اوضاع مسلمانان در دوران زندگی پیامبر قابل مقایسه نیست، تفاوت میان قریش در مکه بعد از هجرت پیامبر و وضع یهودیان در فلسطین فعلی زیاد است. ما معتقدیم که دیدار از مسجدالاقصی برای غیر فلسطینی‌ها در سایه اشغالگری صهیونیست‌ها جایز نیست؛ زیرا این دیدار به معنای برسمیت شناختن سلطه یهود بر بیت‌المقدس و فلسطین است.
تجمع علمای مسلمان لبنان: «صلح با اسرائیل به‌معنای برسمیت شناختن اشغالگری است»
شیخ زهیر کنج مرجع برجسته تجمع علمای مسلمین لبنان طی بیانیه‌ای نوشت:
«مفتی ملک فهد صلح با دشمن صهیونیستی را جایز دانسته است و این به معنای جایز بودن غصب سرزمین‌ها و تحریم غیر مستقیم هرگونه عملیات جهادگرانه یا مقاومت علیه صهیونیست‌ها است. 
ص: 208
وی اضافه کرد: فقها، نمایندگان پیامبرند، مگر این که به دنیا گرایش پیدا کنند. اگر علما فاسد شوند بدترین انسانها خواهند بود و چه فسادی بزرگ‌تر از حلال کردن حرام است؟
جامعه مسیحیان عرب: «اسلام صلح با اسرائیل را رد می‌کند»
سلیمان هلال الملاوی به نمایندگی از جامعه مسیحیان عرب طی نامه‌ای به شیخ عبدالعزیز بن باز مفتی عربستان سعودی فتوای او را در مورد جایز بودن صلح با اسرائیل رد کرد. وی در این نامه موضع مسیحیان عرب نسبت به عادی کردن روابط با اسرائیل را تشریع کرد. متن نامه جامعه مسیحیان عرب به بن باز بدین شرح است:
از فتوای جناب عالی که در آن صلح دائم و یا موقت با اسرائیل را جایز دانستید آگاه شدیم. به اطلاع می‌رسانیم که قبل از صدور فتوای حضرت عالی بسیاری از سران عرب تلاش کردند که با اسرائیل صلح کنند و رضایت آن را جلب نمایند. فتوای شما بسیاری از افرادی را که هنوز نسبت به صلح با اسرائیل تردید دارند تشویق می‌کند که به سوی اسرائیل حرکت کنند و با آن صلح نمایند. چه کسی از صلح متنفر است، صلحی که بر اساس عدالت و احقاق حقوق استوار باشد. اما صلحی که غصب سرزمین‌ها و میهن‌ها، خانه‌ها و مزارع را جایز بداند و بر آوارگی مردم صحه بگذارد صلحی نیست که ادیان آسمانی با آن موافق باشند؛ زیرا این صلح به زور تکیه می‌کند و نباید تسلیم زور شد. شما معتقدید که مصلحت اسلام ایجاب می‌کند که با دشمن بطور موقت یا دائم صلح شود و در صورت رفع نیاز این صلح لغو گردد. ولی شما باید بدانید که اسرائیل همه نوع اسلحه از جمله سلاح‌های کشتار جمعی و بمب اتمی در اختیار دارد و می‌خواهد که اعراب هیچگونه اسلحه و تکنولوژی در اختیار نداشته باشند. 
ص: 209
2) دفن شدن فاطمه بنت اسد در خانه عقیل
گرفته بود:»
می‌آزردمت.»
که‌مُشک‌وعطر