1- آبادی مدینه و محلات انصار در مدینه پیش از اسلام
مدینه منوره از دیر باز محلی بوده است مسکونی. پس از هجرت رسول خدا- ص- به عنوان نخستین «شهر اسلامی» درآمد، آن گونه که شیوه شکل دهی اسلامی به شهرها در آن هویدا گردید. بعدها ساختار شهری آن، الگویی برای چگونگی ساختار شهرهای اسلامی همانند بصره و کوفه مورد استفاده قرار گرفت. گفتنی است که شهرهای بصره و کوفه- بر خلاف تصوّر رایج- قبل از اسلامی شدن هم مسکونی بوده است. (1) ساکنان شهر مدینه، پیش از اسلامی شدن آن، ترکیبی از یهود و عرب بوده است.
بیشترین عرب آن از دو قبیله اوس و خزرج یعنی انصار بودند. (2) آنچه که در ساختار مدینه و قُرای آن نسبت به انصار قابل توجه است این که، پس از هجرت، تغییرات ریشهای در آنها داده نشد مگر در آنچه که به سکونت مهاجران در داخل مدینه و در کنار قرای انصار مربوط میشد. چیزی که به عنوان یک تغییر طبیعی و معتدل صورت گرفت، شکلدهی شهر در جهت تنظیم فعالیت عمومی در مرکزیت آن بود که با پیدایش مسجد انجام شد. به همین دلیل ما در بحث ساختار شهر مدینه پس از هجرت، به بیان چگونگی آن پیش از هجرت، به عنوان ساختار اصلی و تکاملیافته برای بحث از جایگاه
1- گویند که محلی که بعدها بصره و کوفه ساخته شد در شمار ولایات ساسانی بوده و به جهت داشتن دیرها، مزرعهها و دساکر آباد بوده است نک: تاریخ طبری، ج 3، ص 591- 590 و ج 4، ص 41. لوییماسینیون در باره بصره پیش از اسلام مینویسد: دساکر هفتگانه آن مسکونی و دارای خانههای ثابت بوده است نک: خطط الکوفة و شرح خریططها، ص 10، ترجمه عربی از مصعبی، چاپ نخست، صیدا، 1958.
دساکر جمع دسکره، به مزرعهای گفته میشود که کشاورزان در آن سکونت دارند. بدین ترتیب بصره پیش از اسلام دارای هفت مزرعه مسکونی نزدیک به یکدیگر بوده است نک: خطط الکوفه، ماسینیون، پاورقی ش 1.
همین وضعیت در باره کوفه نیز وجود داشته است. زمینهای کوفه در آغاز فتوحات اسلامی، دارای سه منطقه مالیات پرداز طسوج بوده است نک: خطط الکوفه، ص 7. طسوج نوعی تقسیم اداری ساسانی است. کشور ساسانی از نظر اداری به چند استان، و هر استان به چند طسوج و هر طسوج به چند رستاق تقسیم میشد. هر رستاق عبارت از چند قریه و مزرعه بوده است خطط الکوفه، پاورقی 4.
2- احوال مکه و المدینه احوال مکة المشرفه و المسجدالحرام و المدینة المشرفة و القبر الشریف، نسخه خط دانشگاه ریاض، ش 226 ج 2، برگ 112- 113
1- وفاء الوفا، سمهودی، ج 1، ص 177
2- احوال مکه و المدینه، ج 2، ص 113؛ وفاءالوفا، ج 1، ص 190
3- تاریخ هجرة المختار المرجانی، نسخه خطی کتابخانه عارف حکمت در مدینه برگ 160؛ تاریخ الخمیس، دیاربکری، ج 1، ص 336؛ وفاء الوفا، ج 1، ص 177- 178
4- مطری در وصفی که از برخی وادیهای مدینه کرده، مینویسد: وادی رانوناء از شمال کوه عیر به سمت غرب مسجد قبا، در محلی که «عصبه» نام دارد میرود؛ آنجا منازل بنیجحجبا از اوسیان است. از آنجا به مسجدالجمعه میرسد، در آنجا منازل بنیسالم بن عوف از خزرجیان است، آنگاه به وادی بطحان میریزد. وادی جفاف در بالاترین نقطه عوالی در شرق مسجد قباست. وادی مذینیب در شرق جفاف بالای مسجد شمس است که سابقا آن را فضیخ مینامیدند. هر دوی اینها به وادی بطحان میریزد و در بطحان با رانوناء برخورد میکند. آنگاه در مدینه، در غرب مصلی جریان مییابد و همه به سمت مساجد فتح رفته با وادی عقیق در بئر رومه به هم میرسند. وادی مهزور که آن نیز در شرق عوالی و شمال مذینیب است از حره شرقی به سمت عریض میرود. (نک: التعریف بما أنست الهجرة من معالم دارالهجرة، تحقیق محمد بن عبدالمحسن الخیال، مدینه، منشورات اسعد درابزونی، 1372 قمری ص 63
5- ملاحظه میکنید که وضعیت تجاری و صنعتی، شرق مدینه را از سایر جهات متمایز میکند؛ زیرا بازارهای بزرگ و محلههای تجاری در آنجا قرار دارد (نک: التعریف، ص 19- 20؛ و نیز نک: مکه و المدینه، (احمد ابراهیم الشریف، قاهره، 1965) ص 288
6- البدایة و النهایه، ج 3، ص 203
7- الجواهر الثمینه، محمد کبریت بن عبدالله الموسوی م 1070 نسخه خطی کتابخانه اوقاف بغداد، ش 177 برگ 7
1- وفاءالوفا، ج 1، ص 215- 190
2- تاریخ مکه و المدینه و الطائف، حسین بن علی بن مکی حنفی نسخه عکسی کتابخانه دانشگاه ریاض، ش 43 برگ 49
3- حره واقم: نام آن برگرفته از نام یکی از عمالقه بوده است. گفته شده: واقم نام یکی از اطمهای حصون مدینه بوده کهحره به آن افزوده شده و این کلمه برگرفته از این سخن است که: وقمت الرجل عن حاجته، اذا رددته، فأنا واقم نک: معجم البلدان، ج 2، ص 249، ذیل مدخل حره.
1- التعریف، ص 78؛ وفاءالوفا، ج 1، ص 190
2- التعریف، ص 78
3- وفاءالوفا، ج 1، ص 190
4- التعریف، ص 52؛ تاریخ مکه و المدینه و الطائف، برگ 47
5- السیرةالنبویه، ابناسحاق، تهذیب ابن هشام، تحقیق محمدمحییالدین عبدالحمید، قاهره، 1383، ج 3، ص 613
6- التعریف، ص 19 و 20؛ وفاءالوفا، ج 1، ص 190 و 191
7- التعریف، ص 19 و 20؛ تاریخ هجرة المختار، برگ 159؛ وفاءالوفا، ج 1، ص 192- 190. مشهد حمزه برابر کوه احد و در جنوب آن است نک: آثار المدینة المنوره، عبدالقدوس انصاری، ص 237
8- تاریخ مکه و المدینه و الطائف، برگ 47
9- التعریف، ص 53
10- التعریف، ص53 «مسجدالاجابه»: این مسجد در شمال شرق بقیع است. کوشش کردم تا مسافت میان آن را با بقیع به دست آورم. چیزی حدود پانصد متر است. وقتی از خیابان عبدالعزیز (شارع ستین) میگذری، اندکی به چپ در ابتدای مسیر فرعی عمارت سبیعی، باگذشت حدود دویست و پنجاه متر در راهی کج، در سمت چپ مسجد الاجابه را مشاهده میکنی که بنای جدید آن با استفاده از سیمان و سقف آهنی ساخته شده و در میان خانهها و اراضی فراوانی است که هنوز آباد نشده است.
«عریض»: وادیای در مدینه است که در شمال شرقی این شهر قرار گرفته و در آنجا آثار فراوان و نخلهای زیادی است (نک: عمدةالاخبار، (احمد بن عبدالحمید العباسی، تصحیح حمد الجاسر، مدینه، منشورات أسعد درابزونی الحسینی، چاپ پنجم ص 370)؛ المدینه بین الماضی و الحاضر، (ابراهیم بن علی العیاشی، مدینه، منشورات المکتبة العلمیه بالمدینه، دمشق، 139 ص 367)
11- وفاءالوفا، ج 1، ص 164- 161
12- الاعلاق النفیسه، ج 7، ص 61
1- التعریف، ص 81- 78؛ وفاءالوفا، ج 1، ص 198- 195؛ تاریخ مکه و المدینه و الطائف، برگ 50.
«العهن»: چاهی است در منطقه عوالی که اطراف آن تا ایام مطری نویسنده التعریف زراعت میشده و آب فراوانی داشته و هیچگاه خشک نمیشده است، نک: التعریف، ص 62
2- التعریف، ص 81- 78؛ وفاءالوفا، ج 1، ص 198- 195؛ تاریخ مکه و المدینه و الطائف، برگ 50
3- مصادر بالا بعلاوه المدینه بین الماضی و الحاضر، ص 246 و بعد از آن.
4- التعریف، ص 60
5- همان
6- وفاءالوفا، ج 1، ص 197
«مال الماجشون»: به آن الماجشونیه هم گفته شده و اکنون نامش المدشونیه است. این محل منسوب به ماجشون است و آن جایی است از وادی بطحان در نزدیکی منطقه صعیب و آن جایی است در راه وادی بطحان در سمت ماجشونیه شرقی و آن نزدیک منطقه بنیالحارث بن خزرج است نک: عمدة الاخبار، ص 353، 354 و 408
7- وفاءالوفا، ج 1، ص 198
8- وفاءالوفا، ج 1، ص 193 و 194؛ التعریف، ص 63 و 64
9- تاریخ الخمیس، ج 1، ص 336. واقدی مینویسد: از منطقه عوالی، بنوعمرو بن عوف اهل قبا هستند نک: المغازی، ص 85 بدون ذکر شماره جلد.
10- «عصبه» محلی است در غرب مسجد قبا نک: التعریف، ص 63؛ عمدةالاخبار، ص 372
1- تاریخ هجرة المختار، برگ 160؛ وفاءالوفا، ج 1، ص 193 و 194
2- التعریف، ص 80؛ تاریخ هجرة المختار، برگ 160
3- سمهودی مینویسد: عمروبن نعمان بیاضی خزرجی اندکی پیش از «روز بعاث» گفت: ای مردم، بیاضة بن عمرو جای بدی شما را سکنا داد، به خدا سوگند آب غسل بر سرم نخواهم ریخت مگر آن که شما را در منزلگاه بنی نضیر و بنیقریظه سکونت دهم.
4- السیرة النبویه، ج 2، ص 343
«مسجدالجمعه»: این مسجد را مسجد وادی رانوناء هم مینامند. جای آن دست راست کسی است که به سمت قبا میرود نک: عمدةالاخبار، ص 170؛ تاریخ مکه و المدینه و الطائف، برگ 47. در شمال مسجد الجمعه یک اطم مخروبه است که نامش مزدلف است و از عتبان بن مالک میباشد. این حصن در شرق وادی رانوناء است نک: التعریف، ص 51؛ وفاءالوفا، ج 1، ص 199؛ احوال مکه و المدینه، ج 2، برگ 155
5- التعریف، ص 51؛ وفاءالوفا، ج 1، ص 199؛ عمدةالاخبار، ص 170
6- المدینه بین الماضی و الحاضر، ص 100
«قلعه قبا»: از بناهای ترکها و در نزدیک مسجد الجمعه است. هم مسجد الجمعه و هم قلعه در نزدیکی مسجد قبا هستند و مسافت میان آنها با راه ماشین رو حوالی یک کیلومتر در شمال مسجد قباست. خط مستقیم میان آنها حدود سی متر است شاید: سیصد! متر مترجم. قلعه قبا در سمت غربی جاده آسفالته قرار دارد و چندان از مسجد الجمعه دور نیست.
7- تاریخ الخمیس، ج 1، ص 340
8- التعریف، ص 79، و نک: احوال مکه والمدینه، برگ 50
1- التعریف، ص 79
2- وفاء الوفا، ج 1، ص 198؛ احوال مکه و المدینه، برگ 50
3- «سنح» جایی در مدینه است نک: عمدةالاخبار، ص 340- 339
4- السیرة النبویة، ج 2، ص 343، و نک: التعریف، ص 80
5- 5- وفاءالوفا، ج 1، ص 204
6- همان.
7- همان، ج 1، ص 207
8- همان، ج 1، ص 205
9- التعریف، ص 80؛ وفاءالوفا، ج 1، ص 205؛ تاریخ هجرةالمختار، برگ 161؛ المدینه بین الماضی و الحاضر، ص 100، 224- 220
10- التعریف، ص 81
11- السیرة النبویه، ج 2، ص 296؛ المغانم المطابه، ص 415 و 416؛ «نقیع الخضمات» یا به نوشته مطری «نقیعالخطمات» جایی است در نزدیکی مدینه (نک: المغانم المطابه، ص 415 و 416؛ عمدةالاخبار، ص 430. الخضمه به معنای محل مرغزار و چمن است، زمینی که در آن گیاه میروید.
12- تاریخ هجرة المختار، برگ 157.
«المصلی»: منظور مصلای عید است که در شرق وادی بطحان قرار داشته. رسول خدا- ص- پس از آن که از مصلی بر میگشت در کنار راه، در سمت مغرب در کنار راه بنیزریق، به دست خود قربانیش را ذبح کرد. اکنون مسجد الغمامه در جنوب غربی مناخه و سمت مغرب مسجد النبی در مصلی قرار دارد (نک: التعریف، ص 55؛ آثار المدینة المنوره، ص 222؛ المدینه بین الماضی و الحاضر، ص 90
13- السیرةالنبویه، ج 2، ص 343
14- تاریخ الخمیس، ج 1، ص 340
1- التعریف، ص 79
2- همان، ص 80
3- همان، ص 88
«البُصّه»: گرفته شده از: بص الماء بصاً، به معنای ترشح آب است (نک: عمدةالاخبار، ص 262). همچنین گفته شده: البضّه که همان هم به معنای ترشح آب است (نک: المغانم المطابه، ص 30)
4- «بقیع» همان بقیع الغرقد است و غرقد نوعی درخت است به اسم عوسج- درخت خار. آنجا گورستان مردم مدینه است. فاصله چندانی با مسجد النبی- ص- نداشته و در شرق مدینه واقع شده است. بقیع در لغت به جایی گفته میشود که درختانی از همه نوع در آن هست نک: عمدةالاخبار، ص 275- 276؛ آثار المدینه المنوره، ص 175
5- عمدة الاخبار، ص 362
6- وفاءالوفا، ج 1، ص 205- 208، 213 و بعد از آن.
7- تاریخ هجرة المختار، برگ 157
8- گفتنی است که تعبیر «وسط المدینه او باطنها» تعبیری است که مورخان مسلمان بکار بردهاند نک: تاریخ الخمیس، ج 1، ص 341؛ احوال مکه و المدینه، ج 2، ص برگ 134
9- وفاء الوفا، ج 1، ص 208
10- وفاءالوفا، ج 1، ص 208
1- التعریف، ص 75؛ تاریخ الهجرة المختار، برگ 157
«بئر بضاعه»، چاهی است با آب صاف در مدینه در میان خانههای بنیساعده (نک: عمدة الاخبار، ص 264). امروزه اعتقاد بر این است که چاه مزبور در مدرسه ابیبن کعب، که مدرسهای برای حفظ قرآن است، قرار دارد، این مدرسه در میدان شمالی سقیفه بنیساعده و خیابان سحیمی (با فاصله اندکی از آن در حدود صد متر) قرار دارد.
«اطم ابودجانه»: اطم به معنای حصن یا قلعه است و ابودجانه صحابی معروف از بنیساعده. یکی از مورخان محقق را اعتقاد بر این است که بقایای حصن ابودجانه به صورت دیوارهایی از آن باقی مانده است. بنای موجود در بخش شمالی چهاردیواری، در نزدیکی کوچهای است که به هتل آلمدنی در مدینه قرار دارد، همان که اکنون مدرسه دختران شده و در شمال غربی چاه بضاعه است (نک: آثار المدینة المنوره، ص 78- 75). بقایای مزبور در سال 1398 قمری قابل رؤیت بوده است. در سمت شمال و شرق این بنا دو راه عبور تنگی بوده که بین آن و خانههای اطراف فاصله میانداخته است. اما در جهت غربی، به خانههای اطراف چسبیده بوده و در سمت جنوب آن، خیابان کوچکی با نام «صیاده» قرار داشته است.
2- المدینه بین الماضی و الحاضر، ص 95. «ثنیةالوداع»: ثنیه در لغت به معنای گذرگاه در کوه یا تنگه است. ثنیة الوداعجای شناختهشدهای در شمال مدینه است (نک: آثار المدینة المنوره، ص 161- 159
3- المدینه بین الماضی و الحاضر، ص 95
4- ناحیه سحیمی اکنون به خیابان سحیمی شهرت دارد و جهت آن در شرق از باب الشامی تا باب البصری است (نک: آثارالمدینة المنوره، ص 157؛ المدینه بین الماضی و الحاضر، ص 95، 205- 204
5- «اصحاب العباءه» کسانی هستند که در آنجا عبا میفروختهاند و این بخشی از بازار قدیم مدینه بوده است (نک: وفاءالوفا، ج 3، ص 923)
6- مدفن مالک بن سنان در غرب مدینه چسبیده به دیوار شهر بوده و اکنون در محله مناخه (نام بزرگترین خیابان در غرب مدینه) قرار دارد. مدفن مزبور در سمت شرقی مناخه است (نک: فصول من تاریخ المدینه، ص 158؛ المدینه بین الماضی و الحاضر، ص 95، 205- 204
7- وفاء الوفا، ج 1، ص 209
8- همان. بنوحُدیله لقب معاویة بن عمرو بن مالک بن نجار است (نک: التعریف، ص 78؛ وفاء الوفا، ج 1، ص 209) به آنان بنوجدیله هم میگویند (نک: تاریخ هجرة المختار، برگ 159) همچنین گفته شده که خذیله هم به آنان اطلاق شده (نک: تاریخ مکه و المدینه و الطائف، برگ 49) روشن است که این تفاوتها مربوط به اشکالی بوده که در کتابت این نام وجود داشته و به دلیل عدم نقطهگذاری در صدر اول این مشکلات پدید آمده است.
9- وفاء الوفا، ج 1، ص 212- 211. «بئر حاء»: نخلستان و چاهی بوده متعلق به ابوطلحه انصاری و برابر مسجد النبی- ص- بوده است (نک: التعریف، ص 58)
10- این همان جایی است که سعد بن عباده پس از درگذشت پدرش مردم را در آنجا آب میداده است. محل آن نزدیکبازار مدینه در سمت شمال بوده و «مصلی» حد جنوبی آن بوده است (نک: وفاءالوفا، ج 1، ص 209)
11- همان.
12- المدینه بین الماضی و الحاضر، ص 89 و بعد از آن. «مستندر» کوه کوچکی است در شرق مدفن نفس زکیه نزدیک منزلگاه حجاج شامی. (نک: وفاءالوفا، ج 2، ص 720). اکنون از مدفن نفس زکیه خبری نیست.
13- المدینه بین الماضی و الحاضر، ص 89 و بعد از آن. «مستشفی الملک»: این بیمارستان در اوائل تشکیل دولت سعودی نزدیک باب الشامی تأسیس شده. (نک: فصول من تاریخ المدینه المنوره، ص 246)
14- وفاءالوفا، ج 1، ص 210
15- همان. «حماضه»: اکنون به حماطه شناخته میشود، جایی است مابین مدفن مالک بن سنان تا آخر سلطانیه، باغستان مزال امروزی. (نک: المدینه بین الماضی و الحاضر، ص 98). مدفن مالک بن سنان در غرب مدینه چسبیده به دیوار شهر (نک: وفاءالوفا، ج 3، ص 923)
1- همان، ج 1، ص 210. «مسجدالرایه»: این همان مسجد ذباب است و رسول خدا- ص- بر کوه ذباب نماز خوانده و قبه خود را در جنگ احزاب بر بالای آن زده است. نک: وفاءالوفا، ج 3، ص 845. و مسجد الرایه همانجاست و مراد مطری همان است. گرچه وقتی موضع آن را گفته نامش را نیاورده است. او میگوید: آن مسجد در بالای ثنیةالوداع، سمت چپ کسی است که از راه شام وارد مدینه میشود نک: التعریف، ص 55. سمهودی مراد مطری را از این وصف، همان مسجدالرایه میداند. این مسجد با سنگ بنا شده مطابق سایر مساجد عمری؛ یعنی مساجدی که در عهد عمر بن خطاب ساخته شده. این مسجد منهدم شده و بار دیگر در سال 845 یا 846 ساخته شده نک: وفاءالوفا، ج 3، 847- 845
2- السیرة النبویه، ابن هشام، ج 2، ص 343
3- التعریف، ص 77؛ وفاءالوفا، ج 1، ص 210
4- نک: المدینه بین الماضی و الحاضر، ص 167
5- التعریف، ص 77 و 78
6- همان.
7- عمدة الاخبار، ص 262- 263؛ المدینه بین الماضی و الحاضر، ص 134
8- التعریف، ص 77
9- همان، ص 79؛ وفاءالوفا، ج 1، ص 209. آنچه قابل یادآوری است آن که عجیمی گفته است که مسجد بنیخدره، درسمت شامی بازار مدینه، نزدیک سقیفه بنیساعده است و سقیفه که امروز معروف است در یک مثلثی در باغی است که در سر خیابان سحیمی از سمت غرب قرار دارد. نظر درست آن است که مقصود بنی خداره است نه بنیخدره، زیرا وصفی که او آورده با مطلبی که در باره محله آنها گفتیم تطبیق میکند. نک: تاریخ مکه و المدینه و الطائف، برگ 49
10- التعریف، ص 78؛ وفاءالوفا، ج 1، ص 211؛ المدینة بین الماضی و الحاضر، ص 172- 167
11- وفاءالوفا، ج 3، ص 961
12- التعریف، ص 78. مطری آنها را از طایفه خزرج دانسته که اشتباه است، آنها بنومعاویة بن مالک بن عوف بن عمروبنعوف از اوس هستند نک: وفاءالوفا، ج 1، ص 195
13- وفاءالوفا، ج 1، ص 213
14- همان.
15- همان.
1- نک: المدینه بین الماضی و الحاضر، ص 185
«سُقیا»: برگرفته از «سقاه الغیث و أسقاه»، نام چاهی است در مدینه که به زمین آن فُلجان گفته شده و در میان بنیحدیله، در خانه مالک بن نضر پدر انس بن مالک در راه مکه، در غرب مسجد النبی، شرق عقیق، نزدک مسجدالسقیا در بیوت السقیا بوده است نک: عمدة الاخبار، ص 336. بیوت السقیا همان «بقع» است و بقع «نقب بنیدینار» است که شرحش خواهد آمد نک: المغازی، واقدی، ص 12، چاپ اول
«جبل انعَم» یا «انعُم»: نام دیگرش «کوه احمر» پشت مسجد المنارتین قرار داشته است نک: عمدةالاخبار، ص 238.
«مسجدالمنارتین»: در راه عقیق کبیر، در میان سقیا و برکه وبیک؛ در شرق برکه کوه احمر قرار دارد، این مسجد مربع گونه، هفت ذراع طول و عرض دارد و فاصله میان آن و راه، هفت ذراع است. در سال 972 جز محل دو منارش و چیزی از سنگها، اثری دیگر از آن باقی نمانده است. از تمام مسجد به اندازه یک ذراع، از همه اطراف باقی مانده، چنانکه دور محراب آن مشخص است. نک: عمدةالاخبار، ص 197.
«نقب بنیدینار»: نقب به معنای شکافی است که در پوست یا دیوار یا چیزی شبیه آنها به وجود میآید نک: المعجم الوسیط، ج 2، ص 952. نقب بنیدینار در منطقه سقیا است که شرحش گذشت. به آن نقب مدینه نیز گفته میشود. محل آن در راه عقیق، در حره غربی است که سقیا هم همانجا قرار دارد نک: عمدةالاخبار، ص 432.
رسول خدا- ص- ده ماه بعد از هجرت، در غزوه ذات العشیره، برای حمله به کاروانهای قریش که از شام بر میگشتند از نقب بنیدینار گذشت نک: المغازی، واقدی، ج 1، ص 12 و 13 نویسنده فرصت یافت تا در سال 1398، منطقه سقیا را بررسی کند. گفته میشود که منازل بنیدینار درآنجا بوده است، جز آن که آنچه باقی مانده خرابههایی از سنگ شبیه به سنگهای حرهای است، آن گونه که از سنگهای حره اطراف قابل تشخیص نیست. این خرابهها امروزه در جنوب غربی مدینه و جنوب ایستگاه راه آهن قدیم در راه آسفالت شده عروه واقع است. این خط حد شمالی آن است. اما کوه احمر امروزه در جنوب غرب ایستگاه راهآهن است با فاصله تقریبی یک کیلومتر، سمت چپ کسی که از راه عروه از مدینه خارج میشود. این کوه کوچک و هرمی شکل است که بر بالای آن مخازن آب که وابسته به عین زرقاء است قرار دارد. اگر کسی در محلی که گفته شده در سقیا منازل بنیدینار است، ایستاده باشد میتواند درست در برابر خود، این کوه را ببیند.
2- عمدة الاخبار، ص 336
3- گفته شده که قلعه الخصی بر وزن فعیل از خصا را بنی سلم که اوسیاند، در شرق مسجد قبا بنا کردهاند، بعدها بهبنیمنذر تعلق گرفته و این به دلیل دیه جده آنها بوده است نک: المغانم المطابه، ص 13
4- وفاءالوفا، ج 1، ص 212- 213
5- همان، ج 1، ص 201
6- همان.
7- همان، ج 1، ص 202
8- خلاصةالوفاء، ص 391
9- التعریف، ص 53 و 54؛ وفاءالوفا، ج 4، ص 1332
10- التعریف، ص 19
11- وفاءالوفا، ج 1، ص 201.
«مسجد قبلتین»: مسجد قبلتین با مسجد فتح که بر سینه کوه سلع در ناحیه غربی آن قرار گرفته از سمت غرب فاصله دارد و بلندی مشرف بر لبه وادی عقیق قرار گرفته است. آن موضع را «قاع» مینامند و اطراف آن چاهها و مزارعی است که به «عرض» شناخته میشود و در سمت قبله مزارع جرف قرار دارد التعریف، ص 54. اما جُرْف، در سمت شمال سه میل با مدینه فاصله دارد. آن را به این دلیل جرف نامیدهاند که گفته شده تبّع از آنجا که عبور میکرده گفته: هذا جرف الارض. این مشی علمای قدیم در بیان وجه تسمیه مناطق است؛ پیش از آن نام جرف، عرض بوده است نک: عمدةالاخبار، ص 288
12- وفاءالوفا، ج 1، ص 201
«المذاذ»: هر آنچه در غربی مجرای وادی بطحان در کناره مسجد فتح است مذاذ گفته میشود نک: المدینه بین الماضی و الحاضر، ص 47
«مسجدالفتح»: بر قطعهای از کوه سلع در سمت غربی آن قرار گرفته است نک: التعریف، ص 53؛ آثار المدینةالمنوره، ص 127- 125
13- گفته شده که رسول خدا- ص- آن را طلحه یا صُلحه نامیدند نک: وفاءالوفا، ج 1، ص 201
14- التعریف، ص 54
15- عمدة الاخبار، ص 316
16- وفاءالوفا، ج 1، ص 201
1- همان.
2- همان.
3- المدینه بین الماضی و الحاضر، ص 641
4- وفاءالوفا، ج 1، ص 202
«مسجدالخربه»: این مسجد از آن بنیعبید بوده و منازل آنها اطرافش قرار داشته است (نک: عمدةالاخبار، ص 207). اما کوه دویخل: نام دیگرش کوه بنیعبید است و در نزدیکی آن کوه کوچک دیگری متعلق به همانهاست با نام کوه بحینه، در غرب بنیحرام، در سمت غرب مایل به شمال. کسی که از سمت مساجد فتح به مسجد قبلتین میرود از منازل آنها عبور میکند (عمدةالاخبار، ص 207). امروزه کوه بحینه به «ضلع عقاب» شناخته میشود (نک: المدینة بین الماضی و الحاضر، ص 58 و 59)
5- خلاصةالوفاء، ص 391؛ عمدة الاخبار، ص 207
6- وفاء الوفا، ج 1، ص 203؛ و نک: خلاصةالوفاء، ص 391
7- وفاءالوفا، ج 1، ص 203
8- همان، ج 1، ص 204
«حصن خل»: این مکان که به قصر خل هم مشهور است در غرب بطحان قرار دارد و گفته شده در ایام معاویه ساخته شده تا حصنی برای مردم مدینه باشد. نامش هم از آن روی «خل» شد که در سر راه قرار داشت و هر راهی که در حره یا رمل باشد آن را «خل» مینامند نک: وفاءالوفا، ج 4، ص 1289