مقصود از طلب فضل خداوند، تحصیل روزی است، هنگامی که شخص از احرام خارج شد و اعمال حج را به پایان برد، در موسم به خرید و فروش بپردازد.
شایان گفتن است: از همان آغاز که امّالقرای توحید تأسیس شد در دعای حضرت ابراهیم علیه السلام آمده که ضمن نیایش با خدای خود گفت: ... وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ
و بدینگونه از خداوند خواست خاندان خود و ساکنان این سرزمین مقدّس را از ثمرات روزی دهد و در آن بیابان خشک و سوزان، نعمتهای خویش را ارزانی دارد تا آنان سپاسگوی حقّ باشند. و از اینجا استفاده میشود که مسأله رزق و معیشت در سرزمین حرم و جوار کعبه نیز جایگاه مهمّ خود را در حیات مادّی و معنوی امّت موحد دارد و حضرت خلیل آن را در دعای خود منظور داشته است. و چنین شد و اراده خداوندی بر این تعلّق گرفت که آن وادی بیحاصل و بیآب و علف همیشه آباد و پر رونق باشد و از نعمتهای فراوان برخوردار گردد. قرآن از این عنایت خداوندی که همواره استمرار داشته و خواهد داشت، بدینگونه سخن میگوید: أَ وَ لَمْ نُمَکِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً یُجْبی إِلَیْهِ ثَمَراتُ کُلِّ شَیْءٍ؛
«آیا حرم امنی در اختیار آنان ننهادیم که همه نوع ثمرات و کالاها بدان سوی برده میشود.» وگرنه چگونه باور کردنی است شهری که در میان سنگهای سخت و صخرههای سیاه و کوههای دست اندر گریبان محاصره شده بتواند بار انداز ارزاق و کالاهای گوناگون از سراسر جهان باشد.
در پاسخ به این پرسش که اگر حج یک عبادت و سیر و سفر الی اللَّه است، چگونه میتوان مقاصد مادّی را در آن جای داد؟ باید گفت: هر گاه دنیا با آخرت هماهنگ و در جهت «رضای حقّ» و «مصلحت خلق» باشد، در بینش اسلامی نه تنها مذموم و نکوهیده نیست بلکه مطلوب و ضروری است. شریعت اسلام آمیزهای است از تکالیف و احکامی که «معاش» و «معاد» را ملحوظ داشته، باملاحظه این نکته که معیشت مقدمه سعادت آخرت است. در حج نیز مقاصد دنیوی و اخروی با همین فلسفه لحاظ
ص: 35
شده است و بلکه عنایت به مسائل معیشتی، بازرگانی و اقتصادی در حج، پررنگ تر از دیگر احکام شریعت به چشم میخورد و همانگونه که ملاحظه میکنیم و صراحتاً در آیات و روایات مورد توجّه قرار گرفته است.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله میفرماید:
«مَنْ أَرَادَ الدُّنْیَا وَ اْلآخِرَةَ فَلْیَؤُمَّ هَذَا الْبَیْتَ».
(1)«کسی که خواهان دنیا و آخرت است، باید آهنگ این خانه کند.»
و نیز میفرماید:
«حُجُّوا تَسْتَغْنُوا»؛
(2)«حج به جای آورید تا بینیاز گردید.» شاید رمز و نکته کلام نبوی این باشد که:
اصولًا حج بار مالی قابل توجّهی را میطلبد و افزون بر آن، مشکلات را در بردارد که طبیعی این سفر است و گاه میشود علاقه به ثروت و وسوسههای نفسانی و شیطانی آدمی را از بذل و خرج در این سفرِ دشوار باز میدارد و آنگاه خانه خدا که برای مصلحت خلق سرپا است، خلوت میشود و شکوه امّت اسلامی کم رنگ میگردد.
لذا خداوند آن را با منافع دنیوی نیز همراه ساخته و وعده خیر و استغنا به زائران داده است تا از سنگینی هزینهها نهراسند و به هر بهایی، حج خانه خدا کنند.
در عمل و تجربه نیز چنین بوده که حج نه تنها زیان مالی به بار نیاورده، بلکه سبب توسعه رزق و استغنا و بینیازی بوده است؛ همانگونه که در کلام گهربار پیامبر گرامی دیدیم و امام علیبن الحسین علیهما السلام میفرماید:
«حُجُّوا وَ اعْتَمِرُوا تَصِحَّ أَبْدَانُکُمْ وَ تَتَّسِعْ أَرْزَاقُکُمْ وَ تُکْفَوْنَ مَئُونَاتِ عِیَالِکُمْ».
(3)«حج و عمره به جای آورید تا بدنهایتان سالم بماند و روزیتان گشاده گردد و مخارج خانوادهتان تأمین شود.»
امیرالمؤمنین علیه السلام طی خطبهای با اشاره به نقش حج در نفی فقر و زدودن گناه میفرماید:
«حَجُّ الْبَیْتِ وَ اعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا یَنْفِیَانِ الْفَقْرَ وَ یَرْحَضَانِ الذَّنْبَ».
(4)«حج و عمره خانه خدا فقر را از میان برمیدارد و گناهان را پاک میکند.»
جالب آنکه برخی روایات علاوه بر بیان آثار مثبت حج در تأمین حوایج مادّی
1- وسائل الشیعه، ج 8، ص 4
2- همان، ص 7
3- وسائل الشیعه، ج 8، ص 41؛ کافی، ج 4، ص 252
4- نهج البلاغه، خطبه 110
ص: 36
و گشادگی روزی و رفع نیازمندی و فقر، به آثار منفی ترک حج نیز اشاره شده و صراحتاً بیان میکند که اگر کسی با داشتن توان مالی و استطاعت، این فریضه عظیم را ترک کند، باید از عواقب این گناه و تهیدستی هراسان باشد. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در خطبه الغدیر فرمود:
«مَعَاشِرَ النَّاسِ حُجُّوا الْبَیْتَ فَمَا وَرَدَهُ أَهْلُ بَیْتٍ إِلَّا اسْتَغْنَوْا وَ لا تَخَلَّفُوا عَنْهُ إِلَّا افْتَقَرُوا».
(1)«ای مردم، برای حج رهسپار بیت اللَّه شوید؛ زیرا هیچ خاندانی بر آن وارد نشدند مگر آنکه بینیاز گشتند و تخلّف ننمودند مگر آنکه فقیر و تهیدست شدند.»
از قول امام صادق و امام کاظم علیهما السلام نیز در روایتی آمده است:
«الْحَاجُّ لا یُمْلِقُ أَبَداً قُلْتُ وَ مَا اْلإِمْلاقُ؟ قَالَ: اْلإِفْلاسُ، ثُمَّ قَالَ: وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ».
(2)حجگزار هرگز تهیدست و ورشکسته نگردد.
بدین ترتیب حج افزون بر آثار معنوی، از پاداش دنیوی و نعمتهای مادّی نیز برخوردار است و بینیازی و استغنا و برکت و سلامت همراه میآورد.
تجارت ضمن عبادت
در سفر حج به کسب و تجارت اجازه داده شده و چنانکه اشاره کردیم فلسفه آن بالا بردن توان مالی حجگزاران و در نتیجه تقویت عموم مسلمانان از رهگذر این کنگره جهانی است و تجارت و کسب در سفر حج خود عاملی است در برگزاری این فریضه جهانشمول و تأمین معاش گروهی از زائران که اگر کسب و تجارت نکنند، قادر به تأمین هزینه سفر خود نیستند. از این رو، رخصت داده شده که زائران از سود تجارت و داد و ستد و امثال آن در چهارچوب شرع و به تناسب شؤون بهره گیرند تا بدین وسیله استطاعت مالی و توان افراد بالا رفته و اجتماع حج فزونی گیرد.
معاویة بن عمار میگوید: از امام صادق پرسیدم کسی که به قصد تجارت رهسپار مکه میشود یا شتران خود را کرایه میدهد، حج او ناقص است یا تمام؟ حضرت در پاسخ فرمود: حج او تمام است؛
(عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام الرَّجُلُ یَخْرُجُ فِی تِجَارَةٍ إِلَی مَکَّةَ أَوْ یَکُونُ لَهُ إِبِلٌ فَیُکْرِیهَا حَجَّتُهُ نَاقِصَةٌ أَمْ تَامَّةٌ قَالَ لا بَلْ حَجَّتُهُ تَامَّةٌ).
(3)محمد بن سنان میگوید: امام علی
1- احتجاج طبرسی، ص 64؛ مستدرک الوسائل، ج 8، ص 43
2- وسائل الشیعه، ج 8، ص 75
3- وسائل الشیعه ج 8، ص 40
ص: 37
ابن موسی الرضا علیهما السلام در پاسخ به سؤالاتی چند که طی نامهای برای من نوشتند، از فلسفه حج نیز سخن گفتند و پس از ذکر اسرار عبادی و عرفانی و آثار معنوی و فرهنگی و تربیتی و تاریخ آن، به اقتصاد و آثار معیشتی نیز اشاره کردند. در بخشی در این نامه آمده است:
«وَ مَعَ مَا فِی ذَلِکَ لِجَمِیعِ الْخَلْقِ مِنَ الْمَنَافِعِ ... وَ مَنْفَعَةِ مَنْ فِی شَرْقِ اْلأَرْضِ وَ غَرْبِهَا وَ مَنْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ مِمَّنْ یَحُجُّ وَ مِمَّنْ لَمْ یَحُجَّ مِنْ تَاجِرٍ وَ جَالِبٍ وَ بَائِعٍ وَ مُشْتَرٍ وَ کَاسِبٍ وَ مِسْکِینٍ وَ قَضَاءِ حَوَائِجِ أَهْلِ اْلأَطْرَافِ وَ الْمَوَاضِعِ الْمُمْکِنِ لَهُمُ اْلإِجْتِمَاعُ فِیها کَذلِکَ ... لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ ...».
(1)«یکی از علل وجوب حج منافعی است که از این رهگذر به همه خلق میرسد، و نیز منافعی است که نصیب کسانی که در شرق و غرب و خشکی و دریا هستند میشود؛ چه آنهایی که حج میگزارند و یا آنان که به حج نیامدهاند؛ اعم از تاجر یا واردکنندگان، فروشنده یا خریدار، پیشهور یا مستمند. و همچنین حج تأمین کننده نیازهای ساکنان اطراف و امکنهای است که میتوانند در موسم اجتماع کنند تا بدین وسیله شاهد منافع خود باشند.»
به موجب این روایت آثار اقتصادی حج منحصر به حجگزاران نیست بلکه میلیونها انسان که در گوشه و کنار جهان اسلام به سر میبرند و هزاران خانواده در حرم و خارج حرم و حوالی مکه و کسانی که در اقصی نقاط، به نوعی با منافع حج سر و کار دارند از برکات حج بهرهمند میشوند. از کشاورزی که محصول تولید میکند، هنرمندی که آثار هنری و دستی میآفریند، دامداری که دام میپرورد، رانندهای در حمل و نقل مشارکت دارد، بازرگانی که آذوقه و نیاز زائران را به صورت کلی و جزئی فراهم میسازد و سایر اصناف و اهل حرفه که در پدید آوردن امکانات این سفر سهیماند، همگی از منافع حج بهره میبرند.
در بازار اقتصادی حج میلیونها انسان؛ از خرد و کلان تغذیه میشوند، نیاز سالانه خود را تأمین میکنند، حتی فقرایی که قدرت کار ندارند از احسان و انفاق حاجیان و ذبیحه زائران بهره میبرند و اگر این امکانات و همین گوشت قربانی با برنامهای دقیق پیاده میشد و به مصرف نیازمندان در هر شهر
1- علل الشرایع، ج 2، ص 405؛ عیون اخبار الرضا ج 2، ص 90
ص: 38
و اقلیمی میرسید، هزاران تن گوشت پاک و پاکیزه قربانی به هدر نمیرفت و به گرسنگان دنیا میرسید. علاوه بر این، وجوهات شرعیه و برّیه و صدقه و انفاق، اعانه بسیار ارزشمندی برای نیازمندان خواهد بود و نیز سوغات سفر که نباید منحصر به نزدیکان و اقوام باشد بلکه سهم مساکین و محرومان نیز بهگونهای در آن لحاظ گردد تا از این رهگذر به آشنا و بیگانه مساعدتی هرچند اندک عاید گردد و موجب تحبیب قلوب و پیوند اجتماعیِ افزون باشد.
امام صادق علیه السلام در روایتی دیگر به بیان آثار اقتصادی و معیشتی حج پرداخته و در پاسخ به هشام بن حکم که فلسفه وجوب حج را میپرسد، چنین میفرماید:
«فَجَعَلَ فِیهِ اْلإِجْتِمَاعَ مِنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لِیَتَعَارَفُوا وَ لِیُتَرْبِحَ کُلُّ قَوْمٍ مِنَ التِّجَارَاتِ مِنْ بَلَدٍ إِلَی بَلَدٍ وَ لِیَنْتَفِعَ بِذَلِکَ الْمُکَارِی وَ الْجَمَّالُ وَ لِتُعْرَفَ آثَارُ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ تُعْرَفَ أَخْبَارُهُ وَ یُذْکَرَ وَ لا یُنْسَی وَ لَوْ کَانَ کُلُّ قَوْمٍ إِنَّمَا یَتَّکِلُونَ عَلَی بِلادِهِمْ وَ مَا فِیهَا هَلَکُوا وَ خَرِبَتِ الْبِلادُ وَ سَقَطَتِ الْجَلَبُ وَ اْلأَرْبَاحُ وَ عَمِیَتِ اْلأَخْبَارُ وَ لَمْ تَقِفُوا عَلَی ذَلِکَ ...».
(1)«مقرر شد تا مردم از شرق و غرب به این سرزمین بیایند و یکدیگر را بشناسند و همه گروهها از تجارت و حمل و نقل کالا از شهری به شهر دیگر بهره گیرند. و چارپادار و شتربان سود برند و آثار و اخبار پیامبر خدا شناخته شود و در خاطرهها تجدید گردد و فراموش نشود و اگر قرار بود هر جمعیتی تنها از کشورها و شهرهای خودشان و حوادث و مسائل منطقهای سخن بگویند مردم نابود میشدند و شهرها ویران میگردید و بازرگانی و سود آوری تعطیل میشد و اخبار و حوادث در پرده ابهام میماند و کسی برآنها آگاهی نمییافت.»
چنانکه ملاحظه میکنیم: امام صادق علیه السلام در این روایت به آثار جهانشمول حج توجه داده و مسائلی را یادآور شدهاند:
1- اطلاع و آگاهی از آثار پیامبر خدا که در این سرزمین پربرکت پا به عرصه وجود نهاد و بزرگترین مکتب آسمانی را پی افکند و آثار جاودانش خاطره وحی و رسالت و مجاهدتها را در اذهان تداعی
1- علل الشرایع، صص 406- 405
ص: 39
میکند که این موضوع از بعد فرهنگی جای تشریح و بیان دارد.
2- آشنایی مسلمانان با یکدیگر در این کنگره عظیم جهانی توحید و تبادل نظر در مسائل جهانی مسلمین و خروج از حصار تنگ نژاد و سرزمین و رنگ و سایر مشخصههای اقلیمی و پیوستن به اقیانوس بیکران امت اسلامی و جهان انسانی و چنگ زدن به ریسمان الهی که جهان اسلام را به صورت یک پیکر درآورده تا در جهت حل مشکلات و دردها و رنجها و رایزنی و چاره اندیشی بپردازند- از بعد اجتماعی و سیاسی جای بحث فراوان دارد.
3- فراگیر بودن منافع حج نسبت به عموم مسلمین و بلکه عموم مردم جهان، از حجگزار و غیر آنها که از این دریای متلاطم و چشمه فیاض، هر گروهی حسب حال و استعداد خود به نوعی بهره گیرند.
4- تأکید بر این که مردم نباید با تنگ نظری و محدودنگری، تنها به مصالح و منافع خود و منطقه جغرافیایی خاص خود بیندیشند که این نوع تفکر، جهان را به ویرانی میکشد و سرنوشت انسانها را تباه میسازد و این با فلسفه و بینش جهانشمول اسلام و انساندوستی و نگرش فراملیتی و برونمرزی آن در تضاد است.
اسلام آیین بشریت است. پس در اجتماع عظیم حج باید مصالح همه انسانها و همه کشورها مدنظر قرار گیرد تا منافع آن فراگیر شود و ... قِیاماً لِلنَّاسِ ... تحقق پذیرد و آبادی شهرها و حیات انسانها به این است که چرخهای اقتصادی به گردش درآید و همه انسانها از این رهگذر سود برند، فقر و تهیدستی از جامعه رخت بربندد، عمران و آبادانی بیاید و تمدن اسلامی نیرومند شود. بدین ترتیب، موسم حج، سایر کشور و انسانها را نیز تغذیه میکند و افراد بسیاری در پرتو آن ارتزاق میکنند و بدین ترتیب تعاون بینالملل اسلامی در حج تحقق میپذیرد.
مسأله جهانی شدن و جهانی سازی
از مسائلی که در عصر ما در پهنه سیاست و فرهنگ و اقتصاد مطرح است مسأله جهانی سازی و جهانی شدن است.
هرچند این بحث مجالی مناسبتر و میدانی گستردهتر میطلبد تا صاحبنظران و نظریه پردازان در آن به
ص: 40
بحث و گفتگو بنشینند اما در اینجا به تناسب موضوع و با در نظر داشتن نکات ارزشمند و شایان تأمل که در سخن امام صادق علیه السلام دیدیم با نگرشی اجمالی به موضوع، تا آنجا که به منافع حج در بعد اقتصادی مرتبط است مینگریم.
چنانکه اشاره شد موضوع جهانی سازی از مسائلی است که امروزه در سطح بین الملل مورد مذاکره و مشاجره است. در جهان غرب گروه هایی به نقد این اندیشه پرداخته و به مبارزه با این سیاست استعماری برخاستهاند، در حالی که سیاستهای حاکم که در اندیشه کنترل و قبضه کردن توان اقتصادی و به دنبال آن سیاسی و فرهنگی همه کشورها هستند، بر آن پای میفشارند و آن را به عنوان راه کاری برای سلطه بیشتر جهانی خود برگزیدهاند. چنانکه میدانیم: دولت آمریکا سردمدار این تفکر است، تفکر تک قطبی کردن جهان به مرکزیت غرب و سرکردگی آمریکا. روند جهانی سازی بر آن است که تا هویت و اعتبار کشورها، به ویژه جهان سوم را بیش از پیش محو و نابود سازد و وابستگی شدیدتری را پی ریزی کند. در روند جهانی سازی، نه تنها اقتصاد بلکه قومیت، ملیت، فرهنگ و سیاست ملل، تحت سلطه لگدکوب ابرقدرتها میشود، و این یک فاجعه بزرگ دیگر برای دولتها و ملتهای جهان سوم به ویژه کشورهای اسلامی است و در این طرح استکباری، جهان اسلام به دلیل ذخائر کلان طبیعی بیشتر هدف توطئه میباشد.
تنها راه مقابله با این سیاست استکباری وحدت امت هاست و بازیابی هویت دینی، ملی، تاریخی و تکیه بر منافع مشترک و روآوردن به پیمانهای منطقهای در ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی و مشترکات دینی، و قطع وابستگیها و گسستن غل و زنجیرهایی است که غرب به سرکردگی آمریکا بر کشورها نهاده است.
بنابراین جهانی سازی یک طرح استکباری است، در حالی که جهانی شدن زیر لوای توحید و وحدت امت، در فلسفه اجتماعی اسلام منظور گردیده و حج میتواند نقش مؤثر در تحقق آن داشته باشد.
قرآن کریم، کعبه و حج را ... قِیاماً لِلنَّاسِ ...؛ یعنی عامل برپایی و پایداری و استقلال مردم خوانده است. و امت اسلام با تکیه بر این ستون استوار الهی میتواند
ص: 41
دریای انسانهای مؤمن را به یکدیگر پیوند دهد و روح واحد را بر آنها حاکم سازد. این قوام و استواری که قرآن بدان اشارت فرموده است، شامل دین و دنیای مردم میشود. در این خصوص روایتی است از امام صادق علیه السلام که در پاسخ به ابان ابن تغلب که معنای آیه فوق را میپرسد، میفرماید: «جَعَلَهَا اللَّهُ لِدِینِهِمْ وَ مَعَایِشِهِمْ»؛
(1) «خداوند کعبه را قائمهای برای دین مردم و معیشت و زندگی آنان قرار داد.»
بدین ترتیب حج از منظر اقتصادی و معیشتی نیز در قوام امت تأثیر به سزا دارد. با این بیان:
1- فعالیتهای اقتصادی میتواند به برگزاری این مراسم عبادی، سیاسی یاری رساند.
2- مردم بسیاری در پرتو حج امرار معاش میکنند و چرخهای اقتصادی به حرکت در میآید و عمران و آبادانی را به همراه میآورد.
3- قدرت اقتصادی مسلمانان میتواند در صحنه بین المللی، آنان را مقتدر سازد و از وابستگی و طفیلی بودن در همه زمینهها برهاند.
4- از این رهگذر میتوان تولید کار و اشتغال نمود و از حجم بیکاری کاست و علاوه بر آن زمینه بسیاری از مفاسد اخلاقی را از میان برد.
5- حج فرصتی است که مسلمانان میتوانند فراوردههای صنعتی، محصولات کشاورزی و سنّتی و سایر تولیدات خود را در این بازار بینالمللی اسلامی عرضه کنند و به صورت نمایشگاه بازرگانی در معرض دید جهانیان قرار دهند و مشوّق یکدیگر به تولید و تکاپوی اقتصادی باشند و با همکاری یکدیگر کشورهای اسلامی را به رشد و توسعه هدایت کنند و تبادل اطلاعات نمایند و از تجارب یکدیگر بهره گیرند.
وضع کنونی بازار حرمین
با تأسف، کشورهای اسلامی از چنین فرصتی غفلت ورزیده و سرزمین وحی را با مظاهر صادرات بیگانگان پوشش دادهاند. بازار مکّه و مدینه امروزه به نمایشگاه صنعتی و تجاری غرب و شرق تبدیل شده است. در آنجا محصولات کشورهای اسلامی کمتر به چشم میخورد و عمده سوداگران اصلی این بازار غیر مسلمانان و حتّی از دشمنان
1- وسائل الشیعه، ج 8، ص 41
ص: 42
اسلام هستند که انبوه ثروت و ارز مسلمین را به تاراج میبرند و به کمپانیها و کارخانهها و جیب سرمایه داران بیگانه میریزند درست همان وضعی که در کشورهای اسلامی میگذرد. تولیدات و صادرات خارجی بازار مسلمین را پر میکند و بازار تولیدات داخلی به هر دلیل کساد میشود و وابستگی و دنباله روی روز افزون میگردد. جا دارد که کشورهای اسلامی و دولتها و ملّتها و برنامهریزان اقتصاد بیدار شوند و به این امر بیندیشند و در بازار مصرف تجدید نظر کنند و تا آنجا که ممکن است از فراوردههای خودی مصرف کنند و از تجمّل و تنوّعگرایی در مصرف به ساده زیستی و معیشت عادلانه برگردند و در بالا بردن سطح علم و هنر و حرفه و تولید بکوشند تا استقلال اقتصادی به دست آورند و بازار حج میتواند در این بیداری و تحوّل نقشآفرین باشد.
تذکار چند نکته مهم
1- هدف اصلی و علّت غایی در هر عبادتی- از جمله حج و عمره- همانا توجّه به خدا و طلب قرب او و تحصیل آخرت است. این مقصد اساسی را هرگز نباید با اغراض دنیوی و اهداف مادّی کمرنگ ساخت. بنابراین، هرگاه از آثار مادی و کسب و تجارت و اقتصاد و معیشت سخن به میان میآید، جنبه آلی دارد نه استقلالی؛ زیرا در اسلام، مادیات مقدمه معنویات است و دنیا مقدمه آخرت. از این رو در روایات آمده است:
«الْحَجُّ وَ الْعُمْرَةُ سُوقَانِ مِنْ أَسْوَاقِ اْلآخِرَةِ اللَّازِمُ لَهُمَا مِنْ أَضْیَافِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنْ أَبْقَاهُ أَبْقَاهُ وَ لا ذَنْبَ لَهُ وَ إِنْ أَمَاتَهُ أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ».
(1)«حج و عمره دو بازارند از بازارهای آخرت، آن کس که به این دو تمسک جوید در زمره میهمانان خدا است اگر او را زنده بدارد گناهی برای وی باقی نگذارد و اگر بمیراند او را در بهشت برین جای دهد.»
به همین دلیل از کسانی که حج را وسیله تفرّج و تجارت و تکدّی قرار دادهاندنکوهش شده است. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در روایتی که از آینده روزگار خبر میدهد، درباره کسانی که حج را وسیله مقاصد مادّی قرار دادهاند، با لحن انتقادی فرموده است:
1- من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 144
ص: 43
«یَأْتِی عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ یَکُونُ فِیهِ حَجُّ الْمُلُوکِ نُزْهَةً وَ حَجُّ اْلأَغْنِیَاءِ تِجَارَةً وَ حَجُّ الْمَسَاکِینِ مَسْأَلَةً ...».
(1)«برای مردم زمانی میرسد که حج زمامدارانشان برای تفریح و تفرّج و حج توانگران برای تجارت و زراندوزی و حج مستمندان برای سؤال و تکدّیگری است.»
در بدو امر چنین به نظر میرسد میان روایاتی که از کسب و تجارت در حج نکوهش کرده و روایاتی که تکسّب و تجارت را مجاز میدانند و بلکه بدان توصیه میکنند، تناقض وجود دارد. این نکته مورد توجّه فقها و محدّثین ما بوده است و به حلّ آن پرداختهاند. محدّث بزرگ مرحوم شیخ حرّ عاملی در مقام جمع این روایات میگوید:
«روایت پیامبر صلی الله علیه و آله (که حجّ اغنیا را تجارت میداند) بر بطلان حج دلالت ندارد و در مقام نکوهش نیست بلکه صرفاً جنبه اخباری دارد و یا در مقام نکوهش کسانی است که به قصد تفرّج و تجارت به حج میروند و یا بیانگر کراهتِ آمیختن سفر حج به تجارت و امثال آن میباشد، هر چند اعمال حج در چنین وضعیتی مجزی است و با انجام آن تکلیف ساقط میشود.»
در هر حال مسلّم است که هر عبادتی، اگر با انگیزه مادّی و بدون قصد تقرّب انجام شود، نه تأثیر معنوی دارد و نه مسقط تکلیف است و حج نیز چنین است. فلسفه بنیادین حج آهنگ خدا و آخرت و انقطاع از خلق و پیوستن به حقّ است و ابراهیموار از همه تعلقات رهیدن و از زندان طبیعت خلاص شدن. بنابراین بر حجگزاران است که این سفر معنوی و الهی را با مقاصد دنیوی و مادّی نیالایند و معنویت حج را کمرنگ نکنند. وظیفه روحانیون و راهنمایان است که زائران خانه خدا و مسافران دیار وحی را پیش از سفر و در سفر، به فلسفه حج توجّه دهند و تفهیم کنند زائری که پس از عمری انتظار توفیق حج یا عمره به دست آورده، دریغ است لحظههای شیرین و گرانقدر این سفر روحانی را خرج بازار و خیابان و سرگرمی به داد و ستد و سود و سودا کند و کالایی حمل کنند و با خفّت و ذلّت در بازارها و به شیوه دورهگردها بفروشند! به خصوص آنکه برخی حرکات زننده در انظار حجّاج کشورهای دیگر برای زائران ما سرشکست و موجب وهن است و
1- وسائل الشیعه، ج 8، ص 41
ص: 44
باید از آن جدّاً پرهیز کرد و با فروش تسبیح و زعفران و غیره حیثیت حاجیان ایرانی را لکهدار نکرد؛ زیرا آنچه در باب تجارت در حج گفته شده، خارج از این شیوه عمل است.
غرض از این تذکّر این نیست که بُعد اقتصادی حج نادیده گرفته شود که مثل معروف «هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد.»
2- کسب و تجارت در حج و عمره برای برخی از زائران و غیر زائران امری ضروری است که در روایات هم بدان مثال زده شده؛ زائرانی که قوام معیشت و تأمین زندگیشان به خرید و فروش و استفاده از این بازار بستگی دارد. بسیاری از زائران که در حوالی مکّه و مدینه زندگی میکنند و در موسم حج حاضر میشوند، مردمی هستند فقیر و توشه سفر آنان همان است که در موسم، در خرید و فروش به دست میآورند و یا ذخیره مخارج خانواده خود در طول سال میکنند. برای آنها کسب و تجارت موضوعیت دارد و برخی رانندگانی هستند که اجیر میشوند و در ضمن خدمت به حجاج مناسک حج را نیز انجام میدهند. برخی خدمهای هستند که به برکت خدمت، توفیق مناسک را نیز به دست میآورند. آمار اینگونه زائران به صدها هزار بالغ میگردد و همه ساله چنین زائرانی در موسم حضور دارند.
شارع مقدس اسلام راه را بر اینان نبسته علاوه بر اینکه خدمات این گروه زائران به زائران دیگر نیز در برگزاری حج و خدمات لازم کمک و یاری میرساند و در مجموع خدمات متقابل این گروهها در سفر پر مشقت حج اجتنابناپذیر است و منافی با عبادت و قصد تقرّب هم نیست و لذا فقهای عظام در باب «حج خدمه» بابی از فقه گشوده و مسائل آن را تبیین کردهاند و اشکالی در اعمال و مناسک این قشر از زائران وجود ندارد.
بازار مشترک اسلامی
3- در باب اقتصاد حج به مسأله مهمتری باید توجّه کرد و آن اینکه منافع اقتصادی حج در زمان حاضر، فراتر از منافع خُرد و کوچک اقتصادی است.
حج موقعیتی است که به تجارت کلان و خدمات عمده دیگر نیاز دارد. که دولتها یا تجّار کشورها و شرکتها و کارخانهها در آن نقش دارند. اگر کالاهای عمده از کشورهای اسلامی به بازار حج و
ص: 45
در جهت تأمین تدارکات آن حمل و نقل گردد، تأثیر بسیار عمیقی در اقتصاد کشورهای اسلامی خواهد داشت. عمده نیاز زائران میتواند از کشورهای اسلامی و به وسیله شرکتها و بخشهای اقتصادی مسلمین و دولتهای اسلامی تأمین گردد و در این صورت روا نیست کالایی که امکان تهیه آن از کشورهای اسلامی وجود دارد، از کشورهای دیگر تهیه شود. مانند گوشت و مرغ که عمدتاً (در موسم) از کشورهای غربی خریداری و مصرف میشود که علاوه بر جنبه اقتصادی خالی از شبهات شرعی هم نیست. اگر کشورهای اسلامی با برنامهای سنجیده و حساب شده با یکدیگر همکاری داشته باشند، میتوانند بسیاری از این نوع کالاها را خود تهیه و با آرم و نشان کشور اسلامی عرضه نمایند. در چنین صورتی است که آثار کلان اقتصادی حج در مجموعه جامعه اسلامی نمودار میگردد و میلیونها نفر از دستاندرکاران تولید بهره میبرند و توان اقتصادی مسلمین که زیربنای بسیاری از مسائل دیگر است، بالا میرود. تشکیل بازار مشترک اسلامی در حج بهترین فرصتی است برای کشورهای مسلمان تا این پیوند و مشارکت اقتصادی در طول سالها پابرجا بماند و بدان وسیله با فقر و بیکاری که دو عامل عمده مفاسداند مبارزه شود. تأثیر چنین پروژهای بر سایر ابعاد زندگی مسلمین چون بعد فرهنگی و سیاسی غیر قابل انکار است. در عصری که دشمنان اسلام برای جهانیسازی کشورها با هدف وابستگی دائم ملّتها تلاش میکنند، مسلمین میتوانند برای جهانی شدن مکتب و آرمان خود با اهداف انسانی و الهی با یک عزم عمومی گام بردارند و وحدت امّت را پایهریزی کنند. جمعیتها و تشکّلهای بینالملل اسلامی میبایست در این راستا حرکت کنند و به صرف شعار و اجلاس و تعارفات بسنده نکنند.
قربانی از منابع اقتصادی حج
همه ساله در موسم حج میلیونها رأس دام طبق سنّت اسلامی و احیای خاطره ابراهیم و اسماعیل با هدف معنوی و معیشتی قربانی میشود. قربانی علاوه بر جنبه معنوی آن، که نمادی از فداکردن و فدا شدن در مسیر رضای الهی و وسیله تحصیل تقوا و تقرّب و نزدیکی به خدا و ذبح کردن و سربریدن تعلّقات مادّی در
ص: 46
راه رسیدن به معنویت و عرفان است، آثار مادّی و اقتصادی شایان توجّهی را همراه دارد. اگر تنها دو میلیون دام گوسفند و گاو و شتر هر سال در منا و موسم قربانی شود و معدل گوشت خالص هر یک را 30 کیلوگرم فرض کنیم این مقدار معادل شصت ملیون کیلوگرم گوشت خواهد بود و اگر هر کیلو گوشت تنها دو هزار تومان فرض شود به رقمی معادل صد و بیست ملیارد تومان خواهد رسید! چنین سرمایه عظیمی همه ساله میتواند بخش قابل توجّهی از خوراک مستمندان و نیازمندان را در سراسر جهان تأمین کند. معالأسف فلسفه قربانی در گذشته از این بابت چنانکه شایسته آن مراسم عظیم است، مورد توجّه قرار نگرفته و سالیان دراز عمده این منبع پاک و مقدس اسلامی طعمه حریق گردیده و جز بخش کوچکی از آن به مصرف نرسیده است.
اقدامات بانک توسعه اسلامی
خوشبختانه در سنوات اخیر بانک توسعه اسلامی که با سرمایه کشورهای اسلامیِ عضو سازمان کنفرانس اسلامی تأسیس شده و جمهوری اسلامی ایران نیز عضو فعّال آن میباشد، مسؤولیت کشتارگاههای محدوده جغرافیای منا و نقاط نزدیک به آن را عهده دار گردیده و با در اختیار گرفتن کشتارگاههای تحت اختیار سازمان جهت جلوگیری از هدر رفتنِ گوشت قربانی اقدامات مؤثری نموده است. و سازمان حج و زیارت با هماهنگی بعثه مقام معظّم رهبری، تشویقِ حجاج ایرانی به استفاده از تسهیلات بانک جهت انجام قربانی را تجربه نمود که این تجربه در سال گذشته نتیجه بسیار خوبی داشته است؛ به طوری که تمامی گوشتهای 70032 رأس گوسفند ذبیحه توسّط 5/ 80% حجّاج ایرانی در میان فقرا و نیازمندان توزیع شد و بر اساس هماهنگی به عمل آمده میان بانک توسعه اسلامی و کمیته امداد امام خمینی قدس سره به زودی 000/ 20 لاشه گوشت قربانی جهت توزیع در میان فقرا و محرومان داخل کشور جمهوری اسلامی به ایران انتقال خواهد یافت و در سال آینده نیز این تعداد به 000/ 70 لاشه خواهد رسید. بدین ترتیب آرزوی دیرینه این سنّت حسنه اسلامی، در حال جامه عمل پوشیدن است و مشکل تضییع قربانی مرتفع میگردد و از رهگذر حج، قشرهای وسیعی از نیازمندان جهان زیر
ص: 47
پوشش این منبع غذایی قرار میگیرند.
مشکلی که در این میان وجود دارد محدودیّت زمانی و مکانی و امکانات ذبح قربانی و جمع آوری آن طی یک روز عید قربان است که از این بابت شایان ذکر است بنابه اظهار رییس بانک توسعه، حدود 300 هزار حاجی خارجیِ شافعی مذهب قبل از ایام تشریق در محدوده جغرافیایی شهر مکّه و شهروندان سعودی که سالانه جمعیت زیادی از حجاج را تشکیل میدهند و در مکّه و اطراف آن قربانی میکنند و تعداد زیادی با گرفتن روزه از انجام قربانی معاف میشوند. مع الوصف رقم بسیار بالای قربانی طی یک روز و در منطقه محدود، خالی از دشواری نیست و بسیار میشود که زائران ایرانی که در روز عید موفق به انجام قربانی نمیشوند و به روز یازدهم میانجامد ناچارند از احرام خارج نشوند. جای آن دارد که علما و فقهای عظام نسبت به ضرورت امر ترتیب اعمال منا در این مقطع باز نگری کرده و راهکارهای فقهی مناسبی ارائه فرمایند تا زائران ایرانی بتوانند با آرامش کامل و بدون نگرانی اعمال خود را انجام دهند.
روایات و فلسفه قربانی
باری فلسفه قربانی چنانکه در آیات و روایات بدان تصریح شده، اطعام مساکین و گرسنگان است همانگونه که آیه کریمه: فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ ...
(1)و آیه فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِیرَ ...
(2)دستور میدهد که چون قربانی ذبح شد و بر زمین افتاد از آن بخورید و به مستمندان و فقیران و گدایان بخورانید. و روایت نبوی:
«إِنَّمَا جَعَلَ اللَّهُ هَذَا الْأَضْحَی لِتَشْبَعَ مَسَاکِینُکُمْ مِنَ اللَّحْمِ فَأَطْعِمُوهُمْ»؛
(3)«خداوند این قربانی را از آن جهت مقرّر داشت تا مستمندان شما از آن به حدّ کافی بهره برند پس آنان را اطعام کنید.» اطعام گرسنگان را در فلسفه قربانی ملحوظ داشته، نه هدر دادن آن را. به خاطر همین حکمت تعدد قربانی نیز مطلوب است چنانکه از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده که 63 شتر به عدد سالهای عمر مبارکشان در منا با دستخود نحر نمودند و به علی علیه السلام دستور دادند شتران دیگری را قربانی کند تا به صد شتر برسد که مفهوم این روایات توسعه دادن هر چه بیشتر کمکهای انسانی به نیازمندان از رهگذر مناسک حج است.
1- حج: 36
2- حج: 27
3- مناسک الحجّ والعمره، ص 226، ابن قیم الجوزیة؛ منلایحضرهالفقیه، ج 2، ص 200
ص: 48
به طور خلاصه، قربانی سرمایه کلان و ارزشمند اقتصادی و معیشتی است برای گرسنگانی که در سراسر جهان با فقر و تهی دستی دست به گریبانند و از کمبود غذا رنج میبرند.
مبارزه با استثمار
نکته دیگری که در اقتصاد حج شایان تأمل است اینکه: نباید موسم حج و بازار اقتصادی آن و یا نذورات و تبرّعات و سایر منابع مالی و معیشتی به صورت ابزار ثروتاندوزی در دست معدودی پولدار و استثمارگر باشد. این موضوع علاوه بر آنکه در طرحهای جامع اقتصادی اسلام همه جا نقش بنیادین ایفا میکند. در حج نیز به دلیل اهمیت ویژهاش لحاظ گردیده است. با چنین فلسفه اقتصادی است که ائمه دین علیهم السلام مردم را توجّه میدادند که هدایا و نذورات کعبه را اگر به مصرف نیازمندان نمیرسد و به جیب پولداران و متولّیان وابسته سرازیر میگردد، از دادن آن خودداری کنند و اساساً نذوراتی که نه در جهت مصلحت مردم فقیر و یا مصالح اسلام است مشروعیت ندارد.
سکونی از امام صادق علیه السلام و آن حضرت از قول امیرالمؤمنین علیه السلام نقل کرده که فرمود:
«لَوْ کَانَ لِی وَادِیَانِ یَسِیلانِ ذَهَباً وَ فِضَّةً مَا أَهْدَیْتُ إِلَی الْکَعْبَةِ شَیْئاً لِأَنَّهُ یَصِیرُ إِلَی الْحَجَبَةِ دُونَ الْمَسَاکِینِ».
(1)«اگر دراختیارمندو وادیباشدکه سیل طلاونقره درآنجاری شود وموج بزند، چیزی از آن را به کعبه هدیه نمیکنم؛ چرا که به دست پرده داران و متولیان میرسد نه به دست نیازمندان و فقیران.»
و نیز در روایتی که از پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه معصوم علیهم السلام رسیده، آمده است:
«إِنَّمَا لا یُسْتَحَبُّ الْهَدْیُ إِلَی الْکَعْبَةِ لِأَنَّهُ یَصِیرُ إِلَی الْحَجَبَةِ دُونَ الْمَسَاکِینِ».
(2)«هدیه دادن قربانی برای کعبه استحباب ندارد؛ زیرا به دست پردهداران و نگهبانان و متولیان میرسد نه بیچارگان و مستمندان.»
مفهوم این روایات این است که قربانی و نذورات و هدایا و هر منفعت اقتصادی دیگر در رابطه با حج، همانا یاری رساندن به نیازمندان و زدودن فقر و گرسنگی از چهره جامعه اسلامی است و
1- علل الشرایع، ص 408؛ وسائلالشیعه، ج 13، ص 255
2- وسائل الشیعه، ج 8، ص 358؛ منلایحضرهالفقیه، ج 2، ص 193
ص: 49
اگر قرار باشد سود اینها به جیب ثروتاندوزان ریخته شود از آن باید خودداری کرد و معلوم است که در عصر امام صادق علیه السلام و ائمه هدی علیهم السلام تولیت کعبه در دست چه کسانی بوده است.
خلفای اموی، مروانی و عباسی که نه تنها شایستگی پردهداری و تولیت کعبه را نداشتند؛ بلکه از آن کانون مقدس به نفع مقاصد شوم نفسانی و استثماری بهره میگرفتند و هدایا عنوان اعانت به ظلم را داشته که در قرآن به صراحت ممنوع و حرام گردیده است. این ملاکی است که پایهگذاران حج به دست دادهاند و برای همیشه باید سرمشق عمل مسلمین باشد؛ حج برای خدا، خدمات مالی برای قرب خدا و کمک به نیازمندان جامعه و مبارزه با هر نوع استبداد و استثمار و زراندوزی دشمنان مردم.