میلًا و نصف، و بها قصرٌ و مسجد، و مسجد أبیذر صاحب رسولاللَّه صلی الله علیه و آله».
«از مغیشة الماوان تا ربذه 20 میل و از ربذه تا سلیلة 5/ 23 میل فاصله است و در آنجا قصری و مسجدی وجود دارد و مسجد أبوذر، صحابی رسولخدا صلی الله علیه و آله در آنجا است.
و قال الأصمعی یذکر نجداً؛ الشّرف کبد نجد ... و فی أوّل الشّرف الرَبذة ...»
ربذه از روستاهای مدینه بوده و سه روز تا آن فاصله است و هنگامی که از فید به طرف مکه، در مسیر حجاز حرکت میکنی، نزدیک به ذات عرق است و در این مکان قبر ابوذر غفاری رحمه الله قرار دارد.
اصمعی گفته است: شرف در وسط و مرکز نجد قرار دارد و ربذه در ابتدای شرف است.
«الرّبذة بالتحریک، قریة معروفة قرب المدینة نحواً من ثلاثة أمیال، کانت عامرةً فی صدر الإسلام، فیها قبر أبیذر الغفاری و جماعة من الصحابة، و هی فی هذا الوقت دارسة لا یعرف لها أثرٌ و لا رسم».
و نزدیک مدینه قرار دارد و در صدر اسلام قریه آبادی بوده و قبر ابوذر غفاری و تعدادی از صحابه در آنجا است. ربذه اکنون (یعنی پیش از سال 1085 ه. ق.) ویران شده و اثری از آن باقی نیست.
«و الرّبذة (بفتح الراء المهملة و الباء الموحّده و الذال المعجمه علی وزن قَصَبَة:) فیالقاموس هی مدفن أبیذر الغفاری قرب المدینة، و فیالمصباح
ص: 136
المنیر، هی قریة کانت عامرة فی صدر الاسلام و بها قبر أبیذر الغفاری و هی فی وقتنا هذا دارسة لا یعرف لها رسم و هی من المدینة فی جهة الشرق علی طریق الحاج نحو ثلاثة أیام، هکذا أخبرنی به جماعة من أهل المدینة سنة 723 ه ق.».
(1)«و ربذه بر وزن قَصَبَه، در قاموس آمده، محل دفن ابوذر و نزدیک مدینه است.
در مصباح المنیر نیز آمده: ربذه روستایی است که قبر ابوذر در آن است و در صدر اسلام آباد بوده، لیکن در زمان ما از میان رفته و هیچ اثری از آن نیست.
ربذه در سمت شرقی مدینه، در مسیر حاجیان به فاصله سه روز راه قرار دارد.
سپس میافزاید: عدهای از اهل مدینه در سال 723 ه. ق. همین مطلب را به من گفته و خبر دادهاند.»
سمهودی نیز در باره ربذه چنین مینویسد:
«ربذه (به تحریک با و اعجام ذال)، قریهای است به نجد، از اعمال مدینه مشرّفه، چهار روز راه از آنجا، و پیغامبر صلی الله علیه و آله آنجا را برای إبل صدقه قُرُق نمود و به قولی آنکه ابوبکر آن را قُرُق ساخته و قولی دیگر آنکه عمر قرق ساخته و این قول مشهور تراست.»
(2)قرائن دیگری نیز در کتاب سمهودی یافت میشود که از آنها میتوان به خوبی دریافت ربذه همین مکانی است که در نقلهای فوق از آن یاد گردید. برخی از این قرائن عبارتند از:
«سلیله، موضعی است از ربذه.
(3) شابه، به بای موحّده مخفّفه، کوهی است میان ربذه و سلیله.
(4) شُقر، به قاف ایضاً به وزن زُفَر، آبی است در ربذه و کوهی است مشرف بر معدن ماوان.
(5) مغیث، به صیغه اسم فاعل، میان معدن النقره و ربذه است و معروف است به مغیث ماوان.
(6) ابرق العزاف (به عین مهمله و زای معجمه مشدّده و فا)، میان مدینه و ربذه است، به مقدار بیست میل دورتر از مدینه.»
(7)اماکنی که سمهودی از آنها نام برده، منازل میان راه کوفه به مکه است که حاجیان عراق در گذشته از آن استفاده میکردند.
1- اعیان الشیعه ج 4 ص 225
2- اخبار مدینه، ص 376، چاب مشعر.
3- همان، ص 383
4- همان، ص 385
5- همان، ص 387
6- اخبار مدینه، ص 413
7- همان، ص 342
ص: 137
دیگر نویسندگان و محققان نیز وقتی از منازل اطراف ربذه نام میبرند و فاصلهها را بیان میکنند، به خوبی میتوان دریافت که این منازل در مسیر عراق به مکه واقع شده و هیچ ارتباطی با مسیر مدینه به مکّه و یَنبُع ندارد که برای روشنتر شدن موضوع، به برخی از این نقلها اشاره میشود:
ابن خرداذ به، فاصله میان مغیثة الماوان تا ربذه را 24 میل دانسته و گفته است: در آنجا برکهها و چاههایی است.
(1)اما ابن رسته فاصله میان ربذه تا مغیثة الماوان را 23 میل و فاصله آن تا سلیله را 5/ 23 میل ذکر کرده است. وی سپس مینویسد:
«در آنجا اعراب سکونت داشتهاند و دارای آب زیاد و برکهها و چاهها است.
منزل ابوذر و قبر او در آنجا واقع شده و در آن مسجد جامعی وجود دارد و روستایی از روستاهای جاهلیت است.»
(2)حربی فاصله ربذه تامغیثةالماوان را 20 میل وتا سلیله را 5/ 23 میلدانسته، مینویسد:
«در ربذه قصری و نیز مسجدی به نام ابوذر، صحابی رسولخدا صلی الله علیه و آله وجود دارد و گفته میشود، قبر ابوذر نیز در همان مسجد است.»
(3)حربی سپس میافزاید:
«در ربذه چاههای زیادی و جود دارد.»
و از میان آنها سیزده چاه بهتر را نام میبرد و میگوید:
«یکی ازاین چاهها، چاهیاستکه در مسجد واقع شده وهمان چاهابوذر است.»
(4)ربذه روستایی است که قبر ابوذر در آن است و در صدر اسلام آباد بوده، لیکن در زمان ما از میان رفته و هیچ اثری از آن نیست. ربذه در سمت شرقی مدینه، در مسیر حاجیان به فاصله سه روز راه قرار دارد.
1- الاغلاق النفیسه، ص 179
2- همان ص 187، ص 179
3- المناسک ص 324 و 327
4- المناس ص 326 تا 328
ص: 138
همدانی مسافت میان ربذه و سلیله را 23 میل و عرض منطقه ربذه را 25 قسمت (جزء) و فاصله میان ربذه و ماوان را 26 میل ذکر کرده است.
(1)مروری بر اسامی منازل و توقفگاههای بین راه عراق و مکّه نیز هیچگونه جای تردید باقی نمیگذارد که ربذه در مسیر حج قدیم عراق که به درب زبیده معروف است واقع شده و هیچ ارتباطی با مسیر مدینه به مکّه ندارد.
منازل و توقفگاههای مسیر درب زبیده از کوفه تا مکه مکرّمه به ترتیب ذیل است:
1. الکوفه
2. القادسیه
3. العذیب
4. وادی السباع
5. المغیثة
6. مسجد سعد
7. القرعاء
8. الطرف
9. واقصة
10. القبیبات
11. العقبة
12. الجلحاء
13. القاع
14. الجریسی
15. زبالة
16. التنانیر
17. الشقوق
18. ردان
19. البطان
20. المحمیة
21. الثعلبیة
22. الغمیس
23. الخزیمیة
24. بطن الأغر
25. الأجفر
26. القرائن
27. فید
28. القرنتین
29. توز
30. الفحیمة
31. سمیراء
32. العباسیه
33. الحاجر
34. قروْری
35. معدن القرشی
36. السمط
37. مغیثة الماوان
38. اریمه
39. الربذه
40. الکنبین
41. معدن بنی سلیم
42. شروری
43. السلیله
44. العمق
45. الکراع
46. أفیعیه
47. المسلح
48. القصر
49. الغمره
50. اوطاس
51. ذات عرق
52. غمر ذی کنده
53. بستان بنی عامر
54. مشاش
55. مکّة المکرمه
(2)
1- صفة جزیرة العرب، ص 338
2- الرّبذه، ص 40
ص: 139
نقشه 1
نقشه منازل و توقف گاههای راه درب زبیده از کوفه تا مکه مکرمه که به وسیله آقای سعد عبدالعزیر الراشد تهیه شده است.
ص: 140
نقشه 2
نقشه مسیر درب زبیده که توسط آقای سعد عبدالعزیر الراشد تهیه شده است.
ص: 141
نقشه 3
این مسیر به نام درب زبیده
(1) نامگذاری شده و جهان گردانی همچون ابن جبیر و ابن بطوطه نیز در سفر نامههای خود از آن یاد کردهاند:
مسیر درب زبیده به روایت ابن جبیر و ابن بطوطه
در کتابهای تاریخی، جغرافیایی و تراجم، از ربذه به مناسبتهای مختلف دیگر همچون قرقگاه گوسفندان و شتران بیتالمال، یکی از منازل میان راه درب زبیده، عبور یکی از خلفا و امیران از این منطقه و یا فوت یکی از شخصیتهای مهم در آنجا یاد شده است.
(2)
1- زبیده نام همسر هارون است.
2- درب زبیده، ص 251
ص: 142
در منابع یاد شده آمده است:
«عمربن خطّاب در سال 16 ه. ق. برابر با 637 م، این منطقه را چراگاه شتران و گوسفندان مربوط به بیتالمال قرار داد و تا زمان مهدی عباسی، در سال 158 تا 169 ه. ق. نیز این وضعیت ادامه داشت و از چنان اهمیتی برخوردار بود که خلفا برای آن والی معیّن میکردند. یکی از این والیان ابوسلامه اسیدبن مالک است که فرزندان او تا آغاز قرن چهارم هجری در این منطقه حضور داشتهاند.»
(1)این منطقه تا آنجا اهمیت داشته که عمربن خطاب حدود چهل هزار شتر را از چراگاه ربذه برای استفاده در جهاد با دشمنان اسلام به منطقه جنگی گسیل میکرده است.
(2)از زمانی که ابوذر، یار صمیمی و با اخلاص پیامبرخدا صلی الله علیه و آله در سال 30 ه. ق. توسط عثمان به ربذه تبعید شد و دو سال بعد؛ یعنی در سال 32 ه. ق. در آنجا به شهادت رسید، این منطقه از شهرت بیشتری برخوردار گردید.
برخی از چهرههای نامدار صدر اسلام؛ چون سلمةبن اکوع و محمدبن مَسْلَمه نیز در آنجا سکونت داشتهاند. همچنین تعدادی از راویان اهل سنت مانند ابی عبدالعزیز موسیبن عبیدةبن نشیط الربذی و دو برادرش محمد و عبداللَّه را نیز به ربذه نسبت داده و گفتهاند: موسی در سال 153 ه. ق. در ربذه وفات یافته است. یحیی بن اکثم، قاضی القضات متوکّل عباسی نیز در سال 242 ه. ق. در ربذه مرده است.
(3)از مجموع آنچه گذشت، میتوان چنین نتیجه گرفت که ربذه تا قرن سوّم، منطقهای شناخته شده و مورد توجه خلفا بوده است، لیکن در سال 319 ه. ق. به دلیل سلطه قرامطه برآن و کوچ دادن مردم آن منطقه به نقطهای دیگر، ویران گردید و رفته رفته شهرت خود را از دست داد.
مقدسی که در نیمه دوم قرن چهارم از آن منطقه عبور کرده، در وصف ربذه مینویسد:
«ماء زعاق و موقع خراب»؛
(4) «آب بسیار شور و تلخِ غیر قابل نوشیدن و مکانی ویران.»
1- الربذه، ص 28 به نقل از الهمدانی؛ الاکلیل، ج 10، ص 219
2- همان.
3- درب زبیده، ص 252
4- احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ص 108؛ درب زبیده، ص 253
ص: 143
به همین دلیل منطقه ربذه به تدریج از یادها رفت و به صورت ناشناخته در آمد.
برخی از محقّقان عربستان، از سالها قبل، با توجه به خصوصیاتی که از ربذه در تاریخ و آثار جغرافیایی گذشته وجود داشت، به جستجو پرداخته تا شاید آن را شناسایی کنند. محمدبن عبد اللَّه بن بلهید در این راستا تلاشی را آغاز کرد، لیکن به دلیل آنکه تصور میکرد ربذه همان حناکیه یا نزدیک به آنجا است، در دستیابی به حقیقت توفیق نیافت. مدتی بعد، علامه حَمَد جاسر، که از مورّخان بنام عربستان بود و نگارنده این سطور، در ریاض با وی دیدار و از طریق نامه با وی ارتباط داشتم و ایشان را فردی سختکوش و دقیق و پر مطالعه یافتم، در این زمینه تحقیق نموده و نتیجه پژوهش خود را در مجلّه العرب (1386- 1387 ق.) انتشار داد.
وی در مقالهای با عنوان «الرّبذه فی کتب المتقدّمین» چنین نتیجه میگیرد:
«از آنچه گذشت، میفهمیم که ربذه بین برکه ابی سلیم و بئر نفازی قرار داشته و بعید نیست که چاه نفازی از چاههای ربذه باشد.»
(1)حمد جاسر حدود هشت سال پس از نوشتن این مقاله؛ یعنی در تاریخ 14/ 3/ 1359 ه. ق. به منطقه ربذه سفر کرد و از نزدیک با آثار آنجا آشنا شد و نظر قطعی خود را اعلام کرد که ربذه در کنار برکه ابی سلیم قرار دارد.
(2)محمد بن ناصر العبودی نیز در مقالهای با عنوان «الربذه ایضاً» که در مجلّه «العرب» به چاپ رسید، نظر حمد الجاسر را تأیید کرده است.
(3)
1- الربذه فی کتب المتقدّمین، العرب ذو القعده 1386 ه. ق. صص 427- 418
2- الرّبذه، ص 36
3- العرب، ج 3 و 4، رمضان و شوال 1396 ه. صص 167- 161
ص: 144
محقّقان دیگری مانند استاد سعدبن جنیدل در کتاب «معجم عالیة نجد»
(1) و استاد عاتقبن غیث بلادی در کتاب «معجم معالم الحجاز» و نیز «معجم المعالم الجغرافیه فیالسیرة النبوة»
(2) همین نظریه را تأیید کردهاند.
بخش آثار و موزههای دانشگاه ملک سعود نیز پژوهش گستردهای را در این منطقه آغاز کرد و پس از سالها تلاش، توانست آثار تاریخی ربذه را از زیر خاک بیرون آورد.
وی نتیجه پژوهشهای خود را در کتابی با عنوان «الربذه» منتشر کرد.
کروکی منطقه ربذه از استاد سعدبن جنیدل که آقای عاتق بن غیث بلادی در کتاب معجم المعالم الجغرفیه فی السیرة النبویه، ص 24 آن را از کتاب معجم عالیة نجد نقل کرده است.
1- معجم عالیة نجد، ج 1، صص 591- 571
2- معجم معالم الحجاز، ج 4، صص 27- 19 و معجم المعالم الجغرافیه فی السیرة النبویة صص 135 و 136
ص: 145
تصویر
کروکی منطقه ربذه، از استاد محمدبن ناصر العبودی که از کتاب معجم القصیم آقای عاتق بن غیث بلادی آورده است.
ص: 146
تصویر
نقشه راههای حج در دورههای اولیه اسلامی به نقل از کتاب درب زبیده، ص 36
ص: 147
تصویر
منازل مسیر کوفه به مکه و مکان سنگهایی که نشان از میزان مسافت بوده است، به نقل از کتاب درب زبیده، ص 353.
ص: 148
از مجموع آنچه گذشت، نتیجه میگیریم:
ربذه در فاصله حدود 200 کیلومتری شمال شرقی مدینه واقع شده و موقعیت جغرافییایی آن، در کوههای حجاز غربی، بر خط طولی 41- 18 و خط عرضی 24-/ 40 درجه قرار دارد.
نزدیکترین راه برای رسیدن به این نقطه، استفاده از راه قصیم به مدینه است که حدود 70 کیلو متر از مدینه فاصله دارد. از قصیم به ربذه نیز دو راه موجود است؛ یکی از سوی «معدن النقره» و دیگری «محطّة الشقران» که پس از گذشت حدود 2 تا 3 ساعت و طی مسیر از طریق جادههای صحرایی، به ربذه خواهیم رسید.
منطقه ربذه دارای تپّههای سنگی و کوههای مرتفع و وادیهای آن دارای خاکی نرم و حاصلخیز است. بارندگیها و سیلهای فصلی در این منطقه موجب شده است تا گیاهان فراوانی در این سرزمین رشد کند و آنجا را محل مناسبی برای چراگاه گوسفند و بز و شتر قرار دهد.
ربذه در 50 کیلومتری جنوب النقره، در شمال شرقی مدینه است که به برکه ابو سلیم شهرت دارد؛ منطقهای صعبالعبور میان کوهها و شنزارها، که از مدینه تا آنجا، جادهای نیست و قبری به نام ابوذر نیز در هیچ متن جغرافیایی و تاریخیِ ده قرن اخیر، شناسانده نشده است.
به همین دلیل در صدر اسلام این منطقه در اختیار شتران و گوسفندان مربوط به بیتالمال قرار گرفت و از زمان عمربن خطاب تا دوره اوّل عباسی؛ یعنی زمان خلافت مهدی، چراگاه حکومتی بود.
بر اساس پژوهشهای انجام شده، منطقه ربذه دارای حدود 50 نوع درخت و گیاه است که مهمترین آنها گیاهان و درختان لیموترش، رمث، سمر، سلم، سَیال
(1) و موز است.
(2)اهمیت دیگری که برای ربذه میتوان برشمرد، قرار گرفتنِ آن بر سرِ راه حاجیان عراق از مسیر درب زبیده بوده است؛ راهی که از کوفه آغاز و به مکّه ختم میشد.
1- مفرد آن سیاله است و نام گیاهی است دارای خارهای سفید و بلند که هنگام کنده شدن، مایعیشیر مانند از آن بیرون میآید.
2- الربذه، ص 27 و 28، به نقل از احمد مجاهد و عبداللَّه محمد الشیخ «الغطاء النباتی لمنطقة الربذه بغرب الجزیرة العربیة، قسم النبات» کلیة العلوم، جامعة الملک سعود، 1981 م.
ص: 149
اقامتگاههای بین راهی آن حدود 26 مورد بوده و ربذه نوزدهمین منزل اصلی در این مسیر است.
(1)در پایان این نوشتار، مطلبی را که در آغاز این نوشتار، از محقّق فرهیخته، مرحوم سید محمد باقر نجفی ذکر گردید تکمیل میکنم تا اطمینان خاطری باشد برای کسانی که این موضوع را دنبال میکنند.ایشان در پاسخ فیلسوف عالیقدر، محمّد تقی جعفری- طاب ثراه- که خاطره دیدار خود از ربذه را بازگو کرده بودند، مینویسد:«... گفتم چنین نشانهای نادرست است؛ زیرا ربذه در 50 کیلومتری جنوب النقره، در شمال شرقی مدینه است که به برکه ابو سلیم شهرت دارد؛ منطقهای صعبالعبور میان کوهها و شنزارها، که از مدینه تا آنجا، جادهای نیست و قبری به نام او نیز در هیچ متن جغرافیایی و تاریخیِ ده قرن اخیر، شناسانده نشده است.مرحوم جعفری گفت: مدارک این موقعیت جغرافیایی تاریخی را بیاورید. فردای آن روز، تقدیم داشتم، آهی کشید و گفت: ما را به اشتباه انداختند. باید به کسانی که دیدار را نقل کردهام تلفن کنم تا به اشتباه نیفتند. همان دقیقه گوشی تلفن را برداشت و شروع به شماره گرفتن نمود، با احترام و صداقت خاصی، این اعتماد به راننده مدنی را توضیح میداد.عرض کردم، حالا مهم نیست، آنها که نمیخواهند به مدینه روند.گفتند: خطا، خطاست. باید تصحیح شود. بی آنکه موقعیت خود و یا مخاطبانم را در نظر آورم. (2)*** پینوشتها:
1- الربذه، ص 29
2- خاطراتی از پروفسور محمد تقی جعفری، بین سالهای 1344 تا 1356، ص 29