نام‌های ارکان کعبه (3)

نوع مقاله : اماکن و آثار

نویسنده

موضوعات


کتب تاریخ مکه
سید جواد مظلومی
در بخش نخست این نوشتار، نام‌های گوناگونی را، که ارکان کعبه بدانها خوانده شده‌اند، بر شمردیم و اختلاف اهل نظریه را در هر زمینه یادآور شدیم و مهم‌ترین اختلاف را در تعیین مصادیق دو رکن عراقی و شامی یافتیم. برخی رکن اسود را عراقی و رکن بعدی را شامی خوانده‌اند و گروهی رکن بعد از رکن اسود را عراقی و گوشه سوم کعبه را شامی می‌شمارند. در بخش نخست آوردیم که بیشتر احادیث اهل‌بیت علیهم السلام و اتفاق فقهای شیعی، بر دیدگاه اول منطبق است و در بخش پیشین، موافقت تاریخ نگاران کهن مکه را با دیدگاه اول تبیین نمودیم. اکنون در ادامه، به کتابی دیگر می‌پردازیم:
شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام
این کتاب نگاشته ابو الطیب تقی الدین محمد بن احمد فاسیِ مکّیِ مالکی است که در سال‌های 832- 775 ه. ق. می‌زیسته و پس از ازرقی و فاکهی، باید از او به عنوان تاریخ‌نگار مکه مکرمه نام برد. در این چهار قرن فترت، تنها نام چند اثر در باره مکه برجای مانده که حتی

ص: 130
فاسی نیز موفق به یافتن برخی از آن‌ها نشده است. (1) اما فاسی که از غفلت نویسندگان پیشین در ثبت تاریخ مکه زبان به گله می‌گشاید، خود با اهتمامی تمام به این مهم می‌پردازد و دو رشته از تألیفات را از خود برجای می‌گذارد:
نخست، ثبت فضایل و وقایع مکه بوده که در این روش باید او را پیرو شیوه ازرقی شمرد که خود نیز در مواردی فراوان به بهره‌گیری از کتاب او تصریح می‌کند.
دوم، ضبط سرگذشت شخصیت‌های مکه، که او به کارگیری این شیوه در باره مکه را از ابتکارات خود به شمار می‌آورد.
در بخش نخست، او ابتدا «شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام» را به نگارش در می‌آورد و سپس با نام «تحفة الکرام بأخبار البلد الحرام» به تلخیص آن می‌پردازد. خلاصه کتاب تحفه را با نام «تحصیل المرام من تاریخ البلد الحرام» تألیف می‌کند و آن را نیز با نام «هادی ذوی الأفهام الی تاریخ البلد الحرام» چکیده نویسی می‌کند و در آخرین مرحله، برگزیده آن را با نام «الزهور المقتطفه من تاریخ مکة المشرّفه» به رشته تحریر در می‌آورد. (2) از سوی دیگر، در شیوه دوم نیز کتاب «العقد الثمین فی تاریخ البلد الأمین» را می‌نویسد و زندگی‌نامه بیش از 3500 تن از مردان و زنان نام آور مکه را در آن ثبت می‌کند. سپس کتاب را با نام «عجالة القری للراغب فی تاریخ امّ القری» تلخیص می‌کند. (3) اما چون این مجموعه، سرگذشت‌نامه شخصیت‌های مکه است، متن الزهور المقتطفه را به عنوان مقدمه به کتاب العقد الثمین می‌افزاید:
«و جمیع ذلک ملخّص من تألیفی شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام و جعلته أربعین باباً کأصله و سمّیته الزهور المقتطفة من تاریخ مکة المشرفة». (4) فاسی در کنار نقل اقوال گذشتگان، خود به ثبت گزارش معاصران همت می‌گمارد و نه تنها با دقتی کامل مشاهدات خویش را بر قلم جاری می‌سازد که حتی گاه به بازآفرینی اندازه‌گیری‌های پیشینیان می‌پردازد.
«و قد حرّرنا بعض ما حرّره الأزرقی فی هذا المعنی». (5) او حتی می‌کوشد وجه الجمع اختلافات آن‌ها را نیز به دست آورده، تاریخ خود را به


1- محمدبن احمد فاسی مکّی، العقد الثمین، تصحیح محمد حامد الفقی، هشت جلد، چاپ دوم، مؤسسةالرساله، بیروت، 6. 14 ه. ق. ج 1، ص 9
2- همان، صص 342- 341
3- همان، ص 342
4- همان، ص 27
5- همو، شفاء الغرام، تصحیح مصطفی محمد الذهبی و ایمن فؤاد سید، دو جلد، چاپ دوم، النهضة الحدیثه، مکه، 1999 م، ج 1، ص 391

ص: 131
جمع کتب تحلیلی ملحق سازد؛ چنان‌که در توضیح دلیل اختلاف ابعاد کعبه، ابتدا فرضیه استفاده از دو واحد با نام یکسان و اندازه‌های متفاوت همچون ذراع ید و ذراع حدید را مطرح می‌سازد و هنگامی که در عمل ابعاد مذکور را با هر دو واحد اندازه‌گیری می‌کند و یافته‌های خویش را با گزارش گذشتگان منطبق می‌بیند، فرضیه خود را اثبات شده می‌داند.
در بحث نام‌های ارکان کعبه نیز او به مناسبت‌های متفاوت، از رکن‌ها نام می‌برد که بیشتر با قرینه‌هایی تعیین کننده همراه است. مجموع نقل قول پیشینیان در باره نام‌های ارکان و دیدگاه او را در مباحث ذیل مورد بررسی قرار می‌دهیم و در پایان به قضاوت می‌نشینیم.
1- جایگاه پلّکان داخل کعبه
فاسی نیز در بیان بنای ابن زبیر، همچون کتاب‌های پیشین، جای پلکان داخل کعبه را، که در کنج دوم خانه قرار دارد، شامی می‌خواند:
«جعل لها درجة فی رکنها الشامی یصعد منها إلی سطحها». (1) او حتی در گزارش از روزگار خود نیز رکن پلکان را شامی می‌داند و جنس آن را از چوب معرفی می‌کند.
«و فی رکنها الشامی درجة من خشب یصعد منها إلی سطحها». (2) 2- مقام پیشوایان چهارگانه اهل سنت
از آنجا که هر یک از چهار مذهب اهل سنت، در دوران‌هایی از تاریخ، امام جماعت مستقلی در مسجد الحرام داشته‌اند؛ برای هریک محراب و مقامی ساخته بودند که محل اقامه نماز ایشان باشد. ابن جبیر ضمن شرح وقایع سال 579 ه. ق. در توصیف مسجد الحرام، گزارش مبسوطی از این مقام‌ها و ترتیب و آداب اقامه جماعت ارائه می‌کند و با تعبیری ناشایست از پنجمین امام، که امام جماعت زیدیه است، یاد می‌نماید. (3) فاسی نیز در کتاب خود، از این چهار مقام یاد نموده، جایگاه آن‌ها را به این شرح بیان می‌کند:


1- همان، ص 186
2- همان، صص 205 و 206
3- محمدبن احمدبن جبیر، رحله ابن جبیر، دار و مکتبة الهلال، بیروت، صص 71- 70

ص: 132
- مقام شافعی، پشت مقام ابراهیم علیه السلام
- مقام حنفی، میان رکن شامی و غربی
- مقام مالکی، میان رکن غربی و یمانی
- مقام حنبلی، امتداد حجر الأسود
«فإنّ مقام الشافعی خلف مقام إبراهیم الخلیل علیه السلام، و الحنفی بین الرکنین الشامی و الغربی، و المالکی بین الرکن الغربی و الیمانی، و الحنبلی تجاه الحجر الأسود». (1) در نقل ابن جبیر تفاوت ناچیزی وجود دارد:
«فأوّل الأئمة السنیّة الشافعی ... و صلاته خلف مقام إبراهیم ... ثمّ المالکی ... و هو یصلی قبالة الرکن الیمانی ... ثمّ الحنفی ... و صلاته قبالة المیزاب ... ثمّ الحنبلی ...
موضع صلاته یقابل مابین الحجر الأسود و الرکن الیمانی». (2) در بیان هر دو، روشن است که مقام حنفی در مقابل حجر اسماعیل قرار دارد. خود فاسی نیز در جایی دیگر به این نکته تصریح می‌کند:
«و أمّا مقام الحنفی: فإنّ من جدار محرابه إلی وسط جدار الحجر اثنین و ثلاثین ذراعاً إلّا سدس ذراع». (3)
اما از سوی دیگر فاسی مقام حنفی را میان رکن شامی و غربی می‌داند. بنابراین، باید او رکن دوم طواف را شامی و رکن سوم را غربی بخواند.
3- آرامگاه دختران اسماعیل علیه السلام
ازرقی از ابن زبیر نقل می‌کند که گفت: برآمدگی کنار رکن شامی که بعدها مسطح شده، مزار دختران اسماعیل علیه السلام است:
«عن الزهری أنّه سمع ابن الزبیر ... علی المنبر یقول: انّ هذا المحدودب قبور عذاری بنات إسماعیل علیه السلام،- یعنی ممّا یلی الرکن الشامی من المسجد الحرام- قال: و ذلک الموضع یسوی مع المسجد. فلا ینشب أن یعود محدودبا منذ کان». (4)


1- محمدبن احمد فاسی مکی، شفاء الغرام، ج 1، صص 462- 461
2- محمد بن احمد بن جبیر، رحلة ابن جبیر، صص 71- 70
3- محمد بن احمد فاسی مکی، شفاء الغرام، ج 1، ص 463
4- ابو الولید ازرقی، اخبارمکه، تصحیح رشدی‌الصالح ملحس، دوجلد، دارالأندلس، بیروت، 1416 ه. ج 2، ص 66

ص: 133
فاسی در شمارش فضایل حطیم، پس از نقل کلام ازرقی، مدعی می‌شود که بر این اساس، احتمال دارد مزارها در حطیم واقع شده باشند:
«و ذکر الأزرقی خبراً یوهم أنّ فی الحطیم قبور عذاری بنات إسماعیل علیه السلام». (1) زیرا حطیم را فاسی بر فضای مابین حجر الأسود، مقام ابراهیم علیه السلام، زمزم و حجر اسماعیل علیه السلام تطبیق نموده است. (2) در سخن ازرقی، که آن برآمدگی را در مجاورت رکن شامی برشمرده، دو احتمال وجود دارد: نخست آن که مزارها در سمت حِجر اسماعیل علیه السلام واقع شده باشند و یا در جهت حجر الأسود. از سوی دیگر، مقصود از رکن شامی نیز می‌تواند موضع بنای زمان حضرت ابراهیم علیه السلام و بنای ابن زبیر باشد و یا جایگاه رکن، در بنای قریش و وضعیت فعلی اراده شده باشد. از چهار حالت به وجود آمده، تنها در صورتی که مزارها در سمت حجر اسماعیل علیه السلام موضع اولیه رکن قرار داشته باشند، از حطیم خارج خواهد بود.
«و إنّما کان هذا الخبر موهماً لما ذکرناه؛ لأنّه یحتمل أن تکون القبور المشار إلیها ممّا یلی الرکن الشامی من جهة الحجر الأسود، و أن تکون ممّا یلی الرکن الشامی ممّا یلی الحجر- بسکون الجیم- فعلی الاحتمال الأول، تکون القبور المشار إلیها فی الحطیم، و علی الثانی لا تکون فیه، و ذلک علی اعتبار بناء الکعبة علی أساس إبراهیم علیه السلام من جهة الحِجر، و أما علی اعتبار بنائها الیوم فقد تکون القبور المشار إلیها فی الحطیم علی کلا الاحتمالین، واللَّه أعلم». (3)


1- محمد بن احمد فاسی مکّی، شفاء الغرام، ج 1، ص 376
2- همان، ص 374
3- همان، ص 377

ص: 134
نکته مهم آن است که تعبیر رکن شامی در کلام ازرقی را فاسی بر رکن دوم طواف تطبیق نموده است. بنا بر روایتی از امام صادق علیه السلام، مزار دختران اسماعیل علیه السلام در حِجر قرار دارد:
امام صادق علیه السلام می‌فرماید:
«در حجر، نزدیک رکن سوم، دختران دوشیزه حضرت اسماعیل علیه السلام دفن شده‌اند.» (1) 4- قبله سرزمین‌های دیگر
فاسی در بیان جهت قبله کشورها، نخست کلام پدر ابن جماعه را نقل می‌کند (2) که در بخش پیشین این نوشتار، در ذیل کتاب هدایة السالک بررسی گردید و تصریح مؤلف بر شامی خواندن رکن دوم تبیین شد.
سپس از آنجا که تفاوت فراوانی میان دیدگاه پدر ابن جماعه و محمدبن سراقه عامری وجود دارد، همین بخش از کتاب او را به تفصیل نقل می‌کند:
«اعلم أنّ أهل القادسیّة و ... و ما کان من البلاد علی سمت ذلک یستقبلون الکعبة من مصلّی آدم علیه السلام إلی بابها ... و اعلم أنّ أهل البصرة و ... و بست إلی بلاد الصین و ما کان من البلاد علی سمت ذلک یستقبلون فی صلاتهم من باب الکعبة إلی الرکن العراقی ... و اعلم أنّ أهل السند و ... و ما کان علی سمت ذلک من البلاد، فهم یستقبلون فی صلاتهم من الرکن العراقی إلی مصلی النبیّ صلی الله علیه و آله ... و اعلم أنّ أهل الیمن و ... و ما کان علی سمت ذلک من البلاد، یستقبلون فی صلاتهم من موضع مصلّی النبیّ صلی الله علیه و آله إلی الرکن الیمانی ... و اعلم أنّ أهل بلاد الحبشة و ... و ماکان من البلاد علی سمت ذلک، یستقبلون فی صلاتهم من الرکن إلی الباب المسدود ... و أنّ أهل بلاد النوبة و ... و ما کان من البلاد علی سمت ذلک، یستقبلون فی صلاتهم من الباب المسدود إلی دون الرکن الغربی بسبعة أذرع ... و اعلم أنّ أهل الأندلس و ... و ما کان من البلاد علی سمت ذلک، یستقبلون فی صلاتهم من دون الرکن الغربی بسبعة أذرع إلی الرکن الغربی ... و اعلم أنّ أهل الاسکندریّة و ... و ما کان من البلاد علی سمت ذلک، یستقبلون فی صلاتهم من الرکن الغربی إلی میزاب الکعبة ... و اعلم أنّ أهل مدینة رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و ... و ما کان علی سمت ذلک من


1- محمد محمدی ری شهری، حج و عمره در قرآن و حدیث، ترجمه جواد محدثی، چاپ اول، دار الحدیث، قم، ص 151
2- محمد بن احمد فاسی مکی، شفاء الغرام، ج 1، صص 251- 1250

ص: 135
البلاد، یستقبلون فی صلاتهم میزاب الکعبة ... و اعلم أنّ الشمال کلّها خلا الرملة و بیت المقدس و ما کان من البلاد علی سمت ذلک، یستقبلون فی صلاتهم من میزاب الکعبة إلی الرکن الشامی ... و اعلم أنّ أهل ملطیه و ... و ما کان من البلاد علی سمت ذلک، یستقبلون فی صلاتهم من الرکن الشامی إلی مصلّی آدم علیه السلام ...». (1) خداوند جبرئیل را نزد آدم علیه السلام و حوا فرستاد و به آن دو فرمود: برای من خانه‌ای بسازید. جبرئیل برایشان نقشه کشید. آدم علیه السلام حفر می‌کرد و حوّا (خاک را) منتقل می‌کرد تا به آب رسید. از زیر آن ندا آمد: بس است ای آدم! پس چون خانه را ساختند، خداوند به او وحی فرمود که برگِرد آن طواف کند و به او گفته شد: تو اولین کسی و این اولین خانه است.
در این دیدگاه، ترتیب قبله سرزمین‌ها به این شکل است:
- از مصلّای آدم علیه السلام تا درِ کعبه
- از درِ کعبه تا رکن عراقی
- از رکن عراقی تا مصلّای پیامبر صلی الله علیه و آله
- از مصلّای پیامبر صلی الله علیه و آله تا رکن یمانی
- از رکن یمانی تا درِ مسدود شده پشت خانه کعبه
- از درِ مسدود شده تا هفت ذراع مانده به رکن غربی
- از هفت ذراع مانده به رکن غربی تا خود رکن
- از رکن غربی تا ناودان کعبه
- محاذات ناودان کعبه
- از امتداد ناودان تا رکن شامی
- از رکن شامی تا مصلّای آدم علیه السلام
روشن است که ابن سراقه اجزای خانه را در ترتیبی، به خلاف جهت طواف نام برده است و در این سیر، رکن عراقی پیش از یمانی و رکن شامی پس از میزاب قرار گرفته است.


1- همان، صص 257- 253

ص: 136
بنابراین، رکن عراقی در نظر او رکن اسود است و رکن دوم شامی خوانده می‌شود و رکن سوم نامی بجز غربی ندارد.
5- مصلای آدم علیه السلام
بر اساس روایات اهل بیت علیهم السلام، یکی از بناهای خانه کعبه، در زمان حضرت آدم علیه السلام بوده است. روایات اهل سنت داستان ساختن خانه و دستور طواف پیرامون آن را با تفصیل بیشتری از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نقل کرده‌اند:
«خداوند جبرئیل را نزد آدم علیه السلام و حوا فرستاد و به آن دو فرمود: برای من خانه‌ای بسازید.
جبرئیل برایشان نقشه کشید. آدم علیه السلام حفر می‌کرد و حوّا (خاک را) منتقل می‌کرد تا به آب رسید. از زیر آن ندا آمد: بس است ای آدم! پس چون خانه را ساختند، خداوند به او وحی فرمود که برگِرد آن طواف کند و به او گفته شد: تو اولین کسی و این اولین خانه است.» (1) محلی که آدم علیه السلام پس از طواف در آن نماز گزارد، مصلای آدم علیه السلام نامیده می‌شود. بنا بر آنچه در بخش پیشین مقاله، از پدر ابن جماعه در دایره قبله نقل شد، مصلّای آدم علیه السلام میان درِ کعبه و رکن شامی (رکن دوم) واقع است. از ترتیب قبله کشورها در دیدگاه ابن سراقه نیز همین معنا برداشت می‌شود. فاسی نیز در تصریح به این اعتقاد، رکن شامی را در سمت درِ کعبه و منطبق بر رکن دوم طواف می‌داند:
«و وقع فیما ذکره ابن جماعة و ابن سراقة ما یقتضی أنّ مصلّی آدم علیه السلام فی جهة الکعبة الشرقیة فیمابین بابها و الرکن الشامی الَّذِی یلی الحجر بسکون الجیم». (2) در جایی دیگر، ابن سراقه مصلّای آدم علیه السلام را با موضع خلوق کعبه، محل قبلی مقام ابراهیم علیه السلام و مصلّای پیامبر صلی الله علیه و آله منطبق می‌داند و فاصله این نقطه از در کعبه و رکن شامی را گزارش می‌کند و با این بیان، رکن شامی را بر رکن دوم اطلاق کرده است:
«و فی کلام ابن سراقة ما یقتضی زیادة بیان فی ذلک؛ لأنّه قال فی أوائل کتابه المذکور: و من الباب- یعنی باب الکعبة- إلی مصلّی آدم علیه السلام حین فرغ من طوافه و


1- محمد محمدی ری شهری، حج و عمره در قرآن و حدیث، صص 109- 107
2- محمد بن احمد فاسی مکی، شفاء الغرام، ج 1، ص 257

ص: 137
أنزل اللَّه- عزّ و جلّ- علیه التوبة و هی موضع الخلوق من ازر الکعبة: أرجح من تسعة أذرع، و هناک موضع مقام إبراهیم علیه السلام و صلّی النبیّ صلی الله علیه و آله عنده حین فرغ من طوافه رکعتین، ثمّ قال ابن سراقة: و بین موضع الخلوق و هی مصلّی آدم علیه السلام و بین الرکن الشامی: ثمانیة أذرع .... انتهی». (1) در بیان اندازه‌گیری خود نیز، فاسی رکن دوم را شامی می‌خواند:
« [و قد تحرّر لی ممّا ذکره ابن سراقة فی] ذرع ما بین الرکن الشامی و مصلّی آدم علیه السلام أن یکون مصلّی آدم علیه السلام ظناً بقرب الحفرة المرخمة التی فی وجه الکعبة ....
و کان تحریری لذلک مع من یعتمد علیه من أصحابنا فی شهر ربیع الأول، سنة ست عشرة و ثمانمائة بعد ان اعتبرنا ما ذکره ابن سراقة فی ذلک، فوافق لأنّا ذرعنا مقدار ثمانیة أذرع [بالید] و وضعنا عند طرف رکن الکعبة الشامی و مددناه إلی حیث انتها من جدار الکعبة ثمّ ذرعنا ذلک بذراع الحدید فجاء سبعة أذرع- بتقدیم السین- و ثمن ذراع بالحدید، فعرفنا بذلک أن موضع منتهی الثمانیة أذرع بالید أو السبعة- بتقدیم السین- و الثمن بالحدید موضع مصلّی آدم علیه السلام ظناً و هو الموضع الَّذِی أشرنا إلیه، و اللَّه أعلم». (2) 6- مصلای پیامبر صلی الله علیه و آله
در ضمن مطالب قبل، از دو مکان به عنوان مصلای پیامبر صلی الله علیه و آله یاد شد:
نخست: میان رکن یمانی و رکن اسود.
ابن سراقه در مباحث قبله سرزمین‌های دیگر، مصلای پیامبر صلی الله علیه و آله را در فاصله دو رکن مذکور شناسانده و فاسی نیز بر این نظریه او تأکید می‌کند:
«و وقع فیما ذکره ابن جماعة و ابن سراقة ما یقتضی أنّ مصلّی آدم علیه السلام فی جهة الکعبة الشرقیة فیمابین بابها و الرکن الشامی الَّذِی یلی الحجر بسکون الجیم و أنّ مصلّی النبیّ صلی الله علیه و آله فیما بین الرکن الیمانی و الحجر الأسود». (3) علاوه بر آن، ابن سراقه در بیان ابعاد کعبه نیز به این نکته تصریح می‌کند و همانجا رکن


1- همان، صص 258- 257 و 395- 394 با تفاوتی ناچیز.
2- همان، صص 259- 258
3- همان، ص 257

ص: 138
اسود را عراقی می‌خواند:
«و قال ابن سراقة فی بیان مصلّی النبیّ صلی الله علیه و آله بین الرکن الیمانی و الحجر الأسود: و عرض جدارها- یعنی الکعبة- الَّذِی یلی الیمن و هو فیما بین الرکن الیمانی و الرکن العراقی الَّذِی فیه الحجر الأسود: عشرون ذراعاً و إلی وسط هذا الجدار کان مصلّی النبیّ صلی الله علیه و آله قبل هجرته إلی المدینة انتهی». (1) دوم: میان درِ کعبه و رکن دوم طواف.
ابن سراقه- چنانکه گذشت- مصلّای پیامبر صلی الله علیه و آله را با مصلّای آدم علیه السلام، محل خلوق کعبه و جایگاه قبلی مقام ابراهیم علیه السلام یکی می‌داند و در همین مقام، رکن دوم را شامی می‌خواند:
«نصّ ما ذکره ابن سراقة: و من الباب- یعنی باب البیت- إلی مصلّی آدم علیه السلام حین فرغ من طوافه و أنزل اللَّه علیه التوبة و هو موضع الخلوق من ازار الکعبة: أرجح من تسعة أذرع، و هناک کان موضع مقام إبراهیم علیه السلام و صلّی النّبیّ صلی الله علیه و آله عنده حین فرغ من طوافه رکعتین، و أنزل اللَّه علیه: وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلّیً ... (2)
ثمّ نقله صلی الله علیه و آله إلی الموضع الَّذِی هو فیه الآن ... و بین موضع الخلوق- و هو مصلّی آدم علیه السلام- و بین الرکن الشامی: ثمانیة أذرع ... انتهی». (3) اگر به این نکته توجه کنیم که سه شهر مکه، مدینه و بیت المقدس بر روی یک خط مستقیم قرار دارند و مدینه در میان این دو شهر جا گرفته است، روشن خواهد شد که با تغییر قبله از بیت المقدس به سمت کعبه، مسلمانان مدینه با گردشی 180 درجه‌ای روبه‌رو شدند؛ لذا برای استقبال کعبه کافی بود که بیت المقدس را در پشت سر قرار دهند که مسجد قبلتین یادآور مجسم چنین تغییری است. از سوی دیگر، همچنان که در مبحث قبله سرزمین‌های دیگر گذشت؛ مردم مدینه رو به سوی ناودان خانه کعبه دارند. حدیث معروف نبوی صلی الله علیه و آله نیز این نکته را تأیید می‌کند که:
«محرابی علی المیزاب». (4)


1- همان، ص 258
2- سوره البقرة، آیه: 125
3- محمد بن احمد فاسی مکی، شفاء الغرام، ج 1، صص 395- 394
4- علامه محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، صدوده جل‌د، دار الکتب الاسلامیه و المکتبة الاسلامیه، ج 100، ص 433

ص: 139
پس هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله، پیش از هجرت، مکلّف بودند رو به بیت المقدس بایستند، با قرار گرفتن در میان دو رکن یمانی و اسود، در مقابل میزاب و به تبع، در جهت بیت‌المقدس به نماز می‌ایستادند؛ یعنی هم کعبه و هم بیت المقدس را، همزمان استقبال می‌نمودند. روشن است که هرگاه پیامبر صلی الله علیه و آله در آن سمت کعبه جای نمی‌گرفتند، امکان چنین تصادقی از بین می‌رفت، ولی نکته مهم آن است که در کتب تاریخ مکه، تنها از این نقطه به عنوان «مصلای پیش از هجرت» یاد شده است.
در باره جایگاه نماز پس از هجرت، اختلاف نظریه‌هایی به چشم می‌خورد. محبّ طبری در کتاب خویش، مجموع مصلّاهای پیامبر صلی الله علیه و آله را تا ده مکان شناسایی کرده است. (1) فاسی نیز تمام سخن او را نقل کرده و به تفصیل مورد ارزیابی قرار می‌دهد. (2) اما در این میان تنها یک


1- احمد بن عبد اللَّه محب الدین طبری، القری لقاصد امّ القری، تصحیح مصطفی سقاء، چاپ سوم، دار الفکر، 1403 ه. ق. صص 352- 348
2- محمد بن احمد فاسی مکی، شفاء الغرام، ج 1، صص 423- 415

ص: 140
مورد است که با بحث اسامی ارکان پیوند می‌خورد.
احمد بن حنبل روایتی را از عبد اللَّه بن سائب نقل کرده است:
«حدّثنی عبد اللَّه بن السائب أنّ عبد اللَّه بن السائب کان یقود أن (1) عبد اللَّه بن عباس و یقیمه عند الشقة الثالثة ممّا یلی الباب ممّا یلی الحجر فقلت- یعنی القائل ابن عباس لعبد اللَّه بن السائب- انّ رسول اللَّه صلی الله علیه و آله کان یقوم هیهنا أو یصلّی هیهنا؟
فیقول: نعم، فیقوم ابن عباس فیصلّی». (2) محبّ طبری این روایت را دلیل نماز خواندن پیامبر صلی الله علیه و آله در کنار رکن شامی از جانب حجر اسماعیل علیه السلام می‌شمارد.
«الثالث: قریباً من الرکن الشامی ممّا یلی الحِجْر، عن عبد اللَّه بن السائب أنّه کان یقود ابن عباس فیقیمه عند الشقّة الثالثة، ممّا یلی الرکن الَّذِی یلی الحِجْر، ممّا یلی الباب، فیقول له ابن عباس: انبئتُ انّ رسول اللَّه صلی الله علیه و آله کان یصلی هیهنا؟ فیقول: نعم فیقوم فیصلّی أخرجه أحمد و أبو داود». (3) از سوی دیگر ازرقی روایت نماز پیامبر صلی الله علیه و آله را از ابن سائب به شکلی متفاوت نقل می‌نماید:
«عن ابن السائب أنّ النبیّ صلی الله علیه و آله صلّی یوم الفتح فی وجه الکعبة حذو الطرقة (4) البیضاء ثمّ رفع یدیه فقال هذه القبلة». (5) به اتفاق تمام مورّخان، وجه کعبه به در و یا دیوار شاملِ در اطلاق می‌شود:
«قال المحبّ الطبری: وجه الکعبة یطلق علی بابها، و لهذا قیل للمحاذی له خلفها:
دبر الکعبة، ثمّ قال: و یطلق علی جمیع الجانب الَّذِی فیه الباب، و هو المتعارف». (6) بنابراین، فاسی با ادعای اتحاد این دو روایت، رکن شامی را در مجاورت درِ خانه کعبه و منطبق بر رکن دوم می‌شمارد و تفاوت را ناشی از این می‌داند که در نقل ازرقی «الشقة الثالثة» به


1- ظاهرا کلمه ان زائد است.
2- احمد بن حنبل، المسند، تصحیح حمزه احمد الزین، بیست جلد، چاپ اول، دار الحدیث، قاهره، 1416 ق. ج 12، ص 157
3- احمد بن عبد اللَّه محب الدین طبری، القری لقاصد امّ القری، ص 348
4- ظاهراً به قرینه نقل شفاء الغرام «الطرفة» صحیح است.
5- ابو ولید ازرقی، اخبار مکة، ج 1، ص 351
6- محمد بن احمد فاسی مکی، شفاء الغرام، ج 1، ص 416

ص: 141
«الطرفة البیضاء» تفسیر شده است:
«و إنّما لا یقال الحدیث الَّذِی استدل به المحبّ غیر الحدیث الَّذِی ذکره الأزرقی؛ لأنّ الحدیث الَّذِی ذکره المحبّ یقتضی أنّ ابن عباس- رضی اللَّه عنهما- سأل ابن السائب عن موضع مصلّی النبیّ صلی الله علیه و آله فی وجه الکعبة، و الحدیث الَّذِی ذکره الأزرقی یقتضی أخبار ابن السائب بأنّ النّبیّ صلی الله علیه و آله صلّی یوم فتح مکة فی وجه الکعبة، و إنّه رفع یدیه، و قال: «هذه القبلة»، و بین المصلّی بقوله:
«عند الطواف» (1)، و ذلک لاینافی اثباته صلاة النّبیّ صلی الله علیه و آله عند الشقّة الثالثة مقابلة الرکن الشامی، لإمکان أن یکون موضع النظر فیه موضع الشقّة الثالثة، فعرفه بالوجهین، و اختصر أخباره ابن عباس [رضی اللَّه عنه] بعض القصة، و اللَّه اعلم». (2) سپس فاسی در تأیید سخنان خود، کلامی را به این عبارت از مفتی حرم نقل می‌کند:
«أخبرنی الشیخ عثمان بن عبد الواحد العسقلانی المکّی، عن بعض مشیخة مکّة المتقدّمین، أنّ المقام المحمّدی: الحجر المشوبر الَّذِی عند الحفرة التی عند الکعبة علی جانبها ممّا یلی حجر إسماعیل علیه السلام؛ و هو الحجر الَّذِی إلی جانب هذه الحفرة المذکورة، و الدعاء عنده مستجاب». (3) اما چون میان حفره و رکن شامی، تنها یک موضع به عنوان مصلّای پیامبر صلی الله علیه و آله معرفی شده، پس منظور محبّ طبری نیز همین نقطه خواهد بود.
«و الحفرة المشار إلیها هی السابقة، و الحجر المشوبر: الَّذِی هو علامة هذا المصلّی لایعرف الآن، و هو الموضع الثالث الَّذِی ذکره المحبّ؛ لأنّه لیس بین الحفرة المشار إلیها و الرکن الشامی مصلّی للنّبیّ صلی الله علیه و آله غیر المصلّی الثالث، واللَّه اعلم». (4) و روشن است که مجدداً فاسی رکن شامی را بر رکن دوم اطلاق کرده است.


1- ظاهراً باید طبق اصل روایت «الطرفة» صحیح باشد.
2- محمد بن احمد فاسی مکی، شفاء الغرام، ج 1، صص 422- 421
3- همان، ص 422
4- همان‌جا، ص 422

ص: 142
7- فاصله رکن شامی تا مقام ابراهیم علیه السلام
فاسی در تبیین فاصله جایگاه فعلی مقام ابراهیم علیه السلام، ابتدا کلام ازرقی را با اختلافی ناچیز از آنچه در بخش پیشین به تفصیل بیان شد، ذکر کرده و همانجا نقل می‌کند که رکن شامی در جانب مقام و منطبق بر رکن دوم است:
«روینا عن الأزرقی بالسند المتقدّم فی تاریخه (1) أنّه قال: و ذرع ما بین الرکن الأسود إلی مقام إبراهیم علیه السلام: تسعة و عشرون ذراعاً و تسعة أصابع، و ذرع ما بین جدار الکعبة من وسطها إلی المقام: سبع و عشرون ذراعاً، و ذرع ما بین شاذروان الکعبة إلی المقام: ستة و عشرون ذراعاً و نصف، و من الرکن الشامی إلی المقام:
ثمانیة و عشرون ذراعاً و سبع (2) عشرة اصبعا ... انتهی». (3) او سپس اندازه‌گیری خود را از فاصله صندوقی که مقام در آن واقع بوده، تا ارکان کعبه، به دقت گزارش می‌کند و همچون ازرقی رکن شامی را در جانب مقام به شمار می‌آورد.
«و قد حرّرنا بعض ما حرّره الأزرقی فی هذا المعنی، فکان ما بین رکن الکعبة الَّذِی فیه الحجر الأسود و بین الرکن الیمانی من أرکان الصندوق الَّذِی فیه المقام من داخل الشباک الَّذِی فیه الصندوق: أربعة و عشرون ذراعاً إلّا سدس ذراع ... و کان ما بین رکن الکعبة الشامی الَّذِی یلی الحجر- بسکون الجیم- و رکن الصندوق الشامی: ثلاثة و عشرون ذراعاً، و کان ممّا بین رکن الصندوق الشرقی إلی رکن البیت الَّذِی فیه بئر زمزم المقابل له: خمسة عشر ذراعاً إلّا ثلث ذراع، و کل ذلک بذراع الحدید المتقدّم ذکره». (4) اما در عنوان باب، رکن شامی را با قید «الذی یقال له العراقی» همراه می‌سازد.
«ذکر ذرع ما بین المقام و الحجر الأسود، و ما بین المقام و الرکن الشامی الَّذِی یقال له العراقی، و ما بین المقام و بین جدار الکعبة و شاذروانها المقابل للمقام، و ما بین المقام و حجرة زمزم و حرف بئر زمزم الطیبة المبارکة». (5)


1- ابو الولید ازرقی، اخبار مکه، ج 2، ص 85
2- در اخبار مکة «تسع» آمده است.
3- محمد بن احمد فاسی مکی، شفاء الغرام، ج 1، ص 390
4- همان، ص 391
5- همان، ص 390

ص: 143
8- ابعاد کعبه
فاسی بحث ابعاد کعبه را به تفصیل طرح کرده است. او به نقل آرای دیگران همت می‌گمارد و گزارش دقیقی از اندازه‌گیری‌های خود ارائه می‌کند. از این میان، مواردی که قرینه تعیین اسامی ارکان است، عبارت‌اند از:
الف: ابعاد کعبه در بنای ابراهیمی به گزارش ازرقی
فاسی متن گزارش ازرقی (1) را نقل کرده و همانند او ارکان را به ترتیب اسود، شامی، غربی و یمانی می‌خواند. (2) ب: ابعاد کعبه در بنای عبد الملک مروان به گزارش ازرقی
در این بخش نیز متن اخبار مکه (3) را با دقت یاد کرده که ارکان به همان اسامی نامیده شده‌اند. (4) ج- ابعاد داخلی کعبه به گزارش ازرقی
گرچه ترتیب و اسامی ارکان در نوشته ازرقی (5) یکسان است، ولی آشفتگی متن نقل شده عبارت را با ابهامی روبه‌رو ساخته است که مراجعه به منبع برطرفش می‌سازد.
«ثمّ قال الأزرقی: ... و ذرع داخل الکعبة من وجهها من الرکن الَّذِی فیه الحجر الأسود إلی الرکن الشامی (6) (إلی الرکن الغربی و هو الشق الذی یلی الحجر خمسة عشر ذراعاً و ثمانی عشرة اصبعاً) و ذرع مابین الرکن الشامی إلی الرکن الغربی و هو الشقّ الَّذِی یلی الحجر خمسة عشر ذراعاً و ثمانی عشرة اصبعاً، و ذرع مابین الرکن الغربی إلی الرکن الیمانی- و هو ظهر الکعبة-: عشرون ذراعاً و ستّة أصابع، و ذرع مابین الرکن الیمانی إلی الرکن الأسود: ستة عشر ذراعاً و ستة أصابع». (7) د: ابعاد کعبه به گزارش ابن سراقه
ابن سراقه در کتاب دلائل القبله، رکن اسود را عراقی می‌خواند و رکن شامی را در مجاورت آن می‌داند و فاصله آنها را ثبت می‌کند.
«و قد حرّر ذرع الکعبة الفقیه أبو عبد اللَّه محمد بن سراقة العامری فی کتابه «دلائل القبلة» لأنّه قال ... و عرض وجهها و هو الَّذِی فیه بابها أربعة و عشرون ذراعاً و


1- ابو الولید ازرقی، اخبار مکه، ج 1، ص 64
2- محمد بن احمد فاسی مکی، شفاء الغرام، ج 1، صص 189- 178
3- ابو الولید ازرقی، اخبار مکه، ج 1، ص 289
4- محمد بن احمد فاسی مکی، شفاء الغرام، ج 1، ص 208
5- ابو الولید ازرقی، اخبار مکه، ج 1، ص 291
6- عبارت ذیل از متن ساقط شده است:
و فیه باب الکعبة تسعة عشر ذراعا و عشر اصابع
و عبارت داخل پرانتز مکرر است.
7- محمد بن احمد فاسی مکی، شفاء الغرام، ج 1، ص 209

ص: 144
عرض مؤخرها مثل ذلک و عرض جدارها الَّذِی یلی الیمن و هو فیما بین الرکن الیمانی و الرکن العراقی و هو الَّذِی فیه الحجر الأسود عشرون ذراعاً ثمّ قال و عرض جدارها الَّذِی یلی الشام و هو الَّذِی بین الرکن الشامی و الرکن العراقی أحد و عشرون ذراعاً ... انتهی». (1) ه: ابعاد کعبه از داخل و خارج به گزارش ابن جماعه
فاسی اندازه‌های قاضی عز الدین ابن جماعه را، مانند آنچه از کتاب هدایةالسالک (2) نقل شد، به تفصیل گزارش می‌کند (3) که در آن، نام رکن شامی با قید «و یقال له العراقی» همراه شده است. نامتعارف بودن این نامگذاری، فاسی را بر آن می‌دارد که هم به اختلاف مذکور اشاره کند و هم مؤیدهایی بر این کاربرد ارائه کند:
«و وقع فیما ذکره ابن جماعة تسمیة الرکن الشامی الَّذِی یلی وجه الکعبة بالعراقی و ذلک یخالف ما ذکره ابن سراقة فی الرکن العراقی و رأیت ما یدلّ لما ذکره ابن جماعة کما سیأتی ذکره [إن شاء اللَّه تعالی] فی الباب الخامس عشر من هذا الکتاب و ذکر ابن جبیر فی غیر موضع من رحلته ما یوافق ما ذکره ابن جماعة فی ذلک و اللَّه أعلم». (4) و: ابعاد کعبه به گزارش فاسی
فاسی در روایتی مبسوط، گزارشی از اندازه‌گیری ابعاد مختلف کعبه از داخل و خارج می‌آورد. او تنها در یک بخش تعبیری دارد که در بحث جاری مؤثر است:
«طول جدارها الشرقی من أعلا الشاخص علی سطحها إلی أرض المطاف ثلاثة و عشرون ذراعاً و ثمن ذراع و عرض هذا الجدار من الرکن الَّذِی فیه الحجر الأسود إلی الرکن الشامی- الَّذِی یقال له العراقی- أحد و عشرون ذراعاً و ثلث ذراع ... و طول جدارها الشامی من أعلا الشاخص فی سطحها إلی أرض الحجر ثلاثة و عشرون ذراعاً إلّا ثمن ذراع و عرض هذا الجدار من الرکن الشامی إلی الرکن الغربی سبعة عشر ذراعاً- بتقدیم السین- و نصف ذراع و ربع ذراع». (5)


1- همان، صص 210- 209
2- عز الدین بن جماعه کنانی، هدایة السالک، تصحیح نورالدین عتر، سه جلد، چاپ اول، دار البشائر الاسلامیه، بیروت، 1414 ه. ق. ج 3، صص 1335- 1334
3- محمد بن احمد فاسی مکی، شفاء الغرام، ج 1، ص 211
4- همان، ص 212
5- همان، ص 214

ص: 145
روشن است که او رکن شامی را رکن دوم می‌داند ولی مدّعی است که گاهی این، رکن عراقی نیز نامیده می‌شود.
9- حجر اسماعیل علیه السلام
فاسی در تبیین جایگاه حجر اسماعیل علیه السلام آن را در میان دو رکن شامی و غربی می‌داند ولی می‌گوید شامی را گاهی اوقات عراقی نیز می‌خوانند.
«و أمّا موضع الحجر فهو ما بین الرکن الشامی- الَّذِی یقال له العراقی- و الرکن الغربی». (1) 10- مطاف
مطاف فضایی به گرد کعبه است، که در هر جانب، هیچ نقطه آن بیش از مقام، از خانه فاصله ندارد. چنین تعریفی را فاسی نیز از فقهای اهل سنت نقل می‌کند. (2) بنا بر نقل فاکهی، نخستین بار ابن زبیر مطاف را با باقی‌مانده سنگ‌های کفِ درونِ کعبه فرش کرد. (3) در سال‌های بعد هم بارها به عمران مطاف پرداختند که آخرینِ آن‌ها، تا زمان فاسی به سال 766 ه. ق. بازمی‌گردد. (4) فاسی در ضمن گزارش اندازه‌گیری ابعاد مطاف، ارکان کعبه را به ترتیب: اسود، شامی، غربی و یمانی می‌خواند و شامی را با قید «الذی یقال له العراقی» همراه می‌سازد.
«و قد اعتبر بعض أصحابنا بحضوری مقدار ما بین منتهی ذلک و بین الکعبة المعظمة من جمیع جوانبها، فکان مقدار ما بین الحجر الأسود و طرف البلاط المحاذی له ... و ما بین الرکن الشامیة الَّذِی یقال له العراقی و آخر تدویر المطاف المسامت له إلی الجهة الشرقیة أربعة و عشرون ذراعاً و نصف، و من الرکن الشامی إلی آخر البلاط المحاذی له فی الجهة الشامی سبعة و ثلاثون ذراعاً و ربع ذراع ... و ما بین الرکن الغربی و آخر البلاط المحاذی له ... و ما بین الرکن الیمانی و آخر البلاط المقابل له ... و الذراع المحرر به هو الذراع الحدید المتقدم ذکره». (5)


1- همان، ص 407
2- همان، ص 587
3- محمدبن اسحاق فاکهی، اخبار مکه، تصحیح عبد الملک بن عبداللَّه بن دهیش، شش جلد، چاپ اول، النهضة الحدیثه، مکه، 1407 ه. ق. ج 1 ص 331
4- محمد بن احمد فاسی مکی، شفاء الغرام، ج 1، ص 587
5- همان، صص 589- 588

ص: 146
11- اماکن استجابت دعا در مسجد الحرام
فاسی همانگونه که در بحث ابعاد کعبه وعده داده، در بحث مواضع استجابت دعا در مسجد الحرام روایتی را از ابو سهیل انصاری نقل می‌کند که در آن، اسامی ارکان عبارت‌اند از:
اسود، عراقی، شامی و یمانی.
«و رأیت فی جزء مترجم بالثانی من «فضائل مکّة» للجندی ... عن أبی سهیل النیسابوری أنّ مواضع التی یرجی استجابة الدعاء فی مسجد الحرام خمسة عشر موضعاً، و عد منها أربعة عشر: باب بنی شیبة، و باب إبراهیم علیه السلام، و باب النبیّ صلی الله علیه و آله، و باب الصفا، و زمزم، و المقام، و الرکن الأسود، و الملتزم، و مجاور منبر، حیث یقف المحمدون، و عند الرکن العراقی، و تحت المیزاب، و الرکن الشامی، و مابین الرکن الشامی و الیمانی- و هو المستجار- و عند الرکن الیمانی». (1) دستاورد بررسی‌ها
چنانکه در مباحث قبل دانسته شد، گاهی اسامی ارکان با قرائنی به کار می‌روند که می‌تواند روشنگر مقصود باشد. اگر توزیع فراوانیِ کاربرد دو اصطلاح «رکن عراقی» و «رکن شامی» را در کتاب شفاء الغرام بررسی کنیم، به نتایج قابل توجهی دست می‌یابیم:
نام مؤلف‌رکن عراقی‌رکن عراقی/ رکن 2 رکن عراقی‌مجموع/ رکن 1 الشامی یقال له العراقی/ رکن 2
نام تعداد درصدتعداددرصد تعداد درصدتعداددرصد
جندی---- 1 1001100
عزالدین ابن جماعه-- 1001-- 1001
ابن سراقه 3 100---- 1003
تقی الدین فاسی-- 1004-- 1004
مجموع 3 55533 1 100912
جدول شماره 1- توزیع فراوانی کاربرد اصطلاح «رکن عراقی» در کتاب شفاء الغرام


1- همان، صص 383- 382

ص: 147
نام مؤلف‌رکن عراقی‌رکن عراقی/ رکن 2 رکن عراقی‌مجموع/ رکن 1 الشامی یقال له العراقی/ رکن 2
نام تعداد درصدتعداددرصد تعداد درصدتعداددرصد
جندی---- 1 1001100
ابو الولید ازرقی 5 100---- 1005
پدر ابن جماعه 2 100---- 1002
عزالدین ابن جماعه-- 1001-- 1001
ابن سراقه 3 100---- 1003
محب طبری 2 100---- 1002
تقی الدین فاسی 9 31469-- 10013
مجموع 21 18578 1 100274
جدول شماره 2- توزیع فراوانی کاربرد اصطلاح «رکن شامی» در کتاب شفاء الغرام
برخی از این نکات عبارت‌اند از:
- مقایسه آنچه که فاسی از گذشتگان نقل کرده، با کتاب‌های برجای مانده از ایشان، ما را به دقت او در نقل مطمئن می‌سازد؛ حتی به گونه‌ای که از جدول‌های فوق مشخص است، او اعتقاد خود به نامی از نام‌ها را به سخن دیگران تحمیل نمی‌کند. پس باید پذیرفت که در نقل کتاب‌های مفقود هم، رعایت امانت را نموده است.
- در اطلاق نام شامی بر رکن دوم طواف، اختلافی میان تاریخ‌نگاران مکه مشاهده نمی‌شود.
- نامگذاری رکن دوم به رکن عراقی، با توجه به استفاده از صیغه مجهول (یقال له العراقی)، به نظر می‌رسد در زمان تألیف کتاب، امری متداول و مرسوم نبوده است و شاید از همین روست که فاسی در تبیین صحت این کاربرد، به سوابقی تمسک می‌کند. حتی کسانی مانند فاسی نیز که نام عراقی را به رکن دوم اطلاق کرده‌اند، این قید را توضیحی دانسته و در بیشتر موارد (69%) خود را از آن بی نیاز دیده‌اند.
- چنان‌که از آرای مذکور روشن است، هیچ تلازمی میان شامی نامیدن رکن سوم و
ص: 148
عراقی دانستن رکن دوم وجود ندارد. یعنی؛ در اسامی ارکان با دو اختلاف مستقل روبه‌رو می‌شویم: تعیین مصداق رکن‌های عراقی و شامی. هرچند در زمان حاضر قول مشهور زمان تألیف کتاب (انطباق رکن‌های شامی و عراقی) متروک به نظر می‌رسد.
پی‌نوشت‌ها