نوع مقاله : اسرار و معارف حج
نویسندگان
1 الهیات گرایش علوم قرآن و حدیث / دانشگاه آزاد اسلامی تهران واحدشمال
2 معاونت فرهنگی اجتماعی / ستاد کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
مقدمه
کنار کعبه، بهترین مکان برای راز و نیاز با خدا است؛ زیرا عظمت این مکان بهگونهای است که هیچ مسجدی با آن همتراز نیست. خداوند برای این مسجد ویژگیهایی قرار داده که برای هیچ مسجدی قرار نداده است و ایجاب میکند که از این فرصت استفادة کافی برده شود.
کسی که به حج میرود، دعوت شده و میهمان خداوند است ویا به عبارت بهتر، حج پذیرش عملی دعوت خداست؛ چه اینکه پس از اتمام بنای کعبه، خدا به حضرت ابراهیم امر نمود تا مردم را به حج دعوت کند. پس مردم به ضیافت خدا میروند و میزبان، خداست (زارعی، ص ۲۵، ۱۳۷۶)؛ از این رو، حج بر همة آنانکه استطاعت مالی و بدنی مییابند، واجب شده است. نکتة حایز اهمیت در اینجا آن است که عمده ارزشها، هنجارها و اخلاق اجتماعی که در جوامع امروزی، بهویژه کشورهای اسلامی قابل مشاهده است، مورد تأیید و محترم از جانب آموزههای مذهبی و یا اساساً برخاسته از وجدان عمومی و مترتب بر امور انسانی، دینی و مثبت است.
در جوامع گوناگون، گروهها، نهادها و متولّیانی از سوی جامعه عهده دار حفظ و اشاعة آداب، عادات، سنتها، هنجارها و ارزشهای فرهنگی هستند که ابتدا با جامعه پذیری فرد در نهاد خانواده آغاز شده و سپس با طی نمودن سایر مراحل اجتماعی شدن در جامعه تا پایان عمر ادامه مییابد.
اما نهاد دین، به عنوان یکی از مؤثرترین نهادها، بواسطة کارکرد آن در حفظ نظم و همبستگی موجود و یا تغییر آن به حالت بر گشت جامعه، دارای شیوههای خاصی است. گفتنی است که در هر یک از ادیان، جایگاههای مقدسی وجود دارد که پیروان آن ادیان بر طبق تقلیدها و راه و رسم مشخص در مناسبتهای مختلف بهسوی این جایگاهها روی میآورند. به عنوان نمونه ادیان یهودیت و مسیحیت، بیتالمقدس و آثار و مشاهد پیرامون آن را مرکز اصیل معنوی خود میدانند. در دین اسلام، با بهره گیری از برخی شیوهها، زمینههای فراگیری و درونی سازی ارزشهای انسانی و الهی در افراد فراهم آورده میشود؛ به گونهای که به نظر میرسد از تأثیر وضریب نفوذ بالایی برخوردار است؛ یکی از مهمترین این روشها، مراسم حج است. نظام فقهی حج یک نظام تکامل یافته است که اندیشهای تکامل یافته و مستقل بر آن حکومت میکند؛ زیرا آنگونه که بعداً اشاره میگردد، این اندیشه فراتر از روابط افراد، گروهها و ملت هاست (دانش / ضیقه، ص4،۱۳۸۰).
1. ابعاد حج
حج همانند دیگر عبادات، سنن و آدابی دارد. برخی از امور را جزو مستحبات و آداب حج شمردهاند و بخش دیگر را جزو واجبات دانستهاند. از آنجا که هریک از انسانها که متعلق به فرهنگها و ارزشهای گوناگون هستند، از نگاه ارزشگذارانه، دارای ویژگیهای مثبت و منفیاند؛ همة این آداب و فرایض به منظور آگاهی بخشی و کسب جنبههای مثبت انسانی (مفهوم تحلیه در ادبیات دینی) و دوری از ابعاد منفی (مفهوم تخلیه) طرح ریزی شده است.
تمام آنچه که در قرآن آمده و از جمله حج، ظاهری دارند و باطنی. ظاهر قابل رؤیت برای همه است اما برای فهم باطن میبایست تلاش نمود. حج در ظاهر و در اصطلاح به معنای انجام دادن مناسک مخصوص در ایام حج است، اما در واقع و باطن، بریدن از خلق و روی آوردن به حق است (زارعی، ص۶۳ ، ۱۳۷۶).
انسان با فاصلهگیری از مظاهر دنیوی و خانواده و شهر و کشور و تعلقات خود، فرصت آشنایی و انس با نمادها ونشانههای معنوی وآموزههای الهی را مییابد. بسیاری از آنچه انسان بهواسطة این سفر با رویکردی جدید بدان متوجه میشود و فرا میگیرد، به روابط اجتماعی و رفتارهایی مرتبط است که در زندگی اجتماعی از انسان سر میزند. این شامل احکام شرعی است از یک سو و نوع نگرش به جهان پیرامونی از سوی دیگر.
از منظری دیگر، حج از حیث دو بعد داخلی و خارجی (بین المللی) مورد بررسی قرار میگیرد؛ آیین حج از آن جهت که در ردیف اعمال عبادی قرار میگیرد که میبایست به قصد نزدیکی به خداوند صورت گیرد و زیربنای فلسفی و فکری آن بر نوعی تشکل مسلمین جهان بوده و شامل همبستگی اجتماعی میشود، یک سلسه وظایف درون گروهی است. اما از آن جهت که مسلمانان جهان بهواسطة ورود به سرزمین مقدس، از شمول مقررات و حقوق پیشین رها و مشمول مقررات بین المللی حج وحرم میگردد، در قلمرو حقوق بین الملل قرار میگیرد. این مطالعه، بررسی مراسم حج را از هر دو منظر به طور نسبتاً مساوی مورد توجه قرار داده است (خامنهای، ص۶۱ ، ۱۳۷۱).
برای پی بردن به اسرار حج، میبایست روشهای عملی گوناگونی که از سوی رهبران دینی سفارش و توصیه شده، پیروی نمود. آنچه در این مطالعه دربارة عناصر انتقال دهندة معانی و پیامهای فرهنگی بیان میشود، ممکن است الزاماً بیانگر دلیل تشریع برخی مناسک یا فلسفة پایهگذاری آن در حج نباشد؛ بلکه به دلیل برخی پیامدها چنین برداشتی از آنها صورت میپذیرد.
در انتهای این بخش لازم به یادآوری است که آیین حج از مناظر و از سوی حوزههای گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است. اما در ارزیابی مطالعة حاضر از این مراسم مقدس، بیشتر شناخت تأثیرات مناسک و اسرار حج، مد نظر قرار گرفته است.
2. پیش از عزیمت به حج
از زبان امام صادق7 حکایت شده است که فرمود:
«چون ارادة حج کردی... دنیا و راحت و خلق را وداع گوی و حقوقی که از مردم به گردن داری ادا کن... خوش معاشرت باش، اوقات فرایض خدا وسنن پیغامبرش و آنچه از ادب و تحمل و صبر و شکر و شفقت و سخا و ایثار زاد که بر تو واجب است، در تمام اوقات رعایت کن، آنگاه به آب توبة خالصانه، گناهانت را بشوی و جامة صدق و صفا و خشوع در بر کن...» (مجلسی، ص46، 1404ق.).
از شرایط قبولی حج این است که مخارج حج از مال حرام نباشد. بدیهی است در جوامعی که وضیعت بسامانی دارند و تعهد، امنیت یا اعتماد اجتماعی آنان مناسب نیست و یا فرهنگ غالب و واقع در محیط آنان، فردیت خودخواهانه را ترویج میدهد و ممکن است کنشگران اجتماعی حقوق دیگران را تضییع نمایند و اموال نامشروع را منبع درآمد خود قرار دهند و اموال آنها مخلوط به حرام باشد و... شخصی که قصد حج میکند و رحل سفر میبندد، ابتدا باید آموزشهای الهی را فرا گرفته به تغییر شیوه و سبک زندگی ناصحیح خود همت گمارد و نگرشها و عملکردهایش را بازبینی کند. اعضای خانوادة خود را گرد آورده، با همة آنان خداحافظی کند. تنها به سفر نرود و برای خود رفیق راه یابد. وصیت کند و دیگران را به حقوق واجب و پرداخت دیون خویش آگاه سازد. برخورد خوب و اخلاق نیکو با دیگران داشته باشد و به همسفران خود، بهویژه کسانی که ضعیف هستند، در صورت احتیاج کمک کند (زارعی، ص ۴۶، ۱۳۷۶).
اینجا است که بسیاری از مردم، پیش از عزیمت، وجوهات شرعی، بهویژه خمس اموال خود را که دارای تأثیر مستقیم بر عدالت توزیعی در جامعه است، پرداخت میکنند. همة این آداب، در جهت تغییر و اصلاح زندگی جمعی و اتکا به ارزشها و هنجارهای مطلوب و مثبت است. از سوی دیگر رعایت مناسب این آداب، حاجی را از ابتدای سفر، مهیّای تغییرات شگرف و جدّی میسازد.
از آداب ورود به شهر مکه آن است که، قبل از ورود، از حیث ظاهری با بدن پاکیزه و پاک وارد شود و از حیث باطنی در جایی که خانة خدا در آنجا واقع است و هر شب و روز مسلمانان در برابر آن پیشانی بر خاک میزنند، با تواضع و سکینت وارد گردد. تا آنجا که حجاج پس از رسیدن به سرزمین مکه میبایست پس از انجام برخی از اعمال مقدماتی، به بیرون از مکه بروند و چند روز در بیابانها و انجام دعا و عبادت، آمادگی حضور و افزودن میزان انعطاف در بینشها را بیابند.
روشن است که این نوع برنامهریزی برای حاجی، به میزان انگیزة او برای دریافت پیامها و نیز جذابیت معانیِ حج میافزاید.
3. آثار و حکمتهای حج
در اینجا نگاهی داریم به برخی از حکمتهای مناسک حج از بیان امام صادق7 :
«... به قلب خویش با کروبیان به گِرد عرش طواف کن،
با مسلمانان به گرد خانة کعبه و به قصد فرار از هوا و تبرّی از تمام حول و قوّة خویش هروله کن،
و از غفلت و لغزشهایت، با رفتن به منا برون آی و آنچه را که بر تو روا و حلال نیست و سزاوار آن نیستی تمنا مکن،
و در عرفات به خطاها اعتراف کن،
در مزدلفه پیمان خویش را بر وحدانیت خداوند تجدید نما و به او تقرب بجوی و از او پروا بدار،
و با صعود به جبل الرحمه به روح خویش به ملأ اعلی فراز آی،
و به هنگام قربان کردن، گلوی هوا و آز را ببر،
و به هنگام رمی جمرات، بر شهوات و خساست و دنائت و زشتی (سنگ) پرتاب کن،
و با تراشیدن مویت، عیبهای آشکار و نهان را ببر،
و با دخول در حرم از پیروی خواست خویش در امان خدا و حمایت و نگهداشت و حفظ او گام نِه و خانة کعبه را زیارت کن در حالی که خداوند آن را بزرگ میداری و به جلال و قدرت او آگاهی،
و حجر الاسود را استلام کن بدین معنی که به قسمت او خشنودی و در برابر عزت او سرافکندهای،
و با طواف وداع، با هر آنچه جز اوست بدرود گوی،
و با وقوف خویش بر کوه صفا روح خود را برای دیدار خداوند در روزی که دیدارش خواهی کرد پالوده ساز،
و در کوه مروه از جانب خدا صاحب مروت باش (زارعی، ص۷۶، ۱۳۷۶).
جدا از مداقه بر اسرار مناسک حج، حتی نامگذاری مکه و یا القابی که به این شهر مقدس داده شده، نشانگر این مطلب است که خداوند این شهر و این مکان را جایی برای برپایی امنیت؛ (البلد الأمین، امّ رحم)، آزادگی و رهایی؛ (البیت العتیق)، ازدحام و اجتماع مؤمنین؛ (بکه، بیت الله الحرام)، نقطه ابتدایی تبلور زمین و نیز روییدن نهال اسلام و راهنمایی جهانیان؛ (امّ القری) قرار داده است.
در این سرزمین امنیت تا بدانجا مقرر گردیده است که هرکس بدان پناه آورد (و لو فرد بزهکار در امر قتل و فساد) از امنیت جانی برخوردار است و کسی حق اذیت و آزار وی را ندارد. این قاعده حتی شامل پرندگان و حیوانات وحشی نیز میگردد تا چه رسد به انسان.
همچنین اگرکسی در حرم بمیرد، خداوند او را از وحشت بزرگ در امان میدارد (همان : ۷۹).
بنابر آیات قرآن، حرم الهی، حرم امن و پناه مردمان از ربوده شـدن و قتل و غارت و اسارت و امور دیگری است که بهوسیلة خودکامگان و صاحبان قدرتها با شعار «هرکه امروز قدرت یافت، پیروز است» اعمال میگردد (جوادی آملی، ص۶۱، ۱۳۷۵).
این فضای امن، شرایط و پیش زمینه را برای افراد فراهم میکند تا در خلال برنامههای آن، مدتی را صرف اندیشه بر اهداف خود و کنشهای مبتنی بر آن از سویی و حکمت عبادات و مناسک که انجام میدهد، از سوی دیگر، بنماید.
واژة «عتیق» به معنای «آزاد» و «عتق» به معنای آزادی است وکسی جز خدا ادعای مالکیت کعبه را ندارد. از آنجا که هیچ خانهای بدون مالک نیست، این خانه از قید مملوکیت آزاد است (زارعی، ص۸۱ ، ۱۳۷۶) و بستر آزادانه را برای افراد ایجاد میکنند که در قیدی نیستند الاّ در میهمانی و ضیافت امن خدا. در طول قرنها و شرایط گوناگون، صاحبان و یا طالبان قدرت و نفوذ، سعی در جلب نمودن، در بند کردن و مملوک ساختن افراد دیگر برای رسیدن به مطامع خود نمودهاند، اما خداوند با دعوت انسانها به خانة خود که از رقیت، مالکیت و ملکیت غیر خدا آزاد است، آنان را تعلیم و ترقی میبخشد که ملک و مملوکِ احدی نگردند و تحت تربیت و مدیریت غیر خدا نباشند. برای اینکه صفت ممتاز آزادی و آزادگی از رفتارهای انحرافی و کژ کارکرد در انسان ظهور کند، خدا هم این خانه را خانة آزادی معرفی کرد تا مردم در اطراف این خانه آزاد طواف کنند. معنای طواف اطراف خانه آزاد، آزاد شدن و آزادگی آموختن است. کعبه اولین خانة عبادت عمومی است که خدا برای اینکه طواف کنندگان خصایص پاکی و آزادگی را کسب نمایند، آن را به دست پاک ترین و آزادهترین بشر؛ یعنی حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل بنا کرد (جوادی آملی، ص۵۵ ، ۱۳۷۶ش.).
اجتماع و ازدحام بزرگ مسلمانان که همواره انجام پذیرفته و میپذیرد، دارای پیامها و پیامدهای متعددی است. با حضور یکپارچة مسلمانان از سراسر دنیا، از گذشته تا امروز، موجبات انسجام و تقویت آنها، بازآموزی فرهنگ دینی و پایبندی به احکام الهی فراهم میشود؛ چنانکه در روایات اسلامی بر مباحثه و تعلیم مسائل معنوی، اجتماعی، سیاسی و علمی تأکید شده است. پیامبرخدا9 بارهـا در موسم حج خطبههای طولانی برای مردم خوانـد. در صفا و منا بارها مردم را با مسائل اسلامی آشنا میکرد و در روز غدیر، پیام سیاسی ـ الهی را در جمع انبوهی از مسلمانان ابلاغ نمود.
در حج، مسلمانان با همدیگر آشنا میشوند و منافع عمومیشان را مطرح و بررسی مینمایند (زارعی، ص۹۷، ۱۳۷۶) و در نتیجه، وحدت و همبستگی آنان بیشتر میشود. تا بدان حد که در برخی روایات به منافعی چون «هرگروهی از مسلمانان جهان، از راه تجارت در آن، سود برده و یا کالاهای مورد تقاضای ممالک خود را تأمین مینمایند» نیز اشاره شده است.
خداوند ورود مشرکین به خانة کعبه را حرام کرده است. بنابراین، کسانی که حرمت کعبه و صاحبش را نگه نداشته و بساط تربیت اسلامی را مخدوش میسازند، اجازة دخول نمییابند و این فراهم نمودن هرچه مناسبتر بستر تعبد و کسب مواهب حج (حج امن و آزاد) برای حاجیان است. در اینجا بیان این مسئله مناسب به نظر میرسد که خداوند جهت حفظ این خانه، در برخی از موارد که قبایل و ممالکی خواستار انهدام و هتک آن بودند، با عذاب خود از آن منع کرده است.
همچنین از عمدهترین ویژگیها در حج، برائت از مشرکین است که همپیمان و داخل در فرهنگ توحیدی نگردیدهاند. پیام دوری از مشرکین در حج، بیانگر آن است که مسلمانان، شرک را در هر لباس و ظهوری که در آن زمان جلوه میکند، شناخته و بدان گرایش نیابند و ارزشها و نگرشهای مبتنی بر فرهنگ توحیدیشان بهواسطة آنها منحرف و ممزوج نگردد؛ خواه شیطان از نوع جن باشد که او را سنگ باران کنند و در جهت عکس، در مسجد الحرام با شبیه سازیِ رفتار خود با فرشتگان، که بدون وقفه گرد خانة خدا هستند تا بر آن طواف نمایند، و خواه از جنس انسان باشد که با شعور و قیام از او دوری گزینند.
بنابر آیات قرآن، کعبه برای قیام مردم قرار داده شده است. در اینجا انسانها به دو نکته ترغیب میشوند. از سویی میبایست به اصلاح نمودن شیوة تفکر و عملکرد خود بپردازند و خود را برای چنین دگرگونی مهیا نمایند و از سوی دیگر، بر ضدّ سلطه جویان و پیروی از مقاصدشان استقامت نشان دهند و این یعنی خارج شدن از حوزة سلطة هرگونه اقتداری که دعوت کننده به ارزشهای انسان ستیز و غیر الهی است. این ایستادگیِ حج در برابر ضد ارزشها است که تبیین کنندة کلام امام صادق7 است. ایشان میفرمایند: تا زمانی که کعبه برپاست، دین نیز پایدار میماند.
پیام و رهآورد حج که باید در جهت قیام بر ضدّ ناهنجاریهای عرفی در جوامع گوناگون باشد، متأسفانه امروزه به دلیل استیلای حکومتهایی که دارای روبنای اسلامی هستند اما با مشرکین پیوندهای عمیق و همه جانبه دارند، ظهور و بروز عینی نمییابد.
منظر دیگری که میبایست مورد ملاحظه قرار گیرد، شرایط منحصر به فرد موسم حج و سرزمین وحی است. در این مراسم، انسانها در جایی گام میگذارند که خدا زمین را از آن نقطه گسترانیده است و نیز نقطة آغاز انتشار پیام توحیدی و هدایت بخش اسلام بوده است.
در برخی روایات آمده است: «خداوند ـ عزّ و جلّ ـ از هر چیزی یکی را به عنوان بهترین بر میگزیند؛ از زمین مکه را و از مکه مسجد را و از مسجد محل کعبه را»؛ خانهای که ابتدا بهوسیلة ملائکه و فرشتگان ساخته شده و حضرت ابراهیم آن را تجدید بنا کرد. بدان گونه که به موازات چهار اسطوانهای که در زیر عرش قرار دارد، جای گرفت و نماز در کنار آن، معادل با نماز پیرامون عرش است و پیامبران از حضرت آدم تا خاتـمِ انبیا، برگِرد آن طواف نمودهاند و در آن سنگی است (حجر الاسود) که از بهشت برای حضرت آدم فرستاده شد و استلام آن، در حکم بیعت با خداست. انسانها در مییابند که اینجا مکانی است که سزاست در برابر آن، با فروتنـی و سکینـه وارد شـوند. از منظـری دیگر، اجر و ثواب عبادت در شهر مکه بیشتر از اجر و ثواب آنها در سایر شهرهاست، تا آنجا که در شهر مکه راه رفتن نیز عبادت است.
وقتی انسان به حج میرود نزول جبرئیل و فرشتگان بر پیامبرخدا، فداکاریها و پیکارهای مسلمانان و صدها واقعه و جریانات معنوی را در ذهن خود مجسم میسازد. خدا با زنده نگاه داشتن آن جریانات و حاضر نمودن مسلمین در این اماکن، به بهترین وجه حکمتها و آموزههای دینی را به اذهان انتقال و استحکام میبخشد (با استفاده از زارعی، ۱۳۷۶). ویژگیهای منحصر به فرد و جایگاه با عظمت این سرزمین، در میزان متقاعد سازی، تأثیرگذاری و روحیة پذیرش انسانها همواره مؤثر بوده است.
«مگر نمىبینید خداوند انسانها را از آدم تا انسانهاى آخرین این جهان، با سنگهایى که نه زیان مىرسانند و نه نفع مىبخشند، نه مىبینند و نه مىشنوند آزمایش نموده، این سنگها را خانه محترم خود قرار داده و آن را موجب پایدارى و پابرجایى مردم گردانیده است. سپس آن را در پرسنگلاخترین مکانها و بىگیاهترین نقاط زمین و کمفاصلهترین درهها قرار داد. درمیان کوههاى خشن، رملهاى فراوان، چشمههاى کمآب و آبادىهاى از همجدا و پرفاصله، که نه شتر و نه اسب و گاو و گوسفند، هیـچکدام در آن به راحتى زندگى نمىکنند و سپس آدم و فرزندانـش را فرمـان داد که به آنسو توجـه کنند و آن را مرکز تجمع و سرمنـزل مقصود و باراندازشان گردانید تا افراد از اعمال قلب به سرعت از میان فلات و دشتهاى دور به آنجا روى آورند و اگر پى و بنیان خانه کعبه و سنگهایى که در بناى آن بهکار رفته، از زمرد سبز و یاقوت سرخ و نور و روشنایى بود، شک و تردید دیرتر در سینههاى (ظاهربینان) رخنه مىکرد و کوشش ابلیس بر قلبها کمتر اثر مىگذاشت و وسوسههاى پنهانى از مردم منتفى مىگشت.
اما خداوند بندگانش را با انواع شدائد مىآزماید و با انواع مشکلات دعوت به عبادت مىکند و به اقسام گرفتارىها مبتلا مىنماید تا تکبر را از قلبهایشان خارج سازد و خضوع و آرامش را در آنها جایگزین نماید. بابهاى فضل و رحمتش را به رویشان بگشاید و وسایل عفو خویش را به آسانى در اختیارشان قرار دهد.»[1] (فعالی، ص، 184، ۱۳۸۶)
در طی سالیان گذشته، از حیث رفاهی در اماکن گوناگون این سرزمین فعالیتهای گستردهای؛ مانند مسافرت کوتاه مدت با هواپیما، اقامت در هتلهای فاخر، معماریهای نوین، زیبا سازی اماکن مقدس و... انجام شده است و این مسئله باعث میشود که نتایج مطلوب بهطور کامل حاصل نگردد. به عنوان مثال، پژوهش انجام شده از سوی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، علل بهرة ناکافی برخی از حجاج و راهکارهای رفع آن را از نظر حجاج دانشجو، مورد بررسی قرار داده است که در آنجا به پرسه زدن در خیابانهای اطراف حرم، خرید از بازار و خلاصه توجه به مادیات اشاره شده است (برداشت از پرچمی، ص۱۵، ۱۳۸۸).
با این توصیف در این سفر همچنان بهواسطه طی مسافتهای زیاد و اقامت و سکنی گزیدن در بیابانها و چادرها و یا در مشعرالحرام که به علت سکنی گزیدن تنها در یک شب، چادر نیز وجود ندارد، سختیهای معنتابهی تجربه میشود؛ به گونهای که هر انسانی با تجسم چنین مکانی و با چنین وضعیتی، ناخودآگاه به یاد شرایط سخت جنگی یا حضور در کسوت سربازی در پادگانهای نظامی میافتد. دلیل اصلی قرار دادن انسانها در چنین شرایط دشواری در طول تاریخ، فراهم نمودن محیط سخت برای آموزشهای ماندگار و مهم برای آنهاست. کسانی که با چنین وضعیتی سازگار هستند، آمادگی مییابند تا بدانچه هدف خدا از انجام آن مناسک بوده است نایل گردند. از سوی دیگر چون محور پذیرش هر عملی از جمله مناسک حج، تقوا (انجام صحیح دستورات خدا) است، حاجیان می بایست کل دستورات خدا را؛ از جمله آنچه که مربوط به حج است، به طور کامل و صحیح انجام دهند. پس در واقع حج نیز در مقام تشبیه مانند دورة خدمت در نظام، نوعی تمرین عملی است و از آنجا که موفقیت در به پایان رساندن دورة خدمت، انجام صحیح دستورات نظامی است، به مانند آن در موسم حج نیز میبایست تکالیفی که هر فرد موظف به انجام آن است، به درستی صورت پذیرد.
در اینجا یک نکته مهم و تفاوت اساسی در درونی سازی ارزشها و تکالیف الهی، با ارزشها و تکالیف خدمت نظامی وجود دارد که نشان دهنده قدرت تاثیرگذاری مضاعف حج است. برخی از نظریات، مانند نظریة فشار ساختاری یا نظریة کنترل اجتماعی، به منبع اجتماعی بازدارنده از ارتکاب رفتارهای انحرافی؛ خواه فشار اجتماع یا همبستگی قوی میان اعضای جامعه، اشاره میکنند و آن را عاملی ارزیابی میکنند که باعث ممانعت کنشگران اجتماعی از بروز رفتارهای انحرافی در جامعه میگردند.
در فضاهای گوناگون جامعه، بهطور نمونه، محیط نظامی، منبع کنترل عمدتاً بیرونی و خارجی و در حالت آرمانی آن مبتنی بر نظر امیل دورکیم، کنترل درونی بهواسطة اوج همبستگی فرد با جامعه و شدت عمل مکانیسم تنظیم رفتار افراد صورت می گیرد (برداشت از کوزر، 1380).
در بررسی نوع بیرونی کنترل، عمدتاً آن را شیوة نظارتیِ هزینه بر، غیر کارآ و کم دوام ارزیابی میکنند و مخاطرات متعددی که اساس آن را تهدید میکند، در بسیاری از موارد باعث متلاشی و سرنگون شدن آن و به دنبالش، به هم ریختگی سامان اجتماعی محیط مورد نظر میشود.
دربارة کنترل درونی باید اشاره کردکه نیـل به چنین حالتی از نظارت، وابسته به عوامل و عناصر بسیاری است که حصول آن شرایط نیز تضمین کنندة شیوع آن به همة اعضای جامعه و نیز جاودانگی و بقای آن نیست. اما نوع نظارتی که در موسم حج حکم فرماست، از نوع متفاوت و البته برتری است. گرچه در طول این مراسم ناظرانی از کشور میزبان و یا مبدأ و حتی سایر حجاج نسبت به همدیگر در ممانعت از بههم ریختگی نظم موجود و یا تعداد اندکی از مناسک و واجبات اعمال میشود، اما هیچ نوع نظارتی نمیتواند کنترلی بر صحت مناسک صورت گرفته از سوی حاجیان اعمال نماید. تنها ناظر واقعی خداوند است و این نوع کنترل درونی در صورت نهادینه شدن در درون یک مسلمان، میتواند پایدار، گسترده و بسیار قوی نمودار شود. این نوع کنترل، وجودش بسته به نوع ارتباط فرد با دیگران و محیط پیرامونی نیست که در صورت خدشه و اختلال در آن، کنترل نیز خود بخود از میان برداشته شود، بلکه خداوندی که در همه جا و در هر حال ناظر بر اعمال بشر بوده و در صورت تخطی انسانها خود را توبه پذیر معرفی میکند، تداوم نظارت خویش را نیز نمایش میدهد.
زائرانی که از سراسر دنیا به منظور انجام فرایض دینی، رنج سفر را میپذیرند و با شرایط و تربیت ویژة حج مأنوس میشوند، تلاش میکنند برای قبولی حج خود، تکالیف مورد انتظار را به درستـی انجـام دهنـد و آموزشهایی که تاکنـون دریافت کردهاند را در عمل تمریـن و ممارست نمایند. تاثیری که انسان پس از گذراندن این سختیها دریافت میدارد، استقرار آرامش و روحیة منعطف و پذیرا در وجدان میباشد.
«بیت عتیق» که از اسامی کعبه است، دارای معنای «قدیمی» نیز میباشد و با دقت در این معنا، روشن میشود که به نوعی بیانگر مفهوم «امت واحده» است. هدف پروردگار این است که همة بندگان و امتهای اسلامی را در حکم امت واحده و به مثابه اعضای یک خانواده یا اجزای یک ساختمان که به هم مرتبط بوده و یکدیگر را نگاه میدارند، معرفی نماید (رستگاری جویباری، ص ۳۷، ۱۳۷۷ش.).
مکانهای معنوی که در مسجد الحرام است؛ مانند کعبه، حجر الأسود، رکن یمانی، مستجار، حِجر اسماعیل، چاه زمزم و مقام ابراهیم و نیز آنچه در باب اعمالی که در مراحل گوناگون حجگزاردن به آن اشاره رفته است، هر یک آنچنان دارای عظمت، ویژگی و فواید این جهانی و آن جهانی هستند که مسلمانان در طول تاریخ انگیزة فراوانی برای بهره گیری از آن داشتـهاند. انجـام این مناسـک یکسان و تقریبـاً متحد الشکـل که با اهداف و انگیزهها و نگرشهای مشترک از سوی مسلمین صورت میگیرد، به انسجام بخشی آنان منتهی میشود؛ زیرا خود را در مواردی که گفته شد، برابر و یگانه ارزیابی میکنند.
اینکه این کنشها از حیث جامعهشناختی، جمعی است و نه اجتماعی؛ تأثیر آن را مضاعف میکند؛ بدین معنی که مناسک حج بهگونهای طراحی نشده است که با مساعی یکدیگر و زنجیروار انجام شود؛ بهگونهای که اگر کسی حاضر به تقبل بخشی از آن نشود یا مسئولیت خود را به درستی انجام ندهد، فعالیتهای دیگران را مخدوش و یا مختل سازد، بلکه همه عمدتاً باید بهصورت فردی به انجام اعمال بپردازند اما همه در یک زمان مشخص و به شکل یکسان، درست مانند یک مسابقه که دارای مراحل مختلف فکری و عملی است و همة شرکت کنندگان ضمن اینکه نباید درکار یکدیگر خللی وارد سازند، میبایست فعالیتهایی که منتهی به موفقیت آنها در آن مسابقه میشود را بهصورت فردی و صحیح در کنار دیگران به انجام برساند.
نقطه تفاوت کار گروهی در حج، با فریضة عبادی دیگر، مانند جهاد، در همین جاست. در موقعیت جنگ، تمام رزمندگان میبایست با تقسیم وظایف و با تشریک مساعی کار را به انجام رسانند و در این اثنا اگر فردی وظیفة خود را نادرست انجام دهد، به همه لطمه وارد میسازد. بنابراین، سرنوشت هریک از افراد بهصورت تک تک، به یکدیگر وابسته است. در اینجا نوع ارتباط اعضا و عملکرد آنها در گروه، شبیه دانههای تسبیح است که هر دانه با وجود دانة دیگر، در کنار هم تشکیل یک مجموعه دادهاند و با نبود هرکدام یا جدا شدن پیوند رابط میان خود، کل مجموعه دارای نقصان و یا حتی در مسیر نابودی قرار میگیرد.
اما در حج قضیه متفاوت است. آنجا هر یک از حجاج دارای تعیّن و تشخّص نبوده تا به شکلگیـری مجموعـة کاملی منتهـی شـود، بلکه آنان در مییابنـد که همگی در عین تکثّر و تفاوتهای فردی، در ابعاد انسانی دارای نیازها، انگیزشها، احساسات، اهداف، اعمال و رفتار، مشترک بوده و اساساً متحد و یگانهاند. بنابراین، در حج مفهوم «امت واحده» بخوبی متجلی میگردد. آنگونه که جلال آل احمد به زیبایی در سفرنامة خود این مضمون را شرح داده، مینویسد:
«یک حاجی درحال «سعی»، یک جفت پای دونده است یا تند رونده و یک جفت چشم بی «خود». یا از «خود» جسته. یا از «خود» بدر رفته و اصلاً چشمها، نه چشم، بلکه وجدانهای برهنه. یا وجدانهایی در آستانة چشمخانهها نشسته و به انتظار فرمان که بگریزند و مگر میتوانی بیش از یک لحظه به این چشمها بنگری؟! بهراحتی میبینی که از چه صفری چه بینهایتی را در آن جمع میسازی و این وقتی است که خوشبینی و تازه شروع کردهای و گرنه میبینی که در مقابل چنان بینهایتی چه از صفر کمتری. عیناً خسی بر دریایی. نه؛ در دریایی از آدم. بلکه ذرة خاشاکی و در هوا... و میدیدم که این «من» به همان اندازه که در اجتماع خود را «فدا میکند» در انفراد فدا میشود. هرچه جماعت دربرگیرندة «خود» عظیمتر، «خود» به صفر نزدیک شوندهتر.» (آل احمد، ص۹3ـ۹2، ۱۳۷۳).
با توجه به آنچه گفته شد، بهویژه در حج، برخلاف جهاد و یا زندگی اجتماعی نقشها، حقوق و تکالیف خاص و متنوع وجود ندارد و کلیة افراد با تمام تفاوتهایی که پیش از مراسم حج داشتهاند، از منزلت و اقتدار یکسان برخوردارند. هیچکس برتری در هیچ زمینه نسبت به دیگری ندارد الاّ در انجام تکالیف الهی (تقوا) که این تفاوت نیز شرایط ویژه و ارتقای عینی و یا حق برخورداری از موهبتی را برای کسی ایجاد نمیکند.
انجام عمل حج، یک کار خود سرانه نیست که شخص مسلمان با توجه به سلیقههای شخصیاش و یا با تأثیر پذیری از فضای حقوقی و قانونی که روابط مختلف اجتماعی را در کشور متبوعش تنظیم میکند، هرگونه که بخواهد آن را انجام دهد و یا آن را براساس راه و رسمی که در میان قبیله و یا طایفة او حاکم است به جای آورد.
حج، از یک سری اصول و قواعد دقیق فقهی تبعیت میکند که از دیدگاه مسلمانان، این قواعد، همان شروط الهی و مکتبی است که هیچ فرد، یا گروه و یا ملتی در هیچ یک از مراحل تاریخ و در هیچ نقطهای از نقاط زمین حق ندارد آن را تغییر دهد. حال، موقعیت این فرد و یا گروه در حکومت و یا اجتماع هر چه باشد، تفاوت نمیکند (دانش/ ضیقه، ص۹، ۱۳۸۰).
مراسم حج حاوی دستوراتی است که این معنا را افاده میکند؛ حاجیان فارغ از ملّیت، نژاد، رنگ پوست، طبقة اجتماعی ـ اقتصادی، تعلق به فرهنگیهای بومی و... میبایست موی سر را تراشیده (در سفر حج تمتع اول واجب و در سفرهای بعدی مستحب است) و یا در صورت نتراشیدن میبایست از شانه نمودن آن خودداری ورزند. لباسهاس معمولی را از تن خارج کنند و دو قطعه پارچة سفید و ساده را جایگزین لباسهای متعلق به فرهنگ های متمایز خود نمایند؛ یعنی لباسهایی که کج رفتاریهایشان در آن پوشش روی داده است. همچنین باید به یک برنامة واحد و یک سری ارزشهای یکسان متعهد باشند. با متحد الشکل شدن حجاج تمام تفاوتها و تنوعها و یا تبعیضها، در ظاهر نیز رنگ میبازد. بنابراین، بهکارگیری فراوان نمادها در این موسم، در مراحل گوناگون و با پیامهای متنوع، انسانها را به فکر و درون نگری ترغیب نموده و آگاهی آنها را ارتقا میبخشد.
خداوند دستور مساوات، برادری و برابری میدهد و کعبه و مسجد الحرام را نمونة بارز برابری میداند. آنگاه به انسان میگوید: اطراف کعبه طواف کن تا درس مساوات بیاموزی. برای اینکه این تساوی درست ظهور کند، همگان را به سرزمین مساوات خواندند و به طواف در اطراف کعبهای که برای همگان یکسان است، دعوت کردند. بنابراین، ابتدا دستور داد اطراف کعبه طواف کنید. سپس فرمود: اینجا جای برابری است؛ یعنی بر محور برابری و برادری بگردید (جوادی آملی، ص ۶۳ ، ۱۳۷۶).
در این باره درویش معتقد است: «تو در میقات (زمان مُحرِم شدن) با شرکت در این مانور انفرادی، برابری و برادری را تمرین میکنی و هنوز قدم در حج نگذاشتهای، این همه تغییر میکنی؛ پس چه رسد به وقتی که حج را به پایان برده و حاجی شوی!» (درویش، ص۳۳، ۱۳۸۲).
علیرغم تمام آنچه تاکنون بدان اشاره رفت، زائران بیت الله الحرام هر عبادتی را که انجام میدهند، راز و رمز بسیاری از آنها برایشان روشن است. نماز، روزه، زکات و سایر عبادات حاوی دستوراتی است که پی بردن به منافع، معانی و فوائد آنها دشوار نیست. پرهیز از مشتهیات و هماهنگی با مستمندان و منافع طبی و... برای روزه، تعدیل ثروت و رسیدگی به طبقة پایین اقتصادی برای خمس و زکات و ترک تکبر و نیز یاد خدا در نماز به روشنی قابل درک است؛ اما حج یک سلسله دستورات و مناسکی دارد که یافتن راز و رمز آن، بسیار سخت است. فهمیدن معنای بیتوته در مشعر الحرام، سر تراشیدن بین صفا و مروه و هفت بار رفتن و بازگشتن در مسعا و در بخشی از این مسافت هروله کردن و... دشوار است. لذا جریان تعبّد در حج، بیش از سایر دستورات دینی است. از پیامبر خدا9 نقل شده است که به هنگام لبیک گفتن به خدا، عرض کرد:«لَبَّیْکَ بِحَجَّةٍ حَقّاً تَعَبُّداً وَرِقاً»؛ «خدایا! من با رقّیت و عبودیتِ محض، لبیک میگویم و مناسک حج را انجام میدهم.» (جوادی آملی، ص۱۰۶، ۱۳۷۶).
پیروی صحیح از اینگونه دستورات که انسان معنا و دلیل آنرا به درستی ادراک نمیکند، روحیة تعبد، قابلیت پذیرش و انعطاف پذیری را در انسان افزایش میدهد. بنابراین فرایند تربیت با سرعت بالاتری محقق میشود و کلیة پیامهای حج، به نحو عمیقتری به باور حاجیان مینشیند.
همانطورکه در آموزههای دینی وارد شده است، خداوند در پایان این سفر به حاجیان اطمینان میبخشد که بهواسطة انجام صحیح مناسک، کجرویهای پیشین ما مورد بخشش قرار میگیرد؛ مانند کودکی که تازه متولد شده است. بدین روی مسلمانان پس از انجام وظایف و تمرین پیروی از آنها، تربیت نوینی یافتهاند و با رویکرد جدید و نیز با امید و انگیزة قوی که از نادیده انگاشتن سبک و شیوة بعضاً نادرست زندگی گذشته بهدست آمده است، میتوانند به جامعة خود برگشته و با همنوایی و اتکا به ارزشهای مبتنی بر فرهنگ دینی زندگی جدیدی را آغاز نمایند.
نتایج پژوهش نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها نشان میدهد که احساس تغییر نسبت به گذشته و دگرگونی در نگرشهای حاجیان، در نظر آنها به میزان زیادی (بیش از نیمی از پاسخگویان در حد زیاد و خیلی زیاد) نمودار شده است.
با توجه به آنچه گفته شد، شیوة آموزشی که در مراسم حج پیش گرفته میشود، از نوع ثابت و غیر پویا نبوده و حاوی ترکیبی از راههای انتقال معانی به افراد است. در مطالعات علمی، متناسب با نوع نگاه نظریه پردازان، تعاریف مختلفی در باب «یادگیری» وجود دارد، اما جامعترین نظر، مربوط به تعریف هیلگارد و مارکوئیز است. طبق تعریف آنها «یادگیری عبارت است از فرایند تغییرات نسبتاً پایدار در رفتار بالقوة فرد در اثر تجربه» (فتحی نیا، ص۱۰۰، ۱۳۸۶ش. ، به نقل از پرچمی، ص۱۴۹، ۱۳۸۷ش.).
یادگیری به سه نوع قابل تقسیم است؛ یادگیری از راه بینش، مشاهدهای و پنهان. یادگیری پنهان به آن نوع یادگیری اطلاق می شود که در اثر عادت و خو گرفتن و تغییر پایدار در ادراک یک پدیده حاصل میشود و عاری از تقویت یا دریافت پاسخهای مثبت است (گنجی، ص ۴۷، ۱۳۸۲ش. به نقل از پرچمی، ص۱۴۹، ۱۳۸۷). از شیوههای دیگر یادگیری که در مراسم حج تجربه میشود، یادگیری مستقیم است که به خطابهها و مطالعة کتب و... اطلاق میشود. جدا از ضرورت این روش یادگیری در حج، اما آنچه باعث بجا ماندن تأثیرات عمیقی بر ذهن حجگزاران میشود، شیوة یادگیری پنهان است، همانگونه که پیشتر اشاره شد، با کنترل درونی همراه است.
4. پس از بازگشت از حج
در باور عمومی، انتظاراتی نسبت به نوع نگرش و عملکرد فردی که موفق به سفر حج میشود، وجود دارد. این مسئله تا آنجا پیش میرود که میزان کجروی یا همنوایی افراد با ارزشها و هنجارهای مورد وفاق جامعه، در مرحله پیش از سفر، تا حد زیادی تحت الشعاع آن انتظارات قرار میگیرد؛ به گونهایکه انتظار میرود به میزان همنوایی فرد افزوده شود.
همچنین بر مبنای نظریة برچسب اجتماعی افراد پس از برچسب خوردن، به تدریج بیشتر به آن نوع رفتار متعهد میشوند و فرد برچسب خورده، با دیگر افرادِ با هویتِ مشابه، مرتبط و همنوا خواهد شد. قبول رسمی یا غیر رسمی همنوایی در بارة فرد، موجب رفتار مناسب دیگران نسبت به او میشود و در نتیجه بیش از آنکه فرد را به شکستن هنجارهای اجتماعی وادارد، موجب افزایش تمایل او به شرکت در گروههای همنوا و ایفای نقشهای مورد وفاق میگردد (برداشت از رابرتسون، ۱۳۷۷).
کسانی که به سفر حج میروند از یک سو دارای نشانهها و نمادهایی میگردند که با دیگران متمایز شده و نقطة توجه و کانون انتظار دیگران نسبت به وی میشود. برای مثال، در آموزههای دینی سفارش شده است که حاجی پس از مراجعت از سفر، ولیمه دهد و برای نزدیکان سوغات بیاورد.
همچنین بسیاری از افراد با تراشیدن موی خود در این موسم، با کسب نشانهای تقریباً طولانی مدت، از دیگران متمایز شده و بهزودی شناخته میشود. همة اینها موجبات جلب توجه افراد دیگر به حاجیان میشود.
بنابر یافتههای پیمایش صورت گرفته از سوی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، در این باره، از نظر بیشتر حجاج دانشجو، که جمعیت نمونة تحقیق را تشکیل میدهند، زائران خانة خدا در نزد اکثر اعضای جامعه، از جایگاه و منزلت بسیار بالایی برخوردارند (بیش از نیمی از پاسخگویان درحد زیاد و خیلی زیاد).
همچنین از سوی دیگر بنابر مشاهدات صورت گرفته در جامعه، حاجیان نسبت به سفر مجدد به حج، تجدید خاطرات سفر و نیز اجتماع مجدد گروههای همسفر در مراسم حج، گرایش مییابند؛ بهگونهای که میزان تعلق آنها به گروه و نوع تجربة آنها از ارتباط با گروه، بر میزان همنوایی آنها با آموزهها و دستورات اسلامی مؤثر است (برداشت از پرچمی، ۱۳۸۸).
نتیجه گیری
کعبه، نخستین خانهای است که برای مردم بنیان نهاده شد و قیام است برای مردمان و معیادگاه و جایگاه امن مردم است و همگان در این موسم، از حقوق یکسان برخوردارند. حج بهواسطة گرایش اقوام و ملل گوناگون به تراکم و اجتماع عمومی در این مراسم، امری جهانی قلمداد شده است. این دعوت، مخصوص به قومی خاص نبوده و مجالی برای کسی باقی نمیگذارد که ادعای برتری نسبت به بهرهمندی از مواهب مادی نماید و یا در مقابل دیگران قصد نمایش آنها را داشته باشد. همچنین شرایط و تکالیفی از پیش از عزیمت به حج تا انتهای موسم حج به منظور تفرد مردم در عین جمعیت و باز تفرد در عین اضمحلال انفراد در خویشتن، مقرر گشته است (جوادی آملی، ۱۳۷۵).
پیروی و ممارست بر یک سری از آموزههای اخلاقی، به تدریج صفات و عادات خاصی را در حاجیان متبلور میسازد و آنها در مییابند بهواسطة این اشتراکات، بیش از پیش یگانه و منسجماند. همچنین فرصت بازنگری فرد بر عملکرد خود و آنچه بدان تعلق دارد، از خرده فرهنگهای طبقات اجتماعی و قومی گرفته تا فرهنگ ملی، نژادی و ارزشهای مطرح در هر یک، فراهم میشود.
[1]. «أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ الله سُبْحَانَهُ اخْتَبَرَ الْأَوَّلِینَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ ـ صلى الله علیه و آله ـ إِلَى الآْخِرِینَ مِنْ هَذَا الْعَالَمِ بِأَحْجَارٍ لَا تَضُرُّ وَ لَا تَنْفَعُ وَ لَا تُبْصِرُ وَ لَا تَسْمَعُ فَجَعَلَهَا بَیْتَهُ الْحَرَامَ الَّذِی جَعَلَهُ لِلنَّاسِ قِیَاماً ثُمَّ وَضَعَهُ بِأَوْعَرِ بِقَاعِ الْأَرْضِ حَجَراً وَ أَقَلِّ نَتَائِقِ الدُّنْیَا مَدَراً وَ أَضْیَقِ بُطُونِ الْأَوْدِیَةِ قُطْراً بَیْنَ جِبَالٍ خَشِنَةٍ وَ رِمَالٍ دَمِثَةٍ وَ عُیُونٍ وَشِلَةٍ وَ قُرًى مُنْقَطِعَةٍ لَا یَزْکُو بِهَا خُفٌّ وَ لَا حَافِرٌ وَ لَا ظِلْفٌ ثُمَّ أَمَرَ آدَمَ (علیه السلام) وَ وَلَدَهُ أَنْ یَثْنُوا أَعْطَافَهُمْ نَحْوَهُ فَصَارَ مَثَابَةً لِمُنْتَجَعِ أَسْفَارِهِمْ وَ غَایَةً لِمُلْقَى رِحَالِهِمْ تَهْوِی إِلَیْهِ ثِمَارُ الْأَفْئِدَةِ مِنْ مَفَاوِزِ قِفَارٍ سَحِیقَةٍ وَ مَهَاوِی فِجَاجٍ عَمِیقَةٍ وَ جَزَائِرِ بِحَارٍ مُنْقَطِعَةٍ ... وَ لَوْ کَانَ الْإِسَاسُ الْمَحْمُولُ عَلَیْهَا ...»