مقدّمه
در عربستان سعودی تاکنون سرشماری دقیقی نشده است و شاید هم این کار ممکن نباشد. (1) تعداد سکنه این کشور را حدود ده میلیون نفر تخمین میزنند که غالباً در صحاری نجد و حجاز و احساء و بیابانهای کشورهای همسایه ییلاق و قشلاق میکنند. مساحت قلمرو سعودیان تقریباً یک میلیون و هفتصد و پنجاه کیلومتر مربع است که بیش از دو سوم آن را ریگزارهای نفود (2)و رَبْع الخالی (3) و صحراهای لم یزرع و کوهستانهای خشک فراگرفته است و رودخانه قابل ذکر و باران کافی و رطوبت و بطور کلی آب و هوای مساعد ندارد. بیش از نیمی از سکنه این کشور صحرانشین و دامدارند و زیر چادر به سر میبرند و پیوسته در حال کوچکند.
قسمتهایی از مرزهای خاکی سعودی هنوز مشخص نشده و به صحاری کشورهای همسایه میپیوندد.
این کشور از شمال به اردن و عراق و از مشرق به دریای سرخ و از جنوب به خلیج
1- برای اطلاع از تاریخ جغرافیای عربستان و شرح احوال آل سعود رجوع شود به: راهنمای آرامکو،
. 81- 3. 1960،.
2- نفود به فتح اول در لغت به معنی نابود کننده و تمام کننده آب و توشه است و نام ریگزار وسیعی است کهقسمت اعظم شمال شبه جزیره عربستان را فراگرفته است.
3- رَبع خالی به فتح را در لغت یعنی منزلگاه و جایگاه خالی از سکنه، و نام صحاری وسیعی است که تمام اراضی مرکزی و قسمت وسیعی از زمینهای شرقی عربستان را فراگرفته است. این صحرا و صحرای نفود را دهناء یعنی روغن مالی شده رنگ برنگ نیز میگویند- معجم البلدان، ج 2، ص 493 نویسنده در مأموریت حجاز این دو صحرا را با اتومبیل پیمود.
1- اعلام زرکلی ج 4، ص 143.
2- معجم البلدان، ج 4، ص 367- برای اطلاع از تاریخ و جغرافیای نجد نیز به همین کتاب، ج 5، ص 261 وتاریخ نجد نوشته امین ریحانی و سایر کتابهایی که در منابع این مقاله صورت داده شده مراجعه شود.
3- این شهرها در منطقه نفت خیز عربستان واقع است و مرکز فعالیت شرکت «آرامکو» میباشد.
1- برای تفصیل قرارداد 1907 رجوع شود به تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس تألیف محمود محمود، ج 7، ص 2033 به بعد، تهران، 1332 ه. ش.
1- نامههای خانم گروترود بل، ج 2.
. 1927. 621، 2..
2- سُعود به ضم اول در لغت مصدر است به معنی میمنت و مبارکی و نام جدّ خاندان سعودی است.
3- صقرالجزیرة، که نام کتاب احمد عبدالغفور عطار است.
4- برای اطلاع از عقاید وهابیّه رجوع شود به: ابجد العلوم، ص 871؛ ابن بشر/ 1 و 89؛ تاریخ نجد الحدیث 21؛ الفکرالسّامی، ج 4، ص 196؛ الأعلام، ج 7، ص 137؛ عبدالوهاب 10 ...
5- سلفیّه یا اصحاب سلف صالح فرقهای از مسلمانانند که فقط به سنّت و سیره بزرگان صدر اسلام عمل میکنندو از تجدّد و تغییر و تبدیل سنّت رسولاللّه- ص- و صحابه اجتناب میورزند. معروفترین علمای این فرقه ابن تیمیه شیخالاسلام احمد بن عبدالحلیم 661- 728 ه. ق. است که شیخ محمد بن عبدالوهاب از او پیروی کرده است.
6- محمد بن سعود بن محمد بن مرخان فرحان- ف 1179 ه. ق.- نخستین امیر معروف سعودی- صقرالجزیرة، ج 1، ص 52؛ قلب جزیرةالعرب 327 ...
1- روایت کردهاند که رسول اللّه- ص- در مرض موت فرمود: «لعنة اللّه علی الیهود و النصاری اتّخذوا قبورانبیائهم مساجد» یعنی لعنت خدای بر یهود و نصارا باد که قبور پیغمبران خویش را مسجد گرفتند، محمد تقی سپهر، ناسخ التواریخ، جلد اول، از کتاب دوم ص 544، تهران 1314 ه. ق.، عبداللّه بن محمد بن عبدالوهاب، مختصر سیرة الرسول، ص 461، قاهره، 1379 ه. ق. ... و سایر منابع و اهل سنت ادعا میکنند که در حدیث نبوی است: «لاتُشَدّ الرحالُ الالثلاثة، مسجدالحرام و مسجدالأقصی و مسجدی» یعنی جز برای مسجدالحرام و مسجدالأقصی و مسجد من نباید بار سفر بست- وهابیه و حنابله از این گونه احادیث استفاده کرده بنای بر قبور و وقوف بر قبور را جایز نمیدانند.
1- صقر جزیرة العرب، ج 1، ص 28.
2- ابوعبدالرحمان زید بن الخطاب- برادر بزرگ عمر بن خطاب- از اجلّه صحابه رسولاللّه بود و قبل از عمرمسلمان شد. در غزوات رسولاللّه حضور داشت و در جنگ با مسیلمه کذّاب در عهد خلافت ابوبکر به شهادت رسید 12 ه. ق. قبرش در یمامه تا زمان ابن عبدالوهاب زیارتگاه بود؛ طبقات ابن سعد، ج 3 ص 274 در هشت مجلد با فهرست، ایران 1321 ه. ق.
1- یعنی برادران کسی که از خدای اطاعت کند.
2- ابن بشر سال ولادت شیخ محمد را- 1111- نوشته و بنابراین هنگام مرگ 97 سال داشته است.
1- الأعلام زرکلی، ج 7، ص 137.
2- ج 10، ص 235 و 236.
1- امین عاملی، علاوه بر کتاب کشف الإرتیاب قصیدهای هم در 406 بیت در ردّ بر هابیه نوشته است. اعیان الشیعه ج 1، ص 373.
2- صقرالجزیرة، ج 1، ص 39.
3- همان منبع، ص 40.
4- منفوحه، در لغت اسم مفعول است، از نفح الطیب، یعنی وزیدن بوی خوش یا نفخ الصبا یعنی وزیدن نسیم صباکه گوی عطر میپراکند. و نام قریهای است در نجد که زادگاه و مسکن و مدفن اعشی قیس، شاعر جاهلی در آنجا بوده است- معجمالبلدان، ج 5، ص 214.
5- همان منبع از ص 441 تا 447.
1- قلب جزیرة العرب ص 328، ابن بشر ج 1، ص 17، صقرالجزیرة ج 1، ص 64.
1- حایر در لغت یعنی حوض و گودالی که آب باران در آن جمع شود و نام محلّی بوده است در نجد. مدفن وتربت حسین بن علی- ع- در کربلا نیز حایر نام دارد، معجمالبلدان، ج 2، ص 208.
2- این نواحی که سابقاً واحه و وادی بوده امروز به شهرهای آباد تبدیل شده است.
1- اعراب اسم جنس است به معنی عرب بادیهنشین، فرد آن اعرابی است- اعراب جمع عرب نیست.
2- محمد تقی سپهر در ناسخالتواریخ، ج 1، تاریخ قاجاریه، وقایع سال 1216 ه. ق، شرح جالی درباره حمله سعودی به کربلا نوشته که خالی از اشتباه نیست ولی خواندنی است. مینویسد: «عبدالوهاب نامی از عرب بادیه سفر بصره کرد و در نزد یک تن از علمای بصره که محمد نام داشت یک چند از زمان متعلّم بود و آن گاه از آنجا به اراضی ایران آمده در اصفهان متوقف گشت و در نزد علماء به تحصیل علم نحو و صرف و معانی و بیان پرداخت و نیز از اصول و فقه بهره تمام یافت و در مسائل شرعیّه آغاز اجتهاد نهاد. و در اجتهاد خویش اصل و فرع دین چنان نهاد که خدای فرد، رسل و رسائل بفرستاد و پیغمبر آخرالزمان قرآن بیاورد و دین خویش بنمود. بعد از او خلفا هر یک مجتهدی بودند مانند ابوبکر و عمر و عقمان و علی و شافعی و ابوحنیفه و جعفر صادق. بدینگونه مجتهدی از پی مجتهدی دیگر برسد و باید مجتهدین استخراج مسائل از کتاب خدای کنند. و بسیار چیز را بدعت دانست. از جمله بنای قباب عالیه بر قبور ائمّه و انبیا و تذهیب بقاع به زر و سیم و موقوف داشتن اشیاء نفیسه در مضاجع متبرکه و طواف مراقد ایشان و تقبیل عتبه را شرک دانست و مرتکبین این اعمال را با بتپرستان برابر نهاد ... با این عقاید از اصفهان به وطن خویش مراجعت کرد و با عبدالعزیز که یکی از مشایخ عرب بود پیوست و او را با خود در این عقاید همدست کرد ... عبدالعزیز را به خاطر آمد که بر قلعه نجف تاختن کرده قبه مبارک را پست کند و موقوفات بقعه شریفه را برگیرد و زائرین آن حضرت را که به گمان خود بتپرست میپنداشت مقتول سازد. پس لشکری به مسعود داده و او را بدین مهمّ مأمور داشت. مسعود با مردم خود به طرف نجف اشرف سرعت نموده قلعه نجف را به محاصره انداخت و چند کرت یورش به قلعه برده مقصود حاصل نکرد و از آنجا بی نیل مرام مراجعت کرده آهنگ کربلا نمود و با دوازده هزار تن از ابطال رجال خود چون سیلاب بلامنافضةً به کربلا درآمد و در این هنگام بامداد روز عید غدیر بود. پس تیغ بی دریغ در سکنه آن بلده نهاده پنج هزار تن از مرد و زن مقتول ساختند و ضریح مبارک را در هم شکسته آلات زر و سیم و جواهر رنگین و لآلی ثمین که سالهای فراوان از هر کشوری و کشورستانی بدانجام حمل داده و خزینه نهاده بودند به نهب و غارت برگرفته قنادیل زرین سیمین از را فرود آوردند و خشتهای زر احمر را از ایوان مطهر باز کردند و چندان که توانستند در تخریب آثار و بنا کوشش کردند و بعد از شش ساعت از شهر بیرون شدند و اشیاء منهوبه را بر شتران خویش نهاده به جانب درعیّه کوچ کردند»- در هامش گزارش سپهر باید یادآوری شود که نام رهبر مذهبی وهابی محمد بن عبدالوهاب بوده و او با محمد بن سعود پدر عبدالعزیز پیمان همکاری بسته است. نام پسر عبدالعزیز هم سعود بوده و حمله سعود به نجف بعد از کربلا بوده است.
3- صقر الجزیرة، ج 1، ص 54. در تاریخ ابن بشر آمده است که قاتل مردی کرد به نام عثمان از اهالی عماریه- نزدیک موصل- بود.
1- مورّخان وهّابی از مسعود و شجاعت و سخاوت او سخن بسیار گفتهاند و نوشتهاند وی اهل علم بوده و از فقه و اصول و حدیث بهره کافی داشته است.- صقر الجزیرة- ج 1، ص 56.
2- تاریخ مکه، ج 2، ص 125- شریف غالب با ناپلئون بعد از این که وی مصر را متصرف شد مکاتبه داشت و ازسوی ناپلئون پیشنهادهایی برای عقد قرارداد بازرگانی دریافت کرده بود. پاسخ یکی از نامهای ناپلئون در صفحه 26 همین مأخذ نقل شده است.
1- ابراهیم پاشا ابتدا با عبداللَّه به نیکی رفتار کرد و او را با چهار صد تن از رجال سعودی نزد محمد علی پاشا به قاهره فرستاد. محمد علی نیز او را به اسلامبول روانه کرد. در آنجا او را در بند کرده چندی برای عبرت ترکان در کوچه و بازار گرداند و بعد در میدان ایاصوفیه به قتل آوردند. همراهانش را نیز در سایر میادین اسلامبول کشتند. صقر الجزیرة، ج 1، ص 65.
1- شوکانی، البدرالطالع، 1/ 262، قاهره، 1348 ه. ق. در دومجلد- ابنبشر 176- 131- قلب جزیرةالعرب/ 331 ...
1- از زمان ترکی بن عبداللَّه بن محمد بن سعود امارت سعودی از اولاد عبدالعزیز فحد به اولاد برادرش عبداللَّهمنتقل شد و تا امروز در همین سلاله باقی است.
2- بعضی سال وفات خالد بن سعود بن عبداللَّه را- 1257 ه. ق. و محل فوتش را مکّه نوشتهاند- الأعلام زرکلی ج 3، ص 337.
1- محمد بن عبدالله بن علی شَمَّری امیر حایل- در مغرب نجد- بزرگترین امرای آل رشید بود که از سال 1285 ه. ق. بعد از قتل پنج نفر از برادرزادگان خود به امارت رسید و در صحاری شام و عراق و نواحی مدینه و نجد و یمامه و اطراف یمن حکومت میکرد. وفاتش به سال 1315 در حایل اتفاق افتاد. قلب جزیرة العرب، ص 334- عقد الدرر- تألیف جمعه ابراهیم، ص 99، دمشق، 1372 ه. ق.
1- عبدالعزیز بن متعب بن عبدالله الرشید ف 1324 ه. ق. بعد از عمّ خود محمد بن عبدالله به امارت حائل ونجد رسید. شرح احوال او به تفصیل در دایرةالمعارف اسلامی و قلب جزیرة العرب/ 345 مندرج است.
1- ملوک العرب، ج 2، ص 55 تا 62.
2- پرچم سعودی هم بعد از این درست شد که زمینه آن سبز است و روی آن نقش شمشیر و کلمه شهادتین منقوش است. به امر ابن سعود به احترام شهادتین هرگز پرچم سعودی نیمه افراشته نمیشود.
1- شرح احوال سادات ادریسی به تفصیل در کتاب ملوک العرب ریحانی از ص 228 تا ص 392، ج 1، مسطوراست. همچنین رجوع شود به صقر الجزیرة، ج 3، ص 453 به بعد.
2- برای شرح احوال امام یحیی به ملوک العرب ج 1، ص 76 تا ص 224 رجوع شود.
3- تفصیل پیدا شدن نفت در منطقه شرقی عربستان و تاریخ امتیاز و شرکتهای نفتی که در کار استخراج آن هستند و درآمدهای آن در نشریه آرامکو مندرج است.
4- روزولت به یادگار این دیدار یک فروند هواپیما تقدیم ابن سعود کرد- صقر الجزیرة ج 3، ص 492.
1- عباس بن عبدالمطلب به خود میبالید که صاحب منصب سقایت حاجیان است و شیبه بن عثمان از اینکه خانه کعبه راتعمیر کرده کلیددار و خادم بیت است افتخار میکرد. اما امیرالمؤمنین ع به آن دو فرمود من شش ماه پیش از هر دوی شما نماز گزاردم و در راه خدا جهاد میکنم. خدای این آیت را بر پیغمبر فرستاد: «أجَعَلتم سِقایة الحاجّ و عمارة المسجد الحرام کمن آمن باللَّه والیوم الآخر و اقام الصلوة و جاهد فی سبیل اللَّه لایَسْتَوون عنداللَّه لایهدی القوم الظالمین» یعنی آب دادن حاجیان از زمزم و عمارت مسجد الحرام و کعبه را با آن کس که به خدای و روز رستاخیز ایمان آورده و نماز را برپای داشته و در راه خدای جهاد کرده است یکسان میدانید؟ نه. یکسان نیستند و خدای قوم ستمکار را هدایت نمیکند.- سوره توبه، آیه 19- واحِدی در اسباب النزول، ص 182، هند 1315 ه. ق.- طبری در تفسیر جامع البیان، ج 10، ص 68 مصر 1323 ه. ق.- فخر رازی در تفسیر کبیر ذیل آیه شریفه مذکور و سایر مفسرین سنّی و قاطبه مفسرین شیعه این آیه را در شأن امیرالمؤمنین ع دانستهاند. مقصود این که خدمت حرمین شریفین و تعمیر آن بدون تقوی و عمل به احکام اسلامی ارزشی ندارد.
1- به عمر خبر رسید که رسول الله ص در بستر موت فرموده است: لا یَجتَمِعَنَّ بجیرة العرب دینان. یعنی البتهنباید در جزیرة العرب دو دین وجود داشته باشد. وقتی صحّت این خبر بر عمر ثابت شد دستور داد- یهود [و نصاری] را از عربستان بیرون کنند- ابن هشام- السیرة النبویة، ج 2، ص 356، قاهره، 1364 ه. ق.
1- سوره بقره، آیه 114- یعنی چه کسی ظالمتر است از آنکه مردم را از بردن نام خدای در مساجد او بازداشته و در ویرانی آن کوشیده است.
2- تاریخ مکه، ج 1، ص 22.
3- معجم البلدان، ج 3، 148.
4- ما از زمانهای پیش خانه خدا را حج میگزاردیم و در اباطخ آن ایمن بودیم- ابْطَح یعنی مسیل، جمع آن اباطح است.
5- و ساسان پسر بابک همراه با دلیران مغرور ما راه پیمود تا به بیت العتیق رسید.
6- و کعبه و زمزم را طواف کرد. آن چاه را که از اسماعیل است و نوشندگان را سیراب میکند.
1- الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج 21، صص 362 و 363.
2- ج 7، صص 168 و 169.
1- وفا اندک شده و فروکش کرده و خیانت و پیمانشکنی فراوان و لبریز گشته و مسافت بین گفتار و کردار فراخ گشته است.
2- ما گرفتار امیری شدهایم که مردم را میکشد و تسبیح میگوید. او مثل قصاب است که نام خدا میبرد و سر گوسفند را میبرد.