... فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْکُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ ....
«وقتی که از عرفات کوچ کردید، خدا را در مشعر الحرام یاد کنید.»
نویسنده کتاب «لسان التنزیل» نوشته است: (1) «الإفاضه» به معنای «به انبوهی بازگردیدن» است. و «فاذا افضتم»؛ یعنی «چون به انبوهی بازگردید.»
ابوبکر عتیق سورآبادی هم نوشته است: (2) «چون به هم بازگردند از عرافت سویِ مُزدلفه و آن شبانگاه باشد که از عرفات به مزدلفه در آیند.»
ابن عربی مینویسد: (3) در لغتِ «افاضه» حرکتِ سریع است و افزوده است: خداوند در قرآن، وقتِ افاضه و حرکتِ دسته جمعی از عرفات را مشخّص نکرده، لیکن پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آن را با عملِ خود بیان کرده است و آن حضرت در عرفات: «وَقَفَ حتّی غربت الشمس قلیلًا وذهبت الصفرة وغاب القُرص». (4)
بیضاوی در تفسیر خود ذیلِ فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ نوشته است:
«أفضتُم منْ أفضت الماء إذا صَبّبته بِکَثْرة» بوده است و مفعول فعل «أفضتم» محذوف است و اصل آن «أفضتم أنفسکم» بوده است و در واقع همان مفهومِ انبوهی و فراوانی و لبریز شدن از فراوانیِ جمعیت را بیان کرده است.
1- لسان التنزیل، ص 210
2- تفسیر سور آبادی، ج 1، ص 112
3- احکام القرآن، ج 1، ص 137
4- انوار التنزیل و اسرار التأویل، ج 1، ص 226
1- تفسیر ابی السعود، ج 1، ص 159
2- کنز العرفان، ج 1، ص 303
3- اذرعات، ملحق به جمع مؤنث سالم است، اسم محلی است در شام. اذرعات جمع اذرعه که هم جمعذراع میباشد. مالک، ج 1، ص 67، شرح ابن عقیل. جلد یکم. أوضح المسالک.
4- قنسرین، شهری بود در سوریه، میان حلب و حمس، نزدیک عواصم.
5- به نقل از پاورقی کنز العرفان، ج 1، ص 303
6- به قول فاضل مقداد در ج 1، ص 303 کنز العرفان، «... ولا خلاف فی وجوبه».
7- تفسیر الخازن، ج 1، ص 155
8- لسان العرب، مادّه «شعر».
1- کنز العرفان، ج 1، ص 304
2- مسالک الافهام، ج 2، ص 209
3- افاضه از: افاض الماء اذا صبّه بکثرة.
4- تفسیر الخازن، ج 1، ص 157
5- معانی القرآن و اعرابه، ج 1، ص 261
6- برای آگاهی بیشتر از آیه 198 سوره بقره میتوان به تفسیر القرآن العظیم، ج 1، ص 239؛ تفسیر صافی، ج 1، ص 177؛ تفسیر مجمع البیان، ج 1، ص 294 و 295؛ تفسیرالتبیان، ج 2، صص 166، 167 و 168؛ تفسیر کشف الحقایق، ج 1، صص 137 و 138؛ تفسیر جلالین، ص 41؛ تفسیر جوامع الجامع، ج 1، صص 111 و 112؛ فی ظلال القرآن، ج 1، صص 284 و 285 و تفسیر المنار، ج 2، صص 230 تا 233 مراجعه شود.
7- بقره: 199
1- مسالک الافهام، ج 2، ص 214. زجاج در جلد یکم، ص 264 «معانی القرآن و اعرابه»، در تفسیر واستغفروا اللَّه انّ اللَّه غفور رحیم گفته است: یعنی «سَلوهُ أن یغفر لکم مِن مخالفتکم النّاس فی الإفاضة والموقف.»
بیضاوی هم در ج 1، ص 227 تفسیرش، تقریباً چنین آورده است. او میگوید: «از جاهلیّت خود در تغییر مناسک، استغفار کنید.»
2- تفسیر الخازن، ج 1، ص 157
3- کنز العرفان، ج 1، ص 307
4- جالب اینکه قرآن «استغفروا اللَّه» گفته و نه «توبوا» که توبه از معصیت باشد.
5- برای آگاهی بیشتر در بابِ آیه 199 سوره بقره، رجوعه شود به:
احکام القرآن، ابن عربی، ج 1، ص 139؛ تفسیر التبیان، ج 1، صص 168 و 169؛ تفسیر مجمع البیان، ج 1، ص 96؛ تفسیر جوامع الجامع، ج 1، ص 112 و تفسیر ابن کثیر، ج 1، ص 242 و تفسیر صافی، ج 1، ص 177؛ تفسیر منهج الصادقین، ج 1، ص 464؛ فی ظلال القرآن، ج 1، ص 286؛ تفسیر کشف الحقایق، ج 1، ص 139 و تفسیر المنار، ج 2، ص 233
6- بقره: 199
7- فی ظلال القرآن، ج 1، ص 288
1- بقره: 201
2- برای آگاهی بیشتر رجوع شود به فی ظلال القرآن، ج 1، صص 289 و 290
1- تفسیر غریب القرآن، ص 79
2- معانی القرآن و اعرابه، ج 1، ص 364
3- یعنی کلمه «أشدّ» صفت برای مفعول مطلق محذوف میباشد.
4- مشکل اعراب القرآن، ج 1، ص 90
5- احکام القرآن، ابن عربی، ج 1، ص 140
6- یکی از معانی قضاء: انجام کاری است بر استواری. نک: اقصی البیان، ج 1، ص 383
7- کنز العرفان، ج 1، ص 307
1- کنز العرفان، ج 1، ص 310
2- شیخ طبرسی هم در جلد یکم، ص 112 تفسیر جوامع الجامع نوشته است: مناسک، جمع منسک است: والمنسک امّا موضع النسک أو مصدر جُمِع لانّه یشتمل علی افعال؛ یعنی اذا فرغتم من أفعال الحجّ فاذکروا اللَّه ...».
3- مسالک الافهام، ج 2، ص 215
4- اقصی البیان، ج 1، صص 383 و 384
5- خلاق، یعنی حظّ و نصیب و به قول زجّاج در جلد یکم صفحه 265 معانی القرآن و اعرابه، «الخلاق: النصیب الوافر من الخیر».
6- تقریباً مضمون آیه 201 سوره بقره است.
1- بخشی از آیه 201 سوره بقره. برای آگاهی بیشتر در باب آیه 200 و 201 سوره بقره، رجوع شود به: تفسیرهای التبیان، ج 2، صص 170 و 171؛ مجمع البیان من تفسیر القرآن، ج 1، صص 296 و 297؛ جوامع الجامع؛ ج 1، ص 112؛ ابن کثیر، ج 1، ص 243؛ بیضاوی، ج 1، ص 227؛ جلالین، ص 42؛ منهج الصادقین، ج 1، صص 465 و 466؛ تفسیر سیّد عبداللَّه شُبّر، ص 28؛ صافی، ج 1، صص 178 و 179؛ المنار، ج 2، صص 235 تا 238 و فی ظلال القرآن، ج 1، ص 289
2- فی ظلال القرآن، ج 1، ص 291 و مسالک الافهام، ج 2، صص 233 و 234
3- کنز العرفان، ج 1، ص 319
1- احکام القرآن، ج 1، ص 140
2- آل عمران: 96
3- آل عمران: 97
1- تفسیر أسئلة القرآن المجید وأجوبتها، ص 34
2- معانی القرآن و اعرابه، ج 1، ص 454
3- نویسنده کتاب «اقصی البیان» هم در جلد یکم صفحه 339 گفته است:
«وضع للنّاس»؛ «یعنی بنی للنّاس لعبادتهم» و گفتهاند «اوّل بیت وضع للعبادة» میباشد. پیش از آن هم بیوت فراوانی بوده، لیکن آنجا اوّل بیتٍ مبارک بوده است. در جلد یکم، ص 331 تفسیر الخازن نوشته شده: کسی از حضرت علی علیه السلام پرسید آیا کعبه اوّل بیتی است که در روی زمین بنا شده؟ علی علیه السلام در جواب فرمود: خیر! «ولکنّه اوّل بیتٍ وضع للنّاس مبارکاً وهدیً.»
4- تفسیر الخازن، ج 1، ص 326
5- اقصی البیان، ج 1، ص 339
6- تفسیر الخازن، ج 1، ص 321
7- معانی القرآن واعرابه، ج 1، ص 454
1- در وجه تسمیه مکّه نویسنده تفسیر الخازن در جلد یکم، ص 321 نوشته است:
«فسُمیّت بذلک لقلّة مائها من قول العرب: بکّ الفصیل ضرع أمّه- و أمتکّه: اذا مصّ کلّ ما فیه من اللبن، وقیل لانّها تمکّ الذنوب أی تزیلها.»
2- تفسیر غریب القرآن، صص 107 و 108
3- ابن عربی نوشته است: مبارکاً؛ یعنی «انّه مبارک من کلّ وجه من وجوه الدنیا والآخرة». نک: احکامالقرآن، ج 1، ص 283
4- اقصی البیان، ج 1، ص 339
5- وهذا کتابٌ أنزلناه مبارکٌ ... انعام: 92
وهذا کتابٌ أنزلناه مبارکٌ فاتّبعوه ... انعام: 156
وهذا ذکرٌ مبارک ... انبیاء: 10
تابٌ أنزلناه إلیک مبارک لیدبّروا آیاته ...، «ص»: 28
6- تفسیر الخازن، ج 1، ص 321
7- کنز العرفان، ج 1، ص 258
8- مسالک الافهام، ج 2، صص 100 و 101
1- در جلد یکم، ص 299 تفسیر البرهان، نوشته شده است؛ از امام صادق علیه السلام درباره تفسیر «من دخله کانآمناً» پرسیدند که منظور بیت است یا حرم؟ قال «مَن دخل الحرم من الناس مستجیراً به، فهو آمن من سخط اللَّه ...» و نیز در همین کتاب و همین صفحه: امام صادق علیه السلام گفته است: «موضع البیت بکّة والقریة مکّة» در روایت دیگر «انّ بکة، موضع البیت و انّ مکّة جمیع ما اکتنفه الحرم» نک: تفسیر البرهان، ج 1، ص 300
2- همان مأخذ، ج 2، ص 101
3- تفسیر الخازن، ج 1، ص 322
4- معانی القرآن و اعرابه، ج 1، ص 455
5- احکام القرآن، ج 1، ص 285
6- اقصی البیان، ج 1، ص 345
7- کنز العرفان، ج 1، ص 267، مسالک الافهام، ج 2، ص 114 و اقصی البیان، ج 1، ص 345
1- تفسیر الخازن، ج 1، ص 325
2- اقصی البیان، ج 1، ص 345
3- احکام القرآن، ج 1، ص 287
4- معانی القرآن و اعرابه، ج 1، ص 456
5- الحجّ بکسر الحاء: اسم العمل. و یقال حججت الشیء أحُجّه حجّاً: اذا قصدته. نک: معانی القرآن و اعرابه، ج 1، ص 456
6- کنز العرفان، ج 1، ص 266
7- البیان فی غریب القرآن، ج 1، صص 213 و 214
1- مسالک الافهام، ج 2، ص 114
2- تفسیر الخازن، ج 1، ص 323
3- برای آگاهی بیشتر رجوع شود به: تفسیر الخازن، ج 1، صص 322، 324 و 325
4- برای آگاهی بیشتر درباره تفسیر دو آیه 96 و 97 آلعمران، رجوع شود به: تفسیرهای: التبیان، ج 2، صص 535 تا 538؛ مجمع البیان، ج 2، صص 476 تا 479؛ جوامع الجامع، ج 1، صص 191 و 192؛ کشّاف، ج 1، صص 446 تا 448؛ الجامع لأحکام القرآن قُرطبی، ج 4، صص 137 تا 154؛ جلالین، ص 83؛ صافی، ج 2، ص 278 تا 282؛ تفسیر قمی، ج 1، ص 108؛ العیّاشی، ج 1، صص 187 تا 190؛ کشف الحقایق، ج 1، صص 265، 266؛ تفسیر سیّد عبداللَّه شبّر، ص 95 و البرهان، ج 1، ص 298 و ج 1، ص 302