در شمارههای پیشین، از اهمّیت زمزم و ریشههای تاریخی و تحوّلات آن و نیز آثار معنوی و شفابخش بودن این چشمه فیض الهی در جوار خانه خدا سخن گفتیم.
اینک توجّه خوانندگان گرامی را، به آخرین بخش از این سلسله مقالات، که مربوط به منابع طبیعی زمزم و آبهای مکّه مکرّمه میباشد جلب مینماییم:
هر چند منبع اصلی زمزم، چشمه فیض ربّانی است که در دل صحرای سوزان جوشیده است و تا قیامت نخواهد خشکید (1) و از این بابت جای سخن نیست، امّا از لحاظ طبیعی و جغرافیایی قابل ذکر است که در سرزمین مکّه چاههای متعددی نیز وجود داشته که مردم این سرزمین برای خود و مزارع واحشامشان از آن استفاده میکردند و زائران بیتاللَّه بدان وسیله نیازشان را رفع مینمودند.
ازرقی نام بیست و چهار عدد چاه را که در مکّه، پیش از حفر زمزم وجود داشته، آورده است و نیز نام پنج چاه را که بعد از زمزم و قبل از ظهور اسلام حفر شده و نام سیزده چاه را که پس از اسلام حفر گردیده (2) همچنین تعداد چشمهها و قنواتی را که در مکّه و اطراف آن وجود داشته تا دوازده عدد برشمرده است. (3) اینها نشان میدهد که علیرغم خشکی
1- ازرقی از مقاتل از ضحاک بن مزاحم، اخبار مکّه، ج 2، ص 59
2- اخبار مکّه، ج 2، ص 227- 214
3- همان ص 227 تا 232
1- ملک: 30
2- سیلهای ثبت شده به 86 میرسد. نک: زمزم، ص 70
1- ازرقی، اخبار مکّه، ج 2، ص 61
2- ازرقی، تاریخ مکّه، ج 2، ص 54
1- مهندس یحیی حمزه کوشک، زمزم، طعام طعم و شفاء سقم، ص 72
2- همان، ص 101
1- مروج الذهب، ج 4، ص 222- 221
2- فرهنگ دهخدا، زبیده.
1- مکّه و مدینه از دیدگاه جهانگردان اروپایی، صص 33 و 34، دکتر جعفر الخلیلی، ترجمه محمّدرضا فرهنگ. از انتشارات حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حجّ و زیارت.
2- نک: زمزم، طعام طعم و شفاء سقم، ص 112 و قبل و بعد آن.
3- همان، ص 113
1- نک: زمزم، طعام طعم و ...، ص 130- 126 یحیی حمزه کوشک.
2- گزارش فوق در کتاب «زمزم» به طور مشروح آمده و در سال 1403 ه. 1983 م. چاپ و منتشر شده است.
1- اخبار مکّه، ج 2، ص 59- 58، «حل و بل»، یعنی: حلال محلّل.
2- موسوعة فقه ابن عباس، ج 2، ص 273 از ابن شبّه.
1- فاکهی، اخبار مکّه، ج 2، ص 53
2- نک: ماء زمزم، طعام طعم و شفاء سقم، ص 35 و نیز فاکهی، اخبار مکّه، ج 2، ص 47
3- کافی، ج 4، ص 430 متن دعا پیشتر گذشت.
4- کافی، ج 4، ص 430 متن دعا پیشتر گذشت.
5- موسوعة فقه ابن عباس، ج 2، ص 23
دکتر محمد الدقن/ هادی انصاری
در بخشهای پیشین توضیح داده شد که مصر از دوران پیش از اسلام در بافت و تهیّه پرده کعبه نقشی تعیین کننده داشته است، در این مقاله توجه خوانندگان گرامی را به ویژگیهای هنری بکار گرفته شده توسط مصریان در پرده کعبه جلب مینماییم:
مصر از دوران جاهلیت و پیش از آنکه به اسلام بگرود، همواره افتخار بافت جامه کعبه معظمه را به خود اختصاص داده بود. این ویژگی به علت شهرت این کشور در ساخت پارچههای مرغوب بود که در آن هنگام، بدان «قباطی» میگفتند.
پادشاهان تُبَّع، کعبه را همواره به وسیله جامههایی از قطعات چرم و نیز گاهی به وسیله قباطی پوشش میدادند. هنگامیکه اسلام ظهور نمود و زمین به نور آن منوّر شد، پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله کعبه را به وسیله قباطی و بردهای یمانی پوشانید. پس از او ابوبکر و عمر بن خطاب نیز آن را به وسیله قباطی پوشاندند. مصر وقتی در دوران عمر فتح شد، جامه کعبه به صورت رسمی و به فرمان خلیفه از سوی نماینده وی در مصر ساخته میشد و به کعبه ارسال میگردید و این وضع همچنان تا دوران عثمان برقرار بود که در این میان بردهای یمانی نیز بدانها افزوده شد. سپس در دوران بنیامیه و بنیعباس، به فرمان آنان
1- تمامی رتبهها و درجههای یادشده پس از انقلاب 23 ژوئیه سال 1952 م. برچیده شد.
1- محمد طاهر کردی، تاریخ القدیم، ج 4، ص 236
1- به بخش جامه در دوران عباسی مراجعه نمایید.
2- مقریزی، الخطط، ج 1، صص 329 و 331 و 338. همچنین نک: علی پاشا مبارک؛ الخطط التوفیقیه، چاپ اوّل، بولاق 1304 ه. ج 1، صص 44 و 46
3- مقریزی، الخطط، ج 1، صص 337، 338 و 339 و نیز نک: علی پاشا مبارک الخطط التوفیقیه، ج 1، صص 49- 44
4- مقریزی: الخطط، ج 1، صص 339، 422
1- منظور بارگاه رأس الحسین در قاهره میباشد، «مترجم».
2- صبح الأعشی، ج 4، ص 57
3- قصر ابلق، کاخ ساخته ناصر محمدبن قلاوون در سال 713 ه. بوده است. وی این کاخ را به وسیلهسنگهای سیاه و زرد بنا کرد که به همین مناسبت ابلق خوانده شد. این کاخ همانند قصر ابلق دمشق ساخته «ظاهر بیبرس» بنا گردید. نامبرده نخستین فردی است که ساختمان رنگین از دو نوع سنگ، سفید و زرد و یا سیاه و زرد را به مصر آوردند و سپس ناصر از او تقلید کرد. مقریزی در خطط خود در این باره چنین میگوید: «این قصر مشرف بر اصطبل بوده که به وسیله ملک ناصر محمدبن قلاوون در شعبان سال هفتصدو سیزده آغاز گردید و در سال هفتصدو چهارده به پایان رسید ... عادت این چنین بود که سلطان تمامی روزهای هفته، به استثنای دوشنبه و پنجشنبه را در این کاخ جلوس میکرد و به خدمت مشغول میگردید و دو روز یاد شده را در «دارالعدل» به سر میبرد. سلطان از کاخ های جانبی بدین کاخ وارد میشد و گاه در صدر ایوان این کاخ که مسلط بر اصطبل بود جلوس میکرد و گاه خود بر زمین نشسته و امرا و فرمانروایان همگی در حال ایستاده در اطراف او فرمانها را دریافت میداشتند. این کاخ درآمدهایی داشت که بیشتر آنها از میان رفته و هماکنون تنها آثاری از این کاخ باقی مانده است ...» نک: مقریزی، الخطط، ج 3، صص 41 و 42
4- ابن ایاس، بدائع الزهور، ج 5، صص 212 و 213
1- جبرتی، عجائب الآثار، ج 5، ص 28
2- جبرتی، عجائب الآثار، ج 6، ص 187؛ بیت الملاهمان دارالملای معروف است که این خانه به وسیلهامیر «بیبرس حاجب» یکی از امیران ملک ناصر محمدبن قلاوون، بنا نهاده شد. امیر یاد شده در سال 742 ه. وفات یافت. علی مبارک پاشا این خانه را این گونه توصیف میکند: «... دارای ورودی وسیعی بوده که سقف آن بسیار بلند میباشد. این خانه همچنین دارای ورودیها و اتاقهای متعدد دیگری نیز میباشد ... هنگامیکه این خانه در وقف ملا در آمد به «دارالملا» معروف گردید و تاکنون نیز به همین اسم نامبردار است.» الخطط التوفیقیه، ج 2، صص 21 و 22
3- جبرتی، عجائب الآثار، ج 7، صص 289، 413 و 434
1- جبرتی: عجائب الآثار ... ج 7، ص 434
2- علی مبارک، الخطط التوفیقیه، ج 3، ص 27
3- اداره جامه شریفه.
1- طبق اسناد و دفاتر «دار الکسوة الشریفه» در قاهره که در آن به طور خلاصه از چگونگی کار و پیشرفت هنری و عملی ساختن جامه کعبه از روزی که در آن آغاز به کار گردید، سخن رفته است. مؤلف، خود از این کارگاه واقع در خرنفش قاهره چندین بار دیدن کرده و بر دفاتر و اسناد موجود در آن اطلاع یافته همچنانکه از این اسناد و برگهها، عکسهایی بعنوان سند تهیه کرده است و نیز مؤلف قطعههای جامه کعبه را که در سال 1381 ه. به مصر باز گردانیده شده، مشاهده کرده و از برخی قطعههای آنان عکس نیز گرفته است. نامبرده از بخش بافت جامههای زربفت و ابریشمی در آن به هنگام کار دیدن کرده و عکسهای متعددی از چگونگی کار در این بخش و نیز از ساختمان آن گرفته است.
1- برگرفته از اسناد و دفاتر «دار الکسوه الشریفه» در قاهره.
1- اسناد و مدارک «دار الکسوه» در قاهره:
صورت تعهدنامه دوزنده جامه که شامل بریدن و دوختن و آسترکردن جامه کعبه در سال 1362 ه./ 1942 م. میشد؟؟؟؟
2- نظر به اینکه اینجانب خصوصیت ویژهای را در بندهای این قرارداد ملاحظه کردم، بنابراین از ترجمه آن خودداری نمودم، «مترجم».
1- جنیه مصری معادل یک لیره استرلینگ انگلیسی در آن دوران به شمار میآمده است، «مترجم».
2- ابراهیم رفعت پاشا، مرآة الحرمین، ج 1، ص 297
3- ابراهیم رفعت پاشا، مرآة الحرمین، ج 1، ص 6
4- ابراهیم رفعت پاشا، مرآة الحرمین، ج 1، ص 297
1- بتنونی، الرحلة الحجازیه، صص 137 و 138
2- ابراهیم رفعت پاشا، مرآة الحرمین، ج 1، ص 297