ص: 119
و دور شدن از اهل و عیال خویش و نداشتن منزل
(1) و مأوا، در مدینه، در پناه پیامبرخدا صلی الله علیه و آله زندگی میکردند.
در برخی از تفاسیر
(2) نقل شده است که فقرای مهاجر، شامل همه فقیران مهاجر (از قریش و دیگر فقرای مهاجر) بودند.
در قرآن کریم
(3) از آنان به عنوان فقرای مهاجری که در راه خدا فرو ماندهاند، یاد شده است.
راویان
(4) شمار اصحاب صفه را گونهگون گفتهاند؛ گروهی آنان را ده نفر، دستهای سی نفر و حتی نود و دو نفر، نود و سه نفر تا چهار صد نفر نیز ذکر کردهاند. شاید به جهت کم و زیاد شدنشان، عدد ثابتی نداشتهاند.
(5) برخی نیز آمار ایشان را چهل تن ذکر کردهاند. ظاهراً نوسان در تعداد آنها، به جهت اختلاف ایام و احوال بوده است و به نظر میرسد از اول تا آخر، مجموع افرادی که در صفه زیستهاند، بیش از چهار صد نفر بوده است.
(6) از افراد معروف اصحاب صفه، سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، بلال و حذیفه، خباببن ارت، حنظلةبن ابی عامر، ابو عبیده عامر بن عبداللَّهبن الجراح، سعدبن ابی وقاص، ابو لبابه انصاری و ... را میتوان نام برد.
(7)پیامبر صلی الله علیه و آله و اصحاب صفه:
پیامبر صلی الله علیه و آله مددکار اصحاب بود و در مشکلات و غم، همراهیشان میکرد. پیوسته به آنها سر میزد و مورد تفقّدشان قرار میداد و گاهی خود برای آنان طعام میبردند و بعضاً با آنها همنشین میشدند و غذا میخوردند.
(8) به هنگام شب آنها را دعوت میکردند و بین سایر اصحاب خویش برای نگهداری تقسیم میکردند.
(9) بنا به نقلی، صحابی معروف سعدبن عباده در هر شب از هشتاد نفر میزبانی میکرد.
(10) برخی از آنها نیز، شب میهمان پیامبر صلی الله علیه و آله میشدند.
(11) پیامبر صلی الله علیه و آله آنها را اضیاف اسلام (میهمانان اسلام) لقب دادند.
(12)ابوذر میگوید: من از اصحاب صفه بودم، وقتی شب میشد، در کنار خانه پیامبر صلی الله علیه و آله حاضر میشدیم و پیامبر به میزبانی هریک از اصحاب صفه امر میکردند تا اینکه بیش از
1- کشاف، ج 1، ص 318؛ مجمعالبیان، ج 2، ص 202
2- جامع البیان، ج 2، ص 132
3- بقره: 273
4- فرهنگ فرق اسلامی، ص 62
5- تاریخ تصوّف در اسلام، ص 38
6- تاریخ تصوف در اسلام، ص 38
7- برای آگاهی بیشتر به حلیةالاولیاء و دیگر کتب در این مورد مراجعه شود.
8- تفسیر قمی، ج 1، ص 230؛ دائرة المعارف الشیعیة العامه، ص 541
9- طبقات الکبری، ج 1، ص 196
10- حلیة الاولیاء، ج 1، ص 341
11- همان.
12- حلیة الاولیاء، ج 1، ص 339
ص: 120
10 نفر باقی نمیماند، که آنها را شخصاً پذیرایی میکردند و در موقع استراحت، میفرمودند که در مسجد بخوابید.
(1)پیامبر صلی الله علیه و آله مددکار اصحاب بود و در مشکلات و غم، آنان را همراهی میکرد. پیوسته به ایشان سر میزد و مورد تفقّدشان قرار میداد و گاهی خود برای آنان طعام میبردند و بعضاً با آنها همنشین میشدند و غذا میخوردند.
فقر و تنگدستی اصحاب صفه:
شدّت تنگدستی در میان اصحاب صفه به حدّی بود که در برخی
(2) آیات، از آنان با عنوان «فقرا» یاد شده است. هیچگاه دو نوع لباس و طعام برای اهل صفه فراهم نبود.
(3)جیرهای بیش از یک چارک خرما در روز نداشتند
(4) و با آن رفع گرسنگی میکردند.
بیشتر آنها برهنه بودند و خودشان را در ریگ پنهان میکردند و چون وقت نماز میشد، آن گروه که لباس داشتند، نماز میخواندند و بعد به گروه دیگری برای اقامه نماز میدادند.
(5)ابو هریره میگوید: من هفتاد نفر از اهل صفه را دیدم که در لباس واحد نماز میخواندند. در روایتی دیگر نیز از او اینگونه نقل شده است: من 30 نفر از اصحاب صفه را دیدم که بدون ردا (هیچگونه پوششی) پشت سر پیامبر صلی الله علیه و آله نماز میخواندند.
(6)ترغیب در دادن صدقات به آن دسته از نیازمندان، که در راه خدا در تنگنا قرار گرفتهاند و برای تأمین هزینه زندگیشان از مسافرت در روی زمین ناتوانند، در آیه 273، بقره لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی اْلأَرْضِ ... و آیه 8، سوره حشر مطرح است و انفاق کردن به آنها به عنوان عمل خیری که خداوند از آن آگاه است، در این آیه آمده است.
این آیه دلالت دارد که اهل صفه سزاوارترین مردم برای گرفتن صدقه هستند.
(7) وقتی به پیامبر صلی الله علیه و آله تحفهای آورده میشد، میپرسیدند: صدقه است یا هدیه؟ اگر در پاسخ میگفتند صدقه است. آن را به اهل صفه میدادند و اگر میگفتند هدیه است میپذیرفتند
1- تفسیر قرطبی، ج 3، ص 220
2- بقره: 273؛ حشر: 8
3- حلیه الاولیاء، ج 1، ص 340
4- با من به خانه خدا بیایید، خلیلی عراقی، محمد رضا، صص 202 و 203
5- کشف الأسرار و عدُة الأبرار، ج 7، ص 474
6- طبقات الکبری، ج 1، ص 296
7- تفسیر کاشف، ج 1، ص 427
ص: 121
و آن را میان اصحاب صفه تقسیم میکردند.
(1)در حدیثی نقل شده است که وقتی امام حسین علیه السلام به دنیا آمدند. حضرت فاطمه علیها السلام به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کردند از طرف او قربانی کنیم، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: به جای ذبح قربانی، سر او را بتراش و به مقدار وزن موی سرش، نقرهای را به اوفاض (اهل صفه) و مساکین صدقه بده.
در بعضی روایات آمده است: پیامبر صلی الله علیه و آله در ازای در خواست حضرت فاطمه علیها السلام که خادمی برای کمک کردن در کارهای منزل برای او تعیین کند، تسبیحات معروف فاطمه زهرا علیها السلام را به ایشان آموختند.
(2) در برخی نقلها
(3) نیز آمده است که پیامبر صلی الله علیه و آله در مقابل این در خواست، فرمودند: «به خدا سوگند چنین کاری را نمیکنم در حالی که اهل صفه از شدّت گرسنگی، شکمهایشان در هم فرو رفته و خالی باشد.»
در کشف الأسرار نقل شده است که روزی پیامبر صلی الله علیه و آله طعام حاضری را در پیش داشت و این سوگند را در مورد بعضی اهلبیت خویش فرمودند.
(4)شمهای از اوصاف و فضایل اصحاب صفه:
در قرآن برای اهل صفه اوصافی ذکر کرده و به بعضی از آنها تصریح کرده است؛ مانند:
1. محصور بودن (بازماندن
(5) از تأمین معاش) در راه خدا؛ لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی اْلأَرْضِ ....
2. تعفّف و پنهان داشتن
(6) فقر خویش از دیگران؛ ... یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ ....
3. ظهور علامت فقر از وضع و احوالشان؛ ... تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ ....
4. در خواست نکردن چیزی از مردم با اصرار؛ ... لا یَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً ...
(7).
5. ترس
(8) از خدا و روزجزاء؛ وَ أَنْذِرْ بِهِالَّذِینَ یَخافُونَ أَنْیُحْشَرُوا إِلی رَبِّهِمْ ....
6. نداشتن یار و شفیعی جز خدا؛ ... لَیْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِیٌّ وَ لا شَفِیعٌ ....
7. دعا و عبادت خداوند در بامدادان و شامگاهان؛ وَ لا تَطْرُدِ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ
1- طبقات الکبری، ج 1، ص 296
2- طبقات الکبری، ج 8، ص 21
3- تاریخ الاسلام، ابراهیمحسن، حسن، ج 1، صص 153 و 154
4- کشف الأسرار و عدةالأبرار، ج 7، ص 474
5- تفسیر نمونه، ج 2، ص 356
6- کشف الأسرار و عدة الأبرار، ج 1، ص 744
7- بقره: 273
8- کشف الأسرار و عدّةالأبرار، ج 3، ص 369
ص: 122
بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ ....
8. جلب رضای پروردگار؛ ... یُرِیدُونَ وَجْهَهُ ... آیات 51 تا 52 انعام، برخی از این اوصاف در آیه 28 کهف نیز آمده است.
9. مهاجر بودن و رانده شدن از خانهها و اموال خویش؛ لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرِینَ الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أَمْوالِهِمْ ....
10. طلب کنندگان فضل و خشنودی پروردگار؛ ... یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْواناً ....
11. یاری کنندگان خدا ورسول؛ ... وَ یَنْصُرُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ....
12. راستگویی؛ ... أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ.
(1)از اوصاف اصحاب صفه در احادیث و تفاسیر
(2) نیز آمده است؛ مانند:
جهاد در راه خدا، زودتر از دیگران سلاح بر گرفتن، شرکت در تمامی غزوات به همراه پیامبر صلی الله علیه و آله، آموزش قرآن و طلب علم، زهد و بیاعتنایی به دنیا، ایثار، صبر، قناعت، عبادت در مسجد تا دیر هنگام، ملازم بودن با پیامبر صلی الله علیه و آله، سرشار بودن وجودشان از عشق به پیامبر صلی الله علیه و آله، خویشتن را محتاج حق دانستن در همه حال، توانگر شدن با الطاف حق و بی نیاز شدن از مردم ...
در روایتی
(3) از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده است که روزی آن حضرت تنگدستی و زندگی سخت و تلاش اصحاب صفه را دید و به آنها دلخوشی داده، فرمودند: «بشارت باد بر شما (وعدههای الهی)، هرکس از امّتم، مرا ملاقات کند بر آن اوصافی که شما برخوردار
1- حشر: 8
2- به کشف الأسرار و عدّة الأبرار، ج 1، صص 744 و 745؛ کشاف، ج 1، ص 318؛ تفسیر مجمع البیان، ج 2، ص 202؛ تفسیر کبیر، (فخر رازی)، ج 7، صص 85- 84)؛ تفسیر قرطبی، ج 3، صص 220 و 221، زبدة البیان، محقق اردبیلی، ص 263؛ تفسیر جدید، ج 1، سبزواری، محمد، صص 352 و 353
3- حلیة الاولیاء، ج 1، صص 347- 337 و به دیگر منابع مراجعه شود.
ص: 123
از آن هستید و راضی به آنچه باشد که به او داده شده است، او از رفقای من خواهد بود.
در روایت دیگری نیز از آن حضرت آمده است: اولین کسانی که داخل بهشت خواهند شد، فقرای مهاجرین از مدینه میباشند.
(1)در برخی کتب
(2) نیز، ویژگیهای دیگری برای اصحاب صفّه ذکر شده است.
جهاد در راه خدا، زودتر از دیگران سلاح بر گرفتن، شرکت در تمامی غزوات به همراه پیامبر صلی الله علیه و آله، آموزش قرآن و طلب علم، زهد و بیاعتنایی به دنیا، ایثار، صبر، قناعت.
اصحاب صفه در قرآن (شأن نزول)
در کتب تفاسیر، آیاتی در شأن نزول اصحاب صفه آمده است:
لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی اْلأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ لا یَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ.
(3)« (انفاق شما) برای نیاز مندانی است که در راه خدا فرو ماندهاند و (به جهت تأمین هزینه زندگی) نمیتوانند سفر کنند. از شدّت خویشتنداری، فرد بیاطّلاع آنان را توانگر میپندارد، آنها را از سیمایشان میشناسی و هرگز با اصرار چیزی را از مردم نمیخواهند. هرچیز خوبی را (به آنها) انفاق کنید، خداوند از آن آگاه است.»
در بیشتر منابع آمده است که مراد از فقرا در این آیه، اصحاب صفه هستند و به جهت فقرشان، آیه در ترغیب دادن صدقات به آنها نازل شده است. همچنانکه آیه 8 سوره حشر نیز در این باره (اختصاص غنایم و مانند آن نخست به فقرای مهاجرین) نازل شده است:
لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرِینَ الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أَمْوالِهِمْ یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً وَ یَنْصُرُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ* وَ الَّذِینَ تَبَوَّؤُا
1- حلیة الاولیاء، ج 1، ص 347
2- حلیة الاولیاء، اصفهانی، ابونعیم، مج 1 ص-/ 337 347، تاریخ اهل الصفه، السلمی، عبدالرحمن، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج 1 ص 744- 746؛ کشف المحجوب، جوهری، ص 97- 99
3- بقره: 273
ص: 124
الدَّارَ وَ اْلإِیمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَیْهِمْ وَ لا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.
(1)«این اموال برای فقیران مهاجری است که از دیار و اموال خویش رانده شدند، در حالیکه خواستار فضل الهی و خشنودی او میباشند و خدا و رسولش را یاری میکنند و آنها راستگویانند و برای کسانی است که در این سرا (سرزمین مدینه) و در سرای ایمان، پیش از مهاجران سکنی گزیدند و کسانی را که به سویشان هجرت کنند دوست میدارند و در دل خود نیازی به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمیکنند و آنها را بر خود مقدم میدارند، هرچند خودشان نیازمند باشند و کسانی که از بخل و حرص نفس باز داشته شدهاند رستگارانند.»
در شأن نزول آیه: وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ ... آمده است که روزی پیامبر صلی الله علیه و آله فردی از اصحاب صفه را به شخصی از انصار، برای میزبانی سپردند، آن شخص نیز او را به خانه خویش، پیش اهل و عیالش برد و از همسرش پرسید: چیزی در خانه داریم؟ او گفت: به غیر از غذای فرزندانمان، چیزی نداریم. شوهر گفت: وقتی آنها را خواباندی، چراغ را روشن کن و طعام آنها را برای میهمانمان بیاور. شخص انصاری این چنین میزبانی کرد، وقتی فردای آن روز پیش پیامبر صلی الله علیه و آله رفت. حضرت صلی الله علیه و آله فرمودند: این کار شما دو نفر، اهل آسمان را به شگفتی و تعجب انداخت و آنگاه آیه: وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ ... نازل گردید.
وَ أَنْذِرْ بِهِ الَّذِینَ یَخافُونَ أَنْ یُحْشَرُوا إِلی رَبِّهِمْ لَیْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِیٌّ وَ لا شَفِیعٌ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ* وَ لا تَطْرُدِ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ ما عَلَیْکَ مِنْ حِسابِهِمْ مِنْ شَیْءٍ وَ ما مِنْ حِسابِکَ عَلَیْهِمْ مِنْ شَیْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَکُونَ مِنَ الظَّالِمِینَ.
(2)«و به و سیله این (قرآن)، کسانی را که بیم دارند به سوی پروردگارشان محشور شوند، بیم ده، (چرا) که غیر خدا برای آنان یار و شفیعی نیست، شاید که پرهیزگار شوند و کسانی را که بامدادان و شامگاهان پروردگار خود را
1- حشر: 8- 6
2- انعام: 51 و 52
ص: 125
میخوانند و خشنودی او را طلب میکنند، مران. نه چیزی از حساب آنها بر توست و نه چیزی از حساب تو بر آنها. پس اگر آنها را طرد کنی از ستمکاران خواهی بود.»
در برخی تفاسیر
(1) در شأن نزول این آیات آمده است: پیامبر صلی الله علیه و آله به جهت انس و الفتی که با اصحاب صفه داشتند، اغنیا و مترفین، به شرطی حاضر بودند پیش پیامبر صلی الله علیه و آله بیایند و مصاحبش باشند که آن حضرت این اصحاب را از نزد خویش دور کنند. روزی یکی از آنها، که از انصار بود، در فاصله دوری از پیامبر صلی الله علیه و آله نشست، حضرت فرمودند:
جلوتر بیاید، ولی او اعتنایی نکرد. در این حال پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: شاید میترسی فقر این صحابی به تو برسد. او گفت: این فقرا را از پیش خود دور کن تا کنارت بنشینیم! در این هنگام آیات 51 و 52 سوره انعام نازل گردید و خداوند پیامبر صلی الله علیه و آله را به خاطر آنها سرزنش کرد.
در مورد آیه 28 سوره کهف، نیز شأن نزول مشابهی در مورد بعضی اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله (سلمان، بلال، ابوذر و دیگر مسلمانان فقیر) نازل شده است، ولی تصریح به اصحاب صفّه بودن آنها در تفاسیر و دیگر منابع و شأن نزول نشده است.
وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِی اْلأَرْضِ وَ لکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما یَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ ....
(2)«و اگر خداوند روزی را برای بندگانش وسعت بخشد، مسلّماً در زمین عصیان میکنند. از این رو، به مقداری که میخواهد (و مصلحت میداند) فرو میفرستد، به راستی که او نسبت به بندگانش آگاه و بیناست.»
در بیشتر منابع،
(3) شأن نزولی برای آیه 27 شوری در مورد اصحاب صفه آمده است که به جهت تنگدستی و ضیق مادی و فشار امور معیشتی بر آنها و سختی تحمّل آن، آرزوی وسعت و گشایش رزق و روزی را داشتند که این آیه نازل گردید و خداوند مفاسد و تبعات سوء آن را به بندگانش گوشزد کرد. در برخی منابع
(4) برای آیه 3 سوره نور، به نقل از برخی، شأن نزولی برای اصحاب صفه ذکر شده است. در مدینه، زنان زانیه و نابکاری زندگی میکردند که برخوردار از مسکن و دیگر امکانات معیشتی بودند،
1- تفسیر قمی، ج 1، صص 230 و 231؛ مجمعالبیان، ج 4، صص 62 و 63
2- شوری: 27
3- اسباب النزول، واحدی، ص 315؛ تفسیر مبهمات القرآن؛ بلنسی، ج 2، ص 466؛ جامعالبیان، مجلد 13 و 25، ص 40؛ کشف الأسرار و عدّة الأبرار، ج 9، ص 27
4- معانی القرآن، فرّاء، ج 2، ص 245؛ تفسیر قرطبی، ج 12، ص 113
ص: 126
اصحاب صفه به جهت بهرهمند شدن از امکانات مادی آنها، پیشنهاد ازدواج به این زنان فاجره را دادند و قصد ازدواج با آنها را داشتند که آیه زیر نازل گردید:
روزی پیامبر صلی الله علیه و آله فردی از اصحاب صفه را به شخصی از انصار، برای میزبانی سپردند، آن شخص نیز او را به خانه خویش، پیش اهل و عیالش برد و از همسرش پرسید: چیزی در خانه داریم؟ او گفت: به غیر از غذای فرزندانمان، چیزی نداریم. شوهر گفت: وقتی آنها را خواباندی، چراغ را روشن کن و طعام آنها را برای میهمانمان بیاور.
الزَّانِی لا یَنْکِحُ إِلَّا زانِیَةً أَوْ مُشْرِکَةً وَ الزَّانِیَةُ لا یَنْکِحُها إِلَّا زانٍ أَوْ مُشْرِکٌ وَحُرِّمَ ذلِکَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ.
«مرد زناکار جز با زن زناکار یا مشرک از دواج نمیکند و زن زناکار را نیز جز مرد زناکار یا مشرک کسی (از شما) حق از دواج با او را ندارد (چراکه) ازدواج با زنان نابکار و فاجره برای مؤمنان حرام شده است.»
*** پینوشتها: