نوع مقاله : اسرار و معارف حج
نویسنده
دکترای روانشناسی و عضو هیئت علمی پژوهشکدة حج و زیارتm
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
حج یکی از بزرگترین و پر رمز و رازترین عبادات الهی برای مسلمانان است. مناسک حج از احرام گرفته تا طواف و نماز طواف و مواقف و اعمال آنها، همگی مشحون از حکمتها و اسراری است که به حج معنا میدهند و بر ارزشمندی آن میافزایند. توجه ویژة قرآن کریم به حج در زمینههایی همچون توصیه به حج (حج : 27)، بیان حکمت حج (حج : 28)، احکام حج، امنیت حرم و... همگی بر جایگاه ویژة حج در میان آموزههای اسلامی دلالت دارد. حج سراسر یاد خدا و اظهار عبودیت به درگاه اوست. حج، حرکت در مسیر الهی و قرار گرفتن زیر باران رحمت الهی است. حج دستاوردهای بزرگی برای مسلمانان و جامعة اسلامی دارد. آنچه در این نوشتار مورد توجه است، دستاوردهای معنوی آن است؛ یعنی آن دسته از آثار و نتایج حج که به نورانیت قلب، سعادت ابدی، و ارتباط انسان با پروردگارش مربوط میشود. این دستاوردها را میتوان در موارد زیر برشمرد:
1. احساس نزدیکی با خدا و میل به ارتباط با او؛
2. احساس پاکی و طهارت درونی؛
3. کمارزش شدن دنیا و مواهب دنیوی برای انسان؛
4. اهمیت یافتن بُعد معنوی و سرای آخرت برای انسان؛
5. مراقبت از نفس در برابر امیال نفسانی؛
6. افزایش میل به عبادت و اعمال نیک.
اما میدانیم که کسب این کمالات و فضایل، صرفاً برای برخورداری از آنها در طول چند روز برگزاری مراسم حج نیست، بلکه هدف خداوند، از تشریع حج با آن اعمال خاص، تربیت انسانهاست تا در طول عمر، از آن دستاوردهای بزرگ بهرهمند باشند
و با سعادت ابدی قرین گردند (ر.ک. شیخ صدوق، 1385ق، ج2، ص404).
در حدیثی از امام صادق7 میخوانیم:
«وَ اسْتَقِمْ عَلَى شُرُوطِ حَجِّکَ وَ وَفَاءِ عَهْدِکَ الَّذِی عَاهَدْتَ رَبَّکَ وَ أَوْجَبْتَهُ لَهُ إِلَى یَوْمَ الْقِیَامَةِ» (جعفر بن محمد8 ، 1400ق، ص49).
«[و چون اعمالت به پایان رسید] بر شرطهایی که در حج با خدا بستهای و بر وفای به عهدی که با پروردگارت داری و بر خود واجب کردهای، تا روز قیامت استقامت کن.»
در اینجا این سؤال مطرح میشود که برای تحقق این هدف، حاجی پس از پایان مناسک حج و بازگشت از این سفرِ سراسر نور و معنویت، چگونه این آثار و نتایج عظیم را در طول زندگی، در خود حفظ کند. او چگونه در تعمیق دستاوردهای پراهمیت حج برای سعادت معنوی خود تلاش کند. به یقین، افراد با بازگشت به رفتارها و تعاملات پیشین خود، نمیتوانند از نتایج عظیم حج به صورت طولانیمدت بهرهمند شوند. بنابراین، ضروری است که شیوهای جدید در زندگی به کار گیرند و گونهای جدید از رفتار برگزینند تا به این هدف دست یابند.
در این مقاله به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت و اقدامات و راهکارهای حفظ و تعمیق دستاوردهای معنوی عمل حج را که ضروری است زائر آنها را به کار گیرد، بررسی میکنیم. این راهکارها را میتوان در دو دستة کلی جای داد:
* راهکارهای فکری، * راهکارهای عملی.
الف) راهکارهای فکری و شناختی
اندیشیدن از اهداف اصلی آموزش دین، اعتقادات و رفتارهای دینی است. در آیات و روایات زیادی به تبیین جایگاه خرد و خردورزی در دینداری پرداخته شده است. اسلام دینی عقلانی است و همواره پیروان و حتی مخالفان خود را به تفکر و اندیشه دعوت کرده است. یکی از عوامل اساسی و مهم در تعمیق ایمان دینی، تفکر و اندیشة صحیح در مسائل اعتقادی، اخلاقی و احکام است (جوانبخت و دیگران، 1397ش، ص228).
فیض کاشانی دربارة اهمیت فکر و اندیشه میگوید:
«هنگامیکه علم در قلب آید، در آن تغییر ایجاد میکند و تغییر آن، موجب تغییر [رفتار] اعضا و جوارح میشود. پس عمل، تابع حال است و حال، تابع علم و علم، تابع فکر است. بنابراین، فکر اصل و کلید خیرات است.» (فیض کاشانی، 1379ش، ج8 ، ص242).
از سوی دیگر میدانیم که باورها و رفتارهای دینی، نیازمند حفظ و تحکیماند و بدون تلاش در این زمینه، به تدریج باورهای آدمی رو به ضعف میگذارند و به دنبال آن، رفتارهای دینی نیز دچار خلل میشوند.
حج، از جمله رفتارهای دینی است و تفکر، یکی از مهمترین راههای حفظ دستاوردهای معنوی آن به شمار میرود. فکر کردن دربارة امور مختلف میتواند در این زمینه نقش ایفا کند که در ادامه به آنها میپردازیم:
1. تفکر دربارة جایگاه انسان در عالم هستی
این مورد هرچند با حج و حفظ دستاوردهای آن ارتباط مستقیم ندارد، بدون شک نقش زیادی در این زمینه ایفا میکند. توضیح آنکه انسان از آفریدههای خاص خداوند است و در میان مخلوقات الهی، جایگاهی ویژه دارد و ازاینرو، مورد سجدة فرشتگان قرار گرفته است (حجر: 30)، خداوند انسان را به عنوان جانشین خود بر روی زمین آفرید (بقره : 30) و به او کرامت ذاتی عطا کرد (اسراء : 70)، اما انسان میتواند با رفتارهای اختیاری خود، از کرامت اکتسابی نیز بهرهمند گردد. انسان از قوة تعقل برخوردار است؛ قوهای که به او قدرت درک مطالب عمیق میدهد و امکان رشد و تکامل وجود را در اختیار او میگذارد (بقره : 269). جایگاه انسان بسیار فراتر از حیوانات است؛ زیرا حیوانات صرفاً به خورد و خوراک خود میاندیشند و چیزی فراتر از آن برایشان مطرح نیست، ولی انسان برای هدفی والاتر از لذتهای مادی خلق شده و جهتگیری امیال او به سوی بینهایت است (مصباح یزدی، 1384ش، ص98) و خداوند، توانمندی و امکانات بسیاری در اختیار او قرار داده است؛ بهگونهای که میتواند با بندگی و عبادت خدا به قرب و رضوان الهی که بالاترین درجة کمال است، دست یابد (تحریم : 11 ؛ فجر : 30 ـ 27).
تفکر و مطالعه در این امور و آگاهی از آنها، در کنار آگاهی از ارزش و جایگاه حج در وصول آدمی به کمال معنوی و سعادت ابدی، آدمی را به حرکت وامیدارد. فردی که به جایگاه و نقش خود در هستی آگاه است و نیز با انجامدادن مناسک حج،
به اهمیت آن در سوق دادن انسان به سوی کمال واقعی آگاه شده، تلاش میکند آثار و دستاوردهای آن را برای خود حفظ کند و از زایل شدن آنها جلوگیری نماید. بلکه کوشش خواهد کرد آثار مزبور را توسعه دهد و بر غنای آنها بیفزاید.
2. تفکر درباره دستاوردهای عظیم عمل حج
حج، یکی از عبادات بزرگ و پرفضیلت در اسلام است که با اجر و ثواب بیحدی که برای آن شمرده شده، میتواند سعادت ابدی حاجی را تأمین کند. در حدیثی از امام صادق7 میخوانیم:
«إِنَّ الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ حِینَ یَخْرُجُ مِنْ بَیْتِهِ حَاجّاً لَا یَخْطُو خُطْوَةً وَ لَا تَخْطُو بِهِ
رَاحِلَتُهُ إِلَّا کَتَبَالله لَهُ بِهَا حَسَنَةً وَ مَحَا عَنْهُ سَیِّئَةً وَ رَفَعَ لَهُ بِهَا دَرَجَةً فَإِذَا
وَقَفَ بِعَرَفَاتٍ فَلَوْ کَانَتْ لَهُ ذُنُوبٌ عَدَدَ الثَّرَى رَجَعَ کَمَا وَلَدَتْهُ أُمُّهُ فَقَالَ لَهُ
اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ...» (مجلسی، 1403ق، ج96، ص315).
«هنگامی که بندة مؤمن برای انجامدادن عمل حج از خانهاش خارج میشود، به ازای هر قدمی که خودش برمیدارد و به ازای هر قدمی که مرکبش برمیدارد، خداوند حسنهای برای او مینویسد و گناهی از او پاک میکند و او را درجهای بالاتر میبرد. پس آنگاه که در عرفات وقوف میکند، حتی اگر گناهان او به تعداد [ذات] خاکها باشد، آنگونه که از مادرش متولد شده بود، باز میگردد. پس خداوند به او میفرماید: عمل خود را از نو آغاز کن.»
هریک از مناسک حج، اسرار و حکمتهای بسیار پرمغزی دارد (برای مثال، ر.ک: به: ضیاءآبادی، 1392ش، ص167 به بعد) که زائر سالک بیت اللهالحرام با گذشتن از خود و خواهشهای نفسانی و تقرب به ذات اقدس خداوند، میتواند به آنها دست یابد. مناسک حج همچنین میتواند بر اخلاق و شیوه زندگی حاجیان تأثیر بگذارد و آنان را به برخورداری از مکارم اخلاق موفق گرداند (ر.ک: حیدری، 1396ش).
همچنین توجه به اینکه حاجی بر خداوند وارد میشود (کلینی، 1407، ج4، ص263)، میهمان او (شیخ صدوق، 1376ش، ص467)، و در ضمان خداوند است (کلینی، 1407ق، ج4، ص256 ـ 255)، اهمیت این عمل را در چشم زائر افزون میگرداند.
تفکر دربارة این امور و توجه به آنها پس از بازگشت از سفر حج، از راههای مهم در افزایش انگیزة افراد برای حفظ دستاوردهای عمل حج است. کسیکه مزة حج و پاکی روح و تزکیه جان از آلودگیهای معنوی را چشیده است، با اندیشه و تأمل دربارة آن، به حفظ و گسترش دستاوردهای آن برانگیخته میشود.
3. توجه به احترام و موقعیت اجتماعی به دست آمده به سبب عمل حج
یکی از مفاهیم مهم در اسلام، عزت نفس است که از آن، در روانشناسی به «حرمت خود»[Self-esteem] تعبیر میکنند. بسیاری از نظریهپردازان شخصیت، از «حرمت خود» به عنوان نیاز اساسی انسان و آنچه پیوسته برای دستیابی به آن تلاش میکند، یاد کردهاند. راجرز [Rogers, C]و مزلو [Maslow, A] اهمیت فوقالعاده برای این نیاز قائل شده و معتقدند که هدف اصلی، رسیدن به خودشکوفایی و حرمت نفس مثبت است و برای رسیدن به آن باید از تمام تواناییها و ظرفیتهای خود بهره گرفت. برآورده شدن نیاز به احترام، به ما امکان میدهد احساس بهتری داشته باشیم. همچنین به ما فرصت میدهد تا بهتر زندگی کنیم و با چالشهای زندگی بهتر روبهرو شویم و از فرصتهای مطلوب، بهره بیشتری ببریم. زمانیکه نیاز به احترام ارضا شود، انسان احساس خوشایندی از اعتماد به نفس و خودارزشمندی، توانایی، قابلیت، لیاقت و کفایت پیدا میکند (سالاریفر و دیگران، 1393ش، صص115ـ 114).
در جامعهشناسی از احترام و عزت نفس به «موقعیت اجتماعی» تعبیر میشود. موقعیت اجتماعی، مقام و موضعی است که یک فرد در یک جامعه و در زمانی معیّن اشغال میکند (بیرو، 1366، ص371). موقعیت اجتماعی یکی از موضوعات و محورهای مورد توجه در ارزیابی پایگاه اجتماعی است و عبارت است از جایگاه و مقام فرد در سلسلهمراتب کیفی کلّ جامعه به استناد مجموع ارزیابیها از هر یک از پایگاههایی که احراز کرده و پاداشهایی که از هر یک از آنها عایدش شده است (کوزر، 1373ش، ص45). احراز موقعیت یا رتبه خاص اجتماعی، احرازکننده را از دریافت پاداش و حیثیت خاص اجتماعی برخوردار میسازد (ادیبی، 1354ش، ص3).
برخورداری از عزت نفس و پایگاه اجتماعی بالا، یکی از نعمتهایی است که خداوند به بندگان خود عطا میفرماید. خداوند بلندآوازه ساختن پیامبرخدا9 را به عنوان یکی از نعمتهایش به آن حضرت برمیشمارد (الشرح : 4). در جامعه دینی، احترام و عزت نفس از سوی خداوند به افراد داده میشود (نساء : 139؛ یونس : 65). در همین رابطه در دعای کمیل میخوانیم:
«وَ کَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِیلٍ لَسْتُ أَهْلًا لَهُ نَشَرْتَهُ» (طوسی، 1411ق، ج2، ص845).
«[خدایا،] چه بسیار ثنا و تمجیدی که من شایسته آن نبودم و تو آن را [درباره من] منتشر کردی.»
راه بهرهمندی از احترام و عزت نفس در جامعه، برخوردار شدن از ایمان و تقوای الهی است (مریم، 96 ؛ منافقون، 8). هر قدر ایمان و عمل صالح انسان بیشتر باشد، احترام و عزت نفس بیشتری خواهد داشت. حجاج خانه خدا نیز به دلیل توفیق ادای فریضه حج و احساس دیگران نسبت به پایبندی آنان به موازین شرعی، در جامعه و نزد دیگران، جایگاه ویژهای دارند.
در اینجا میتوان نتیجه گرفت یکی از راههای مناسب برای حفظ آثار و نتایج عمل حج، توجه مداوم به عزت و آبرویی است که خداوند نصیب حاجی کرده و او را مورد احترام مؤمنان قرار داده است. حاجی میداند که پیشفرض افراد در احترام به او، پرهیزگاری و تقوایی است که احساس میکنند در او وجود دارد، و اگر در واقع نیز چنین نباشد، احترامی که به او گذاشته میشود و موقعیت اجتماعیای که از آن برخوردار است، سزاوار او نیست. به تعبیر دیگر، لزوم هماهنگی و تناسب بین «خودپنداره» [self-consept]
و «خودآرمانی» [ideal-self] و نزدیک بودن آنها به یکدیگر (بشیری و حیدری، 1396ش، ص533)، حاجی را به سمت حفظ دستاوردهای معنوی حج سوق میدهد تا شایستة عزت
و احترامی باشد که در جامعه از آن برخوردار است.
4. یادآوری فضای معنوی حج
یکی از روشهای حفظ مطالب در ذهن و یادآوری آنها، مجسم کردن مکان یادگیری آنهاست. در این روش، فرد ابتدا موقعیت یا مکان یادگیری را فرا میگیرد
و سپس مطلب مورد نظر را؛ آنگاه به هنگام یادآوری، خود را در مکان مزبور تصور میکند و به دلیل ارتباطی که بین مکان و مطلب مورد نظر برقرار شده است، یادآوری مطلب رخ میدهد (سیف، 1377، ص306).
این تکنیک را درباره حج نیز میتوان به کار برد. بخشی از دستاورد معنوی حج، حال و هوای معنویای است که زائر بیتالله الحرام در آن قرار گرفته و تجربه کرده است. در آن حال و هوا، او خود را در فضایی بسیار نورانی و پرمعنویت و نزدیک به خداوند میدیده است؛ بهگونهای که احساس میکرده که خداوند صدای او را میشنود و پاسخ میگوید. او میتوانسته به راحتی با خدا صحبت کند و درد دلهای خود را با او در میان بگذارد. این حال و فضا، لذتبخشترین موقعیتی است که هر فردی میتواند آن را تجربه کند.
پس از سفر حج، یکی از راهکارهای حفظ دستاوردهای حج، تجسم و به خاطر آوردن فضای مسجدالحرام و مسجدالنبی و سایر اماکن مقدس و متبرک سرزمین وحی است. در آن فضا فرد خود را در جوار رحمت الهی میدیده، دنیا و همه زیباییهایش برای او کمارزش جلوه میکرده، و دغدغههای مادی را از یاد میبرده است. یادآوری آن فضا و قرار دادن خود در آن فضای معنوی، احساس معنوی پیشین را به آدمی بازمیگرداند، دنیا را در نظر او کوچک میسازد و رغبت او را به انجام دادن رفتارهای نیک افزایش میدهد. بدین ترتیب، تجسم اماکن مقدس مکه و مدینه، راهی مناسب برای حفظ آثار مثبتی است که فرد از حج به دست آورده است.
5. توجه به قول و قرارها با خدا
یکی از صفات نیک مؤمنان این است که بر سر قرار خود با دیگران هستند و عهد و پیمان خود را فراموش نمیکنند. این مطلب در منابع اسلامی مورد سفارش اکید قرار گرفته است. رسول خدا9 در سفارشهای خود به امام علی7 فرمود:
«یَا عَلِیُّ مِنْ صِفَاتِ الْمُؤْمِنِ أَنْ یَکُونَ جَوَّالَ الْفِکْرِ ـ إِلَى أَنْ قَالَ ـ وَ إِذَا وَعَدَ وَفَى».
«یا علی، از صفات مؤمن این است که فکر او جوّال است (تا آنجا که فرمود:)
و هنگامیکه وعده میدهد، به آن وفا میکند» (نوری، 1408ق، ج8 ، ص460).
وفای به عهد و پیمان از چنان اهمیتی برخوردار است که مطابق برخی روایات، کسی که به عهد و پیمان خود پایبند نباشد، دین ندارد (طبرسی، 1385ق، ص46).
یکی از عهد و پیمانهای آدمی، عهدی است که با خدای خود بسته است. خداوند در قرآن کریم، عهد و پیمان مزبور را گوشزد کرده و فرموده است:
(أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ * وَ أَنِ اعْبُدُونی هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ) (یس : 61 ـ60)
«آیا با شما عهد نکردم، اى فرزندان آدم، که شیطان را نپرستید که او براى شما دشمن آشکارى است، و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم این است؟! »
مراد از این عهد در این آیه، همان عهدى است که خداوند به زبان انبیا و رسولان خود به بشر ابلاغ فرمود و به آنان هشدار داد که باید از او پیروى کنند؛ مانند این پیام که فرمود: {یا بَنِی آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الجَنَّةِ} (اعراف : 27) و نیز فرمود: {وَ لا یَصُدَّنَّکُمُ الشَّیْطانُ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ} (زخرف : 62) (ر.ک: طباطبایی، 1417ق، ج17، ص102).
زائران خانه خدا نیز هنگام انجام دادن مناسک حج، با تأثیرپذیری از وضعیت معنوی حاکم بر حج، با خداوند عهد و پیمان میبندند که همواره به یاد او باشند، از دستورهای او سرپیچی نکنند و از مسیر حق منحرف نگردند. به خاطر داشتن این قول و قرارها، فراموش نکردن آنها و پایبندی به آنها، عاملی مهم در حفظ دستاوردهای معنوی حج است.
ب) راهکارهای عملی
1. مهار علایق و دلبستگیهای دنیوی
لذتخواهی یکی از ویژگیهای بارز انسان است و اصولاً هدف از همه رفتارهای انسان کسب لذت میباشد. به همین سبب قرآن کریم نهتنها وجود گرایش به لذت را در انسان انکار یا آن را محکوم نمیکند، بلکه مجموعهای از تعالیم خود را بر پایه این میل طبیعی انسان مبتنی میسازد و در روش تربیتی خود، از وجود آن بهره میبرد. در بینش قرآنی، لذتخواهی یله، رها و افسارگسیخته نیست؛ بلکه به تناسب اهداف تکاملی انسان، اولاً ماهیت آن با لذتهای گذرا و فناپذیر دنیایی، متفاوت است (لذتی ماندگار است)؛ ثانیاً انسان باید متناسب با هدف خویش، لذت ماندگار را بر لذت زودگذر ترجیح دهد (جمعی از نویسندگان، 1394ش، ص338).
از منظر قرآن کریم و نیز روایات مرتبط با آن، لذت واقعی و ماندگار برای انسان
با دستیابی به مقام رضوان و کمال فراهم میگردد و در نتیجه، افزون بر حیات مادی، مستلزم حیات فرامادی نیز هست. اسلام با نکوهش شدید دلبستگی به زندگی مقطعی مادی، آن را موجب خسران میداند و به پیروانش دستور میدهد که آخرتگرایی
و لذتخواهی واقعی را مد نظر خویش قرار دهند؛ زیرا حیات اخروی ماندگار و جاویدان است: {بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا * وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ وَ أَبْقى} (اعلی : 17ـ16). قرآن با چنین رویکردی تصریح میکند:
«آنانکه طالب دنیا باشند، ما در دنیا هر آنچه را خود بخواهیم و برای آن کس که خود میخواهیم، پیش میفرستیم. سپس جهنم را قرار دادهایم تا او را در حالی که نکوهیده و مردود شده است، بسوزاند و آنانکه آخرت را طلب نمودند و کوشش لازم را برای رسیدن به آن مبذول داشتند، در حالی که مؤمن بودند، سعیشان ارج نهاده میشود.» (اسراء : 19ـ 18).
از دید قرآن، دنیاگرایی افراطی، زمینهها و ظرفیتهای بسیاری را برای انحراف، گمراهی و محرومیت از نیل به نعمتهای مطلوب و کمال غایی فراهم میسازد و در مقابل، حرکت به سوی لذت واقعی، زمینهساز سعادت ابدی است. به فرمودة امام علی7 : «سعادتمندترین مردم، کسی است که لذت فانی را برای رسیدن به لذت ماندگار ترک کند» (آمدی، 1410ق، ص206).
افتادن در منجلاب لذایذ زودگذر همچون علاقة مفرط به مال و دیگر مشتهیات مادی و اینجهانی، شادکامیهایی را ایجاد میکند که انسان را از تکاپو برای رسیدن به کمال معنوی و تعالی روحانی بازمیدارد. در برخی روایات، برای برجستهسازی استعداد فریبندگی تعلقات مادی، دنیا به ماری تشبیه شده که ظاهرش بسی نرم و جذاب،
و باطن آن پر از سم کشنده است. این ظاهر جذاب، انسان را به تماس با او سوق میدهد؛ تماسی که هلاکت و نابودی قطعی را در پی دارد. در رویارویی با این جلوهگری فریبندة دنیا، بهرهگیری از خرد و اندیشه و توجه به زودگذر بودن لذتهای دنیوی، موجب اجتناب از نزدیک شدن به آن میگردد و آدمی را از دل بستن به آن بازمیدارد.
بدین ترتیب، میتوان اذعان داشت که از دیدگاه اسلام، دلبستگی و تعلق خاطر به دنیا و لذتهای طبیعی آن، اگر با عقلانیت، کمالجویی و تعالی معنوی انسان در تعارض باشد، مورد نکوهش است. از اینرو، در زندگی مؤمنان، مالاندوزی، ریاستطلبی، شکمپرستی، زنبارگی و... جایگاهی ندارند. در این نگاه، مطالبة نعمتها و امکانات این جهانی تنها جنبهة وسیلهای دارند و از جهت مساعدت در جهت نیل به اهداف غایی، ارزش و اعتبار مییابند (جمعی از نویسندگان، 1394ش، ص341).
نکات گفتهشده به خوبی دربارة حجاج خانة خدا قابل انطباق است؛ زیرا یکی از دستاوردهای مهم حج، کنده شدن دل انسان از دنیا و مسائل دنیوی و شوق به ارتباط با پروردگار است. اما ایام حج، معدود است و به سرعت پایان مییابد. با این حال، باید این دستاورد عظیم را حفظ کرد. مراقبت از خود در مواجهه با دنیا و مواهب دنیوی
و اجتناب از افراط در مالاندوزی، جاهطلبی و امثال آن در طول زندگی، راهکاری بسیار مهم در حفظ معنویت و نورانیتی است که در حج به دست آمده است.
2. توجه بیشتر به عبادت و راز و نیاز با خدا
عبادت، راز و نیاز با خداوند و کرنش در مقابل او، جایگاه ویژهای در اسلام دارد. آیات قرآن کریم و روایات رسیده از معصومین: مملو از سخنانی است که آدمی را به عبادت خداوند فرامیخواند. قرآن کریم هدف از خلقت آدمی را عبادت خداوند معرفی کرده (ذاریات : 56) و به انسانها دستور داده است خدا را عبادت کند تا به تقوای الهی دست یابد (بقره : 21). مطابق روایات، بهترین انسانها کسی است که به عبادت عشق بورزد، با قلب خود آن را دوست داشته باشد و با بدن خود به انجام دادن آن مبادرت ورزد (کلینی، 1407ق، ص83). خداوند اگر کسی را دوست داشته باشد، به او نعمت عبادت نیکو عطا میفرماید (لیثی واسطی، 1376ش، ص175).
در این میان، حج به عنوان یک عبادت جامع و در بر دارندة اعمال متعدد و متنوع، دارای جایگاهی ویژه است. مناسک حج، چونان کارگاه عملی در زمینة عبادت و بندگی عمل میکند و عبادت را به عنوان بخش مهمی از سبک زندگی فرد قرار میدهد (حیدری، 1396ش، ص51). همچنین حجاج بیتالله الحرام در کنار اعمال مخصوص حج از قبیل احرام، طواف، سعی و وقوف، به عباداتی که در خارج از مناسک حج نیز میتوان آنها را انجام داد، میپردازند. نماز یکی از این واجبات است که ادای آن همواره ضروری است. اهمیت دادن به نماز در زمینههایی همچون به جای آوردن نماز اول وقت، حضور قلب در نماز، نماز به جماعت، مورد تأکید منابع دینی است (ر.ک: کلینی، 1407ق، ج3، ص274 ؛ شیخ صدوق، 1385ق، ج1، ص262). همچنین حضور در مساجد برای عبادت بسیار مورد سفارش قرار گرفته است (شیخ صدوق، 1376ش، ص359). در نهایت میتوان توجه به قرآن، قرائت آن و تدبر در آن را ذکر کرد که بنا بر توصیة اهل بیت: در ایام حضور حجاج در سرزمین وحی (کلینی، 1407ق، ج2، ص612) مورد توجه قرار میگیرد و در همة ایام سال، مورد تأکید اولیای دین است (ر.ک: بحرانی، 1416، ج1، ص19؛ مجلسی، 1403ق، ج89 ، ص17).
میدانیم که دستاوردهای معنوی و عرفانی حج در سایه عبادت و راز و نیاز با خدا به دست میآید. لذا حفظ آن در طول عمر نیز در سایه تداوم عبادت و مناجات با خداوند امکانپذیر است. هرگونه بیتوجهی یا کوتاهی و تساهل در این زمینه، بهویژه دربارة عبادتهای واجب از قبیل نماز و روزه، فرد را از خداوند دور میسازد و آثار و نتایج عبادات پیشین، از جمله حج را زایل میکند.
3. التزام عملی بیشتر به دستورهای خداوند در همه ساحتهای زندگی
میدانیم که آدمی در پیشگاه قدس ربوبی، مخلوقی از مخلوقات خداوند، و بندهای بیش نیست (مریم : 93). از این رو وظیفهای جز بندگی و اطاعت از اوامر الهی ندارد و نباید در این زمینه کوتاهی کند. از سوی دیگر میدانیم که اسلام دینی همهجانبه است
و علاوه بر دستورهای عبادی، برای همه ساحتهای زندگی بشر برنامه دارد. بنابراین بندگی نیز در همه عرصههای زندگی انسان جاری و ساری است و نمیتوان عرصهای یافت که در آن، لزوم اطاعت از خداوند، مطرح نباشد. بدین ترتیب، رسیدن به کمال وجودی و سعادت ابدی جز در سایه بندگی و اطاعت خدا در همة جنبههای زندگی میسّر نمیگردد. اطاعت از خداوند، مایة گشایش در امور و رفع مشکلات (آقاجمال خوانساری، 1366ش، ج4، ص255)، باعث نزول رحمت الهی بر انسان (لیثی واسطی، 1376ش، ص112)، و رسیدن به خواستهها (کلینی، 1407ق، ج2، ص74) میگردد.
زندگی انسان ابعاد متعددی دارد؛ از قبیل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، خانوادگی و...، و ضروری است افراد در همة این ساحتها در جادة حق و راستی حرکت کنند و از این مسیر خارج نشوند؛ برای مثال: اسلام در زمینة کسب و کار دستورهای بسیاری دارد و افراد را از انجامدادن کارهایی مانند گرانفروشی، احتکار و کمفروشی نهی میکند. همچنین خداوند افراد را به رعایت اخلاق اسلامی و انسانی در تعاملات اجتماعی و خانوادگی فرامیخواند و آنان را به مثبتاندیشی، خیرخواهی، نرمخویی، مدارا، خوشزبانی، تواضع و دیگر رفتارهای نیک اجتماعی دعوت میکند.
حفظ آثار و نتایج حج در زمینههای اخلاقی و معنوی، مشروط به رعایت دستورهای اسلام در زمینههای گوناگون؛ مانند کسب و کار، رفتار با دیگران (شامل همسر و فرزندان، دوستان و آشنایان و...) است؛ چرا که اینگونه رفتارها باعث کسب اجر اخروی و تقرب به خداوند میشوند و زیر پا گذاشتن آنها، معصیت به حساب میآید. از این رو، رعایت این امور، علاوه بر آنکه موجب حفظ دستاوردهای حج میشود، آدمی را در این مسیر به پیش میبرد و بر تقوا و معنویت او میافزاید.
4. کنترل ذهن و فکر
بسیارى از رفتارهاى ناپسند، ابتدا از فکر کردن به آنها شروع مىشود (ر.ک: کلینی، 1407، ج5، ص542). فکر کردن به معاصی و جلوه دادن آنها در ذهن، آدمی را به ارتکاب آنها سوق میدهد (آمدی، 1410ق، ص623). به همین دلیل یکى از راههاى کنترل نفس و مصون ماندن از ارتکاب به خطاها این است که فکر خود را از توجه به رفتارهاى ناپسند منحرف کنیم و به امور خیر مصروف داریم.
تفکر در امور خیر یا شرّ، به تدریج مىتواند جرئت و آمادگى انجام دادن متعلَّق فکر را در روح و روان آدمى فراهم آورد و در آیندة نزدیک، او را جزو عاملان آن اندیشة ذهنى قرار دهد. پس براى مصون ماندن از ارتکاب رفتارهاى زشت و ناپسند، باید اجازة اندیشیدن به آن رفتارها را به خود نداد و در عوض، فکر را به سمت امور خیر هدایت کرد (سبحانینیا، 1394ش، ص260)؛ زیرا چنانکه از امام على7 نقل شده:
«إِنَّ التَّفَکُّرَ یَدْعُو إِلَى الْبِرِّ وَ الْعَمَلِ بِه» ؛ «تفکر، بهسوى نیکى و عمل بهآن فرا مىخواند.» (کلینی، 1407، ج2، ص55).
توصیفیکه از کنترل فکر ارائه شد، برای همگان بهویژه برای حجاج بیتالله الحرام
ـ که به دنبال حفظ دستاوردهای معنوی حج در وجود خود هستند ـ ضرورت دارد. در طول ادای مناسک حج، به دلیل حال و هوای ویژة حرم ابراهیمی و نیز خصوصیت اعمال حج در سوق دادن فکر و اندیشة آدمی به سوی عبادت و بندگی، کنترل فکر به صورت طبیعی رخ میدهد. لذا بسیار بعید است که فردی در هنگام انجام دادن حج، عالماً و عامداً مرتکب معصیت شود. آنچه مهم است، حفظ این حالت و روحیة پس از حج است. کنترل فکر در طول عمر میتواند آدمی را در مقابل بسیاری از گناهان حفظ کند و جایگاه افراد به ویژه حجاج بیتالله الحرام را در جامعه ارتقا بخشد.
5. مراقبت دائم از نفس
براى ایجاد فضیلتها و پایدارى آن در جان آدمى و تبدیلش به ملکة نفسانى، تکرار و مداومت در انجام دادن رفتارهاى مربوط، ضرورى است؛ به عبارت دیگر، در تربیت نفس، افزون بر آگاهى از راههاى کنترل نفس و اهتمام ورزیدن به آن، مداومت و استمرار نیز اجتنابناپذیر است و بدون آن هرگز در تسلط بر نفس توفیقى حاصل نخواهد شد.
اگر هم توفیقى به دست آید، گذرا است و به سرعت فراموش مىشود.
توضیح آنکه کنترل نفس و مقابله با تمایلات آن مقطعى و گذرا نیست؛ بلکه مشغلهاى دائمی است؛ زیرا آنگاه که زمینة مساعد براى تحریک غرایز و شهوات فراهم آید، هواى نفس تحریک شده، فوران مىکند و به اصطلاح علم روانشناسى، به هیجان تبدیل مىشود. این رویداد، هر لحظه ممکن است روی دهد. از این رو، انسان همواره باید آمادة مقابله با تمایلات نفسانى و هیجانات درونى باشد؛ به عبارت دیگر، هواهاى نفسانى توجه همیشگى مىطلبد و شاید لحظهاى غفلت، به ارتکاب خطا منجر شود؛ خطایی که در برخى موارد جبرانش دشوار و گاه ناممکن است. این همان چیزى است که در سیر و سلوک و آموزههاى عرفانى از آن به «مراقبه» تعبیر مىکنند (سبحانینیا، 1394ش، ص283).
در حدیثى از امام على7 مىخوانیم:
«یَنْبَغِی أَنْ یَکُونَ الرَّجُلُ مُهَیْمِناً عَلَى نَفْسِهِ مُرَاقِباً قَلْبَهُ حَافِظاً لِسَانَهُ» (آقاجمال خوانساری، 1366ش، ج6 ، ص445).
«سزاوار است انسان بر خویشتن مسلط شود وهمیشه مراقب قلب ونگاهدار زبانش باشد.»
بنابراین، براى ایجاد سجیة اخلاقى، تکرار رفتار متناسب با آن سجیه و براى تکرار آن رفتار، اهتمام، جدیت و سختگیرى بر نفس خود ضرورى است و بدون اهتمام به استمرار آن، امکان تلبس به سجیة اخلاقى وجود ندارد.
یکی از دستاوردهای عظیم حج برای افراد، مراقبت و مواظبت از نفس در مقابل خواستههای نفس امّاره است. حفظ دستاوردهای معنوی و روحانی حج نیز نیازمند مراقبت دائم از نفس در عمل به وظایف و کنترل خواهشهای نفسانی است و حجاج بیتالله الحرام که عزم دارند به آثار عمل خود تداوم ببخشند، ضروری است به این امر مداومت ورزند.
6. اهتمام بیشتر به اجتناب از گناهان و توبه به درگاه خداوند
در کنار عبادت و بندگی و سر ساییدن به آستان مقدس ربوبی، آنچه میتواند بهعنوان شق دوم ایمان مورد توجه قرار گیرد، پرهیز از محرّمات الهی است (حیدری، 1396ش، ص55). گناه، موجب قساوت قلب (شیخ صدوق، 1385ق، ج1، ص81)، سلب نعمتهای الهی (کلینی، 1407ق، ج2، ص274)، عدم نزول رحمت خداوند (کلینی، 1407ق، ج4، ص72)، تضعیف ایمان (کلینی، 1407ق، ج2، ص271) و تکذیب آیات الهی (روم : 10) میشود. گناه همچنین میتواند اجر و ثواب حاصل از عبادات انسان را زایل گرداند (ر.ک. شیخ صدوق، 1376ش، ص607).
حجگزار پس از محرم شدن، لازم است از محرمات احرام اجتناب ورزد. مناسک حج نیز آدمی را به سوی ترک گناه و مخالفت با هوای نفس فرا میخواند؛ بدین ترتیب، حج فرصتی است برای تمرین مخالفت با هواهای نفسانی.
در حدیث معروف شبلی میخوانیم:
«فَحِینَ أَحْرَمْـتَ نَوَیْـتَ أَنَّکَ حَرَّمْـتَ عَلَى نَفْسِـکَ کُلَ مُحَرَّمٍ حَرَّمَهُ الله ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ
قَالَ: لاَ» (نوری، 1408ق، ج10، ص167).
«وقتی احرام بستی، نیت کردی که همة محرمات خدا را بر خود حرام سازی؟ [شبلی] گفت: نه».
مناسک حج همچنین افراد را به سوی پشیمانی و توبه به درگاه خداوند سوق میدهد. در حدیثی از امام رضا7 آمده است:
«فَاِنْ قَالَ فَلِمَ أُمِرَ بِالْحَجِ قِیلَ لِعِلَّةِ الْوِفَادَةِ إِلَىالله ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ ... وَ الْخُرُوجِ مِنْ کُلِّ مَا اقْتَرَفَ الْعَبْدُ تَائِباً مِمَّا مَضـَى مُسْتَأْنِفاً لِمَا یَسْتَقْبِلُ» (شیخ صدوق، 1378ق،
ج2، ص119).
«اگر کسی بپرسد چرا خدا به حج امر فرمود؟ در پاسخ گفته میشود: برای ورود به ساحت خداوند ـ عزّ و جل ـ ... و بیرون شدن از گناهانی که تاکنون از او سر زده است و توبه از آنچه پیشتر رخ داده است و آغاز [به عمل] برای آینده.»
اصولاً نشانة قبولی حج، توبه و اجتناب از گناهان پس از عمل حج معرفی شده است. پیامبر خدا9 در این باره میفرماید:
«آیَةُ قَبُولِ الْحَجِ تَرْکُ مَا کَانَ عَلَیْهِ الْعَبْدُ مُقِیماً مِنَ الذُّنُوبِ» (نوری، 1408ق،
ج10، ص165).
«نشانه قبولی حج، ترک گناهانی است که بنده به ارتکاب آنها عادت کرده است.»
بنابراین یکی از مهمترین راههای حفظ این دستاورد عظیم حج، اجتناب از گناهان پس از بازگشت از سفر حج است.
جبران گذشته با کارهای نیک: هرچند توبه از گناهان پیشین، عمل به واجبات
و ترک محرمات، ضروری و حیاتیاند؛ ولی اینها حداقلهایی هستند که بدون آنها قدم نهادن در مسیر تعالی، غیرممکن است. از این رو، لازم است آدمی خود را به ابزار دیگری مجهز کند که او را در مسیر تعالی و ارتقای روحی یاری کند. افزون بر اینکه گناه و نافرمانی خدا، روح آدمی را دچار زنگار میکند و روان او را کدر میسازد. پاکسازی زنگارها در مواردی نیازمند آن است که فرد در کنار توبه، به انجام دادن رفتارهای نیک نیز بپردازد؛ چرا که {إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ} (هود : 114).
به فرمودة قرآن کریم: {ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذینَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ أَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحیم}؛ (نحل : 119)
برخی از کارهای نیک همچون صلة رحم (کلینی، 1407ق، ج2، ص150)، انفاق و صدقه دادن (توبه : 103)، حل مشکلات دیگران (کلینی، 1407ق، ج2، ص193) و گذشت از بدیهای افراد (دیلمی، 1408ق، ص337) تأثیر زیادی در جبران خطاهای پیشین دارند. حجاج بیتالله الحرام که به دنبال حفظ دستاوردهای معنوی حج و ارتقای آنها هستند، میتوانند با عمل به این دستورالعمل به سوی سعادت واقعی گام بردارند.
7. پاک نگه داشتن مال و دارایی
یکی از مهمترین شاخصها برای فعالیت اقتصادی و کسب درآمد، «طیّب بودن» است. این شاخص بهطور غالب از آیاتی برداشت میشود که در آنها، موضوع «اکل» (خوردن)، به حلال بودن و طیب بودن مقید شده است (بقره : 168؛ مائده : 88 ؛ انفال: 69 ؛ یونس : 59 ؛ نحل : 114؛ مائده : 5). هر چند واژة «اکل» در لغت به معنای خوردن است (راغب اصفهانی، 1412ق، ص80)، به کنایه در مطلق تصرفات نیز به کار میرود. خوردن یکی از ارکان مهم زندگی آدمی است و منظور اصلی انسان از تصرفات را نیز خوردن تشکیل میدهد. با این حال، معنای کنایی آن، مطلق تصرفات است (طباطبایی، 1417ق، ج1، ص418).
به هرحال، یکی از مسائل مهم در زندگی هر انسانی، شیوة کسب درآمد و جمعآوری ثروت است. اسلام از افراد میخواهد که از راههای مشروع و مجاز به این کار اقدام ورزند و از شیوههای حرامِ کسب درآمد، اجتناب کنند:
{یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَکُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ...} (نساء: 29).
«اى کسانى که ایمان آوردهاید، اموال یکدیگر را به باطل [و از طرق نامشروع] نخورید (تصرف نکنید)؛ مگر اینکه تجارتى با رضایت شما انجام گیرد.»
به فرموده پیامبر9 ، درهم و دینار، از عوامل مهم سقوط انسانهاست (کلینی، 1407ق، ج2، ص316)، و آنان را به سوی دوزخ میکشانند (مفید، 1413ق، ص249).
بهویژه برخی از اقسام حرامخواری؛ مانند ربا، در حکم جنگ با خدا شمرده شده است (بقره : 279ـ 278). در مقابل، خوردن مال حلال و پرهیز از مال حرام مایة نورانیت قلب آدمی میگردد و خوشبختی ابدی انسان را به دنبال میآورد (مجلسی، 1403ق، ج100، ص16). از دیدگاه اسلام، هرگونه تجاوز به حق دیگران و تصرف اموال آنان، عمل نادرست و معصیتی بزرگ است که سعادت ابدی آدمی را به باد میدهد. اصولاً حرامخواری با انواع و اقسام آن (مثل غصب، دزدی، احتکار، رباخواری، و رشوهخواری) از انسان پرهیزگار که به وظایف شرعی خود مقید است، برنمیآید. اینگونه رفتارها، معمولاً از افرادی سر میزند که کرامت نفسانی ندارند و احساس ارزشمندی نمیکنند. به فرموده امام علی7 :
«مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ لَمْ یُهِنْهَا بِالْمَعْصِیَةِ» (لیثی واسطی، 1376ش، ص439).
دربارة حجاج بیتالله الحرام نیز این مطلب صادق است. موقعیت اجتماعی بالا در کنار احساس ارزشمندی درونی آنان، باعث میشود ارزش خود را بالاتر از آن ببینند که خود را به متاع کمارزش دنیا بفروشند و ثمرات و دستاوردهای عمل عظیم حج خود را نابود کنند. حفظ دستاوردهای مهم حج بر روح و روان و تقوای حاجیان و نیز محافظت از شأن و جایگاه اجتماعی ایشان، مستلزم دقت نظر آنان در اموال و شیوه کسب درآمد است که امکان تکامل معنوی آنان را نیز فراهم میکند.
8. رعایت حقوق مردم
انسان، موجودی اجتماعی است و در کنار سایر همنوعانش به صورت اجتماعی زندگی میکند. بـقـا و تـداوم زنـدگـی اجـتماعی در گرو وجود پیوندی نیرومند میان آحاد جامعه از طریق محبت، تفاهم و احترام متقابل است. آنان در این روابط، نسبت به هم حقوق و وظایفی خواهند داشت.
بدین ترتیب، یکی از وظایف انسانها در قبال دیگران این است که مراقب باشند حقوق آنان را زیر پا نگذارند و به آنان ستم روا ندارند. بخشی از این حقوق، به صورت مالی است؛ مانند غصب مال دیگران؛ بخشی نیز به صورتهای دیگر است؛ مانند ایجاد آلودگی صوتی، آلوده کردن هوا، تخریب محیط زیست، سد معبر، رسیدگی نکردن به امور مردم در ادارات و دستگاهها.
رعایت نکردن حقوق دیگران بهگونهای ظلم به آنان به شمار میآید و موجب ضمان و مدیون شدن آدمی میگردد. احادیث متعددی وارد شده مبنی بر اینکه خداوند از حق خود میگذرد، اما از حق دیگران گذشت نمیکند؛ مگر با رضایت صاحب حق (کلینی، 1407ق، ج2، ص330). حتی شهادت در راه خدا نمیتواند حقالناس را پاک کند. در حدیثی از امام باقر7 میخوانیم:
«أَوَّلُ قَطْرَةٍ مِنْ دَمِ الشَّهِیدِ کَفَّارَةٌ لِذُنُوبِهِ إِلَّا الدَّیْنَ فَإِنَّ کَفَّارَتَهُ قَضَاؤُهُ» (شیخ صدوق، 1413ق، ج3، ص183).
«اولین قطرة خون شهید، کفارة گناهان اوست؛ مگر دَینی که بر ذمّة او بوده است؛ چرا که کفارة آن، پرداختن آن است.»
رعایت حقوق دیگران به نفع همه است و اگر رعایت نمیشود یا به دلیل جهل
و بیخبری افراد است، یا به سبب خودخواهی و توجه به منافع شخصی. اگر افراد جامعه از وظایفی که نسبت به هم دارند آگاه و به آن پایبند باشند، گذشته از حل مشکلات دنیوی، بر حالت معنوی و ایمانی آنان نیز افزوده میگردد. در حدیثی از امام حسن عسکری7 میخوانیم:
«أَعْرَفُ النَّاسِ بِحُقُوقِ إِخْوَانِهِ وَ أَشَدُّهُمْ قَضَاءً لَهَا، أَعْظَمُهُمْ عِنْدَالله شَأْناً» (طبرسی، 1403ق، ج2، ص460).
«آگاهترین مردم به حقوق برادرانش و کوشاترین آنان در رعایت آنها، ارجمندترین آنان نزد خداوند است.»
توجه به حقوق مردم در امور مالی و غیرمالی و دقت در زیر پا نگذاشتن آنها، نشانة بزرگواری و جلالت شخصیت انسان است. این خصیصه بیش از آنکه نشاندهندة اهمیت دادن فرد به شخصیت خود باشد، حاکی از احساس ارزشمندی و جایگاه خاص فرد در نزد خودش است. این امر، مقام و جایگاه فرد را نزد دیگران نیز ارتقا میبخشد و او را در چشم آنان عزیز و قابل احترام میسازد.
دربارة حجاج خانة خدا نیز این مطلب صادق است. عامل مهم در حفظ دستاوردهای حج، ادای حقوق دیگران یا خروج از ذمة دیگران است. اگر حاجی به دیگران مقروض است یا بهگونهای در حق دیگری ستمی روا داشته، لازم است او را راضی کند تا از او درگذرد. کسیکه نسبت به حقوق دیگران بیمبالات است یا از ادای دیون گذشتهاش خودداری میکند، از نورانیت و معنویتِ برآمده از تقوا و عمل صالح، بهرهای نخواهد داشت. در این حالت، جایگاه فرد نزد خداوند تنزل مییابد
و حفظ دستاوردهای حج نیز غیرممکن میگردد.
نتیجهگیری
از آنچه بیان شد، میتوان چنین نتیجه گرفت که دستاوردهای معنوی حج، بسیار گسترده و حایز اهمیت است و لازم است حاجی برای حفظ و گسترش آنها در وجود خود پس از عمل حج نیز تلاش وافر به عمل آورد؛ چرا که حج، رفتاری مجزا از سایر عبادات انسان نیست. مناسک حج در کنار سایر اعمال و رفتارهای آدمی برای ارتقای معنوی او و تقرب بیشترش به خداوند متعال است. از این رو، هرگونه کوتاهی در حفظ و گسترش دستاوردهای معنوی حج، موجب از دست دادن این فرصت بزرگ میگردد و میل به عبادت و ارتباط با خداوند را در انسان تنزل میدهد. حاجی در این مسیر، ابزارها و راهکارهای متعددی در اختیار دارد که برخی فکری و برخی دیگر عملی هستند. عزم و تصمیم قاطع در این باره، او را به حرکت و طی مسیر و بهرهمندی هرچه بیشتر از عمل حج موفق میسازد.