نویسنده
دکترای تاریخ اسلام، عضو گروه تاریخ و سیرة پژوهشکده حج و زیارت.
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
مقدمه
این کتاب نمونهای از بررسیهای امروزی غرب، درباره حج درنهایت قرونوسطی و آغاز قرن جدید است.
نویسنده در آغاز به معرفی پیشینه پژوهش خود میپردازد. وی اکنون استاد دانشگاه سیدنی استرالیاست که در شاخه تاریخ آسیای دانشکدة علوم انسانی کار میکند
(https://hal.arts.unsw.edu.au/about-us/people/michael-pearson)
وی در مقدمة کتاب ادعا کرده که این کتاب را در مدت ده سال با کمک اساتید دانشگاهی منیسوتا و دانشگاه اسلامی علی گره و گروه کتابشناسی دانشکده بررسیهای شرقی
و آفریقایی دانشگاه لندن، در دانشگاه ساووث ویلز به انجام رسانده است.
این کتاب با یک مقدمه و خاتمه هشت فصل با عناوین زیر فراهم شده است: «حج در اوائل عصر جدید، جایگاه محوری حج، سیاستهای حج، پادشاهان مغول و هند، ابعاد اقتصادی حج (راه خشکی، راه دریایی و اقتصاد مکه، هرکدام دریک فصل)». با توجه به فقر منابع موجود درباره موضوع مورد پژوهش، در این نوشته به معرفی تفصیلی منابع نویسنده پرداخته و سپس گزارشی از مطالب هر فصل ارائه شده است. نام اصلی این کتاب [Pilgrimage to Mecca: The Indian Experience, 1500-1800] است و در سال 1996 در انگلستان چاپ شده است. ترجمه این کتاب در سال 2011 در جده به عربی منتشر شده و مترجم عربی آن، محمد خلیفه حسن، ترجمه را تحت نظارت دکتر ابوبکر احمد باقادر به سامان رسانده است.
با توجه به کمبود منابع پژوهشی در این عصر، منابعی که نویسنده در مقدمه این کتاب معرفی کرده بود، به تفصیل بیان شد و پس از آن گزارشی از هر فصل:
فصل اول: برخی منابع پژوهشی حجگزاری هند در این دوره
پیرسون منابع حجگزاری هند در این دوره را در منابع زبانهای مختلف پراکنده دانسته است. او پس از اشاره به فقر منابع، درباره موضوع این پژوهش، از مواردی چون آرشیو عثمانی در دوره مطالعاتی مدنظر، گزارشهای موجود در بایگانی اسناد پرتغال و انگلستان، که در این منطقه حضوری طولانی و فعال داشتند، یاد میکند. همچنین از کتاب اسلامدرهند در فاصله زمانی قرن 16 تا 19 میلادی، که نوشته نویسندهای به نام سیداثرعباس رضوی است نام میبرد، که با وجود بررسی فرهنگی و ادبی این برهه، اطلاعات کمی را از حجگزاری هند به دست میدهد.
از دیگر کتب و منابع یاد شده درباره حجگزاری هند در مقدمه این کتاب، که میتواند برای پژوهشگران مفید باشد، میتوان به این موارد اشاره کرد: مسلمانانهندی از محمد مجیب افضل، فرهنگاسلامیدرمحیطهند از عزیز احمد، اسلامدرهندازقرنشانزدهم نوشته پیتر هاردی، اسلاموتجارتدرآسیا از دی اس. ریچارد، نقل
وانتقالاتجمعیتدراقیانوسهند در گذشته. (این کتابها اطلاعات چندانی درباره حجگزاری هند به نویسنده ندادهاند).
او به مقالات ویلیام روف، با عنوان «حج از جنوب غرب آسیا» و مقاله «حج در قرن نوزدهم از هند» نوشته باربارا مِتْکِالف نیز اشاره میکند. (پیرسون، 2011م، ص30)
وی همچنین نوشتههای مربوط به حج جنوب شرق آسیا را در این زمینه مفید دانسته که درباره تأثیر قلب اسلام (حجاز) بر متصوفه اندونزی، حجاج مالایو زبان، در قرن نوزدهم و نیز حجگزاری مالزی از سال 1860 تا 1981 نگاشته شده است
و همچنین از کتاب نقش اسلام و جهان اسلام در اندونزی در قرن نوزده نیز که از گزارشهای خوبی درباره حج اندونزی بر اساس منابع هلندی توسط مولن و فریدنبرگ تهیه شده، نام برده است (پیرسون، 2011م، ص30).
از دیگر منابعی که پیرسون برای پژوهش درباره حجگزاری مناسب دانسته، مقالات دائرةالمعارفاسلام لیدن، مقالات دائرةالمعارفدین، دائرةالمعارفتاریخآسیا و نیز کتاب حج از ریچارد باربر است (پیرسون، 2011م، ص33).
از دیگر آثاری که درباره حج به صورت گروهی نگاشته و از نظر علمی توسط پیرسون ارزشمند شناخته شده است، کتاب حجگزاری است. این کتاب درباره ده نوع حج و زیارت در اسلام و ادیان دیگر سخن گفته است و او همچنین اشاره میکند که محمد حمیدالله و گادی فرای نیز مقالات بسیار مفیدی درباره دلالتها و معنای معنوی اعمال حج نگاشتهاند (همان).
از میان تحقیقات آکادمیک نیز میتوان تحلیلحجدرعصرمملوکی، نوشته عبدالله انکاوی، بررسیمفصلتاریخقافلهحجمصر، نوشته جاکوب گومیر، اثر دیویدای .لانگ درباره جوانب اجتماعی و پزشکی و دینی حج امروز و اثر .جی .اس بیریک با عنوان عبورازساوانابهسمتمکه را درباره حجگزاری از آفریقا، مناسب دانست (همان، ص34).
وی در ادامه به معرفی گزارشهای جدیدی که در غرب درباره حج نگاشته شده پرداخته و از کتابهای زیر نام میبرد:
گزارشهای گولز (goelloz) و نیز گزارش محمد امین، که تصویرگری از اهالی گینه است، و هردو گزارش نیز حاوی تصاویر جالبی است (همان، ص35).
نویسنده فیلمهای مستند مربوط به حج را برای مخاطب غیر مسلمانی که امکان دیدن شهرهای مکه و مدینه را ندارد، مناسبتر میداند. پیرسون بهترین این فیلمها را فیلم «مکه شهر ممنوع» میداند که یک گروه ایرانی در دهه هفتاد میلادی آن را تولید کرده و شکوه و شادابی و اخلاص مرتبط با حج را نشان میدهد (همان).
گزارشهای جدید از حج، همچون سفرمقدسبهمکه، نوشته احمد کمال
و کتاب الدون روتر، که گزارشی شخصی و مفصل از یک انسان غربی است. همچنین گزارشهای انگلیسی از سفرهای حج جنوب آسیا، مانند گزارش نواب بوپال در اواخر این قرن و گزارش سیده میلر خلیفه (زنی انگلیسی که با یک مصری ازدواج کرده و به حج رفته) با عنوان داستانیکحجبهمکهومدینه و نیز گزارش وینفرد استگار، از این جملهاند (همان، ص36).
از دیگر کتابهایی که نویسنده در این پژوهش مفید دانسته، فهرستهای کتابشناسی، از جمله کتاب فهرستموضوعاتاسلامی یا index islamicus، نوشته پیرسون است.
وی همچنین کتاب روابطمغولانوعثمانیان، نوشته تیمور رحمان فاروقی، که با تکیه بر منابع ترکیهای عثمانی نگاشته شده، را یکی از منابع ممتاز این پژوهش به شمار آورده است (همان، ص37)
او از سفرنامههای ابن بطوطه و ابن جبیر و پوی مونکون، که از اسپانیا به حج رفته و همچنین حاکمی از آفریقا در قرن چهارم که خاطراتش را در قصیدهای از حج بیان کرده، سخن گفته که این خاطرات نیز توسط برناد لوئیس منتشر شده است (همان، ص38)
پیرسون گزارش اروپاییهایی که به صورت ناشناس و به عنوان مسلمان به حج رفتهاند، مانند خاطرات پیتس (حدود 1685م)، گزارشهای وارتما (اوائل قرن 16) وگزارشهای ریلاند و نیبور را در این قسمت نام میبرد.
گزارش هندیهای مسلمانی که در زمان مورد مطالعه به حج رفتهاند، از جمله خاطرات گلبدن بیگم و خاطرات حاججابر و نیز گزارش صافی قزوینی، پسر حاکم قزوین، به نام انیسالحجاج، که وصفی مفصل است و آن را با حمایت زیبالنساء نگاشته است، از این دستهاند.
نویسنده دربارة پروندههای استعمارگران اروپایی در هند؛ از جمله پرتغال، هلند، اسپانیا و انگلیس، اینگونه نگاشته استکه: اولاً بسیاری منتشر نشده و ثانیاً ترجمه نشده است.
وی با توجه به اهمیت نقش پرتغال در مسیر حج، پروندههای پرتغالی را به دو دسته «مکاتبات مبشران مسیحی» و «گزارشهای حکام و فرماندهان پرتغالی» تقسیم میکند و با این تقسیمبندی اطلاعات جالبی را به دست میدهد.
وی در ادامه به مشکلات این عرصه پژوهشی برای اروپاییها میپردازد و با آوردن مثالهایی در آثار آنها درباره حج، به سوء تفاهم و برداشت نادرست مطلب و فرهنگ مسلمانان اشاره میکند. او مثالهای جالب و متعددی بعد این مشکلات ذکر کرده مانند «مشکل عدم تطابق تقویم میلادی با تقویم قمری در محاسبات» و «مشکل عدم انتقال دقیق نامهای عربی به زبانهای لاتین و بالعکس» نیز آورده است (پیرسون، 2011م، صص58 ـ 45)
از دیگر مشکلاتی که نویسنده در راه این پژوهش ذکر کرده، ممنوعیت ورود غیر مسلمانان به مکه و مدینه و دیگری، تکراری بودن بسیاری از گزارشها، خاطرات و سفرنامهها، به دلیل التزام به پیروی از یک روش در حجگزاری است.
همچنین وجود ذهنیت حجاج، نسبت به احساساتی که باید در ایام حج داشته باشند، باعث شده تا آنان به صورت از پیش تعیین شده درباره احساس ترس و خوف در مکه و احساس محبت در مدینه اظهار نظر کنند (همان، ص30) او در پایان مقدمه، درباره ظرف زمانی که انتخاب کرده سخن گفته و آن را با توجه به ظهور قدرتهای منطقهای مسلمان در هند و ایران و عثمانی، که هرکدام بر وضعیت حجگزاری هند تأثیر داشته است، بیان میکند.
فصل دوم: حج در اوائل عصر جدید
نویسنده در این فصل، ضمن یادکرد از جایگاه زیارت در میان مسلمانان، زیارتگاههای آنها را از نگاهی کلی شامل حرمهای مقدس، به ویژه حرم شریف نبوی و قبور اولیای مشهور صوفیه و شهدا و مساجد دانسته است. وی یکی از رسوم مسافران مسلمان را زیارت مزارهای مسیر مسافرت و اماکن زیارتی شهرهای محل استقرار، مانند مکه و مدینه میداند. پیرسون اکثر زائران را از زنان میداند.
وی ارتفاع جایگاه اجتماعی حجگزار، تقویت ایمان و پرهیزگاری، ماجراجویی؛ هیجانطلبی و منافع و مناسبات اقتصادی را از انگیزهها و اهداف حجگزاران دانسته و انتقال مضامین سیاسی، همبستگی اجتماعی و انتقال بیماریهای واگیر را از جمله آثار حج برمیشمارد (پیرسون، 2011م، ص70)
او در این فصل به انعکاس دیدگاه مورخان و گزارشنویسان درباره حجگزاری به نحو عام و به ویژه حجگزاری هند میپردازد و با ارائه شواهدی از گزارشهای حجگزاری هند، به دنبال اثبات این دیدگاهها است.
برای نمونه، وی اظهار نظر هنری روک، نویسنده انگلیسی قرن هجدهم، را همدلانه و از سرآگاهی میخواند که گفته:
* جدیتی که مسلمانان برای حج از خود نشان میدهند و سختیهایی که در راه ادای احترام به پیامبرشان متحمل میشوند، بسیار جالب است.
* آنان از چارسوی کشورهای اسلام به مکه میروند و طولانیترین سفرها را با سختی بسیار به جان میخرند. غرور بیهوده، دین، شعبدهبازی و تجارت، چهار عامل اصلی این حج سالانه است (همان، ص73)
پیرسون در ادامه به توضیح آثار مختلف حج میپردازد و عنوان میکند
که حجگزاری باعث میشود؛ به نام مسلمانی که مکه را زیارت کرده، لقب حاجی بیفزایند. از سوی دیگر، عامل انجام حج برای بسیاری، نذر یا قسمی است که
به هنگام بروز خطری به عهده گرفتهاند. گروهی دیگر نیز هستند که پس از عمری خطاکاری، برای آمرزش و اصلاح خود به این سفر میروند.
در این میان، دیگرانی نیز هستند که با هدف تجارت و بازرگانی به حج میروند (پیرسون، 2011م، ص73)
البته در این میان، او درباره ادعای وجود انگیزه شعبدهبازی در میان حجاج (که در سخن روک آمده بود) توضیحی نداده است.
وی پس از آن، به دشواریهای حج در این برهه زمانی پرداخته و طولانی و پرمخاطره بودن را از ویژگیهای سفر در این عصر میداند. او توضیح داده که حج حاجیان غرب افریقا، بین دو تا هشت سال طول میکشید و معمولاً مدتی که حاجی برای پیمودن مسیر در رفت و آمد بود، بسیار بیش از مدتی بود که در حرمین میگذراند و مثال میزند که در سفری که شش ماه یا بیشتر طول میکشید، حجاج غالباً فقط یک ماه در مکه و مدینه میماندند.
پیرسون برای استدلال بر گرانی سفر، بهگزارش قزوینی، نویسنده کتاب انیسالحجاج، اشاره میکند که وی در حجی که از هند انجام داده، با وجودی که زیبالنساء خواهر اورنگزیبشاه، مخارج حج او را به عهده گرفته بود، باز هم (معادل) هزار ریال سعودی در این مسیر هزینه کرده است (همان، ص74)
نویسنده برای اشاره به آثار عمیق حج، به توسعه راههای تجاری غرب آسیا
و مسیرهای ارتباطی میان مکه و سرزمینهایی چون مصر، سوریه، یمن و خلیج فارس
و ایجاد راههایی جدید چون راه ارتباط مکه با عراق و فارس و عمان، اشاره میکند
و اهتمام قافلههای حج برای رسیدن به موقع، به مکه در ابتدای ماه ذیالحجه را
یکی از عوامل مهم، توجه به راهها میداندکه باعث شده برای پیمودن تمام
مسیر، برنامهریزی دقیقی داشته باشند. این برنامهریزی در گزارشهایی مانند گزارش قزوینی، که از بندر سورات هند به جده را از طریق دریا پیموده، انعکاس یافته
است (همان، ص75)
وی هجوم راهزنان صحرانشین عرب، به کاروانهای حج را از مهمترین عوامل ناامنی در این عصر میداند که رابطه مستقیمی با ضعف دولت مرکزی داشته، این هجومها با قوت گرفتن دولتهایی مانند عثمانی و حمایت و تجهیز کاروانهای حج، کاهش یافته است (همان، ص76)
البته جالب است که او در اینجا از تهدیدهای پیاپی و طولانی مدت ناوگان استعماری پرتغال سخنی به میان نیاورده و تنها آن را در مسائل سیاسی حج مطرح کرده است.
پیرسون در ادامه بهگزارشهایی که انعکاس دهنده آمار و تعداد کاروانهای مختلف مانند کاروان مصر و سوریه است و نیز آیینهایی چون استقبال و بدرقه این کاروانها میپردازد ولی از آمار دقیق کاروانهای هندی یا مراسم و آیین مرتبط با کاروان حاجیان هند، سخنی به میان نیاورده است.
او که با جمعبندی گزارشهای مختلف، تعداد حاجیان هندی را در مدت زمان مورد مطالعه میان پنج تا پانزده هزار نفر تخمین زده است، موانعی را برای ارائه دقیق آمار حاجیان هند ذکر کرده که عبارتند از:
1. تعدد بندرهای خروجی حجاج مانند کلکته؛ سورات؛ گوا و..
2. ضمیمه شدن حجاج جنوب شرق آسیا به حاجیان هندی در این بندرها، که مانع از دانستن تعداد دقیق حجاج هند بوده است.
3. نبود اطلاعات کافی از تعداد حجاج هندی و تعداد کشتیهای آنان (همان، صص88 و 89).
فصل سوم: جایگاه محوری حج
پیرسون در این فصل به جایگاه ویژهای که حج در جهان اسلام دارد، پرداخته و حج را یکی از مهمترین عوامل ایجاد احساس جمعی و همدلی در جهان اسلام، با وجود تنوع و گستره بسیارش دانسته است. وی حج را در شکلدهی رویکردهای هدفمند در عرصههای مختلف عمران و ساخت و ساز آداب و رسوم جامعه و... بسیار مؤثر میداند.
به نظر پیرسون تکرار هرساله حج و ملاقاتها و دیدارهایی که طی آن انجام میشود و نیز ملاقات و دید و بازدیدهایی که از حاجی پس از بازگشت انجام میشد. باعث انتقال فرصت تجربه دینی آمیخته با احساس آرزومندی و امید به دیگران شده است.
دانشمندان اسلامی در میانه راه مکه با داد و ستد علمی با دیگر دانشمندان مناطق مسیر و مساجد محلی، آشنایان جدیدی مییافتند.
به عقیده پیرسون، حج با بخشیدن نقش محوری به شهر مکه، در شکلگیری افکار عمومی مسلمانان نقش مهمی دارد. به عقیده وی حج با شرکت دادن افراد مناطق مختلف جهان اسلام در مناسک خود، باعث تقویت ادراک جدیدی به حجگزار میشود که خود را متصل به مجموعهای بزرگتر و وسیعتر و جزئی از یک کل بسیار بزرگ مییابد (پیرسون، 2011م، ص96)
وی کارکرد دیگر اجتماعی حج را تقویت روحیه پرهیزکاری و ایمان در میان حجگزاران دانسته است. پیرسون همچنین وی برای اثبات این مدعا به ظهور طبقهای از مقدسان غیر روحانی و تقویت تعصبات دینی در حاجیان برگشته از حج اشاره کرده و بهگزارشی استناد میکند که یکی از حکام هند پس از بازگشت از حج، رفتار ظالمانه خود را تغییر داد. همچنین گزارش کرده که حاجیان از حج برگشته، نسبت به غیر مسلمانان احساس انزجار و تنفر بیشتری داشته و خیال میکردند که هرگونه تماس و نگاه به مسیحیان نجس، باعث آلوده شدن آنان پس از تطهیر در حج میشود (همان، ص101)
وی در ادامه، از دیگر آثار معنوی حج به روی حجاج هندی را اشتیاق به بقا در حرمین با هدف پاک شدن گناهان گذشته، گذراندن روزهای آخر عمر در سرزمینهای مقدس و همنشینی و استفاده از علمای با تقوا و مشهور ساکن حرمین میداند. او تأکید میکند افرادی که موفق به اینکار شدند در شهرهای خود به عنوان کسانی شناخته میشدند که در سرچشمه حیات جهانی اسلام، با هدف پاکی و قوت نفس، غوطهور شدهاند (پیرسون، 2011م، ص104)
بسیاری از این افراد پس از کسب مرجعیت دینی و علمی از مجاورت در مدینه، منشأ تحولات بسیاری در مناطق خود، به ویژه در هند، شدند که پیرسون فهرستی از آنان را ارائه کرده است:
* حاجابراهیم محدث قادری (م 1597)؛ وی پس از تحصیل و اقامت 24 ساله در قاهره مکه و سوریه، به آگرا بازگشت و از جمله مدرسان برتر آن بود.
* شیخبهاءالدین زکریای مولتانی؛
* عبدالحق دهلوی (م 1642)؛
* عبدالوهاب برهنپوری؛
* شیخعلی متقی پرهنپور (م 1568)؛
* شیخعبدالنبی هندی صوفی مسلک چشتیه (م قرن12) وی پس از بازگشت، از رسوم تصوف رویگردان شد و به صورت یک مسلمان سنی متعصب با این مرام به مبارزه برخاست.
* مولانا محمد طاهر از بزرگان بهره گجرات بود که پس از بازگشت از حج، به اصلاح این مذهب پرداخت.
* شاه صبغةالله از پیران فرقه صوفیه شطاری در احمدآباد هند بود که پس از بازگشت از حج، به اعمال اصلاحی در درون فرقه خود پرداخت و در بیچاپور ساکن شد.
* شاهولیالله دهلوی قطبالدین احمد ابن عبدالرحیم معروف به شاهولىاللّه دهلوى (۱۱۷۶ـ ۱۱۱۴ق) دانشمند مسلمان، قرآنشناس، محدث، فقیه
و متکلم و از پرآوازهترین شخصیتهاى فکرى و فرهنگى قرن دوازدهم در شبه قاره هند بود.
* احمدرضا بَریلْوی، ملقب به عبدالمصطفی، از عرفا و دانشمندان و مؤلفان شبه قاره و بنیانگذار مکتب بریلوی (1340ـ 1272ق / 1921ـ1856م.) است که پس از بازگشت از حج، به تأسیس مکتب خود پرداخت.
از دیگر نکاتی که درباره حجگزاری هند نقل شده، تأثیر این سفر بر گسترش اسلام در میان هندوهای فقیر مالابار و اماکن دیگر مسیر حج و مسیحیان بنگال بوده که در این گرایش به اسلام، آزارها و رفتار غیر انسانی مسیحیان اروپایی استعمارگر نیز تأثیرگذار دانسته شده است (پیرسون، 2011م، ص115)
پیرسون در ادامه به مواردی پرداخته که سفر حج برعکس مورد سابق، باعث نتیجه عکس و بیاعتنایی به مسلک و مذهب رسمی بوده و برای این مسئله نیز شواهدی را بدون ارائه استدلال و تحلیلی ذکر کرده است. از جمله این موارد:
ادعای مهدویت سیدمحمد گنپوری و تأثیرگذاری وی بر حاکم بجا و گجرات پس از بازگشت به هند از حج . سیدسعدالله صوفی پس از اقامت دوازده ساله در مکه و انجام یازده حج که پس از بازگشت، به هند تسامح وی با هندوها و مسلمانان، خشم اورنگزیب، متعصب پادشاه وقت هند، را برانگیخت (همان، ص109)
قاضیمیر از دیگر درباریان اورنگ زیب بود که پس از گرفتن تأییدیه از شریف و علمای مکه، به هند برد ولی اورنگزیب کتاب تقریبی او را ناصحیح دانسته و وی را به زندان انداخت (همان، ص110)
از موارد دیگری که پیرسون درباره تأثیر سکونت حجاج هندی در حرمین ذکر کرده، ایجاد ازدحام و کمبود آذوقه به حدی است که دولت عثمانی در دهه هفتاد قرن شانزدهم، کاروان هندیها را به کوچ به سوی وطنشان مجبور کرد (پیرسون، 2011م، ص110)
فصل چهارم: سیاستهای حج
پیرسون در ابتدای این فصل، به تبیین جایگاه قدرتهای تأثیرگذار بر اداره حرمین پرداخته و از حکومت اشراف و سلطه و نفوذ ممالیک بر آنان در آغاز قرن شانزدهم سخن گفته و اینکه بعدها عثمانیان جای ممالیک را به شدت پر کردند.
نکته دیگری که در این زمینه پیرسون تذکر داده است، نقش محوری تجارت ادویه هند، در دریای سرخ است که مورد مناقشه پرتغالیها و ممالیک و پس از آنان عثمانیها بود و باعث شد تا به آمیخته شدن انگیزههای دینی و سیاسی پرتغالیان، کاروانهای تجاری و حج هند دچار چالش شوند.
پرتغالیها با دو انگیزه از عبور کشتیهای حجاج در دریای سرخ ممانعت میکردند:
انگیزه اول، حفظ انحصار تجارت پُرسود ادویه هند در دستان خود و انگیزه دوم آنها، مقابله دینی با گسترش اسلام و انجام حج هندیان، که در نظرشان یک نوع کفر و بیدینی تلقی میشد.
پیرسون در ادامه به موارد مختلفی از دستاندازیهای پرتغالیها بر کشتیهای حجاج هند، که به همراه حجاج، حاوی ادویه و کالاهای تجاری بوده، اشارهکرده که در ادامه فهرستی از آن ذکر میشود:
* حمله به کشتی میری از ناوگان ممالیک و قتل عام حجاج و اسارت تعدادی دیگر و ضبط بار کشتی (همان، ص120).
* درگیری پرتغال با ناوگان دریایی کلکته، در سال 1504 میلادی که حاوی طلا و نقره هدیه شده از سوی پادشاهان هند به مکه بود.
* حمله پرتغالیها به ناوگان ممالیکی حامی هند با فرماندهی ژنرال مصری امیرحسین، و شکست دادن آنان در سال 1508م.
* حمله پرتغالیها به کشتیهای حجاج و به آتش کشیدن 26 کشتی و تصاحب کشتیهای ادویه.
آنان در سال 1528، با حمله به کاروان کشتیهای بادبانی هندی، که متشکل از 130 کشتی بود، 60 کشتی نظامی و حفاظتی آن را نابود و کشتیهای باری را تصاحب کردند.
با استمرار این تهدیدات بود از سال 1538م که حمایت ناوگان عثمانی از کشتیهای حجاج هند آغاز شد.
طولانی شدن حملههای پرتغالی و تهدیدی که با انگیزههای مالی و دینی ضد حجاج اعمال میکردند باعث شکلگیری ادبیات ضد پرتغالی در هند شد. برای نمونه، موضوع قصیده «تحفة المجاهدین»، درگیری مالابار میان مسلمانان هند وپرتغال است.
پرتغالیها در سال 1506 طی توافقی با حاکم کلکته، مسئولیت نظارت بر جواز کشتیهای باری و عبوری را به وی واگذار کردند. در همین راستا گزارشی وجود دارد که حاکم بندر دیو، به شرط عدم همراه داشتن الایه و بردههای ترک یا رومی، مجوز عبور کشتیهای حجاج هند را صادر کرد.
اما تهدیدهای پرتغالیها تا زمان اکبرشاه ادامه یافت. از آنجا که حج مورد توجه خاص اکبرشاه بود و بانوان طبقه اشراف دربار، از جمله مادر وی، به حج میرفتند، به تأمین ایمنی راه حج بسیار توجه داشت. وی بدین منظور، در سال 1573م، با تکیه بر قدرت نظامی خود و سلطهاش بر گجرات، طی توافقی با پرتغالیها، مجوز اعزام سالیانه حجاج و معاف شدن آنان از مالیات سفر دریایی، در دریای سرخ را به دست آورد. (پیرسون، 2011م، ص147)
البته با وجود این توافقنامه، باز هم آزارها و دستاندازیهای پرتغالیها علیه کشتیهای هندی وجود داشت و باعث شد تا اکبرشاه در 1580م تصمیم به فتح بندرها هندی در اختیار پرتغالیها بگیرد که نویسنده از نتیجه این تصمیم اطلاعی نداده است.
از سوی دیگر، با تحریک کلیساهایی که با حمایت استعمارگران در گوای هند ایجاد شده بود، مجلس محلی این شهر، طی قانونی در سال 1567م، اجرای هرگونه مراسم دینی را برای غیر مسیحیان، اعم از هندو و مسلمان، ممنوع کرد و حاکمان منطقه را از اعطای هرگونه مجوزی برای حج خانه خدا یا مسافرت به معابد هندو منع کرد (همان، ص136)
فصل پنجم: مغولان و حج
پیرسون در این فصل به مناسبات پادشاهان مغول هند با حرمین و خدمات به حج، پرداخته است. از جمله این خدمات، ارسال هدایای سالانه و وقفیات متعدد است.
وی در ادامه به جایگاه پراهمیت حرمین نزد هندیان میپردازد و از حمایتهای بسیار حکام مغول از حج و اهدای هدایای آنان سخن میگوید. برای نمونه:
* اهدای مبلغی معادل 162000 ریال سعودی از سوی حاکم بنگال به نماینده علمای مکه؛ (پیرسون، 2011م، ص165)
* مساعدت شیرشاه برای تأمین امنیت مسیر رفت و برگشت دریایی به حج با همپیمانی عثمانیان؛
* حمایت مستمر حاکم گجرات، مظفر دوم، برای تهیه کشتی و آذوقه حجاج هندی؛
* تلاش حاکم کلکته برای جلب رضایت پرتغالیها، رفت جهت مجوز عبور حجاج هندی از دریای سرخ با اعطای 300 جوال برنج هندی به پرتغالیها؛
* حمایتهای بسیار اکبرشاه از هند و حرمین، به دلیل حج اشرافزادگان هندی، به ویژه زنان صاحب مقام دربار مغول مانند بجابیگم همسر همایون شاه، گلبدن بیگم دختر بابرشاه و عمه اکبرشاه؛
* هدایای سالانه اکبرشاه به حرمین میفرستاد و موقوفات خاصی را که برای آن در سورات در نظر گرفته بود؛
* یاد کرد از مقام صدر که وظیفه توزیع هدایای دولتی به اماکن عبادت و مؤسسات آموزشی و برای حج حجاج هندی نیازمند را در دولت اکبر به عهده داشت. این حمایتها تا قرن هفدهم ادامه یافت.
اکبرشاه و جانشینانش تا مدتها با پرداخت هزینه سفر، حجاج فقیر را به حج خانه خدا میفرستادند. این حمایتها در عصر شاهجهان و اورنگزیب نیز ادامه یافت.
پیرسون انگیزهها و اهداف حج صاحب منصبان دربار مغول هند را اینگونه برمیشمرد:
* تقویت ایمان و تقوای الهی؛
* دور نگهداشتن درباریان خطرناک مانند رقیبان و شکستخوردگان سیاسی؛
* عقوبت افراد ناکارآمد (تبعید محترمانه)؛ مانند حکیم صدرا مسیح الزمان که پس از ناتوانی از درمان جهانگیرشاه راهی مکه شد؛
* فرار درباریان از خشم حاکمان و پادشاهان؛ چنانکه بهادرخان، حاکم گجرات، از بیم خشم همایون به حج رفت؛ سردارابوالخیر از فرماندهان سپاه اکبرشاه که پس از شکست در یکی از نبردها به حج رفت؛
* اعتقاد به تأثیر حج در اصلاح شریران و مفسدان که در مورد سید منصورخان از درباریان شاه جهان نقل شده که برای اصلاح به مکه فرستاده شد (پیرسون، 2011م، ص156).
پیرسون همچنین از تلاش پادشاهان مغول برای دریافت مجوز کشتیرانی در دریای سرخ از سوی پرتغالیها یاد کرده که با اهداف زیر انجام میشد:
* بهرهگیری از بازارهای خاورمیانه، بهخصوص برای پارچههای هندی
و واردات مستقیم طلا و نقره از بندرها دریای سرخ؛
* فراهم کردن زمینه توزیع آسان صدقات و هدایای سلطان هند در حرمین بدون واسطه.
* تأمین امنیت کشتی حجاج ومسافران عازم کلکته ودیگر مناطق هند (همان، ص166)
وی در ادامه به باجخواهی دائم اهل مکه و اشراف آن از حجاج هند، در قالب مالیاتهای مختلف یاد کرده است.
کمک گرفتن برخی از حکام هند، مانند اورنگزیب، از شرکتهای اروپایی برای تأمین امنیت سفر دریایی حج از نکات دیگری است که در این فصل به آن اشاره کرده است.
او همچنین کسب مشروعیت را یکی از اهدافی میداند که اورنگزیب برای تأیید شدن از سوی شریف مکه با اهدای هدایایی قیمتی به او، دنبال میکرد و به ناکامی اورنگزیب از تکرار بیهوده این هدایا اشارهکرده است که به تیره شدن روابطش با این اشراف در اواخر دوره اورنگزیب انجامید.
شریف مکه در ازای این هدیهها با ارسال قاصدهای مختلفی هدایای مقدسی، که از نظر مادی کماهمیت بود، را به دربار هند میفرستاد و در مقابل، هدیههای قیمتی و کمک و مساعدت مادی خود را به اسم مرقد پیامبر9 طلب میکرد.
وی همچنین ناخشنودی پادشاهان هند به سوء استفاده اشراف مکه از هدایا
و صدقاتی که به جای عموم مردم به جیب اشراف میرفت را اطلاع داده است. این مسئله باعث شد تا پادشاهان مغول هند هدایای هندی را به جای وساطت اشراف مکه، مستقیماً به نیازمندان و علما تحویل دهند (پیرسون، 2011م، ص164).
وی در این فصل از ممانعت شاهان صفوی نسبت به عبور حجگزاران هندی
از ایران برای رسیدن به حجاز سخن گفته (همان، ص162) که نه در منابع دیگر
یاد شده و نه با توجه به روابط خوب پادشاهان مغول هند با ایران، بعید به نظر میرسد و اسناد به جا مانده به طور مشخص برخلاف این است چنانکه اکبرشاه پیشنهاد طلب مساعدت خان توران را علیه پادشاهان صفوی به استناد سیادت
و دینداری ایشان رد کرده است (مجموعه اسناد و مکاتبات تاریخى همراه با یادداشتهاى تفصیلى، ص295).
فصل ششم تا نهم: ابعاد اقتصادی حج
پیرسون به ابعاد اقتصادی حج در سه رویکرد راه دریایی، راه خشکی و شهر مکه پرداخته است که به دلیل محدودیت زمانی بهگزارش اجمالی آن بسنده میشود.
وی با انگیزه نقد یک تفکر خصمانه غربی به این مسئله پرداخته است؛ تفکری که منکر انگیزهها و رویکردهای دینی و معنوی حجاج در حج شده و آن را عبادتی میداند که در باطن، به نحوی ریاکارانه برای اهداف مادی و تجارت است، ولی به ظاهر برای عبادت انجام میشود.
وی معتقد است، این نگاه برآمده از ذهنیت مسیحیِ ناسازگاری دنیا و آخرت و تنافی دین و تجارت است. او این دیدگاه را با توضیح نگاه قرآن به رابطه دین و دنیا
و سازگاری آن دو در نگاه اسلام، نقد میکند (پیرسون، 2011م، ص175)
وی در توضیح نقش حج در تجارت، ابتدا به استفاده بازرگانان هندی و شرقی از فرصت حج و حرکت کاروان حجاج اشاره میکند و بهگزارشهایی استناد میکند که گاه کاروان حجاج به دلیل بارهای تجاری یک بازرگان که با آن همراه شده، مدت بیشتری از نیاز واقعی خود را در برخی از منزلگاهها توقف کرده است.
او مکه و جده را محل اجتماع و میعادگاه تجار مناطق غربی جهان اسلام، مانند بازرگانان اروپایی، سوری و مصری با تجار هندی و ایرانی و یمنی دانسته است که به یُمن حج، به داد و ستد کالاهای مناطق خود میپرداختند (همان، ص187)
وی در ادامه به مسئله تجارت دریایی در دریای سرخ میپردازد و پیرسون
در نامبردن از کالاهای تجاری هند در حج انحصار گرفتن تجارت ادویه هند توسط پرتغالیها را چنان مهم میداند که طی نامهای آن را یکی از مهمترین انگیزههای خود در کنار انگیزه مبارزه با اسلام و حج، برای حضور خود در دریای سرخ دانستهاند؛ (همان، ص178) انگیزهای که هلندیان را نیز به این وادی کشاند (همان، ص179)
علاوه بر طلا و نقره هندی، جواهرات لباسها، ادویه، فلفل و قهوه عربی، آرد، برنج و انواع حبوبات را نیز از جمله کالاهای قابل عرضه کاروانهای هند در حرمین شمرده است. این کالاها علاوه بر تجار عمده، به وسیله خود حاجیان به صورت جزئی نیز برای تأمین هزینه سفر یا بخشی از آن به فروش میرسید. البته برخی جزء مازاد آذوقه سفرشان و برخی نیز به ناچار و بههنگام کمبود مخارج سفر به فروش زاد
و توشه خود در حرمین دست میزدند (پیرسون، 2011م، ص182).
وی در فصل هفتم به ابعاد اقتصادی حج از راه دریا میپردازد.
اهمیت حج در اقتصاد هند
پیرسون با نقل قول از نویسندگان منابع حجگزاری، سود حاصل از تجارت گجرات در ایام حج را 5 % و دو سوم صادرات کالاهای گجرات دانسته که از طریق دریای سرخ به جده و مکه میرفت (همان، ص191).
حج تأثیر چشمگیری در رشد اقتصادی اقیانوس هند داشت و باعث اتصال شبکههای تجاری جهان اسلام در اقیانوس هند به دورترین مناطق غربی میشد (همان، ص193). بازار بینالمللی حج اساسیترین مکان جذب تجارت در اقیانوس هند بود
و مراسم حج تاثیر ویِژهای در تجارت هند داشت چنانکه پیش بینی حجی بی خطر باعث میشد تا ماهها پیش از آن تولیدکنندگان گجراتی برای رساندن محصولشان به بازار حج تلاش مضاعفی انجام دهند (همان، ص192).
بادهای موسمی و قمری بودن تقویم حج
از آنجا که تجارت دریایی به بادهای موسمی وابسته بود که در زمانهای خاصی از سال می وزد باید تناسب این بادها و همزمانی آن با مراسم حج که تابع تقویم قمری و در سال شمسی متغیر بود لحاظ میشد (همان ص 195). به همین دلیل بازرگانان هندی باید برای تجارتی موفق، علاوه بر در نظر داشتن تقویم شمسی، تقویم قمری حج را نیز لحاظ کنند تا به موقع به موسم حج برسند و الا نمیتوانستند سود مناسبی را در بازارهای جده و مکه پس از موسم حج داشته باشند چراکه در موسم حج (با توجه به شدت تقاضا) قیمت کالاها بسیار بالا رفته و پس از آن پایین میآمد (همان، 201).
محصولات تجاری بازار مکه
مکه و جده در این هنگام محل اجتماع تجار یمنی بودند که قهوه میآوردند
و تجار گجراتی که پارچه میآوردند (همان، ص192)
بازارهای اروپا و خاور میانه متقاضی ادویه هند بودند و فلفل اصلیترین ادویههای این تجارت بود و پس از آن ادویه بدست آمده از پوست نارگیل
و زنجبیل و دارچین و گیاه میخک از دیگر کالاهای مورد تقاضای این بازار بود (همان، ص206)
وضعیت ساحل جده و مشکلات حمل کالا
ساحل جده به دلیل وجود صخرههای زنجیره وارو آبهای کم عمق در سمت شمال برای کشتیهای بزرگ خطرناک بود به همین دلیل این کشتیها با فاصله بسیار با آن توقف کرده و کالاها را با کشتیهای کوچک و قایق به بندر حمل میکردند که بر قیمت تمام شده تاثیر داشت علاوه بر آن مه گرفتگیهای شدید و توفانهای موسمی بر خطرات این دریا افزوده بود (همان ص204).
بنادر مهم تجاری در حج
جده نقش محوری و بازار اصلی تجاری بود که از خشکی و دریا در آن جمع میشدند و برای ترانزیت دریایی از آن بهره میبرند. کالاهای مسیر شمالی
با کشتیهای کوچک به سمت دمشق یا قاهره و با کشتیهای بزرگ به سمت
مخا و دریای عرب میرفتند، این تجارت ارتباط چندانی به دین و حج نداشت (همان، ص225).
علاوه بر جده، بندر مخا در یمن در قرن هفدهم میلادی به گونهای توسعه یافت که به عنوان رقیب جده در تجارت مطرح بود . کاروانهای تجاری صحرای سینا، مکه، قاهره، اسکندریه از این بندر عبور میکردند (همان، ص208).
باج گیری کلان پرتغالیها
آنان چه از راه اعطای مجوز عبور و چه از راه ضبط کشتیهای بدون مجوز، درآمدهای بسیاری از تجارت دریایی هند به مکه به دست میآوردند. به عنوان نمونه شش هزار پاردوس از سه کشتی بزرگ از مکه؛ دویست برده از کشتی باری حاکم پیشاپور در قرن شانزدهم دریافت کردند (همان، ص222)
درآمد آنها از کشتیهای مسافری به حدود هزار استرلینگ طلا و نقره از هرکشتی مسافری بود و کشتی سورات در سال 1622 طبق گزارشهای موجود 250 هزار روپیه بود (همان، ص210)
مقدار مالیاتی که در بندر دیو به دریای سرخ در قرن شانزدهم هرسال این بندر 230 هزار اکرافین مالیات پرداخت میکرد، هرکشتی هجده هزار دریافت میکرد و قیمت کل با 432000 اکرافین معادل 25 میلیون ریال سعودی بود (همان، ص223).
فصل هشتم تجارت مکه
مکه بزرگترین مرکز بازرگانی جهان اسلام در دوره میانه بود.البته مراکز تجاری دیگری چون قاهره یا استانبول یا دمشق بودند که تجارتی دائم و ثابت به صورت کلی و جزئی و شبکههای توزیع داشتند اما در مکه تجارتی موقت و موسمی و با بهره برداری از فرصت حج بود و مکه شبکه تجارتی دائم نداشت (همان، ص243).
تجارت مکه موقت و کاملا وابسته به حج بود. قبل از رسیدن کاروانهای حجاج همه ساکنان مکه به جده میروند تا کالاهای مختلف از جمله کالاهای هندی را بخرند و به مکه ببرند و آن را با سودی بالای50% به حجاج در موسم حج بفروشند. با انتهای حج این کاسبان مغازههای خود را بسته و به سمت طائف یا جده میروند (همان، ص242).
با توجه به اینکه مکه هیچ یک از مواد غذایی مورد نیاز خود را تولید نمیکند در تولید ارزاق نیازمند مناطق دوردستی چون قاهره است (همان، ص231).
این خصوصیت چنان بود که پیرسون به نقل از لودویک دی وارث اظهار نظر زنندهای را درباره مکه معظمه نقل میکند که میگوید:
بدانید که به اعتقاد من نفرین خدا بر این شهر باریده است زیرا این شهر هیچ علف یا درخت یا هیچ چیز دیگر تولید نمیکند و ساکنان آن کمبود شدیدی در آب دارند (همان، ص231).
این درحالی است که انتخاب وادی غیر ذی زرعی چون مکه از سوی بنیانگذار مکه حضرت ابراهیم با انگیزه خاصی بوده (قرآن کریم) ومحرومیت مکه از این شرایط وجود انگیزه معنوی برای شکلگیری آن را تقویت میکند و امیرمومنان در خطبهای این مسئله را از روی تعمد و برای آزمودن اخلاص بندگان دانسته است. آن حضرت با تاکید بر اینکه کعبه مجموعه سنگهایی است که به خودی خود نه نفعی میرساند و نه ضرر و نه میبیند و نه میشنود، امر و دعوت مردمان و پیامبران الهی به حج و قصد کردن این خانه را در بی آب و علفترین مکانها و در میان درههای تنگ و سنگهای خارا از سوی خدای متعال با اینکه اگر میخواست میتوانست خانه محترم و مشعرهای بزرگ خود را در مناطق خوش آب و هوا وسرسبز در میان باغها و جویبارها قرار دهد که میوههای آن در دسترس همگان باشد و خانه اش را به جای سنگهای خارا از زمرد سبز و یاقوت سرخ و جواهرات گرانبها قرار دهد تا آنان را در برابر آزمونی بسیار بزرگ و ابتلایی عظیم قرار بدهد و آن را باعث اخلاص و جدا کردن بندگان خاصش برای رسیدن به رحمت خاص خود قرار دارد (کلینی، 1407ق، ج4، ص199؛ نهج البلاغه، ص293؛ مجلسی، 1410ق، ج14، ص469).
وابستگی اقتصادی اهل مکه به حج
مکه از زمان رسول الله مرکزیت اقتصادی خود را از دست داد و مرکزیت گردشگیر دینی پیدا کرد (همان، ص230).
تامین نیازهای اقتصادی مکه عمدتا از سوی جده انجام میشد و مکه در کنار مراکز تجاری دیگر، با جده مرتبط بود.
اهل مکه در امرار معاش خود کاملا نیازمند حج هستند زیرا نیمی از آنان به عنوان نیروهای خدماتی در کارهایی مانند سفره داری، فروشندگی، باربری و خدمات حجاج مشغولند.
همچنین بیابان نشینان اطراف مکه، احشام خود را برای قربانی حج به مکه میآوردند، بربرها برای تجارت و شترداران برای تامین وسیله حمل و نقل حجاج و دیگران نیز کارهای خدماتی مختلفی را در ارتباط با حاجیان به عهده داشتند مانند صرافان، کسانی که مال را با رهن قرض میدادند و زنان بدکاره این افراد فقط در ایام حج در مکه ساکناند و اتاقی کرایه میکنند و پس از آن به وطن خود باز میگشتند (همان ص 233و242).
اظهارنظر او در راستای بزرگنمایی فحشا در مکه است در حالیکه رابطه نامشروع و زنان بدکاره هیچ گاه در مکه، مانند برخی از مناطق غرب، مشروع نبوده و جو معنوی مکه اجازه فراگیر شدن این مسائل را در آن نمیداد.
عده دیگر از اهل مکه نیز تحت عنوان خدمت به مسجدالحرام و مشاعر مقدس از صدقهها و عطایای که حجاج با خود میآورند بهره مند میشوند.
راهنمایان طواف مهمترین شغل تخصصی را در ایام حج داشت که تشکیلاتی بسیار دقیق و عریض و طویل بر کار آنان نظارت میکرد (همان، ص242).
برخی دیگر با بازی کردن نقش دامادهای موقت برای زنان مجردی که بدون محرم به حج آمده اند، نقش محرم آنان را بازی میکردند.
بهره مندی مکیان از حج آنچنان است که در میان مکیان مشهور شده که ما اهل مکه هیچ گندم و بلغوری نمیکاریم و حجاج غله و ما هستند یا حجاج نان حجازند (همان، ص233).
کالاهای تجاری مکه
کالاهایی که وارد مکه میشد عبارتند از : اشیاء گرانقیمت مانند جواهرات یاقوت زرد، سنگهای قیمتی، انواع عطر؛ مانند مشک و کافور و عنبر و صبر
و عرقهای هندی و تولیدات مصر و عراق و یمن و خراسان و حبشه و هند و ایران، از جمله پارچههای پنبه ای؛ لباسهای گرانقیمت، قالیچه (همان، ص237).
عمده کالاهایی که در تجارت مکه خرید و فروش میشد خوار و بار و آذوقه و اشیای یادگاری و متبرک بود. (پیرسون، همان، ص229) نمونه اشیای زینتی و یادگاری مورد خرید و فروش در مکه جاروهای کوچکی که در جاروکردن خانه خدا بکارگرفته میشد بود و اورنگ زیب از آن خیلی خوشش آمده بود. همچنین قطعات کسوت کعبه که توسط شریف مکه به مبالغ گزاف به فروش میرفت؛
آب زمزم که آن را در ظرفهای مسی که ساخت مکه است به شهرهای خود میبردند ؛ پارچههای پنبهای بنگالی سفید برای کفن که با آب زمزم تبرک میشد (همان، ص247).
ارزانی و فراوانی ارزاق در مکه
ارزانی آذوقه در مکه دلایل دارد از جمله: هردسته از حجاج نیازمندیهای خود را به همراه خود به مکه میآورد.برخی از اینها این کالاها را برای تامین نیازها و هزینههای خود به فروش میرساندند و برخی دیگر پس از فروش کالاها و ارزاق همراه خود، قیمت آن را صدقه میدادند (همان، ص238).
ازسوی دیگر شهرهای مختلف در کمک رسانی به مکه با یکدیگر رقابت میکردند. به عنوان مثال هرساله حدود بیست کشتی لبریز از کالا و مواد غذایی اهدایی عثمانیان از مصر به مکه میرسید (همان، ص 232).
هدایا و آذوقه و صدقاتی که حکام هند از طریق ناوگان دریایی میفرستادند نیز در این زمینه بسیار قابل توجه بود (همان).
بازارهای مهم مکه
بازار اصلی مکه متشکل از حدود ششهزار دکان میشد که بیشتر معامله کنندگانش سوداگرانی غیر حرفهای بودند که با هدف تأمین هزینههای حج خود به تجارت روی آورده بودند و برخی نیز به امید سودی تخیلی اجناس یادگاری میخریدند. بازار اصلی در مسعی بین صفا و مروه بود که در آن انواع غلات، گوشت، خرماهای مختلف، و... فروخته میشد، بازار پارچه فروشها مستقل بود و بازاری دیگر نیز درباب بنی شیبه قرار داشت، همچنین بازاری نیز در منا در ایام اقامت حجاج در آن شکل میگرفت که معاف از مالیات بود. تا حدود دو هفته پس از اعمال منا، بازاری نیز در مکه برای حجاجِ باقی مانده تشکیل میشد (همان، ص239) البته بازار منا را سایبانی ممتد دانسته که تنها در آن مواد غذایی فروخته میشد. پیرسون دلیل رکود این بازار در سالهای اخیر را سختگیری وهابیان و تعالیم اسلام که مانع از خرید و فروش در ایام حج میشد دانسته است (همان، ص240).
این درحالی است که خود پیرسون در آغاز فصل ششم که نظر اسلام را درباره امکان جمع میان انگیزههای معنوی ومادی شرح میدهد، به آیات حج اشاره میکند که یکی از اهداف حج را برخورداری از این منافع مادی دانسته است.
همچنین از سفرنامه نویسی دانمارکی نقل شده که پیرامون کعبه راهروهایی پل مانند وجود داشت که برای جلوگیری از آفتاب ساخته شده بود و مکان مناسبی برای خرید و فروشهای پراکنده حجاج و مایه ازدحامی شکوهخیز در مسجد الحرام و مانع عبادت حجاج شده بود (همان239).
خاتمه
پیرسون این خاتمه را با مقایسه ویژگیهای حج به عنوان بزرگترین اجماع سالانه بشر در تاریخ جهان با حج در ادیان دیگر با تکیه به بررسیهای هندویان و نیز حج مسیحیان نگاشته است. وی در این خاتمه ابتدا به معرفی چند منبع درباره سفرهای زیارتی غیر مسلمانان پرداخته مانند گزارشهای اجتماعی و دینی سامیشن ؛کتاب دریای میانه از برودل؛ مقاله ویکتور ترنردر، او در این مقایسه به ادعاهایی که بدون دقت و با اغماض نویسندگان آراء مختلف نسبت به حج بیان کرده اند، پرداخته و آن را نقد و بررسی کرده است (همان، صص263ـ256).
نتیجهگیری
مایکل پیرسون در کتاب حجگزاری هند، ابعاد قابلتوجهی از حج را، بهطور کلی و بهویژه حج هندوستان، بررسی کرده است؛ ازجمله: مناسبات پادشاهان گورکانی هند با حجاز و خدمات آنان به حج، عملیات ایذایی مستمر استعمار پرتغال در ممانعت و ایجاد مزاحمت برای حجاج، تأثیرات سیاسی ـ اقتصادی مهم حج بر دریانوردی و تجارت ادویه در اقیانوس هند و دریای سرخ. با این حال نواقصی چون کمبود شواهد تاریخی، همهجانبه نبودن اطلاعات عرضه شده، خطاهای تاریخی و ادعاهای بیدلیل (هرچند اندک) ازجمله نقاط ضعف این کتاب است.