نوع مقاله : تاریخ و رجال
نویسنده
سطح 4 حوزه علمیه، عضو هیئت علمی پژوهشکده حج و زیارت
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
علمای شیعه، به دلیل تربیت در مکتب قرآن و عترت7، به عنوان وارث پیامبران (کلینی، ج1، ص32)[1] و پرچمدار هدایت مردم شناخته میشوند (ابونعیم، ج1، ص346)[2] آنان ـ که به تعبیر امام صادق7 پاسداری از مرزهای عقیده و ایمان مردم را بر عهده دارند (طبرسی، 1386ق، ج1، ص17)[3]ـ همواره کوشیدهاند با اخلاق و رفتار پسندیده خود، مردم را با فضیلتهای اخلاقی آشنا کنند. در مناطقی که پیروان مذاهب مختلف اسلامی در کنار هم زندگی میکنند، به ویژه در موسم حج و حرمین شریفین، علما همواره مظهر وحدت و برادری به شمار آمده و با بیانات، دستورالعملها و فتاوای خود عامل ثبات و آرامش در فتنهها و اختلافات، و سبب روان شدن برگزاری مراسم حج بودهاند.
با توجه به اینکه دشمنان اسلام در طول تاریخ به صورت پیدا و پنهان به دنبال ایجاد اختلاف، درگیری و تنش در میان مسلمانان بوده و برای نیل به اهداف خود از تفاوت مذهبی، تعصبات قومی و زبانی و همچنین از ناآگاهی برخی از افراد بیشترین بهره را برده و در اثر آن، بیگناهان زیادی در طول تاریخ به خاک و خون کشیده شدهاند، لازم است الگویی برای رفتار مسالمتآمیز در میان مسلمانان ارائه شود. به یقین، رفتار و مناسبات علمای شیعه با دیگر مسلمانان در حج و حرمین شریفین میتواند به عنوان مدل صحیحی از زندگی اجتماعی، آن هم در سطح جهانی، برای حجگزاران و زائران مطرح شود و از اختلافافکنی و سوء استفاده دشمنان پیشگیری کند.
در برخی از موسوعهها، مانند اعیان الشیعه سیدمحسن امین و ریاض العلماء افندی و امل الآمل حر عاملی، به سفر برخی از علما به مکه و مدینه، و در کتاب اعلام المجاورین بمکة المعظمة و کتاب اعلام المدینة المنورة حسین واثقی، به حضور تعداد قابل توجهی از علمای شیعه در حرمین اشاره شده و در کتاب المکاتبات المکیه وی، به نامهنگاری علما و تعاملشان با برخی شخصیتهای مکه و مدینه پرداخته شده است. همچنین در برخی از سفرنامهها و مقالات (مانند مقالات مربوط به سفر حج آیتالله کاشانی و مرحوم فلسفی و هاشمی رفسنجانی و...) در بارة چگونگی سفر حج و مناسبات برخی از علمای شیعه با دیگر مسلمانان در مکه و مدینه اشاراتی وجود دارد؛ ولکن آثار یاد شده
به صورت یکپارچه و منسجم، تأمینکننده هدف مورد نظر این تحقیق نیست، و عرصه برای تحقیقات علمی روزآمد همچنان فراهم است.
در این مقاله سعی شده است شیوههای رفتاری و برخوردهای عالمان شیعه با دیگر مسلمانان در مکه و مدینه و همچنین دستورالعملها و توصیههای آنان از عهد صفویه تاکنون، مورد بررسی قرار گیرد و به این سؤال پاسخ داده شود که شیوه تعامل علمای شیعه با دیگر مسلمانان در حج و حرمین چگونه بوده و چه نقشی در ایجاد صمیمیت میان مسلمانان و در نتیجه روانسازی مراسم حج داشته است؟
شیوههای تعامل علمای شیعه با سایر مسلمانان
علمای دین، به عنوان خلفا و جانشینان پیامبر9 (شیخ صدوق، 1413ق، ج4، ص320)، همچون ستارگان فروزان، هدایتگر مردم به سوی فضیلتها و روشنکننده راه زندگی آنان هستند (کلینی، ج2، ص499). آشناسازی مردم با دلایل و معیارهایزندگی آرام و بدون تنش، خصوصاً در تعامل با پیروان مذاهب دیگر، یکی از جلوههای هدایتگری عالمان دینی است که به چند مورد اشاره میشود:
1. امور اعتقادی
الف) توجه به اصول مشترک و مسلَّمات اعتقادی
از دیدگاه مکتب اسلام، همه مسلمانان یکسان هستند و عطوفت و مهرورزی
به یکدیگر از شاخصههای عمومی آنان است (رُحَماءُ بَینَهُم) (فتح: 29) برابر آیات قرآن و روایات، مستمسکهای زیادی برای این همبستگی مهربانانه وجود دارد:
پیامبر واحد، که از نظر همه مسلمانان اطاعت از او همانند اطاعت از خداوند واجب است: (وَ أَطِیعُوا اللهَ وَ الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ)[4] (آل عمران: 132). همچنین نماز و نیایش به سوی قبله واحد، که میتواند الگویی برای همسویی آنان در همه عرصههای فرهنگی
و اجتماعی باشد.[5] (بقره : 144) اخوّت دینی، که خداوند متعال، مؤمنین را برادر یکدیگر قلمداد کرده و ضرورت اصلاح میان آنها را مورد تأکید قرار داده است: (إِنَّمَا اَلْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ...).[6] (حجرات: 10) با این رویکرد دینی است که رسول خدا9، هنگامی که متوجه شدند برخی از مسلمانان با سلمان فارسی رفتار تبعیضآمیز دارند، بر بالای منبر رفته و فرمودند:
«إِنَّ النَّاسَ مِنْ عَهْدِ آدَمَ إِلَى یَوْمِنَا هَذَا مِثْلُ أَسْنَانِ الْمُشْطِ لَا فَضْلَ لِلْعَرَبِیِّ عَلَى الْعَجَمِیِّ وَ لَا لِلْأَحْمَرِ عَلَى الْأَسْوَدِ إِلَّا بِالتَّقْوَى» (شیخ مفید، 1413ق، ص341).
«مردمان از زمان آدم تا امروز، همه مانند دندانههاى شانهاند، نه عرب بر عجم
و نه سرخ بر سیاه، برترى ندارد؛ مگر با تقوا.»
با توجه به معیار یاد شده، بسیاری از علمای شیعه در سفر حج و هنگام مواجه شدن با علمای اهل سنت یا حاکمان مکه و مدینه، همچنین در بحثها و مناظرات علمی، اصول مشترک اعتقادی میان مسلمانان را به عنوان محور وحدت، مد نظر قرار داده و همه مسلمانان را به التزام آن مشترکات، فراخواندند و از وقوع برخی تنشها و منازعات پیشگیری، و مشکلات پیش آمده را رفع کردند (مختاری، 1393ش، ص136ـ102).
ب) سعه صدر در برخورد با عقاید دیگران
برابر روایتی از امام صادق7 «چون مسلمانان به باورهای مشرکین دشنام میدادند، خداوند با فرستادن آیه شریفه (وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِالله فَیَسُبُّواالله عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ...)،(انعام: 108) آنها را از سب آلهۀ مشرکان بازداشت؛ زیرا در این صورت مسلمانان ندانسته باعث میشدند تا خدای یگانه، مورد اهانت کفار قرار گیرد.» (قمی، ج1، ص213) از این حیث آیه فوق یکی از ادبهای دینی را خاطرنشان میسازد که با رعایت آن، احترام مقدسات جامعه دینی محفوظ مانده و دستخوش اهانت و ناسزا و تمسخر واقع نمیشود (طباطبائی، 1389ش، ج7، ص314). در این راستا، حضرات معصومین7 به عنوان یک وظیفه اجتماعی، مسلمانان را به مدارا با یکدیگر توصیه مینمودند که در فرهنگ اسلامی راه حلی کارآمد و مفید قلمداد شده است.مدارا به معنای تحمل عقاید رقیب، در عین باورمندی و پایبندی به حقانیت اعتقادات خود و به تعبیری سعۀ صدر علمی و گشودن فضای تعامل و تعاطی افکار است. آنگاه که برخی از یاران علی7 به ناسزاگویی معاویه و اصحابش زبان گشودند با مخالفت آن حضرت مواجه شده و از ایشان شنیدند که فرمود:
«إِنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبَّابِینَ...» (شریف رضی: خطبه 206).
«ناسزاگویی را برای شما نمیپسندم به جای آن بهتر است عملکرد معاویه و یارانش را بیان کنید و برای هدایت شدن آنان از گمراهی و حفظ خون مسلمانان و اصلاح امورشان دعا نمایید.»
علمای اسلام، احترام به مقدسات پیروان مذاهب دیگر را بسیار لازم دانسته و افراد را از هرگونه گفتار و رفتاری که موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمانان شده و سوژه و بهانه به دست دشمن میدهد، پرهیز میدادند و توهین به مقدسات دیگران را شرعاً حرام اکید میدانستند (بیانات مقام معظم رهبری، 22/2/1388) یکی از شرایط برگزاری مسالمتآمیز مناسک حج نیز ـ که همهساله با حضور پیروان مذاهب مختلف اسلامی در یک مکان برگزار میگردد ـ احترام به سلایق و عقاید یکدیگر است (مصاحبه با سرپرست حجاج ایرانی، میقات حج، شماره 71، ص146)
2. امور عبادی
الف) همکاری در تسهیل امور حج و رفاه حجگزاران
در برخی از منابع، مکاتبات زیادی میان حاکمان ایران و عربستان در قرن دهم
و یازدهم هجری به چشم میخورد که علمای شیعه در ایجاد این ارتباطهای دوستانه میان دولت ایران و عربستان نقش داشته یا در نگارش نامهها، ایفای وظیفه کردهاند. حاصل این ارتباطات و نامهنگاریها به وجود آمدن امنیت در راههای مواصلاتی مکه و مدینه و سفر ایمن حجاج ایرانی است (واثقی، 1436ق، صص220ـ20).
شماری از عالمان شیعه، که دارای موقعیت سیاسی ـ اجتماعی بودند، در سفر حج در زمینه برگزاری مطلوب حج و کاسته شدن مشکلات حجاج با دولت عربستان همکاری داشتهاند؛ از جمله آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی که برای رفتن به حج از طریق بیروت عازم جده میشد، وقتی در بیروت متوجه شد حجاج ایرانی وسیله نقلیه برای رفتن به مکه را پیدا نکردهاند، تقاضا کرد چندین هواپیما برای حمل حجاج به فرودگاه بیروت آمد و همه حجاج به جده اعزام شدند (قاضیعسکر، 1382، صص61 ـ42).
همچنین واعظ شهیر، مرحوم محمدتقی فلسفی، که در تاریخ اول مهرماه 1327 شمسی، مطابق با 19 ذیقعده سال 1367 قمری، با اتومبیل به مکه معظمه عزیمت نموده بود، بعد از عبور از کویت، وقتی متوجه شد ماشینهای حجاج ایرانی در آن گرمای سوزان در رملها (شن و ماسه ها) فرو رفتهاند، به فکر چاره افتاد. از آنجا که آقای «حمزه غوث» وزیر مختار سعودی در تهران، طی تلگرافی خبر سفر ایشان را به ملکعبدالعزیز سوم ـ پادشاه عربستان سعودی ـ (1289 ـ 1373ق)، مخابره کرده بود، وقتی ایشان با ولیعهد دیدار کرد از او درخواست نمود ماشینهای قوی و جرثقیل برای نجات حجاج به آن منطقه بفرستد که در نتیجه همه حجاج به سلامت به مقصد رسیدند و مشکل گذرنامه و پرداخت عوارض ورود به عربستان و... همه با وساطت ایشان حل و فصل شد (گزارش سفرهای حج حجتالاسلام فلسفی=، میقات حج، شماره 47، صص173ـ167)
مرحوم محمدعلی مبارکهای در سفر حج خود، وقتی تضییقات دولت سعودی را نسبت به حجگزاران مشاهده کرد، دو نوبت با شاه سعودی ملاقات نمود و با گفتوگوهای عالمانه با شاه سعودی و قاضی مکه، زندانیان را آزاد و موانع برگزاری حج را برطرف کرد (مختاری، 1393، صص136ـ102).
ب) فتاوای راهگشا در زمینههای اختلافی
بر اساس اعتقاد اهل سنت، اگر روز عرفه با روز جمعه مصادف شود، حج آن سال «حج اکبر» محسوب میشود؛ این امر در دورانهای گذشته باعث میشد تعداد زیادتری از حاجیان سنی در حج آن سال شرکت میکردند و سود مادی بیشتری نصیب حاکمان و اشراف مکه میشد. اما مشکل این بود که اگر در یک سال، روز عید (دهم ذیحجه) مصادف با روز یکشنبه بود، برای آنکه روز عرفه (نهم ذیحجه) مصادف با جمعه شود، روز شنبه را عید اعلام میکردند و بدین ترتیب در واقع، روز عرفه، برابر با روز هشتم ذیحجه میشد؛ امری که هیچ فقیه شیعه یا سنی نمیتوانست آن را بپذیرد. در این وضعیت، وقتی کاروان حج اهل سنت به سوی عرفات میرفت، شیعیان نمیتوانستند آن روز را عرفه بدانند و طبعاً میبایست روز بعد را نیز در عرفات میماندند؛ اقدامی که امرای مکه شدیداً با آن مقابله کرده و متخلفان را سخت مجازات میکردند. این دشواری تا اواخر دوره قاجار بوده و در بسیاری از سفرنامهها، این اختلاف نظر و تبعات آن مورد توجه قرار گرفته است (جعفریان، 1374، ص105) برخی از اطلاعات مربوط به این دشواری در دوره صفوی را عبدالحی رضوی (م.بعد از 1141) چنین نقل کرده است:
در طول عمر ما، فراوان این مشکل پدید آمده و شده است که قاضی مکه، با شهادت یک حاجی مغربی، حکم به ثبوت رؤیت هلال میکند. دشواری آن است که به فرد شیعه اجازه داده نمیشود تا در وقت خودش وقوف در عرفه را انجام دهد... . خوشبختانه حضرت آقای «سیدابوالحسن اصفهانی» آقای «سیدابراهیم شُبّر» را از طرف خود به حجاز اعزام کرده بودند که در این قبیل اختلافات، نظر حضرت آیتاللَّه را به شیعیان ابلاغ کند. ایشان دستور دادند در این قبیل اختلافات اگر معلوم شود تعدّد موقف، ممکن است زیان یا خطری برای حجاج شیعه ایجاد نماید، مطابق موقف محل عمل کنند. اینجانب و آقایان دیگر نیز هر یک به نوبه خود این موضوع را به حجاج حالی نمودیم و قرار شد امسال این موضوع را ابداً مطرح نکنند که اختلاف بین سنی و شیعه رخ ندهد و خطری متوجه حجاج ایرانی نگردد (جعفریان، 1379، ج3، صص1085ـ1082).
بقیه علمای شیعه نیز به جهت حل این مشکل، از مدتها پیش، به لزوم تبعیت از فتوای اعلام شده در عربستان، فتوا دادهاند. امام خمینی= در پاسخ این سؤال «اگر از طرف قاضی مکه حکم شد که فلان روز عید است و ما یقین به خلاف نداشته باشیم متابعت آنان جایز است، آیا اگر در همین فرض بتوان احتیاط کرد و وقوف عرفات
و مشعر و اعمال منا را بدون محذور انجام داد تا متابعت قطعی واقع شود»؟ فرمود: باید تبعیت کنند؛ هرچند با علم به خلاف (خمینی، 1393، ص1001 استفتائات متفرقه) اکثر علما نیز همین نظر را دارند (همان).
علاوه بر آن، علمای شیعه فتاوای تقریبی فراوانی دارند که با هدف پیشگیری از اختلاف، و در راستای حفظ جان شیعیان از آسیبها صادر شده است؛ مانند جایز بودن سعی در قسمت جدید مسعی (همان، ص710)، رمی در طبقات فوقانی جمرات (همان، ص718-716)، سجده بر زمین در نماز همانند بقیه مسلمانان (همان، صص650 ـ645) و لزوم شرکت در نماز جماعت مسجدالحرام و مسجدالنبی (همان، صص726ـ723).
به گفته یکی از علما: در گذشته برخی از حجاج ایرانی در نمازهای جماعت اهل سنت شرکت نمیکردند و هر کاروانی در محل سکونت، برای خود جماعتی داشت و زوار ایرانی در مسجدالنبی و مسجدالحرام، موقع نماز در اطراف محل نماز جمع میشدند و نماز آنها را تماشا میکردند که طبعاً موجب بدبینی نسبت به ایرانیها شده بود. امام راحل بعد از انقلاب دستور داد: «همه در جماعات اهل سنت حاضر شوند و از برگزاری نماز جماعات در منازل و گذاشتن بلندگوهاى مخالف رویّه اجتناب نمایند» (خمینی، 1382ش، ج1، ص23). این کار اثر مطلوبی به جای گذاشت و نظر آنها نسبت به ایرانیها برگشت (مصاحبه با آیتالله محمدعلی فیض، میقات حج، شماره 48، صص160ـ153).
مقام معظم رهبری نیز فرمود:
امام1 توصیه کردند، امر کردند که «در نمازهاى جماعت شرکت کنید» بنده هم عرض مىکنم در نمازهاى جماعت در مسجدالحرام، در مسجدالنبى و نیز در مساجد دیگرى که مقتضى است و متعلق به برادران اهل آن مناطق است، شرکت کنید. وحدت را نشان بدهید (خمینی، 1382، ج2، ص96).
در سیره برخی از علما نقل شده است که خودشان در نماز اهل سنت شرکت کردهاند؛ از جمله مرحوم میرحامد حسین (مقدادی، 1374، ص163) و مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی (مهاجری، 1387، صص88 ـ73).
ج) تعامل در امور زیارت
زیارت قبور مطهر پیامبر اسلام9 و ائمه بقیع:، همواره یکی از دغدغههای شیعیان به ویژه حجاج ایرانی بوده است. علمای شیعه نیز همواره میکوشیدند علاوه بر راهنمایی شیعیان در خصوص چگونگی زیارت ائمة بقیع، در زمینه آسانسازی زیارت و رفع موانع آن، با حکام عربستان تبادل نظر کنند. علمای بزرگوار، خصوصاً امام راحل= توصیه اکید کردند، زیارت پیامبر اسلام9 و دیگر معصومین: به نحو متعارف و صحیح انجام شود و از کارهایى که اشخاص جاهل در هنگام زیارت انجام میدهند و موجب وَهْن مذهب است، اجتناب گردد (خمینی، 1382ش، ج1، صص23، 95 و 130).
همچنین برخی از علما در سفر به مکه و مدینه و انجام مذاکره با حکام عربستان، از ممنوعیت زیارت جلوگیری نمودند. بر پایه نقلهای معتبر، مرحوم آیتالله العظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی در سفر حج خود، با امیر مدینه مذاکره کردند و ایشان دستور داد موانع قبلی برداشته شود و مردم راحتتر بتوانند به زیارت ائمه بقیع: بپردازند؛ درحالیکه پیش از آن کسی قدرت نزدیک شدن به شبکههای ضریح را نداشت (پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله العظمی گلپایگانی=).
مذاکراتی که مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی با ملکعبدالله داشت، سبب شد زمان حضور زائران در بقیع افزایش یابد، خصوصاً اجازه ورود بانوان به بقیع نیز صادر شود؛ درحالیکه تا آن سال (1384شمسی) بانوان نمیتوانستند وارد شوند. در این مذاکرات، از پادشاه عربستان خواسته شد از برخوردهای خشن مأموران امر به معروف و نهی از منکر با زائران جلوگیری شود، فرصت زمانی بیشتر برای زیارت بقیع در نظر گرفته شود و از تخریب اماکن تاریخی ـ اسلامی نیز ممانعت به عمل آید (مهاجری، 1387ش، صص88 ـ73).
3. تعامل علمی
علمای شیعه از دیرباز تعامل علمی با اهل سنت داشته و کتابهایی در زمینه فقه مذاهب پنجگانه اسلامی نوشتهاند. مرحوم شیخ طوسی در اثر مهم خود به نام کتاب الخلاف، محمدجواد مغنیه در کتاب الفقه علی المذاهب الخمسه، محمد قمی سبزواری در کتاب جامع الخلاف و الوفاق و دیگران، ضمن تبیین فقه مکتب اهل بیت:، دیدگاه فقهی چهار مذهب سنی را نیز بیان کردهاند. همچنین علامه حلی در کتاب تذکرة الفقهاء و منتهی المطلب، دیدگاه ائمة مذاهب سنی را به حسب مورد بیان میکند.
در این میان، حرمین شریفین، بویژه در موسم حج، یکی از فرصتهای مطلوب برای برخورد افکار اندیشمندان مسلمان است و میتواند برای حل مشکلات فکری از یک سو و بروز کردن تفکر اسلامی از سوی دیگر، نقش مؤثری داشته باشد. بدین جهت علمای شیعه میکوشیدند در زمینه مسائل علمی، با علمای اهل سنت ارتباط فکری داشته باشند. برخی از آنها در مکه نزد علمای سنی تحصیل علم کرده و از آنان اجازه نقل روایت دریافت کردهاند؛ مانند سیدابوبکر بن شهاب علوی حسینی حضرمی، میرزا سیدابراهیم ظهیرالدین (م.1025) و ابوجعفر ابراهیم بن اسماعیل بن جعفر بن محمد (م.390) (امین، 1406ق، ج2، ص251).
همچنین استادانی از علمای شیعه در مکه حضور داشتند که سعی میکردند با اشراف به فقه مذاهب خمسه به پیروان همه مذاهب، خدمات علمی ارائه دهند. در حرمین شریفین، محدّث و راوی بسیاری بوده که تعداد قابل توجهی از آنان ایرانی بودهاند. درباره برخی از آنها تصریح شده است که در مکه حدیث میگفتهاند و بزرگان اهل حدیث و اصحاب سنن و صحاح از آنها حدیث نقل کردهاند. درباره آنان، تعابیر زیبایی از قبیل فقیه، مجتهد، حافظ، شیخالحرم، بارع، صالح، قاضی، زاهد، ثقه، امام، محدّث، خطیب و... وجود دارد. برخی از علما نیز مقام «استادی قرائت» تدریس علوم متداول، ریاست علمی و مذهبی
و امامت در مسجدالحرام داشتهاند (طبسی، 1374، صص120ـ107) برخی از آنان نیز با دایر کردن کرسیهای گفتوگو، مناظرههای علمی بسیاری در امور مختلف جامعه اسلامی، در مکه و مدینه برگزار کردهاند (شیخالاسلامی، 1430ق، صص206ـ 8) برخی نیز با شرکت در همایشهای علمی یا نگارش کتب تاریخی و کاوش در آثار مکه و مدینه، حسن نیت خود را در زمینه تعامل مثبت میان علمای شیعه و سنی به اثبات رساندهاند (قاضیعسکر، 1381ش، صص203ـ 196؛ مصاحبه با استاد محقّق داماد، میقات حج، شماره 27، صص198ـ163). برخی از علما هم، با حضور در مراکز علمی و دانشگاهی و مذاکره با اندیشمندان، این ارتباط علمی را استحکام بخشیدهاند (واثقی، 1436ق، ص293؛ مقدادی، 1374، صص169ـ154).
4. امور اجتماعی
عرصه دیگر برای تعامل علمای شیعه با دیگر مسلمانان، امور اجتماعی است. برخی از جلوههای آن ذکر میشود:
الف) دعوت به وحدت
تاریخ نشان میدهد علمای شیعه مبارزه با افراطگرایی، تعصبات بیجا و اختلاف و تفرقه در میان مسلمانان را وجهه همت خود قرار داده و همواره آنان را به اتحاد و یکپارچگی دعوت کردهاند، آیتاللَّهکاشانی در سفر حج، توسط نمایندگان خود، یک پیام به دولت عربستان فرستاد که مربوط به اتحاد و اتفاق دولتهای اسلامی، خصوصاً دول عربی، بود که با استقبال دولت سعودی مواجه شد و این پیام در روزنامههای سعودی چاپ شد (قاضیعسکر، 1382، صص61 ـ42).
رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی= ، تفرقه و تشتت در میان مسلمانان را مهمترین و کارآمدترین حربه دشمن برای تضعیف مسلمانان و بهرهکشی از وجود آنان و غارت سرمایههایشان میدانست و بُرّندهترین سلاح در برابر دشمنان را نیز آگاهی مسلمانان و وحدت و یکپارچگی آنان اعلام نمود و فرمود:
«... اى مسلمانان جهان و اى پیروان مکتب توحید، رمز تمام گرفتاریهاى کشورهاى اسلامى، اختلاف کلمه و عدم هماهنگى است و رمز پیروزى، وحدت کلمه و ایجاد هماهنگى است که خداوند تعالى در یک جمله بیان فرموده: (وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِاللَّه جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا) (آل عمران: 103) «اعتصام به حبلاللَّه» بیان هماهنگى جمیع مسلمین است...» (خمینی،1382ش، ج1، صص27-26).
در نظر امام راحل، کنگره جهانی حج، عامل مهمی برای وحدت مسلمانان است؛ آنجا که فرمود:
فلسفه حج، ایجاد تفاهم و تحکیم برادرى بین مسلمین است... . لازم است برادران ایرانى و شیعیان سایر کشورها از اعمال جاهلانه، که موجب تفرق صفوف مسلمین است، احتراز کنند (همان، ص23).
از آنجا که امام خمینی= دعوت به وحدت را سیره مستمره علمای مسلمان میدانست، همواره بر آن تأکید داشت:
«.... علماى اسلام از صدر اسلام تاکنون کوشش کردند براى اینکه مسلمین همه
با هم مجتمع باشند و همه ید واحد باشند بر غیر مسلمین. در هرجا که مسلمى
پیدا بشود، باید با سایر مسلمین تفاهم کنند و این یک مطلبى است که خداى
تبارک و تعالى در قرآن کریم (آل عمران: 103) سفارش کرده است و پیغمبر اکرم9 سفارش فرموده است و ائمه مسلمین سفارش فرمودهاند و علماى بیدار اسلام دنبال این امر را گرفته و کوشش کردهاند به اینکه مسلمین را در تحت
لواى اسلام به وحدت و یگانگى دعوت کنند.» (خمینی، 1382ش، ج1، ص64 و ج13
صص 338-337).
ب) مدارا و همزیستی مسالمتآمیز
در تعالیم اخلاقی اسلام، به ویژه در روایات، عناوینی چون رفق، مدارا، حسن همجواری، مصاحبت و معاشرت نیکو و... به چشم میخورد که همه بر لزوم بردباری و تحمل دیگران، همزیستی دوستانه و رفتار نیکو با دیگران در عرصههای اجتماعی، خصوصاً در سفرها دلالت دارد. امام خمینی فرمود:
به حجاج محترم ایرانى، که حامل پیام اسلام و قرآن کریمند و حامل پیام انقلاب اسلامى مىباشند، سفارش کرده و مىکنم که در آن مواقف شریفه ـ چه در مکه معظمه و چه در مدینه منوره ـ مدارا با مسلمین و مسلمات را، حتى با مأمورین آنجا، از دست ندهید و در آن مراکز، که محل امن است، به مقابله برنخیزید و با همه با اخلاق انسانى ـ اسلامى برخورد کنید و با نصیحت برادرانه و موعظه حسنه، همة مسلمانان را از اعمال خشونت بازدارید... (خمینی، 1382ش، ج1، صص142ـ140) اخلاق کریمه انسانى ـ اسلامى را با همه زوّار، از هر طبقه و هر طایفه و هر رنگ
و هر زبان و هر کشور باشند، با دقت مراعات نمایید و در برخوردها و رفتوآمدها در جمیع اوقات و احوال و پیشامدها صبور و بردبار باشید و کریمانه با همه رفتار نمایید و در مقابل درشتیها، نرمى و سلم، و در مقابل بدرفتاریها، خوبى و محبت کنید (همان، ص195ـ 191).
لازمه التزام به موازین اخلاقی، پرهیز از اموری مثل فسوق و جدال است که بر اساس آیه قرآن، از محرمات احرام در حج و عمره است (فَمَن فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ فَلاَ رَفَثَ وَلاَ فُسُوقَ وَلاَ جِدَالَ) (بقره: ۱۹۷)، فسوق (به معنای دروغ) و جدال (یعنی بگو مگو کردنهای خصمانه، لا والله بلی والله گفتن) (قمی، ج1، ص69؛ عیاشی، ج1، ص95)، نشانگر عدم پذیرش حقیقت و باعث سخنان ناروا و حرمتشکنی است و مسلمانان میبایست از آن پرهیز کنند. در روایتی، امام صادق7 فرمود:
از فخر فروشی بپرهیز و بر شما باد، ورع و تقوایی که شما را از گناهان نگهداری کند؛ چون خداوند میفرماید:(ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ) از جمله مصادیق تَفَث این است که در حال احرام، کلامی قبیح بر زبان جاری سازی (کلینی، ج4، ص338).
از جمله سفارشهای امام خمینی= به حجگزاران این است که فرمود:
براى رضاى خداوند تعالى، تحمل هر پیشامد بدى ـ از هر کس باشد ـ با روى گشاده و سعه صدر نمایید که آن مواقف کریمه و بقاع شریفه محل نزاع و جدال نیست (خمینی، 1382ش، ج1، ص191).
ضرورت پرهیز از جدال، یک امر فراگیر است بر اساس دستور خداوند، حتی با اهل کتاب نیز باید گفتوگوها به صورت مسالمتآمیز و به دور از هرگونه تنش صورت بگیرد: (وَ لا تُجادِلوا أهلَ الکِتابِ إلّا بِالَّتی هِیَ أحسَنُ ...) (عنکبوت: 46) «و با اهل کتاب، جز به شیوهای که نیکوتر است، مجادله نکنید».
ج) رعایت نظم، ضوابط و مقررات
قوانین هر کشور به منزله ناموس، دارای حرمت بوده و پایبندی به آن یکی از الزامات سفرهای خارجی به شمار میآید. با توجه به حساسیتهایی که در کشور عربستان نسبت به حجاج ایرانی وجود دارد، لازم است زائران خانه خدا همه ضوابط و مقررات اعلام شده را دقیقاً رعایت نمایند. امام خمینی=، با وقوف کامل به همه آنچه گفته شد، پایبندی به مقررات را کلید حل بسیاری از مشکلات و عامل روانسازی برنامه حج دانسته و فرمود:
حجاج محترم ایران و زائران حرمین شریفین... لازم است مراقب باشند که اعمال بىرویّه و گفتار باطل تحقق پیدا نکند (همان، ص130) اینکه هر کس خودش بخواهد یک کارى بکند، این هرجومرج همیشه غلط بوده... روى میزانى و روى برنامه باید کارها انجام بگیرد، نه [اینکه] هرج و مرج باشد؛ هر که هر طورى دلش مىخواهد، عمل بکند (همان، ص95).
5. مسائل سیاسی و امور بینالملل
حج، عبادتی با ابعاد سیاسی ـ اجتماعی در گستره جهانی است که بعد سیاسی ـ اجتماعی آن، سالیان متمادی مورد بیتوجهی واقع شده است. امام خمینی=، پس از پیروزی انقلاب سعی کرد بُعد سیاسی حج را زنده کند. در همین راستا ایشان همواره خواهان نجات مسلمانان از سلطه ستمکاران و جهانخواران بود و حج را بهترین فرصت برای تبیین حقانیت اسلام، و معرفی ستمهای مستکبران نسبت به مسلمانان در سراسر جهان میدانست. ایشان فرمود:
بر شما ملت عزیز اسلام که براى اداى مناسک حج در این سرزمین وحى اجتماع کردهاید، لازم است از فرصت استفاده کرده به فکر چاره باشید. براى حل مسائل مشکله مسلمین تبادل نظر و تفاهم کنید. باید توجه داشته باشید که این اجتماع بزرگ، که به امر خداوند تعالى در هر سال در این سرزمین مقدس فراهم مىشود، شما ملتهاى مسلمان را مکلف مىسازد که در اهداف مقدسه اسلام، مقاصد عالیه شریعت مطهره و در راه ترقى و تعالى مسلمین و اتحاد و پیوستگى جامعه اسلامى کوشش کنید. در راه استقلال و ریشهکن کردن سرطان استعمار، همفکر و همپیمان شوید. گرفتاریهاى ملل مُسْلم را از زبان اهالى هر مملکت شنیده و در راه حل مشکلات آنان از هیچگونه اقدامى فروگذار نکنید. براى فقرا و مستمندان کشورهاى اسلامى، فکرى کنید. براى آزادى سرزمین اسلامى فلسطین از چنگال صهیونیسم، دشمن سرسخت اسلام و انسانیت، چارهاندیشى کنید (همان، صص12ـ11).
مقام معظم رهبری نیز بعد از بیان گرفتاریهای مسلمانان در ابعاد مختلف، سیاستمداران و روشنفکران و علماى دینی را به چارهجویی فراخواند و فرمود:
... حج فریضهاى است که مهمترین گرفتاریهاى سیاسى امت اسلامى در آن و با آن قابل حل است... . آنان که نمىخواهند مضمون سیاسى حج را بپذیرند، در واقع اسلام را دور از سیاست، و دین را از سیاست جدا مىخواهند (خامنهای، 1387ش، ج2، ص145).
مرحوم هاشمی رفسنجانی ـ که با دعوت ملکعبدالله در کنفرانس اسلامی مکه شرکت کرده بود، به عنوان سخنران اصلی ـ دوری از تعصب و افراطگرایی را یکی از شرایط موفقیت دانست و گفت:
صهیونیسم در اختیار کفر جهانی قرار دارد و ما با سرمایههای عظیمی که در جهان اسلام داریم، باید در مقابل آنها بایستیم و به ملتهای مسلمان که تحت ستم قرار دارند، کمک کنیم. جهان اسلام اکنون با تهدید جدی قدرتهای استکباری مواجه است. ما باید برای تقویت جهان اسلام دست هماهنگی و دوستی به همدیگر بدهیم و روی مشترکات تکیه کنیم... . برای مقابله با اشغالگران و قدرتهایی که امنیت مسلمانان را به خطر انداختهاند، احساس مسئولیت کنیم (مصاحبه با آیتالله هاشمی رفسنجانی، میقات حج، شماره 30، صص73ـ53 ؛ مهاجری، 1387ش، صص88 ـ73).
6. روابط دوستانه با اهل سنت
در فرازهایی از تاریخ پانصد سال گذشته میبینیم تعداد قابل توجهی از علمای شیعه عراقی، لبنانی و ایرانی در مکه و مدینه حضور یافتند (واثقی، 1436ق، ص162) این علما برای ایجاد ارتباط میان دولتهای کشورهای اسلامی، از جمله دولت ایران با حاکمان حجاز، واسطه بودند و هدایایی را از طرف دولتمردان ایران به حاکمان مکه و مدینه میرسانیدند؛ مثل شیخ صالح بحرانی ـ قاضی شیراز ـ که برای ارسال هدایای دولت صفوی به شریف مکه، واسطه شد (همان، ص177) و سید ناصر کمونه، از علمای نجف، که شخصی امین بوده واسطه شده برای رسانیدن هدایای یکی از سلاطین صفوی به علمای مدینه تا در راه تحصیل و ... هزینه شود (همان، ص231).
برخی از عالمان شیعه نیز خودشان اقدام به نامهنگاری میکردند؛ مانند سیدمحمدعلی بن سیدمحمدحسین که از علما و رجال اواخر قرن 12 هجری است. ایشان نامهای به علمای سید در مدینة منوره در خصوص دریافت هدایا و موقوفات در ماه صفر 1193قمری نوشته است که باید در مدینه و مراقد ائمة اطهار: هزینه شود (همان، ص233) برخی نیز نامههایی صرفاً با مضمون ابلاغ سلام و ابراز مودت نوشتهاند؛ مانند شیخ جواد شبیبی ـ شیخ ادبای عراق ـ (زنده در میان سالهای 1284 تا 1363)، که برای برخی از اشراف مدینه (ظاهراً شخصی به نام سیدعمران حبوبی حسنی)، نامه دوستانه ارسال کرده است (همان، ص236). موارد زیادی نیز در تاریخ به چشم میخورد که علما نامهای از طرف حاکمان ایران به حکام مکه و مدینه نوشتهاند؛ مانند نامه از شاهعباس اول صفوی با قلم شیخ بهایی، همراه با ابراز محبت و تبیین ارزش محبت و ولایت اهل بیت:، که در تاریخ 1012 قمری نوشته شده است (همان، ص15).
البته عالمانی از شیعه نیز نامشان در تاریخ ثبت شده است که مصاحبت و دوستی با علمای مکه و مدینه داشتند؛ سیدرضیالدین موسوی عاملی، با شیخ یحیی فرزند شیخ عبدالقادر رابطه دوستانه داشته است. این شیخ عبدالقادر سابقاً مفتی مکه بوده و در سال 1138 فوت کرده است. بعد از ایشان شیخ یحیی، که بسیار انسان فاضلی بود، به عنوان مفتی مکه در منصب فتوا نشست. به گفتة سیدعلی حویزی مشعشعی در کتاب الرحله، در سال 1123 قمری شیخ یحیی از اجلة ائمة حنفیه بود که مردم به وی اقتدا میکردند و بعد از رسیدن به مقام فقاهت به مذهب شیعه امامیه گرایش پیدا کرد و نامه دوستانه به دولت ایران نوشت و مولی محمد مسیح از رجال دولت صفوی و داماد آیتالله حاجآقاحسین خوانساری نیز جواب نامه وی را همراه با ابراز برادری و مودت فرستاد (همان، ص149)
برخی از علما و مراجع شیعه نمایندگانی از سوی خود به مکه و مدینه گسیل میداشتند تا برای ایجاد ارتباط و تلطیف فضای مابین بکوشند؛ مانند سیدابراهیم شُبّر به نمایندگی از مرحوم آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی (جعفریان، 1379ش، ج3، ص1085ـ1082) و شیخ عبدالحسین فقیهی، به نمایندگی از آیتالله بروجردی (جعفریان، 1389ش، صص56 ـ47).
امام خمینی= نیز هنگام معرفی امیر الحاج، همواره به تعامل با همة مسلمانان، حل مشکلات فیمابین، کمک به ضعیفان، حفظ و حراست از حجاج و تنظیم امور حجاج، سفارش میکرد (ورعی، 1389ش، صص35ـ14).
نتیجهگیری
در این تحقیق که با هدف بررسی دیدگاه و شیوه عمل علمای شیعه در زمینه رفتار با دیگر مسلمانان در زمان برگزاری حج و در سرزمین مکه و مدینه، انجام گردید، به دست آمد که آنان در همه زمینهها به ویژه امور اعتقادی، عبادی، اجتماعی و سیاسی، بسیار با سعة صدر عمل کرده و ضمن تفاهم با حاکمان مکه و مدینه و جلب نظر آنان نسبت به پیروان اهل بیت:، همه مسلمانان را نیز به آرامش، رفتار و اخلاق مناسب با دیگران در موسم حج دعوت نمودهاند. رفتار سنجیده و توصیههای اخلاقی علمای شیعه، باعث گردید سطح آگاهیهای مردم افزایش یافته و سال به سال از میزان اختلافات و تنشها کاسته شود. در همین راستا شاهد هستیم که با وجود دسیسههای گوناگون دشمنان و با وجود افزایش چند برابری جمعیت، مراسم حج با کمترین مشکل نسبت به دورانهای گذشته برگزار میگردد.
[1]. عَنْ أَبِی عَبْدِالله8 : «قَالَ: إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِیَاء...»
[2]. قَالَ رَسُولُالله9 : «یَرْفَعُالله بِهَذَا الْعِلْمِ أَقْوَامًا فَیَجْعَلُهُمْ قَادَةً یُقْتَدَى بِهِمْ فِی الْخَیْرِ...»
[3]. قَالَ جَعْفَرُبن مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ 8 : «عُلَمَاءُ شِیعَتِنَا مُرَابِطُونَ فِی الثَّغْرِ الَّذِی یَلِی إِبْلِیسَ وَ عَفَارِیتَه...»
[4]. و از خدا و پیامبر فرمان برید تا مورد رحمت قرار گیرید.
[5] (فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرٰامِ وَ حَیْثُ مٰا کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ...) پس رویت را به سوی مسجدالحرام گردان. و [شما ای مسلمانان] هر جا که باشید، روی خود را به سوی آن برگردانید.
[6]. جز این نیست که همه مؤمنان با هم برادرند؛ بنابراین [در همه نزاعها و اختلافات] میان برادرانتان صلح و آشتی برقرار کنید.