نوع مقاله : از نگاهی دیگر
نویسنده
دکترای تاریخ و تمدن ملل اسلامی
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
در بیشتر دورههای تاریخ اسلام، همواره تعاملات علمی، فرهنگی و مذهبی فراوانی میان حرمین شریفین و حوزه جغرافیایی مغرب اسلامی و اندلس (که از منظر تمدنی، بخش جداییناپذیری از مغرب اسلامی است) وجود داشته است. جوامع مسلمان سرزمینهای مغرب اسلامی، به علت دورافتادگی نسبی از بخشهای مرکزی جهان اسلام، همواره اهتمام و تعلق خاطر خاصی به اماکن مقدس حرمین شریفین و رسول خدا9 داشتهاند.
بخشی از این اهتمام، در قالب خلق آثار علمی و تاریخی متعددی درباره حج و حرمین شریفین تجلی یافته است که آن را در درجه نخست میتوان در میراث بسیار غنی سفرنامههای حج و حجاز جستوجو کرد. این سفرنامهها که در بازه زمانی طولانی مدتی (از سده ششم تا چهاردهم هجری) به قلم دانشوران حوزه مغرب اسلامی، از اندلس تا افریقیه، به جای مانده است، از مهمترین منابع تاریخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین شریفین به شمار میآید.
بخش دیگری از میراث حوزه مغرب اسلامی در زمینه حج و حرمین، توصیفهای جغرافیایی مفصّل از حرمین شریفین در متون جغرافیایی مؤلفان اندلسی و مغربی است. نمونهای کهن و شناختهشده از اثر جغرافیایی مستقلی در این زمینه، رسالهای در وصف مکه و مدینه و بیتالمقدس از نویسندهای ناشناخته است که چنانکه حَمَد الجاسر[1] (د.2000م.)، مصحح رساله، با استناد به شواهد درونمتنی آن نشانداده، این رساله حدود نیمه سده چهارم به قلم نویسندهای از حوزه مغرب اسلامی پدید آمده است. (الجاسر، 1393ق، ص328ـ330)
بخش دیگری از میراث علمای مغرب اسلامی در این باره را باید مناسکنامهها و رسالههای احکام فقهی حج به شمار آورد. همچنین لازم است به تألیفات دانشوران این حوزه درباره زیارت رسول خدا9 و رسالههای صلوات بر ایشان و شرح شمایل آن حضرت و دیگر آثار مشابه اشاره کرد؛ متونی از قبیل دلائل الخیرات جَزولی
(د. 870ق.) (که از متون بسیار رایج و پراقبال در سراسر جهان اسلام به شمار میآید) و فتح المُتعال فی مدح النِعال اثر ابوالعبّاس مَقَّری (د. 1041ق.).
افزون بر آثار پدید آمده در موضوعات فوق، علمای حوزه اندلس و مغرب اسلامی نقش قابل توجهی نیز در خلق تواریخ محلی حجاز داشتهاند؛ برای نمونه باید به آثاری در این زمینه به قلم دانشوران اندلسی، مانند کتاب اخبار دارالهجره (از تواریخ محلی مفقود مدینه) اثر رُزَین بن معاویة بن عمّار سَرقُسطی عَبدَری اندلسی (د. 525ق.) (الهیلة، 1994م، ص33-35؛ احمدی میرآقا، 1392، ج2، ص26ـ29) و تعالیق ابوالعبّاس احمد بن علی بن ابیبکر بن عیسی عبدری مَیورْقی (د. 678ق.) در تاریخ مکه، اشاره کرد. (الهیلة، 1994م، ص48)[2]
در نوشتار پیشرو تلاش شده است تا با نگاهی به سیر اجمالی تاریخنگاری محلی دو شهر مکه و مدینه، همه تواریخ محلی نگاشتهشده به قلم مورخان مغربیالاصل مجاور حرمین، به تفصیل معرفی، و اهمیت و ارزشهای تاریخی آنها
بررسی شود و بدین ترتیب نقش و جایگاه علما و دانشوران حوزه مغرب اسلامی در نگارش تواریخ محلی دو شهر مقدس مسلمانان، یعنی مکه و مدینه، نشان
داده شود.
الف) سیر اجمالی نگارش تواریخ محلی مکه
با توجه به تقدس و اهمیت شهر مکه، در سدههای نخست هجری تواریخ محلی متعددی برای مکه، عمدتاً تحت عنوان کلی «اخبار مکه»، پدید آمد. در منابع کهن، نگاشتههایی با این عنوان برای شماری از محدّثان مشهور چند سده نخست اسلامی همچون واقدی (د. 207ق.)، مدائنی (د. 215ق.)، ابن شبّه (د. 262ق.) و ابوسعید بن اعرابی (د. 340ق.) گزارش شده است که امروزه به دست ما نرسیدهاند. (ر.ک: دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج2، صص94 ـ64)
کهنترین تاریخ محلی مکه که امروزه در دسترس است، کتاب اخبار مکه اثر ابوالولید محمد بن عبدالله بن احمد ازرقی (د. حدود250ق.) است؛ هرچند برخی بر این باورند که اصل این اثر، کتابی از جدّ وی، احمد بن محمد ازرقی (د. 222ق.) بوده و نوهاش، ابوالولید، اخباری را به آن افزوده است. به هر حال اخبار مکه ازرقی از نظر گزارشها و آگاهیهای فراوان و منحصر به فرد تاریخی و جغرافیایی آن درباره مکه و مسجدالحرام، اهمیت ویژهای دارد. (ر.ک: بهرامیان، 1385، ج8، ص36ـ38)
تاریخ محلی مهم دیگر مکه در همین دوره ـ که خوشبختانه متن آن نیز به دست ما رسیده ـ اخبار مکه اثر محمد بن اسحاق فاکهی، محدّث ساکن مکه در سده سوم هجری، است که بخش موجود آن، مفصلتر از کتاب مورخ معاصرش، ازرقی، است؛ هرچند برخی بر این باورند که او بسیاری از گزارشهای خود را از اخبار مکه ازرقی، اما بدون اشاره به آن، اقتباس کرده است. (ر.ک: احمدیان، 1392، ج2، ص82ـ89)
در منابع کهن، در حد فاصل سدههای چهارم تا ششم، به تواریخ محلی دیگری برای مکه اشاره نشده است. در نیمه اول دوره مملوکی، آثار دیگری درباره شهر مکه همچون کتاب القِری لقاصد اُمّ القُری اثر محبّالدین طبری (د. 694ق.) و زبدة الاعمال وخلاصة الافعال اثر سعدالله اسفراینی (د. 786ق.) پدید آمد که رویکرد اصلی این دست آثار، فضائلنگاری مکه و اماکن مقدس آن بوده و محتوای آنها نیز تا حدود زیادی از منابع قدیمیتر، به ویژه اخبار مکه ازرقی، گردآوری و اقتباس شده است؛ ازاینرو چنین آثاری را نمیتوان تواریخ محلی (به مفهوم دقیق آن) به شمار آورد.
پس از دوره رکود طولانیمدت نگارش تواریخ محلی مکه، تألیفات تاریخی تقیالدین فاسی (د. 832ق.) را میتوان نقطه عطفی در نگارش این تواریخ داشت که پس از چند صد سال وقفه، در نیمه دوم دوره مملوکی از سر گرفته شد. فاسی با نگارش آثار متعددی در این باره، به ویژه دو کتاب العِقد الثمین فی تاریخ البلد الامین و شِفاء الغَرام بأخبار البلد الحرام، تأثیر شگرفی در ایجاد موج جدیدی از نگارش تواریخ محلی مکه پس از خود به جای گذاشت.
تاریخنگاری محلی مکه در سده پایانی دوره مملوکی، با نگارش دو اثر بسیار مهم نجمالدین عمر بن محمد هاشمی، معروف به ابن فهد مکی (د. 885ق.)، شامل اِتحاف الوَری بأخبار امّ القُری و الدُّرّ الکمین بذیل العقد الثمین، ادامه یافت. ابن فهد کتاب الدُرّ الکمین را به عنوان ذیلی بر العقد الثمین فاسی با رویکرد تراجمنگاری اعلام مکه، و کتاب اتحاف الوَری را با رویکرد رویدادنگاری سالنگارانه نوشت که از صدر اسلام تا سال وفات وی، یعنی 885قمری، را شامل میشود.
کتاب اتحاف الوری، نوآوری مهمی در تاریخنگاری محلی مکه به شمار میآید که پس از ابن فهد، رجال بعدی خاندانش، با نگارش ذیلهایی پیاپی بر این کتاب، کار وی را ادامه دادند؛ چنانکه فرزندش، عزالدین عبدالعزیز بن عمر بن فهد
(د. 922ق.)، کتاب بُلوغ القِری فی ذیل اتحاف الوری (در حوادث سالهای 885 تا 922ق.)، و نوهاش، جارالله بن عزالدین بن فهد (د. 954ق.)، کتاب نیل المُنی بذیل بلوغ القری لتکملة اتحاف الوری (در حوادث سالهای 923 تا 949ق.) را از خود
به یادگار گذاشتند.
از خاندان ابن فهد همچنین چند تاریخ محلی مهم مکه با رویکرد اخبار
و گزارشهای تاریخی، به تفکیک دورههای ولایت و امارت والیان و امرای مکه در طول تاریخ، به جای مانده است. نخستین این آثار بُغیة المَرام بأخبار وُلاة البلد الحرام اثر نجمالدین بن فهد، و اثر دیگر، غایة المَرام بأخبار سلطنة البلد الحرام اثر عزّالدین، فرزند نجمالدین بن فهد، است که در واقع نسخه کاملتری از کار پدرش به شمار میآید.
در دورههای بعدی، آثاری همچون دُرَر الفرائد المُنظّمة فی اخبار الحاجّ وطریق مکّة المعظّمة اثر عبدالقادر جزیری انصاری (د. 977ق.)، الارج المِسکی فی التاریخ المکّی اثر علی بن عبدالقادر طبری مکّی (د. 1070ق.) و منائح الکَرَم فی اخبار مکّة والبیت ووُلاة الحرم اثر علی بن تاجالدین سنجاری (د. 1125ق.) را ـ در کنار نیل المُنی اثر جارالله بن فهد ـ میتوان نمایندگان اصلی و شاخص تاریخنگاری محلی مکه در نیمه نخست دوره حاکمیت عثمانی بر حرمین شریفین به شمار آورد.
در دوره عثمانی همچنین آثار دیگری با رویکرد تاریخ و فضائل اماکن مقدس مکه پدید آمده که در مقایسه با آثار یادشده در بالا، از ارزش تاریخی کمتری برخوردار است؛ مانند: الاِعلام باَعلام بلد الله الحرام اثر قطبالدین نهروالی حنفی
(د. 990ق.)، الجامع اللطیف فی فضل مکّة وأهلها وبناء البیت الشریف اثر جارالله بن ظهیره قُرَشی (د. 986ق.) و تحفة الکرام فی تاریخ مکّة وبیت الله الحرام اثر سیدمهدی بحرالعلوم (د. 1212ق.).
نیمه دوم دوره حاکمیت عثمانی بر حرمین را میتوان دوره افول تاریخنگاری محلی مکه دانست. در این دوره، تواریخ محلی جامع و شاخص مورخان دوره مملوکی و نیمه اول دوره عثمانی، جای خود را به تاریخنگاری امرای مکه یا تراجمنگاری اعلام مکه برای یک یا چند قرن هجری داد که از آن جمله میتوان به خلاصة الکلام فی بیان امراء البلد الحرام اثر احمد زینی دحلان (د. 1304ق.) و نشر النور والزهر فی تراجم افاضل مکّة اثر عبدالله مرداد حنفی مکّی (د. 1343ق.) اشاره کرد.
به عنوان حلقه پایانی سلسله تواریخ محلی مکه به شیوه سنتی، باید به دو اثر شاخص و پرحجمی که به قلم دو تن از دانشوران ساکن مکه، که تقریباً در نیمه سده چهاردهم نگاشته شده، اشاره کرد. این دو اثر که هم خططنگاری و تاریخ اماکن مقدس شهر مکه و هم تاریخ سیاسی آن را در بر میگیرند، عبارتاند از: اِفادة الانام بذکر اخبار بلد الله الحرام اثر عبدالله غازی مکّی (د. 1365ق.) و التاریخ القویم لمکة وبیت الله الکریم اثر محمدطاهر کردی (د. 1400ق.).
ب) سیر اجمالی نگارش تواریخ محلی مدینه
مدینه منوره، به عنوان مقصد مهاجرت رسول خدا9 و نخستین پایگاه گسترش اسلام، از اهمیت ویژهای در تاریخ اسلام برخوردار است و وجود مسجد و تربت پاک آن حضرت و دیگر اماکن مقدس و مزارات مرتبط با ایشان و اهل بیت و صحابه
و تابعین، آن را به دومین شهر مقدس مسلمانان تبدیل کرده است. این شهر همچنین
به عنوان خاستگاه بسیاری از قُرّاء، فقها و محدّثان برجسته مسلمان در سدههای اول
و دوم هجری، تأثیر فراوانی بر علم و حدیث داشته است.
اهمیت و تأثیرگذاری علمی مدینه منوّره در سدههای نخست اسلامی، عامل مهمی بود تا در طول دو سده دوم و سوم هجری، چندین تاریخ محلی مهم، با هدف گردآوری اخبار و روایات مربوط به سیره رسول خدا9 و تاریخ این شهر و اماکن مقدس و نیز حوادث سیاسی آن، نگاشته شود. به تبع شکلگیری این سنت و نیز با توجه به تقدس و جایگاه معنوی این شهر، نگارش تواریخ محلی آن در دورههای بعدی نیز ... استمرار یافت.
نخستین تواریخ محلی مدینه که در پایان سده دوم و در طول سده سوم نگاشته شدهاند، مطابق سنت تاریخنگاری این دوره، معمولاً «اخبار المدینه» نامگذاری میشدند. برخی از مؤلّفان همچون نورالدین سمهودی (د. 911ق.) و فهیم شلتوت (مصحّح اخبار المدینه ابن شبّه)، نخستینِ این تواریخ را اخبار المدینه ابن زباله (زنده در 199ق.) دانستهاند. (سمهودی، ج2، ص65؛ ابن شبّه، بیتا، «ل») این اثر، امروزه متنی مفقود به شمار میآید؛ اما نقل قولهای متعددی از آن در منابع دورههای بعدی،
به ویژه در وفاء الوفای سمهودی، به جای مانده است.
با این حال حَمَد الجاسر، نخستین متن نگاشتهشده در تاریخ مدینه را از عبدالعزیز ابن عمران مَدَنی دانسته که گزارشهای تاریخی فراوانی درباره مدینه منوّره از وی
به واسطه شاگردش، ابوغسّان محمد بن یحیی مدنی (زنده در 190ق.)، روایت شده است. (الجاسر، 1389ق، ص98-100) اما یاسر احمد نور، نخستین اثر در این موضوع را از ابوغسّان مدنی دانسته است که مورخان بعدی، به ویژه ابن شبّه، گزارشهای تاریخی فراوانی را از وی روایت کردهاند. (نور، 2016م، ص189-203)
تاریخ محلی دیگر مدینه، کتاب اخبار المدینه ابن شَبَّه بصری (د. 262ق.) است که از میان تواریخ محلی مدینه در سدههای نخست، تنها متنی است که امروزه نسخهای خطی از آن به دست ما رسیده؛ هرچند این نسخه حاوی متن کامل کتاب نیست. منبع بعدی، اخبار المدینه یحیی بن حسن علوی مدنی (د. 277ق.) است که این اثر نیز امروزه متنی مفقود به شمار میآید؛ اما نقل قولهای فراوانی از آن در منابع دورههای بعدی، به ویژه وفاء الوفای سمهودی، باقی مانده است.
افزون بر این، اشارههایی به وجود تاریخهای دیگری برای مدینه از همین دوره ـ همچون اخبار المدینه مدائنی (د. 225ق.)، اخبار المدینه زبیر بن بکّار (د. 256ق.) (این دو کتاب ر.ک: دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج2، ص49ـ53 و 58ـ62) و کتاب المدینه وأخبارها اثر عبدالله بن ابیسعد ورّاق (د. 274ق.) (ندیم، 2009م، ج1ـ2، ص335) ـ وجود دارد که در منابع تاریخی دورههای بعد، نقل قولهای بسیار کمتری از آنها به چشم میخورد.
در سدههای چهارم تا ششم هجری، نگارش تواریخ محلی مدینه به ترتیب با دو کتاب الانتقاء فی اخبار المدینة اثر محمد بن عبدالرحمان بغدادی ذهبی، معروف به ابوطاهر مُخلّص (305-393ق.)، و اخبار دارالهجرة اثر رُزَین بن معاویه عبدری سَرقُسطی (د. 524ق.) ادامه یافته است. این دو متن، امروزه مفقود هستند؛ اما نقل قولهایی از آنها در منابع تاریخی دورههای بعدی به جای مانده است (ر.ک: حسینی، 1392، ج3، ص299ـ301؛ احمدی میرآقا، 1392، ج2، ص6ـ29)
چنانکه ملاحظه میشود، از سده چهارم تا ششم، نگارش تواریخ محلی مدینه در مقایسه با دوره پیش از آن، کاهش چشمگیری یافت. نگارش کتاب الدُّرّة الثمینة فی تاریخ المدینة اثر ابن نجّار (د. 643ق.) (مورخ برجسته بغدادی در سده هفتم هجری) را میتوان نقطه آغازی برای موج جدیدی از تاریخنگاری محلی مدینه به شمار آورد که در دوره مملوکی به اوج رونق خود رسید.
چنین به نظر میرسد که تحت تأثیر کتاب ابن نجّار و با الگوگیری از محتوا و ساختار آن، در دوره مملوکی، چندین اثر مشابه آن ـ شامل بهجة النفوس والاسرار فی تاریخ دارهجرة المختار اثر مرجانی (زنده در 770ق.)، التعریف بما أنست الهجرة من معالم دارالهجرة اثر جمالالدین مطری (د. 741ق.)، تحقیق النصرة بتلخیص معالم دارالهجرة اثر ابوبکر مراغی (د. 816ق.) و المغانم المطابة فی معالم طابة اثر مجدالدین فیروزآبادی (د. 817ق.) ـ پدید آمد.
به موازات این آثار که با تأکید بر تاریخ شهر مدینه و اماکن دینی و جغرافیایی آن به ویژه مسجدالنبی ـ نگاشته شد، تواریخ محلی دیگری نیز در همین دوره با رویکرد تراجمنگاری پدید آمد. مهمترین این آثار عبارتاند از: الروضة الفردوسیة والحضرة القدسیة اثر آقشهری (د. 739ق.)، نصیحة المشاور وتعزیة المجاور اثر ابن فرحون مالکی (د. 769ق.) و متن مفقودی با عنوان تاریخ المدینه اثر شمسالدین محمد بن صالح کِنانی (785ق.).
اما به عنوان مفصّلترین و مهمترین تواریخ محلی مدینه در دوره مملوکی، باید از وفاء الوفا بأخبار دارالمصطفی اثر نورالدین سمهودی (د. 911ق.) و التحفة اللطیفة فی تاریخ المدینة الشریفة اثر شمسالدین سخاوی (د. 902ق.) نام برد که هر دو تقریباً به طور همزمان در پایان این دوره نگاشته شدهاند. این دو اثر، نقطه اوج نگارش تاریخنگاری محلی مدینه در دوره مملوکی، به ترتیب یکی در حوزه تاریخ شهر و اماکن آن و دیگری در حوزه تراجمنگاری اعلام آن، به شمار میآیند.
در دوره عثمانی، شماری از آثاری پدید آمد که به نوعی میتوان آنها را تاریخ محلی مدینه دانست؛ از جمله: تاریخ المدینه اثر قطبالدین نهروالی (د. 990ق.)، عمدة الاخبار فی مدینة المختار اثر احمد بن عبدالحمید عبّاسی (سده 10ق.)، نتیجة الفِکَر فی خبر مدینة سید البشر اثر زینالعابدین بن محمد بن عبدالله عبّاسی (د. 1130ق.) و الاخبار الغریبة فی ذکر ما وقع بطیبة الحَبیبة اثر جعفر بن حسین مدنی (د. 1342ق.).
بیشتر آثار و تواریخ محلی مدینه که در دوره عثمانی نگاشته شده، از منظر جامعیت، نوآوری و ارزش تاریخی آنها، قابل مقایسه با آثار دورههای قبلی (همچون الدُّرّة الثمینه ابن نجّار، تسلیة المجاور ابن فرحون، وفاء الوفای سمهودی و التحفة اللطیفه سخاوی) نیست؛ ازاینرو دوره عثمانی را باید دوره افول تاریخنگاری محلی مدینه دانست.
الف) تواریخ محلی مکه
نگاشتههای خاندان علمی فاسی را احتمالاً باید تنها آثار شناختهشده در زمینه تاریخنگاری محلی مکه به قلم دانشوران حوزه مغرب اسلامی دانست. ابوعبدالله محمدبن محمد بن عبدالرحمان فاسی مکی (644-719ق.)، نخستین شخص از این خاندان است که از زادگاهش، فاس، به مشرق اسلامی مهاجرت کرد و پس از حجگزاری در سال 686قمری، در مکه اقامت گزید. (فاسی، 1986م، ج2/صص312ـ298) او صاحب تعالیق یا در واقع اخبار و گزارشهایی بوده که امروزه نسخهای از آن شناخته شده نیست؛ اما نوهاش، تقیالدین فاسی، از آنها در آثار خود بهره برده است. (ر.ک: الهیلة، 1994م، ص60).
مشهورترین شخص این خاندان، ابوالطیب محمد بن احمد، معروف به تقیالدین فاسی (775-832ق.)، تاریخنگار مشهور و برجسته شهر مکه است که سالها منصب قضاوت مذهب مالکی در مکه، و تدریس و فتوا بر اساس فقه این مذهب در مدارس این شهر و نیز تدریس در مسجدالحرام را عهدهدار بود. (فاسی، ج1، ص338ـ339). او در شرح حالی که برای خود در کتاب العقد الثمین نگاشته، فهرستی از تألیفات خود به همراه شرح موضوع و محتوای آنها را به دست داده است. (همان، ج1، ص341ـ347).
تقیالدین فاسی تألیفات متعدد و متنوعی، عمدتاً در تاریخ (شامل تاریخنگاری و خِطَطنگاری شهر مکه، تراجمنگاری، فهرست شیوخِ سماع
و اجازات، تاریخنگاری پادشاهان و اُمرا، ذیلنگاری یا اختصارنگاری آثار برخی از مورخان دیگر)، و نیز آثاری در مناسک حج دارد؛ (برای آگاهی بیشتر ر.ک: الهیلة، 1994م، صص116ـ 125) اما از میان آنها، دو اثر العِقد الثمین فی تاریخ البلد الامین و شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام، اهمیت ویژهای در تاریخنگاری محلی مکه دارد.
اول ـ العِقد الثمین فی تاریخ البلد الامین
این کتاب، حجیمترین اثر در میان تألیفات فاسی، و موضوع آنْ تراجم و شرح حال اعلام مکه در طول تاریخ اسلام تا زمان مؤلف است. با توجه به اینکه تا پیش از فاسی، تاریخ محلی دیگری برای مکه با رویکرد تراجمنگاری وجود نداشته، این کتاب نوآوری مهمی در تاریخنگاری محلی مکه به شمار میآید. اهمیت این کتابِ فاسی، پس از وی مورخ بزرگ دیگر مکه، نجمالدین ابن فهد، را واداشته است تا با هدف تکمیل آن، ذیلی بر آن به نام الدُرّ الکمین بذیل العِقد الثمین بنویسد.
فاسی در مقدمه کتاب، انگیزه خود از نگارش آن را گردآوری شرح حال بزرگان اهل مکه یا کسانی که چندی در این شهر سکونت داشته یا در آن از دنیا رفتهاند، از والیان و قاضیان گرفته تا فقها و خطبا و مؤذّنان، و نیز شرح حال کسانی که در توسعه
یا بازسازی یا مرمّت مسجدالحرام و دیگر اماکن مقدس مکه یا در ساخت نهادهای
علمی ـ آموزشی و بناهای عامالمنفعه شامل مدارس، رباطها، سقّاخانهها، برکهها، چاهها، چشمهها و... دست داشتهاند، بیان کرده و نظر به اینکه پیش از خود اثر دیگری در این زمینه نیافته، اقدام به نگارش کتاب کرده است. (فاسی، 1986م، ج1، ص3)
فاسی کتاب خود را با مقدمهای در خِططنگاری شهر مکه ـ که آن را نسخه خلاصهای از کتاب دیگر خود، شفاء الغرام، دانسته ـ آغاز کرده و این تلخیص را الزُّهور المُقتَطفة من تاریخ مکّة المکرّمة نامیده است. (همو، ج1، ص8، 26 و27). سپس در ادامه و پیش از آغاز تراجم اعلام مکه، به گفته خود، تبرّکاً و با توجه به اینکه پیامبر خدا9 از مکه بوده، (همو، ج1، ص5) متن کامل تألیف دیگری از خود در سیره پیامبر9 به نام الجواهر السَنیة فی السیرة النبویة را گنجانیده است. (الهیلة، 1994م، ص123)
فاسی تراجم رجال را با نام «محمد» و سپس با نام «احمد» آغاز، و در ادامه، تراجم سایر اعلام را بر اساس ترتیب الفبایی نام آنها تنظیم کرده است. او بخشهای پایانی کتاب را به تراجم رجالی که به کنیه خود شهرت دارند و سپس شرح حال زنان بر اساس ترتیب الفبایی نام آنها و در پایان، تراجم زنانی که به کنیه خود شناخته میشوند، اختصاص داده است. در نسخه چاپی کتاب، تعداد اعلامی که شرح حال آنها به دست داده شده، 3548 تن شمارش شدهاند.
فاسی در نگارش العقد الثمین، چنانکه خود اشاره کرده، از منابع تاریخی متنوعی، عمدتاً شامل تواریخ محلی و منابع تراجم و رجال همچون کتب طبقات و کتب وَفَیات، معجمها، مَشیخهها و تعالیق بهره برده است. (فاسی، 1986م، ج1، ص4). او در آغاز کتاب، فهرست مفصّلی از منابع مورد استفاده خود به دست داده است؛ (همان، ج1، ص18ـ26). ازاینرو این کتاب از نظر میزان اطلاعات، باارزشترین تاریخ محلی مکه در شاخه تراجمنگاری است.
یکی از ویژگیها و نقاط قوت فاسی در نگارش کتاب خود، استفاده فراوان وی از شواهد مادی و آثار تاریخی، به ویژه سنگ قبر اعلام مدفون در قبرستان معلات مکه، است. او در موارد متعددی، آگاهیهای مربوط به این اعلامْ همچون نسب، تاریخ وفات و القاب و مناصب دینی و رسمی آنها را با استناد به متن کتیبه سنگ قبر آنها به دست آورده است. گاه شرح حال اجمالی حجّاریشده روی سنگ قبر برخی از اعلام، تنها منبع فاسی برای معرفی آنها در کتابش بوده است. (ر.ک: الشهری، 1436ق، ص68ـ86)
کتاب العقد الثمین تاکنون یک بار در هشت جلد، از سوی چاپخانه السُّنّة المحمدیة قاهره در سال 1379قمری / 1959میلادی منتشر، و همین چاپ به شیوه افست از سوی مؤسّسة الرساله دمشق در سال 1406قمری / 1986میلادی بازنشر شده است. جلد اول کتاب به کوشش محمد حامد الفقی، جلدهای دوم تا هفتم آن به کوشش فؤاد سید و جلد هشتم آن به کوشش محمود الطناحی تصحیح شده است. با این حال، چنانکه محمد الهیلة یادآور شده، در این تصحیحْ از نسخههای قدیمیتر کتاب استفاده نشده است. (الهیلة، 1994م، ص123ـ124)
در پایان گفتنی است فاسی مطابق سبک معمول خود در نگارش تواریخ محلی مکه که تحریرهای مختصری از آنها نیز تهیه میکرده، از کتاب العقد الثمین نسخه
یا تحریر مختصری نگاشته و آن را عجالة القِری للراغب فی تاریخ اُمّالقُری نامیده است. با اینکه از این اثر چندین نسخه خطی به جای مانده، اما گویا تاکنون تصحیح و منتشر نشده است.
دوم ـ شفاء الغَرام بأخبار البلد الحرام
کتاب شفاء الغرام در کنار العقد الثمین، یکی از دو اثر شاخص و مهمی است که فاسی به عنوان تاریخ محلی مکه نگاشته است. رویکرد اصلی این کتاب، بافت شهر مکه و مسجدالحرام و اماکن مقدس آنْ با نگاه توصیفی، تاریخی و جغرافیایی است. هرچند بخشهایی از این کتاب به فضائل مکه و رویدادهای تاریخی آن اختصاص یافته، اما در مجموع، برخلاف العقد الثمین که اثری تراجمنگارانه است، این کتاب به اثری خِططنگارانه برای مکه نزدیک شده است.
محتوای کتاب شامل مقدمه، چهل باب و خاتمه است. شش باب نخست، به احکام فقهی شهر مکه، اسامی مکه، حرمت و فضائل شهر و حدود حرم مکه اختصاص دارد. ابواب هفتم تا سیزدهم، به خانه کعبه و فضائل آن و تاریخ بازسازیها و توصیف ساختمان آن اختصاص دارد. موضوع ابواب چهاردهم تا بیستم، تاریخ و توصیف جزئیات کعبه و مسجدالحرام همچون حجرالاسود، مقام ابراهیم، حجر اسماعیل، چاه زمزم و درها و ستونهای مسجدالحرام است.
فاسی باب بیست و یکم از شفاء الغرام را به اماکن مقدس و زیارتی مکه، باب بیست و دوم را به مشاعر مقدسه و اماکن مرتبط با مناسک حج، و باب بیست و سوم را به نهادهای علمی ـ آموزشی و عامالمنفعه همچون مدارس، رباطها، سقّاخانهها، چاهها و چشمههای آب اختصاص داده است. او در این سه باب، فهرست مفصّل و نسبتاً کاملی از اماکن و بناهای موضوع هر باب، به همراه توصیفی تفصیلی یا اجمالی از آنها به دست داده است.
ابواب بیست و چهارم تا چهلم کتاب، به تاریخ مکه و اخبار قبایل عرب ساکن این شهر در دوره پیش و پس از اسلام، همچون اخبار حضرت اسماعیل و نوادگانش، رؤسای مکه از قبیله خزاعه و قریش و انساب آنان، اخبار اجداد پیامبر9 و ایام و وقایع مشهور عرب، رویدادهای مهم مکه همچون حِلف الفضول و فتح مکه، والیان مکه پس از اسلام، اخبار بلایای طبیعی و انسانی مکه در طول تاریخ و در پایان بتها و بازارهای مکه اختصاص دارد.
میان تواریخ محلی موجود برای شهر مکه، پس از اخبار مکه ازرقی که بهترین و جامعترین توصیفها را از این شهر در سدههای نخست آن در بر دارد، شفاء الغرام دومین اثر مهم، و شاخصترین اثر نگاشتهشده در دوره مملوکی در این موضوع است. این اثر تا حدودی خلأ موجود در گزارشهای مربوط به توسعههای مسجدالحرام و بازسازیها یا پیدایش دیگر اماکن مقدس و بناهای دینی مکه و مشاعر مقدسه را در فاصله زمانی میان ازرقی تا فاسی پر میکند.
شفاء الغرام تاکنون چندین بار تصحیح و چاپ شده است که این چاپها بدین شرح است: تصحیح جمعی از علما و ادبا از سوی داراحیاء الکتب العربیة قاهره در سال 1956میلادی (گویا همین چاپ از سوی دارالکتب العلمیة بیروت در سال 1421قمری / 2000میلادی باز نشر شده است)؛ تصحیح عمر عبدالسلام تدمری از سوی دارالکتاب العربی بیروت در سال 1405قمری / 1985میلادی؛ تصحیح ایمن فؤاد سید و مصطفی محمد الذهبی از سوی مکتبة و مطبعة النهضة الحدیثة مکه در سال 1399قمری / 1999میلادی؛ تصحیح علی عمر از سوی مکتبة الثقافة الدینیة قاهره در سال 1428قمری / 2008میلادی.
فاسی افزون بر نگارش شفاء الغرام، آثار دیگری با همین محتوا، به عنوان تحریرهای مختصر آن و برای همانها نیز تحریرها و نسخههای خلاصهتری نگاشته است. مهمترین این تلخیصها، کتاب تحفة الکرام بأخبار البلد الحرام است که فاسی، آن را کتابی در حجم یک مجلّد و در 24 باب توصیف کرده است. (فاسی، 1986م، ج1، ص345) نسخههایی نیز از آن شناخته شده است. با این حال ویرایش دومی از همین کتاب وجود دارد که مانند نسخه اصل کتاب، شامل چهل باب است. (الهیلة، 1994م، ص118)
فاسی در مرحله بعد، نسخه مختصری از تحفة الکرام نگاشته و آن را تحصیل المَرام من تاریخ البلد الحرام نامیده است. این تحریر نیز مانند متن اصل کتاب، شامل چهل فصل است و به گفته خود مؤلّف، در بسیاری از عبارات آن با نسخه اصل برابر است. فاسی این تلخیص را سال 819ق، به پایان برده است. این اثر به تصحیح محمود خُضیر عبّاس العیساوی، سال 2013میلادی از سوی دیوان الوقف السنّی عراق در بغداد منتشر شده است.
فاسی همچنین به وجود تلخیص دیگری از شفاء الغرام به نام هادی ذَوِی الافهام الی تاریخ البلد الحرام اشاره کرده و آن را نسخه مختصر تحصیل المرام (فاسی، 1986م، ج1، ص342) یا به تعبیر دیگری، در مرتبهای پایینتر از آن دانسته است. (همو، 2004م، ص62) محمد الهیلة نسخهای خطی از این اثر را معرفی نکرده است؛ (الهیلة، 1994م، ص125)؛ ازاینرو ممکن است امروزه مفقود باشد.
تحریر مختصر دیگری از شفاء الغرام، کتاب الزُّهور المُقتَطَفة من تاریخ مکّة المُشرّفة است که از تلخیصهای قبلی آن، حجم کمتری دارد. این کتاب نیز همچون متن مادر خود، به چهل باب تقسیمبندی شده است. فاسی از همین تلخیص نیز تلخیص دیگری به نام ترویح الصُّدور باختصار الزُّهور نگاشته است که مورخان پس از فاسی از آن یاد کردهاند؛ اما گویا امروزه نسخهای خطی از آن شناخته شده نیست. (همان، ص118)
کتاب الزهور المقتطفة تاکنون چندین بار ـ از جمله یک بار به تصحیح مصطفی محمدحسین ذهبی، از سوی مکتبة نزار مصطفی الباز ریاض در سال 1418قمری / 1998میلادی، بار دوم به تصحیح ادیب محمد الغزاوی از سوی دارصادر بیروت در سال 2000میلادی، بار سوم به تصحیح علی عمر از سوی مکتبة الثقافة الدینیة قاهره در سال 1421قمری / 2001میلادی و برای بار چهارم به تصحیح محمد زینهم از سوی الدارالثقافیة للنشر قاهره در سال 1425قمری / 2004میلادی ـ منتشر شده است.
ب) تواریخ محلی مدینه
میان تواریخ محلی متعدد نگاشتهشده برای مدینه منوّره در حد فاصل سدههای دوم تا دهم هجری، دو تاریخ به قلم نویسندگانِ مغربیالاصل ساکن حرمین شریفین به دست ما رسیده است که عبارتاند از: بهجة النفوسِ مرجانی و نصیحة المشاورِ ابن فرحون مالکی. همچنین برای جمالالدین محمد بن موسی مکی شافعی، معروف به ابن موسی (789-823) (نوه دختری شیخعبدالله یافعی صاحب تاریخ مرآة الجنان وعبرة الیقظان)، که اصالتاً از شهر مُرّاکش، اما زاده مکه بود، از اثر ناتمامی در تاریخ مدینه یاد کردهاند. (فاسی، 1986م، ج2، ص364 و 368؛ همچنین ر.ک: الهیلة، 1994م، 97-99)
اول ـ نصیحة المشاور وتعزیة المجاور
بدرالدین ابومحمد عبدالله بن محمد بن فرحون بن محمد بن فرحون یعمَری اُبَّدی جَیانی، معروف به ابن فرحون مالکی (د. 693-769ق.)، اصالتاً از جیان تونس، اما زاده مدینه منوره بود. او تحصیلات دینی خود را در زادگاهش سپری کرد و جز برای سفر به مکه و ادای فریضه حج، از مدینه بیرون نرفت و عمر خود را در همین شهر سپری کرد. ابن فرحون سالها به تدریس علوم قرآن، حدیث و فقه اهتمام داشت و سالها منصب قضاوت را در مدینه منوره عهدهدار بود. وی نقش قابل توجهی در مبارزه با تشیع در این شهر ایفا کرد. (ر.ک: ابن فرحون، 1434ق، ج1، ص454-459؛ سخاوی، 1429ق، ج4، ص120-129)
از نصیحة المشاور لااقل چهار نسخه خطی شناخته شده است که عبارتاند از: نسخه دارالکتب مصر به شماره 6 تاریخ، مورخ 1093قمری؛ نسخه کتابخانه آل هاشم مدینه، کتابت سیدجعفر بن حسین هاشم حسینی در سال 1298قمری؛ نسخه کتابخانه عارف حکمت به شماره 256/900 تاریخ؛ نسخه کتابخانه مسجدالحرام، موسوم به «مکتبة الحرم المکّی» به شماره 2899 دهلوی (تراجم)، کتابت عبدالستّار بن عبدالوهّاب دهلوی مکی. (ابنفرحون، 1434ق، مقدمه تصحیح، صص32-30)
ابن فرحون کتاب خود را در یک مقدّمه و شش فصل نگاشته است. هر فصل کتاب به شرح حال گروه خاصی از اعلام اختصاص دارد که موضوع آنها به شرح زیر است:
ـ شرح حال مشایخ خُدّام حرم نبوی؛
ـ شرح حال خادمان حرم؛
ـ شرح حال صالحان ساکن مدینه و مجاوران حرم؛
ـ قاضیان و امامان حرم و مدینه؛
ـ امرای مدینه و مدت امارت آنها؛
ـ شرح حال پدر و برادران مؤلف.
ابن فرحون برای بسیاری از اعلام یاد شده در این کتاب، شرح حال مفصّلی به دست داده که گاه اطلاعات متنوعی همچون زادگاه، پدر یا دیگر اعضای خاندان وی، صفات و احوال دینی و اخلاقی، سیره علمی و مشایخ و شاگردان، تاریخ و چگونگی وفات آنها را شامل میشود. او همچنین گاه حکایتهای نسبتاً مفصّلی از دیدهها یا شنیدههای خود درباره این اشخاص و تعاملشان با دیگران نقل کرده است.
مقایسه شرح حالهای مفصّلی که ابن فرحون برای شماری از اعلام زمان خود به دست داده، با شرح حالهای موجزی که نویسنده معاصرش، ابن صالح کنانی، در تاریخ مدینة مفقود خود برای همان اعلام به دست داده است ـ نمونههای متعددی از این شرححالها را سخاوی از هر دو کتاب در التحفة اللطیفه خود نقل کرده (برای مثال ر.ک: سخاوی، 1429ق، ج2، ص26، 99-104، 310-312، 323-324 و 341) ـ به خوبی ارزش و اهمیت کتاب ابن فرحون و رُجحان آن نسبت به تاریخ ابن صالح را نشان میدهد.
ابن فرحون در این کتاب به تاریخنگاری زمانه خود پرداخته و برخلاف بسیاری از دیگر منابع تاریخی ـ که بخش قابل توجه و گاه حتی بخش عمدهای از متن آنها شامل اقتباسهایی از آثار مورخان پیشین است ـ متن کتاب خود را تا حدود زیادی با تکیه بر دیدهها و شنیدههای شخصی خود نگاشته است؛ ازاینرو کتاب نصیحة المشاور، منبعی حاوی آگاهیهای دست اول درباره تاریخ مدینه در دوره حیات مؤلّف و اندکی پیش از آن است.
از مهمترین وجوه اهمیت نصیحة المشاور میتوان به آگاهی از وضعیت و تحولات دینی و مذهبی مدینه منوّره در یکصد سال نخست دوره مملوکی اشاره کرد. با توجه به اینکه میدانیم مدتها پیش از روی کار آمدن ممالیک، مدینه منوّره به شهری شیعهنشین تبدیل شده بود (ر.ک: خامهیار، 1441ق، ص167-200)، ابن فرحون در کتاب خود آگاهیهای منحصر به فردی درباره تحول مذهبی این شهر از تشیع به تسنّن در اوایل دوره مملوکی و نقش علما و رجال اهل سنت ـ از جمله خود وی ـ در گسترش مذاهب اهل سنت به دست داده است.
این کتاب همچنین از منظر مطالعه تاریخ اجتماعی مدینه منوّره در دوره و زمانه مؤلّف آن، بسیار اهمیت دارد. آگاهیهای ابن فرحون درباره برخی از آداب و سنتهای دینی رایج در مسجدالنبی، مشایخ و صاحبانِ وظایف مسجدالنبی (همچون فرّاشان و سقّایان)، تعامل اهل مدینه با مجاوران حرم نبوی9 و کاروانهای حج، وضعیت رباطها و بناهای عامالمنفعه مدینه و سیره اجتماعی علمای معرفیشده در کتاب، دادههای بسیار ارزشمندی را برای مطالعه تاریخ اجتماعی این شهر فراهم آورده است.
نصیحة المشاور ابن فرحون، منبع مهمی برای آثار تراجمنگاری پس از خود بوده است؛ برای مثال، ابن حَجَر عسقلانی (د. 852ق.) در کتاب الدُّرَر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة که به تراجم اعلام سده هشتم هجری اختصاص دارد، بارها از کتاب ابن فرحون نقل قول کرده است. این اثر همچنین از مهمترین منابع سخاوی در نگارش کتاب التحفة اللطیفة (جامعترین اثر در تراجم اعلام مدینه منوّره) به شمار میآید
و سخاوی بسیاری از شرح حالهای نصیحة المشاور را در کتاب خود اقتباس کرده است.
این کتاب تاکنون چند بار تصحیح و چاپ شده است: بار نخست تحت عنوان تاریخ المدینة المنورة المسمّی نصیحة المشاور وتعزیة المجاور به تصحیح حسین محمدعلی شکری و از سوی شرکة دارالارقم بن ابیالارقم بیروت، بار دوم به عنوان نصیحة المشاور وتسلیة المجاور به تصحیح علی محمد عمر در سال 1427قمری / 2006 میلادی از سوی مکتبة الثقافة الدینیه قاهره و بار سوم به عنوان نصیحة المشاور وتعزیة المجاور به تصحیح جمعی از محقّقان در سال 1434 قمری از سوی مرکز دراسات المدینة المنوره.
دوم ـ بهجة النفوس والاسرار فی تاریخ دارهجرة المختار
ابومحمد عبدالله بن عبدالملک بن عبدالله قُرَشی، معروف به مرجانی (زنده در 760ق.)، اصالتاً تونسی، اما زاده اسکندریه و ساکن حرمین شریفین بود. مورخان درباره وی آگاهیهای چندانی به دست ندادهاند؛ اما به اهل علم و دیندار بودن وی اشاره کردهاند و گفتهاند که او پس از سال 760 یا 770قمری به مغرب مهاجرت کرد و پس از آن خبری از وی به دست نیامد. (سخاوی، 1429ق، ج4، صص36 ـ 35؛ الهیلة، 1994م، 70)
برای مرجانی از اثری به نام اسماء ائمّة العلم والاعیان، که از دوره پیامبر9 تا زمان مؤلّف را شامل میشده، و نیز تاریخی عمومی از دوره آدم7 تا زمان مؤلّف، یاد کردهاند (الهیلة، 1994م، ص71ـ72) که ظاهراً امروزه نشانی از این دو اثر باقی نمانده است. تنها اثری که از وی در تاریخ محلی مدینه به جای مانده، بهجة النفوس والاسرار فی تاریخ دارهجرة المختار نام دارد که به گفته مورخان، آن را سال 751قمری تألیف کرده است. (سخاوی، 1429ق، ج4، ص36)
از بهجة النفوس والاسرار لااقل دو نسخه خطی شناخته شده است که یکی از آنها، در کتابخانه مسجدالحرام، موسوم به «مکتبة الحرم المکی»، به شماره 13 تاریخ دهلوی نگهداری میشود و به خط عزّالدین بن فهد، از مورخان مکه، در سال 874ق، کتابت شده است. نسخه دوم نیز در کتابخانه سلیمانیه استانبول به شماره 2001 نگهداری میشود که سال 1122قمری استنساخ شده است. (الهیله، 1994م، 72ـ71)
مرجانی کتاب خود را به ده باب تقسیمبندی کرده که موضوعات آنها به شرح زیر است: ـ حدود مدینه و اسامی و ساکنان قدیمی آن ـ مهاجرت پیامبر9 به آن؛
ـ حرمت مدینه و فضائل و احکام آن؛ ـ وادیها و چاههای مدینه و کوه احد؛ ـ بیرون راندن بنینضیر از مدینه و حفر خندق ـ مسجدالنبی9 و فضائل و تاریخ آن؛ ـ مساجد پیامبر9 در مدینه و اطراف آن؛ ـ سیره رسول خدا9؛ ـ زیارت پیامبر9 و صلوات بر ایشان؛ ـ قبرستان بقیع و زیارت آن.
مرجانی در نگارش و فصلبندی کتاب خود تا حدود زیادی از دو تاریخ محلی دیگر مدینه که پیش از وی در دوره ایوبی و مملوکی نگاشته شده، شامل الدرّة الثمینه ابن نجّار و التعریفِ مَطَری، الگو گرفته است.
بخش قابل توجهی از محتوای کتاب نیز از این دو اثر اقتباس شده؛ هرچند بهره بردن و اقتباسهای وی از منابع نسبتاً متنوع دیگری، بر حجم کتاب وی نسبت به دو کتاب قبلی افزوده است. به هر حال، کتاب مرجانی تا حدود زیادی گردآوری مطالب از آثار پیشین است و نوآوری و ارزش تاریخی کمتری نسبت به دو کتاب قبلی دارد.
با این حال، بهجة النفوس والاسرار خالی از فوائد و ارزشهای تاریخی نیست و برای همین، بارها در بسیاری از منابع تاریخی بعدی مورد ارجاع و استناد قرار گرفته است؛ برای مثال، سمهودی در مواردی با نقل گزارشهایی از ابن زباله ـ که علمای رجال اهل سنت وی را تضعیف کردهاند ـ تلاش کرده است تا ضعف این گزارشها را با مشابه آنها که مرجانی از حارث محاسبی (د. 243ق.) نقل کرده است، تقویت کند. (سمهودی، 2001م، ج2، ص61 و 65)
این کتاب تاکنون چند بار تصحیح و چاپ شده است: بار نخست در سال 1998میلادی از سوی مکتبة نزار مصطفی الباز مکه (در دو جلد)، بار دوم به تصحیح محمد عبدالوهّاب فضل در سال 2002میلادی از سوی دارالغرب الاسلامی بیروت (در دو جلد)، بار سوم به تصحیح محمد شوقی بن ابراهیم مکی در سال 1425قمری در ریاض (در یک جلد) و آخرین بار نیز به تصحیح ابیعبدالرحمان عادل بن سعد در سال 1429قمری / 2008میلادی از سوی دارالکتب العلمیة بیروت (در یک جلد).
نتیجهگیری
علمای حوزه مغرب اسلامی و اندلس از دیرباز میراث مکتوب قابل توجهی در ارتباط با موضوع حج و حرمین شریفین به جای گذاشتهاند و در این میان، علمای مغربی ساکن مکه و مدینه، در نگارش تواریخ محلی این دو شهر تأثیر قابل توجهی داشتهاند. در تاریخنگاری محلی مکه، تقیالدین فاسی با نگارش دو اثر العِقد الثمین فی تاریخ البلد الامین و شفاء الغرام فی تاریخ البلد الحرام ـ که بیتردید مهمترین تواریخ محلی نگاشتهشده برای مکه در دوره مملوکی در دو شاخه تراجمنگاری و خططنگاری آن هستند ـ جایگاه استثنا و منحصر به فردی دارد.
در تاریخنگاری محلی مدینه نیز، ابن فرحون مالکی با نگارش کتاب نصیحة المشاور، به عنوان یکی از اصیلترین تواریخ محلی این شهر در شاخه تراجمنگاری آن ـ که آگاهیهای دست اولی از تاریخ مدینه در دوره نخست مملوکی به دست میدهد ـ از جایگاه ویژهای برخوردار است. مرجانی نیز با نگارش کتاب بهجة النفوس والاسرار، سهمی برای علمای مغربیالاصل ساکن حرمین در نگارش و تولید سلسلهای از تواریخ محلی مدینه در شاخه خِططنگارانه آن، در دوره مملوکی به جای گذاشته است؛ هرچند شاید کتاب وی در مقایسه با آثار مشابه، از ارزش تاریخی کمتری برخوردار است.
[1]. پژوهشگر فقید سعودی که پژوهشهای متعددی درباره تاریخ و جغرافیای جزیرة العرب در کارنامه علمی خود دارد و متون کهن و ارزشمندی را در این زمینه تصحیح و منتشر کرده است.
[2]. از میورقی همچنین رسالهای به نام بهجة المُهَج فی بعض فضائل الطائف ووجّ، در تاریخ
و فضائل شهر طائف به جای مانده است.
منابع
18. الهیله، محمد الحبیب (1994م.)، التاریخ والمؤرّخون بمکة، بیجا، مؤسّسة الفرقان للتراث الاسلامی، چاپ اول.