پیشینه آب زمزم در روایات تاریخی ــ اسلامی

نوع مقاله : اماکن و آثار

نویسنده

کارشناس الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد، ویراستار نشریات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی

چکیده

حضرت ابراهیم (علیه السلام) به امر خداوند، همسر و فرزند خردسالش را در سرزمین بی‌آب
و آبادانی مکه به امان خدا رها کرد. پس از تمام‌شدن آب و غذای مادر و فرزند، طفل خردسال بی‌تاب از تشنگی، پا بر زمین می‌سایید و مادر در پی یافتن آب از صفا به مروه و از مروه به صفا می‌شتافت، ولی چیزی جز سراب نبود. ناامید به سمت کودک خود بازگشت که دید خداوند به قدرت خود، چشمة آبی در زیر پای کودکش روان ساخته است که موجب روشنی دیدگان او گردید.
اکنون پس از هزاران سال، حاجیانی از سراسر جهان به زیارت خانة خدا می‌آیند و از آن آب متبرک هم خود می‌نوشند و هم برای دیگران به عنوان هدیه و تبرک می‌برند. در طول هزاران سالی که از این پدیدة شگفتِ حرمِ الهی گذشته، زمزم شاهد تحوّلاتی بوده و در رهگذر حوادث، مسیری طولانی طی کرده است.
نوشتار پیش‌رو به شیوة توصیفی در پی آن است که با مراجعه به آثار نگاشته شده
در این‌باره، به صورت مستقیم نگاهی به اخبار تاریخی مربوط به این پدیده منحصر
به فرد در روایات مستند تاریخی و نیز روایات اسلامی داشته باشد و در این زمینه، متون متقدم و معاصر را از نظر گذرانده است.

کلیدواژه‌ها


مقدّمه

چاه زمزم در دو متری شرق کعبه قرار دارد و سالانه میلیون‌ها زائر حین انجام اعمال حج از این آب می‌نوشند. قدمت این چاه به زمان حضرت ابراهیم7 و فرزندش اسماعیل7 بازمی‌گردد.

آثار و برکات زمزم، قبل از اسلام و در میان سایر ملل نیز مورد توجه بوده است. تاریخ پیدایش آن، که 1900 سال قبل از میلاد است، به زمان حضرت ابراهیم7 برمی‌گردد. (http://hawze.net/fa/Article/View/98186 ، به نقل از: جعفری، 1393ش، ج8 ، ص489)

مطابق بیشتر روایت‌هاى اسلامى، پیدایش زمزم در زمان حضرت ابراهیم7، رخدادى آسمانى به واسطة یکى از فرشتگان بوده است. هنگامى که ابراهیم همسرش هاجر و فرزندش اسماعیل را در سرزمین خشک مکه رها کرد، تشنگى بر آنان چیره شد. سپس به امر خدا و توسط فرشتة الهى، آبى از زیر پاى اسماعیل بر زمین جارى گردید که «زمزم» نام گرفت. (شفیعی، 1395ش، در: rch.ac.ir)

در طول هزاران سالی که بر این پدیدة شگفتِ حرمِ الهی گذشته، زمزم تحوّلاتی را از سر گذرانده و در رهگذر حوادث، مسیری طولانی طی کرده است. مدت زمانی آشکار بود و از آن استفاده می‌شد، گاهی در دل صخره‌ها پنهان ماند، و در زمانی دیگر، آن را در اعماق زمین و میان سنگ‌های سوخته کاویدند و لایروبی کردند تا سرچشمة آن را برای لب‌های خشکیده و جگرهای تفتیدة میهمانان خدا جاری سازند و زائران بیت عتیق را در آن دیارِ سوزان سیراب کنند. (رهبر، 1379ش ـ ب، ص86)

اکنون این آب با پیشرفته‌ترین وسایل به شکلی کاملاً بهداشتی استخراج می‌شود (رهبر، 1379ش ـ ج، ص 76) و نه تنها در مکه، بلکه در مدینه در خدمت زائران بیت‌الله‌الحرام است و زائران کوی دوست، هم در میهمان‌خانة الهی از آن بهره‌مند می‌شوند و هم آن را به دورترین نقاط به سوغات می‌برند. (عسکری علویه، ۱۳۹۷ش، در: hajj.ir)

بیان مسئله

شیوه نگارشِ این تحقیق به شیوة توصیفی با بررسی آثار برجای مانده در این باره است. در نقل مطالب و ارجاعات، سعی در نقل مستقیم و بی‌واسطه از منابع دست اول بوده؛ ولی با توجه به پراکندگی منابع و محدودیت دسترسی، از منابع دیجیتال استفاده شده است. اما این موضوع موجب ضعف استناد نگردیده؛ زیرا دو ملاک مهم در نقل مطالب در نظر بوده است: اول، منبع نقل خبر که حتی الامکان دستِ اول باشد؛ دوم، محل نقل خبر که سعی شده است منابع در پایگاه‌های اطلاع‌رسانی معتبر رؤیت شود.

دربارة این موضوع، نگارش‌های متعددی در میان مقالات و کتاب‌ها می‌توان سراغ گرفت. علاوه بر مقالات «زمزم»، حسن اکبری، (دائرة المعارف بزرگ اسلامی، 246891https://www.cgie.org.ir/fa/article/)؛ «جایگاه کعبه در نزد اقوام جاهلی و پیروان ادیان مختلف»، سیدعلی حسنی (نشریه معرفت، ش95)؛ «تاریخچة چاه زمزم و چگونگی پیدایش آب زمزم» (https://hawzah.net)؛ «زمزم در تحولات تاریخ»، محمدتقی رهبر (میقات حج، ش 32، 1379)؛ «زمزم»، سعید شفیعی (دانشنامه جهان اسلام، https://rch.ac.ir)؛ «تبرّک و استشفا به زمزم»، محمدتقی رهبر (میقات حج، ش 31، 1379)، کتاب زمزم: تاریخچه، تحولات ـ آثار، محمدتقی رهبر (تهران، مشعر، 1382) به نحو مشبع این موضوع را بررسی کرده، اگرچه این موضوع در منابع متأخر همچون البدایة و النهایة ابن اثیر؛ تاریخ مکة المشرفة والمسجد الحرام والمدینة الشریفة والقبر الشریف ابن الضیاء؛ ذخیرة المعاد فی شرح الإرشاد محقق سبزواری؛ موسوعة مرآة الحرمین الشریفین و جزیرة العرب أیوب صبری باشا و بسیاری دیگر از منابع کاملاً شناخته شده و دربارة آن بحث شده است.

علاوه بر این، هر یک از مراکز سازمان حج و زیارت در قم و مرکز و ستاد بازسازی عتبات عالیات در این باره نگارش‌هایی دارند.

این مقاله در پی آن است که پیشینة زمزم را در روایات تاریخی ردیابی کند و در احادیث اسلامی آن را بازشناسی کند و جایگاه آن را در این دو دسته روایات روشن سازد. بدین روی، برای نیل به این هدف در آموزه‌های تاریخی و اسلامی آن را پی‌جویی کرده است. در میان آنچه دربارة این موضوع نگاشته شده، ویژگی‌ نگارش پیش‌رو آن است که دربارة هر موضوعی کوشیده است به منابع دست اول و سپس
به منابع معتبر فرهنگ‌نامه‌ای و مانند آن ارجاع دهد. متأسفانه بیشتر آثار موجود در این باره به اخبار مشهور و بدون سند تکیه کرده‌اند؛ اما در این مقاله تکیه بر اخبار مشهور جایگاهی ندارد مگر آنکه مستند باشد. بنابراین متن حاضر را می‌توان مستندی بر زمزم با تکیه بر آثار برجای مانده با حذف حواشی غیر ضرور به شمار آورد.

یافته‌ها

زمزم چشمه‌ای است که چندهزار سال قبل در کنار خانة کعبه به خواست خداوند جوشید و از فیض وجود آن ابتدا اسماعیل و هاجر بهره‌مند شدند و سپس کاروانیانی که از آن سرزمین می‌گذشتند و از آن پس، اقوامی که در آنجا ساکن شدند، و اکنون حاجیانی که از سراسر جهان به زیارت خانة خدا می‌آیند و آن آب متبرک را هم خود می‌نوشند
و هم برای دیگران به عنوان هدیه می‌برند.

اصل پیدایش این چشمه به شکلی غیرعادی و به خواست خدا بوده، بقا
و زایندگی آن هم در طول هزاران سال، غیرعادی است.

در روایات و سیرة حضرات معصومان: ، به ویژه حضرت نبی مکرّم9 دربارة استفاده از آن، توصیه‌های اکیدی فرموده‌اند. از این گذشته، اخبار برجای مانده از سلف نیز حاکی از ارج و اهمیت آن است.

مشخصات چاه زمزم

چاه زمزم در دو متری شرق کعبه قرار دارد؛ چشمة اصلی آن در جهت حجرالاسود قرار دارد. (پایگاه حوزه نت، 1308ش، در: https://hawzah.net)

موقعیت مکانی چاه زمزم عبارت است از:

۲۱°۲۵′۱۹٫۲″ شمالی ۳۹°۴۹′۳۳٫۶″ شرقی. («زمزم»، در: https://fa.wikishia.net)

اکنون دهانة آن 5/1 متر، عمق آن سى متر و فاصله‌اش تا کعبه 21 متر است و در شرق آن قرار دارد. این چاه تا حدود 13 متری سنگ‌چین است و چشمه‌های جوشش زمزم در این عمق واقع شده‌اند. نکتة قابل توجه اینکه چشمة اصلی زمزم در جهت حجرالاسود قرار دارد.

چرا زمزم را «زمزم» نام نهادند؟

دربارة وجه تسمیه این چاه اقوال متفاوتى بیان شده است. اهل لغت آن را ذیل ریشه «ز م م» آورده‌اند که در اصل، بر شدت و کثرت دلالت دارد و مهم‌ترین مشتقات آن در معانى بلندکردن سر، پُرشدن، نزدیک‌بودن، حرکت‌کردن آب، صداى آب، صداى مبهم و آرامِ ناشى از جویدن و خوردن (زمزمه)، و سخن‌گفتن به‌کار مى‌روند.

باتوجه به این معانى و نیز براساس روایت‌هاى مذکور، برخى گفته‌اند که این چاه را به‌سبب فراوانى آبش «زمزم» نامیده‌اند، یا ازآن‌رو که هنگام جارى‌شدن، هاجر آن را به‌سوى خودش نزدیک و جمع کرد، یا به خاطر زمزمة جبرئیل در هنگام جارى‌کردن آب، یا به این علت که ایرانیان باستان وقتى براى حج به مکه مى‌رفتند، بر سر این چاه زمزمه مى‌کردند. برخى آن را برگرفته از «هزمه» به معناى شکستگى و فرورفتگى زمین دانسته‌اند؛ چون محل پاى جبرئیل و ضربه او بر زمین بوده ‌است. برخى نیز آن را واژه‌اى عجمى دانسته و برخى نیز گفته‌اند: «زمزم» اسم علم است و از چیزى گرفته نشده‌ است.

به‌جز نام مشهور «زمزم»، بیش از پنجاه اسم و وصف برای آن برشمرده‌ و حتى آن را به شعر نیز درآورده‌اند. (شفیعی، 1395ش، در: rch.ac.ir)

واژة «زَم» در زبان‌های اوستایی و پهلوی، به معنای زمستان و سردی است. واژة «زَمین» (گاه به صورت مخفف «زَمی») از زم ساخته شده ‌است با پسوند «ین»؛ زیرا جوهر زمین سرد انگاشته می‌شده، و «زَمیک» پهلوی (به معنای زمین) نیز از همین ریشه است که در اوستایی به صورت «زَم» آمده ‌است. (ر.ک: دهخدا، 1395ش، «زمزم» و «زمین»)

واژۀ «زَمزم» با «زَمزمه» یا همان «باژ»، که در کیش مزدیسنا به دعاهای مختصر اطلاق می‌شود، مرتبط است. همچنین «زَم» در اصطلاح، از جمله کلماتی است که مغان در محل ستایش ایزد تعالى، پرستش آتش، هنگام شستن بدن و خوردن چیزی، آهسته بر زبان می‌راندند.

بسیاری از محققان بر این باورند که اصولاً تقدیس زمزم و احترام به آن به عنوان یک آیین دینی ریشه در معتقدات ایرانی ـ زرتشتی دارد و از آنجا وارد اسلام شده است. نوشته‌اند: در زمان ساسانیان (۲۲۴ ـ ۶۵۱ م)، کاروان‌های زیارتی متشکل از ایرانیان زرتشتی، که خود را از نسل حضرت ابراهیم خلیل7 می‌دانستند (ر.ک. دهخدا، ۱۳95ش، ج۹، ص۱۲۸۲۳)، به مکه سفر می‌کردند و بر سر این چاه، با آداب خاصی به ذکر ادعیه، اوراد و زمزمه می‌پرداختند. حتى برخی همین را سبب نام‌گذاری زمزم می‌دانند. اشعاری نیز به زبان عربی از شاعران ایرانی نقل شده که در آن، به سبقت ایرانیان در زیارت کعبه و چاه زمزم پیش از ظهور اسلام افتخار شده است. از این‌رو، آب زمزم در متون ادب فارسی کاربردهای هنری فراوانی یافته است.

در منابع اسلامی، چند علت برای نامیدن این آب به «زمزم» بیان شده است:

الف) فراوان و خوش‌گوار بودن. 

ب) «زمزم» در لغت، به معنای آب گوارا و شیرین است که ‌اندکی نمکین باشد.

 ج) برای فراوانی آب آن.

د) هاجر بعد از آنکه آب زیر پای اسماعیل آشکار شد، با ریگ‌‌‌ها دور آن را گرفت تا آب در آنجا جمع شود. (زمّ یعنی جلو چیزی را گرفتن یا جمع‌کردن).

 و) زمزمۀ جبرئیل؛ زیرا کلام جبرئیل زمزم است. (حرّ عاملی، ۱۴۰۷ق، ج‌۹، ص۴۹۶)

اسامی آب زمزم

این آب نام‌‌های متعددی دارد که در منابع تاریخی ذکر شده است؛ از جمله: «رکضة جبرئیل» (قدمگاه جبرئیل)، «حَفیرَةُ اسماعیل» (چاه اسماعیل)؛ « حَفیرَةُ عبدالمطلب» (چاه عبدالمطلب)، «بِرَّه» (پر خیر)، «مَضنونَه» (نفیس)، «رَواء» (آبرو)، «شَبعَه» (سیرکننده)، «شَفاء سُقم» (شفای بیماری)، و نیز: برکة، سَیده، نافِعَه، عَونَه، بُشْری‌، صافیه، عَصِمَه، سالِمَه، میمُونه، مُبارکه، کافیة، عافیة، طاهِرة، طَعام طُعْم. (قائدان،1386ش، ص 77)

ابن منظور در لسان العرب می‌نویسد:

زمزم یازده نام دارد که عبارتند از: «زمزم»، «مکتومه»، «مضنونه»، «شَباعَه»، «سُقیا»، «الرَّواء»، «رَکضة جبرئیل»، «هزمة جبرئیل»، «شفاء سُقم»، «طعام طعم» و «حفیره عبدالمطلب». (رهبر، 1382ش، ص 30)

هریک از این اسامی را با عنایت خاصی گزیده‌اند:

ـ «مکتومه» (پنهان شده)؛

ـ «مضنونه» (بخل‌ورزیدن و دقت در حفظ و مراقبت چیزی و ازاین‌رو، هر چیز نفیس و گران‌بهایی را «مضنون» و «مضنونه» می‌گویند؛ بدان سبب که دارندة آن در نگهداری‌اش سخت می‌کوشد و کمتر آن را از دست می‌دهد)؛

ـ «شُباعه» (سیرکننده؛ چنان‌که در خواص زمزم آمده: آب زمزم علاوه بر اینکه رفع تشنگی می‌کند، گرسنگی را برطرف می‌نماید و قبل از اسلام زمزم را «شباعه» می‌نامیدند)؛

ـ «سُقیا» (طلب باران‌کردن و زمزم را از آن رو «سقیا» نامیده‌اند که از طرف خداوند در برابر تضرّع هاجر به او و فرزندش اسماعیل عطا شد. بدین‌روی، به آن «سُقیا اسماعیل» نیز گفته‌اند)؛

ـ «الرَّواء» (آب گوارا و همواره جاری و جوشان)؛

ـ «رَکضة جبرئیل» و «هزمة جبرئیل» (که هر دو به یک معنا هستند: ساییدن پا و یا پاشنة پا بر زمین، و بدان سبب به جبرئیل نسبت داده شده که به‌صورت انسانی درآمد و پای بر زمین سایید و به‌دنبال آن، آب فوران کرد)؛ (ابن منظور، «زمزم»، در: wiki.dorar ـ aliraq.net)

ـ «شفاء سقم» و «طعام طعم» (که در روایات فریقین نیز مکرّر از آن یاد شده؛ بدین معنا که آب زمزم شفای بیماری‌ها و غذایی از خوراکی‌هاست)؛

ـ «حفیرة عبدالمطلب» (چاهی که به دست عبدالمطلب و دستیاری فرزندش «حارث حفر» گردید و نیز از قول سعیدبن جبیر نقل شده که چون نام «زمزم» برد، از سه کلمه یاد کرد: «زمزم» ، «بَرَّه» و «مضنونه») (طوسی، 1364ش، ج ۵، ص۱۴۵)؛

ـ «شَباعه» (از قول ابن عباس آورده‌اند که گفت: ما آن را «شباعه» می‌نامیدیم)؛

همچنین از ابن عباس نقل کرده‌اند: در نمازگاهِ برگزیدگان نماز بگزارید، و از نوشیدنی ابرار و پارسایان بنوشید. پرسیدند: نمازگاه اخیار کجاست؟ گفت: زیر ناودان (کعبه)، گفتند: نوشیدنی ابرار چیست؟ پاسخ داد: آبی که بهترین نوشیدنی است.

یاقوت حموی (574 ـ 626ق/ 1178 ـ 1229م) دربارة اسامی زمزم می‌نویسد:

زمزم را نام‌هایی است که عبارتند از: «زَمْزم»، «زمَّم»، «زمِّزم»، «زُمازم»، «رکضة جبرئیل»، « هزمة جبرئیل» و «هزمة المَلِک».

سپس می‌نویسد:

 «هزمة» و «رکضة» به یک معنا هستند و آن زمین هموار است. پاشنه پا در خاک ساییدن را نیز « هزمة» گویند. زمزم چشمه‌ای است که خداوند برای اسماعیل پدید آورد، و نام‌های دیگر آن «الشَّباعه»، «شُباعه»، «برّه»، «مضمونه»، «تُکتَم»، «شفاء سقم»، «طعام طعم»، «شراب‌الأبرار»، «طعام‌الأبرار» و «طیّبه»، می‌باشد و نیز «بَرَّه» به معنای پسندیده و پرمنفعت. (رهبر، 1382ش، ص 30)

تاریخچة زمزم

در روایتى دیگر به نقل از فاکهى، حفر زمزم به حضرت ابراهیم7 نسبت داده شده است که اندکى پس از حفر آن، ذوالقرنین در یکى از فتوحاتش، نادانسته آن را خراب کرد. او پس از آگاهى از انتساب زمزم به حضرت ابراهیم7 ، طلب بخشش کرد و حضرت ابراهیم7 در محل زمزم، چند قوچ قربانى نمود تا در روز قیامت شهادت دهند که زمزم چاه ابراهیم است.

براساس این دسته از روایات، تاریخ پیدایش زمزم نزدیک به پنج‌هزار سال پیش تخمین زده مى‌شود. درعین حال، از برخى شواهد ضعیف‌تر و روایات معدود، شاید بتوان زمانى قدیم‌تر را استنباط کرد؛ شواهدى مانند ابیاتى از خُوَیْلدبن أسد (ف ح 279ق/ 858م)، پدر خدیجه همسر پیامبر9 که تاریخ پیدایش اولیه زمزم را به عهد آدم رسانده است. (شفیعی، 1395ش، در: rch.ac.ir)

بنا به گفتة مورّخان، تولّد اسماعیل در سال 1910 قبل از میلاد مسیح و 2572 سال قبل از میلاد خجسته حضرت محمّد9 بوده است. (مقدسی، 1431ق، ج 3، ص 61)

قرآن کریم به سرگذشت خاندان حضرت ابراهیم7 و حوادث پس ازآن و خانة کعبه و سرگذشت حضرت اسماعیل7 و پدیدآمدن چاه زمزم در سوره‌ها و آیات گوناگون اشاره شده است.

به دستور خداوند، حضرت ابراهیم7 همسرش هاجر و فرزندش اسماعیل7 را که تازه متولد شده بود، به وادی خشک و سوزان مکه برد. آنها هیچ زاد و توشه‌ای نداشتند. حضرت ابراهیم7 آن دو را کنار درختچه‌ای در نزدیکی مکان کعبه نشانید و سپس از مکه خارج شد. پس از اندک زمانی، آب همراه هاجر تمام و تشنگی بر آنها چیره شد. تشنگی فرزند، مادر را به تلاش برای یافتن آب واداشت. هاجر در پی آب، فاصلة میان کوه «صفا» و کوه «مروه» را به گمان دیدن آب، دوان دوان می‌پیمود، ولی هر بار سرابی بیش نبود. او هفت بار این مسیر را پیمود، تا اینکه به اعجاز الهی (فاکهی، 1424ق، ج۲، ص8 ) ناگهان از زیر پای حضرت اسماعیل7 چشمه‌ای ظاهر شد و آب فوران زد. هاجر مشک را پر کرد و به فرزندش نوشانید. (حوزه نمایندگی ولیّ فقیه در امور حج و زیارت، ۱۳۹۲ ـ الف، در: http://hajj.ir)

در اینکه پیدایش زمزم با چه شیوه و چه عاملی بوده، اختلاف است؛ برخی آن را به جبرئیل نسبت داده‌‌اند که به صورت انسانی درآمد و چنین مأموریتی را انجام داد و آب زمزم را جاری ساخت. برخی دیگر آن را با اثر پای اسماعیل به عنوان یک کرامت و اعجاز مرتبط دانسته و گفته‌‌اند: این هنگامی بود که کودک از تشنگی و بی‌قراری پاشنه پاهایش را بر زمین می‌سایید که ناگاه آب از زمین جوشید. روایات شیعه و اهل سنّت نیز در این باب مختلف است؛ چنان‌که مورّخان نیز در این خصوص به گونه‌‌های متفاوت سخن گفته‌‌اند. (پایگاه حوزه نت، 1398ش، در: http:///hawzah.net)

در تورات (سفر پیدایش: ۲۱، ۱۷ـ۲۰) نیز آمده است که هنگام تشنگى شدید اسماعیل و بى‌قرارى هاجر، ندایى آسمانى به او بشارت داد و در همان هنگام، چشمه‌اى از زیر پاى اسماعیل جوشید. (شفیعی، 1395ش، در: rch.ac.ir)

در تورات، سرزمینی که در آن، این واقعه برای اسماعیل و هاجر رخ داد، «بِئر شَبَع» نامیده شده است. (پایگاه حوزه نت، 1398ش، در:http:///hawzah.net)

طبق قول برخی، اسماعیل شیرخواره بود و به قول بعضی دو ساله بود که همراه مادرش هاجر به جوار کعبه آمد و در آنجا نشو و نما یافت، تا اینکه در خدمت پدرش ابراهیم، خانه کعبه را بنا کردند. (حوزه نمایندگی ولیّ فقیه در امور حج و زیارت، 1388ش، در:hajj.ir)

در مجموع، تواتر روایات و تواریخ حاکی از آن است که جوشش زمزم هنگامی آغاز شد که هاجر و اسماعیل غریب و تشنه در آن وادی سوزان در انتظار امداد غیبی بودند که ناگاه با اتّفاقی اعجازگونه، برق زمزم درخشیدن گرفت و سرزمین مکّه با فوران آن، رو به آبادانی رفت. امّا در اینکه پیدایش زمزم با چه شیوه و چه عاملی رخ داد، اختلاف است.

اهمیت زمزم نزد مردمان

آب زمزم همواره نزد مردم مکه قداست و اهمیت فراوانی داشته است. آنان مردگان خود را با آب زمزم غسل داده و خود مقید به استفاده و نوشیدن آن بوده‌اند. (رهبر، 1382ش، ص 30)

از برخی روایات تاریخی استفاده می‌شود که آثار و برکات زمزم، قبل از اسلام
و در میان سایر ملل نیز به آن عنایت می‌شده است.

تاریخ پیدایش آن، که 1900 سال قبل از میلاد است، به زمان حضرت ابراهیم7 برمی‌گردد. (جعفری، 1393ش، ج 8، ص 168)

فاکهی (سدة سوم ق) در اخبار مکّه از قول مجاهد می‌نویسد:

به سرزمین روم رفتیم؛ در آنجا راهبی بود که شب ما را منزل داد. از ما پرسید: آیا در میان شما کسی هست که از شهر مکّه آمده باشد؟ در پاسخش گفتم: آری! گفت: آیا می‌‌دانی میان زمزم و حجر چه مقدار فاصله است؟ گفتم: نمی‌‌دانم، مگر اینکه از روی حدس و تخمین بگویم. گفت: امّا من می‌‌دانم، آب زمزم از زیر حجر جاری است و اگر نزد من یک تشت از آن آب باشد، دوست‌‌تر دارم از اینکه تشتی پر از طلا داشته باشم. (فاکهی، 1424ق، ج۲، ص3۸)

کعبه در نزد اقوام ایرانی نیز دارای ارج و منزلتی خاص بود و اسلاف ایرانیان (فُرس) برای زیارت کعبه و طواف آن، عازم سرزمین حجاز می‌شدند و برای کعبه هدایایی می‌فرستادند. برای نمونه، ساسان فرزند بابک اردشیر (تاریخ تاج‌گذاری و تأسیس‌ رسمی سلسلة ساسانی ۲۸ آوریل ۲۲۴م) حج به‌جا آورد و آب زمزم را مزمزه کرد. حتی گویند: به خاطر همین، چاه زمزم به «زمزم» معروف گشته است. (مسعودى، 1397ش، ج 1، ص 86)

براساس قولی، چاه زمزم به خاطر مزمزة یهود و مجوس از آب آن، به «زمزم» معروف گشته است. این خود شاهدی است بر اینکه یهودیان برای زمزم و در نتیجه، کعبه ارج و منزلت قائل بوده‌اند. (حسنی، 1384ش، ص 6)

 ازرقی (م ح 250ق)، مؤلف کتاب تاریخ مکه، نام 24 چاه را که پیش از زمزم و نیز 5 چاه را که پس از زمزم و پیش از ظهور اسلام و نام 13 چاه را که پس از ظهور اسلام حفر شده‌اند برشمرده، اما بیشتر آنها به مرور زمان، از بین رفته‌اند؛ ولی زمزم همچنان جاری و ساری است. (قائدان، 1386ش، ص 303)

زمزم در دوران حضرت ابراهیم و اسماعیل8

زمزم در آغاز، به صورت چشمه‌ای از زمینِ خشک بیرون زد و هاجر کوشید
با خاک و رمل، اطراف آن را مسدود کند تا آب هدر نرود و او و فرزندش بتوانند
از آن استفاده کنند. در این حال بود که آن فرشتة مقرّب که برای مددکاری دو میهمان غریب خدا آمده بود به هاجر گفت: بر ساکنان این وادی، از تشنگی هراس نداشته باش؛ زیرا این چشمه‌ای است که میهمانان خدا از آن خواهند نوشید. (فاکهی، 1424ق، ج2، ص6)

بدین‌گونه با بیان نقش تاریخی زمزم به هاجر آرامش داد و نه تنها هاجر و اسماعیل که قبایل صحرانشین حوالی مکّه نیز بر سر سفرة زمزم گرد آمدند تا جامعة نخستین «امّ القری» را تشکیل دهند و پرندگان صحرا و وحوش و طیور به سوی آن چشمه شتافتند تا ریزه‌خوار زمزم شوند.

از روایات چنین برمی‌آید که حضرت ابراهیم و اسماعیل8 این چشمه را به صورت چاهی درآوردند تا از گزند حوادث در امان بماند و آب آن فزونی گیرد و کفاف ساکنان و مسافران را بدهد.

در حدیث مفصّلی از امام صادق7 درباره حوادث مکّه و بنای کعبه و تحولات زمزم و شرح حال ابراهیم و اسماعیل8 و وقایع دیگری در این خصوص، آمده است:

اسماعیل7 از کمى آب به ابراهیم7 شکایت کرد. خداوند ـ عزوجلّ‌ ـ به ابراهیم وحى کرد که چاهى را حفر کن که آب آشامیدنى حاجیان از آن تأمین شود. جبرئیل نازل شد و چاه زمزم را حفر کرد تا آب آن ظاهر شد. جبرئیل گفت: اى ابراهیم! در چاه فرو رو. ابراهیم بعد از جبرئیل به درون چاه رفت. جبرئیل گفت: اى ابراهیم! در چهارگوشة چاه، با کلنگ ضربتى بزن و بسم اللّه بگو.

امام7 فرمود: ابراهیم در گوشه‌اى که نزدیک کعبه است ضربه‌اى به زمین زد
و گفت: بسم اللّه و چشمه‌اى جوشید. سپس در گوشۀ دوم ضربه‌اى زد و گفت: بسم اللّه، باز چشمه‌اى جوشید. پس از آن در گوشۀ سوم ضربه‌اى زد و بسم اللّه گفت و چشمه‌اى دیگر جوشید. آن‌گاه در گوشۀ چهارم ضربه‌اى زد و گفت: بسم اللّه و چشمۀ دیگرى جوشید. جبرئیل به ابراهیم گفت: بنوش اى ابراهیم! و براى فرزندانت در آن آب، طلب برکت کن. ابراهیم و جبرئیل از چاه خارج شدند. پس جبرئیل به او گفت: از این آب برخود بیفشان، و بر گرد این خانه طواف کن؛ زیرا این چشمه‌اى است که خداوند براى فرزندان اسماعیل روان ساخته است. (کلینی، 1363، ج4، ص 460)

از صدر و ذیل روایت فوق چنین استفاده می‌شود که گفت‌وگوی ابراهیم و اسماعیل در خصوص کم‌آبی مکّه، پس از بنای کعبه و انجام مراسم حج بوده است؛ بدین‌گونه که اسماعیل با پدرش در یکی از سفرهایش از شام به سوی مکه، در خصوص آب این سرزمین صحبت کرد که به حفاری زمزم با کمک جبرئیل انجامید و این واقعه با پیدایش زمزم در کودکی اسماعیل چند سال فاصله داشت و این هنگامی بود که اطراف کعبه و زمزم جماعتی زندگی می‌کردند و کسانی برای زیارت می‌آمدند و آب کفاف نمی‌داد.

در هر حال، آنچه مدّ نظر است، حفر زمزم و به صورت چاه درآمدنش به وسیله حضرت ابراهیم7 است. (رهبر، 1382ش، ص76 )

زمزم پس از حضرت اسماعیل8

حضرت اسماعیل7 بیش از صد سال در جوار حرم زیست تا روزی که بدرود حیات گفت و در جوار کعبه و در حجر اسماعیل آرمید. فرزندان اسماعیل نیز در آن سرزمین مأوا گزیدند و قبایل جُرهم، که پیوند سببی با اسماعیل7 و با فرزندان او برقرار کرده بودند، جامعة شهر مکّه را تشکیل دادند و آب زمزم همچنان سرچشمه حیات مکّیان بود. اما از آن‌رو که نسل‌ها و جامعه‌ها از آفات اعتقادی و اخلاقی سالم نمی‌مانند، جرهم نیز از صراط مستقیمِ ترسیم شده به وسیلة ابراهیم و اسماعیل8 منحرف شدند و نعمت خداوندی را ناسپاسی کردند و سرانجامِ آن ناسپاسی این شد که نعمت حق زوال پذیرد. (رهبر، ص 137) (در ادامه، به این موضوع اشاره خواهد شد.)

مخفی بودن چاه زمزم

فاسی(775 ـ 832 ق/1373 ـ 1428م) می‌نویسد: «آب زمزم همواره در اختیار مردم مکّه بود و از آن بهرمند می‌شدند تا اینکه جرهم حرمت کعبه و حرم را شکستند و در نتیجه، زمزم از آنها گرفته شد و طی گذشت برهه‌ای از زمان اثری از آن برجای نماند.» (حسنی فاسی مکی، 1386ش، ص 371)

ازرقی نیز از قول برخی از اهل علم نقل کرده است که گفتند: «جرهم از زمزم می‌نوشیدند و تا آن زمان که خداوند اراده کرده بود در آنجا رحل اقامت داشتند؛ اما از آن هنگام که نسبت به کعبه بی‌حرمتی کردند و حرمت خانة خدا را پاس نداشتند و مال کعبه را، که به آن هدیه می‌شد، آشکار و پنهان می‌خوردند و علاوه بر اینها گناهان بزرگ دیگری مرتکب شدند آب زمزم قطع شد و محلّ آن چاه به تدریج و بر اثر جاری‌شدن سیل طی سال‌های متمادی ناپدید گشت. عمرو بن حارث جُرهمی، جرهم را به خاطر اعمالشان نکوهش کرد و از پیامد ستم و بی‌حرمتی نسبت به بیت اللّه برحذر داشت اما این هشدارها سودی نداشت. بدین‌روی شبانه در محل زمزم گودالی حفر کرد و دو غزال طلا و شمشیرهایی را که در کعبه بود در آن گودال دفن کرد و از آن پس، خداوند خزاعه را بر جرهم مسلط ساخت تا آنها را از حرم بیرون راندند و امور مکّه را در دست گرفتند؛ اما چاه زمزم همچنان مخفی بود تا اینکه خدا آن را برای عبدالمطّلب آشکار ساخت.» (ازرقی، 1416ق، ج2، ص41)

میان مورّخان و محقّقان در اینکه چه عواملی موجب اختفای زمزم بوده، اختلاف نظر است. برخی معتقدند عوامل جغرافیایی در این امر دخالت داشته است. یاقوت حموی دربارة زمزم می‌نویسد: «سال‌ها گذشت و بر اثر آمدن سیل و باران زمزم پوشیده شد و اثری از آن بر جای نماند.» (رهبر، 1379 ـ ب، ص 86 ، به نقل از: یاقوت حموی، 1387، «زمزم»)

برخی دیگر از مورّخان ماجرا را به گونه‌ای دیگر نوشته‌اند: یکی از سران مکّه به نام «مضاض بن عمرو جرهمی» در یکی از درگیری‌ها شکست خورد و احساس کرد که دشمن به زودی وی را از مکّه بیرون خواهد راند. او تصمیم گرفت دشمن را از آب‌های استراتژیک مکّه محروم سازد. ازاین‌رو اشیای قیمتی و عتیقه و طلاهای کعبه را در چاه زمزم پنهان ساخت و روی آن را پوشانید و آثار آن را محو کرد و در این میان، عوامل طبیعی نیز به کمک وی شتافتند و رمل‌های زیادی بر محل زمزم انباشته شد و هیچ‌گونه اثری از آن برجای نماند. مضاض از آن پس به سوی یمن گریخت.» (همان، ص 86 ، به نقل از: کوشک، 1983م، ص17)

اهالی مکّه با ناپدیدشدن آثار زمزم، ناگزیر شدند به دنبال منابع دیگری از آب بروند. آنان چاه‌هایی حفر کردند که بیشتر آنها در حوالی مکّه بود؛ زیرا منابع آب شهر مکّه به علت نداشتن نهرها و چشمه‌ها و محرومیت از باران‌های منظّم، تنها منابع زیرزمینی و چاه‌هایی است که حفر می‌شد.

این چاه‌ها متعدد بودند و هر یک نامی داشتند:

«چاه میمون حضرمی»؛ «چاه عجول» که قیس در خانه امّ هانی دختر ابوطالب حفر کرد و نخستین چاهی بود که در مکّه حفر شد؛ و چاه‌های «الجفر»، «الطوی»، «سجله»، «الحفر» و«الغمر» که هر یک به قبیله‌ای تعلّق داشت. چاه‌های دیگری نیز در خارج مکّه وجود داشت که تاریخ آن به زعامت زعمای گذشته قریش بازمی‌گردد. در زمان «مرّة بن کعب» و «کلاب بن مُرّه» چاه‌هایی بود که مشهورترین آنها چاه «رم» نام داشت و مرّة بن کعب بن لؤی (جد هفتم پیامبر9)آن را حفر کرد و نیز چاه «ضم» که «کلاب بن مرّه» حفر نمود. (حسنی فاسی مکی، 1419ق، ج 1، ص 8)

گفته شده قصیّ بن کلاب، جدّ بزرگ عبدالمطّلب، حاجیان را در حوضچه‌هایی از پوست آب می‌داد. او از خارج مکّه آب می‌آورد تا زائران بیت اللّه بنوشند. (ازرقی،1416ق، ج2، ص 221)

چاه زمزم تا دوران جدّ پیامبر9، حضرت عبدالمطّلب‌ بن هاشم، پدربزرگ پیامبر گرامی9 مخفی بود.

عبدالمطّلب نیای گرامی پیامبر اکرم9 دارای منزلتی رفیع است. او چهرة برجسته بنی‌هاشم و قریش و برترین مرد موجّه مکّه بود که سقایت حاجیان را بر عهده داشت.

مقام و منزلت عبدالمطّلب، علاوه بر شخصیت خانوادگی‌اش، در ایمان و شجاعت
و بزرگواری و کیاست او بود که جایگاه اجتماعی‌اش را در میان مکّیان و اعراب منطقه موجّه می‌ساخت و داستان گفت‌وگوی او با ابرهه که به قصد ویران‌کردن
مکّه آمده بود در تاریخ معروف است که از عظمت این شخیصت و روح بلند او حکایت دارد.

به همین دلایل بود که خداوند افتخار حفر زمزم و سقایت حاجیان را به او ارزانی داشت. در پی پایداری‌اش در حرم و وفاداری‌اش نسبت به بیت‌اللَّه بود که آن خواب تاریخی را دید و هاتفی وی را مأمور حفر زمزم ساخت.

او از چاه‌های اطراف مکه با شتران خود آب می‌آورد و به زائران خانه خدا می‌نوشاند. و چون فرزندی جز حارث نداشت، این کار برای او دشوار بود. برای مدتی مکه خشکسالی شد و چاه‌های مکه خشکید. وقتی موسم حج سپری شد و قریش به محل زندگی خود بازگشتند، در یکی از شب‌ها در خانه عبدالمطّلب گرد آمدند و از دشواری‌هایی که عبدالمطّلب برای تهیه آب تحمل کرده بود، سخن گفتند و در آن میان، از چاه زمزم گفت‌وگو شد و آرزو کردند که ای‌کاش می‌توانستند به آن دست یابند! در این حال، عبدالمطّلب به فکر افتاد که اگر موفق به حفر زمزم شود آرزویی بزرگ تحقق یافته است و مشکل آب در مکه حل خواهد شد. به‌دنبال چنین اندیشه
و آرزویی بود که آن خواب شگفت را دید.

علىّ‌ بن ابراهیم (230 ـ 310ق/844 ـ 922م) و دیگران در روایت مرفوعه‌اى می‌گویند: امام7 فرمود: «در کعبه دو آهوى طلایى و پنج شمشیر بود. وقتى قبیلة خزاعه بر قبیلة جرهم چیره شد و به حرم دست یافت، قبیلۀ جرهم شمشیرها و دو آهو را در چاه زمزم افکند و چاه را با سنگ پر کرد و نشانۀ آن را مخفى داشت. هنگامى که قصىّ‌ بر قبیلۀ خزاعه غلبه پیدا کرد، از جاى زمزم آگاهى نداشت. ازاین‌رو، همچنان جاى آن پوشیده بود تا آنکه عبدالمطّلب به حرم دست یافت. جای او همواره در فضاى مسجدالحرام گسترده مى‌شد و براى کسى جز او در آنجا جاى گسترده نمى‌شد. زمانی که او در سایۀ کعبه خوابیده بود، در عالم خواب دید که شخصى نزد او آمد و به وى گفت: برّه‌اى را (یعنى چشمه‌اى که آب بسیار و نفع فراوان دارد) حفر کن. پرسید: برّه چیست‌؟ سپس در روز دوم به خواب او آمد و گفت: طیبه و پاکیزه را حفر کن. و در روز سوم آمد و گفت: مصونه و حفظ شده را حفر کن. گفت: مصونه چیست‌؟ آن‌گاه در روز چهارم به خواب او آمد و گفت: زمزم را حفر کن، که آب آن تمام نمى‌شود و براى آب دادن به حاجیان موجب خرسندی است. جاى زمزم در نزد کلاغ یک‌پاى سفید، در کنار سوراخ مورچگان است.

کنار چاه زمزم سوراخى بود که مورچگان از آن خارج مى‌شدند و کلاغ یک‌پاى سفید هر روز در کنار آن سوراخ مى‌نشست و مورچگان را برمى‌چید.

هنگامى عبدالمطّلب این خواب را دید، جاى زمزم را شناخت. به قریش گفت:

چهار شب است که در خواب به من فرمان داده شده است تا زمزم را حفر کنم و آن مایة شرف و عزّت ماست؛ بیایید آن را حفر کنیم. قریش به دعوت او پاسخ ندادند. به تنهایى با کمک تنها پسرش ـ که حارث نام داشت ـ شروع به حفر زمزم کرد. وقتى کار بر او سخت شد، به سوى درِ کعبه شتافت و دست‌هاى خود را بلند کرد و خداوند ـ عزّ و جلّ‌ ـ را فراخواند و نذر کرد که اگر خداوند ده پسر به او روزى کند، عزیزترین و محبوب‌ترین آنها را براى تقرّب و نزدیکى به خداوند ـ عزّ و جلّ‌ ـ  قربانى کند.

هنگامى که چاه زمزم را حفر کرد و به سنگ‌چین حضرت اسماعیل7 رسید
و دانست که به آب رسیده است، تکبیر گفت. قریش نیز زبان به تکبیر باز کردند و گفتند: اى ابوحارث! این شرف از آن ماست؛ ما نیز در آن بهره داریم.  عبدالمطّلب گفت: شما در حفر آن مرا کمک نکردید و این شرف براى همیشه از آن من فرزندانم خواهد بود. (کلینی، 1363ش، ج 4، ص 219)

چاه زمزم پس از سال 323 ق/935 م خراب شد، ولی پس از لایروبی، آب آن چندین برابر گردید. اکنون دهانه آن یک متر و نیم و عمق آن سی متر و فاصله‌اش تا کعبه 21 متر است. (قائدان و خزرجی،1393ش، ص 78)

از نقل ابن اسحاق (۸۰ ـ ۱۵۱ق‌/۶۹۹ ـ ۷۶۸م) از خواب عبدالمطلب چنین برمى‌آید که زمزم پس از اخراج جرهم، دیگر آشکار نبوده ‌است. دربارة علت این اختفا دو نظر اصلى مطرح شده‌است:

نخست: اشاره بسیار کوتاه ابن‌هشام که قبیله جرهم، زمزم را در خاک پوشاندند.

دوم: توضیح ازرقى است که این چاه، براثر ساخت و سازهاى جرهم در اطراف کعبه، خشک شده بود و محل آن دیگر پیدا نبود.

با اینکه در منابع تاریخى به‌دقت توضیح داده نشده که خشک‌شدن این چاه به چه معنا و با چه کیفیتى بوده، اما پنهان ماندن زمزم در دوره‌اى از تاریخ، امرى پذیرفته‌شده است؛ آن‌گونه که حتى گاهی از آن با نام «تُکْتَمُ» (به معناى مکتوم و مخفى) یاد شده و در خواب عبدالمطلب نیز با این عنوان نام برده شده ‌است.

مسعودى (سدة چهارم ق) با دیدگاهى انتقادى گفته ‌است:

جرهم اموال درخور ذکرى نداشته‌اند که به کعبه هدیه کنند و این اشیاى گران‌بهاى مدفون در زمزم، هدایاى ایرانیان قدیم بوده ‌‌است. آنان چون خود را از نسل ابراهیم7 مى‌دانستند، به زیارت کعبه اهتمام داشتند و هدایاى گران‌بهایى به آن تقدیم مى‌کردند؛ ازجمله بنیانگذار سلسله ساسانیان، ساسان بن بابک که دو غزال طلایى و چند شمشیر باارزش و مقادیرى جواهر پیشکش کرده بود. (شفیعی، 1395ش، در: rch.ac.ir)

زمزم در گذر زمان

پس از عبدالمطّلب، عباس(۵۶ سال قبل از هجرت ـ ۳۲ ق) ـ عموی پیامبر9 ـ ادارة زمزم را برعهده‌ داشت. او در اطراف آن چاه، حوضچه‌هایی ساخت که مردم از برخی بنوشند و از برخی دیگر وضو بگیرند و شست‌وشو کنند و چنانکه تاریخ‌نگاران یادآور شده‌اند: عباس در اطراف زمزم و حوضچه‌ها در مسجدالحرام راه می‌رفت و مراقبت می‌کرد که افراد در آن غسل نکنند و تنها بنوشند و وضو بگیرند.

بعد از درگذشت او، فرزندش عبداللَّه بن عباس (۳ سال قبل هجرت ـ ۶۸ق) تصدّی زمزم را به عهده گرفت. بعدها عباسیان (11 ـ 201ق/632 ـ 816 م) اهتمام بلیغی به زمزم داشتند؛ زیرا سقایت حاج را از پدران خود می‌دانستند و می‌کوشیدند این افتخار را برای خود حفظ و از آن بهره‌برداری کنند.

اولین بار سقاخانة آب زمزم در صحن مسجد الحرام بین رکن و مقام توسط عباس بن عبد المطلب ساخته شد و «سِقایةُ العباس» نام گرفت. بعدها درسال۶۵ ق/684 م هنگام توسعه، آن را به شرق مسجدالحرام انتقال دادند و بر روی آن گنبدی چوبی به نام «قُبَّةُ العباس» نصب کردند. در سال 252ش (259 ق) این بنا (قبه العباس) با سنگ نوسازی شد.

آل زبیر (حک 64 ـ ۷۳ ق/683 ـ 692 م) متولّى توقیت‌ نماز در مسجدالحرام بودند. بعدها عباسیان (۱۳۲ ـ ۶۵۶ق/۷۵۰ـ ۱۲۵۸م) به دلیل درگیرشدن در کار خلافت، کار سقایت زمزم‌ را هم به آنان واگذار کردند. در این ایام که فرزندان عباس ـ عموی پیامبر9 ـ دنبال این میراث خانوادگی نرفتند، دیواری دور چاه زمزم کشیده شد؛
به گونه‌ای که هر کس می‌خواست از آن بنوشد می‌بایست از این دیوار بالا رود
و به‌وسیلة طناب و قرقره‌ای از آن آب استخراج کند.

مهدی عباسی (۱۲۶ ـ ۱۶۹ق/743 ـ 758م) دو قبّه در کنار چاه زمزم‌ و در سمت شرق آن، یکی برای سقایت، جایی که عباس در آنجا سقایت می‌‌کرد؛ دیگری محلی برای نگهداری قرآن‌‌ها ساخت.

مدتی بعد در دوران امین (170 ـ 198ق/786 ـ 813 م)، آب زمزم‌ کم شد و حتى خشکید؛ به‌گونه‌ای که در کف آن نماز می‌خواندند. خلیفه به عمر بن ماهان ـ عامل خود در برید ـ و صوافى دستور داد چند ذرع[1] کندند تا آنکه آب بیرون زد. در آنجا بود که دریافتند آب از سه جهت، یکى برابر رکن اسود، دیگرى برابر ابوقبیس و صفا و سوم برابر مروه وارد چاه زمزم می‌شود. عمق چاه تاآن وقت، چهل‌ذراع[2] در خاک و 29 ذراع‌کنده در صخره بود.

ابن جبیر (۱۱۴۵ـ۱۲۱۷ق/1732ـ1802م) در سفرنامه‌اش دربارة زمزم می‌نویسد: باب قبّه زمزم‌ به سمت شرق بوده است. درب قبّه عباس هم به سمت شمال قرار داشته است. هر دو قبّه انبار وقفیات کعبه از مصحف‌ها، کتاب‌ها و شمع و غیر آنها بوده است. قبّه عباسیه محل آبرسانى به حجاج بوده و تا به امروز (یعنى زمان ابن جبیر) آب زمزم‌ در آنجا خنک مى‌‌شده است و شب‌ها آن آب را در کوزه‌‌هایى که آن را «دورق» مى‌نامند و یک دسته دارد، بیرون می‌آورند و به حاجیان مى‌دهند. در قبّه عباسیه، صندوق چوبى فراخى هست که در آن مصحفى متعلق به یکى از خلفاى اربعه قرار دارد، به خط زید بن ثابت (ف 45 ق) که 28 سال پس از رحلت پیامبر9 نوشته شده و اوراق آن بسیار بزرگ است.

ابن جبیر سپس مى‌نویسد:

«وقتی در مکه قحط‌سالى می‌شود یا مردم در تنگنا قرار مى‌‌گیرند آن مصحف را بیرون آورده، درِ کعبه را باز مى‌کنند و آن را در قبّة المقام در داخل کعبه مى‌‌گذارند. آنگاه مردم در حالى که سرهایشان را برهنه کرده‌‌اند با حالت تضرّع اجتماع کرده از جاى خود تکان نمى‌خورند تا رحمت خداوند برسد.

به مرور ایام که دیگر از این سقاخانه استفاده نمی‌شد، از آن برای نگهداری قرآن‌ها و کتاب‌های وقف‌شده برای طلاب علوم دینی استفاده می‌شد، تا اینکه در سال 1222ش/ 1259ق یک کتابخانۀ کامل در محل آن تأسیس شد و همین کتابخانه بعدها گسترش یافت و اکنون در بیرون مسجدالحرام به نام «مکتبة الحرم المکی الشریف» شناخته می‌شود.

در سال 1915م، همزمان با حکومت سلطان عبدالحمید عثمانی (1258ـ 1337ق
/ 1842 ـ 1918م)، چاه زمزم به طور گسترده ترمیم شد و با فناوری جدید، آب زمزم به بخش‌‌های شرقی مسجد فرستاده شد. پیش از این، مهدی عباسی (۱۲۶ ـ 169ق/743 ـ 785م) این کار را کرده و به تکمیل و تزیین آن پرداخته بود. (ر.ک: رهبر، 1382ش، ص 161 ـ 160)

سقاخانه‌های صحن مسجدالحرام در دهۀ هفتاد، قرن 14 هجری 8 عدد بود.

در سال۱۰۹۳ش/۱۱۲۶ ق در تجدید بنای قبةُ‌العباس، آن را به صورت هشت ضلعی ‌ساختند؛ در حالی که قبلاً به صورت مربع بود.

برای استفاده و رفاه زائران در سال ۱۳۳۴ش/ ۱۳۷۴ق همزمان با نصب اولین موتورِ آب روی زمزم، ساختمانی بر روی آن احداث شد، ولی از آنجایی که در هنگام ازدحام طواف‌کنندگان این بنا مانع طواف می‌شد در سال ۱۳۴۳ش /۱۳۸۳ق ساختمان دو طبقة روی زمزم را تخریب کردند و این تأسیسات را به زیرزمینی که دو ردیف پلة ورودی و خروجی داشت انتقال دادند. (حوزه نمایندگی ولیّ فقیه در امور حج و زیارت،۱۳۹۲ش، ـ ب در : http://hajj.ir) در این تغییرات، چاه زمزم در فاصلة حدود ۵ متری از کف مسجدالحرام واقع شد و دهانة یک متری آن وسعتی دو و نیم متری یافت و عمق کم چاه نیز به ۳۰ (یا ۴۰) متر رسید. (خبرگزاری فارس، 1397ش، http://fna.ir)

زمزم در روایات شیعه و اهل سنّت

در قرآن، نامى از زمزم نیامده، اما به ماجراى حضرت ابراهیم7 اشاره شده ‌است که بخشى از ذریة خود ـ نسل هاجر و اسماعیل ـ را در یک وادى خالى از کشت (غیر ذى‌زرعٍ) کنار بیت‌الحرام سکنا داد تا نماز بپا دارند. (ر.ک: ابراهیم: ۳۷) همچنین زمزم از مصادیق برخى واژه‌هاى قرآنى مانند «سِقایةَ الحاج»، (توبه : ۱۹) «آیاتُّ بیِنات» (آل‌عمران: ۹۷) و «ماءٍ مَعین» (ملک: ۳۰) شمرده شده‌ است. (شفیعی، 1395ش، در: rch.ac.ir)

در منابع شیعه و سنّی، روایات فراوانی دربارة آب زمزم وجود دارد. دربارة اهمیت آب زمزم و فضیلت نوشیدن آن، روایات زیادی نقل شده است. پیامبر اکرم9 فرمودند: «زمزم بهترین چاه‌های دنیاست». (حوزه نمایندگی ولیّ فقیه در امور حج
و زیارت، 1399ش، در:http://hajj.ir )

پیامبر9 غالباً با این آب وضو می‌گرفت و از آن می‌نوشید و در هر جا بود، می‌فرمود که اصحاب‌شان از این آب برای آشامیدن و وضوساختن ایشان فراهم آورند. زمزم از چشمه‌های بهشت و از آیات خدا در حرم الله و بهترین آب روی زمین شمرده شده است. مستحب است پس از نوشیدن آن گفته شود: «اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نَافِعاً وَ رِزْقاً وَاسِعاً وَ شِفَاءً مِنْ کُلِّ دَاءٍ»؛ «پروردگارا این آب را برای من موجب علم سودمند و روزی فراوان و داروی هر درد قرار بده.» (طوسی، 1364، ج ٥، ص ١٤٤)

آب زمزم جوشیده از چشمه فیض ربوبی است؛ چنان‌که امیرالمؤمنین7 فرمود: «بهترین آبی که بر زمین جاری شده آب زمزم است.[3]»

ازاین‌رو، تبرّک و استشفا جستن به آن برای دردهای جسمی و روحی از سنّت‌های حسنه‌ای است­که از دیرباز مورد توجّه بوده است. از برخی روایات تاریخی استفاده می‌شود که آثار و برکات زمزم قبل از اسلام و در میان سایر ملل نیز مورد توجّه و عنایت بوده است.

در اینجا، به نمونه‌هایی از این احادیث اشاره می‌شود:

بهترین آب روی زمین: رسول خدا9 فرمود: «بهترین آبی است که بر روی زمین جاری شده است.» (نوری، 1408ق، ج۹، ص۴۳۹)

شفابخش: «آب زمزم شفاست برای هر دردی که به خاطر آن نوشیده شود.» (مجلسی، 1362، ج۹۶، ص۲۴۵)

دفع‌کنندة ترس و اندوه: از کتاب فقه الرضا7 نقل شده است: «آب زمزم شفای از هر درد و بیماری و امان از هر ترس و اندوهی است.»[4]

عامل افزایش علم نافع و وسعت روزی: امام صادق7 فرمودند: «چون از دو رکعت نماز طواف فراغت یافتی نزدیک حجرالأسود برو و از آن بنوش و بدان اشاره کن که از این ناگزیری» و سپس فرمود: «اگر می‌توانی پیش از آنکه به صفا بروی، از آب زمزم بیاشام و هنگام نوشیدن آن بگو: «اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً وَرِزْقاً واسِعاً وَ شِفاءً مِنْ کُلِّ داءٍ و سُقمْ». (همان، ج۴، ص۴۳۰)

سفارش به هدیه‌بردن این آب: شیخ صدوق می‌نویسد: «در روایات آمده است که هر کس از آب زمزم بنوشد شفا یابد و بیماری‌اش برطرف گردد. زمانی که پیامبر9 در مدینه بودند، از دیگران می‌خواستند که از آب زمزم برای آن حضرت هدیه بیاورند.» (مجلسی، 1362ش، ج57 ، ص۴۵)

نوشیدن و بر بدن پاشیدن آن: علی بن مهزیار(سدة سوم هـ. ق) می‌گوید: «ابوجعفر ثانی (امام محمّد تقی) را دیدم که در شب زیارت (شب یازدهم ذی‌حجّه) طواف نساء گزارد
و پشت مقام ابراهیم نماز خواند. سپس داخل زمزم شد و با دست خود از دلوی که در کنار حجرالأسود بود، آب برداشت و نوشید و بر قسمتی از بدن خود پاشید و سپس دوبار دیگر به زمزم رفت. علی بن مهزیار می‌افزاید: «برخی از یاران ما به من خبر دادند در سال بعد نیز امام را دیدند که همین‌گونه عمل کرد». (کلینی، 1363ش، ج۴، ص۴۳۱)

تبرّک به آن و کام کودک را با آن باز کردن:  فاکهی از قول حبیب آورده است که گفت: «به عطا گفتم: من از آب زمزم برمی‌دارم. به نظر تو چطور است؟ پاسخ داد: مانعی ندارد. پیامبر خدا9 این آب را در شیشه می‌کرد و با آن آب، که به عجوه (نوعی خرما) آمیخته بود کام حسن وحسین8 را می‌گشود وتبرک می‌کرد.» (فاکهی، 1424ق، ج۲، ص51)

آمرزش گناهان:  «نوشیدن آب زمزم گناهان را مى‌‌برد، آنها را مى‌‌شوید و درون انسان را پاک مى‌‌گرداند.» رسول خدا9 فرمود: «کسى که هفت بار طواف کعبه کند و دو رکعت نماز پشت مقام بخواند و از آب زمزم بنوشد، تمام گناهان او ـ هر مقدار که باشد ـ آمرزیده مى‌‌شود.» (حج و زیارت استان قم، بی‌تا، در: https://qom.haj.ir)

روایات دیگری هم در این زمینه وارد شده است:

دعوات راوندی از ابن عباس چنین آورده است: «خداوند آب‌های خوش‌گوار را قبل از روز قیامت بالا می‌برد، مگر زمزم را. آب زمزم تب و سردرد را بهبود می‌بخشد و نگریستن ‌به‌ آن چشم‌ را شفاف‌ می‌کند و هر کس آن را به قصد شفا بنوشد خدا شفایش دهد و هرکس‌ برای ‌رفع ‌گرسنگی بنوشد خدا سیرش گرداند». (رهبر، ۱۳۸۲ش، ص 99 و 100، به نقل از: مجلسی، 1362ش، ج 66، ص451)

دارقطنی (۳۰۶ ـ 385ق/۹۱۸ ـ 995م) و حاکم (321 ـ 405ق/۹۳۳ ـ ۱۰۱۴م) از قول ابن‌عباس و او از پیامبر9 روایت کرده‌اند که فرمود:

«آب زمزم برای هر چه نوشیده شود اگر آن را به نیت شفا بنوشی خداوند تو را شفا می‌دهد و اگر آن را برای سیرشدن بنوشی خداوند تو را سیر می‌کند و اگر برای رفع تشنگی بنوشی برطرف می‌شود. آن محل پاى جبرئیل است و خداوند آن را به اسماعیل نوشاند.»[5]

ترمذی (279 ـ 209ق/824 ـ 892 م) در این باره سخنی دارد که خلاصه آن چنین است: «اگر آب زمزم را برای رفع گرسنگی و تشنگی، شفای بیماری، سوء خُلق، تنگی سینه، تاریکی دل، بی‌نیازی نفس، حوایج دیگر، رفع گرفتاری و ناملایمات
و جلب نصرت الهی و یا هر یک از ابواب خیر و صلاح بنوشند، به خواسته‌های خود برسند؛ چرا که خداوند آب زمزم را از بهشت خود به عنوان فریادرسی (برای هاجر
و اسماعیل) فرستاده است.» (رهبر، 1379 ـ الف، http://ensani.ir)

آداب استفاده از آب زمزم

برای آشامیدن آب زمزم آدابی ذکر شده است. بنابراین، باید به چند نکته توجّه داشت:

رو به قبله ایستادن؛

بسم اللَّه گفتن؛

سه بار نوشیدن؛

سیراب‌شدن؛

حمد خدا پس از آشامیدن؛

مستحب است حج‌گزار بعد از فراغ از نماز طواف و پیش از سعی، قدری از آب زمزم بنوشد و به سر و پشت و شکم خود بریزد و بگوید: «اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نَافِعاً وَ رِزْقاً وَاسِعاً
وَ شِفَاءً مِنْ کلِّ دَاءٍ وَ سُقْم»؛ «خداوندا! این را عملی سودمند و رزقی گسترده و درمانی برای هر درد و بیماری قرار بده.» (کلینی، 1363ش، ج 4، ص430)

شستن کفن با آن نیز استحباب دارد. (یزدی، 2020م، ج۲، ص۷۵)

زمزم در حال حاضر

در سال‌‌های اخیر با اقبال گسترده‌‌تر مسلمانان به فضای بیشتری برای مطاف نیاز است. بنابراین در سال ۱۳۸۲ش زیرزمین را هم پوشاندند و به جای آن در ضلعِ شرقی مسجدالحرام جایگاه ویژه‌‌ای را برای استفادۀ زائران از آب زمزم احداث کردند که این غیر از جایگاه‌های خاص زمزم در شبستان‌‌های مسجدالحرام و فلاسک‌‌های زمزم در جای جای مسجد‌الحرام است. این جایگاه نیز در سال ۱۳۹۱ش در طرح توسعة مجدد مطاف تخریب شد.

آب زمزم پس از استخراج به ساختمان تصفیه، واقع در خیابان اجیاد، نزدیک طریق دایری ثالث پمپاژ می‌شود و بعد از تصفیه، در ساختمان خاص خنک‌کردن آب (که در نزدیکی باب الفتح قرار دارد) خنک شده، دوباره به مسجدالحرام منتقل می‌شود. هر روز مقداری آب زمزم برای مسجدالنبی با تانکرهای مخصوص حمل آب فرستاده می‌شود.

مرسوم است مسلمانان پس از انجام حج یا عمره، قدری از آب زمزم را به شهرهای خود می‌‌‌برند. در این‌‌باره حجاج ترکیه و مصر گوی سبقت را از دیگران ربوده‌‌اند. (حوزه نمایندگی ولیّ فقیه در امور حج و زیارت، ۱۳۹۲ ـ ب، در: https://hajj.ir)

 متوسط مصرف آب زمزم به وسیلة زائران بیت اللَّه، قریب ده هزار متر مکعب در روز و 765 متر مکعب در ساعت؛ یعنى 29هزار و 600 لیتر است. (حج و زیارت استان قم، بی‌تا، در: https://qom.haj.ir)

آب چاه زمزم در ابتدا از طریق ریسمان و سطل بالا کشیده می‌شد؛ اما امروز این چاه در یک اتاق زیرزمینی قرار گرفته و از پشت صفحات شیشه‌‌ای قابل رؤیت است؛ اما زائران اجازة ورود به آن را ندارند. پمپ‌‌های برقی، آب را از چاه خارج می‌کنند و از طریق منبع‌‌های اطراف حرم، آن را در دسترس زائران قرار می‌‌دهند. (حوزه نمایندگی ولیّ فقیه در امور حج و زیارت، ۱۳۹۲ ـ ب، در: https://hajj.ir)

در دوران اخیر، روزانه یک تانکر آب زمزم به مدینه منوره ارسال و پس از مخلوط‌شدن با آب این شهر به مسجدالنبی منتقل می‌شود تا حجاج در مسجدالنبی مانند مسجد الحرام، آب زمزم بنوشند. (عسکری علویه، 1397ش، در: http://hajj.ir)

نکاتی دربارة آب زمزم

رموزی دربارة آب زمزم وجود دارد؛ آب زمزم از جمله چیزهایی است که حاجیان مکه برای هدیه‌دادن یا شفا جستن برای دست‌یابی به آن تلاش می‌‌کنند؛ زیرا این آب در هیچ جای دیگری وجود ندارد. در اینجا بنا بر منابع و مستندات تاریخی به چند نکتة در این باره اشاره می‌شود:

«مسلمانان جهان معتقدند چاه زمزم معجزة خداوند است که هزاران سال پیش در دل بیابان جوشیده است. قدمت این چاه به زمان حضرت ابراهیم7 و فرزندش اسماعیل7 بازمی‌گردد.

دربارة آب زمزم، تحقیقات بسیاری انجام شده است. آب زمزم ویژگی‌های خاصی دارد. یکی از تفاوت‌هایی که بین این آب و آب‌‌های عادی وجود دارد نسبت املاح و کلسیم موجود در آن است. همچنین آب زمزم حاوی فلوراید و ضد میکروب است
و جلبک در آن رشد نمی‌‌کند؛ برخلاف سایر آب‌‌ها که در صورت راکد بودن، مکان مناسبی برای رشد جلبک‌‌ها می‌شوند و سلامت خود را از دست می‌‌دهند. از جملة مهم‌ترین معجزات زمزم، این است که چاه آن از ابتدای پیدایش تاکنون به هیچ وجه خشک نشده است، بلکه آب آن زیادتر نیز شده و همواره نسبت املاح آن حفظ شده
و هیچ تغییری در آن رخ نداده است و برخلاف سایر آب‌‌ها با نگهداری آن، مزه‌‌اش تغییر نمی‌‌کند. چاه زمزم مانند آب‌های دیگرِ مکه، دارای مواد معدنی است که کارشناسان به بحث و تحقیق دربارة آن پرداخته‌اند. آنان از وجود موادی همچون گوگرد، سدیم، کلسیم، پتاسیم، منگنز، آهن، کربن و کلوریدات سخن گفته‌اند که نسبت درصد این املاح با تغییر فصول سال و سنوات، متفاوت است. با این حال، کارشناسان تأکید کرده‌اند که مقدار املاح و مواد آب زمزم به حدّ زیانبار نمی‌رسد. » (شبکه خبر، 1392ش، در: https://www.irinn.ir)

همچنین مطالعات نشان می‌دهد که چاه زمزم نسبت به دیگر چاه‌های مکّه از بیشترین املاح مایع (250 در میلیون) برخوردار است و به رغم اینکه چاه «داودیه» به زمزم نزدیک است، به این نسبت از املاح برخوردار نیست. دولت عربستان استفادة تجاری از آب زمزم را ممنوع کرده است. (رهبر، 1387ش، در: https://library.tebyan.net)

«ایمو ماسارو» (1362 ـ 1435ق/2014 ـ 1943م)، محقق ژاپنی که تحقیقات دقیقی در خصوص آب انجام داده و کتاب‌‌های بسیاری در این زمینه نوشته است، می‌گوید: مولکول‌‌های آب زمزم با بقیة ‌آب‌‌های جهان متفاوت است. زمزم بقیة آب‌‌ها را تغییر می‌‌دهد، اما خودش تغییری نمی‌‌کند. اگر یک قطره از آب زمزم را به هزار قطره از آب دیگری اضافه کنیم آن آب‌ها خواص زمزم را پیدا می‌‌کنند. (پایگاه اطلاع رسانی مؤسسه جهانی سبطین، 1387ش، در: http://www.sibtayn.com)

نیز «کنت فایز» مدیر یکی از بزرگ‌ترین مراکز پزشکی در مونیخ آلمان، در بررسی‌‌هایی دریافت:

«بیست دقیقه بعد از خوردن آب زمزم، انرژی زیادی به جسم منتقل می‌‌شود
و می‌توان از زمزم به عنوان درمان مؤثری در بخش‌‌های پزشکی استفاده کرد.» (ستاد بازسازی عتبات عالیات خراسان رضوی،1393 ش، در: http://hajj.ir)

«کردی» (1321ـ1400ق/1903ـ1980م)، نویسندة کتابی دربارة تاریخ مکه می‌نویسد:

«البته آب زمزم کمی لب‌شور است و بهتر آن است که بگوییم: آب زمزم دارای طعمی خاص است که با آب‌های دیگر دنیا فرق دارد. به همین خاطر هر کس سابقة نوشیدن آن را داشته باشد، خیلی زود فرق آن را از آب‌های دیگر متوجه می‌شو‌د؛ هرچند سال‌ها گذشته باشد.» (کردی، بی‌تا، ج2، ص 509 ـ 515، در: https://www.noorlib.ir)

حقیقت آن است که توصیف مزة آن دشوار است کمی مایل به شوری است؛ نه شورِ زننده، بلکه مطلوب و برای مؤمنان دلنشین و شاید در این یک راز الهی باشد. بنابراین، برخی آن را «شراب‌الأبرار» گفته‌اند (مجلسی، 1362ش، ج ۶۰، ص۱۱۵، در: https://hadith.inoor.ir) و شاید این لب‌شور بودن برای کسانی که ایمانشان سست است موجب شود که ناگوار آید و نتوانند بنوشند و از برکت شفابخشی آن محروم گردند. ازاین‌رو، پیامبر گرامی9 می‌فرماید: «نشانه‌ای که میان ما و منافقان وجود دارد این است که آنها از آب زمزم سیر نمی‌نوشند». (رهبر، 1379ش ـ الف، به نقل از: کوشک، 1983م، ص32، در: http://ensani.ir)

شبهات

در طول تاریخ، شبهاتی دربارة آب زمزم مطرح شده است؛ از جمله اینکه در سال 1921م یک دکتر مصری طی نامه‌ای به مطبوعات اروپایی اظهار داشت که آب زمزم برای آشامیدن مناسب نیست. اظهارات ایشان مبتنی بر این بود که چون خانة کعبه در محل گودی قرار دارد پایین‌تر از سطح دریا و در مرکز شهر واقع گشته و در نتیجة نفوذ آب‌های زاید شهر به این چاه، آب آن آلوده شده است. برای اثبات کذب اظهارات این دکتر مصری، دولت عربستان دستور داد تا نمونه‌ای از آب زمزم را برای آزمایش و صحت قابل شرب آن، به آزمایشگاه‌های اروپا ارسال کنند. «طارق حسین ریا» مهندس شیمی، موظف شد تا این بررسی را انجام دهد.

او می‌گوید: «هنگامی که به مکه آمدم و برای انجام مأموریتم با مقامات مسئول خانة خدا صحبت کردم، زمانی که به چاه زمزم رسیدم برایم مشکل بود باور کنم این چاه، که بیشتر به اندازة یک حوض و ابعادی قریب 18 در 14 فوت داشت، همان چاهی باشد که قرن‌ها پیش در زمان حضرت ابراهیم7 بوجود آمده و هر ساله حاجیان میلیون‌ها لیتر آب از آن برداشت می‌کنند». بررسی‌هایی که با وسایل موتوری برای کشیدن آب زمزم انجام شده نشان می‌دهد که در هر ثانیه 11 تا 18.5 لیتر آب از آن برداشته می‌شود.» (کوشک، 1983م، ص101، در: https://ketabpedia.com)

او در ادامه می‌گوید: «پس از تکمیل مشاهداتم، نمونه‌هایی را از آب چاه برای انجام آزمایش در آزمایشگاه‌های اروپایی برداشتم. نتایج آزمایش‌های به عمل آمده بر روی نمونه‌های آب زمزم در عربستان و اروپا تقریباً یکسان بود. تنها اختلاف مشاهده شده بین آب زمزم و دیگر آب‌ها در مقدار کلسیم و منیزیم آن بود که این مقدار در آب زمزم کمی بیشتر بود، و این شاید بدان سبب باشد که این آب موجب رفع خستگی حاجیان می‌گردد.» (همان)

اما نکتة دیگری که بیشتر حایز اهمیت است اینکه آب زمزم حاوی فلوراید
و دارای خاصیت میکروب‌کشی قوی است. نتایج آزمایش‌ها در اروپا نشان داد این برای آب آشامیدن بسیار مفید است. ازاین‌رو، کذب اظهارات دکتر مصری کاملا روشن گردید.

همچنین در چند سال اخیر، دربارة آب زمزم از لحاظ بهداشتی و یا غیر بهداشتی ‌بودن مطالبی با اغراض مختلف منتشر شده است؛ مثلاً این موضوع پس از تحقیق «بی.‌بی.‌سی» مبنی بر غیر ایمن‌بودن آب زمزم گزارش شده که آب زمزم از سطح بالای نیترات و باکتری‌‌های مضر برخوردار است. این موضوع موجب واکنش شدید مسلمانان و فرقه‌‌های مذهبی شد. برخی از کارشناسان و حاضران به گفتة خودشان
بر اساس تحقیق میدانی ابراز داشتندکه هیچ‌گونه ترکیب شیمیایی و یا کلر برای ضد عفونی، به آب زمزم اضافه نمی‌شود.

همچنین بر خلاف چاه‌های دیگر، در این چاه هیچ‌گونه زندگی جانوری
و گیاهی وجود ندارد که این موضوع قاعدتاً موجب طعم بد و بوی نامطبوع در آب عادی می‌گردد. اما به هر حال، آب زمزم شیرین و گواراست و این وجه دیگری
از اعجاز الهی در چاه زمزم به شمار می­رود...» (رهبر، 1379ش ـ  الف،  در: https://hawzah.net)

نتیجه­گیری

چاه زمزم در دو متری شرق کعبه قرار دارد و قبل از اسلام و در میان سایر ملل نیز مورد توجه بوده است. تاریخ پیدایش آن ـ که 1900 سال قبل از میلاد است ـ به زمان حضرت ابراهیم7 برمی‌گردد. به آثار و برکات زمزم، قبل از اسلام و در میان سایر ملل نیز عنایت می‌شده است. از فیض وجود آن، ابتدا اسماعیل و هاجر بهره‌مند شدند و سپس کاروانیانی که از آن سرزمین می‌گذشتند و از آن پس، اقوامی که در آنجا ساکن شدند و اکنون حاجیانی که از سراسر جهان به زیارت خانة خدا می‌آیند و آن آب متبرک را هم خود می‌نوشند و هم برای دیگران به عنوان هدیه می‌برند. در طول هزاران سالی که بر این پدیدة شگفتِ حرمِ الهی گذشته، زمزم تحوّلاتی را از سر گذرانده و در رهگذر حوادث، مسیری طولانی طی کرده است.

دربارة ارزش و اهمیت این آب همین بس که نه تنها در سیره و سخن معصومان: ، بلکه در اخبار پیش از اسلام نیز از آن سخن به میان آمده و حتی غیر مسلمانان و پیش از آن نزد ایرانیان باستان و اقوام ساکن در مکه مهم بوده و برای آن جایگاه و احترام قایل بوده‌اند و از گذشته تاکنون نه تنها در مکه و مدینه شأن و ارزش داشته، بلکه حاجیان آن را برای سوغات به دورترین نقاط می‌برند.

 

[1]. ذرع معادل شانزده گز است؛ یعنی یک متر وچهار صدم یک متر. (256796https://www.parsi.wiki/fa/wiki/)

[2]. ذراع به حد فاصل آرنج تا سر انگشت میانی می‌گویند. (https://wikifeqh.ir نیز ر.ک: 11245https://rch.ac.ir/article/Details/)

[3].  «خَیْرُ مَاءٍ عَلَی وَجْهِ اْلأَرْضِ مَاءُ زَمْزَمَ». (فیض کاشانی، 1406ق، ج 25، ص 638)

[4]. «ماء زمزم شفاء مِن کُلِّ داءٍ وَسُقْم وَأمانٌ مِنْ کُلِّ خَوفٍ وَحُزْن.» (کلینی، 1363ش، ج۶، ص۳۸۶)

[5]. «ماءُ زَمْزَم لِما شرب له، فأنْ شربته تستشفی به، شفاک الله و إن شربتَه لِشبعِکَ أشبعک اللهُ،
وإن شربتهُ لیقطعَ ظمأک قطعه اللهُ وهو هَزْمَهُ جبریل وسقیـا اسماعیل»
(احمد وابراهیم،
2020م، ص62).

  1. * .  قرآن کریم

    1. ابن منظور، محمد بن مکرم، بی‌تا، لسان العرب، «زمزم»، در: ویکی دُرر العراق http://wiki.dorar-aliraq.net.
    2. احمد، محمد عبدالعزیز و ابراهیم، مجدی السید، 2020م، معجزات الشفاء بماء زمزم، قاهـرة، مکتبة القران للطبع و النشر و التوزیع، در: مکتبة الامام الحسین الرقیمه.

    1127https://lib.imamhussain.org/arabic/Islamic_Fiqh/

    1. ازرقی، محمد بن عبدالله، 1416ق، اخبار مکّه و ما جاء فیها من الآثار، بیروت، دارالاندلس، در: کتابخانه دیجیتال نور https://noorlib.ir
    2. اکبری، بیرق حسن، 1398، «زمزم»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، در: https://cgie.org.ir، 25 دی.
    3. بیتوتهhttps://www.beytoote.com
    4. پایگاه اطلاع رسانی مؤسسه جهانی سبطین، 12/2/1387، آب زمزم ویژگی های منحصر به فردی دارد، در: http://www.sibtayn.com
    5. پایگاه حوزه نت، 1398/3/28، تاریخچه چاه زمزم و چگونگی پیدایش آب زمزم، در: https://hajj.ir
    6. پایگاه حوزه نت، 28/3/1398، تاریخچه چاه زمزم و چگونگی پیدایش آب زمزم، در: 98186http:///hawzah.net/fa/Article/View/
    7. جعفری، محمد مهدی، 1393، دائرة المعارف تشیّع، قم، تبیان، در: کتابخانه تبیان https://library.tebyan.net
    8. حج و زیارت استان قم، بی‌تا، چاه زمزم، در: https://qom.haj.ir
    9. حرّ عاملی، محمد بن حسن، 1407 ق، وسائل الشیعة، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، در: کتاب بدیا https://www.ketabpedia.com
    10. حسنی فاسی مکی، محمد بن احمد، 1386، شفاء الغرام باخبار البلد الحرام، تهران، مشعر، در: http:///www.bin-dehaish.com
    11. حسنی فاسی مکی، محمّد بن احمد، 1419ق، العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین، بیروت دارالکتب العلمیه، در: https://www.books.google.com
    12. حسنی، سید علی، 1384، جایگاه کعبه در نزد اقوام جاهلی و پیروان ادیان مختلف، نشریه معرفت، ش 95، آبان ماه، در: http://www.marifat.nashriyat.ir
    13. حوزه نت https://www.hawzah.net
    14. حوزه نمایندگی ولیّ فقیه در امور حج و زیارت، 11/10/1388، چاه زمزم، نشانه ای از رحمت الهی و عطوفت مادری، در: 25822http://hajj.ir/fa/
    15. حوزه نمایندگی ولیّ فقیه در امور حج و زیارت، ۱۹/5/۱۳۹۹، آب زمزم بهترین نوشیدنی جهان، در: 101846http://hajj.ir/fa/
    16. حوزه نمایندگی ولیّ فقیه در امور حج و زیارت، ۲۹/1/۱۳۹۲ـ الف، چاه زمزم»، در: http://hajj.ir/fa/84153
    17. حوزه نمایندگی ولیّ فقیه در امور حج و زیارت، ۲۹/1/۱۳۹۲ ـ ب، زمزم، http://hajj.ir/99/3551
    18. خاقانی شروانی، بدیل بن علی، بی‌تا، تحفة العراقین (سفرنامه حج شروانی)، نسخه خطی ش776473 ، در: سازمان  اسناد و کتابخانه ملی ج. ا. ا.  http://dl.nlai.ir
    19. خبرگزاری فارس، 15/6/1397 در: http://fna.ir/bof1pc
    20. دهخدا، علی ‌اکبر، لغتنامه، 1395 «زمزم» و «زمین»، قم، تبیان، در: کتابخانه دیجیتالی تبیان https://library.tebyan.net
    21. رهبر، محمد تقی، 1379 ـ الف، تبرّک و استشفا به زمزم(3)»، میقات حج، ش 31، در: پورتال جامع علوم انسانی http://ensani.ir
    22. رهبر، محمد تقی، 1379- ب، زمزم در تحولات تاریخ (4)، میقات حج، ش32، در: حوزه نت https://www.hawzah.net
    23. رهبر، محمد تقی، 1379ـ ج، منابع طبیعی زمزم و آب‌های مکّه (5)، میقات حج، ش 33، در: https://hawzah.net
    24. رهبر، محمد تقی، 1382، زمزم؛ تاریخچه، تحولات، آثار، تهران: مشعر‏، در: کتاب بدیا https://www.ketabpedia.com
    25. سامانی، سید محمود، 26/12/1391، اجداد رسول الله(صلی‌الله‌علیه‌وآله) ، در: 86388http://hajj.ir/fa/
    26. ستاد بازسازی عتبات عالیات خراسان رضوی، 31/2/1393، بهترین سوغاتی حاجیان چیست؟» در: http://www.atabatkh.com
    27. شبکه خبر، 1/5/1392، تحقیقات جدید درباره خواص درمانی آب زمزم»، در: https://www.irinn.ir/fa/news/22655
    28. شفیعی، سعید، 1395، دانشنامه جهان اسلام، «زمزم»، در: https://rch.ac.ir
    29. شیعه نیوز https://www.shia-news.com
    30. طوسی، محمد بن حسن، 1364، تهذیب الاحکام، تهران، دارالکتب الاسلامیه،چ چهارم، در: http://lib.eshia.ir
    31. عسکری علویه، محمد حسین، 1397، آب زمزم بهترین سوغات حج ، بهترین نوشیدنی جهان»، ۲۵ مرداد، در: 89925 /http://hajj.ir/fa
    32. فاکهی، محمدبن اسحاق، 1424ق، اخبار مکّه فی قدیم الدهر و حدیثه، مکه مکرمه، مکتبة الاسدی، در: کتابخانه دیجیتال نور https://noorlib.ir
    33. فیض کاشانی، محمد محسن، 1406ق، الوافی، اصفهان، مکتبة الامام امیرالمؤمنین علی7 ، در: https://hadith.inoor.ir
    34. قائدان، اصغر و خزرجی، ابراهیم، 1393، تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، قم، موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان، در :کتابخانه دیجیتال نور https://noorlib.ir.
    35. قائدان، اصغر، 1386، تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرّمه و مدینه منوّره، تهران، مشعر، در: کتابخانه دیجیتال نور https://noorlib.ir.
    36. کردی، محمد طاهر، بی‌تا، التاریخ القویم لمکّة و بیت اللّه الکریم، بیروت، دارخضر، در: https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/14896
    37. کلینی، محمد بن یعقوب، 1363، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، در: جامع الاحادیث http:///hadith.inoor.ir
    38. کوشک، یحیی حمزه، 1983م، زمزم؛ طعام طعم و شفاء سقم، جده، دارالعلم، در: کتاب بدیا https://ketabpedia.com
    39. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، 1362، تهران، اسلامیه، در: جامع الاحادیث https://hadith.inoor.ir
    40. مسعودی، علی بن حسین، 1393، اخبار الزمان، قم، تبیان، در:

    https://library.tebyan.net

    1. مسعودى، علی بن حسین، 1397، مروج الذهب و معادن الجوهر، قم، تبیان، در: کتابخانه تبیان https://library.tebyan.net
    2. مقدسی، مطهّر بن طاهر، 1431ق، کتاب البدء و التاریخ، بیروت، دارصادر، در: https://noorlib.ir
    3. نجفی، محمد حسن، بی‌تا، جواهر الکلام، اصفهان، مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت: ، در: کتابخانه اهل البیت http://lib.ahlolbait.ir
    4. نوری، میرزاحسین، 1408ق، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، بیروت، مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث، در: https://hadith.inoor.ir
    5. ویکی اهل البیت http://www.wiki.ahlolbait.com
    6. ویکی شیعه، بی‌تا، در: زمزم/view/ https://fa.wikishia.net
    7. یزدی، محمدکاظم،2020م، العروة الوثقی، قاهـره، مکتبة القران للطبع و النشر
      و التوزیع، در: مکتبة الامام الحسین الرقیمه 1127 https://lib.imamhussain.org/arabic/Islamic_Fiqh
    1. یاقوت حموى، 1387، معجم البلدان، قم، تبیان، در: کتابخانه تبیان https://library.tebyan.net