مقدمه
کتاب «الاشارات إلی معرفة الزیارات»، تألیف علی بن ابیبکر هروی (درگذشته 611 ق.)، صوفی و جهانگرد نیمة دوم سدة ششم هجری، از مهمترین منابع کهن مزارشناسی اسلامی به شمار میآید. اگر کتاب لطائف الأذکار تألیف ابن مازه (درگذشته 566 ق.) را که اخیراً به کوشش آقای رسول جعفریان منتشر شده و بیشتر به یک سفرنامه و مناسکنامه حج نزدیک است، استثنا کنیم، کتاب اشارات هروی را میتوانیم نخستین منبع موجود به شمار آوریم که به معرفی زیارتگاههای جهان اسلام میپردازد.
این کتاب برای نخستین بار به کوشش ژانین سوردل ـ تومین1، مصحّح و شرقشناس زن فرانسوی، به صورت مناسبی تصحیح انتقادی شده و «المعهد الفرنسی للدراسات العربیة بدمشق» (= پژوهشکده فرانسوی مطالعات عربی در دمشق) آن را در سال 1953 میلادی منتشر کرده است. یک بار نیز به کوشش دکتر علی عمر، استاد تاریخ و تمدن اسلامی در دانشگاه منیا در مصر، بر اساس تصحیح ژانین سوردل ـ تومین، از سوی مکتبة الثقافة الدینیه در قاهره، در سال 1423 ق. / 2002 م منتشر شده است.
ابوالحسن علی بن ابیبکر بن علی هروی، در اصل هراتی است اما زادة موصل و ساکن حلب بوده و بخش قابل توجهی از عمر خود را به مسافرت سپری کرده است. ابن خلکان دربارة وی مینویسد: «...طاف البلاد وأکثر من الزیارات، وکاد یطبق الأرض بالدوران، فإنه لم یترک براً و لا بحراً و لا سهلاً و لا جبلاً من الأماکن التی یمکن قصدها ورؤیتها إلاّ رآه، ولم یصل إلى موضع إلا کتب خطه فی حائطه، ولقد شاهدت ذلک فی البلاد التی رأیتها مع کثرتها...»2
او علاوه بر کتاب اشارات، آثار دیگری نیز داشته که گویا به دست ما نرسیده است. ابن خلکان برای وی کتاب «الخطب الهرویة» را ذکر کرده است3 و خود او در پایان کتاب اشارات، از تألیف دیگرش با عنوان «منازل الارض ذات الطول والعرض» یاد میکند...»4
هروی در مقدمه کتاب خود، انگیزه نگارش آن را چنین بیان میکند که: «فإنه سألنی بعض الإخوان الصالحین والخلان الناصحین أن أذکر له ما زرته من الزیارات، و ما شهدته من العجائب والأبنیة و العمارات، و ما رأیته من الأصنام والآثار والطلسمات فی الربع المسکون والقطر المعمور...»5
کتاب اشارات هروی تصور عام و کلی از زیارتگاههای موجود در بسیاری از سرزمینهای جهان اسلام، به ویژه مناطق مرکزی آن شامل شام، جزیره، عراق، مصر و شبه جزیره عرب به دست میدهد و بیشتر اطلاعاتِ ارائه شده در آن نیز در سایر منابع تاریخی به چشم نمیخورد. از اینرو، در پژوهشهای مرتبط با موضوع زیارتگاههای اسلامی از اهمیت خاص و منحصر بهفردی برخوردار است.
هروی همچنین بخشی از کتاب خود را به توصیف مساجد مقدس و اماکن متبرکة حرمین شریفین اختصاص داده است. اگرچه اطلاعات وی در این زمینه بسیار موجز و خلاصه است، اما با توجه به اینکه کتاب الاشارات یک منبع کهن و در عین حال تخصصی به شمار میآید، میتوان برای اطلاعات ارائه شده در آن، ارزش ویژهای قائل شد.
با این حال باید توجه داشت اطلاعاتی که هروی در کتاب خود ثبت کرده، مبتنی بر مشاهدات و خاطراتی است که مدتها پس از سفرهای خود به رشته تحریر درآورده است. بنابراین، خالی از لغزشها و بیدقّتیهای ناشی از فراموشی در نتیجة گذر زمان نیست؛ زیرا همانگونه که خوداشاره کرده است، در یکی از سفرهایش، در هنگام حرکت از جزیرة سیسیل به دریا افتاد و کتابهایش غرق شد و آب دریا متن بخش باقیمانده از آن را نیز محو کرد.6
در واقع هروی نسبت به ثبت اندازهها و مشخصات بسیاری از مکانهایی که از آنجا دیدار کرده، اهتمام داشته و به گفتة وی، محیط مدینه، مکه، مسجدالحرام و ستونهای آن و همچنین مسجد جامع دمشق و بیتالمقدس و برج داود و کلیسای قُمامه (یا کلیسای قیامت در قدس) و ایاصوفیا در استانبول و نیز ارتفاع چاههای مشهور مکه را اندازهگیری کرده بود. اما پس از غرق شدن کتابهایش در دریا، از ثبت و ضبط این اندازهها درمانده و ناتوان ماند.7
ما در این نوشتار، به بیان و توصیف اماکن مقدس و زیارتگاههای مکة مکرمه و مدینة منوره و برخی توابع آن، بر اساس کتاب اشارات هروی پرداختهایم. برای این منظور، اطلاعات وی در این زمینه را به صورت موضوعی دستهبندی کرده و در چند محور، شامل کعبه و مسجدالحرام، اماکن و زیارتگاههای مکه، نقاط اطراف مکه و میان مکه و مدینه، مسجدالنبی، اماکن و زیارتگاههای مدینه، و در پایان، اُحُد و سایر اماکن حجاز ارائه دادهایم.
کعبه و مسجدالحرام
هروی سخن خود دربارة مکه را با بیان تاریخچه و توصیف کعبه و مسجدالحرام آغاز میکند. او در مورد ابعاد کعبه در زمان ساخت آن به دست حضرت ابراهیم (علیه السلام) ، اینگونه می نویسد:
ارتفاع: 9 ذراع؛ طول ضلع از رکن حجرالأسود تا رکن شمالی: 32 ذراع؛ طول ضلع غربی: 31 ذراع؛ طول ضلع از رکن حجرالأسود تا رکن جنوبی آن: 32 ذراع؛ طول ضلع شمالی: 30 ذراع؛ و محیط آن: 105 ذراع.
و آنگاه میافزاید: «کعبه به همین شکل باقی بود تا اینکه در زمان پیامبرخدا( صلی الله علیه و آله) قریش آن را تخریب نموده، به هنگام بازسازی، کوچکتر از بنای اولیهاش ساختند؛ به طوری که مقدار 5/6 ذراع، بیرون کعبه باقی ماند. آنها همچنین 9 ذراع به ارتفاع کعبه افزودند و ارتفاع آن به 18 ذراع رسید.
به گفتة هروی، در ساخت و ساز کعبه، یک ردیف چوب و یک ردیف سنگ به کار رفته بود؛ به گونهای که در هر ردیف چوبی، 15 قطعة چوب و در هر ردیف سنگی، 16 بلوک سنگی استفاده شده بود.
وی در ادامه، تاریخچة مختصری از کعبه را به شرح زیر بیان میکند:
«در دوران جاهلیت، در خانة کعبه تصاویر فرشتگان، پیامبران و درختان و تصویر حضرت ابراهیم (علیه السلام) که بتهایی در دست او بود و تصویر عیسی بن مریم و مادرش وجود داشت. پس از فتح مکه، به دستور پیامبرخدا( صلی الله علیه و آله) همه تصاویر، به جز تصویر حضرت مسیح و مادرش را از بین بردند. همچنین در داخل کعبه دو شاخ قوچ که حضرت ابراهیم (علیه السلام) قربانی ا ش کرد، آویزان شده و تا دورة ابن زبیر به همان صورت باقی بود؛ اما در آن زمان در آتشسوزی کعبه از میان رفت.
زمانی که ابن زبیر کعبه را بازسازی کرد، حجر اسماعیل را به داخل کعبه وارد کرد و عرض کعبه افزایش یافت. برای همین ابن زبیر 9 ذراع دیگر به ارتفاع کعبه افزود و ارتفاع آن به 27 ذراع رسید و بدین ترتیب دیوار کعبه از 27 ردیف سنگی تشکیل شده بود. او دیوار کعبه را به عرض 2 ذراع ساخت و دو در، یک در از شرق و یک در از غرب، برای کعبه گشود. برای هر یک از این درها نیز دو مصراع ساخت که طول آنها 11 ذراع بود.
حجّاج بن یوسف پس از کشتن ابن زبیر، بخشی از کعبه را که وی از حجر اسماعیل به کعبه افزوده بود، خراب کرد و با سنگهای آن خانة کعبه را سنگفرش کرد و کف آن را به مقدار 5/4 ذراع، از کف مسجد بالاتر برد. حجاج همچنین در غربی کعبه را مسدود کرد که عتبه آن تا زمان هروی به شکل اولیه آن باقی بوده است. او برای در دیگر نیز دو مصراع جدید، هر یک به طول 5/6 ذراع ساخت که تا زمان هروی باقی بوده است.
دیگر ابعاد مسجدالحرام نیز چنین بوده است:
محیط کعبه: 93 ذراع؛ محیط حجر: 56 ذراع؛ فاصلة میان حِجر و رکن: 5/6 ذراع، محیط گنبد زمزم: 69 ذراع؛ محیط گنبد شراب: 62 ذراع؛ محیط سقایة العباس: 67 ذراع؛ و محیط مسجد الحرام: 1840 ذراع.
تعداد درهای اصلی حرم نیز 22 در، و با احتساب درهای کوچک، 36 در بوده است.
به نوشتة هروی، مهمترین آثار موجود در مسجدالحرام عبارت بوده است از: محل تولد حضرت علی (علیه السلام) در کعبه، مقام و قدمگاه ابراهیم (علیه السلام) ، حجرالاسود، چاه زمزم، گنبد شراب، سقایة عباس؛ و دو ستون سبز.
او همچنین با بهکار بردن تعبیر «قیل» (گفته شده)، اشاره کرده است که قبر اسماعیل و هاجر در حِجر، و قبر صالح (علیه السلام) و کسانی که به وی ایمان آوردند در فاصلة میان حِجر و دارالندوه و قبور هفتاد تن از پیامبران از جمله هود، صالح و اسماعیل، بین چاه زمزم و رکن قرار دارد.
اماکن و زیارتگاههای مکه مکرمه
خانههایی که هروی در مکه نام برده است، عبارتاند از:
دارالمشاوره، دارالعباس، دارالخیزران، خانة ابوبکر (که در زمان هروی «دار الضرب» بوده است)؛ و خانة امام جعفر صادق (علیه السلام) در ثنیه.
او همچنین از خانههایی که محل ولادت شخصیتهای مقدس مسلمانان بوده، یاد کرده است: محل ولادت پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله) در شعب بنیهاشم، محل ولادت ابوبکر در «باب المسفله» و محل ولادت عمر بن خطّاب در مقابل آن، محل ولادت عایشه، محل ولادت و خانة حضرت فاطمه (علیها السلام) و محل ولادت خدیجه بنت خویلد و این همان خانهای بوده است که پیامبر( صلی الله علیه و آله) تا زمان هجرت خود در آنجا اقامت کرد و فرزندان ایشان از خدیجه به دنیا آمدند و خدیجه در آن از دنیا رفت و در زمان هروی به مسجد تبدیل شده بود.
هروی در ادامه، مساجد و دیگر اماکن مرتبط با پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله) در مکه را چنین برشمرده است:
1. مسجد الجنّ در بالای مکه، که در آن جنّیان با پیامبر( صلی الله علیه و آله) بیعت کردند.
2. مسجد شجره، که گویند پیامبر( صلی الله علیه و آله) در آنجا درختی را فراخواند و آن درخت به نزد ایشان آمد و بازگشت.
3. مسجد فتح در سوق الغنم، که مردم در روز فتح مکه در آنجا با پیامبر بیعت کردند.
4. مسجدی در ذیطوی که رسول خدا( صلی الله علیه و آله) در آن نماز گزارد.
5. مسجدی که برای عمره احرام میبندند.
6. مسجد تنعیم.
7. مسجد حدیبیه: محلی که (صدّ النبی).
8 . تکیهگاه پیامبر( صلی الله علیه و آله) در باب الجیاد.
9. سنگی در دیوار، در مقابل خانة ابوبکر، که گفتهاند پیامبر( صلی الله علیه و آله) بر آن تکیه داده بود.
در مسیر عمره نیز مسجد مرسلات و مسجد عایشه قرار داشته است. او دربارة مسجد مرسلات توضیح داده است که در آن سنگی وجود دارد که پیامبر( صلی الله علیه و آله) بر آن نشسته است. (ص 88)
علی بن ابیبکر هروی، از شخصیتهای زیر به عنوان «افراد مدفون در مکه» یاد کرده است:
عبدالمطلب بن هاشم، قاسم فرزند پیامبر( صلی الله علیه و آله) ، خدیجه بنت خویلد، عبدالله بن زبیر، سهل بن حُنیف، اسماء بنت ابیبکر (که به قولی در مدینه درگذشته است)، عبدالرحمان بن ابیبکر، عبدالله بن عمر، طاووس بن کیسان، فضیل بن عیاض، احمد بن علی علبی (در کنار فضیل ابن عیاض)، ابوعبید قاسم بن سلام، محمد کنانی، عبدالله بن عبید بن عمر، مجاهد بن جبیر، عطاء بن ابیرباح، سفیان بن عُیینه، آجری و بسیاری دیگر از اولیا و صالحانی که به جهت اختصار، از ذکر آنها خودداری کرده است. (صص 88 و 89)
او همچنین از چاههای آب که در پی می آید، به عنوان چاههایی که زیارت میشده، یاد کرده است:
چاه آدم (علیه السلام) در ابطح، چاه ابراهیم (علیه السلام) در مکه، و بئر میمون نزدیک مکه که در آنجا قبر خلیفه عباسی منصور قرار دارد. (ص 89)
اما توضیحات هروی دربارة کوههای مکه و برخی اقوال دربارة آن، به شرح زیر است:
1. کوه ابوقبیس، که کوه صفا بخشی از آن به شمار میآید، گفته میشود قبر آدم در
آن است؛ و به قولی قبر آدم نزدیک منارة مسجد خَیف است و نیز گویند قبر شیث
در غاری در ابوقبیس است و در همین کوه مسجد ابراهیم خلیل (علیه السلام) قرار دارد.
2. کوه قُقَیقُعان، که کوه مروه بخشی از آن به شمار میآیـد. گفته میشود سنگهای
کعبه را از این کوه، و به قولی از کوه حِرا و ثَبیر، و به قول دیگری از هر هفت کوه
مکه آوردهاند.
3. کوه حِرا، که پیامبرخدا( صلی الله علیه و آله) در آن عبادت میکرد.
4. کوه ثور، که غار محل پنهان شدن پیامبر( صلی الله علیه و آله) و ابوبکر در آن قرار دارد.
5. کوه ثَبیر که آن را زیارت میکنند. (ص88)
اماکن اطراف مکه و میان مکه و مدینه
هروی در کتاب خود (ص 84) با ایجاز و اختصار، به برخی اماکن مقدس اطراف مکه اشاره میکند که عبارتاند از:
کوه و سرزمین عرفات، که به گفته وی جزو حرم نیست و در اراضی آن قبر عبدالله بن عامر قرار داشته و تا آن زمان از بین رفته بوده است؛ «مئذمین»، که انتهای آن به عَرَفه منتهی میشود؛ وادی الجمار؛ مُزدلِفه و مشعر الحرام.
او دربارة ارتباط این اماکن با آدم و حوا به باورهایی اشاره میکند که بر اساس آن، آدم و حوا در مشعرالحرام به یکدیگر رسیدند و در مزدلفه حوا به آدم نزدیک شد و در عرفه با یکدیگر آشنا شدند. سپس میافزاید که به قولی، آدم در هند و حوّا در جدّه هبوط کردند.
هروی مساجد زیر را در شمار مساجد مِنا یاد میکند:
مسجد خَیف، مسجد جَمره، مسجد عایشه و مسجد ذبح اسماعیل؛ و البته به قولی حادثه ذبح اسماعیل در شِعب ثَبیر ـ از کوههای منا ـ رخ داده است. او همچنین از قبر میمونه همسر پیامبر( صلی الله علیه و آله) در منطقة «سَرِف» یاد میکند.
اما اماکن و زیارتگاههای واقع در میان مکه و مدینه، که در این کتاب به آنها اشاره شده است، عبارتاند از:
ـ قبر آمنه مادر پیامبر( صلی الله علیه و آله) و قبر عبدالله بن امام جعفر صادق (علیه السلام) در «اَبواء».
ـ قبر قاسم بن محمد بن ابیبکر؛ خیمه اممعبد عاتکه بنت خالد، که پیامبر( صلی الله علیه و آله) و ابوبکر
در مسیرشان به مدینه، در آنجا اقامت نمودند.
ـ غدیر خُم، که هروی آن را محل عقد اخوّت میان پیامبر( صلی الله علیه و آله) با امام علی (علیه السلام) دانسته
است.
ـ بدر و حنین که محل وقوع دو غزوه از غزوههای پیامبر(ص) است.
ـ جبل الملائـکه، که گوینـد خـداوند در روز بدر، از ناحیـة ایـن کوه ملائـکه را برای
یاری پیامبر( صلی الله علیه و آله) فرستاد و به گفتة هروی صدای طبل تا زمان وی از آن کوه شنیده
میشود.
ـ کوه ریحانه و وادی الفَزَع، که از منزلگاههای حاجیان است و قبر عروة بن زبیر در
آنجا قرار دارد.
ـ چاه علی بـن ابیطالب (علیه السلام) نزدیـک مدینـه، که گفته میشود آن حضرت در آنجا با
جنّیان جنگید.
توصیف مسجدالنبی
علی بن ابیبکر هروی بیان زیارتگاههای مدینه را با توصیف مسجدالنبی آغاز میکند. او اشاره میکند که در حجرة پیامبر( صلی الله علیه و آله) ابوبکر و عمر نیز مدفون ا ند و در کنار حجره، روضة فاطمه (علیها السلام) و ستون مخلّقه قرار دارد. بخشی از حجرة نبوی نیز که بیرون آمدگی دارد و به نام «خنساء» شهرت یافته، گفته میشود محل چاه آبی است که بر در حجرة عایشه قرار داشته و برای همین به شکل برجسته و بیرون آمده است.
او در ادامه به بیان تاریخچه و توصیف مختصر منبر پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله) میپردازد و سخن وی در این باره بدین شرح است:
منبر از جنس چوب طَرفاء (که گویند همان عنبر است) بوده و چیزی جز آثار آن باقی نمانده است. منبر رسول الله( صلی الله علیه و آله) درون منبر فعلی قرار دارد و منبر فعلی ـ که گفته میشود آن را معاویه ساخته ـ پوشش بیرونی آن است. منبر حضرت رسول( صلی الله علیه و آله) سه پله داشته و منبر جدید (بدون احتساب پلههای افزوده شده به آن) پنج پله دارد. طول منبر با پلههای افزوده شده 5 ذراع کامل است و بدون احتساب آن 4 ذراع کامل است. ارتفاع منبر 4 ذراع و ارتفاع محل بالا رفتن از آن 3 ذراع، و عرض درِ آن یک ذراع و جایگاه نشستن در آن یک ذراع و یک سوم است.
هروی ابعاد حجرة پیامبر( صلی الله علیه و آله) را چنین بیان میکند:
محیط حجره 5/58 ذراع، و طول اضلاع آن 15، 5/17، 14 و 12 ذراع است. مساحت روضة حضرت فاطمه (س) دو ذراع و ربع در دو ذراع و ربع است، و فاصله آنجا تا سر حجره تا «جبّانه» 40 ذراع، و فاصله جبّانه تا منبر 15 ذراع، و فاصله ستون مخلّقه تا جبّانه 20 ذراع است.
در این کتاب ابعاد تقریبی مسجدالنبی چنین ذکر شده است:
طول ضلع جنوبی: 170 ذراع، طول ضلع شمالی: 173 ذراع، طول ضلع شرقی: 262 ذراع و طول ضلع غربی: 255 ذراع.
تعداد طاقگانهای مسجد نیز شامل 19 طاقگان در شرق، 19 طاقگان در غرب، 11 طاقگان در جنوب، 11 طاقگان در شمال، و در مجموع 60 طاقگان بوده است.
اسامی درهای مسجدالنبی نیز باب البقیع، باب جبرئیل، باب الاستاذین، باب الخشیه، باب الرحمه و باب الخوخه بوده است.
اماکن و زیارتگاههای مدینة منوّره
هروی در آغاز سخن خود در باب زیارتگاهها، از مساجد زیر یاد کرده و برای برخی توضیحات مختصری ارائه کرده است:
ـ مسجد فتح، که گفته میشود پیامبر( صلی الله علیه و آله) در روز خندق در آنجا، در محل ستون روی کوه، دعا کرد و دعای وی مستجاب شد.
ـ مسجد قبلتین، که پیامبر( صلی الله علیه و آله) در آنجا پس از هفده ماه نماز خواندن به سمت بیتالمقدس،
در سال دوم هجری به سمت کعبه توجّه نمود.
ـ مسجد بنـوظـفر، که به گفتـة هروی در آن سنگی وجود دارد که پیامبر( صلی الله علیه و آله) بر آن نشسته
است و هر زنی که به آسانی نمیتواند باردار شود، روی آن مینشیـند و باردار میشود؛
و این امر در مدینه مشهور است.
ـ مسجد بنیحارثه، مسجد بنیالحارث بن خزرج و مسجد بنیبیاضه.
اما خانههای تاریخی مدینه که هروی به آنها اشاره کرده، عبارتاند از:
دارالشفا، خانة ابوبکر، خانة عمر، خانة عثمان، خانة علی (علیه السلام) ، «مکتب» امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) ، خانة عباس، خانة حمزه، خانة صفیّه عمة پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله) ، خانة بلال، خانة انس بن مالک، خانة عبدالله بن عمر، و خانههای طلحه، زبیر، سعد و سعید.
هروی پس از بیان مساجد و خانههای مدینه، به قبرستان بقیع میپردازد و پس از اشاره به اینکه نخستین شخص مدفون در بقیع ابو امامه و به قولی عثمان بن مظعون بوده است، از گنبد عباس عموی پیامبر( صلی الله علیه و آله) یاد میکند و اسامی چهار امام شیعه؛ یعنی امام حسن مجتبی، امام زینالعابدین، امام محمد باقر و امام جعفر صادق: ، که در کنار عباس به خاک سپرده شدهاند، نام میبرد و به محل ولادت و عمر هر یک از آنها اشاره میکند.
او سپس به بیتالاحزان فاطمه (علیها السلام) اشاره میکند و سه قول در باب مدفن ایشان بیان میکند:
قول اول بیتالأحزان، و قول دوم آن است که وی در گنبد عباس که قبر فرزندش امام حسن (علیه السلام) نیز در آن واقع است، دفن گردید؛ و قول سوم آن است که ایشان در خانة خود، که در آن وفات یافته، به خاک سپرده شده است. او پس از بیان این اقوال عبارت «والله اعلم» را بهکار میبرد.
هروی سپس تعدادی از صحابه، تابعین و علمای مدفون در بقیع را نام میبرد که عبارتاند از:
عبدالله بن عباس، صفیّه عمة پیامبر، همسران پیامبر( صلی الله علیه و آله) (که در جای دیگری از کتاب خود (ص 14) اسامی آنها را عایشه، حفصه، امسلمه، امّحبیبه، زینب بنت جحش، صفیه و امایمن ذکر کرده است)، ابراهیم فرزند رسول الله( صلی الله علیه و آله) ، عثمان بن عفان، مالک بن انس، اُبیّ بن کعب، اُسید بن حُضیر، اویس بن خولی، ارقم، بَراء بن معرور، جابر بن عبدالله انصاری، جُبیر بن مُطعِم، حاطب بن ابیبَلتَعه، زید بن ثابت، زید بن خالد جُهَنی، مغیرة بن اخنس بن شریق، صهیب رومی، مقداد بن اسود، محمد بن مسلمه، ابوالهیثم بن تیهان، عبدالرحمان بن حارث، عبدالرحمان بن عوف زُهری، سعد بن ابیوقّاص، سعید بن زیـد (از عشرة مبـشّره)، معاویـة بن معاویة لیثی، سلمة بن اکوع، عُمیر بن سعد، محمد بن منکدر، ابن امّمکتوم، عَتّاب بن اَسیـد (که به قولی در طائف کشته شد) ، نوفل بن معاویه، جعفـر بن محمد حنفیّه، عبـدالله بن ابـیاوفی، عبـدالله بن مسعود، سعید بن مسیّب، قیس بن سعد، عبدالله بن سلام، صفوان بن سلیم، عبدالله بن عبدالعزیز عُمری، سعید بن ابراهیم بن عوف، عبیدالله بن عبدالله بن عُتبة بن مسعود، ابوطلحه زید (که به قولی در یکی از جزایـر دریا درگذشت)، ابوسفیـان بن حارث بـرادر رضاعی پیامبر( صلی الله علیه و آله) ، عمـرو بن امّکلثوم، ابوقتادة بن ربعی، و بسیاری دیگر از صحابه و تابعین که قبور برخی از آنان شناخته شده و قبور دیگران ناشناخته است.
او همچنین با اشاره به اینکه مالک بن انس به قولی از ابدال اربعین بوده، نوشتة روی قبر وی را بدین شرح بازخوانی کرده است:
«بسم الله الرحمن الرحیم. کلّ نفسٍ ذائقة الموت (تا آخر آیه). هذا قبر مالک بن أنس بن عامر الاصحبی من بنی تمیم بن مرّة من قریش عاش خمساً وثمانین سنة توفی سنة تسع وسبعین ومائة ودُفن بالبقیع».
دیگر اماکنی که هروی به وجود آنها در مدینه اشاره کرده است، عبارتاند از:
ـ قبر عبدالله پدر پیامبر( صلی الله علیه و آله) در دار النابغه، (ص 93)
ـ قبر حکیم بن حزام در «بلاط الفاکهه»، (ص 94)
ـ قبر عروة بن زبیر در روستایی نزدیک مدینه، (ص 94) که پیشتر محل آن را وادیالفَزَع ذکر کرده است،
ـ مسجد قبا، وچاه آبی که پیامبر در آن آب دهان خود را انداخت وآب آن شیرین شد. (ص95)
اُحُد و سایر اماکن حجاز
از دیگر اماکن متبرکه و زیارتی نزدیک مدینة منوره، «اُحد» است که هروی درباره آن مینویسد:
«کوه احد در شمال مدینه و نزدیکترینِ کوهها به این شهر است و در آن واقعة اُحد رخ داد و هم در آنجا مدفن حمزه، عموی پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله) و عبدالله بن جحش در یک قبر واحد، و تعداد هفتاد تن از شهدایی که با وی شهید شدند، مانند مصعب، سعد بن ربیع، عبدالله ابن حرام، وهب بن قابوس مُزَنی، حنظلة بن ابیعامر، عمرو بن جموح، انس بن نضر و ابوالدحداح قرار دارد... و در احد غاری که پیامبر در آنها ایستاد وجود دارد.» (ص 95)
هروی همچنین از برخی منزلگاههای حاجیان در مسیر عراق به حجاز یاد میکند، از جمله:
عُذَیب که در آن قبر حَصین بن وَحوَح انصاری قرار دارد؛ مسجد سعد بن ابیوقاص؛ و رَبَذه که در آن قبر ابوذر غِفاری و قبر همسرش قرار دارد. (ص 84)
او همچنین اشاره کرده است که در مسیر مدینه تا تبوک، هفده مسجد منسوب به پیامبر( صلی الله علیه و آله) وجود دارد که معروف و شناخته شده است؛ و در تبوک نیز دیواری است منسوب به پیامبر( صلی الله علیه و آله) (ص96)
در پایان، گفتنی است هروی در جایی که از مزار منسوب به محمد حنفیه در جزیرة خارک سخن گفته(ص 83)، مدفن صحیح وی را شهر طائف دانسته و سپس از دیگر شخصیتهای مدفون در طائف یاد میکند که عبارتاند از:
عبدالله بن عباس، عبدالله بن حارث، جُلیحه، حباب بن جبیر، حارث بن عبدالله بن اوس، سهل بن ابیصعصعه، منذر بن عبدالله انصاری، قثم بن ثابت، و به قولی سعد و سعید (که در جای دیگری از کتاب خود (ص 81)، آنها را دو تن از صحابه پیامبر( صلی الله علیه و آله) دانسته است که البته به قول دیگری نیز در عقیق از دنیا رفتهاند، اما به قول صحیحتر در مدینه مدفون ا ند).
پی نوشت ها :
1 .Janine Sourdel-Thomine
2. وفیات الاعیان، ابن خلّکان، ج3 ، ص346
3. وفیات الاعیان، ابن خلّکان، ج3 ، ص347
4. الاشارت الی معرفة الزیارات، ص100
5. الاشارت الی معرفة الزیارات، ص2
6. همان، ص92
7. همان، صص 92 و 86