حج در کلام رهبر
حج، مظهر توحید و کعبه، خانه توحید است. اینکه در آیات کریمه مربوط به حج بارها از ذکراللَّه سخن رفته نشانه آن است که در این خانه و به برکت آن باید هر عامل غیر خدا از صحنه ذهن و عمل مسلمین زدوده شود و بساط انواع شرک از زندگى آنان برچیده شود. در این محیط، محور و مرکز هر حرکتى خدا است و طواف و سعى و رمى و وقوف و دیگر شعائراللَّه حج، هر یک به نحوى نمایش انجذاب به «اللَّه» و طرد و نفى و برائت از «انداداللَّه» است. این است آن «ملت حنیف ابراهیم علیهالسلام»، بتشکن بزرگ و منادى توحید برفراز قله تاریخ.
شرک همواره به یک گونه نیست و بت همیشه به شکل هیاکل چوب و سنگ و فلز ظاهر نمىشود. خانه خدا و حج باید در همه زمانها شرک را در لباس خاص آن زمان، و بت شریک خدا را با جلوه مخصوص آن بشناساند و نفى و طرد کند. امروز البته از لات و منات و عزّى خبرى نیست امّا به جاى آن و خطرناکتر از آن بتهاى زر و زور استکبار و نظامهاى جاهلى و استکبارى است که همه فضاى زندگى مسلمین را در کشورهاى اسلامى فراگرفته است. بتى که بسیارى از مردم جهان و از جمله بسیارى از مسلمین امروز به جبر و تحمیل، به عبادت و اطاعت از آن وادار مىشوند، بت قدرت آمریکا است که همه شئون فرهنگى و سیاسى و اقتصادى مسلمین را در قبضه گرفته وملتها را خواه و ناخواه در جهت منافع و اغراض خود که نقطه مقابل مصالح مسلمین است، حرکت مىدهد.
عبادت، همین اطاعت بیچون و چرا است که امروز در برابر خواست استکبار و در رأس آن آمریکا بر ملتها تحمیل مىشود و آنان با شیوههاى گوناگون به سمت آن سوق داده مىشوند.
فرهنگ فساد و فحشاء که به وسیله دستهاى استعمارى در میان ملتها ترویج مىشود، فرهنگ مصرفزدگى که روز به روز زندگى ملتهاى ما را بیشتر در لجنزار خود فرو مىبرد تا کمپانیهاى غربى که مغز و قلب اردوگاه استکبارند بیشتر سود ببرند، سلطه سیاسى غرب استکبارى که پایههاى آن به وسیله حکومتهاى دست نشانده و ضدّ مردمى کار گذاشته شده است، حضور نظامى که با هر بهانهاى شکل آشکارترى به خود مىگیرد، اینها و امثال آن همه مظاهر همان شرک و بتپرستى است که در ضدیّت کامل با نظام توحیدى و حیات توحیدى است که اسلام براى مسلمانان مقرر داشته است. حج و اجتماع عظیم بر گرد خانه توحید باید آن مظاهر شرک را نفى کند و مسلمانان را از آن برحذر دارد. حج با این مفهوم روشن و جلى است که برترین جایگاه برائت از مشرکین
میقات حج، شماره1، ص: 14
شناخته شده و خداى متعال از زبان خود و نبى مکرمش صلىاللَّه علیه وآله اعلام برائت از مشرکین را به روز حج اکبر موکول ساخته است:
«وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللَّهِ وَ بَشِّرِ الَّذِینَ کَفَرُوا بِعَذابٍ أَلِیمٍ».
فریاد برائت که امروز مسلمان در حج سر مىدهد، فریاد برائت از استکبار و ایادى آن است که معالاسف در کشورهاى اسلامى قدرتمندانه اعمال نفوذ مىکنند و با تحمیل فرهنگ و سیاست و نظام زندگى شرک آلود بر جوامع اسلامى، پایههاى توحید عملى را در زندگى مسلمانان منهدم ساخته و آنان را دچار عبادت غیر خدا کردهاند و توحید آنان
فقط لقلقه زبان و نام توحید است و از معناى توحید در زندگى آنان اثرى باقى نمانده است.
حج همچنین مظهر وحدت و اتحاد مسلمانان است. اینکه خداوند متعال همه مسلمانان و هر که از ایشان را که بتواند، به نقطهاى خاص و در زمانى خاص فرا مىخواند و در اعمال و حرکاتى که مظهر همزیستى و نظم و هماهنگى است آنان را روزها و شبهایى در کنار یکدیگر مجتمع مىسازد، نخستین اثر نمایانش تزریق احساس وحدت و جماعت در یکایک آنان و نشان دادن شکوه و شوکت اجتماع مسلمین به آنان و سیراب کردن ذهن هر یک تن آنان از احساس عظمت است. با احساس این عظمت است که مسلمان اگر تنها در شکاف کوهى هم زندگى کند خود را تنها حس نمىکند. با احساس این حقیقت است که مسلمین در هر یک از کشورهاى اسلامى شجاعت برخورد با اردوگاه ضدیت با اسلام یعنى همین سلطه سیاسى- اقتصادى دنیاى سرمایهسالارى و عوامل و ایادى آن و نیرنگ و فتنهگرى آن را مىیابد و افسون تحقیر که اولین سلاح استعمارگران غربى در برابر ملل مورد تهاجمشان بوده و هست، در او نمىگیرد. با احساس این عظمت است که دولتهاى مسلمان با تکیه به مردم خود، از تکیه به قدرتهاى بیگانه خود را بىنیاز حس مىکنند و این فاصله مصیبتبار میان ملتهاى مسلمان با دستگاههاى حاکم بر آنان پدید نمىآید. با احساس این وحدت و جماعت است که نیرنگ استعمارى دیروز و امروز یعنى احیاى احساسات افراطآمیز ملى گرایى، این فاصله وسیع و عمیق میان ملتهاى
میقات حج، شماره1، ص: 15
مسلمان را پدید نمىآورد و قومیت عربى و فارسى و ترکى و افریقایى و آسیایى، به جاى آنکه رقیب و معارض هویت واحده اسلامى آنها باشد، بخشى از آن و حاکى از سعه وجودى آن مىگردد و به جاى آنکه هر قومیتى وسیله و بهانه نفى و تحقیر قومیتّهاى دیگر شود، وسیلهاى براى نقل و انتقال خصوصیات مثبت تاریخى و نژادى و جغرافیایى هر قوم به سایر اقوام اسلامى مىگردد.
حج با مشاهد و مناسک و شعائر خود باید این روح وحدت و ملائمت و جماعت و عظمت را در مسلمانان همه اقطار عالم زنده کند و از شعوب و قبایل مختلفه امت واحده پدید آورد و آن امت واحده را به وادى امن عبودیت مطلق خداوند هدایت نماید و مقدمات تحقق گفته خداى بزرگ را که: «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ» فراهم آورد.
تشکیل امت واحدهاى که ناصیه عبودیت بر درگاه ربوبیت و وحدانیت مىساید همان آرزوى بزرگ اسلام است و همان است که در سایه آن نیل به همه کمالات فردى و جمعى مسلمین میسر مىگردد و همان هدفى است که جهاد اسلامى براى تحقق آن تشریع شده و هر یک از عبادات و فرایض اسلامى، بخشى از آن را زمینهسازى و تأمین مىکند.
حج ابراهیمى و محمدى صلىاللَّه علیهما و آلهما بىگمان یکى از بزرگترین مقدمات و ارکان این هدف بزرگ است. بدین جهت در این عرصه عظیم، در همان حال، که ذکر خدا:
«فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَذِکْرِکُمْ آباءَکُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکْراً» و اعلام برائت از مشرکان «وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ» رکن حج محسوب مىشود، حساسیت در برابر هر حرکتى که میان برادران- یعنى اجزاء این امت واحده- جدایى و دشمن بیافریند نیز در حد اعلا است تا آنجا که حتّى بگومگوى دو برادر مسلمان نیز که در زندگى عادى چندان مهم نمىنماید، در حج ممنوع و حرام است: «فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ». آرى، همان صحنه که در آن برائت از مشرکان یعنى دشمنان بنیانى «امت واحده توحیدى» لازم مىشود، جدال با برادران مسلمان یعنى اجزاء بنیانى «امت واحده توحیدى» ممنوع و حرام مىگردد. و بدین گونه پیام «وحدت و جماعت» در حج، صراحت بیشترى مىیابد.
رازها و رمزهاى حج بسى بیش از آن است که در اینجا بدان اشاره شد و تدبّر در این رازها که همه در جهت احیاى شخصیت فرد و جامعه مسلمان و مبارزه با عوامل نابودى آن است افقى جدید در برابر حاجى مىگشاید و او را به عالمى پرتلاش و پرحرکت و تمام
میقات حج، شماره1، ص: 16
نشدنى مىکشد. اولین وظیفه هر یک از حجاج تأمل در این راز و رمزها و تبادل نظر و جستجوى سررشته کار از این همه است و نیز تأمل در اینکه چرا دستها و دستگاههایى سعى مىکنند حج را برون از همه مفاهیم سیاسى و جمعىاش و تنها به عنوان عبادتى یک بُعدى که فقط داراى خواص فردى است مطرح نمایند و چرا روحانىنمایان دین به دنیافروش که نام و شأن دینى آنان حکم مىکند که مردم را به این اسرار آشنا و جسم و جان آنان را به سمت هدفهاى آن به حرکت درآورند، به عکس، با هرگونه روشنگرى در اینباره مخالفت و عناد ورزیده، اصرار بر کتمان حقایق دارند و چرا بارها و بارها در بلندگوهایى اعلام مىشود که «سیاست در حج نباید دخالت کند»! مگر اسلام و احکام نورانى آن براى اداره و هدایت زندگى مادّى و معنوى انسانها نیست؟ و مگر دیانت در اسلام با سیاست آمیخته نیست؟ این از جمله دردهاى بزرگ عالم اسلام است که تحجّر و کوتهبینى و دنیاطلبى جمعى همواره در خدمت غرضورزى و حسابگریهاى خباثتآلود جمعى دیگر قرار گیرد و قلمها و زبانهایى که باید در خدمت اسلام و در جهت تبیین حقایق آن به کار مىافتاد، ابزارى در دست دشمنان هوشیار و توطئهگر اسلام گردد. این همان مصیبتى است که امام راحل- رضواناللَّه علیه- بارها به تلخى از آن سخن گفته و نالیدهاند و جاى آن است که هوشمندان امت، عامه مردم را با آن آشنا ساخته، مرز میان «علماى صادق» و «دین به دنیافروشان مزدور» را براى آنان مشخص سازند.
پروردگارا به امام و قائد راحل ما آن عبد صالح ممتحن و آن خلف صدق اولیاء، آن انسان پرهیزکار و پارسا و هوشیار که رضای تو را میجست و دوستی و دشمنیاش بخاطر تو بود و در راه تو از هیچ مشکل هراس نداشت رحمت و فضل خود را نازل و شامل فرما و از حج حاجیان و عبادت عبادتگران و کوشش تلاشگرانی که مشمول هدایت و راهبری او گشتهاند نصیب وافر به روح پاک او عاید فرما و آرزوی بزرگ او را که همانا قیام «حج ابراهیمی» و بهره برداری امت اسلامی از این مراسم عظیم الهی است جامه عمل بپوشان.
از پیام حضرت آیةاللَّه خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی- حج 70