احرام‌

نوع مقاله : فقه حج

نویسنده

موضوعات


2- تلبیه (تلبیات اربع)
دومین شرط از شرایط کیفیت و صحت احرام؛ عبارت است از «تلبیه» و یا «تلبیات اربع» که عبارتند از: «لبَّیک الَّلهُم لبَّیکَ، لبَّیکَ لا شَریک لَک لَبّیک»، اکتفا به همین مقدار تلبیه کافی است و احرام «حاج» یا «معتمر» صحیح می‌باشد.
«محقق حلّی» آورده است که احرام در صورتی محقق خواهد گردید که «تلبیات اربع» گفته شود. (1) و شیخ المحقّقین صاحب جواهر از کتابهای معتبر فقهی؛ چونان «الانتصار»، «الغنیه»، «الخلاف» و «التذکره»، به آن نقل اجماع محصّل و منقول نموده است. (2)
البته اکثریت قریب به اتفاق فقها با تعبیرهایی چون «الأحوط» و یا «الأحوط الأولی»، گفته‌اند که: بدنبال «تلبیات فوق» این عبارات را نیز بگوید:
«انّ الْحَمدَ واالنِّعمة لَک وَ الْمُلک لاشریکَ لَک لبَیک».
بدیهی است همانطور که اهل اصطلاح می‌دانند، این قبیل تعبیرات حمل بر «استحباب» و یا «استحباب مؤکَّد» می‌گردد.
«تلبیه‌های چهارگانه» یک بار بیشتر واجب نیست، لیکن تکرار و زیاد گفتن آن تا آنجا که «حاج» و یا «معتمر» قدرت دارد، مستحب است؛ بویژه در تعقیب هر نماز واجب و یا مستحبی و بهنگام بالا رفتن از بلندی و یا پایین آمدن از سرازیری و نیز در آخر شب، موقع بیدار شدن از خواب، وقت سوار شدن و هنگام زوال خورشید و همچنین آنگاه که کاروانی را ملاقات می‌کنند و بالأخره در سحرگاهان. (3)
«تلبیات اربع» در تحقّق احرام آنچنان نقش و دخالت دارد که اگر «حاج» و یا «معتمر» آن را فراموش کند، باید به «میقات» برگردد و گفتن تلبیه را تدارک کند. (4)
شیخ الطائفه أبی جعفر محمد بن الحسن الطوسی (م 460 ه.) در کتاب «النهایه» آورده است: «تلبیه واجب است و ترک آن به هیچ عنوان جایز نیست ... و آنچه از تلبیه، حتماً و در شکل فریضه باید گفته شود؛ «تلبیه‌های چهارگانه» است، آری اگر تلبیات دیگری بر «تلبیات اربع» اضافه کند، دارای فضل و ثواب فراوانی است». (5) 


1- «فلا ینعقد الإحرام لتمتعٍ و لا لمفردٍ الّا بها ...» شرایع الإسلام فی مسایل الحلال و الحرام، المحقق الحلی ابوالقاسم نجم الدین جعفر بن الحسن، ج 1 و 2، ص 245/ تحقیق و اخراج و تعلیق: عبدالحسین محمد علی، منشورات دارالاضواء بیروت- لبنان.
2- جواهر الکلام فی شرح شرایع الأحکام، شیخ الفقها الشیخ محمد حسن النجفی، ج 18، ص 216. دارالکتب الإسلامیه- تهران.
3- ر. ک: المقنعه، فخرالشیعه محمد بن محمد بن النعمان الملقب بالشیخ المفید، متوفای 413 ه. ق، ص 398، مؤسسة النشر الإسلامی، بقم المشرفه.
4- «لونسی التلبیه وجب علیه العود الی المیقات لتدارکها ...»، تحریرالوسیله، امام خمینی- ره-، ج 1، ص 415/ مطبعة الآداب فی النجف الاشرف.
5- النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، ص 215، انتشارات قدس محمّدی.

ص: 10
بنا به نقل ثقةالاسلام کلینی، معاویة بن عمّار تلبیات کامل را از جعفر بن محمد، امام صادق- ع- به ترتیب ذیل آورده است:
«لبّیک الَّلهمَ لبّیک، لبّیک لاشریک لکَ لبّیک، انَّ الحَمدَ والنِّعمَةَ وَ لَکَ الْمُلک لاشریک لَک لَبّیک، لبّیک ذَا المَعارِجِ لبّیک، لبَیک داعیاً الی دارِالسَّلامِ لبّیک لبیک غفَّارَ الذّنوبِ لبّیک، لبیک اهلَ التَّلبِیةِ لَبّیکَ، لبّیکَ ذَا الجَلالِ وَالإِکرام لبّیک، لبّیکَ مرهوباً و مرغوباً الیکَ لبَّیک، لبّیک تُبدئ وَ الْمعادُ الیک لبَّیکَ لبّیک کَشّافَ‌الکُرَبِ العِظامِ لَبَّیکَ، لبَّیکَ عَبدکَ وَ ابْنُ عبدیک لبَّیک، لبّیک یا کریم لبیک». (1)
سپس امام- ع- فرمود: تلبیات مزبور را پس از هر نماز واجب و مستحب و بهنگام سیر و حرکت و ورود به وادی و منزل و ملاقات کاروانها و آنگاه که از خواب بیدار می‌شوی و در سحرگاهان و در حد مقدور، تکرار کن و با صدای بلند لبّیک بگو (2) ...، همه انبیا و مرسلین به این تلبیات، لبیک می‌گفتند. وجمله «لبّیک ذا المعارج» را فراوان تکرارکن؛ زیرا رسول‌خدا ص- به هنگام تلبیه گفتن، این جمله را زیاد می‌گفتند. و نخستین شخصیتی که در تاریخ تلبیه گفت، حضرت ابراهیم- ع- بود.
آنگاه حضرت خطاب به راوی این‌چنین ادامه داد: خداوند شما را به انجام مناسک حج و زیارت بیت‌اللَّه الحرام دعوت فرمود. پس به دعوت ذات اقدس الهی بوسیله «تلبیه» پاسخ گویید ... (3)
*** 3- پوشیدن دو جامه احرام
سومین شرط از شرایط صحت احرام، پوشیدن دو جامه است پس از کندن لباسهای دوخته که یکی را «ازار/ لنگ» و دیگری را «رداء/ عبا» می‌نامند. (4)
محقق حلی در کتاب «شرایع» تحت عنوان «واجبات احرام»، سومین واجب از واجبات احرام را «لبس ثوبی الإحرام/ پوشیدن دو جامه احرام» دانسته و می‌نویسد:
پوشیدن دو جامه مزبور واجب است و آنچه را که در نماز پوشیدن آن جایز نیست، در احرام هم جایز نمی‌باشد. حال آیا پوشیدن حریر برای زنها جایز است؟ برخی از فقها فتوای به صحت داده‌اند؛ زیرا پوشیدن حریر در نماز برای زنان جایز است. (5) ولی بعضی از آنها در احرام نهی نموده‌اند و این به احتیاط نزدیکتر است. (6) محرم می‌تواند بیش از دو جامه احرام بپوشد و نیز می‌تواند آنها را تعویض کند، امّا بهنگام طواف بهتر آن است در همان دو لباسی که در حال احرام پوشیده است، طواف خانه خدا را بجای آورد. (7)
شیخ مفید در «باب صفة الإحرام» می‌نویسد:
«و یلبس ثوبی احرامه یأتزر باحد هما، و یتوشحّ (8)بالآخر، او یرتدی به». (9)
و محرم باید دو جامه احرام را یکی به عنوان «ازار» و دیگری را به عنوان «وشاح» یا «ردا» بپوشد. جالب توجه این که شاگرد برجسته و پرآوازه شیخ مفید- ره-؛ یعنی شیخ الطائفه ابوجعفر طوسی- اعلی‌اللَّه مقامه- عین عبارت استاد خویش را بدون کم و زیاد در کتاب «النهایه ...» خود آورده است. (10)
آنگاه شیخ مفید بهترین و شایسته‌ترین لباس را جهت احرام، جامه‌ای می‌داند که از پنبه و یا کتاب سفید بافته شده باشد. (11)
و شیخ صدوق بهترین اوقات را برای احرام، موقع ظهر و پس از فراغت از نماز ظهر دانسته و سپس می‌نویسد: «سزاوارتر آن است که احرام پس از نماز واجب انجام پذیرد، ولی در صورت عدم امکان، شش رکعت نماز مستحبی بخواند و سپس محرم گردد. و اگر نتوانست تنها به دو رکعت بسنده کند؛ بدین ترتیب که در رکعت اوّل پس از حمد، سوره «قُلْ هُوَاللَّه احَد» بخواند، و در رکعت دوّم بعد از خواندن سوره مبارکه حمد، سوره «قُلْ یا ایُّهَا الکافرون» را قرائت کند. (12)
فقیه عالیمقام مرحوم «شیخ محمد حسن نجفی»، صاحب جواهر، پس از بررسی مجموعه «نصوص و فتاوی» در زمینه پوشیدن لباس احرام، این‌چنین استنباط می‌کند:
«موقع و محل پوشیدن دو جامه احرام پیش از عقد و تحقق احرام می‌باشد، بلکه این پوشش از جمله مقدماتی است که بوسیله آن، برای «احرام» آمادگی ایجاد می‌گردد.
البته به نحوی که در حال «قصد و عقد احرام» پوشیدن دو جامه احرام حاصل شده باشد. و در کلمات فقها نیز این مطلب مفهوم است که معمولًا می‌گویند:
«اذا اراد الإحرام وجب علیه نزع ثیابه و لبس ثوبی الإحرام ...» (13)
«آنگاه که «حاجی» یا «معتمر» قصد و اراده احرام نمود، واجب است لباس (معمولی و دوخته) خویش را بیرون آورده و دو جامه احرام بپوشد ...» (14)
وی در ادامه تحقیق دقیق فوق می‌نویسد:
«... در حال احرام بقاء و استدامه پوشش لباس احرام واجب نیست؛ زیرا همانطور که صاحب مدارک بر اساس قطع فتوا داده است: همان صدق امتثال امر به طبیعت بر تن کردن دو جامه احرام، کافی است ...» (15)
از آنچه که از خامه توانا و محققانه این فقیه سترگ برمی‌آید:
پوشیدن دو جامه احرام از مقدمات و زمینه‌های «احرام» بشمار می‌آید و در ماهیّت تحقق آن هیچگونه دخالتی ندارد؛ و به عبارت دیگر، بر تن کردن لباس احرام از جمله چیزهایی است که تهیّؤ و آمادگی را جهت داخل شدن «حاجی معتمر» در محدوده احرام شرعی (که به مجرد آن اوامر و منهیاتی متوجه وی می‌گردد)، ایجاد می‌نماید.
و به گمان ما استنباط «صاحب جواهر» همان است که فقیه عظیم الشأن و نام‌آور معاصر، حضرت امام خمینی- ره- بدان توجهی ظریف و پژوهشگرانه نموده‌اند. 


1- فروع کافی، ج 4، ص 336- شیخ مفید- ره- در کتاب «المقنعه، ص 398» فراز زیر را نقل کرده است:
«لبّیک اتقرب الیک بحمدِ و آله لبّیک».
2- شیخ طوسی- ره- درباره جهریة تلبیات این‌چنین فتوا می‌دهد:
والجهر بها سنّة مؤکّدة للرجال، و لیس ذلک علی النّساء ...
و محقق حلی نیز تحت عنوان «مندوبات تلبیه» نخستین حکم مستحبی تلبیه را: «رفع الصوت بالتلبیة للرّجال ...» ذکر کرده است.
و این مبتنی بر روایاتی است که از رسول اکرم- ص- و امامان معصوم- علیهم السلام-، نقل شده است؛ از جمله: صحیح عمر بن یزید: «و اجهر بها کلما رکبت و کلما نزلت ...» وسایل الشیعه، باب 4، من ابواب الإحرام، حدیث 3 و نیز مرفوع حریز عن الصادقین- علیهما السلام-: ممّا احرم رسول‌اللَّه- ص- اتاه جبرئیل- ع- فقال له: «مر اصحابک بالعج و الثج؛ و العج رفع الصوت بالتلبیه، و الثج نحر البدن وسایل الشیعه، باب 37 من ابواب الإحرام، حدیث 1 و نیز حدیث مستدرک به نقل از بعضی نسخه‌های فقه الرضا- ع-: عن رسول اللَّه- ص-: اتانی جبرئیل فقال: مر اصحابک ان یرفعوا اصواتهم بالتلبیه فانّه من شعار الحج. و سئل النّبی- ص- فقیل: ایّ الحج افضل؟ قال: العج و الثج، قیل ما العج و الثج؟ قال: العج الضجیح و رفع الصوت بالتلبیه و الثج النحر. السمتدرک، ج 2، ص 116
و همچنین روایت علی- ع-: قال امیرالمؤمنین- ع-: جاء جبرئیل الی النبی- ص- و قال له: ان التلبیّة شعار المحرم فارفع صوتک بالتلبیه من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 114 و نیز حدیث کلینی از ابابصیر: عن ابی‌عبداللَّه- ع-: لیس علی النساء جهر بالتلبیه ... فروع کافی، ج 1، ص 277
و روایت فضالة بن ایّوب از امام صادق- ع-: انَّ اللَّه وضع عن النساء اربعاً: الجهر بالتلبیه، والسعی بین الصفا و المروة و دخول الکعبه و الإستلام حجرالأسود. البته همانطور که شیخ حرّ عاملی در ذیل این روایت آورده است: مراد از سعی در اینجا «هروله» است.
چنانچه در حدیث ذیل، در متن خود حدیث منظور از «سعی بین صفا و مروه» آمده است:
عن ابی سعید المکّاری، عن ابی عبداللَّه- ع- قال: انّ اللَّه- عزّ و جَلّ- وضع عن النساء اربعاً: الإجهار بالتلبیه، و السعی بین الصفا و المروة؛ یعنی الهرولة، و دخول الکعبه، و استلام الحجر الأسود. ر. ک: «وسائل الشیعه، ج 5، باب عدم استحباب جهر النساء بالتلبیه، حدیث 1 و 2، ص 51/ من منشورات مکتبة الاسلامیه. 
3- فروع کافی، ج 4، ص 336.
4- در منتهی آورده است:
اذا اراد الإحرام وجب علیه نزع ثیابه و لبس ثوبی الاحرام بان تیزر باحدهما و یرتدی بالآخر. جواهر الکلام، ج 18، کتاب الحج، ص 239.
5- در صحیحة حریز از امام صادق- ع- روایت شده است: کلَ ثوب یصلی فیه فلاباس بالإحرام فیه وسائل الشیعه، باب 27، حدیث 1.
6- بسیاری از فقهای معاصر بدین احتیاط گراییده‌اند، از جمله امام خمینی- ره- که در مسأله 20 باب «کیفیة الإحرام» کتاب الحج، تحریر الوسیله می‌نویسد:
«... بَل الأحوط للنساء ایضاً أن لایکون ثوب احرامهن منا حریر خالص، بل الأحوط لهنّ عدم لبسه الی آخر الإحرام». تحریر الوسیله، ج 1، ص 417
7- شرایع الإسلام ...، ح 1 و 2، ص 246.
8- وَشَحَ قلّد الوشاح: حمایل آویخت. توشح بسیفه: تقلد به: شمشیرش را حمایل کرد. تَوَشَّحَ بثوبه. لبسه او ادخله تحت ابطه فالقاه علی منکبه: لباسش را پوشید، یا لباس خود را از زیر بغل رد کرد و روی شانه انداخت. المنجد فی اللغة والاعلام، چاپ 23، ص 901
9- المقنعه، شیخ مفید، ص 396، مؤسسة النشر الإسلامی.
10- النهایة فی مجرد الفقه والفتاوی، ص 212، انتشارات قدس محمّدی.
11- المقنعة، ص 396: و افضل الثیاب للاحرام البیض من القطن او الکتان.
12- النهایه ...، شیخ الطائفه، صدوق- ره-، ص 212 و 213.
13- و یا به تعبیر امام خمینی در «تحریرالوسیله، ج 1، ص 416»: ... لبس ثوبین بعد التجرد عمّا یحرم علی المحرم لبسه.
14- جواهر الکلام، ج 18، کتاب الحج، ص 239، دارالکتب الإسلامیه، مرتضی آخوندی- تهران.
15- همان مدرک، ص 239- امام خمینی به عین فتوای صاحب جواهر در «تحریر الوسیله، ج 1، ص 417» تمایل کرده و می‌گویند: لا تجب استدامة لبس الثوبین ... بل الظاهر جواز التجرد منها فی الجمله.

ص: 11
مغفورٌ له در نخستین مسأله از مسایل 27 گانه سوّمین واجب از واجبات احرام (1) می‌نویسند:
در میان آرا، رأی نیرومند و متین این است که: پوشیدن دو جامه احرام، در تحقق احرام شرط نیست، بلکه خود واجبی است تعبدی (و مستقل) ...» (2)
و به دنبال همین مسأله می‌گویند: «کیفیت خاصی در بر تن کردن دو جامه احرام اعتبار ندارد. و احتیاط آن است آنها به طریق معمول و مألوف پوشیده شوند ...» (3)
آنگاه در طی مسایل همین باب، به سه نکته مهم ذیل عنایت می‌کنند:
1- برای زنان پوشیدن دو جامه احرام واجب نیست، بلکه برای آنها جایز است که در همان لباسهای دوخته خود، مُحرم گردند.
2- اگر از روی علم و عمد بهنگام اراده احرام، لباس دوخته بپوشد و یا دو جامه احرام را به تن نکند، نافرمانی و معصیت پروردگار را کرده، لکن احرام وی بطور صحیح تحقق یافته است. و اگر در این زمینه در واقع معذور بوده، گناهی هم مرتکب نشده است.
3- در احرام، طهارت از «حدث اصغر» و «حدث اکبر» شرط نیست.
بنابر این انسان می‌تواند در حال جنابت، حیض و نفاس، محرم شود. (4)
*** فضل، آداب و اسرار تشریع احرام و تلبیه در روایات:
1- رسول اکرم- ص- فرمود:
«کسی که در احرام خویش بر اساس ایمان و حضور قلب هفتاد مرتبه لبیک بگوید، من خداوند را گواه می‌گیرم که هزاران هزار فرشته برای او براتِ از آتش و برات از نفاق را به ارمغان آورند». (5)
2- رسول گرامی اسلام فرمود:
«خداوند تبارک و تعالی از هر چیز چهار تا برگزید: از ملائکه؛ جبرائیل، میکائیل، اسرافیل و ملک الموت (عزرائیل)- علیهم السلام- را اختیار فرمود. و از انبیاء 4 نفر را: ابراهیم- ع-، و داود- ع-، و موسی- ع- و من- ص- و از بیوتات 4 خانه را برگزید».
پس این آیه شریفه را قرائت فرمود:
«انَّ اللَّهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً و آلَ ابراهیم وَآلَ عِمرانَ‌علی العَالَمین». (6)
و برگزید از شهرها چهار شهر را، خداوند می‌فرماید:
«وَالتّینَ و الزَّیْتُون، وَ طُورِ سِینینَ، و هذا البلد الأمین». (7)
مراد از «تین» در آیه شریفه فوق، شهر مدینه است و «زیتون»، بیت المقدس، و «طور سینین»، کوفه و «هذا البلد الأمین»، مکّه. و از زنها 4 نفر را اختیار فرمود: مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه- علیهن السلام- و از «حج» 4 چیز را برگزید: «الثَج، العَج، الاحرام و الطواف». اما «ثجّ» عبارت از نحر و قربانی است و «عجّ» یعنی ضجّه و فریاد مردم به تلبیه. و از ماههای سال، 4 ماه را اختیار کرد:
«رجب، شوال، ذوالقعده و ذوالحجّه». و برگزید از روزها، 4 روز را: روز جمعه، روز ترویه (8)، و روز نحر (عید قربان). (9)
3- امام امیرالمؤمنین علی- ع- فرمود:
«کسی نیست که «تلبیه» بگوید، مگر اینکه آنچه که در طرف راست و چپ او قرار دارند، تا آخرین مقطع و نقطه خاک، (هم‌آوای او) تلبیه بگویند، و دو ملک خطاب به وی می‌گویند: بشارت باد تو را ای بنده خدا و پروردگار بنده‌ای را بشارت نمی‌دهد مگر به بهشت». (10)
4- از امام صادق- ع- سؤال شد: «آیا رسول خدا- ص- در شب محرِم می‌شدند و یا در روز؟ حضرت پاسخ فرمود: در روز؛ حلبی می‌گوید: پرسیدم: در چه ساعتی؟ پاسخ فرمود: در وقت نماز ظهر. باز سؤال کردم: رأی شما درباره احرام ما چیست؟ (یعنی در روز یا شب و در چه ساعتی محرم گردیم؟) حضرت جواب داد: برای شما فرقی ندارد ...» (11)
5- از امام صادق- ع- سؤال شد: آیا برای کسی که جهت «عمره تمتع» محرم شده است، آشکار ساختن «تلبیه» جایز است؟ امام پاسخ فرمود: آری؛ زیرا رسول اکرم- ص- پس از احرام تلبیه را (آشکارا) می‌گفت، بدینجهت که مردم چگونگی تلبیه را نمی‌دانستند و آن‌حضرت دوست داشت تا کیفیت تلبیه را به ایشان بیاموزد. (12)
6- از امام علی بن موسی الرضا- ع- منقول است:
«برای این «احرام» بر مردم واجب شده است تا پیش از دخول در حرم خدا خشوع یابند، و برای این که از اشغال به امور دنیا و زینت‌ها و لذّتهای آن بازایستند؛ علاوه بر این، در احرام تعظیم خداوند و بزرگداشت خانه او و ذلّت نفس انسانی است، آنگاه که اراده کرده است به سوی خدای تعالی گام بردارد». (13)
ادامه دارد


1- لبس ثوبی الإحرام و یا لبس الثوبین ... ر. ک: «شرایع الاسلام، محقق حلی، ج 1 و 2، ص 246/ دارالاضواء- بیروت.
2- تحریر الوسیله، ج 1، ص 416.
3- همان، ص 417.
4- همان، ص 417 و 418.
5- فروع کافی، ج 4، ص 337: «... اشهد اللَّه له الف الف ملک براة من النار و براة من النفاق».
6- آل عمران: 33.
7- التین: 3- 1.
8- روز هشتم ذیحجه که حجاج پس از انجام «عمره تمتع» مجدداً جهت حَجّة الاسلام محرم شده و عازم عرفات می‌گردند.
9- الخصال، شیخ صدوق، ج 1، ص 225.
10- من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 132: «... و قال له الملکان: ابشر یا عبداللَّه و ما یبشراللَّه عبداً الّا بالجنة».
11- فروع کافی، ج 4، ص 332.
12- فروع کافی، ج 4، ص 334: «... لانَ الناس لم یکونوا یعرفون التلبیه فاحب ان یعلمهم کیف التلبیه».
13- وسایل الشیعه، ج 9، ابواب الاحرام، ص 3- عیون الرضا، ج 2، ص 121.