پنج سال پیش «میقات» با آغازین شماره خود در خانواده بزرگ مطبوعات گام نهاد؛ با این انگیزه که میعادی باشد برای همه آنان که در مسائل مرتبط با حج اندیشیدهاند و درباره چندی وچونی سالهای آغازین تاریخ اسلام گفتنیها دارند و آنان که درباره مکه و مدینه تاریخ، فرهنگ و آدابورسوم مردمان آن سرزمین در درازنای تاریخ موضوعی را کاویدهاند و بحثی را سامان دادهاند.
اکنون از پسِ پنج سال نشر، «میقاتیان» خدای را سپاسگزاردند که به تحقق بخشیدن برخی از آرزوها توفیق یافتهاند و صفحات میقات را مانند میدانی برای حضور اندیشهها باز نگه داشتهاند وبا همّت و یاری اندیشورانی نیک دل در عرصههای بسیاری، سخنی نو و پژوهشهایی کارآمد ارائه دادهاند. این همه را هرگز حدیث نفس نمیداند بلکه «حدیث نعمت خداست» و سپاسی از همه اندیشورانِ همراه.
شاید تذکار این نکته برای پژوهشیان لازم نباشد که کم نیست مسائل تاریخی، فکری، فقهی و ... که چون از آغاز شکلگیری آنها به تأمل و تدبّر در آنها نگریسته نشده، و گزارش و ابعادِ قضیه با ژرفکاری میسّر نبوده است، چه بسا سدهها از پسِ سدهها کسان بسیاری درباره آنها برباوری بودهاند و با همان باور خود داشتهاند و همان را پراکندهاند اما اکنون چون بدانها ژرف نگریسته شده، و در پرتو
ص: 10
نگرشی تحلیلی و ارزیابی اسناد به گونه تاریخی بررسی شده است، فرآیند آن چیزی شده است جز آن که پنداشته شده و به پندارها داده شده است.
این حقیقت شاید در مسائل تاریخی بیشترین نمونه را داشته باشد. آنچه که در برخی از صفحات این مجلّه نمونه عینی یافته است؛ مانند «شعب ابوطالب»، «بیتالاحزان»، «تنگه احد»، «صفه»، «وادی محسّر»، «حج اکبر»، «برخی مدفونین در بقیع» و ... دلیلی است روشن بر آنچه گفته شد.
از این روی «میقاتیان» باز هم فراخوانی را، که در آغازین شماره سالها فراز آورده، تکرار میکنند و عالمان، مورخان، پژوهشیان و فقیهان را به بازنگری و بازکاوی بحثها و موضوعات در آنچه به آهنگکلیاین مجلّه مرتبط میشود و گاهی از آن سخن رفته و به ویژه در شماره اول مجله، ابعاد آن گزارش شده است، فرا میخوانند.
افزون بر بحثهای علمی، تاریخی، فقهی، بانیان میقات چنین میاندیشند که اگر برخی از بحثهای مرتبط با اجرای حج و چگونگی برگزاری این همایش سترگ و میعادگاه بزرگ به بحث نهاده شود؟ درباره آنها سخن به میان آید و برای گشودن گرههای موجود طرحها و پیشنهادهای سودمند و کارآمدی عرضه گردد و به نقد و تحلیل گذاشته شود، بیگمان به هر چه بهتر و آبرومندانهتر وسودمندتر برگزار شدن این عبادت بزرگ الهی یاری خواهد رساند.
اکنون به برخی از مسائل اشارتی روا است:
بخشی از مشکلات اکنون در هنگامه عظیم زیارت، مرتبط است با تراکم جمعیت، به مثل طواف در محدوده خاص بین مقام و کعبه و محدودتر از آن در ناحیه حجراسماعیل بسیار دشوار و گاه غیر ممکن است. بدینسان اگر انبوه جمعیت توان را از زائر ربود و طواف در این محدوده را غیر ممکن ساخت باید چه کرد؟!
اکنون قربانی کردن در منا مقدور نیست و قربانگاهها یکسر در خارج از منا قرار گرفته است. افزون بر این، اخیراً در قربانگاه «معیصم» با شیوههای نو و تکنیکهای جدید قربانی صورت میگیرد و به نیابت از حاجیان قربانی را انجام میدهند و حاجی را از حاضر شدن در قربانگاه منع میکنند؛ اگر این شیوه بگسترد و قربانگاه یکسر چنین شود، چه باید کرد؟!
قرآن کریم یکی از اهداف والای حج را «تعارف» رقمزده است؛ برای این شناختن و شناساندن وشناخته شدن چهراههایی است
ص: 11
و چگونه میشود به این هدف بزرگ رسید.
در بعد سیاسی حج، مسائل بسیاری شایان توجه و قابل طرح است. مسلمانان در این هنگامه سترگ باید چگونه باهم پیوند داشته باشند، راههای تحقق حرکتی بزرگ و کارآمد در صحنه سیاستِ جهانی برای مسلمانان چگونه میسر است، پس شایسته است که در مقالاتی این موضوع به گونهای جدّی طرح و پیگیری شود.
اکنون در مسائل اقتصادی، اقالیم قبله با مشکلاتی جدی رویاروی است و جامعه اسلامی با دشواریهایی مواجه است، آیا نمیشود در این همایش عظیم، جمعی از نخبگان جوامع اسلامی تشکیل گردد و راههای رسیدن به تبادلها و داد و ستدهای کارآمد و وابستگی زدا بررسی شود و جامعه اسلامی را با پیشنهاد راه کارهایی استوار از وضع نامطلوب برهاند.
اکنون با گسترش شبکههای اطلاع رسانی و برچیده شدن مرزها در حوزه آگاهییابی، جامعه اسلامی به گونهای دلهره آفرین در معرض هجوم اندیشههای دگراندیشان قرار گرفته و ضربهپذیر شده است. هویتدینی و مکانت فرهنگی جامعه اسلامی، دلمشغولی بزرگ دردمندان گشته است. آیا نمیشود از این کنگره بزرگ که از همه سوی اقالیم قبله مؤمنان در کنار هم قرار میگیرند بهره گرفت و چگونگی رویارویی با این «تهاجم فرهنگی» بل «شبیخون فرهنگی» را بررسی کرد و برای رویین تن ساختن جامعه اسلامی راه چاره یافت؟ طرح این موضوع و کاویدن ابعاد آن و چگونگی بهرهگیری از این تجمع عظیم، میتواند موضوع مقالهها و بررسیهای ژرف و کارآمدی باشد.
راهیان دیار دوست از این سرزمین ارجمند، به گونهای مبلّغان فرهنگ انقلابی و نمایندگان هویت دینی انقلابی ایران هستند. آیا نمیشود برای آنان که در نوبت فرارسیدن روزگار وصال قرار گرفتهاند، به ویژه با شناسایی دقیق حدّ و حدود توان آنها برنامهریزی کارآمدی انجام داد و به لحاظ ذهن و زبان، آنان را تقویت کرد تا در رساندن پیام ارجمند فرهنگ ناب محمدی کار آمد و سودمند باشند و ...
مسائل بسیاری دیگر و از زاویههای مختلف در صفحات این مجله و برای هر چه مهمتر و کارآمدتر و سودمندتر شدن این همایش عظیم قابل طرح است، که امیدواریم عالمان و پژوهشگران و محققان با به بررسی نهادن آنها ما را در هر چه پربارتر شدن مجله یاری رسانند.
وتوفیق از خداوند است.