تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل و حلب (1)
در قرن شانزدهم و هفدهم میلادی
(یازدهم و دوازدهم هجری)
مارکو
سَلَتی (MARCO SALATI)
ترجمه: رسول جعفریان
حمله سلطان سلیم به ممالیک در سال 7- 1516، شریف مکه را بر آن داشت تا تسلط دولت عثمانی بر سرزمین حجاز را به رسمیت بشناسد. اندکی بعد، فتح نخست بغداد (در سال 1534) و بصره (به سال 1536) سبب شد تا دولت عثمانی در قلب سرزمینهای کهن اسلامی حضور یابد.
در چشم مردمان عرب، سلیم و جانشینان او سلطان الروم بودند، اما این روشن بود که آنچه امپراطوری عثمانی به دست آورد، تنها یک توسعه جغرافیایی نبود، بلکه صرف نظر از تمایلات و باور مذهبی اجداد سلطان سلیم، بعد سیاسی و مذهبی پیدا کرده بود.
اکنون قیافه دولت عثمانی با مسؤولیت سنگینی جلوه میکرد. موقعیت به دست آمده جدید، دستیابی به مقام «خادم الحرمین» ی؛ یعنی عنوان متظاهرانهای بود که از ممالیک خلع شده به ارث رسیده بود و به دلیل داشتن ادعای «خلیفة المسلمین»، نخستین وظیفه این
1- این گفتار از مجموعه مقالات کنگرهای است که به سال 1991 در روم برگزار شده و در سال 1993 منتشر گردیده است:
CONVEGNO SUL TEMA LA SHIA NELLIMPERO OTTOMANO, ROMA, 1993 ACCADEMIA
NAZIONALE DEI LINCEI. این کتاب، بیست و پنجمین کتابی است که توسط کایتانی مستشرق معروف ایتالیایی بنیادگذاری شده، منتشر میشود.
1- در باره ارتباط دولت عثمانی و صفوی نک:
J. L. B
ACQUE- GRAMMINT
Les safavides et leurs voisins, Istanbul 8891; B. kutukoglu, Lesrelations entre l'Empire Ottoman et l'Iran dans la seconde moitie du XVIe Turcica 6 5791 , 128- 145.
2- I. BELDICEANU- STEINHETT, Le regne de Selim Ier: tournant de la vie politique et religieuse de l'Emoire Ottoman, Turcica 6 5791 , 34- 48.
1- R. MORTEL," Zaydi shiism and the Hasanid Sharifs of Mecca", IJMES 91 7891 , 455- 472.
2- همان، صص 467 و 468
3- محسن امین، اعیان الشیعه، بیروت، 1986 ج 4، ص 18 و ج 7، ص 354
1- برای نمونه نگاه کنید به:.
J. M
ANDAVILLE,
The Ottoman Province of al- Hasa in the 61
th
and 71
th
Centuries" JAOS 901970, 498
2- زینی دحلان، خلاصة الکلام فی بیان امراء البلد الحرام، قاهره، 1305 هجری، ص 75
3- نک: اعیان الشیعه، ج 7، ص 485
4- خلاصة الاثر، قاهره، 1869، چهارجلدی، ج 2، ص 461
5- نک: محبی، ج 2، صص 195 تا 196، 457 تا 464، ج 3، صص 166 تا 161 همچنین 271 و 272
1- اعیان الشیعه، ج 8، ص 286
2- شرح حال وی در سلافة العصر ص 204 آمده است. وی این کتاب را در سال 1027 تألیف کرده که عنوان کتاب ماده تاریخ آن است. نک: ذریعه، ج 25، ص 83
3- اعیان الشیعه، ج 3، صص 65 و 66 گزارش ابن معصوم در سلافة العصر، محبی، ج 1، صص 273- 271
4- 2 IE. 1 هلاقم
al- Antaki( C. BROCLELMANN-] j. VERNET [ ): ASM VIM 573- 673.
و نک: المحبی، ج 2، صص 149- 140
1- اعیان الشیعه، ج 7، ص 470؛ الطهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت، 1983، 25 جلدی، ج 3، ص 476
2- محبی، ج 4، صص 46 و 47؛ الحر العاملی، امل الآمل فی ذکر علماء جبل عامل، بیروت، 1984، ج 1، ص 281؛ البحرانی، لؤلؤةالبحرین، نجف، 1966، صص 119- 120؛ کحاله، معجم المؤلفین، دمشق، 62- 1957، ج 10، ص 298؛ الخوانساری، روضات الجنات، قم، ج 7، صص 38- 36
3- اعیان الشیعه، ج 9، ص 137؛ امل الامل، ج 2، ص 246؛ لؤلؤة البحرین، صص 119- 117؛ روضات الجنات، ج، ص 120؛ معجم المؤلفین، ج 9، ص 79
4- محبی، ج 3، صص 134- 132؛ اعیان الشیعة، ج 8، صص 290- 286؛ لؤلؤة البحرین، ص 44- 40؛ امل الآمل، ج 1، صص 126- 124
5- محمد حیدر بن علی بن حیدر بن نورالدین علی العاملی المکی م 1139/ 1727 اشعاری از وی در ستایش شریف مکه باقی مانده. اعیان الشیعه، ج 9، صص 272 و 273؛ لؤلؤة البحرین، صص 107- 103 حسن الصدر، تکملة امل الآمل، ص 360- 358 بیروت، 1986، و پسر او رضی الدین م پیش از 1163/ 1754 راوی اشعار، مورخ و فقیه. اعیان الشیعة، ج 7، ص 26؛ تکملة امل الآمل، صص 210- 208؛ معجم المؤلفین، ج 4، ص 167
6- [مترجم]: رضوی کاشانی در کتاب «حدیقة الشیعه» خود که نسخه خطی آن در کتابخانه آیةاللَّه مرعشی ش 1124 موجود است دربرگ 49 علت به شهادت رسیدن وی را عدم هماهنگی با سنیان در تعیین روز عرفه یا به تعبیری مخالفت با حج اکبر سنیان دانسته است. «رساله مفرحةالانام فی تأسیس بیت الله الحرام» او به کوشش ما در «میراث اسلامی ایران» دفتر اول، چاپ شده است. قم، کتابخانه مرعشی، 1373
7- او این داستان را در کتاب مفرحة الانام خود بیان کرده است. نک: اعیان الشیعه، ج 7، صص 168 و 169 محسن امین از این ادعای او که خود را مؤسس نامیده، سخت انتقاد میکند. الامینی، شهداءالفضیله، بیروت، 1983، صص 205- 186
1- اعیان الشیعه، ج 5، صص 412 و 413؛ الامینی، صص 208 و 209
2- اعیان الشیعه، ج 10، ص 46؛ الأمینی، صص 207- 205؛ محبی، ج 4، صص 432 و 433
3- اعیان الشیعه، ج 4، ص 171- 167؛ امل الآمل، ج 1، ص 145- 141؛ لؤلؤة البحرین، صص 80- 76؛ روضات الجنات، ج 7، صص 105- 96؛ تکملة امل الآمل، صص 340 و 341؛ محبی، ج 3، صص 435- 432؛ معجم المؤلفین، ج 9، ص 205 نیز نک: EI 2، مقاله «الحرالعاملی»، از G. Scarcia
4- [مترجم]: گزارش این واقعه را به تفصیل عصامی 1049- 1111 در «سمط النجوم العوالی» ج 4، صص 528 و 529 مصر، مطبعةالسلفیه آورده است. وی مینویسد: «در روز پنجشنبه هشتم شوال 1088 حادثه غریبی در مکه رخ داد و آن این که در شب آن روز، حجرالاسود، باب و پرده کعبه ومصلای جمعه، به چیزی شبیه عذره آلوده شد و هر کس میخواست حجر را ببوسد، دست و صورتش آلوده میشد. این سبب تحریک مردم و ترکها شد. آنان جمع شدند و همه جا را شستشو دادند. در آنجا یکی از فضلای رومی درس میگفت. وی شاهد بود که هر روز جماعتی از رافضیان به نماز و سجود و رکوع در برابر کعبه مشغولند. وقتی این واقعه رخ داد، گفت: این کار جز از رافضه که ملازمه بیت الله هستند سر نزده است. در آن لحظه سید محمد مؤمن رضوی در پشت مقام ایستاده قرآن میخواند. آنها نزد او آمده، قرآن را از دست او گرفته بر سر او کوفتند و به کتک زدن وی مشغول شدند. آنگاه وی را از باب الزیاده بیرون انداختند و آن قدر با سنگ بر او زدند که بمرد. در این حال، یکی از سادات رفاعی، لب به اعتراض گشود، او را هم به وی ملحق کردند! پس از آن سوّمی و چهارمی و پنجمی. من خود آنها را دیدم که بر روی هم افتاده بودند و مردم آنها را سب میکردند. عصامی میافزاید: من از نزدیک آنچه را که به کعبه مالیده بود دیدم، متوجه شدم که از قاذورات نیست، بلکه از سبزیجات و روغن متعفن است که بوی نجاست میدهد. معلوم نشد این کار چه کسی بوده، اما گمان من این است که این کار را عمدا برای کشتن این افراد انجام داده بودند.» احمد سباعی از معاصران هم گزارش این نقلها را آورده و نوشته است، اگر این نسبتها به شیعه درست بود، هر ساله، به دلیل حضور هزاران شیعه در مکه، نباید جای سالمی در آن میماند. تاریخ مکه، ص 384
1- جزئیاتی در این باره گزارش نشده است اما به نظر میرسد که پیش از قرن هفدهم دوازدهم نبوده است. نک: المحسن الامین، خطط جبل عامل، بیروت، 1961، صص 270، 306
2- کتابخانه آیةاللَّه مرعشی نسخه خطی شماره 10517
3- نک: علل برافتادن صفویان، مقاله «حجاج شیعی در دوره صفوی»، صص 374- 370
1- تنها چیزی که من توانستم بیابم آن که میزان بن علی بن محمد الحسینی تا اواخر قرن شانزدهم امیر مدینه بوده است. اعیانالشیعه، ج 10، ص 199. زامباور در Manuel de genealogie ..., Hannover 7291, 511 از حسین بن زهری به عنوان امیر مدینه در حوالی سال 1100/ 1699 یاد کرده است. من نتوانستم نام او را در میان نسبنامه افراد خاندان بنوالحسین که در اختیار داشتم بیابم، در این زمان، اعقاب برخی از شاخههای هواشم، در قاهره سکونت داشتهاند. از جمله قاضی مالکی محمد بن مسی بن محمد الجمازی الحسینی م 1065/ 1655 که محبی ج 4، صص 234 و 235 از او یاد کرده است.
2- نک: AS, V, 571 در شرح حال بدرالدین حسن بن شدقم م 999/ 1590.
3- نک: اعیان الشیعه، ج 2، ص 596؛ در شرح حال احمد بن سعد بن شدقم م 988/ 1580؛ اعیان الشیعه، ج 10، ص 82 در شرح حالفرزند و جانشینش محمد النقیب م 1016/ 1607.
1- اعیان الشیعه، ج 2، ص 596- 597
2- اعیان الشیعه، ج 7، ص 176
[مترجم]: در «عباسنامه»، ص 224 آمده است که شاه عباس پس از رسیدگی به موقوفات، و پرداخت حق مستحقان، مبلغ هفتصد تومانی را که زیاد آمده بود «به وظیفه سادات بنی الحسین ساکن مدینه مشرفه مقرر فرمودند که هر ساله بلا کسر، مصحوب مردم معتمد جهت ایشان فرستاده میشد.
3- در باره این سلسله نگاه کنید به:.
A. Rizvi, Asocio- intellectual history of the Isna ' Ashari Shi'ism in India, Canberra, 1986, 281- 293.
4- اعیان الشیعه، ج 8، ص 185
5- A. Rizvi, 682 در آنجا همین مطلب را نقل کرده اما آن را در دوره برهان اول نظام شاه آورده است. و طبعا سید حسن به عنوان فرزند برهان خوانده شده است.
6- همان، صص 178- 175
7- همان، ص 143
8- همان، صص 484 و 485
9- همان، صص 101 و 102
1- درباره سلسله قطبشاهیه نک:
341- 292،.، 1974،،...
2- اعیان الشیعه، ج 3، صص 154 و 155؛ معجم المؤلفین، ج 2، ص 159 337- 336،.؛ 603- 601،.
3- اعیان الشیعه، ج 8، صص 152 و 153؛ معجم المؤلفین، ج 7، ص 28.
[مترجم]: وی در سال 1120 در شیراز درگذشت. ریاض العلما، ج 3، صص 367- 363.
1- المقامات، نسخه خطی مرعشی، ش 3396 برگهای 359 و 360
2- منابع غنیای در باره جبل عامل وجود دارد که من به سه مورد اشاره میکنم. محسن الامین، خطط جبل عامل، بیروت، 1961؛ محمد تقی الفقیه، جبل عامل فی التاریخ، بیروت، 1986؛ م. بابر الصفا، تاریخ جبل عامل بدون محل و تاریخ چاپ.
1- در باره کرکی به مقاله مادلونگ در دائرة المعارف اسلام EI 2 مدخل «AL- Karaki» رجوع کنید. در باره موقعیت او در دوره صفوینک:.
S
AID AMIR ARJOMAND
Two decrees of Shah Tahamsp Concerning Statecraft and theAuthority of Shaykh al- karali
رد هدش همجرت (AID AMIR ARJOMAND S
ed)Shiism, Authority and Political Culture, 19990250- 262)
2- اعیان الشیعه، ج 8، صص 143- 158؛ امل الامل، ج 1، صص 85- 91؛ تکلمة امل الامل، صص 212- 217 الدر المنثور، علیالعاملی، قم، 1398 ق، ج 2، صص 149- 199، لؤلؤة البحرین، صص 23- 28؛ معجم المؤلفین، ج 4، صص 193- 194
3- اعیان الشیعه، ج 4، صص 56- 66؛ امل الامل، ج 1، صص 74- 77؛ تکملة امل الامل، صص 182- 186؛ روضات الجنات، ج 2، صص 338- 339؛ معجم المؤلفین، ج 4، ص 17
4- در باره سفر شهید به استانبول نگاه کنید به:.
M. S
ALATI,
Ricerche suiio sciismo nellImpero: il viaggio di Zayn al- Din al- Ahahid al- thania Istanbul al tempi di Solimano il Magnifico Oriente Moderno N. S. 9, 1- 3( 1990 ), 81- 92.
5- اندکی پس از کشته شدن شهید ثانی، شاگرد وفادار او حسین عاملی، همراه خانواده خود به دربار صفوی رفت. شاگرد دیگر او، علی بن احمد بن ابوجعفر الحارثی الهمدانی م 1005/ 1597 جبل عامل را برای پیوستن به خانواده خود ترک کرد. وی ابتدا در کربلا توقف کرد، پس از آن به دورق رفت و از آنجا عازم هویزه شد. اعیان الشیعه، ج 8، ص 162
1- نک: علی العاملی، الدرالمنثور، ج 2، صص 209- 199؛ محبی، همان، ج 2، صص 23- 21؛ امل الآمل، ج 2، صص 63- 57؛ تکملةامل الآمل، صص 142- 138؛ روضات الجنات، ج 2، صص 302- 296؛ لؤلؤة البحرین، صص 51- 45
2- علی العاملی، ج 2، صص 222- 209؛ معجم المؤلفین، ج 9، صص 200- 191 تکملة امل الآمل، ص 341؛ لؤلؤة البحرین، صص 85- 82؛ روضات الجنات، ج 7، صص 45- 39
3- علی العاملی، ج 2، صص 238- 222؛ لؤلؤة البحرین، صص 82- 80؛ امل الآمل، ج 1، صص 98- 92؛ اعیان الشیعه، ج 7، صص 162- 159؛ محبی، ج 2، صص 191 و 192؛ معجم المؤلفین، ج 4، ص 194؛ تکملة امل الآمل، صص 220 و 221
4- Janisseries جان نثار/ ینی چری.
5- در باره حرفوش نگاه کنید به:.
A. A
BU
H
USAYN
, Provincial Leaderships in Syria, 1575- 1650, Beirut, 1986, 126- 152; A. M. BAKHIT, The Ottoman Province of Damascus in the 16 th Century, Beitut, 1982, 175- 178
1- در باره کرک نوح نگاه کنید به: نصرالله، تاریخ کرک نوح، دمشق، 1986؛ 2 EI مدخل «کرک نوح» از OURDEL D. S؛ در باره خاندان حنش نک:.
M. A. BAKHIT, The Role of the Hanash Family, 790- 976/ 1388- 1568, in Land Tenureand Social Transformation in the Middle East, T. Khalidi ed., Beirut 1984, 257- 289. M. A. B
AKHIT
, The Ottoma Province of Samascus in the 16 th Century, 204- 206.
2- نصرالله، همان، ص 186
3- شیخ حر عاملی در کتاب امل الامل از محمد بن احمد الحتانی العاملی به عنوان قاضی بعلبک در حوالی 1030/ 21- 1620 یاد کرده است امل الامل، ج 1، صص 137- 138. تمامی آن چیزی که ما در باره وی میدانیم منحصر به شعری است که تمایل شیعی او را نشان میدهد.
4- 1.M. M
OMEN,
An Introduction to Shii Islam, New Haven 1985, 97.
5- در باره بنو زهره بنگرید به:.
M. S
ALATI,
Ascesa e caduta di una famiglia di asraf sciiti di Aleppo: i Auhrawi o Zuhra- Zada( 1900- 1700), Roma, Istituto per lOriente 1992.
1- در باره این مشهد بنگرید به:.
J. S
AUVAGET,
Deux sanctuaires chiites a Alep, Syria( 1928), 224- 237; B. A
MORETTI SCARCIA,
Aproposito della tipologia religiosa sciita: A leppo- M ashhad, in S tudi in onore di F rancesco G. abrieli, R oma, 1984, II, 701- 709
نهر الذهب فی تاریخ حلب، حلب، 26- 1922، (سه جلدی)، ج 1، صص 278- 285، ابن شحنه، الدر المنتخب فی تاریخ مملکة حلب، دمشق، 1984، صص 85- 90
* مترجم: نیز نگاه کنید: احیاء حلب و اسواقها، خیرالدین الاسدی، دمشق، 1984، صص 348- 350). در آنجا مطالبی به نقل از ابن شداد در الاعلاق الخطیرة (ج 1، ص 50) و او از ابن ابی طی مورخ شیعی حلبی در قرن هفتم آورده است)
2- الغزی، همان، ج 1، ص 192
3- مجموعه اسناد دوره عثمانی است که گزارشهای شورشها ومخالفتها از نواحی مختلف در آن گردآوری شده است.
4- 1. C. H. I
MBER.
The persecution of Ottoman Shiites Accirding to the Muhimme Defterleri, 1565- 1585 Der Islam 56 1979 , 250- 253.
5- . M. M. 2 NEMO 106,. tic, po,
1- در باره آن به ارجاع شماره 54 نگاه کنید. و نیز:.
M. S
oberheim,
Das Heiligtum Shaykh Muhassin in Aleppo, Melanges H. Deremborg, Paris, 1940, 379- 390
* مترجم نیز نگاه کنید به: نهر الذهب، ج 2، ص 278، احیاء حلب و اسواقها، خیرالله اسدی، دمشق، 1984، صص 351- 352
2- در باره زهراویها نک:.
M. S
ALATI,
Ascesa e caduta di una famiglia di Asraf sciiti di Aleppo: i Zuhrawi o Zuhra- Zada( 1600- 1700 ), Roma, Istituto per lOriente 1992; on their waqf see also M. S
ALATI,
Alcunidocumenti giuridici aleppini in materia di waqf dei secoli XIV- XVII, Roma, 1991, 49- 61.
3- این جشنبها به تولد حضرت محمد ص یعنی مراسم مولد النبی ص ارتباط داده میشد. نک: الغزی، همان، ج 2، صص 282- 283
4- در باره این روستاها بنگرید به کار من با عنوان:.
I villaggi imamiti della provincia di Aleppo in epoca ottmamna, R. S. O. LXIII/ 4( 1989 ), 1990, 231- 255.