هستند این اثر محقّر من مظهر پذیرایی و قبول گشته و مطالعه ثانوی را ارزش و شایستگی داشته باشد ولیکن چون در عصر آن چنان پادشاه فاروق شعار مقصود عمدهام خدمت به ابنای وطن است، لهذا اگر شایسته آن دانند که از لحاظ انور مبارک گذرد، این لطف بیعدیل، محض آن است که این بنده را شرمنده و محجوب نفرمایند و از مطالعه کنندگان این اثر عجزگستر متمنّی آنم که سهو و خطایای این ذخیره کمبها را به نظر اغماض دیده و از غلطات واقعه آن اعراض فرمایند. و من اللَّه التوفیق
ایّوب صبری پاشا، بخشی از کتاب مرآةالحرمین را به مسائل بهداشتی حاجیان اختصاص داده تحت عنوان «اسباب ظهور امراض در مکّه» مطالب قابل توجّهی را ذکر کرده است. گرچه برخی از این نکات در شرایط کنونی مصداق پیدا نمیکند، لیکن اطلاع از آن برای دانشمندان و فرهیختگانی که تاریخ گذشته این سرزمین مقدّس را پیگیری و دنبال میکنند خالی از لطف نیست. امید آن که خوانندگان محترم را مفید و مقبول افتد.
ص: 186
ساحه
(1)شیخ محمود که در میان چادرها ترک میشد، و از زبالههایی که در میان کوچههای محلّات جمع میشدند، طوری عفونت حاصل میگردید که اکثر اوقات عابرین، از رایحه کریهه
(2) آنها عاجز و ناچار میماندند و اکثر کسانی که در داخل خیام مقیم بودند به ناخوشیهای صداع مفرط
(3) و به هم خوردگی دل، و انقلاب مزاج مبتلا میگشتند.
در منا از اجساد حیوانات [قربانیهای] مذبوح
(4) که در میان چادرها ترک میشد، عفونتی حاصل میگردید که به وصف نمیآید.
حجاج بیچاره، در آن چنان جای گرم، و در میان تعفّن فوقالطّاقه [فوق العاده] سه روز تمام معذّب بوده، در ظرف این مدّت هیچ وقت از حالت استفراغ و خوف هلاکت، آسوده نبودند. به تصوّر این که در آن جای کدر فرسا،
(5) حجّاجی را که برای اکمال نسک حج،
(6) سه روز متوالیاً
(7)اقامت دارند از مخاطرات مضرّه ملحوظه
(8) مستخلص سازند، در مقابل چادر هر کس چاهی کنده شده، و حجاج را قدغن شد که مزخرفات قربانیهایی را که میکشتند به آن حفرهها القا
(9) کنند، ولی این تدابیر حسنه، در نزد حجاجی که از اجناس مختلفه
(10) بودند، تکلیف مالایطاق
(11) دیده شده، و میگفتند ماها که در این مکان به طور دوام اقامت نخواهیم نمود.
عاقبةالأمر معلوم شد که مرض حُما
(12) (حُمی)، و حالت قی و صداع
(13)، و این قسم امراض، از عدمِ دقّت به نظافت و طهارت حاصل میشود.
بناءً علیه به ملاحظه این که، اسباب راحت و حضور حجّاج ذوی الابتهاج، تدارک کرده شود، به امر و اراده مرحوم سلطان عبدالحمید خان
(14) در سال یکهزار و دویست و شصت و هفت، برای حجاجی که با محمل شریف آمده، و در راه عمره و ساحه شیخ محمود، رکز خیام میکنند، حفرات مخصوص به القای مزخرفات کنده شده و لاشه و مزخرفاتی که جیادتِ
(15) هوا را اخلال کند، ابداً در مواقع مزبوره
(16) ترک نمیشود. با این که فیزماننا هذا، اکثر حجّاج بحراً
(17) آمد و رفت کرده، و قوافل محامل شریف آن قدرها ازدحام ندارد، باز از سال مذکور، برای دفن مزخرفات حجّاجی که از عرفات برگشته و در منا ذبح قرابین
(18) میکنند حفرات
(19) بسیار کنده شده، بحمد اللَّه تعالی اکنون در محلّات شهر شهیر مکّه معظّمه، به قدر ذرّهای عفونت معلوم [استنباط] نشده،
1- صحن خانه: فضای خالی میان خانهها که ساختمانی در آن نباشد.
2- بوی بد و ناپسند.
3- سردرد شدید.
4- سربریده شده.
5- تیرگی آفرین.
6- به پایان بردن اعمال و مناسک حج.
7- پی در پی.
8- خطرهای زیان بار ذکر شده.
9- انداختن و افکندن.
10- نژادهای گوناگون.
11- ن وظُفه که بُش از توان و طاقت است.
12- تب.
13- سردرد.
14- سی و چهارمُن ژادشان عثمانی.
15- خوبی و ژاکی هوا.
16- ذکر شده.
17- از راه درُا.
18- جمع قربانی است و به معنی آن چُزی است که مثل گاو و گوسفند و شتر در راه خدا قربانی میکنند.
19- گودالها.
ص: 187
حجّاج مسلمین وسکنه بلدالأمین، از اینرو فارغ و آسوده گشتهاند مع مافیه، چون این اوقات اکثر اشخاصی که به حج میروند، از جهله ناس
(1) بوده و نمیدانند که هر کس باید به قدر امکان، در مکانهای گشاده و هوادار اقامت کرده، و برای حفظ وجود [صحّت] منازل خود را به نظافت و طهارت دائمه نگاه دارند. بناءً علیه برای تهوین مصرف
(2) هفت و هشت نفر از آنها، در اطاق [هایی] که کرایهاش خیلی کم است و از هیچ منفذی هوا نمیگیرد جمع شده و منزل میکنند و هر روز در روی منقل طبخ کرده، و گذشته از اینها، برای بردن به اوطان خود عطریّات نیز تدارک مینمایند.
مزخرفات اطعمهای را که میخورند، در مقابل اطاقها میریزند و این مزخرفات به واسطه رطوبت پوسیده، تعفّنات شدیده از آنها حاصل میشود و چون غفلت دارند [غافل هستند] که این حالات سبب علل و اسقام
(3) عدیده بوده و هر یک علی طریق المناوبة
(4) ناخوش شده و از شرف زیارت اکثر اماکن مسعوده محروم میمانند؛ زیرا که از یک طرف هر آن سخونت
(5) موسم زیاد شده و از طرف دیگر رایحه اطعمه که در روی منقلها پخته میشود و حرارت آتش، اطاقها را مانند حمام گرم میکنند و آبهای ملمع به روغن
(6) و مزخرفات اطعمه را روی هم ریخته، به واسطه رطوبت در اندک مدّت پوسیده و تعفّنات زیاد میکند و اقسام حما و سایر ناخوشیهای مهلک حاصل آمده، ناخوشی یکی از همنشینان [هم حجرهها] به دیگران نیز سرایت نموده، همه را در آنِ واحد مضطرب و پریشان میکند.
اگر چه نظر به این تعریف همیشه باید در مکّه مکرّمه ناخوشیِ حما موجود بوده، و از این رو اکثر حجّاج مشرف به هلاکت بشوند ولی چون هوای آن موقع مقدّس یابس
(7) و جیّد
(8) و سالم است و مانند مواقع مرطوبی صعودات وخیمه ندارد، لهذا به لطفِهِ تعالی، حمای مهلک بسیار کم دیده میشود. اگر چه کافّه ناخوشیهای قطعه مسعود حجاز از نوع حما بوده ولی این ناخوشیها در زمان قحط مطر
(9) شدّت پیدا میکند بالعکس اگر باران ببارد، ناخوشیهای موجوده را، بالکلّیه زایل میسازد؛ زیرا وقتی که باران کم ببارد مزخرفات و قاذوراتی
(10) را که در اطراف محلّات جمع شده است خیسانده،
(11) و به تأثیر حرارت آفتاب این آلایش پوسیده، و به طرز بُخار بعض مواد مضرّه از آنها به هوا صعود میکند. موادّ سابقةالذکر با این که از
1- بیسوادان و مردم کم اطلاع.
2- کم شدن هزْنه و مخارج سفر.
3- بْمارْها و ناراحتیها.
4- به نوبت.
5- گرمی و حرارت.
6- مخلوط با روغن.
7- خشک.
8- ژاک و نُکو
9- بیبارانی.
10- مردار و ژلُدی.
11- در آب خوابانده و نم زده.
ص: 188
تأثیر آفتاب محو میشود ولی شبها مانند شبنم پایین آمده، متأثرین را مبتلا به علل و امراض میکند و اگر باران زیاد ببارد، سیلی که در راهها حاصل میشود مزخرفات متراکمه را به جاهای دور و دراز میبرد و در هیچ جا اثر عفونت باقی نمیماند.
در اوائل در طرف معلّی
(1) حوضی بسیار بزرگ و ویران و قدیمی به نام «برکه مصر» موجود بود که سزاوار بود آن حوض بزرگ را منبع انواع حما نامند و معتاد بود که مزخرفات بیوت محلّات همجوار و لاشه حیوانات مانند اسب و شتر و گربه و سگ که در اطراف هلاک میشدند، به این حوض انداخته شود چون باران میآمد آبهایی که در حوض مذکور متراکم میشد، موادّ مزبوره را به واسطه حرارت آفتاب پوسانیده و بُخاراتی که از آن صعود میکرد به اطراف منتشر میگردید. صفوت و جیادت
(2) هوای آن طرف را اخلال کرده، و ناخوشی حمای مهلک از این رو حاصل [ظاهر] میشد.
خدای رحمت کناد صاحب تصانیف لاتحصی،
(3) مرحوم مصطفی حامیپاشا، هنگامی که یاور امارت جلیله بود، حوض مزبور و مزبلههایی را که در جوار آن بود به سنگ و خاک پر کرده، اسباب ظهور ناخوشیهایی را که در مکّه مکرّمه محتمل الوقوع بود به قانون حفظالصحّه کاملًا نابود نموده، و اکنون در خاک تابناک کعبةاللَّه به هیچوجه اسبابی نیست که حما و علل سائره را علّت بشود.
نصیحت حجّاج
از آن جا که لازم است که اکل و شرب و خواب و بیداری و حرکات و سکنات
(4) انسان، موافق عادت و طبیعت مملکتی باشد که به آب و هوای آنجا پرورش یافته و بزرگ شده است لهذا شخصی که از مولد و وطن خویش مفارقت کرده و مخصوصاً به جانب حجاز احرام بند اعزام میشود باید اسبابی را تهیّه کند که وجود خود را از مخاطرات مهلکه برهاند و در وطن خود وجود خویش را هر قسم که عادت داده است، در مدّت سیاحت هم، همانطور گذران نماید که تبدّلات و تغیّرات
(5) ظاهره ضروریه، وجود او را نیازرده و به ناخوشیهای وخیم دچار نکند. چون بعضی از اهالی بلاد بارده
(6) این ملاحظات را ندارند، لهذا در نقطه مقدّسه حجاز، به انواع علل و امراض گرفتار شده، بالطّبع از شرف زیارت برخی از اماکن مسعوده محروم میشوند؛ چون مسافرین به نیّت سیاحت قعطهای از وطن خویش درآمدهاند، که ابداً
1- همانجا که قبرستان ابوطالب واقع است.
2- ژاکی و ژاکُزگی.
3- نوُسنده کتابهای بیشمار و ُا سراُنده اشعار فراوان.
4- جمع سکنه و به معنای وضع و حالتی که انسان در آن قرار دارد آمده است.
5- دگرگونُها و تحو»لات.
6- کشورهای سردسُر.
ص: 189
آنجا را ندیدهاند. بناءً علیه، در بحر و برّ
(1) از بیمناسبتی سرما و گرما و شدّت و ضعف و خواب و بیداری، به کلّی بیراحت
(2) و حضور میمانند؛ مخصوصاً در باب اطعمه زحمت زیاد کشیده و در امر مهمّ حفظالصحّه عاجز میمانند. این حالت در وجود انسان تبدّلات عظیمه را باعث [منتج] شده، معده و مزاج را افساد و اخلال میکند؛ زیرا که هر کس موافق طبیعت بلده خود [زندگانی کرده] نشست و برخاست نموده و اکل و شرب مینمود، در این راه حرارتی را خواهد دید که در مملکت خود ندیده و سی منزل علیالتمادی
(3)پنیر و زیتون خواهد خورد.
اگر چه بدیهی است حجّاج هنگام وصول به مکّه مکرّمه و مدینه منوّره، از جیادت و صفوت
(4) هوا استفاده خواهند کرد ولی چون به طبیعت و هوای خطه حجاز اطلاعات سابقه ندارند، تحمیل عبادت فوق العاده و اکل اطعمه و میوههای مختلف میتواند برای حاجیان مخاطرات زیاد تدارک کند. اگر چه به واسطه آثار صحیحه و اخبار متواتره ثابت است که در حرمین اجر عبادات مضاعف میشود ولی چون طاعات ربّ احد، به صحّت وجود مستند است، لهذا زنده داشتن وجود هم اهم و الزم است.
بنابراین حاجیان باید در نزد خود لباس زمستانی هم داشته و موافق هوای هر موقع لباس پوشند و در حفظ صحّت وجود، منتهی [نهایت] درجه دقّت و بذل، مجهود
(5) کنند [مرعی دارند] و در معاودت به عبث
(6) ناخوش و گرفتار نشوند.
حَبهای
(7) ملیّن، ادویه منقبض و چای و سایر چیزها باید همراه داشت. خواه در دریا و خواه در صحرا، صبح و شام صرف چای باید کرد، اگر ممکن باشد شام و نهار شوربا و اطعمه مطبوخه
(8) بخورند و از خوردن میوه و طعام به حالت دلتنگی؛ یعنی از تغییر عادت تناول طعام احتراز نمایند. اگر در طبیعت لینت و یا انقباض حاصل شود، باید بیست و چهار ساعت نگذشته [نگذرانده] از خود دفع کنند.
در حالتی که در کشتی به تأثیر گرما یا سرما، انحراف مزاج طاری شود، از این که انسان ناخوش شده و به آرزوی خود نرسد بهتر و مناسبتر آن است که تنخواه
(9) را اعتنا و اهمّیتی نداده و به موقع کشتی داخل شود؛ زیرا تنخواهی که در امر حفظ صحّتِ وجود صرف شود، چنان که در فوق ذکر شد، داخل تنخواهی است که برای ایفای حج تدارک و ادّخار شود. اگر چه شبههای نیست که حضرت حافظ حقیقی، حفظ و حراست
1- دریا و خشکی.
2- بدون آرامش و راحتی.
3- مرتّب و پیوسته.
4- پاکی و تمیزی هوا.
5- کوشش.
6- بیجهت و بیهوده.
7- قرص.
8- پخته شده.
9- پول و کالای همراه.
ص: 190
خواهد نمود ولی تشبّث [توسّل] به اسباب هم، در هر چیزی شرط اعظم بوده، هنگام دخول به احرام نباید در زیر هوا خوابید و در وصول به جدّه نباید یک دفعه اطعمه غیر مناسب خورد. برای تقویت معده و وجود، باید شوربایی خورد که از آبگوشت پخته شده باشد، و میوههایی را که در مملکت خودِ شخص، پیدا نمیشود، نباید میل نمود.
از زیاد خوردن نان روغنی و خرما، در هر حال احتراز باید کرد. اگر در معده و وجود،
(1) علامات ناخوشی ظاهر شود، بلاتأخیر باید به اطبّایی که وقوف کامله به آب و هوای آنجا دارند مراجعت کرد و هر چه امر نماید بدون کم و زیاد عمل نمود [کرد].
هنگامی که از جدّه عزیمت به مکّه میشود باید به خوردن شوربا و پلو و لیمونات
(2) مداومت کرد و از خوردن زیتون و پنیر مجانبت
(3) نمود وهنگام سوار شدن به شتر و یا پایین آمدن از او، محض این که عضوی از اعضا رنجیده نشود، باید عاقلانه حرکت کرد.
در وصول به مکّه مکرّمه بعد از اکمال سعی و طواف از احرام خارج میشوند، از طرف آقایان سقّاها و دلیلها مهمانی داده میشود، این ضیافت در منتهای تکلّف بوده، عموم اطعمه چرب و شیرین و نفیس میشوند و اینها برای حاجیان مضرّت دارد. از نان روغنی و شیرینیو اطعمه که ادویه و روغن زیاد دارد باید احتراز کرد. باید بسیار کم خورد و اگر فسادی در معده روی دهد بدون فرصت به واسطه سدلج دفع [تصحیح] فساد معده باید کرد.
چون برای کسانی که فربه هستند انقباض مضرّ است. باید به این نکات هم عطف نظر دقّت، و معده را از خوراکهای مفسد نگاه داشت. فساد معده از خوردن خوراکهای مختلف متولّد و شدّت حرارت هوا هم انسان را به خوردن آب زیاد وامیدارد به این لحاظ از خوردن خوراکهای نامناسب [بیمناسبت] و لزوم و آشامیدن آب زیاد احتراز باید نمود و گاهگاهی چایی باید صرف کرد و طبیعت را حالت انقباض نیاموخت.
خواه شام و خواه نهار را باید بسیار کم خورد. در گرما و مخصوصاً در تابش آفتاب نباید خوابید و هر طعامی که نافع معده باشد او را بایست صرف کرد. از چیزهایی که باید دقت کرد؛ یکی هم استیجار اطاقها است.
اطاقی که برای اقامت انتخاب میشود باید در محلّ هوادار و یا در مرتبه بالا و یا وسط ابنیه واقع شده، در یک اطاق زیاده از سه
1- بدن و جسم آدمی.
2- شربتهایی که با شکر و قند و آبلیمو تهیّه شده باشد.
3- اجتناب و پرهیز.
ص: 191
نفر نباید بیتوته کند و در داشتن عرق، از خوردن آب اجتناب باید نمود و شبها در بامها نخوابیده، باید استحمام کرد؛ زیرا وجود کسانی که در قطعه حجاز میباشند زیاد عرق میکنند و از این عرق در سطح جلد چرک حاصل میشود که مسامات جلدیّه
(1) را بسته و نمیگذارد عرق به خارج خروج و ترشّح کند، لاجرم در روی جلد مانند دانههای ارزن یک نوع دانههای قرمز پیدا میشود. برای این که این دانهها دُمَل (2) نشود لااقل باید هر هفته دو و سه دفعه استحمام کرد و زود زود البسه خویش را عوض نمود.در وادی عرفات و مزدلفه و منا باید در زیر چادر نشست. میوه و اطعمه مضرّه تناول ننمود و در تابش آفتاب حرکت نکرد که اینها نیز صحّت وجود را معاونت و همراهی میکند، اگر چه هنگام اقامت در منا ضرری ندارد که شخص کباب بیچربی تنها و پلویی تناول کند که به [با] آبگوشت پخته شده باشد ولی چون قاوورمه (3) و سایر خوراکهای لحمی مضرّ است. لهذا گوشتهایی را که در این موقع مقدّس صرف میشود، باید از عرفات و یا مکّه معظّمه آورد؛ زیرا چون در صحرای منا، سنای مکّی (4) زیاد است. گوشت حیواناتی که در این صحرا میچرند اسهال میآورد.چون در بین حرمین باید به طور دوام راه رفت، قبل از حرکت از مکّه مکرّمه و یا مدینه منوّره، باید مقدار کافی قاوورمه و برنج تدارک نمود که در میان راه شوربا و برنج و پلو و لیمونات تناول کرد.پینوشتها:
1- سوراخهای زیر پوست بدن که عرق از آنها خارج میگردد.
2- غدّههای چرکی که زیر پوست بدن ظاهر گردد.
3- خورشت همراه با گوشت و یا گوشتی حیوانی که بر اثر حرارت آفتاب خشک شده باشد.
4- به فتح سین، گیاهی است دارای برگهای باریک شبیه به برگ حنا، گلهایش کبود رنگ، دانههای آن ریز و در غلافی شبیه غلافباقلا جادارد. بیشتر در حجاز میروید و بهترین آن سنای مکّی است. برگ آن در طبّ مانند مسهل، استعمال میشود. در معالجه امراض ضیقالنفس و قولنج و عرقالنساء نیز به کار میرود.