ص: 79
پیش از آن کاید فرود «ایّاک نعبد، نستعین» از درون کعبه وجه مستعان آمد پدید
«شمس اصطهباناتی» نیز در مسمّطی که با «امشب که چهر آسمان دارد صفای دیگری ...» آغاز میشود، در ترسیم شب میلاد علی علیه السلام در یک بند چنین میگوید:
چون صبح فردا آفتاب از کوه بطحا سر زند روح القدس بهر خبر، اللَّه اکبر برزند
اوّل حصار کعبه را پیراهن دیگر زند و آنگه درون خانه را آیین زیباتر زند
لوحی به شکل «یا علی» بر بام و بر سر در زند نقشی برای جای پا بر دوش پیغمبر زند
بر مشرکان چشمک زند، لبخند بر خیبر زند یعنی رسید آن کو کزو نسل عدو گردد تلف
و در ادامه، به زمینهسازی خدا برای میهمان نوازی از «مولود کعبه»، دربندی دیگر چنین میسراید:
این خانه را باید خدا یک روز معماری کند آدم بنایش برنهد، نوحش پرستاری کند
و آنگه خلیلش با پسر تا سقف حجّاری کند آن یک در و بامش نهد و آن نقش و گچکاری کند
هر یک ز آباء رسول، پس خانه سالاری کند کامروز اندر خانهاش یک میهمانداری کند
وز این گرامی میهمان امری عجب جاری کند پس نقشههای ما سَلَف، بُد بهر این زیبا خَلَف
و در بندی دیگر به پیامدهای فرخنده این میلاد میپردازد:
تا خانهزاد کبریا بنهاد اندر خانه پا هم بیت و هم رکن و مقام، هم مروه هم کوه صفا
هم دامن بنت اسد، هم چاه زمزم هم منا شد قبله اهل زمین، شد برتر از هفتم سما
معنای تکبیر آشکار، شد از حریم کبریا هم خانهزاد است این پسر، هم خانه هم خانه خدا
کامروز والا مقدمش شد فخر این عالی سرا زین خانهزاد آمد قلم در وصف و در تحریر، جف
«دکتر قاسم رسا» نیز با این نگاه به مسأله نگریسته است:
در حریم کعبه نور آفتاب افتاده است یا فروغی از جمال بوتراب افتاده است؟
خانه زاد حقّ که در اثبات حقّانیتش مدّعا واللَّه اعلم بالصّواب افتاده است
به ماجرای میلاد در کعبه، گاهی به عنوان یک وصف و منقبت در اشعار اشاره شده است، گاهی هم آن حادثه به صورت یک تصویر فنّی و روایت، بازگو شده است. از جمله کسانی که گزارشگر این فضیلتاند، «محمّد رضا رحمانی تهرانی» است، که چنین سروده است:
مقابل حرم کعبه ایستاد، زنی به تن ز شرم و حیا و وقار، پیرهنی
گشود است دعا سوی آسمان و گریست شکفت غنچه هفت لب، به زیر لب سخنی
که یا رب از کرم آسان نمای مشکل من که بار دارم و آزرده جان و خسته تنی
ندا به فاطمه بنت اسد رسید ز حق قدم به خانه من نه، میهمانِ منی
در آن مکان مقدس قدم نهاد و بزاد گرفت دست خدا را به دست، شیر زنی
خدا نهاد «علی» نام خانهزادش را که روح نامتناهی دمید بر بدنی
پیمبر آمد و زد بوسه بر لب و دهنش که آفرین خدا بر چنین لب و دهنی
«ملک الشعرای بهار» نیز قصیدهای دارد که برخی ابیاتش چنین است:
زهی به کعبه شرافت فزای رکن و حطیم زهی مقام تو فخر مقام ابراهیم
زهی حریم تو چون کعبه، لازم الإکرام زهی وجود تو چون قبله، واجب التعظیم
میان لجّه شرع محمّدی، کعبه است همان صدف که در او زاد چون تو دُرّ یتیم
در سرودههای فراوانی توجّه به کعبه در عبادت و نماز، با توجّه به مولای متّقیان قرینهسازی شده است.
«محمّد علی فتی تبریزی» در ولادت حضرت میسراید:
امروز کعبه را شرف و مرتبت فزود کانجا بزرگ آیت دادار، رخ نمود
زین پیشتر نداشت چنین حرمتی حرم شد مولد علی و از آن حرمتش فزود
مهر علی است هادی حق دوستان پاک بر کعبه میبرند اگر روز و شب سجود
پیوند کعبه هم با تولّد علی علیه السلام است، هم با شهادتش. جامه سیاه کعبه را هم پوشیدن لباس عزا در سوگ این خانهزاد حرم تصویر کردهاند؛ از جمله «حسان» میگوید:
کعبه ز کف داده چو مولود خویش گشته سیه پوش عزای علی
شیوه روایی از ماجرای میلاد، در شعر «نعمت آزرم» نیز این چنین آمده است:
گرد حریم قدس، چنان روزهای پیش جمعی بدند یکسره در گفت و در شنید
آنجا زنی که جان جهانی نهفته داشت از التهاب شوق نیارست آرمید
زیرا که روی دامن آن گلبن عفاف میخواست تازه غنچه توحید بشکفید
برد التجا به کعبه، کهای آستان پاک یارم چگونه از نظر مردمان رهید؟
دیوار کعبه کرد دهان با خروش باز کاین خانه جای توست که آری گهر پدید
پا هشت در درون سرایی که غیر او دست کسی به ساحت پاکش نمیرسید
شد در درون کعبه و دیوار شد به هم چونان که بُد نخست به ستواریِ حدید
وا شد ز طاق عرش کلاف سفید نور تابید روی کعبه چنان هالهای سپید
تا آنجا که میگوید:
بالید کعبه از شرف و بانگ تهنیت از ساکنان عرش به گوش جهان رسید
دیوار کعبه بدرقه را، کرد سینه باز چونان صدف که گوهر خود را کند پدید
مادر برون شد از حرم و کودکش به بر وز این شکفت حادثه، حیرت لبان گزید
این شیوه، در شعر بلند «شمس اصطهباناتی»- که قسمتی از آن پیشتر آمد- نیز دیده میشود که حالتی تصویری از آن واقعه شگفت دارد و همانگونه که در آغاز سخن یاد شد، مقام مادر علی علیه السلام را برتر از مادر عیسی میشمارد و میگوید:
آمد ندای ادخلی او را ز حیّ ذوالکرم یعنی تو غیر از مریمی، باز آ و چون مریم مرم
از شاعران معاصر، مرحوم «محمّدعلی مردانی» از جمله دلدادگان امیرالمؤمنین علیه السلام است که در مجموعه شعرش به نام «علی مظهر عدل و فاطمه مظهر تقوا» در ابیات فراوان به این منقبت علوی اشاره دارد، که برخی از آنها را میآوریم:
در شعر سالار جوانمردان که ترسیمی زیبا از شب میلاد است، از جمله میگوید:
نهاد بنت اسد پا به کعبه مقصود که تا نهد اسداللَّه پا به ملک وجود
علی ولیّ خداوندگار، ربّ ودود ز امر صانع کلّ کردگار غیب و شهود
عیان به کعبه شد آن پای تا به سر اعجاز
سه روز بنت اسد بود میهمان اله به خانهزاد خدا جز خدا نَبُد همراه
که از ولادت سرّ خدا شود آگاه به قاف قدر رفیعش نبرد غیری راه
که بود لطف کریمش مغیث و محرم راز
پس از سه روز عیان گشت نشئه دگری ز برج کعبه درخشید مهری و قمری
خدا به شیر زن مکّه داد شیر نری تبارکاللَّه از این مادر و چنین پسری
که در جلالت و قدرند از بشر ممتاز
در جای دیگر چنین آورده است:
دیوار کعبه کرد دهن باز و با جلال بنهاد پا به خانه حق مام اطهرش
ص: 83
شیر خدا به بیت خدا دیده باز کرد بر روی مام نیک فر شیر پرورش
بنت اسد ز دیده فروریخت اشک شوق زین موهبت که دولت گل شد مسخّرش
وجه خدا به جلوه دل از عاشقان ربود در آستان کعبه به دامان مادرش
خورشید عشق از افق کعبه پرکشید شد غرق نور، مکّه ز روی منورش
مولود کعبه دیده حق بین گشود و دید محمود را چو آینه در پیش منظرش
مولود کعبه مظهر عشق است و عدل و داد خیزد عبیر عدل ز محراب و منبرش
همچنان که در این شعر نیز- مثل برخی اشعار دیگر- ملاحظه میشود، گشوده شدن راهی به درون کعبه، میلاد حضرت امیر در بیتاللَّه، افتخار و فضیلتی هم برای فرزند محسوب میشود و هم امتیازی برای مادر به شمار میآید. وی در جای دیگر به همین حقیقت ناب چنین اشاره دارد:
تا بسپرد به خانه خدا خانه بر خانهزاد خود نظری دارد
حق میزبان و مظهر حق میهمان در کعبه نور حق مقری دارد
فخر زمانه مادرِ وجهاللَّه فرزانه طفل ناموری دارد
مانده سه روز در دل بیتاللَّه دعوت ز حیّ دادگری دارد
شمسی ز برج کعبه نمایان شد خورشید را به کف، قمری دارد
فریاد میزند که علی دارم به به چه میر حیّه دری دارد
با این شاعر، در قصیده دیگری هم همراه میشویم:
دیوار کعبه کرده دهن باز و عالمی در انتظار حادثهای غیر باور است
امروز کعبه فخر به هفت آسمان کند امروز قدر زمزم، افزون ز کوثر است
بر گِرد کعبه گشته به پا شور و هلهله در بستهاست ودیده خلقی برآن در است
بنت اسد ز کعبه خرامد برون چو شیر شیر افکنی به دامن آن شیر پرور است
نوزاد کعبه صاحب اورنگِ «انّما» ست بر آسمان عدل و شرف مهر انور است
دست علی گلی به سر کعبه زد کز او بابش ز هشت باب جنان جانفزاتر است
نوزاد کعبه در شب معراج با رسول همراز و همکلام و همآواز و هم براست
«ژولیده نیشابوری» از شاعران صاحبدلی است که در مدح اهل بیت، سرودههای زیبایی دارد. در یکی از سرودههایش به این فضیلت اینگونه اشاره میکند:
از امر حق به خانه حق شد ولادتت تا حق شود ز جلوه تو جلوهگر، علی!
از یمن مقدم تو حرم گشت محترم ای داده از تو نخل ولایت ثمر، علی
تا آنکه یادبود تو ماند به یادگار بهر توگشت معجز شقّ القمر، علی
شرط قبول حجّ و طواف حرم تویی سعی و صفا و رکن و منا و حجر، علی
آری ... حرمت حرم، از مولود حرم است. این مضمون در شعری از «مظاهر اصفهانی» چنین آمده است:
علی امشب حرم را محترم میدارد از مقدم که جبریل امین گِرد حرم پر میزند امشب
در شعر «عماد تهرانی» است:
حرم کعبه تو را مولد از آن شد، یعنی ای مهین بنده، تویی صاحب این خانه ما
و «حاج اسماعیل شیرازی» میسراید:
در مرحله علی نه چون است و نه چند در خانه حق زاده به جانش سوگند
بیفرزندی که خانه زادی دارد شک نیست که با شدش به جای فرزند
خانه زادی مولا نسبت به کعبه و خدای کعبه به تعابیر گوناگون بیان شده است. از جمله در این رباعی:
روزی که علی به کعبه آمد به وجود از بهر علی خدا درِ کعبه گشود
در بست بداد خانه خود به علی حقّا که علی است خانه زاد معبود
برداشتهای لطیف و نکتهسنجیهای ظریف نسبت به این واقعه شگفت، شاهد مجذوب شدن دلها به صاحب ولایت و مولود کعبه است. در غیر شعر نیز اینگونه لطافتهای ادبی دیده میشود؛ مثلًا «محمود عقاد» نویسنده برجسته مصری مینویسد:
ص: 85
حضرت علی علیه السلام در درون کعبه زاده شد و خدای متعال عنایتی کرد که وی بر بتهای کعبه سجود نکرد، گویا میلاد او در کعبه پیامآور دوران جدیدی برای کعبه و عبادت در آن است. «1» علامه امینی از تفسیر «آلوسی» سخنی را اینگونه نقل میکند:
این افتخار که نصیب علی علیه السلام شد و در کعبه به دنیا آمد، حضرت دوست داشت که به نحوی این مکرمت و موهبت را جبران کند. تلافی کردنش آن بود که بتهای خانه کعبه را به پایین افکند و در برخی روایات نیز آمده است که کعبه، از اینکه در اطرافش بتها مورد پرستش قرار میگرفتند به خدای متعال شکایت کرد که: پروردگارا! تا کی این بتها پیرامون من پرستیده خواهد شد؟ خداوند نیز وعده داد که کعبه را از این آلودگی پاک خواهد ساخت. «2» باری ... تولّد حضرت علی در این مکان، تجلّی دیگری از نور خدا در عرصه هستی است. «دکتر قاسمرسا» در شعر دیگری میگوید:
کعبه امروز تماشاگر اهل نظر است کز سراپرده حق نور خدا جلوهگر است
آمد از کعبه برون قبله نمایی که در اوست آنچه منظور دل مردم صاحب نظر است
حجت الهی و وصیّ رسول، برای نشان دادن «جهت» و سمت و سوی توجّه به حقّ است. این همان خصلت «قبلهنمایی» است که در شعر فوق، به آن اشاره شده است.
امامان حق را خدای متعال برای همین «جهتیابی» و گم نکردن راه و هدف، تعیین کرده است. وقتی «صائب تبریزی» میگوید:
غفلت نگر که پشت به محراب کردهایم در کشوری که قبله نما موج میزند
میتوان گفت: در سرزمینی که نور ولایت علوی تابیده است، نباید کسانی در یافتن راه و جهت، دچار سردرگمی و حیرت و انحراف شوند. شاعری دیگر اینگونه سروده است:
خانه و زادگاه تو، بیت خداست یا علی چهره دلگشای تو قبله نماست یا علی
زمزمه ولادتت، سوره مؤمنون بود روز نخست بر لبت ذکر خداست یا علی
این سخن اشاره به روایتی است که: وقتی حضرت علی علیه السلام در کعبه متولّد شد، همان دم بر زمین سجود آورد، در حالی که میگفت: «أشهد أن لا إله الّااللَّه، وأشهَدُ أنّ محمّداً رسولاللَّه ...» و پس از سه روز که از کعبه بیرون آمد، در برخورد با پدرش ابوطالب بر او سلام داد، آنگاه آیات نخست سوره مؤمنون (قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون) را تلاوت کرد.
(1)«حسان»، شاعر معاصر در یکی از سرودههایش اینگونه به وصف این منقبت درخشان پرداخته است:بیا به خانه خدا، به کوی و بام و در نگر تمام نور عشق را، بیا به یک نظر نگرنشاط عاشقان ببین، گره گشای از جبین علی امیر مؤمنین به کعبه مستقر نگرچو کعبه دید مادرش، به احترام حیدرش شکافت در برابرش، شکوه و عزّ و فر، نگربه کعبه زادگاه او، خداست تکیه گاه او به اوّلین نگاه او، به بهترین بشر نگردر پایان این بررسی گذرا، کلام «شیخ مفید» را زینت بخش این نوشته میسازیم که در ارشاد نوشته است:«نه پیش از علی علیه السلام و نه پس از وی، هیچ مولودی در خانه خدا به دنیا نیامده است، مگر او. این از روی بزرگداشت خداوند نسبت به مقام و موقعیّت اوست.» (2) پینوشتها:
1- مناقب، ابن شهر آشوب، ج 2، ص 173
2- الغدیر، ج 6، ص 24