روایات زیادی هدف نهایی از انجام مراسم حج ملاقات با امام زمان و عرضه نصرت بر او شمرده شده است و حج بدون ولایت به حج جاهلی
و چرخش بر گرد سنگ هایی که «لا تَضُرُّ وَ لا تَنْفَعُ» تشبیه شده است. ذیل آیه شریفه وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ للَّهِ لقای امام از مصادیق باطنی اتمام حج بیان شده که حجگزار پس از انجام مناسک به زیارت امام علیه السلام مشرف شود؛ و چون حضرات معصوم علیهم السلام حیات و مرگشان یکسان است: «یَمُوتُ مَنْ مَاتَ مِنَّا وَ لَیْسَ بِمَیِّتٍ»
تفاوتی نیست که در زمان حیات، وجود شریفشان را از نزدیک زائر باشیم و مراتب ولایت و نصرت خویش را بر آنان عرضه داریم یا در کنار قبور مطهرشان با سلام و درود فرستادن بر روح و جسم شریفشان مراتب مودت و وفاداری بر پیمان ولایت آنان را اذعان کنیم.
امام محمدباقر علیه السلام میفرماید: به مردم گفته شده گرد این سنگ ها! طواف کنند تا پس از انجام مناسک، نزد ما بیایند و میزان ولایت خویش را به ما اعلام کنند و یاری خود را بر ما اظهار دارند؛ «إِنَّمَا أُمِرَ النَّاسُ أَنْ یَأْتُوا هَذِهِ الْأَحْجَارَ فَیَطُوفُوا بِهَا ثُمَّ یَأْتُونَا فَیُخْبِرُونَا بِوَلایَتِهِمْ وَ یَعْرِضُوا عَلَیْنَا نَصْرَهُمْ».
یحیی بن یسار میگوید: پس از اتمام مراسم حج، افتخار تشرف به محضر مبارک امام صادق را پیدا کردیم، آن حضرت فرمود: شما حجگزارانِ خانه خدا هستید و زائران قبر پیامبر او و شیعه آل محمد. بر شما این فضیلت گوارا باد؛ «حَاجُّ بَیْتِ اللَّهِ وَ زُوَّارُ قَبْرِ نَبِیِّهِ صلی الله علیه و آله وَ شِیعَةُ آلِ مُحَمَّدٍ هَنِیئاً لَکُمْ».
مناسک حج و حضور در مواقف و میقات های آن، هریک نمونهای است از حشر و نشر در قیامت که به برخی از این نمونهها اشاره میکنیم:
1- آماده شدن برای سفر حج به پرداخت بدهیهای شرعی و قانونی و رد مظالم عباد و کسب رضایت کسانی که با او معاشرت داشتند، وصیتکردن و خداحافظی یادآور حالت احتضار و سفر به سوی آخرت است.
2- حضور در سرزمینی که پیشتر با آن آشنایی نداشت و دوری از زن و فرزند و خانه و کاشانه و قطع توجه از دیگران تداعیگر یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ
ص: 12
وَالسَّمَاوَاتُ؛ یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ* وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ ...؛ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمْ الْأَسْبَابُ است.
3- حرکت اعضای هر کاروان به دنبال مدیر، راهنما و مسؤول هدایت کاروان، هنگام انجام اعمال یا ورود در خاک عربستان و در دست داشتن روادید که به منزله نامه عمل و جواز عبور است:
خاطره بیان شده دراین آیه در باب قیامت را مجسم میکندکه: یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُوْلَئِکَ یَقْرَءُونَ کِتَابَهُمْ وَلَایُظْلَمُونَ فَتِیلًا.
4- عاری بودن از مظاهر و مفاخر دنیوی، چون لباس و حشمت و کبکبه و پوشیدن دو جامه ساده شبیه کفن، با توجه به این نکته که برای حجگزار مستحب است در همان جامه کفن شود، چنان که پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله نیز در دو جامه احرامش کفن شد،
(1) جلوهای از جلوات قیامت را به تماشا میگذارد.
5- افاضه و کوچ از عرفات به طرف مشعر و پس از درک وقوف مشعر، کوچیدن هنگام طلوع آفتاب به سوی منا مظهری است از یَخْرُجُونَ مِنْ الْأَجْدَاثِ کَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُنتَشِرٌ.
6- تذلل و فروتنی گردن فرازان هنگام انجام مناسک در پیشگاه حی قیوم، چنان که امام صادق علیه السلام در مقام بیان سرّی از اسرار سعی میفرماید:
«جُعِلَ السَّعْیُ بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ مَذَلَّةً لِلْجَبَّارِینَ»،
یادآور تذلل و خضوع همه چهرهها در قیامت است: وَعَنَتْ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ.
7- اعتراف و اقرار حجگزار بر گناهان خویش، اعتراف بر گناه در قیامت را تداعی میکند که بعضی در پیشگاه خداوند میگویند: قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَأَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَی خُرُوجٍ مِنْ سَبِیلٍ. امام صادق علیه السلام پشت خود را برهنه در برابر آفتاب گرفت و فرمود:
«لَبَّیکَ فی الْمُذْنِبِین لَبَّیک»
و چون به ملتزم رسید به همراهیانش فرمود:
«أَمِیطُوا عَنِّی حَتَّی أُقِرَّ لِرَبِّی بِذُنُوبِی فِی هَذَا الْمَکَانِ»؛ «از من دور شوید تا در این مکان به گناهان خویش نزد پروردگارم اعتراف کنم که جای آمرزش است.»
(2)8- احساس امنیتی که حجگزار از تجاوز و جدال و آزار دیگران دارد، سخن خدای متعال را در باب قیامت تداعی میکند که فرمود: لَاظُلْمَ الْیَوْمَ.
این نمونهها و موارد دیگر نمایانگر جامعیت حج و تمثیلی از قیامت است که اثری سازنده و مفید در حجگزار دارد.
1- وسائل الشیعه، ج 9، ص 37، باب 27، ح 2
2- وسائل الشیعه، ج 9، ص 424، باب 26، ح 5
ص: 13
شرافت زمانی و مکانی حج
حج از معدود عباداتی است که از نظر زمان و مکان، در موقعیتی استثنایی قرار دارد که این مختصر را گنجایش بیان جزئیات آن نیست. تنها به برخی از آن اشاره میشود:
1- از نظر زمانی برای هریک از ماه های حج شرافتهای خاصی ذکر شده؛ مثلًا در روایات آمده است که کعبه در 25 ذی قعده نصب شد و زمین از آن بسط یافت. آدم در آن روز هبوط کرد و ابراهیم خلیل و حضرت عیسی به دنیا آمدند و رحمت در آن روز نشر یافت.
(1) از حضرت امیر علیه السلام نقل شده: اولین رحمتی که از آسمان نازل شد، در بیست و پنجم ذی قعده بود.
(2)2- بخش اعظم مناسک حج در دهه اول ذی حجه انجام میشود که جزو ایام معلومات است و بیان شده در آیات وَیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَعْلُومَاتٍ و وَالْفَجْرِ* وَلَیَالٍ عَشْرٍ. موسای کلیم علیه السلام قرار چهل شبی که با خدا داشت از اول ذی قعده شروع و با دهه اول ذی حجه خاتمه یافت و محصول این چلهنشینی دریافت تورات بود.
(3)از رسول گرامی صلی الله علیه و آله نقل شده که ثواب عمل صالح در هیچ ایامی به ثواب آن در دهه اول ذی حجه نمیرسد، حتی جهاد در راه خدا جز آن که مجاهد، مال و جانش را در راه خدا بدهد و به فیض شهادت برسد.
3- شرافت
(4) مکانی حج نیز قابل شمارش نیست؛ امکنهای که در قداست و ارزش نظیر ندارد؛ برخی از آن، از آیات بیّنات الهی و برخی دیگر از شعائر الهی محسوب شده است: فِیهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ؛ إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ.
آنچه بیان شد دورنمای کوچکی بود از عبادتی بزرگ و جامع که ابعاد و شؤون مختلف عبادی، سیاسی، ولایی، اخلاقی، عرفانی، اجتماعی و ... را دارد و اسرار نهفتهای که عقل را بدان راهی نیست و کسی جز خدای سبحان از آن آگاهی ندارد.
بدیهی است حج، آنگاه عظمت شأن و رفعت خاص و اثر ویژه خود را دارد که به همه ابعاد، به ویژه به بُعد ولایی و سیاسی آن توجه شود وگرنه حج از مصادیق «هَکَذَا کَانُوا یَطُوفُونَ فِی الْجَاهِلِیَّةِ»
(5) خواهد شد و حجگزاران از مظاهر «مَا أَکْثَرَ الضَّجِیجَ وَ أَقَلَّ الْحَجِیجَ».
(6)
1- المراقبات، ص 306؛ اقبال الأعمال، ص 616
2- همان.
3- بنیان مرصوص امام خمینی، ص 263
4- اقبال الأعمال، ص 624
5- بحارالأنوار، ج 24، ص 314، ح 9
6- همان، ج 27، ص 29
ص: 14
این مهم را وارث ابراهیم خلیل؛ یعنی امام رحیل به مسلمانان توجه داد و برائت را از شؤون مهم حج شمرد و حج ابراهیمی را حیاتی دوباره بخشید «طاب اللَّهُ ثَراه بوابل رحمته والسّلام علیه یوم ولد و یوم مات و یوم یبعث حیّاً».