در تمدّن فینیقی و برخی از تمدّنهای دیگر روزگار میگذراندهاند اما شناخت همه آنها که بنا به روایات وارده از پیامبر و ائمه علیهم السلام عددشان به 124 هزار میرسد، میسر نیست.
همینقدر میتوانیم بگوییم که آنچه از شعائر دینی صحیح در تمدّنها بر جای مانده، بیتردید به وسیله انبیا پایهگذاری شده است. پیامبران در همه تمدنهای پیشین پیشوای حقیقی ملتهای خود، بلکه همه مردم بودهاند و در هدایت آنان از آسمان الهام میگرفتهاند.
و از آنجا که حج نیز یک فریضه بزرگ دینی است، پیامبران طلایه دار آن بوده و در اقامه شعائر حج، مردم را رهبری میکردهاند.
روایات بسیاری از پیامبران و اهلبیت علیهم السلام آمده است که همه انبیا و مرسلین، حج خانه خدا کردهاند و هیچ پیامبری از این فریضه ربّانی رخ بر نتافته است.
1- بنا به روایت حلبی، از امام صادق علیه السلام میپرسند: آیا قبل از بعثت حضرت محمد صلی الله علیه و آله حجّ خانه کعبه وجود داشته است؟ امام در پاسخ میفرمایند:
«آری، و دلیل آن گفتار شعیب است که در قرآن آمده که در برابر ازدواج دخترش به حضرت موسی، گفت:
... عَلَی أَنْ تَأْجُرَنِی ثَمَانِیَةَ حِجَجٍ ....
مهریهاش این است که هشت حج اجیر من باشی و نگفت هشت سال.
همچنین، آدم و نوح حج گزاردند و سلیمان با همراهی جن و انس و پرندگان و بادها حج به جای آوردند و موسی بر شتر سرخ موی آهنگ حج کرد در حالی که میگفت: «لبیک، لبیک» و همانگونه که قرآن کریم بیان میکند: «نخستین خانهای که برای مردم نهاده شد، خانهای است که در مکه است و هدایتگر جهانیان میباشد»؛ إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکاً وَهُدیً لِلْعَالَمِینَ.
و نیز خاطرنشان میسازد: «و آنگاه که ابراهیم و اسماعیل دیوارهای خانه را بالا میبردند» و نیز خطاب به ابراهیم و اسماعیل میفرماید: «خانه مرا برای طواف کنندگان و مجاوران و رکوع و سجود کنندگان، پاک و پاکیزه کنید و همانا خداوند حجرالأسود را برای آدم فرستاد و خانه از همان زمان وجود داشت».
ص: 95
2- از امام رضا علیه السلام است که اگر کسی بپرسد: چرا موسم حج ماه ذی حجه مقرر گردیده است؟ در پاسخ گفته شود:
«برای اینکه خداوند دوست داشت که با این مناسک در ایّام تشریق پرستیده شود و نخستین کسان که حج خانه نمودند، فرشتگان بودند که در همین ایام طواف کردند و این سنت همیشگی شد تا روز قیامت و اما پیامبران: آدم، نوح، ابراهیم، عیسی، موسی و محمد صلی الله علیه و آله و سایر انبیا در همین وقت حج بهجا آوردند و این سنت شد برای فرزندانشان تا روز قیامت».
(1) و در کتاب «اخبار مکه» ازرقی آمده است: «میان رکن و مقام تا حوالی زمزم قبر نود و نه تن از پیامبران است که به قصد حج بدین جا آمدند و پس از وفات به خاک سپرده شدند».
(2) حج در جاهلیت
مردم عصر جاهلیت در جزیرةالعرب و نواحی آن را عادت بود که خانه کعبه و منا و عرفات را تقدیس و احترام کنند. آنها طواف میکردند، تلبیه میگفتند و شتر قربانی مینمودند و رمی جمره میکردند، در حالی که جامه احرام در بر داشتند. حج آنها از روز نهم ذیحجه آغاز میشد و چون حاجیان به عرفات میرسیدند، جامه مخصوصی که برای حج همراه داشتند به تن میکردند.
جاحظ در این باره مینویسد:
«سیمای اهل حرم آنگاه که در غیر ماههای حرام از حرم خارج میشدند، این بود که قلاده به گردن افکنند و چیزی به آن بیاویزند و هرگاه یکی از آنان آهنگ حج میکرد لباس حاجیان در بر مینمود.»
(3) محور حج جاهلیت، حج ابراهیمی بود. اعراب جز آداب حج چیز دیگری را از شریعت ابراهیم حفظ نکردند. هر چند چیزی از آن کم کردند یا چیزی بر آن افزودند. آنها بتها را در خانه کعبه جای دادند که عددشان به بیش از سیصد میرسید و از جمله آنها هبل و لات و عزّی و مَنات بود.
کلبی مینویسد:
«آنها کعبه و مکه را تعظیم مینمودند و حج و عمره به جای میآوردند و این میراثی بود که از ابراهیم و اسماعیل برای آنان مانده بود.»
(4) و نیز مینویسد:
«اعراب جاهلیت بنا بر آنچه از عهد ابراهیم و اسماعیل برایشان به جای مانده بود خانه را تعظیم و طواف میکردند. حج و عمره و وقوف به عرفه و مشعر و هدیه کردن شتر قربانی و محرم شدن برای حج
1- بحار الأنوار، ج 99، ص 45
2- اخبار مکه، ج 1، ص 68
3- البیان والتبیین، ج 3، ص 69
4- کلبی، الأصنام، ص 6
ص: 96
و عمره، از جمله آداب آنها بود که با برخی آداب خودساخته آمیخته شده بود.»
(1) قرآن کریم از حج اعراب جاهلی و اعمال آنها در جوار خانه کعبه سخن گفته و اعمال شرکآمیز و زشت آنان که با تفاخر و تجارت و هرج و مرج همراه بود، خاطر نشان میسازد: وَمَا کَانَ صَلَاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلَّا مُکَاءً وَتَصْدِیَةً؛
(2) «نیایش آنها در جوار کعبه جز سوت و کف زدن نبود ...»
هر یک از قبایل عرب جاهلیت بت مخصوص به خود داشتند که به دنبال آن هلهله میکردند تا به مکه میرسیدند و چون حج به جا میآوردند، با صدای بلند هوسه میکشیدند و نزد آن بت میایستادند و نماز میخواندند و چون تلبیه را تکرار میکردند، کف میزدند و سوت میکشیدند و تلبیه آنها این بود:
«لَبَّیْکَ اللَّهُمَّ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ لا شَرِیکَ لَکَ إِلَّا شَرِیکٌ هُوَ لَکَ، تَمْلِکُهُ وَ مَا مَلَکَ».
(3)و از جمله شعائر برخی از آنها در هنگام طواف این بود که برهنه و بدون لباس طواف کنند.
شایان ذکر است که حج خانه کعبه در عصر جاهلیت، منحصر به اعراب نبود. تاریخ میگوید که ایرانیان و دیگر ملتها به قصد حج کعبه میآمدند و آن را بزرگ میداشتند و طلا و نقره و قربانی و نذورات به آن هدیه میکردند.
در مروج الذهب مسعودی آمده است: «ایرانیان پیشین آهنگ حج خانه خدا میکردند و آن را طواف و تعظیم مینمودند.» آخرین کسی که از ایرانیان حج نمود ساسان پسر بابک نیای اردشیر پسر بابک، که نخستین پادشاه و پدر سلسله ساسانیان بوده است. ساسان کسی بود که به زیارت کعبه آمد و آن را طواف نمود و در کنار چاه زمزم، زمزمه مناجات سر داد.
(4) برخی سرایندگان ایرانی پس از ظهور اسلام به این موضوع اشاره کرده و میگویند:
وما زلنا نجح البیت قدما و نلقی بالاباطح آمنینا
و ساسان بن بابک سار حتی اتی البیت العتیق یطوف دینا
فطاف به و زمزم عند بئر لاسماعیل تروی الشار بینا
(5)«ما همواره از عهد دیرین، طواف خانه مینمودیم و در سرزمین مکه در امن و امان دیدار داشتیم.
و ساسان پسر بابک که به زیارت خانه کهن آمد و بنا به وظیفه دینی
1- همان.
2- انفال: 35
3- الأصنام، ص 7
4- مروج الذهب، ج 1، ص 254
5- همان.
ص: 97
طواف آن نمود.
و بر سر چاه زمزم که از آنِ اسماعیل است و تشنهکامان را سیراب میکند به زمزمه پرداخت.»
و نیز مسعودی میگوید:
«ایرانیان اموال و هدایا و جواهراتی را به کعبه هدیه میکردند؛ از جمله ساسان پسر بابک، مجسّمه دو آهو که از طلا و جواهر ساخته شده بود و همچنین چند شمشیر طلا و جواهرات فراوانی به کعبه هدیه کرد که در چاه زمزم ریخته شد.»
سپس میافزاید:
«برخی تاریخ نگاران و ارباب سیره بر آنند که این هدایا از سوی جُرهُم بوده که در مکه میزیستهاند، در حالی که آنها مال و منالی نداشتند. و شاید دیگران اینها را هدیه نمودند و خدا داناتر است.»
(1) پینوشتها:
1- همان، ص 255