: با چه کسانی از این بزرگان در حج بودید و چه خصوصیت و ویژگی آنان جلب توجه میکرد؟
پاسخ: با هیچ کدام از مراجع همسفر نبودم، ولی با علما و زهاد بزرگ اصفهان زیاد همسفر بودم و کمال لذّت را بردهام.
پاسخ: مسؤولان رده بالا احترام میگذاشتند ولی مسؤولان معمولی، حتّی توهین هم میکردند.
پاسخ: معمولًا چون جمعیت کم بود و ترافیک هم نبود، در مسجدالحرام محرم میشدیم و با همان کامیونهای تک چرخ و گاهی دو طبقه به عرفات میرفتیم.
پاسخ: در سالهای اول و دوم، که مشرف شدم هیچ لوله کشی وجود نداشت و همان سقاها با دلّه آب میآورند و میخریدیم و استفاده میکردیم.
پاسخ: اگر کسی احتیاج به غسل پیدا میکرد، رفقایش دور او را میگرفتند و میان مردم، در پناه خیمه و با همان آبهای دله غسل میکرد.
برای قضای حاجت، مطوّف زمین را گود کرده بود، یک تختهای هم بالای آن میگذاشت و دور آن چادر میکشید و مردم در صف طولانی میایستادند تا نوبت آنها شود و بعد از ظهرِ عرفات، بیشتر این گودالها در اثر پر شدن فرو میرفت و دیدم افرادی را که غرق در نجاست شدند؛ اعم از زن یا مرد، و با همان بدن غیر طاهر مجبور بودند این دو سه روزه را طی کنند.
ص: 209
: حالات و رفتار مردم در روز عرفه چگونه بود، آیا دعا و مناجات دسته جمعی داشتند؟
پاسخ: حال دعا از بعد از ظهر روز عرفه پیدا میکردند، بعضی به راز و نیاز میپرداختند و بعضی هم از آمدن به مکه پشیمان شده بودند.
: تعداد حاجیان و رفت و آمد به عرفات و مشعر به چه شکل بود؟
پاسخ: از عرفات به مشعر با همان ماشینهای کامیون میرفتند، وقتی راه ترافیک میشد، پیاده میشدند و با پای پیاده خود را به مشعر میرساندند.
: در آن زمان که مشعر بیابان بود و امکاناتی نداشت، از آنجا چه خاطراتی دارید و با چه مشکلاتی روبهرو بودید؟
پاسخ: هر کدام از حجاج یک چراغ قوه کوچک داشتند که از روشنایی آن استفاده کرده، ریگ جمع آوری میکردند و برخی هم با کثافت روبرو میشدند و دستهای آنها آلوده میشد.
: حالات مردم در مشعر چگونه بود؟
پاسخ: کمتر دیده میشد که کسی مشغول دعا و ذکر باشد، اکثر مردم از خستگی خواب میرفتند و حال دعا نداشتند.
: افراد گمشده در مشعر چه میکردند و به کجا میرفتند؟
پاسخ: افراد گمشده هیچ چارهای نداشتند، جز آنکه به کاروانهاو دستهجات دیگر پناه میبردند و در منا و یا در مکه رفقای خود را پیدا میکردند.
: چه خاطراتی از شبهای مشعر دارید؟
پاسخ: شبی در مشعر راه را گم کردم، تنها بودم، بین دو کوه دیدم کسی احرام را روی خود کشیده و خوابیده است. نزدیک رفتم که صدایش بزنیم و راه را از او بپرسم
ص: 210
ناگهان متوجه شد که او سر ندارد و احرام روی گردن او کشیده بودند!
: حرکت از مشعر به منا، چگونه و به چه صورت بود؟
پاسخ: معمولًا بعد از آنکه از کامیون پیاده میشدیم، کامیونها خالی میرفتند و ما صبح به صورت دسته جمعی پیاده راهی منا میشدیم.
: آیا وادی محسِّر علامتی داشت و حاجیان این منطقه را میشناختند؟
پاسخ: وادی محسّر علامتی نداشت، معمولًا افراد وارد حدود وادی محسر را از تپه و کوههای اطراف تمیز داده و به دیگران راهنمایی میکردند.
: آیا در رمی جمرات مشکل خاصی بروز میکرد (مثلًا کسی کشته میشد؟)
پاسخ: معمولًا افرادی زیر دست و پا قرار گرفته و با خطر حتی مرگ روبرو میشدند و زیر دست و پا میمردند.
: ازدحام جمعیت در رمی جمرات چگونه بود؟
پاسخ: چون اهل تسنن بعد از نماز عصر بیشتر رمی میکردند، در موقع رمی آنها تلفات زیاد بود، حتی یک سال 21 نفر مردند.
: نحوه قربانی و حلق رأس چگونه بود و قربانیها را چگونه تهیّه میکردید؟
پاسخ: قربانی به وسیله فروشندهها، حتی در چادرها فروخته میشد و هر کس به دست خود یا قصاب همراه خود ذبح میکرد و بیشتر در قربانگاه ذبح میکردند و لاشهها زیر خاک پنهان میشد.
: لاشه قربانی چه میشد؟ آیا موجب تعفّن و بیماری هم میشدند؟
پاسخ: از روز یازدهم، بوی تعفن بهقدری زیاد میشد که ماندن در چادرها طاقت فرسا بود!
ص: 211
: آداب و رسوم زائران ایرانی در شبهای منا، چگونه بود و آن شبها را به چه شکل میگذراندند؟
پاسخ: معمولًا بعد از خوردن شام، خواب آنها را میگرفت و بعضی هم مشغول صحبت با یکدیگر میشدند و چون هوا بهتر از روز بود، شب را بهتر صبح میکردند و بعضی هم مشغول عبادت میشدند.
: عربها در منا چه مراسمی داشتند؟
پاسخ: عربها در منا نمیماندند؛ یعنی لازم نمیدانستند که شب در منا بمانند، بنابراین، بیشترشان به مکه بر میگشتند.
: آیا خاطرهای از آتش سوزی چادرهای حجاج در منا و یا سایر مشکلات دارید؟
پاسخ: جریان آتش سوزی را فراموش نمیکنم، هلی کوپترها از بالا فریاد میکردند:
«الی الجبل» و مردم فرار میکردند و بیشتر کشتهها زیر دست و پا مردند و مخزنهای گاز مثل موشک به آسمان میرفت و تا چند متری ما پیش آمد و محوطه را آتش میزد و همان شب آتشسوزی در نیمه شب در خیمههای نیم سوخته میگشتم، چند مورد دیدم که عربها نشسته بودند و پاسور زدن و قمار بازی میکردند.
: مردم چه وسایلی را با خود به عرفات و منا میبردند؟
پاسخ: نان و ماستِ کسیه انداخته (چکیده) و پتو و فلاکس آب یخ و چراغقوّه و آفتابه و وسایل چای از قبیل پریموس و کتری و قوری با خود به منا میبردند.
: چه خاطرهای از اعمال و آداب شبهای منا به یاد دارید؟
پاسخ: مردم مشغول دعا و عزاداری و گردش در خیمهها بودند.
ص: 212
: آیا از مساجد قدیمی موجود در منا خاطرهای به یاد دارید؟ (مسجد کبش، مسجد بیعه و ...).
پاسخ: قسمتی از منا نزدیک جمرات مشهور بود به محلّه کبش که در آن مسجد محقر و کوچکی دیده میشد
: برای اعمال بعد از منا، چگونه به مکه برمیگشتید؟
پاسخ: معمولًا بعد از ظهر روز دوازدهم، با وسایلی که به منا رفته بودند بر میگشتند.
: از روزهای پایانی حج چه خاطرهای دارید؟
پاسخ: روزهای آخر حج، مردم مثل کبوتری که از قفس آزاد شود، با خوشحالی به طرف جده رهسپار میشدند.
: نحوه خرید سوغات چگونه بود و معمولًا چه چیزهایی به عنوان سوغات خریده میشد؟
پاسخ: در اطراف مسجدالحرام، به خصوص در صفا و مروه، مغازههایی بود که مردم خرید میکردند. عمدتاً از رومیزیهای بافت خارج و یا رویه متکّا از همان جنس و روتختیهایی میآورند. در مغازههای عطاری جمعیت بسیار بود و مردم داروهای سنّتی مثل روغن هندی و غیره میخریدند و به عنوان سوغات میآوردند.
: مدت سفر حج چه قدر طول میکشید؟ و هزینه آن چه مقدار بود؟
پاسخ: سفر حج (مدینه و مکّه) بین 18 تا 25 روز طول میکشید ولی از آنجا به سوریه و شام میرفتند و از آنجا به عراق مسافرت میکردند. بیشتر تا 13 محرم در عراق میماندند و 13 محرم بعد از آمدن دسته بنی اسد و دیدن آن ها به ایران برمیگشتند.
ص: 213
: چه خاطرات تلخ و شیرینی از برخورد مردم با همدیگر در کاروانها به یاد دارید؟
پاسخ: خاطرات تلخ و شیرین زیاد است، ولی اکثر خاطرات تلخ بود. بداخلاقیها که با هم میکردند، و در مواردی کار به کتک کاری و فحاشی میکشید. خداوند از سر تقصیرات آنها بگذرد!
: آیا بین شیعیان و اهل سنت اختلافات و دعوایی بروز میکرد؟
پاسخ: شیعه و سنّی مثل دشمن به هم نگاه میکردند و با هم رابطه برقرار نمیکردند و از هم فراری بودند.
: چه خاطرهای از واقعه به شهادت رسیدن ابوطالب یزدی دارید؟
پاسخ: کشتن ابوطالب یزدی را در ایران شنیدم و در حجاز نبودم که از نزدیک ببینم. و حدود 3 سال ایرانیها از حج محروم بودند و معروف بود به دستور آیةاللَّه سید ابوالحسن اصفهانی از رفتن ممنوع شدهاند.
: از مکتب مولد النبی صلی الله علیه و آله (مکتبة مکّة المکرّمة) چیزی به خاطر دارید؟
پاسخ: تا یاد دارم به همین صورت فعلی بوده است.
: موقع برگشتن از حج و رسیدن به ایران، چه آداب و رسومی از سوی استقبال کنندگان دیده میشد؟
پاسخ: معمول بود که دوستان و اقوام بعضی میآمدند قم و مسافران خود را استقبال میکردند و آنهایی که توانایی قم آمدن را نداشتند تا پلیس راه و بالأخره تا گاراژ استقبال کرده و با چاووشی و صلوات حاجی را وارد خانه میکردند. و در مشهد مقدس مرسوم بود که از حاجی با جمعیت بیشتر استقبال میکردند و او را مقابل پنجره فولاد نگه میداشتند و مداحان نوحه خوانی کرده، بعد به حاجی اجازه میدادند مقابل پنجره فولاد سجده شکر به جا آورد و او را به خانه میبردند.
ص: 214
اسرار و معارف حج
: آیا مردم در آن زمان توجّهی به اسرار و معارف حج داشتند؟
پاسخ: مردم در آن زمان هیچگونه توجّهی به اسرار حج نداشتند.
: معمولًا در سخنرانیهای خود به حاجیان چه میگفتید و به چه نکاتی تأکید داشتید؟
پاسخ: بیشتر راجع به اعمال حج و معاشرت با یکدیگر و توجه به انجام وظایف آنها در مناسک حج توصیه میکردم.
: اسرار و معارف ذکر شده برای حج، چه تأثیری در روح حاجیان داشت؟
پاسخ: بعضی از آنها عاشق شنیدن اسرار حج بودند ولی بیشتر آنها توجهی نداشتند.
: توجّه به اسرار و معارف حج، چه مقدار میتواند در تحوّل روحی حجاج تأثیر داشته باشد؟
پاسخ: در متحوّل ساختن حجاج به سوی معنویت بسیار میتواند مؤثر باشد. تذکر میدهم که بیشتر روحانیون کاروانها انجام وظیفه شرعی نمیکنند و یا سخنان و عمل خود حجاج را متوجه اسرار حج نمیکنند. خواهش میکنم در این موضوع سفارش بیشتر شود.
: چه خاطره و لذّتهای معنوی از حجّ واجب (حجّ اوّل) دارید؟
پاسخ: خاطرات سفر اول فراموش نشدنی است و همه سفرهای این جانب میوه سفر اول بوده است.
: چه خاطرهای از برآورده شدن حاجات و شفای مریضان دارید؟
پاسخ: در سفر اوّل که در باغ ملائکه مدینه منوّره سکونت داشتم، من و کسانی که اطراف من سکونت داشتند، مسموم شدیم و چند نفری از آنها مردند، من هم مشرف به
ص: 215
موت بودم. نیمه شب در حالی که گنبد مطهّر را با نور ظاهریِ کمی که داشت میدیدم و در سن 18 سالگی هم بودم، به حضرت رسول صلی الله علیه و آله عرض کردم من دکتر و دوا ندارم، از شما شفا میخواهم و بیش از 40 سفر هم میخواهم مشرف شوم. خدا شاهد است صبح همان شب، هیچ آثاری از مرض در من مشاهده نشد و خداوند مرا شفا داد. الحمد للَّهربّ العالمین.
: امروزه چگونه میتوان اسرار و معارف حج را تبیین کرد و آنها را به حجاج بازگو نمود؟
پاسخ: به نظر این حقیر، بهترین وسیله آگاه نمودن آنها، در جلسات قبل از مسافرت توسط روحانیون مطلع و توانا در جلسات مقدمه مسافرت است، نه در سفر که آنجا جلسات روح ندارد و گوش نمیدهند. و بسیاری هم در جلسه حاضر نمیشوند.