دین، مبدأ قیامها و نهضتها، محل پیمان بستن و هم قسم شدن برای انقلابهای رهاییبخش، جنبشهای انتقامآمیز و ... بوده است.
5. بهطور کلی میتوان گفت که زیارت، باعث نزدیکی زائران به معنویات، نیکیها و فضایل اخلاقی و دوری از کژیها و ناراستیها میشود و بهترین موقعیت برای توبه و آمرزش خواهی است.
6. زیارت، ارتباطی قلبی مستمر با اولیاءاللَّه و اعلام تولّا و محبت جاودانه خود نسبت به آنان است و این باعث تقویت روحیه ولایت مداری است.
7. بسیاری از کسانی که مشکلات و گرفتاریهای مختلف (مریض، فقر، بدهی و ...) دارند، در موقع زیارت و توسل جستن به اهل بیت علیهم السلام، شاهد برطرف شدن مشکلات خود میشوند.
زیارت خاندان نبوی صلی الله علیه و آله، باید همراه با آداب و شروط خاص آن باشد تا زائر بر معنویت و قداست عمل خود بیفزاید؛ از ثوابها و پاداشهای بیشتری بهرهمند شود؛ احترام اهلبیت را هر چه بیشتر رعایت کند، زیارت و دعای او مقبول درگاه الهی شود؛ خواستهها و دعاهای او بیشتر در مظان استجابت باشد. یک سری از این آداب، عمومی بوده و بهتر و سزاوار است که همه زائران آن را رعایت کنند.
«محمد بن مسلم به امام باقر علیه السلام عرض کرد: اگر به زیارت پدر شما برویم، حج کردهایم؟ فرمود: آری. پرسیدم: پس آنچه بر حاجی لازم است، بر ما نیز لازم است؟
ص: 201
- پیش از رسیدن به حائر غسل کنی؛
- خاشع باشی و نماز زیاد بخوانی و بر محمد و آل محمد بسیار صلوات بفرستی؛
- از برداشتن آنچه مال تو نیست، خودداری کنی؛
- چشمت را [از حرام] فروبندی؛
- اگر دیدی یکی از برادران همسفرت، توشهاش تمام شده و از سفر بازمانده، لازم است به او رسیدگی و کمک مالی کنی؛
- لازم است تقیه را- که قوام و استحکام دین تو به آن است- رعایت کنی و از منهیات و ستیزه و جرّ و بحث و قسم خوردن زیاد و جدال و بحث دوری کنی.
پس اگر اینها را رعایت کردی، حج و عمره تو [و زیارت] به طور کامل انجام شده است.
(1) آداب پیش از سفر
1. زائر با مال حلال به زیارت برود؛ زیرا با لقمه حرام، نه نماز قبول میشود و نه زیارت پذیرفته میگردد و نه دعایی مستجاب میشود.
با لقمه حرام، نه نماز قبول میشود و نه زیارت پذیرفته میگردد و نه دعایی مستجاب میشود.
2. از گناهان دوری کند؛ چون خداوند متعال، تنها عمل افراد باتقوا و پرهیزگار را میپذیرد.
3. زائر هنگام سفر، از خداوند بخواهد که مشکلات سفر را بر وی آسان نماید.
4. به هنگام ترک وطن و وداع از همسر و فرزندان، آنان را به تقوا و انجام عمل خیر سفارش کند.
5. هنگام تهیّه بلیت و وسیله نقلیه، مرتکب مردم آزاری، بدرفتاری، دروغگویی، حق کشی و سوء استفاده از اموال عمومی نشود.
6. بداند که اگر پیش از این مسلمانی را کوچک شمرده و او را نزد خود نپذیرفته است، معصوم علیه السلام نیز او را نخواهد پذیرفت.
7. تا جاییکه ممکن است، همراهان را یاری رساند و به آنان نیکی کند.
1- بحارالأنوار، ج 101، ص 142؛ میزان الحکمه، ج 5، ص 2288؛ کاملالزیارات، ص 227
ص: 202
8. خدمت به مردم را کوچک و ناچیز نشمارد و بداند که کمک کردن به همراهان، پاداشی ویژه دارد.
9. هنگام تشرف، شایسته است که لباسی پاکیزه و مرتب بپوشد و خود را خوشبو و معطر سازد (مگر در زیارت امام حسین علیه السلام). مبادا بوی نامطبوع عرق تن و کثیفی جورابها یا پاها، موجب ناراحتی و آزار دیگر زائران گردد.
10. با وضو و در صورت امکان با غسل زیارت و با آرامش و وقار، وارد حرم شود و پس از اذن دخول، با خضوع، امیدواری، حضور قلب و چشمی گریان به محضر امام مشرف گردد.
11. زائر در قصد زیارت، خود را آماده وصال به دیار یار و طیران در ولای امام و جولان در معراجگاه دل و جان کند.
12. برای کسب شایستگی حضور در محضر آن بزرگان، باید خلق و خوی و منش و روش خود را نیکو بدارد و در حد توان به نیازمندان یاری رساند.
13. از صدقه دادن- که رفع خطر میکند- دریغ نورزد.
14. از غیبت و بدگویی بپرهیزد.
15. در ورود به حریم حرم، باید مطهر و مؤدب به درگاه رود و با عشق و علاقه به زیارت بشتابد.
16. زیارتهای معتبر و نقل شده از ائمه معصوم علیهم السلام (مانند زیارت امیناللَّه و جامعه کبیره و زیارت مخصوص ائمه علیهم السلام) را قرائت کند و از خواندن زیارتنامههای مجعول بپرهیزد.
17. هنگام خواندن زیارتنامه و تمام مدتی که در حرم مطهر است، مواظب باشد که صدایش مزاحم راز و نیاز اطرافیان نشود.
با توجه به سفارش ائمه علیهم السلام به نماز اول وقت، با شنیدن اذان، زیارت را ترک کند و به صفوف نماز جماعت بپیوندد.
18. با توجه به سفارش ائمه علیهم السلام به نماز اول وقت، با شنیدن اذان، زیارت را ترک کند و به صفوف نماز جماعت بپیوندد.
19. در طول سفر و زیارت، کلام بیهوده و لغو و مخاصمه و مجادله را ترک کند.
20. همواره به گفتن تکبیر، تحمید، تسبیح و صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام
ص: 203
مبادرت ورزد.
21. به صاحب قبر توجه کامل نموده و با فراغت خاطر از امور دنیوی، دعا و زیارتنامه بخواند.
22. هنگام دیدن قبر و ضریح مطهّر، تکبیر بگوید.
همچنین دهها آداب دیگر که بهتر است زائران دیار نور، آنها را رعایت کنند تا هم به ثواب و فیض بیشتری نایل شوند و هم موجبات نزدیکی و انس بیشتر با ائمه معصوم علیهم السلام را فراهم آورند.
ب: آداب عرفانی زیارت
زیارت، تشرّف به محضر صاحبان علم، کرامت و عصمت و باریافتن به بارگاه بزرگان فضل، تقوا و حکمت است. زائران دیار نور، باید جان و روح خود را در زلال جاری آداب و بایستههای عرفانی و اخلاقیِ «زیارت»، شست و شو دهند و با عشق و علاقه و پاکی نفس، حریم حرمت آن بزرگان را حفظ کنند.
زیارت حقیقی، آنگاه تحقق مییابد که با شروط خاص خود و آداب ظاهری و باطنی انجام گیرد و زائر با آگاهی، معرفت و آمادگی کامل، گام در وادی نور نهد و به نحو شایسته، از این فیض بیکران برخوردار گردد.
زائران جهت بهتر بهره بردن و استفاده کامل از این فرصت معنوی، باید آداب و شروط زیارت را مورد توجه و دقت قرار دهند تا بتوانند از آن چشمههای زلال نور و حکمت، بهره برده و دل و جان خود را صفا بخشند.
زائر میهمان و دعوت شده کریمان و مقرّبان درگاه الهی است؛ بنابراین باید با آمادگی کامل و با طهارت جسم و روان و پاکی دیده و دل، در این میهمانی حاضر شود و در کمال وقار، طمأنینه و معرفت، در خدمت میزبان قرار گیرد.
بهترین راه آشنایی و شناخت این آداب و وظایف، مطالعه و عمل به دستورالعملهای عارفان و دانشمندان اخلاق است.
1. توجه به اهمیت و ارزش «زیارت»
«زیارت»، در فرهنگ والای شیعه، جایگاه و اهمیت ویژهای دارد و عمق و ژرفای
ص: 204
معنوی آن، در بحر بیکران تفکّر و اندیشه بشری در نمیآید. این فرهنگ متعالی و انسان ساز، در هیچ جامعه و تمدّنی به این شکل و صورت زیبا وجود ندارد.
عالم ربانی مولا احمد نراقی رحمه الله گوید:
«زیارت ایشان (پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام) اظهار اخلاص و تجدید عهد ولایت است و باعث سرور ایشان و رواج امرشان و غمناکی دشمنان ایشان است و مخفی نماند که اخبار بی حد و احادیث لا تُعَد، در فضیلت قبور مطهّر و مراقد منوّر ایشان رسیده [است] ...
حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله به امیر مومنان علی علیه السلام فرمود:
«یا ابالحسن! به درستی که خدای تعالی قبر تو و فرزندان تو را، بقعههایی کرده است از بقعههای بهشت و عرصهای از عرصههای آن و دلهای خلق و برگزیدگان بندگان خود را مایل به آنها ساخته، تا خواری و اذیت راه را متحمل شوند و قبور شما را تعمیر کنند و بسیار به زیارت آیند؛ به جهت تقرب به خدا و دوستی پیغمبر او. یا علی! این طایفه مخصوصاند به شفاعت من و وارد میشوند بر حوض من و ایشانند زیارت کنندگان من و همسایگان من فردای قیامت دربهشت».
(1) با توجه به اهمیت وارزش والای «زیارت» خاندان وحی و نیز دستورات فراوان آنان به این امر، بایسته است که از هر لحاظ به آداب و شروط عرفانی و اخلاقی زیارت پایبند و مقید باشیم و آنها را رعایت کنیم.
مرحوم مولا محمد بیدآبادی رحمه الله میگوید:
«بر تو لازم است که تلاش و همت کنی که شرایط و آداب زیارت را به نحو کامل بهجای آری و آن کس را که به زیارتش رفتهای تعظیمنمایی و حریم حرمتش را نگهداری و زائران را مساعدت و یاری نمایی.
بر حذر باش که در خواندن زیارت نامه، در این گفتهات دروغگو نباشی؛ آنجا که میگویی: شهادت میدهم و اعتراف میکنم که شما جایگاه مرا ناظر هستی و به گفتههای من واقفی و میشنوی».
(2) عارف ربانی مرحوم ملکی تبریزی میفرماید: «بر تو است که با تمام جد و جهد خود و آنچه در توان داری، در زیارت آن حضرت کوشش کنی؛ زیرا تو مبانی شناسایی آن بزرگوار و معرفت حقوق و مراحم او را محکم ساختی و بر آن یقین کردی».
(3)
1- معراج السعاده، ص 703
2- پیام حوزه، شماره 6
3- المراقبات، ج 2، ص 228
ص: 205
2. معرفت و شناخت
مهمترین نکته هنگام زیارت و شرفیابی به حضور خاندان وحی، شناخت و معرفت نسبت به آن بزرگان و مقرّبان درگاه الهی است و اینکه عالم هستی بهطور کامل در محضر آنان است و ایشان احاطه کامل بر جمیع مسائل دارند.
آنچه مایه کمال زیارت میشود، معرفت و شناخت مقام و موقعیت زیارت شونده است؛ نه اعمالی بیروح و همراه با غفلت
سرّ اینکه توصیه کردهاند زیارت زائر با معرفت باشد، آن است که آنچه مایه کمال زیارت میشود، معرفت و شناخت مقام و موقعیت زیارت شونده است؛ نه اعمالی بیروح و همراه با غفلت (مانند بوسیدن صرف و ناآگاهانه ضریح یا در و دیوار، گردش بیهدف در اطراف ضریح، تماشای آثار هنری، شمارش ستونها، چراغها و شمعدانهاو ...)، این کارها به سیاحت و جهانگردی شباهت بیشتری دارد تا زیارت.
ثوابهای اخروی و آثار دنیوی که در روایات آمده، بر زیارت واقعی مترتّب است؛ یعنی، جایی که ارتباط قلبی با زیارت شونده، برقرار گردد و منشأ تحوّل در زائر شود؛ نه هر سیاحت و زیارت جسمی و صوری.
نتیجه شناخت و معرفت، زیارتی است که از سر شوق و علاقه انجام میگردد و نشاطی معنوی و سروری درونی برای زائر به وجود میآید.
3. اعتقاد به حیات و قدرت پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام
عارف الهی حاج میرزا جواد ملکی تبریزی در رابطه با زیارت نبی اکرم صلی الله علیه و آله مینویسد:
«چون جلالت و حق پیامبر صلی الله علیه و آله را شناختی و دانستی که او زنده و در نزد پروردگار خود به زائر خویش نظر دارد و سلام آنان را میشنود و از ضمیر آنها آگاه است، برای گناهان آنان طلب آمرزش میکند و در نیازمندیهای آنان، شفاعت مینماید .... در این صورت او را چنان زیارت کن، همانطور که او زنده است و تو را میبیند و با تو رو به رو است و چیزی تو را از توجه به او مشغول نمیسازد و سراسر وجود تو، به حضرت او با
ص: 206
محبت و هیبت او ... متوجه خواهد بود و تو از طول مناجات با او و عرض حوایج خود به آن حضرت خسته نخواهی شد و در حرم آن حضرت با کسی تکلّم نخواهی کرد؛ بلکه به چیزی که تو را از مراقبت بازدارد، نظر خواهی کرد؛ چون میدانی که او به حال تو دانا است و به تو نظر دارد».
(1) مولا محسن فیض کاشانی در رابطه با زیارت رسول گرامی صلی الله علیه و آله مینویسد:
«اما کیفیت زیارت آن حضرت، این است که در برابر مرقد مطهر آن جناب بایستد و آن حضرت را هم اکنون که به صورت ظاهر از دنیا رفته است، مانند آن وقت که در قید حیات بوده، زیارت کند و نزدیک به مرقد مطهرش نرود. چنانکه اگر در برابر شخص بزرگوار زندهای قرار بگیرد، از نظر احترامش نزدیک او نمیرود؛ در برابر مرقد مقدس نبوی همین معنا را مراعات کند و متوجه باشد که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از حضور و قیام و زیارت او باخبر است و سلام و صلوات او به آن جناب میرسد. بنابراین، مناسب است، صورت آن حضرت را، در خیال خود مجسم سازد و به عظمت آن جناب توجه نماید و مقام آن حضرت را در دل خود بزرگ شمارد.
در روایت آمده است که خدای متعال میفرماید: «فرشتهای را موکل قبر آن حضرت ساختم که هر کس از امت او، به وی عرض سلام کند، او سلام آن شخص را بدان حضرت ابلاغ کند».
این موقعیت برای کسی است که از دور بدان جناب سلام کند. مسلماً شخصی که قطع مراحل و طی منازل نماید و به شوق زیارت آن حضرت حرکت کند، موقعیتش بیش از اینها خواهد بود».
(2) عارف ربانی، مرحوم بهاری همدانی درباره آداب زیارت خاندان وحی علیهم السلام میگوید:
«باری چون قصد زیارت اولیای حقیقی [به خصوص خاندان وحی علیهم السلام] را بنماید، اولًا باید بداند که نفوس مقدسه طیبه طاهره، چون از ابدان جسمانیه مفارقت نمود و متصل به عالم قدس و مجردات گردید، غلبه و احاطه ایشان به این عالم اقوا گردد و تصرّفاتشان در این نشأت، بیش از سابق شود و اطلاعاتشان به زائران اتمّ و اکمل گردد.
فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمْ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ....
(3)
1- المراقبات، ج 2، ص 227
2- حقایق، ص 543
3- «پس آنان زندهاند و در نزد پروردگارشان روزی داده میشوندو به آنچه که خداونداز فضل خودش به آنان داده شادمانند»؛ آل عمران 3 آیه 170.
ص: 207
پس نسیم الطافشان و رشحات انوار آن بزرگواران، بر زوّار و قاصدین ایشان میرسد؛ خصوصاً لِلْخُلَّص مِنْ قاصَدیهِمْ [بهخصوص کسانی که با خلوص نیت قصد زیارت آن بزرگواران را نمودهاند]. پس خوب است زوار به قصد تجدید عهد با آنها و اعلای کلمه ایشان و رَغماً لِانفِ أعْداء [به جهت خواری و سرافکندگی دشمنان آنان] و قصد زیارت مؤمن خالص الایمان و به امید استشفاع از برای بخشش گناهان ورجای وصول بر فیوضات عظیمه، رو به آن بزرگواران کند (با مراعات آن آدابی که در کتب مزار ثبت است) و باید بداند که آنها مطلع بر حرکات و سکنات این شخص؛ بلکه مطلع از خطورات قلبیه او هستند و لذا باید کمال سعی در تضرع و ذل و انکسار بنماید؛ خصوصاً در حین دخول به مرقدهای شریفه ایشان و حواس خود را به تمامه و کماله جمع نماید که تفرقه حواس و تشتّت افکار باطله، به منزله پشت کردن به امام است».
(1) عالم ربانی مولا محمد مهدی نرافی و مولا احمد نراقی گفتهاند:
«بدانکه نفوس قدسیه- خصوصاً نفوس مقدسه انبیا و ائمه علیهم السلام- هرگاه از ابدان شریفه خود رحلت نمودند و دست از بدن برداشتند و صعود به عالم بالا کردند، نهایت احاطه و غایت استیلا بر این عالم از برای ایشان حاصل میشود و تمامی امور این عالم در نزد ایشان، منکشف و ظاهر میگردد و تمکّن از تصرف و تأثیر در این عالم، از برای ایشان حاصل میشود.
پس هر که به قبور مطهّره ایشان حاضر شد، به جهت زیارت ایشان، بر او مطلع میگردند و از احوال زائران مرقد مطهرشان، استحضار تمام دارند و سؤالات و تضرعات و توسلات ایشان را میشنوند و نظر به رأفت و مهربانی ایشان نسبت به مخلصان، نسیم الطاف ایشان بر آنان میوزد.
پس دامن شفاعت به میان میزنند و از خداوند طلب حوایج ایشان را میکنند و از درگاه الهی، مسألت برآمدن مطالب و آمرزش گناهان ایشان را میکنند.
همین سرّ است در ترغیب به زیارت پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام علاوه بر اینکه در زیارت ایشان اظهار اخلاص و تجدید عهد ولایت است و باعث سرور ایشان و رواج امر آنان و غمناکی دشمنان ایشان است».
(2)
1- تذکرة المتقین، ص 76
2- جامع السعادات، ج 3، ص 398 و 399؛ معراج السعاده، ص 73
ص: 208
4. تواضع و فروتنی در زیارت
یکی از آداب مهم زائران درگاه خاندان وحی، رعایت خشوع و خضوع در موقع زیارت و داشتن تواضع، فروتنی و خاکساری در حرم آن پاکان است.
عالم ربانی مرحوم نراقی مینویسد:
«چون به جهت زیارت او بر در ایستادی، نهایت خضوع و خشوع را بایستی به جای آوری و او را زنده تصور کنی و نزدیک قبر مطهر منوّر بروی؛ چون فرقی میان حیات و ممات ایشان نیست».
(1) دانشمند اخلاق مرحوم سید عبداللَّه شبّر نیز درباره زیارت پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و ائمه طاهرین علیهم السلام میگوید:
«درحال زیارت این بزرگواران، شایسته است که با کمال خشوع و ادب در مقابل مزارشان بایستی و همانگونه که زندگان آنان را زیارت میکنی، از دنیا رفتگان ایشان را زیارت کنی و چون به قبرشان نزدیک میشوی، چنان حرکت کن که گویی به شخص خودشان در حال زندگی نزدیک میشوی.
بدان که آنان، از زیارت تو و حضور تو در آن مکان، آگاهاند و سلام و درود تو به آنها میرسد.
و بدان که آنان، از زیارت تو و حضور تو در آن مکان، آگاهاند و سلام و درود تو به آنها میرسد. پس صورت کریمشان را در خیال خود تصور کن که در مقابلت ایستاده و آن مرتبه عالی را که در نزد خدا دارند، به خاطر آور و سخنان و مواعظ شریف آنان را به یاد آور».
(2) مرحوم مولا احمد نراقی نیز مینویسد:
«چون فضیلت زیارت ایشان و سرّ آنان را شناختی و بزرگی و جلالت قدر ایشان را دانستی، پس باید در هنگام دخول بر مراقد منوره و مشاهد مشرّفه ایشان، نهایت تواضع و فروتنی و غایت خضوع و شکستگی کنی و در دل خود، عظمت شأن و جلالت قدرشان را مستحضر گردی و متذکّر حق عظیم ایشان، در ارشاد مردم و رواج دین الهی شوی».
(3)
1- جامع السعادات، ج 3، ص 403
2- الاخلاق، ص 127
3- معراج السعاده، ص 704
ص: 209
5. توجه به عظمت و بزرگی پیامبر و ائمه علیهم السلام
پیامبر خدا علیهم السلام وائمه علیهم السلام صاحبان عزّت، عظمت و شرافتاند و فضل و برتری آنان بر تمامی خلایق روشن و مسلم است. آنان، در نزد پروردگارشان، محبوب، برگزیده و عزیزاند و خداوند نور وجودی آنان را اشرف و برتر از همه مخلوقات قرار داده و در دنیا و آخرت به آنان عصمت، قدرت، توانایی، حکمت و دانش عطا فرموده است. پس زائران باید به این امر، توجه کرده و در همه حال به بزرگی و عظمت آنان یقین و باور داشته باشند. صاحب «المراقبات» مینویسد:
«و چون [زائر] به در حرم رسید، بداند که قصدش ورود بر پادشاه بزرگی است که در بارگاه او، جز پاکان نزول نکنند و اجازه نیابند و همانا او حرمی را اراده کرده است که انبیا و مرسلین و ملائکه مقرّبین، بدون اذن داخل آن نمیشوند».
(1) پس بایسته است که با توجه به عظمت و شأن والای آنان، به زیارت و دیدارشان بپردازد و به الطاف و عنایات ایشان نظر داشته باشد که پذیرش آن، موجب سعادت هر دو جهان است. اگر به بزرگی و عزّت خدای آنان باور کامل داشته باشد، زیارت کاملی نیز خواهد داشت و بهرههای فراوانی از این زیارت خواهد برد.
عارف کامل مرحوم ملکی تبریزی مینویسد:
«بداند که او از جانب خدای- جلّ جلاله- قادر است به آنچه بخواهد از عدل و فضل، با او رفتار کند. پس اگر به کرم و فضل خود، به او توجه کند و وی را بپذیرد و زیارتش را قبول کند و سلام او را جواب گوید و سخنش را گوش دهد؛ خوشا به حال او! باز خوشا به حال او!
در این صورت چنان است که به زیارت خدای- جلّ جلاله- نایل گشته است و در این کار با فرشتگان مقرب و پیامبران مرسل، شریک شده است و این جماعت، بهترین رفقای او خواهند بود».
(2) صاحب المراقبات در ادامه میافزاید:
«زیارت آن بزرگواران امر عظیمی است و در این باب روایت شده است که: خدای تعالی دو مرتبه زائران آنها را زیارت میکند؛ ولکن خطر آن هم بسی عظیم است. پس بترس که به کوشش خودت؛ در آن خطر واقع نشوی و آن را سبک نشماری؛ حال آنکه
1- المراقبات، ج 2، ص 233
2- المراقبات، ج 2، ص 234
ص: 210
نشانه اذن ورود، این است که دل انسان خاشع و چشمش گریان شود و حال معنوی خوبی داشته باشد.
او در نزد خدا بسی بزرگ است. مهمتر آنکه معرفت و عظمت او و علمش را به حال خودت و نهادت، محکم بدانی و آفات گفتار و کردار و حقایق دعوی خودت را بشناسی و اگر قادر بر اصلاح خود و کردارت نباشی، لامحاله به تقصیر خودت معترف باش و شرمساری مقصّران از پیشانی تو هویدا و خوف و خضوع و خواری، به قدر جنایتت پیدا باشد».
(1)عالم ربّانی مولا مهدی نراقی میفرماید:
«پس بدان که او (پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله) بر حضور تو مطلع است و زیارت تو به او میرسد. پس شخص مقدس او را به خیال خود متصوّر سازی و او را در مقابل خود بر تخت عظمت و جلال حاضر کنی. چون از زیارت او فارغ شوی، به نزد منبر مطهر برو و دست خود را بر آن بکش و تضرّع کن و حاجت خود را عرض کن و بالا رفتن پیامبر صلی الله علیه و آله را بر آن تصوّر نما ...».
(2) 6. اذن دخول
یکی از آداب مهم تشرّف به حرم، گرفتن اذن دخول و اجازه حضور عاشقانه و آگاهانه است. قرآن میفرماید:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَاتَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ ...
(3)؛ «ای کسانی که ایمان آوردهاید، وارد خانههای پیامبر نشوید، مگر اینکه به شما اذن داده شود.»
پس هنگام ورود به مکانهایی که متعلق به آن حضرت است، باید اجازه خدا، ملائکه، پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام را اخذ کنیم و پس از کسب اجازه- که با دگرگونی احوال و خشیت و نرمی دل همراه است- گام در این روضههای پاک نهیم.
هنگام قرائت اذن دخول- چه به عربی یا فارسی- توجه کامل قلبی لازم است و انسان باید با خضوع و خشوعی کامل، از آن حضرات اجازه ورود بگیرد. پس نشانه اذن
1- المراقبات، ج 2، ص 239- 242
2- جامع السعادات، ج 2، ص 403
3- احزاب 22، آیه 53
ص: 211
ورود، این است که دل انسان خاشع و چشمش گریان شود و حال معنوی خوبی داشته باشد. اگر این اجازه برای او حاصل نشد، با گریه و زاری، استغفار و پافشاری، اجازه تشرّف بگیرد و در غیر این صورت سعی کند دوباره و با آمادگی کامل به زیارت برگردد.
عارف کامل ملکی تبریزی رحمه الله مینویسد:
«پس [زائر] به دل و زبانش از خدای- جلّ جلاله- اذن بخواهد و سپس از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و پس از آن از جانشینان و اوصیای او- به ویژه باب شهر علمِ او و بقیه خلفای او- استیذان کند.
سپس از فرشتگان خدا- که موکّل به حرم شریف او هستند- اذن بگیرد. آن وقت به بساط خدمت او و حضور در مجلس او، قدم بگذارد؛ زیرا اگر غفلت کند، در خطر عظیمی خواهد افتاد».
(1) او همچنین میافزاید: «زائر همواره به درگاه او باشد و بنگرد از کدام دفتر، نام او بیرون میآید (از پذیرفته شدگان یا بازندگان). پس اگر دلش رقّت یافت و چشمانش گریان شد و شوق او را به هیجان آورد و در قلب خود، شیرینی مناجات او و لذت گفت و گوی با او را یافت و از جام کرامت او نوشید، حاکی از حسن اقبال آن حضرت با او و پذیرفتن او است.
بنابراین، داخل شود که او را اذن و امان دادهاند و لطف و احسان کردهاند؛ و الّا توقف کند، توقف کسی که چارههای او ناچار گشته و باب آرزوها بر او مسدود شده است و در این حال به درگاه خدای- جلّ جلاله- ملتجی شود. التجای کسانی که مضطر شدهاند تا دل شریف او را نسبت به تو با عطوفت فرماید و لطف منیف او را به تو معطوف دارد ...»
(2) 7. طهارت ظاهری و باطنی
در «زیارت» خاندان نور، دو نوع پاکی و طهارت لازم و بایسته است:
1. طهارت و پاکی ظاهری (غسل، وضو، رعایت نظافت، تمیزی بدن و لباس، استفاده از عطر و ...).
2. طهارت باطنی و حقیقی (پاکی و تزکیه نفس و تشرف با دلی پاک و آرام).
1- المراقبات، ج 2، ص 233
2- همان، ص 233- 237
ص: 212
آیتاللَّه ملکی تبریزی در باره طهارت ظاهری و غسل و رعایت آداب دیگر مینویسد:
«زائر باید غسل کند و پاکیزهترین لباس خود را بپوشد و به آنچه میتواند، خود را خوشبو سازد و با سکینه و وقار قصد حرم مبارک بکند و در حال راه رفتن، گامهای کوچک بردارد و بین هر گام، تسبیح، تحمید، تهلیل و تکبیر بگوید و چنین بداند که آن حضرت او را میبیند و به آنچه در نهاد او خطور میکند، دانا است و مراتب شوق و حسرت دل و اندوه درونی را مشاهده میکند و به تمام وجود او متوجه است.
از این رو اهتمام میکند که غیر او به خاطرش خطور نکند و در راه زیارت او، به احدی ننگرد و به چیزی که مانع حضور قلب او میشود، متوجه نگردد».
(1) اما طهارت حقیقی و باطنی، عبارت است از پاک نمودن درون از هر آنچه رنگ و بوی غیر خدایی دارد؛ همانطور که کارآیی آینه در صورتی است که از جلا و روشنایی کامل برخوردار باشد.
اگر شخصی گناهی در صحیفه اعمال داشته باشد، باید به سرعت توبه و استغفار کند و با حالت توبه و انابه به زیارت برود
مهمترین نشانه پاکی و طهارت نفس، گناه نکردن و دوری از محرّمات الهی و معاصی است. پس اگر شخصی گناهی در صحیفه اعمال داشته باشد، باید به سرعت توبه و استغفار کند و با حالت توبه و انابه به زیارت برود و از ثوابها و بهرههای معنوی آن استفاده کند و در ضمن از این موقعیت مناسب برای تحکیم و قبولی توبه بهره برد.
عارف ربانی مرحوم بهاری همدانی مینویسد:
«اگر بتواند، یک توبه درستی با جمیع مقررات معلوم در محل خود در خدمت [پیامبر صلی الله علیه و آله] و امام علیه السلام بجا آورد. آن بزرگوار را شاهد و شفیع خود قرار دهد و بنا بگذارد عند المراجعه، اگر دهانی که به آن آستانه شریفه رسیده و اعضایی که بر آنجاها مالیده شده و از برکت آنها اکتساب نور کرده، دوباره به لوث معاصی تلوّن نگرداند؛ بلکه از لغویات بی فایده هم اجتناب ورزد».
(2)
1- همان، ص 233
2- تذکرة المتقین، ص 78
ص: 213
عارف الهی، میرزا جواد ملکی تبریزی رحمه الله بر این امر تأکید میکند که زائر مرقد منوّر حضرت رسول صلی الله علیه و آله باید با طهارت جسم و روح و با توبه کامل، به آن مکان مقدّس قدم بگذارد و به زیارت آن حضرت بپردازد:
«باری، بر زائر واجب است [به حکم عدل] که در این محضر عظیم حاضر نشود، مگر بعد از توبه درست و راستی که او را لا محاله از مخالفت فعلی پاک کرده باشد، تا از ورطه عتاب نجات یابد و از رد شدن، از درگاه او در امان باشد. و اگر توفیق این کار را پیدا نکند، بر او است که از دری غیر از آن داخل شود و آن درهای اعتراف، پوزش، توسّل، استغفار، التجا و اضطرار است و اگر نفسِ اهمال کار او، در حمل لوازم این درها مسامحه کند، ناچار از نا امید نبودن از اجابت داخل شود و خدای- جلّ جلاله- را به امید اینکه قلب رسول صلی الله علیه و آله را بر او مهربان کند، بخواند. ابلیس هم از این در داخل شد و پیروز گشت و به مراد رسید. در دعای خود بگوی:
«اللهُمَّ یا مَنْ اجابَ لِابْغَضِ خَلقِهِ ابْلِیس حیثُ استَنْظَرَهُ فَاسْتَجِب لَهُ، فَانَّه دَعاکَ و هُوَ عاصٍ و انَا أدعوکَ و انَا عاصٍ فَکَما انَّ اجابَتَکَ شَمَلتهُ حیثُ دعاکَ و لَمْ یَقْنُطْ مِنْ رَحْمَتِکَ فَلتَشمِلْنی و انَا ادعوکَ و ارجو اجابَتَکَ»؛
«پروردگارا! ای کسی که دعای دشمنترین خلق خود، ابلیس، را اجابت کردی، موقعی که از تو مهلت خواست. پس دعای مرا هم مستجاب کن، همچنان که دعای او را مستجاب کردی؛ زیرا او تو را دعا کرد و حال آنکه نافرمان بود و من هم تو را میخوانم با اینکه گناهکار و نافرمانم و همچنان که اجابت تو شامل حال او شد، موقعی که تو را خواند و از رحمت تو نا امید نشد. پس رحمت خود را شامل حال من هم بفرما که تو را میخوانم و امید اجابت تو را دارم.»
و چون از این در داخل شوی، پروردگارت تو را نا امید نخواهد کرد؛ زیرا او نزد نیکپنداری بنده خود میباشد. چگونه چنین نباشد و حال آنکه در کتاب خود نازل فرموده است: وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیماً
(1)و چون خدا به تو راغب شود و به تو عطف توجّه فرماید، رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز با پذیرش و عطوفت، به تو توجّه فرماید. آن حضرت با شفقت، ملاطفت و مهربانی به تو رو میکند و تو را در کنف
1- نساء 4 آیه 31، «از فضل خدا مسألت کنید خدا همیشه با شما مهربان است».
ص: 214
رأفت و عنایت خود جای میدهد و مانند پدری با عاطفه و مادری رئوف در جواب تو لبّیک میگوید و در مقام اجابت خطاب تو، برمیآید و تو به مراد خودت؛ بلکه فوق مرادت میرسی و برای همیشه رستگار میشوی. چون تو با این حالات به درگاه او بیایی و در برابر او، صورت زائر داشته باشی و اقبال او را نسبت به خود بدانی، بر تو است که با مناجات لطیفی، با او نجوا کنی و در حضور او، حاجات و نیازمندیهای خود را عرضه نمایی و آنچه از هجران و فراق او بر تو رسیده است، به خدمتش شکایت بری و آنچه از مصایب بر ذریه آن حضرت وارد گشته و حقوق آنها غصب شده و ... به یاد آوری و نزد او، از بدی احوالت و سختی ابتلایت، شکوه نمایی .... پس بگو: ای رسول خدا! در اوان زندگانیات در دنیا، علمی برای دین و مناری برای هدایت و حلّال مشکلات و روشن کننده معضلات بودی، از خدا و صفات و رضای او خبر میدادی و ... به ما رحم آور و بر ما ترحّم کن، ای رحمة للعالمین! به نواده خودت (مهدی موعود) به ظهور و پراکندن نور در این عرصه تاریک و شب دیجور امر فرما، تا اسلام حمایت شود و قرآن زنده گردد و احکام دین تقویت گردد و بساط عدالت گسترده و دستگاه جور و ستم برچیده شود و عِرض و آبروی مسلمانان مصون و جهانیان در تحت تربیت واقع گردند ...».
(1) 8. گفت و گو و راز نیاز
یکی از آداب مهم زیارت، عرض نیاز و حاجت به شفیعان و واسطههای درگاه الهی و متوسل شدن و درخواست استجابت دعا از برگزیدگان و مقربان حضرت حق است. این خواسته خود او است که برای درخواست و دعا کردن به درگاه او، وسیلهای بیاوریم ... وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ.
(2) عارف ربّانی میرزا جواد ملکی تبریزی درباره زیارت نبی گرامی صلی الله علیه و آله میفرماید:
«بالجمله با آن حضرت صلی الله علیه و آله مناجات میکنی و اشتیاق خودت را به زمان «حضور و اشراق نور» او ابراز میداری و از هجر او، به خود او شکایت مینمایی و از بلایای عمومی و خصوصی که به تو رسیده است، عرض حال میکنی. سپس نزد او به اسرافی که به نفس خود کردهای و تقصیری که در عبادت پروردگارت نمودهای، اقرار و اعتراف
1- المراقبات، ج 2، ص 246
2- نساء 4، آیه 35
ص: 215
میکنی و از او مسألت مینمایی که در نزد خدا، برای تو طلب آمرزش نماید و درد تو را به دوای خویش درمان کند و عقل تو را کامل گرداند و نورانیت تو را به دعای خود تمام فرماید و تو را به دوستان خودش ملحق سازد و در همسایگی خودش، تو را بپذیرد؛ زیرا او گرامیترین خلایق است و واردان بر خود را رد نمیکند و زائر و میهمان خود را جز با حاجات برآورده و افزونی فضل و کرم، دور نمیسازد.
یقین بدان که او صلی الله علیه و آله رحمت خدا برای جهانیان است و اگر تو از «فیض اقدس و نور ازهر» او محروم بمانی، مانع از جهت تو است و گناهان هرچند بسیار باشند، مانع نمیشوند، مگر اینکه خللی از جهت ایمان پیدا شود».
(1) آن عارف کامل در ادامه میفرماید:
«سپس با آرامش و خشوع قدم بردارد و ذکر کند تا در برابر ضریح مقدّس بایستد ...
و با حقیقت سلام، بر او سلام دهد و بر آل او و پدران و عترت او، به تفصیل و ترتیب سلام بفرستد و در عرض سلام و صلوات، مبالغه نماید.
بر تو است که حضور آن حضرت را در برابر خود بدانی که او متوجّه به تو است و رو به تو آورده است و هر چه در ظاهر و باطن تو باشد، میبیند و میشنود و بر رازهای نهانی و خفایای امور تو و کردارهای تو مطلع و آگاه است. در این صورت هرگاه تو کاری را که از آن نهی شدهای، مرتکب شوی، از لباس بدنت، یا تصاحب مال غیر خودت، یا نپرداختن حقوق عترت و ذریه او، یا فقرای امت او، یا چیزی از حقوق خدایی [او آن را میداند] و حال آنکه تو در زیارت او میگویی: «من آنچه را تو حلال شناختهای، حلال میدانم و آنچه را حرام فرمودهای، حرام میشمارم» و یا میگویی: «ای رسول خدا! من تو را زیارت میکنم در صورتی که به گمراهی مخالفان، تو بینا هستی» ...
یا در زیارت میگویی: «پدرم، مادرم، جانم، مالم و فرزندانم فدای تو باد!»، چگونه این همه را فدا میکنی و حال آنکه تو مخالف امر و نهی او، در مقدار کمی از مال خود هستی؟ و اگر به تو بفرماید: ای دروغگو! آیا مرا گول میزنی؟ جواب تو چه خواهد بود؟
بترس از اینکه در دعوی خود دروغگو باشی ودر پیشگاه حضرتاو، خلافواقع بگویی و حال آنکه او دروغ را حرام فرموده است. و بدان که دروغ گفتن به کسی که عالم به دروغ است ومیداند که دروغ میگویی، استهزای او است و پناه بر خدا از این خطرها».
(2)
1- همان، ص 243
2- همان، ص 240
ص: 216
9. مداومت بر زیارت
صاحب «المراقبات» مینویسد:
«وقوف خود را در آستانه آن حضرت طولانی کن و از آن خسته مشو؛ زیرا خردمند در طول زمانی که موجب انتفاع و بهرهبرداری او است، خسته نمیشود».
(1) صاحب «تذکرة المتقین» نیز نوشته است:
تا زمانیکه شوق و میل باطنی، به زیارت ودعا داری، در حرم باش و زمانیکه میلتو، به سستیگرایید؛ بلافاصله از حرم خارج شو
«و استعجال (شتاب) در مراجعت از مشاهد مشرّفه ننماید. مهما امکن توقّف کند.
وسوسه خیالی که کارم معوّق مانده، خانهام تنها است، خرجی ندارم، رفیق میرود و غیرذلک را- از آن فکرهایی که اگر خودش تأمّل کند، میداند که شیطان او را اغوا مینماید تا از زیارت باز ماند- به خود راه ندهد. خصوصاً اگر جمعه یا یکی از زیارتهای مخصوصه قریب باشد؛ زیرا که چهل یا پنجاه یا بیشتر از عمرش گذشته، یک دفعه موفّق به زیارت شده، هیهات که دیگر برگردد، دوباره موفق به مراجعت شود.
مادامی که آنجا هست، خیالش میرسد که برگشتن و آمدن حتّی سالی یک مرتبه سهل کاری است؛ امّا نخواهد شد، تجربه شده [است]. باری باقی ماند کلام در اینکه مادامی که در مشاهد است، آیا زیارت امام و داخل حرم زیاده برود یا نه؟ پس صبح و شام مشرّف شود».
(2) آیتاللَّه بید آبادی نیز مینویسد:
«تا زمانیکه شوق و میل باطنی، به زیارت ودعا داری، در حرم باش و زمانیکه میلتو، به سستیگرایید؛ بلافاصله از حرم خارج شو که ذکر نگفتن بهتر است از ذکری که با غفلت و بیتوجهی به محتوای ذکر باشد».
(3) 10. یادآوری مصایب
زائر حرمهای معصومین علیهم السلام، ضمن زیارت و دعا، سزاوار است که مصیبتها و سختیهایی که بر آنان وارد شده و رنجها و اذیتهای آنان را یک به یک به یاد آورد.
اظهار همدردی و تألم نماید و اندوهگین و غمناک باشد. به خصوص در همه حال، از
1- همان، ص 252
2- تذکره المتقین، ص 79
3- پیام حوزه، شماره 6
ص: 217
مصایب حضرت ابا عبداللَّه علیه السلام یاد نماید و در اندوه و شهادت مظلومانه ایشان، شرارههای اشک و غم را بر رخسار خود نمایان سازد.
صاحب «المراقبات» به زائران حرم نبوی سفارش میکند:
«در ضریح مقدّس او، قبر سیده زنان و بانوی بانوان جهان را زیارت کن
(1) و در زیارت آن خاتون، مانند عملی که در زیارت پدر بزرگوارش بهجا آوردهای، بهجای آر؛ زیرا او پاره تن او و کریمه و حبیبه او است.
پس از زیارت حضرت زهرا علیها السلام قصد زیارت ائمه بقیع نما، همچنانکه قصد زیارت آن حضرت را نمودی و به نحوی که در زیارت آن بزرگوار گذشت، آنان را نیز زیارت کن؛ زیرا آنها به منزله جان او هستند. هر کس آنها را اطاعت کند، از رسولخدا صلی الله علیه و آله اطاعت کرده است و هر کس آنان را دوست بدارد، او را دوست داشته است و هر کس برای آنها فروتنی کند، برای رسول خدا صلی الله علیه و آله فروتنی کرده است. فرقی میان آنان و او نیست؛ زیرا آنها جانشینان و ذرّیه او میباشند و همگی یک نور هستند».
(2) 11. درخواست دعا و حاجت
ما شیعیان معتقدیم که افاضه معصومان علیهم السلام، تنها به زمان حیات ایشان منحصر نیست و پس از رحلت از این دنیا، ارواح ایشان بر مردم و نیز جهان آفرینش تسلّط و اشراف دارند و نیازمندان میتوانند با زیارت قبور خاندان وحی، از ارواح پاک و مطهّر ایشان استمداد بطلبند و کسب فیض کنند.
حضرت صادق علیه السلام فرمودهاند:
«هنگامی که از دعا خواندن در کنار مرقد مطهّر حضرت نبوی فارغ شدی، نزدیک منبر بیا و دست بر آن بکش و سر و صورت بر دو پایه زیرین آن بگذار که به درد چشم مبتلا نشوی. سپس از جای حرکت کن و حمد و ثنای خدا را بهجای آر و حاجت خود را بخواه؛ چه آنکه پیغمبر صلی الله علیه و آله فرموده است: میان خانه و منبر من باغی از باغهای بهشت است و منبر من بر دری از درهای کوچک بهشت قرار گرفته است.
کسی پرسید: آیا امروز هم باغی از همان باغها است؟
فرمود: آری، اگر پرده گشوده شود، همان باغ را خواهید دید».
(3)
1- بنابه روایتی میگویند، که مرقد حضرت فاطمه زهرا علیها السلام در کنار مرقد شریف حضرترسول اکرم صلی الله علیه و آله است.
2- المراقبات، ج 2، ص 253
3- حقایق، ص 545
ص: 218
صاحب «المراقبات» مینویسد:
«برای تمام بیماریهای خود، از او طلب درمان میکنی و به جلب عطوفت او و طلب باران از ابر جود و رأفت او، حوایج خود را میخواهی. به یقین که او کریمترین تمام خلایق است و بخشندهتر از هر جواد و کریم است ...».
(1) در حرم مطهّر برای پدر و مادرت و نیز کسانی که حقی بر تو دارند (مانند بزرگان دین و اساتید و خویشاوندان و دوستان) دعا و طلب رحمت نمای
و نیز همو مینویسد: «در طلب رحمت و سؤال و تضرّع و ابتهال نباید تسامح کنی؛ زیرا شخص کریم، حرمت واردان را ضایع نمیسازد و در تقصیرات و لغزشهای وارد شده، مسامحه روا میدارد و از کردار خطای او در میگذرد».
(2) آیت حق مرحوم بید آبادی نیز نوشته است:
«در حرم مطهّر برای پدر و مادرت و نیز کسانی که حقی بر تو دارند (مانند بزرگان دین و اساتید و خویشاوندان و دوستان) دعا و طلب رحمت نمای».
(3) 12. تجدید عهد و پیمان
«زیارت» در میان شیعه، عبادتی است دارای ابعاد بسیار: انسان را در مسیر «اللَّه» قرار میدهد و توجه او را به ذات اقدسش بسیار میکند؛ او را همرنگ و پیرو معصومان میسازد؛ روح و روانش را از زنگار گناهان و آلودگیها پاک میکند و خلوص و طهارت را جانشین آن میگرداند. همچنین او را در جهت کارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی رهنمون میکند و از همه مهمتر، راه و روش چگونه زیستن را به او میآموزد.
پس زائر باید در محضر ائمه علیهم السلام تعهّد نماید که دست به زشتی گناه نیالاید و پیمان ببندد که بنده راستین خدا و پیرو واقعی آنان باشد.
عارف کامل ملکی تبریزی مینویسد:
«پس ایمان خودت را تازه کن و از کفر و شرک جلی به خداوند پناه ببر؛ لیکن چهبسا ظلمت و تاریکی گناهان مانع از درک فیض زیارت او- که شامل حال تو گشته است- باشد و از مشاهده انوار او- که به تو رسیده است- کور شده باشی. در این حال اگر تو را دلی و
1- المراقبات، ج 2، ص 228
2- المراقبات، ج 2، ص 228
3- پیام حوزه، ش 6
ص: 219
فطانتی باشد، به ناچار این را درک خواهی کرد و به پارهای از آثار آن، علم حاصل خواهی نمود که شفقت آن حضرت صلی الله علیه و آله نسبت به مؤمنان و دوستداران عترت او معلوم است؛ هرچند که گناهکار باشند.
از این رو چگونه شفاعت او نسبت به گناهکاران و زائرانی که بر او وارد شده و به سلام او آمده و با او مناجات کردهاند و شکایت بینوایی خویش را به دربار او آورده و حقوق زایدی بر او دارند، شامل نشود و این حقوق نزد او ضایع گردد؟
کسانی که از اخلاق کریمه آن حضرت و معامله او با عموم مسلمانان- بهویژه واردین بهدرگاه حضرتش در حال حیات او- و رفتارش نسبت به نیازمندان، خبر دارند، همه اینها را میدانند و میشناسند ....
زائر باید در محضر ائمه علیهم السلام تعهّد نماید که دست به زشتی گناه نیالاید و پیمان ببندد که بنده راستین خدا و پیرو واقعی آنان باشد.
به هر حال بر زائران او واجب است که به فضل و کرم و افاضه آن حضرت، کاملًا حسنظن داشته باشند و از فیض زیارت او و انوار اقبالش استمداد کنند و از اشراق و روبهرو شدن با آن حضرت استضائه و طلب روشنی نمایند؛ چه، او است که روشنکننده هر ظلمتی است و به هر آفریدهای افاضه میفرماید و برای جهانیان کفایت است. او نور خدای انور و ضیای ازهر و فیض اقدس است».
(1)
1- المراقبات، ج 2، ص 246- 249
ص: 220
13. برخورد خوب با دیگران
یکی از بایستههای مهم زیارت، حُسن خُلق، برخورد خوش، رفتار صمیمانه و احترام به زائران، همسفران و مجاوران است. رعایت این بایستهها، موجب تقرّب و نزدیکی بیشتر زائر به معصوم علیه السلام و جلب عنایت و الطاف آن بزرگواران میشود.
عالم ربانی بهاری همدانی در این باره مینویسد:
«باید حالش با حال وقتی که مشرّف نشده بود، تفاوت بیّن داشته باشد و مهما امکن، خُدّام و مجاورین را مراعات نماید به عطا و بخشش و احسان، و آنها را اکرام نماید و در نظرش وقعی داشته باشند. هر چه را جفا ببیند، به شیرینی متحمّل شود، بداند از که کشیده، در راه که بوده، در بذل مال به آنها مضایقه نکند و مشایخ و اهل علمشان را بیشتر از همه تکریم و توقیر نماید و در سختی و شداید سفر، از عمل خود منضجر و پشیمان نگردد؛ بهخصوص در مقام خوف از اعدا که خودشان فرمودهاند:
«الا تُحِبُّون انْ تُخافُوا فینا؟»
[/ آیا دوست ندارید که در راه ما دچار ترس و خوفی شوید؟]».
(1) چون از حرم خارج شدی، عتبه در و آستانه را ببوس. در مراجعت اگر بدنت برمیگردد، تو با قلب و روح و فکر خودت در حضور او مقیم بمان و از خدمت او مفارقت نکن
14. رعایت حرمت حرم معصوم علیه السلام
صاحب «تذکرة المتّقین» مینویسد:
«مبادا با کسی صحبتی خارجه بکند؛ چه جای اینکه در حرم مطهّر- نستجیرُ باللَّه- غیبت کند، یا گوش به غیبت دهد و یا دروغ گوید یا به سایر معاصی مرتکب شود؛ بلکه صدا هم نباید بلند کند. لَاتَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ ...
(2)در اینجا هم جاری است؛ خصوصاً در حرم امیر علیه السلام که به منزله نفس رسول خدا صلی الله علیه و آله است. چهار گوشه قبر مطهّر را ببوسد و به زبان خود عرض حال کند و حاجاتش را از آن بزرگوار بخواهد، بگوید: ای بزرگ بر همه کس:
1- تذکرة المتقین، ص 78
2- حجرات 49 آیه 2، «صداهایتان را بالاتر از صدای پیامبر بلند نکنید».
ص: 221
یا من بازمانده را نزد خود از وفا طلب یا تو که پاکدامنی مرگ من از خدا طلب
(1)15. اجازه خروج
درد انگیزترین زمان زیارت، موقع وداع و خداحافظیاز محضر پاک معصومان علیهم السلام است که زائر باید با معرفت و بینش زیاد، عشقی وافر و قلبی اندوهگین با محبوب و ولیّ خود وداع کند و از او تقاضای شرفیابی مجدّد نماید.
صاحب «المراقبات» مینویسد:
«و کوشش کن برنگردی مگر اینکه آثار اذن و اجازه خروج ظاهر شود. همچنانکه بعد از ظهور آثار اجازه ورود، داخل گشتی و چون اراده برگشت نمودی، به قهقرا و به عقب سر اندک و آرام آرام برگرد و دوباره به مقام خود برو و بر آن حضرت سلام ده و کمی بایست و سلام را تکرار کن و چون از حرم خارج شدی، عتبه در و آستانه را ببوس.
در مراجعت اگر بدنت برمیگردد، تو با قلب و روح و فکر خودت در حضور او مقیم بمان و از خدمت او مفارقت نکن و چون کوچهای را به انتها رسانیدی و خواستی داخل کوچه دیگری شوی، به عقب سر برگرد و به آن حضرت با سلام اشاره کن تا اینکه داخل منزلت شوی ...».
(2)پینوشتها:
1- تذکرة المتقین، ص 77
2- المراقبات، ج 2، 254