تسلّطِ معنوی بر جهان اسلام بود.
اهمیت تجاری، سیاسی و اجتماعی حج نیز بر زندگی مردمان این دوره و ادوار بعد، بسیار گسترده بوده که با تأسف هنوز تحقیقات گستردهای در این باره انجام نگرفته است.
شگفت آنکه با تمام اهمیتی که حج در این روزگار برای دولت عثمانی داشت، حتی یک نفر از سلاطین عثمانی، فریضه حج را انجام ندادند. این امر در باره سلاطین قاجاری ایران نیز صدق میکند. دلیل عمده آن، طولانی بودن زمان این سفر بود که میتوانست به لحاظ سیاسی، عواقبی برای این دولتها، که دشمنان فراوانی در درون و بیرون داشتند، در پی داشته باشد.
از میان سلاطین عثمانی، تنها محمد رشید، آخرین سلطان عثمانی، آن هم پس از عزل، به حجاز آمد که در آنجا هم حج به جای نیاورد! از شاهزادگان عثمانی هم تنها و تنها سلطان جم موفق به انجام فریضه حج شد.
با این همه، سلاطین عثمانی توجّهی ویژه به حجاز داشتند و این سرزمین مقدس برای آنان بسیار مهم بود؛ بهطوری که در طول سالها، نه تنها هیچ نوع مالیاتی از آنان دریافت نکردند بلکه هر سال مبالغ فراوانی از کمکهای نقدی و جنسی برای آن ارسال میکردند. این کمکها که از زمان پیش از عثمانیها هم معمول بوده، در این دوره، صورت منظم به خود گرفت و این همان موضوعی است که مورد توجه یک نویسنده ترک قرار گرفت و یک تکنگاری در آن باره تألیف کرد.
سالها کمک دولت عثمانی به اهالی حرمین، در پایان با بیمهری شدید اعراب روبهرو شد و دولت جدید وهابی با همکاری انگلیسیها، بر ضدّ عثمانیها جنگیدند و جزیرةالعرب را از سلطه عثمانیها بیرون آوردند. ترکها که قرنها و حتی در اوج نیازمندی، هزینههای گزافی را برای مردم حرمین و اعراب ساکن حجاز پرداخته بودند، از این بابت سخت آزرده شدند. حتی تا به امروز هم میتوان از چهره زائران ترک، نفرت از سعودیها را بهخوبی مشاهده کرد؛ به ویژه آنگاه که مأموران سعودی در کنار قبر پیامبر صلی الله علیه و آله با تندی و غضب، زائران ترک را از نزدیک شدن به ضریح رسولاللَّه دور میکنند.
ص: 90
از تلاشهای گذشته خود را مشاهده میکنند؛ آثاری که دیگران بر آنها سلطه یافتهاند. یکی از آخرین نزاعهایی که در این باره رخ داد، جریان تخریب قلعه عثمانیها در مکه، در سه سال پیش بود که دولت ترکیه به حکومت سعودی اعتراض کرد اما سعودیها با ردّ آن اعتراض و به بهانه کمبود فضا برای زائران، این اثر بزرگ عثمانی را تخریب کردند.
یکی از رسوم قدیمی در دولت عثمانی، در ارتباط با حرمین شریفین، ارسال «صرّه همایون» یا هدایای سلاطین عثمانی و رجال دربار و اعیان برای اهالی حرمین شریفین است.
در این باره دکتر منیر آتالر، کتابی با عنوان «صره همایون و کاروانهای صره در دولت عثمانی» نگاشته که در سال 1999 میلادی در آنکارا چاپ و نشر یافت.
(1) این اثر که بر اساس اسناد و مدارک آرشیوی و نیز متون تاریخی نوشته شده، نخستین تحقیق مفصلی است که در باره این سنت چند صدساله نگاشته شده و ابعاد مختلف آن را شناسانده است.
این کتاب، ابتدا شرحی از منابع به دست داده و سپس به تفسیر معنای لغوی و اصطلاحی صرّه پرداخته است.
بخش اول، شامل سه مطلب است:
نخست، در باره صرّه در دولت عثمانی و پیشینه آن در زمان سلاطین عثمانی؛ از بایزید اول تا فتح سرزمینهای عربی در زمان سلطان سلیم است.
دوم، توسعه کار ارسال صرّه از زمان تسلّط سلیم بر سرزمینهای عربی؛ از جمله حرمین شریفین تا زمان سلیمان قانونی که این رسم توسعه یافتهتر دنبال شده است.
و سوم در روزگار دیگر سلاطین عثمانی تا محمد رشید، آخرین سلطان عثمانی.
بخش دوم، در باره مراسم ارسال صرّه همایون و تعیین مسیر حرکت است:
آماده کردن کاروان صره در استانبول و مراسم حرکت آن، بحث از محتوای هدایا، مراسم استقبال آن در شام و نیز استقبال در مکه، مباحثی است که در این قسمت مورد توجه مؤلف قرار گرفته است.
در قسمت دوم این بخش، مسیر ارسال صره، که همان «راه حج» است،
1- عنوان ترکی کتاب که آن را پروفسور منیر آتالر نوشته چنین است:
OSMANLI DEVLETINDE SURRE -I HUMAYUN VE SURRE ALVYLARI
ص: 91
مورد بحث قرار گرفته است. راه خشکی و دریا و سپس قطار، راههایی است که کاروان شام برای بردن صره همایون از آن استفاده میکردند. در این بخش، مؤلف از یک نسخه دستنویس مهم که به سال 1253 ق. در باره تمامی ابعاد این سفر و کاروان نوشته شده، بهره برده است. در باره راه قطار نیز توضیحاتی داده شده است؛ قطاری که به سال 1908 افتتاح شد، اما معالاسف بعد از تسلّط دولت جدید وهابی ویران شد. مراسم استقبال از کاروان صره در بازگشت نیز در شام و استانبول مورد توجه مؤلف قرار گرفته است.
(گفتنی است که بخشی از زائران ایرانی، همه که از طریق شام به مکه میرفتند، از همین مسیر استفاده کرده و تحت نظارت پاشای شام این مسیر را همراه با محمل شام طی میکردند).
بخش سوم، شرحی از کارگزاران صرّه و اصطلاحات معمول در این زمینه است:
کارگزاران به دو گروه اصلی و فرعی تقسیم شدهاند. در بخش کارگزارانِ اصلی، از امین صره، مژدهجی باشی، کافتان آغاسی، امیر الحاج، امیرالحاج مصر، پزشک امین صرّه، سقاباشی، فرماندهی عساکر، قاطرچی باشی، مشعلچیباشی، ترجمان صرّه، دارالسعاده آغاسی، کاتب صرّه و کدخدای صرّه یاد شده است.
در بخش مشاغل فرعی، تشریفاتچی، وکیل فراشت شریفه، مطوّف، مقوّم، مجاور، شیخ الحرمین، ناظر حرمین، مفتّش حرمین، تخت روانجی، شربتجی، قهوهجی، بخورجی و ... یاد شده است.
اما اصطلاحات مربوط به صرّه نیز فراوان است که مؤلف در باره هر کدام شرحی به دست داده است. برخی از آنها عبارتند از: محمل مصر و شام و یمن، اوقاف صرّه، قرنطینه، فراشت شریفه (کیفهای محتوی هدایای مردم به اهالی حرمین)، دفاتر فراشت شریفه، تهنیات حج، حج اکبر، حرمین، اوقاف حرمین، قلم محاسبه حرمین، اکرامیه حرمین، طلای صرّه، دفاتر صرّه، شتر صره، اخراج صره، صره همایون، کیسه صره، مناسک حج، مجیدیه، زر محبوب و غیره.
در پایان کتاب، بخشی از اسناد که بهطور عمده تصاویری است از صفحات
ص: 92
دفاتر صرّه و نیز چند عکس و نقشه آمده است. مشخصات منابع کتاب هم در پایان آمده است.
بر اساس توضیحات مؤلف در مقدمه کتاب، وی برای نخستین بار این اثر را بر پایه آرشیوههای اداری مختلف که در درجه اول باید از آرشیو نخست وزیری یاد کرد، استفاده کرده است. این آرشیوها مهمترین منبع او هستند.
افزون بر آنها، وی از آثار تاریخی و سیاحتنامههای این دوره هم بهره فراوان برده است:
* «تشریفات قدیمه» از اسعاد افندی (استانبول 1287).
* «نصرت نامه» (استانبول 1963).
* «روضة الحسین فی خلاصة الأخبار الخافقین» معروف به «تاریخ نعیما» (استانبول 1281).
* «محاسن الآثار» (استانبول 1198).
* «تاریخ واصف» (استانبول، 1978).
* «سیاحتنامه حجاج» از سلیمان شفیق سیلمز اغلو (استانبول 1308).
* «مرآة الحرمین» ایوب صبری پاشا (م 1980). و نیز کتاب:
* «امرای مکه و مدینه» از اسماعیل حقی چارشلی که اثری است به زبان ترکی.
گزارش کتاب
«صُرَّه»، در لغت به معنای کیسه پول است. اما در اصطلاح دولت عثمانی، به معنای طلا و کیسههای زری است که از سوی دولت عثمانی برای اهالی حرمین شریفین فرستاده میشد. رسم ارسال این صرهها که عبارت از هدایای نقدی و جنسی برای مردم این دو شهر بود، از زمان «عباسیان» آغاز شد و تا پایان سلطنت عثمانی دوام یافت. در این میان، و پس از عباسیان، «فاطمیان» نیز برای جلب رضایت خاطر مردم این دو شهر و نفوذ میان آنان، هر سال پولی به حجاز میفرستادند. مبلغ فرستاده شده در این زمان 120 هزار دینار بوده است.
بلاذری بالاترین مبلغ از این دست را تا 200 هزار دینار یاد کرده است. این رقم بالاترین پولی بوده که تا پیش از دولت عثمانی برای مردم این شهر ارسال شده است.
اما در «دوره عثمانی» تداوم این سیاست یک امر ضروری به نظر
ص: 93
میرسید. به همین دلیل بر خلاف خواسته بسیاری از تودههای فقیرِ آناتولی، که مخالف با ارسال این کمکها بودند، از نظر دولت عثمانی، خدمت به اهالی حرمین شریفین با فرستادن صرّهها و هدایا، یک افتخار به حساب میآمد.
این مسأله تا زمان انتقال خلافت به عثمانیها، به صورت امری رقابتزا میان دولتهای اسلامی درآمده بود؛ بهطوری که هر کدام تلاش میکردند پول بیشتری ارسال کنند و بر نفوذ خود بیفزایند.
ارسال صره، بیشتر در قالب کاروانهای حج صورت میگرفت و آنگونه که از اسناد موجود به دست میآید:
نخستین بار، در دوران سلطنت بایزید اول (سلطنت 792- 805) با 80 هزار سکه طلا آغاز شده است.
یکبار زمانی که دولت عثمانی، در دوران سلطان محمد چلبی (سلطنت 805- 824) گرفتار ضعف شده بود، این رقم به 14 هزار سکه طلا رسید که از ادرنه برای حرمین فرستاده شد.
اما ترتیب کاروان مخصوص دولتی، به عنوان یک هیئت، که مشهور به «آلای صرّه» بود و وظیفه ارسال «صره همایون» به حرمین را بر عهده داشت، از زمان حکومت همین محمد چلبی آغاز شد. بعد از آن، این سیاست توسط سلطان مراد دوم توسعه یافت. وی سالانه 3500 سکه طلا که از درآمد پل ارگنه به دست میآمد وقف مردم مکه و مدینه و قدس شریف کرد. همو در وصیتنامهاش، ثلت اموالش در مانیسا؛ یعنی دو هزار سکه طلا را برای اهالی حرمین شریفین وقف کرد.
رسم ارسال صرّه، پس از فتح استانبول نیز ادامه یافت. سلطان محمد فاتح (سلطنت 855- 886)، به عنوان مشتلق فتح استانبول، دو هزار سکه برای امیر مکه و هفت هزار سکه هم از غنایم
ص: 94
این جنگ به عنوان صره برای اهالی حرمین فرستاد. در مقابل امیر مکه نیز هدایایی برای پادشاه فرستاد و خرسندی خود را از فتح استانبول اعلام کرد. یکی از جالبترین آن هدایا که اهالی حرمین برای عثمانیها فرستادند، هدایایی بود که برای بایزید دوم (سلطنت 886- 918) فرستاده شد.
در اسناد آمده است که اهالی حرمین برای اعلام خرسندیِ خود از صرّه بایزید دوم، قصیدهای را که یک شاعر عرب مدینه با نام شیخ شهابالدین احمدبن حسینالعلی نوشته بود، همراه با یکی از خطبای مکه به نام شیخ محییالدین عبدالقادربن عبدالرحمان عراقی نزد پادشاه فرستادند. خطیب به استانبول رفت و قصیدهاش را خودش برای پادشاه خواند و شاه که بسیار شاد شده بود، یک هزار سکه طلا به او بخشید و نیز فرستادن سالانه صد دینار را برای وی با نوشتهای اعلام کرد.
در دوران سلطان محمد فاتح، به دلیل توجه دولت عثمانی به سیاست شرقی خود، این دولت به کار تعمیر چاههای حجاز و ارسال صره برای مردم حرمین ادامه داد و این امر بحرانی را در روابط میان عثمانی و ممالیک پدید آورده، آنها را تا آستانه جنگ پیش برد.
در اصل، مقام خلافت که میان دولتهای اسلامی وقت، نشانه امتیاز و برتری بود و نیز اداره حرمین که از جمله وظایف خلافت بود، با انحلال دولت ممالیک به دست دولت عثمانی با سلطنت سلطان سلیم (918- 926) در اختیار دولت عثمانی قرار گرفت. سلطان سلیم که در جریان فتح بلاد عربی در مصر بهسر میبرد، پذیرای هیأتهایی بود که از نقاط مختلف، برای شادباش فتح نزد وی میآمدند. مهمترین هیئت، هیأتی بود که امیر مکه شریف برکاتبن محمدالحسنی به قاهره فرستاد. در این هیئت سفیر و فرزند سیزده ساله امیر مکه نزد سلطان عثمانی آمده، ادای احترام کرد، کلیدهای مکه را به وی تسلیم کردند. آمدن این هیأت برای سلطان سلیم معنای خاصی داشت؛ زیرا فردی از خاندان پیامبر با او بیعت کرده و به علاوه دو حرمین شریفین تحت سلطه دولت عثمانی درآمده بود. به همین دلیل سلطان عثمانی، سالانه 200 هزار زر فلوره و صدقه مصریه که از درآمد موقوفاتی بود که از پیش برای حرمین شریفین وقف
ص: 95
شده بود، از حساب خزانه دولت بر منوال گذشته، به این دو شهر فرستاد. بدین ترتیب مردم حجاز از این سیاست سلطان سلیم بینهایت خشنود شده و از آن پس «صره همایون» ارسالی از طرف سلطنت سنیه عثمانی را «صرّه رومیه» نامیدند.
علاوه بر آن، در خطبهای که در آغاز خلافت سلطان سلیم خوانده شد، عنوان «حاکم حرمین شریفین» تبدیل به «خادم حرمین شریفین» شد.
ارزاق و حبوباتی که در روزگار سلطان محمود دوم فرستاده میشد، برای اهالی مکه و مدینه در حد کفایت بود.
صره و حبوباتی مانند گندم و برنج و غیره چیزهایی بود که زندگی روزه مرّه مردم این دو شهر را میگرداند و آنان با صره ارسالی سلطان در ایام حج، بدهیهای طول سال خود را میپرداختند. این کمکها که به صورت گسترده از زمان سلیم آغاز شده بود، در دوران بعد هم ادامه یافت و شرایطی را برای دولت عثمانی پدید آورد که آنان دارای نفوذی بی حد و حصر در حجاز شدند.
اما «الای صره و هدایای صره» یعنی هیأتهای اعزامی که هدایا را میبردند، رسم و رسوم خاصی داشت و آیینها و احتفالات و مراسم ویژهای در هر نقطه برای آن تدارک میشد. مجموعه این جشنها و آداب ورسوم را «آلای صره» مینامیدند.
یک ماه پیش از حرکت صره از استانبول، مأمور سلطنتی که او را فافتان آغاسی مینامیدند به حرمین و نیز قدس میرفت و در ملاقات با امرا و شیوخ آن نواحی و بخشش پولی در حد 500 سکه به آنان، خبر آماده شدن کاروان صره و تغییراتی که در آن سال پدید آمده را به آنان اعلام میکرد. در واقع، هدیه اصلی پادشاه که توسط این شخص برده میشد، خلعت یا قبای زربافت بود که همراه یک نامه ترکی به آنان ابلاغ میگردید.
به علاوه، یک روز پیش از حرکت کاروانِ صره، دارالسعاده آغاسی، برای دفتردار، رییس الکتاب و نشانجیها، دعوت نامههای مخصوص میفرستاد و حضور آنان را با لباس مخصوص در مراسم حرکت کاروان خواستار میشد.
در روز ترتیب آلای، صره از طریق اسکله سرکهچی وارد اسکودار میشد.
برای این کار، از کاپیتان پاشا، که در آن زمان فرمانده کل نیروی دریایی بود، خواسته شد تا سحرگاه روز حرکت،
ص: 96
یک فروند کشتی بزرگ و مجهز را در اسکله حاضر کند. در روز مراسم، کارهای اداری فراوانی انجام میشد و میهمانان پس از خوردن غذا و نوشیدن قهوه، دفاتر صره همایون توسط مأموران امضا و مهر شده، طغرا کشیده شد و در پایان نشانجی طرغای سلطان را پای آنها میکشید. به این ترتیب کاروان عازم حرکت میشد.
ارسال این هدایا که بهطور معمول برای چهرههای شاخص و افراد روحانی فرستاده میشد، به رغم آنکه به لحاظ مالی، خسارت سنگینی برای خزانه عثمانی بود، اما به دلیل آنکه نفرستادن آن به مقام دولت عثمانی در میان مسلمانان خلل وارد میکرد، هر ساله و بهطور مداوم فرستاده میشد.
البته این هدایا، تنها از طرف سلطان عثمانی فرستاده نمیشد، بلکه بسیاری از چهرههای برجسته این دولت و اعیان هم هدایایی را همراه کاروان ارسال میکردند. در کنار سکّههایی که هر ساله فرستاده میشد، هدایای جنسی هم که شامل حبوبات و خشکهبار بود، بخشی از صرّه همایون را تشکیل میداد. در کنار این هدایا، مبالغی هم برای تعمیر چاهها و چشمههای آب مکه و آباد سازی آن فرستاده میشد که در این باره، سهمی هم از خزانه دولت در نظر گرفته میشد. برای پرده کعبه هم وقفی خاص وجود داشت.
در برخی از سالها، هدایای ارسالی بسیار گران قیمت بودند. برای نمونه، سلطان مراد سوم، سه عدد قندیل به مکه فرستاد که همه از طلا ساخته شده و با جواهرات مختلف تزیین شده بود. علاوه بر مراد سوم، برخی دیگر از پادشاهان عثمانی هم قندیل و آویزهای الماس به حرمین فرستادند؛ از جمله میتوان، از سلطان احمد اول، محمود دوم، و عبدالحمید اول یاد کرد.
در میان هدایا، پردههای کعبه که از پارچههای گرانبها دوخته شده و روی آن با طلا، نقره و یاقوت آراسته شده بود، دیده میشد. به دنبال تعویض پرده، پرده قدیمی به چیزهایی؛ از جمله لباس، جلیقه، کلاه و سجاده تبدیل شده و میان اهالی و بزرگان مکه و مدینه توزیع میشد. از جمله هدایا، پرده در و نیز کلید کعبه بود که همراه با صرّه همایون ارسال میگردید.
استقبال رسمی از آلای صره در حرمین، رسمی دیرین بود. پس از
ص: 97
حرکت آن از استانبول، نخستین استقبال رسمی در شام به عمل میآمد. پرچم مخصوصی که آن را «سنجاق شریف» مینامیدند، از روزهای قبل برای روز 25 رمضان آماده شده و در آن روز از قلعه بیرون آورده، به مأمور سنجاق تسلیم میشد. این پرچم همراه با موزیک به سمت دروازه شرقی شهر برده میشد و همه اهالی شهر در طول گذرگاه عبور پرچم حاضر بودند.
در این سمت، قافلهای که از شام به مکه میآمد، توسط امیر مکه، با لباسهای مخصوص و فاخر مورد استقبال قرار میگرفت و در زمان ورود آلای صره به شهر، مراسم بزرگی برپا شده و حتی روزها ادامه مییافت.
مسیر طی کاروان آلای صره در دروههای مختلف تغییر یافته بود. تا سال 1564 میلادی، آلای صره، هر ساله، روز 12 ماه رجب با قاطر و شتر از مسیر خشکی رهسپار حجاز میشد. مسیر خشکی، عبارت بود از اسکودار، ازنیق، قونیه، انطاکیه، حلب، شام، مدینه و سپس مکه.
اما بعد از این تاریخ، آلای صره ابتدا از طریق دریا به بیروت و شام رفته و از آنجا نیز از راه خشکی به سمت مکه حرکت میکرد. بعد از سال 1908، که راه آهن دمشق- حجاز ساخته شد، صره به وسیله قطار فرستاده میشد.
باید توجه داشت که یکی از دلایلِ برخی نبردها که توسط دولت عثمانی در شرق صورت گرفت، برای تأمین امنیت راه حج بود. طبیعی است راههای یاد شده، استانبول را به سوریه، مصر، قدس و عربستان مرتبط میساخت؛ راهی که مسیحیان نیز به عنوان یک مسیر زیارتی- تجاری از آن استفاده میکردند.
مهمترین راه ارتباطی استانبول و آناتولی، مسیر اسکی شهر و آق شهر بود که به عنوان ستون فقرات این مسیرها به حساب میآمد و به عنوان مسیر مادر (آنا یول) از آن نام برده میشد. این مسیر، در واقع، مسیر راه حج اصلی به حساب میآمد.
صرّه همراه با سه کاروان فرستاده میشد:
قافله اول، قافله سوریه یا محمل شام نام داشت. قافله شام، از شش هزار نفر تشکیل شده و بزرگترین قافله صره به حساب میآمد. این قافلهها با پشت سر گذاشتن مسیر تجاری استانبول، از معان و
ص: 98
مدین صالح عبور کرده وارد مدینه میشدند. به عبارت دیگر، از استانبول به شام و از آنجا نیز از طریق عربستان جنوبی به مدینه میرفتند. این مسیر قدیمیترین مسیر آلای صره به شمار میرفت.
قافله دوم، قافله مصر یا محمل مصری بود که وظیفه عمده آن حمل پرده کعبه بود که در مصر تهیه میگردید.
این قافله در آخرین هفته شوال از قاهره حرکتش را آغاز میکرد و با پیمودن یک راه 37 روزه از ساحل، خود را به مکه میرساند.
قافله عراق نیز از راهی که در میان عربستان میگذشت، خود را به حجاز میرساند.
حجاج آفریقای شمالی، یمن و ایران معمولًا از راه دریا به مکه میرفتند.
قافله صرّه بیشتر از شتر استفاده میکرد. در اصل، دو نوع کاروان سنگین و سبک در این دوره تعریف شده بود.
کاروانهای سنگین به کاروانهایی گفته میشد که بیشتر از شتر (که میتوانست 399 کیلوگرم بار حمل کند) استفاده میکردند و به دلیل کندی حرکت به آنها کاروان سنگین گفته میشد. اما در کاروانهای سبک از اسب و قاطر استفاده میشد و تعداد شترهایش اندک بود. به همین دلیل سرعت کاروان بیشتر بود.
کاروانهایی که از شام و مصر بار حمل میکرند و حجاج آسیا و اروپا را با خود به همراه داشتند، غالبا کاروانهای سنگین بودند.
کاروان شامکه حجاجینزدیک بهشصت تاهفتاد هزارنفررا حملمیکرد، درطول 61 روز خود را به مکه میرساند.
اما کاروان مصر متشکّل از چهل تا پنجاه هزار نفر بود، یک لشکر دوازده تا پانزده هزار نفری از سربازان ترک حفاظت از کاروان شام را بر عهده داشتند؛ زیرا قبایل بدوی در طول مسیر به کاروانهای حجاج حمله کرده به قتل و غارت مشغول میشدند.
زمانی که کاروان صره به مکه میرسید، امین صره نامه همایون را که با خود داشت، طی مراسمی خاص به امیر مکه میسپرد. امیر نیز نامه را میبوسید و روی سر میگذاشت، سپس آن را برای هالی منتظر در منا خواند. پس از خواندن نامه همایون، توزیع صره برای اهالی آغاز میشد.
این توزیع، براساس دفتری بود که
ص: 99
مهر و امضا و طغرا کشیده شده بود. دفتر یاد شده به امیر مکه تسلیم میشد. در این دفتر اسامی کسانی که میبایست صره دریافت میکردند ثبت شده بود.
اطلاعاتی نیز در باره افراد وجود داشت و در صورتی که کسانی مرده بودند، صره آنان یا به ورثه داده میشد و یا به استانبول باز گردانده میشد. بخشی از هدایا هم اختصاص به فقرای شهر داشت که میان آنان توزیع میگردید.
یک نقاشی ترکی از احترام ترکها به حرم الهی
پینوشتها:
ص: 100
یک سند از کمکهای مالی عثمانی به فراشان حرم نبوی
تصویری از حرکت آلای صرّه از مقابل طوپقاپی سرای به سوی شام
ص: 101
مراسم استقبال از صرّه آلای در استانبول
ص: 102
طغرای سلطان عبدالحمید بر دفاتر صرّه
کیسه زر که از پوست ساخته شده و برای اهالی حرمین فرستاده میشد.
ص: 103
یک نمونه از دفاتر صره که نام هر کس با مبلغ مورد نظر در آن آمده.