اشاره:
پژوهشگر توانمندِ عهد عثمانی، سرتیب ایّوب صبری، متوفای 1308 ه.
(1860 م.) صاحب آثار ارزشمند فراوان، (1) در کتاب ارزشمندِ «مرآت مدینه» (2) گزارش بسیار جامع و مستندی از آداب و سنن مجاوران حرم نبوی به رشته تحریر در آورده، که چهارمین بخش آن از نظر خوانندگان گرامی میگذرد:
متبرّک شدن نوزادان به حرم مطهّر
چرا شایسته تجلیل، تمجید و تکریم نباشند مردمانی که در بدو تولّدشان قنداقه آنان به حرم مطهّر پیامبر صلی الله علیه و آله برده شده، زیر پرده و پوشش مقدّس مرقد مطهّر متبرّک گشته، مشمول عنایات و الطاف بیکران حضرت ختمی مرتبت قرار میگیرند. (3)
هر کودکی که در شهر مدینه منوره گام در عرصه زندگی میگذارد، در چهلمین روز تولّدش او را شستشو داده، لباس نو برتنش میپوشانند و با عطر و گلاب معطرش میکنند و در حدّ توانِ خانواده، به زیورآلاتش میآرایند.
خویش و تبارش گردآمده، همگی جامههای فاخر میپوشند و نوزاد را با
1- تنها اثر چاپ شده مؤلف به فارسی، کتاب «تاریخ و هابیان» است، که از سوی نشر طوفان درتهران به چاپ رسیده، سپس به عربی برگردان شده، و با عنوان «تاریخ الوهّابیّین»، توسط انتشارات هدف قاهره منتشر شده است.
2- مرآت مدینه، دوّمین مجلد از مجموعة پنج جلدی، «مرآتالحرمین» است، که به سال 1304 ه. در استانبول به چاپ رسیده است
3- در ایام تألیف کتاب، اگرچه نظام وهابی در منطقه حاکمیت داشت، ولی هنوز اعتقادات مردم سالم و تبرک جویی از آثار پیامبر صلی الله علیه و آله در فرهنگ عامه محفوظ مانده بود. در مورد جواز تبرّک از دیدگاه قرآن، سنت و سیره صحابه، نک: «تبرّک الصحابه بآثار الرسول».
1- این نوع صفا و اخلاص، بسیار ارزشمند است، ولی ما وظیفه داریم در کنار توسّلات، به پزشک نیز مراجعه کنیم.
1- طلب شفاعت از انبیا و اولیا، ریشه قرآنی دارد، ولی باید شفاعت کننده و شفاعت شونده به اذن پروردگار باشد یونس: 3؛ سباء: 23 شیخ مفید بر ثبوت شفاعت بر پیامبران و معصومان، ادعای اجماع کرده اوائلالمقالات، ص 15 نسفی نیز احادیث شفاعت را مستفیض دانسته است العقائد النسفیّه، ص 148 قاضی ایاض نیز آن را صریح آیات، اخبار و مذهب اهل سنت دانسته است، شرح نووی بر صحیح مسلم، ج 3، ص 35 محمدبن عبدالوهاب بنیانگذار وهابیت نیز شفاعت پیامبر گرامی، پیامبران، فرشتگان واولیاءاللَّه را بر اساس روایات وارده ثابت دانسته است الهدیة السنیه، ص 42. برای دفع شبهات وهابیان مراجعه شود به کتاب ارزشمند: کشف الارتیاب، از سید محسن امین، صص 214. 192
1- این شیوه، یاد آورِ حدیث شریف رسولگرامی صلی الله علیه و آله است که میفرماید: «نخستین نشانه عدالت در آخرت، قبرها است که در آنها میان ثروتمند و مستمند هیچ فرقی دیده نمیشود» بحارالانوار، ج 81، ص 283.
2- این سور به سال 540 ه. توسط جمال الدین محمد بن ابی منصور اصفهانی، وزیر آل زنگیکشیده شد. وفاء الوفا، ج 2، ص 767.
3- با توسعه مسجدالنبی و برداشته شدن کوچه بنی هاشم و خیابان ابوذر، از باب الجمعه نشانی نمانده است. محل باب الجمعه در آن ایام «حارّه» نامیده میشد و تقریباً با درِ فعلی بقیع قابل انطباق میباشد.
4- از صدر اسلام تا 80 سال پیش بر فراز قبور مقدس خاندان عصمت و طهارت گنبد و بارگاه بود، که در روز هشتم شوال 1344 ه. با خاک یکسان گردید. این بقعهها عبارت بودند از: 1) چهار تن از امامان معصوم علیهم السلام 2) فرزندان پیامبر 3) همسران پیامبر 4) عمههای پیامبر 5) ابراهیم فرزند پیامبر 6) فاطمه بنت اسد 7) عقیل و عبداللَّهبن جعفر 8) اسماعیل فرزند امام صادق علیه السلام 9) امّ البنین 10) حلیمه سعدیه 11) بیتالأحزان، در نزدیکی قبور ائمه (در سمت بالای سر آنها). (وفاء الوفا، ج 3، ص 616 تا ص 920؛ البقیعالغرقد، ص 44).
5- سمهودی تعداد آنها را 000 10 نفر نوشته است. وفاء الوفا، ج 3، ص 916.
6- لفظ «قصقیه» واژهای محلّی است. در دیگر بلاد عربی رایج نیست و در کتب لغت پیدا نشد. با توجه به تُرک تبار بودنِ مؤلف، در کتابهای لغت ترکی نیز جستجو به عمل آمد و یافت نشد. احتمالًا منظور از قصقیه چیزی شبیه لحدهای مرسوم فعلی در قبرستان وادیالسلام نجف اشرف میباشد، ولی به هنگام جستجوی لفظ «قصقیه» واژه مشابهی یافتیم به عنوان «فِسقِیه»، و آن ساختمان مسقفی بوده به طول 50 و پهنای 20 متر، در سمت غربی بقیع، که مخصوص دفن سادات، اشراف و امَرای شیعه بوده است. خاندانهای معروفی چون «آل مُهَنّا» در آنجا به خاک سپرده شده بودند، که در عهد وهابیان همه تخریب و با خاک یکسان گردید. اهل الدار والایمان، ص 48. آل مهنّا از تبارِ سید مهنّا بن سنان، قاضی معروف مدینه در قرن هشتم، صاحب «المسائل المهنّائیّه» و مجاز از سوی علّامه حلّی و پسرش فخر المحقّقین میباشند. الدرر الکامنه، ج 4، ص 368؛ الحقایق الراهنه، ص 223.
7- تعبیر «رَوضَةٌ مِنْ رِیاضِ الْجَنَّةِ» را در مورد بقیع پیدا نکردیم، ولی در مورد برخی از قبور بقیعبه کثرت آمده است. در یک حدیث طولانی، رسولاللَّه صلی الله علیه و آله از شرکت فرشتگان در تشییع فاطمه بنت اسد، مادر امیرمؤمنان علیه السلام سخن گفته، در پایان میفرماید: «و قبر او باغی از باغهای بهشت است». «روضة الواعظین، ج 1، ص 143؛ بحارالأنوار، ج 35، ص 71
1- پیامبرخدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هرکس در یکی از دو حرم، مکه یا مدینه وفات کند، پای حساب برده نمیشود، مهاجر الی اللَّه نوشته میشود و در روز رستاخیر با اصحاب بدر محشور میگردد.» بحارالانوار، ج 99، ص 387.
2- رسول گرامی روزی در بقیع خطاب به «امّ قیس» فرمود: «از این قبرها 70000 نفر محشور میشوند که بدون حساب وارد بهشت میگردند، چهرههایشان مانند ماه شبِ چهارده میدرخشد.» تاریخ المدینة المنوره، ج 1، ص 92. و در حدیث دیگری فرمود: «هرکس در این قبرستان به خاک سپرده شود، ما برای او شفاعت میکنیم.» همان، ص 97.
احادیث فراوانی در باره حضور پیامبرخدا صلی الله علیه و آله در بقیع و استغفارش بر اهل بقیع آمده است. ابن شبّه، دهها مورد از آنها را در تاریخ المدینة المنوره، ج 1، ص 86 تا 97 آورده است.
3- مشروعیت زیارت اهل قبور از مسلّمات شرع میباشد. پیامبر صلی الله علیه و آله همواره به زیارت اهل قبور در بقیع و احُد میرفت مستدرک حاکم، ج 1، ص 531. قبر مادرش را به همراه 1000 تن از یاران زیارت نمود و اشک فراوان ریخت صحیح مسلم، ج 2 ص 366. اما در مورد زنان، مسلّماً جایز و مشروع است؛ چنانکه حضرت زهرا به زیارت قبر جناب حمزه سید الشهدا میرفت، المصنف عبدالرزاق، ج 3، ص 572. عایشه نیز میرفت همان، ص 570. و به صراحت میگفت که رسول خدا به او اجازه داده است سنن بیهقی، ج 4، ص 131. در این رابطه به کتاب ارزشمند «شفاء السّقام» از امام تقیالدین سبکی مراجعه فرمایید که شبهات و هابیان را به بهترین شکل پاسخ داده است.
4- فَسْلَکَنْ، گلی مانند «گلایول» میباشد، جز اینکه بسیار معطّر است. فسلکنِ سفید، هندی وژاپنی از شهرت بیشتری برخوردار میباشند. قاموس ترکی، سامی افندی، ص 996.
1- گل باران کردن جنازه در گذشته رواج داشته است. از گلباران شدن جنازه حضرت معصومه و امام رضا علیهما السلام توسط شیعیان قم و خراسان داستانها نقل میشود. بر جنازه حضرت موسیبن جعفر علیهما السلام آنقدر شاخه گل نثار کردند که آنجا بعدها به «سوق الرّیاحین» بازارگلها شهرت یافت حیاة الامام موسیبن جعفر، ج 2، ص 528. ولی آنچه امروز مرسوم شده، تاج گل به قیمتهای گزاف برای مراسم تشییع و ترحیم تهیه میکنند که این از مصادیق اسراف میباشد. بهتر است وجه آن را به مراکز خیریه داده، تابلو مرکز را به مراسم ببرند.
2- مؤلف این اشعار را از کتاب «فتوح الحرمین» نقل کرده، و آن مناسک منظوم محیالدین عربی به فارسی میباشد. کشفالظنون، ج 2، ص 1240
1- عین الزرقا، همان «عین ازرق» است که از چشمه بزرگی در غرب مسجد قبا، در میان نخلستاننشأت میگیرد، تا مصلّی جریان پیدا میکند. در مصلی قبّه بزرگی بر بالای آن هست، در آنجا به دو قسمت تقسیم شده، قسمی به سوی شمال و قسم دیگری به سوی قبله روان میباشد. این چشمه «عین ازرق» نام دارد و در میان مردم به «عین زرقا» مشهور است. وفاء الوفا، ج 3، ص 985. علت نامگذاری آن به «ازرق» و «زرقا»، این است که آن را مروانبن حکم در ایام والی بودنش از قبا تا مدینه کشیده وچون او زاغ چشم بود، به این نام مشهور شد. همان، ص 987.
2- در گذشته که وسایل امروزی نبود، مخزنهایی در جاهای بادگیر نصب میشد و آب در آنمخزنها در اثر وزش باد خنک میشد، این مکانها را مشربه مینامیدند و مشربه امّابراهیم یکی از این موارد بود.
3- شیخ ابوالحسن محمد، جدّ مادری شیخ محمد کازرونی است.
1- دلائل الخیرات، تألیف: محمدبن سلیمان جزولی، متوفای 854 ه. رایجترین کتاب در ذکرصلوات بر اشرف کاینات بود، که در شرق و غرب عالم رواج تام داشت، تا از طرف و هابیان ممنوع شده، نسخههای آن گرد آوری و طعمه حریق گردید.
2- تا این اواخر، در همه کشورهای اسلامی، برای آگاهی مردم از وقت افطار و سحری، درشامگاهان و سحرگاهان توپ شلیک میکردند.
1- نماز تراویح عبارت است از خواندن نمازهای مستحبی شبهای ماه رمضان با جماعت، که به اجماع فقهای شیعه حرام است؟؟؟ و داستان آغاز آن، این است که در یکی از شبهای ماه رمضان عمر به مسجد رفت و دید مردم به صورت پراکنده مشغول عبادت هستند، به ابیّبن کعب دستور داد که امامت کند و نمازهای مستحبی را با جماعت بهجا آورد. شب بعد که به مسجد رفت و دید در صفهای منظم مشغول نماز هستند، شادمان شد و گفت: «نعمت البدعة! وه، چه بدعت خوبی شد!» صحیح بخاری، ج 2، ص 252، الموطّأ، ص 73؛ کنزالعمال، ج 8، ص 408.
بعد از عثمان، هنگامیکه با امیر مؤمنان علیه السلام بیعت شد، آن حضرت دستور داد اعلام کنند که خواندن نماز مستحبی با جماعت ممنوع است. عدهای در خیابانها به راهپیمایی پرداخته، شعار: «واعمراه» سردادند، از ترس فتنه و شورش فرمود: بگویید هرکس میخواهد بخواند. وسائل الشیعه، ج 8، ص 46. د فهرس مو فهرس د این الله الحمد لله و فهرس قی دقت شود؟؟؟
1- تراویح، جمع «ترویحه»، به معنای استراحت است. نماز تراویح را از این جهت «تراویح» مینامند، که بعد از هر چهار رکعت، مدتی فاصله داده، استراحت میکنند. لسان العرب، ج 5. ص 360.
1- در حدود سی سال پیش از اینکه نگارنده توفیق تشرف به حرمین شریفین را داشت، در قسمتغیر مسقف حرم، در محاذات حجره شریف، تعدادی نخل موجود بود، از این رو آن قسمت را باغچه نخل تعبیر میکردند.
1- همه مذاهب اسلامی، اتفاق نظر دارند که وقت نماز صبح از اول طلوع فجر آغاز میشود، ولی ابو حنیفه گفته است: بهتر است که نماز صبح را تا روشن شدن هوا تأخیر بیندازند بدایة المجتهد، ج 1، ص 97 و لذا حنفیان حدود 20 دقیقه بعد از اذان صبح به ادای نماز صبح میپردازند.