إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکاً وَهُدیً لِلْعَالَمِینَ.
«نخستین خانهای که برای مردم (و نیایش خداوند) قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکّه واقع شدهکه پربرکت و مایه هدایت جهانیان است.»
کعبه راهنمای بندگان به سوی خداست و آنان با انجام حج و عمره و سایر عبادات به سمت و اطراف کعبه، به بهشت و سعادت راه مییابند.
مبارک بودن خانه خدا، میتواند از این جهت باشد که این خانه همواره محلّ عبادت و طواف بوده و پاداش عبادات در آنجا دو چندان است و سبب بخشش گناهان میباشد.
ص: 10
حوادث طبیعی و قهر جباران و بدخواهان است که داستان اصحاب فیل از نمونههای روشن آن میباشد. افزون بر این، کعبه مایه امنیت هرکس و هر چیزی است که به آن وارد شود و یا وارد سرزمین پیرامون آن (و حرم/ مکه) گردد.
امام باقر علیه السلام فرمود: معنای وَ مَنْ دَخَلَهُ کَانَ آمِناً ... این است که هر کسی وارد آن (بیت) شود، در حالی که عارف به تمام واجبات الهی باشد، در عالم آخرت از عذاب همیشگی در امان خواهد بود.
(1) طبق روایات فراوان، اگر کسی در خارج حرم مرتکب جرمی شود و به حرم خدا پناهنده گردد، تا زمانی که در حرم به سر میبرد، کسی حق تعرّض به او را ندارد و نمیتوان در آنجا بر او حد جاری کرد.
حتی اگر حیوانات وحشی هم به حرم خدا پناهنده شوند، کسی حق تعرّض به آنها را ندارد و نیز درختان خود رو حرم خدا را هم کسی نمیتواند بکَند.
این امنیت همهجانبه حرمِ خدا، به اعتبار وجود کعبه در آن است.
باری، خدای سبحان امنیت مطلق و همهجانبه را از ویژگیها و فضایل کعبه برشمرد:
وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْناً ....
(2) « (و به خاطر بیاورید) هنگامی را که خانه کعبه را محلّ بازگشت و مرکز امن و امان برای مردم قرار دادیم.»
کعبه، شعبهای از رضوان الهی
امام صادق علیه السلام فرمود:
«هَذَا بَیْتٌ اسْتَعْبَدَ اللَّهُ بِهِ خَلْقَهُ ... فَهُوَ شُعْبَةٌ مِنْ رِضْوَانِهِ ...».
«این خانهای است که خداوند به سبب آن بندگانش را به عبادت فراخواند و آن، شعبهای از رضای اوست.»
(3) کعبه، وسیله آزمایش بندگان
امام صادق علیه السلام فرمود:
«هَذَا بَیْتٌ اسْتَعْبَدَ اللَّهُ بِهِ خَلْقَهُ لِیَخْتَبِرَ طَاعَتَهُمْ فِی إِتْیَانِهِ».
«این خانهای است که خداوند به سبب آن بندگانش را به عبادت فراخواند تا طاعت آنان را، در آمدن به سوی آن، بیازماید.»
کعبه، قبله امّت اسلام:
قَدْ نَرَی تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَیْثُ مَا کُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ ....
(4) «نگاههای انتظارآمیز تو به سوی آسمان را (برای تعیین قبله نهایی) میبینیم. اکنون تو را به سوی قبلهای که از آن خشنود باشی، میگردانیم. پس روی خود را به سوی مسجدالحرام کن و هر جا باشید روی خود را به سوی آن بگردانید.»
خدای سبحان امنیت مطلق و همهجانبه را از ویژگیها و فضایل کعبه برشمرد
از امام صادق علیه السلام نقل است که فرمود:
خدای عزّ و جلّ کعبه را قبله مسجد (الحرام)
1- مجمع البیان، ج 1 و 2، ص 799
2- بقره: 125
3- کافی، ج 14، ص 197
4- بقره: 144
ص: 11
و مسجد (الحرام) را قبله اهل حرم و حرم را قبله همه اهل زمین قرار داد.
(1) کعبه، گرامیترین خانه
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«أَکْرَمُ الْبُیُوتِ عَلی وَجْهِ اْلأَرْضِ أَرْبَعَةٌ:
الْکَعْبَةُ وَ بَیْتُ الْمَقْدِسِ وَ بَیْتٌ یُقْرَأُ فِیهِ الٌقُرْآنُ وَ الْمَساجِدُ».
«گرامیترین خانه بر روی زمین، چهار خانه است: کعبه، بیتالمقدس و خانهای که در آن قرآن بخوانند و دیگر مساجد.»
کعبه، محبوبترین بقعه در زمین
امام باقر علیه السلام:
«مَا خَلَقَ اللَّهُ- عَزَّ وَ جَلَّ- بُقْعَةً فِی الْأَرْضِ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْهَا، ثُمَّ أَوْمَأَ بِیَدِهِ نَحْوَ الْکَعْبَةِ ...».
«خداوند هیچ بقعهای را بر روی زمین محبوبتر از آن نیافرید. (این سخنان را در حالی بیان کرد که با دستش به سوی کعبه اشاره میکرد.)»
(2) کعبه، بنای مردمی و محلّ رجوع مردم:
وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْناً ....
(3) « (به یاد آورید) هنگامی را که خانه کعبه را محلّ بازگشت و مرکز امن و امان برای «مردم» قرار دادیم.»
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکاً وَهُدیً لِلْعَالَمِینَ.
(4) «نخستین خانهای که برای مردم قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکه است، که پربرکت ومایه هدایت جهانیان است.»
جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَاماً لِلنَّاسِ ....
(5) «خداوند، کعبه- بیتالحرام- را وسیله برای استواری و سامان بخشیدن به کار مردم قرار داد.»
قید «للناس» در سه آیه بالا و نیز قید «للعالمین» در آیه 96 آل عمران، بیانگر مردمی و عمومی و جهانی بودن خانه خدا است. آری، کعبه سفره معنوی آماده برای همه مردم؛ اعم از کافر و مسلمان است، اما
1- وسائل الشیعه، ج 4، ص 303
2- کافی، ج 4، ص 239
3- بقره: 125
4- آل عمران: 96
5- مائده: 97
ص: 12
کسانی توفیق استفاده از آن را پیدا میکنند که همانند کعبه به فضیلت توحید آراسته و از شرک و کفر و طغیان پیراسته باشند.
کعبه، پاک و مطهّر از آلودگیها:
... وَ عَهِدْنَا إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیْتِی ....
(1) «و ما به ابراهیم و اسماعیل امرکردیم که: خانه مرا پاک و پاکیزه نمایید.»
تطهیر خانه خدا میتواند به این معنا باشد که ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام مأمور شدند کعبه را از آلودگیهایی که مشرکان قبلًا، در اطراف آن ایجاد کرده بودند پاکسازی نمایند. بنا به عقیده برخی مفسران، کعبه پیش از آنکه در دست ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام قرار گیرد در اختیار مشرکان بوده و آنها نظافت را رعایت نمیکردند.
و نیز تطهیر کعبه میتواند به این معنا باشد که ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام موظّف شدند کعبه را بر اساس طهارت، تقوا و اخلاص بنا نمایند آنگونه که حقتعالی میفرماید:
أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَی تَقْوَی مِنْ اللَّهِ وَ رِضْوَانٍ خَیْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَی شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ ....
(2) «آیا کسی که شالوده آن را بر تقوای الهی و خشنودی او بناکرده، بهتر است، یا کسی که اساس آن را بر کنار پرتگاهِ سستی نهاده که ناگهان در آتش دوزخ فرو میریزد؟!»
(3) در هر حال، کعبه بنایی است که از هرگونه آلودگی و ناخالصی پاک و مطهّر است؛ چرا که پاکی و طهارت کعبه، خواست صاحب آن؛ خداوند تبارک و تعالی است.
کعبه، ساخته شده بر اساس خلوص و توحید محض:
وَ إِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَنْ لَا تُشْرِکْ بِی شَیْئاً ....
(4) « (به خاطر بیاور) هنگامی را که جای خانه (کعبه) را برای ابراهیم آماده ساختیم (تا خانه را بنا کند؛ و به او گفتیم) چیزی را همتای من قرار مده.»
عمدهترین فضیلت کعبه این است که این خانه، خانه توحید است و هیچ انگیزه غیر
1- بقره: 125
2- توبه: 109
3- مجمعالبیان، ج 1 و 2، ص 385
4- حج: 26
ص: 13
الهی در پیدایش و بقا و دوام آن نقش نداشته و نخواهد داشت و تنها رنگی که این خانه برخود پذیرفت، رنگتوحید وخداییاست:
صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنْ اللَّهِ صِبْغَةً ....
(1) «رنگ خدایی (بپذیرید؛ رنگ ایمان و توحید و اسلام) و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟ و این است رمز عظمت و فضیلت این خانه خدایی ...»
کعبه، وسیله آزمون اوّلین و آخرین
امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود:
«أَ لا تَرَوْنَ أَنَّ اللَّهَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ اخْتَبَرَ الْأَوَّلِینَ مِنْ لَدُنِ آدَمَ إِلَی الْآخِرِینَ مِنْ هَذَا الْعَالَمِ بِأَحْجَارٍ لا تَضُرُّ وَ لا تَنْفَعُ وَ لا تُبْصِرُ وَ لا تَسْمَعُ فَجَعَلَهَا بَیْتَهُ الْحَرَامَ الَّذِی جَعَلَهُ لِلنَّاسِ قِیَاماً ...».
«آیا نمیبینید که خداوند پیشینیان را از زمان حضرت آدم علیه السلام تا آخرین انسانهای اینعالم، بهوسیله سنگهایی آزمودکه نه زیان میرساند و نه سود، نه میبیند و نه میشنود، پس آنها را خانه خویش (بیتاللَّه الحرام) قرارداده که مایه استواری مردماست.»
(2) کعبه، تجسم عظمت، شرافت وبخشش خداوند
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آنگاه که پیرامون کعبه طواف کرد و به رکن یمانی رسید، سرش را به سوی کعبه بلند کرد و گفت:
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی شَرَّفَکِ وَ عَظَّمَکِ»؛ «سپاس خدای را که تو را شرافت و عظمت بخشید.»
(3) کعبه سفره معنوی آماده برای همه مردم؛ اعم از کافر و مسلمان است، اما کسانی توفیق استفاده از آن را پیدا میکنند که همانند کعبه به فضیلت توحید آراسته و از شرک و کفر و طغیان پیراسته باشند.
کعبه، خانه آزاد، در امان از حوادث روزگار و قهر جباران و غیر قابل تملک برای بندگان:
... وَلْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ ...،
(4) ثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَی الْبَیْتِ الْعَتِیقِ ....
(5)
1- بقره: 138
2- نهجالبلاغه، خ 192
3- الحج والعمره فی الکتاب والسنه، ص 77
4- حج: 29
5- حج: 33
ص: 14
«عتیق، در دو معنای قدمت و حریّت به کار میرود.
(1) امام صادق علیه السلام: «خانه خدا از آن رو عتیق نامیده شد که از غرق شدن آزاد و در امان است.»
امام باقر علیه السلام: «فلسفه نامگذاری خانه خدا به عتیق، آن است که این خانه آزاد است و در تملّک آدمیان در نمیآید.»
(2) امام صادق علیه السلام: «خدای- عزّ و جلّ- در روز طوفان نوح، همه زمین را غرق کرد، جز بیتاللَّه را و از آن روز خانه خدا عتیق نامیده شد؛ زیرا از غرق شدن آزاد گردید ...».
(3) امام باقر علیه السلام: «خداوند در زمین، خانهای که صاحب و ساکن نداشته باشد قرار نداده است؛ مگر این خانه (کعبه) که صاحب و مالکی جز خدای- عزّ و جلّ- ندارد.»
(4) وبالاخره شکست و نابودی لشکر فیلسواران، که داستانش در سوره فیل آمده، نشانه آزاد بودن کعبه از قهر جباران و ستمگران است.
قدمت و پیشینه کعبه
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ ....
(5) «نخستین خانهای که برای مردم (ونیایش خداوند) قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکّه واقع شده.»
طبق برخی روایات که ازمعصومین علیهم السلام نقل شده، کعبه نخستین بنایی است که در زمین پدید آمد و این دسته از روایات میگوید: پیدایش آن در زمین همزمان بود با هبوط آدم علیه السلام به زمین و طبق بعضی دیگر از روایات، قبل از کعبه بناهای زیادی وجود داشته اما کعبه اولین خانه مبارک، هدایتبخش و مردمی در زمین است.
(6) علاوه بر آیه بالا، در دو آیه 29 و 33 از سوره حج نیز از خانه خدا با وصف «العتیق» یاد شده است:
1- المصباحالمنیر؛ مفردات راغب.
2- نورالثقلین، ج 3، صص 494 و 495، ح 114- 110
3- عللالشرایع، ج 2، ص 399، ح 5
4- کافی، ج 4، ص 189
5- آل عمران: 96
6- مجمعالبیان، ج 1 و 2، ص 797
ص: 15
... وَلْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ ...،
(1) ثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَی الْبَیْتِ الْعَتِیقِ ....
(2) و عتیق به هر چیزی گفته میشود که دارای تقدّم زمانی و مکانی یا رتبهای باشد.
(3) کعبه، راه مغفرتِ خدا
امام صادق علیه السلام:
«هَذَا بَیْتٌ اسْتَعْبَدَ اللَّهُ بِهِ خَلْقَهُ ...
وَطَرِیقٌ یُؤَدِّی إِلَی غُفْرَانِهِ».
«این خانهای است که خداوند به سبب آن بندگانش را به عبادت فراخواند ... و آن، راهی به سوی آمرزش است.»
(4) کعبه، جایگاه پیامبران الهی
امام صادق علیه السلام:
«هَذَا بَیْتٌ اسْتَعْبَدَ اللَّهُ بِهِ خَلْقَهُ ...
وَجَعَلَهُ مَحَلَّ أَنْبِیَائِهِ».
«این خانهای است که خداوند به سبب آن، بندگانش را به عبادت فراخواند ... و آن را جایگاه پیامبرانش قرار داد.»
(5) کعبه، مرکز و مجمع سودهای سرشار دنیایی و آخرتی
وَ إِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ ... وَأَذِّنْ فِیالنَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ ...، ... لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ ....
(6) « (به خاطر بیاور، زمانی را که جای خانه (کعبه) را برای ابراهیم آماده ساختیم (تا خانه را بنا کند و به او گفتیم:) و مردم را دعوت عمومی به حج کن ... تا شاهد منافع گوناگون خویش (در این برنامه حیاتبخش) باشند.»
1- حج: 29
2- حج: 33
3- مفردات راغب.
4- کافی، ج 4، ص 197
5- همان.
6- حج: 28- 26
ص: 16
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«مَنْ أَرَادَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةَ فَلْیَؤُمَّ هَذَا الْبَیْتَ».
«هر کس دنیا و آخرت میخواهد، پس آهنگ این خانه (کعبه) کند.»
(1) کعبه، مرکز آیات روشن الهی
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ ....
(2) «نخستین خانهای که برای مردم (ونیایش خداوند) قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکه است.»
فِیهِآیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَقَامُإِبْرَاهِیمَ ....
(3) «در آن نشانههای روشن (مانند) مقام ابراهیم است.»
کعبه به مقتضای اینکه خانه هدایت است، مرکز آیهها و نشانههای روشن الهی است. این آیات و نشانهها میتواند تمام مشاعر و اماکن مرتبط با این بنای مقدس باشد اما در میان همه این نشانههای روشن، مقام ابراهیم علیه السلام است؛ سنگی که اثر پای ابراهیم خلیل علیه السلام روی آن موجود میباشد و از اهمیت ویژهای برخوردار است و لذا خدای تعالی در میان همه آنها این یکی را بهخصوص ذکر کرد.
کعبه، مرکز و محور یاد خدا:
وَ إِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ ... وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ ... وَیَذْکُرُوا اسْمَاللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَی مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ ....
(4) « (بهخاطر بیاور) زمانی را که جای خانه (کعبه) را برای ابراهیم آماده ساختیم (تا آن را بنا کند و به او گفتیم:) و مردم را دعوت عمومی به حج کن (تا) در ایام معیّنی نام خدا را بر چهارپایانی که به آنان داده- به هنگام قربانی کردن- ببرند).»
کعبه، مقدس و دارای حرمت ویژه است:
... وَ لَاآمِّینَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ ....
(5) رَبَّنَا إِنِّی أَسْکَنتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ ....
(6) در دو آیه 2 و 97 سوره مائده، کعبه با وصف «الحرام» و در آیه 37 سوره ابراهیم با وصف «المحرّم» آمده که بیانگر حرمت و
1- کافی، ج 4، ص 381
2- آل عمران: 96
3- آل عمران: 97
4- حج: 28- 26
5- مائده: 2
6- ابراهیم: 37
ص: 17
قداست خاص آن میباشد.
حرام و محرّم بودنِ کعبه به این معنی است کسانی که فکر و اندیشه و عملشان پلید و ناپاک است (کافران و مشرکان) نباید وارد آن و سرزمین اطرافش شوند و هیچکس؛ اعم از مسلمان و غیر مسلمان، حق هیچگونه هتک حرمت، ارتکاب خلاف و سلب امنیت از کسی یا چیزی را ندارد و اگر کسی چنین کند کیفر او مضاعف خواهد بود:
... وَالْمَسْجِدِالْحَرامِ الَّذِیجَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْبادِ وَ مَنْ یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍ.
(1) «... و (کسانیکه مردمرا از رفتن به) مسجدالحرام، که آن را برای همه مردم برابر قرار دادیم، مانع شوند؛ چه کسانی که در آنجا زندگی میکنند یا از نقاط دور وارد میشوند (مستحق عذاب دردناکاند) و هر کس بخواهد در این سرزمین از راه حق منحرف گردد و دست به ستم زند، ما از عذابی دردناک به او میچشانیم.»
و این است معنای قداست و حرمت ویژه خانه خدا.
کعبه، محور مقدّسات
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِی کِتابِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ....
(2) «تعداد ماهها نزد خداوند در کتاب الهی، از آن روز که آسمانها و زمین را آفرید، دوازده ماه است؛ که چهار ماه از آن ماهِ حراماست؛ (وجنگ در آن ممنوع میباشد) ...»
از امام باقر علیه السلام روایت شده که فرمود:
«... خداوند هیچ بقعهای را خلق نکرد که برایش محبوبتر از این باشد- با دست خود به کعبه اشاره کرد- و به احترام این کعبه خداوند ماههای حرام را محترم شمرد؛ 3 ماه متوالی برای حج: شوال، ذیقعده و ذیحجه و یک ماه رجب، جدا برای عمره (مفرده).»
(3) کعبه، محور حج و مناسک آن
إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ
1- حج: 25
2- توبه: 36
3- نور الثقلین، ج 3، ص 215، ح 319
ص: 18
یَطَّوَّفَ بِهِما ....
(1) «صفا و مروه از شعائر (و نشانههای) خداست؛ بنابراین، کسانی که حجّ خانه خدا و یا عمره گزارند، مانعی نیست که بر آن دو طواف کنند (سعی صفا و مروه انجام دهند).»
وَللَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنْ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا ....
(2) «و برای خدا بر مردم است که حجّ خانه خدا کنند؛ آنانکه توانایی رفتن به سوی خانه را دارند.»
وَ إِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ ... وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ ....
(3) « (به خاطر بیاور) زمانی را که جای خانه (کعبه) را برای ابراهیم آماده ساختیم (تا خانه را بنا کند و به او گفتیم:) و مردم را به حج فرا خوان.»
کعبه، مایه استواری و سامان یافتن زندگی و مانع نابودی انسانها
جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَاماً لِلنَّاسِ ....
(4) «خداوند کعبه- بیتالحرام- را وسیلهای برای استواری و سامان بخشیدن به کار مردم قرار داد.»
از اهلبیت علیهم السلام نقل شده که در تفسیر آیه بالا فرمودند:
«مادام که کعبه وجود داشته باشد و مردم به سویش روند و حج گزارند، نابود نمیشوند و هرگاه کعبه نابود شود و مردم حج را ترک کنند، نابود خواهند شد.»
(5) کعبه، مرکز و پایگاه اقامه نماز:
رَبَّنَا إِنِّی أَسْکَنتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُوا الصَّلَاةَ ....
(6) « (ابراهیم علیه السلام گفت:) پروردگارا! من بعضی از فرزندانم را کنار خانهای که حرم توست ساکن ساختم تا نماز را بهپا دارند.»
(7)
1- بقره: 158
2- آل عمران: 97
3- حج: 26 و 27
4- مائده: 97
5- مجمعالبیان، ج 3 و 4، ص 382
6- ابراهیم: 37
7- نیز نک: بقره: 125 و حج: 26
ص: 19
کعبه، خانهای مخصوص طواف و اعتکاف
... وَ عَهِدْنَا إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیْتِی لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ.
(1) «و ما به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که: خانه مرا برای طوافکنندگان و معتکفان و نمازگزاران پاک و طاهر گردان.»
این مطلب که کعبه خانهای است مخصوص طواف و اعتکاف و نماز، در سوره حج، آیه 126 هم مورد تأکید قرار گرفته است.
طواف پیرامون کعبه، موجب بخشش گناهان و امنیت از عذاب الهی است
از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نقل است که فرمود:
«... فَإِذَا طُفْتَ بِالْبَیْتِ أُسْبُوعاً کَانَ لَکَ بِذَلِکَ عِنْدَ اللَّهِ عَهْدٌ وَ ذِکْرٌ یَسْتَحْیِی مِنْکَ رَبُّکَ أَنْ یُعَذِّبَکَ بَعْدَهُ ... فَإِذَا طُفْتَ بِالْبَیْتِ أُسْبُوعاً لِلزِّیَارَةِ وَ صَلَّیْتَ عِنْدَ الْمَقَامِ رَکْعَتَیْنِ ضَرَبَ مَلَکٌ کَرِیمٌ عَلَی کَتِفَیْکَ فَقَالَ أَمَّا مَا مَضَی فَقَدْ غُفِرَ لَکَ فَاسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ عِشْرِینَ وَ مِائَةِ یَوْمٍ».
«وقتی خانه خدا را هفت بار طواف کردی، نزد خداوند پیمان و یادی خواهی داشت که از آن پس پروردگار شرم میکند تو را عذاب نماید ... و چون هفت بار گرد خانه طواف زیارت کردی و دو رکعت نماز نزد مقام ابراهیم گزاردی، فرشتهای بزرگوار بر دوش تو میزند و میگوید: اما گناهان گذشتهات آمرزیده شد، از امروز تا صد و بیست روز آینده، اعمالت را از سر گیر.»
(2) واردشونده به کعبه، مورد اکرام خداست:
ابو عبیده گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: چرا برای صروره (کسی که حج اول اوست) مستحب است وارد کعبه شود ولی برای کسی که قبلًا حج انجام داده مستحب
1- بقره: 125
2- منلایحضرهالفقیه، ج 2، ص 202؛ الحج والعمره فی الکتاب والسنه، ص 149
ص: 20
نیست؟ فرمود:
«لِأَنَّ الصَّرُورَةَ قَاضِی فَرْضٍ مَدْعُوٍّ إِلَی حَجِّ بَیْتِ اللَّهِ فَیَجِبُ أَنْ یَدْخُلَ الْبَیْتَ الَّذِی دُعِیَ إِلَیْهِ لِیُکْرَمَ فِیهِ».
«برای اینکه صروره حج واجب را ادا میکند، به حج خانه خدا دعوت شده است. پس باید وارد خانهای شود که به سوی آن دعوت شده تا در آنجا مورد اکرام قرار گیرد.»
(1)ورود به کعبه، ورود در رحمت خدا و خروج از آن، خروج از گناه است و ...
از امام باقر علیه السلام درباره ورود به کعبه پرسیدند، فرمود:
«الدُّخُولُ فِیهَا دُخُولٌ فِی رَحْمَةِ اللَّهِ وَالْخُرُوجُ مِنْهَا خُرُوجٌ مِنَ الذُّنُوبِ مَعْصُومٌ فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِهِ مَغْفُورٌ لَهُ مَا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِهَ».
«ورود بهکعبه، ورود در رحمت خدا و بیرون آمدن از آن، خروج از گناهان است. وارد شونده به کعبه، در باقیمانده عمرش از گناهان مصون میماند و گناهان گذشتهاش آمرزیده میشود.»
(2) ورود به کعبه سبب خشنودی خداوند و باعث بخشش گناهان است
امام باقر علیه السلام فرمود:
«الدَّاخِلُ الْکَعْبَةَ یَدْخُلُ وَ اللَّهُ رَاضٍ عَنْهُ وَ یَخْرُجُ عُطُلًا مِنَ الذُّنُوبِ».
«وارد شونده به کعبه، در حالی وارد میشود که خداوند از او راضی است و پاک از گناهان بیرون میآید.»
(3) ورود به کعبه، ورود در حسنه و سبب خروج از گناه است
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:
«مَنْ دَخَلَ الْبَیْتَ دَخَلَ فِی حَسَنَةٍ وَ خَرَجَ مِنْ سَیِّئَةٍ مَغْفُوراً لَهُ».
«هرکس بهدرون کعبه رود، دریک حسنه وارد و از یک گناه آمرزیده بیرون میآید.»
(4) امام باقر علیه السلام: ورود بهکعبه، ورود در رحمت خدا و بیرون آمدن از آن، خروج از گناهان است.
کعبه، خانهای که بنیانگذار و متولّی آن دو تن از انبیای الهی بودند:
وَإِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنْ الْبَیْتِ وَإِسْمَاعِیلُ ....
(5)
1- عللالشرایع، ص 450، ح 1
2- الحج والعمره فیالکتاب والسنه، ص 78
3- الحج والعمره فیالکتاب والسنه، ص 78
4- الحج والعمره فیالکتاب والسنه، ص 78
5- بقره: 127
ص: 21
« (و به یاد آورید) هنگامی را کهابراهیم و اسماعیل، پایههای کعبه را بالا میبردند.»
وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَنْ لَا تُشْرِکْ بِی شَیْئاً وَطَهِّرْ بَیْتِی لِلطَّائِفِینَ وَالْقَائِمِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ.
(1) « (و به خاطر بیاورید) زمانی را که جای خانه (کعبه) را برای ابراهیم آماده ساختیم (تا خانه را بنا کند و به او گفتیم):
چیزی را همتای من قرار مده و خانهام را برای طوافکنندگان و قیام کنندگان و سجود کنندگان پاک ساز.»
... وَ عَهِدْنَا إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیْتِی لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ.
(2) «وما به ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام امر کردیم که: خانه مرا برای طواف کنندگان و مجاوران ورکوع کنندگان و سجده کنندگان پاک و پاکیزه کنید.»
زیارت کعبه بر توانمندان واجب و ترک آن مستلزم کفر است
وَللَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنْ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنْ الْعَالَمِینَ.
(3) «و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه او کنند؛ آنانکه توانایی رفتن به سوی کعبه را دارند، و هرکس کفر ورزد (و حج را ترک کند، به خود زیان رساند) خداوند از همه جهانیان بینیاز است.»
تعطیلی کعبه ممنوع و ترک زیارتش سبب نابودی انسانها است
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«إِذَا تَرَکَتْ أُمَّتِی هَذَا الْبَیْتَ أَنْ تَؤُمَّهُ لَمْ تُنَاظَرْ».
«هرگاه امتم قصد آمدن به زیارت خانه خداراترک کنند، مهلت داده نخواهد شد.»
امیر مؤمنان، علی علیه السلام:
«اللَّهَ اللَّهَ فِی بَیْتِ رَبِّکُمْ فَلا یَخْلُو مِنْکُمْ
1- حج: 26
2- بقره: 125
3- آلعمران: 97
ص: 22
مَا بَقِیتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِکَ لَمْ تُنَاظَرُوا».
«خدا را، خدا را درباره خانه خدایتان (در نظر بگیرید)! تا هستید مبادا که از شما خالی باشد. اگر زیارت خانه خدا ترک شود، مهلت داده نخواهید شد.»
راوی گوید: درحضور امام باقر علیه السلام خانه خدا را یاد کردم، حضرت فرمود:
«لَوْ عَطَّلُوهُ سَنَةً وَاحِدَةً لَمْیُنَاظَرُوا».
«اگریکسال ترکشکنند مهلت داده نخواهند شد.»
(1) امام باقر علیه السلام فرمود: وصیت امیر مؤمنان علیه السلام چنین است:
«لا تَتْرُکُوا حَجَّ بَیْتِ رَبِّکُمْ فَتَهْلِکُوا».
«حج خانه پروردگارتان را ترک نکنید که هلاک خواهید شد.»
(2)حج خانه خدا، با نیت خالص و مال پاک، همنشینی با پیامبران، صدّیقان، شهیدان و صالحان در ملکوت اعلی است
امام صادق علیه السلام فرمود:
«لَمَّا حَجَمُوسَی علیه السلام نَزَلَ عَلَیْهِ جَبْرَئِیلُ علیه السلام فَقَالَ لَهُ مُوسَی: یَا جَبْرَئِیلُ، مَا لِمَنْ حَجَّ هَذَاالْبَیْتَ بِلا نِیَّةٍ صَادِقَةٍ وَلَانَفَقَةٍ طَیِّبَةٍ ...
قَالَ: فَرَجَعَ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِ: قُلْ لَهُ أَجْعَلُهُ فِی الرَّفِیقِ الْأَعْلَی مَعَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقاً».
«چون موسی علیه السلام حجگزارد، جبرئیل علیه السلام بر او نازل شد. موسی علیه السلام بهاو گفت:
... کسیکه با نیت خالص وخرجی پاک وحلال این خانه را زیارت کند، پاداشش چیست؟ جبرئیل به سوی خدا بازگشت.
خداوند وحی کرد که بگو: او را در ملکوت اعلی، با پیامبران، صدیقان، شهیدان و صالحان همراه میکنیم و اینان چه رفیقان و همراهان نیکاند.»
(3) کعبه، نخستین نقطه آفریده شده در زمین:
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ ....
(4) «نخستین خانهای که برای مردم قرار داه شد، همان است که در سرزمین مکه است.»
از امام صادق علیه السلام نقل است که فرمود:
«چون خدای تعالی خواست زمینی بیافریند، همه آن را در جایگاه و مکان کعبه جمع کرد، سپس آنرا کوهی از کف قرار داد و پس از آن، زمینی را از زیر آن
1- الحج والعمره فی الکتاب والسنه، صص 171 و 172
2- همان، ص 167
3- الحج والعمره فیالکتاب والسنه، ص 151
4- آل عمران: 96
ص: 23
گسترانید و این است (معنای) سخن خدای- عزّ و جلّ- که فرمود: إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ ...».
(1) مکان کعبه برگزیده خدا از زمین
امام صادق علیه السلام فرمود:
«أَنَّ اللَّهَ اخْتَارَ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ شَیْئاً وَاخْتَارَ مِنَ الْأَرْضِ مَوْضِعَ الْکَعْبَةِ».
«خدای- عزّوجلّ- از هر چیزی، چیزی را برگزید و از زمین جایگاه کعبه را.»
(2) نگاه به کعبه سبب باز شدن درهای آسمان و اجابت دعا است
از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود:
«تُفْتَحُ أَبْوابَ السَّماءُ وَیُسْتَجابُ الدُّعاءِ فِی أَرْبَعَةَ مَواطِنَ ... وَ عِنْدَ رُؤْیَةِ الْکَعْبَةِ».
(3)«در چهار مورد درهای آسمان گشوده میشود و دعا مستجاب میگردد ... یکی هنگام دیدن کعبه است.»
نگاه بهکعبه، سبب جلب رحمت خدااست
امیر مؤمنان علیه السلام فرمود:
«إِذَا خَرَجْتُمْ حُجَّاجاً إِلَی بَیْتِاللَّهِ فَأَکْثِرُوا النَّظَرَ إِلَی بَیْتِ اللَّهِ فَإِنَّ لِلَّهِ مِائَةً وَ عِشْرِینَ رَحْمَةً عِنْدَ بَیْتِهِ الْحَرَامِ سِتُّونَ لِلطَّائِفِینَ وَ أَرْبَعُونَ لِلْمُصَلِّینَ وَعِشْرُونَ لِلنَّاظِرِینَ».
(4)«هرگاهبرای حجّ خانه خدا بیرون شدید، بهکعبه بسیاربنگرید؛ زیرا خدا را صد
1- تفسیر برهان، ج 1، ص 300، ح 19
2- من لایحضرهالفقیه، ج 2، ص 243، ح 2306
3- السنن الکبری، ج 3، ص 502، ح 6460
4- وسائل الشیعه، ج 13، ص 264؛ خصال صدوق، ج 2، ص 616
ص: 24
وبیست رحمت در کنار خانه خویش است: شصت رحمت برای طواف کنندگان، چهل رحمت برای نمازگزاران و بیست رحمت برای نگاهکنندگان.»
نگاه به کعبه عبادت است
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«النَّظَرُ إِلَی الْکَعْبَةِ عِبَادَةٌ».
«نگاه به کعبه عبادت است.»
(1) و نیز فرمود:
«النَّظَرُ إِلَی الْکَعْبَةِ حُبّاً لَهَا عِبَادَةٌ ...».
«نگاه به کعبه از روی عشق به آن، عبادت است.»
(2) نگاه به کعبه موجب افزایش حسنات و ارتقای درجات معنوی است
امام صادق علیه السلام فرمود:
«مِنْ أَیْسَرِ مَا یُعْطَی مَنْ یَنْظُرُ إِلَی الْکَعْبَةِ أَنْ یُعْطِیَهُ اللَّهُ بِکُلِّ نَظْرَةٍ حَسَنَةً وَ تُمْحَی عَنْهُ سَیِّئَةٌ وَ تُرْفَعُ لَهُ دَرَجَةٌ».
«کمترین پاداش برای نگاه به کعبه آن است که خداوند برای هر نگاه حسنه میبخشد و گناهی میزداید و درجهای بر مقامش میافزاید.»
(3) نگاه به کعبه سبب در امان ماندن از اندوه دنیا و آخرت است
امام صادق علیه السلام فرمود:
«مَنْ نَظَرَ إِلَی الْکَعْبَةِ بِمَعْرِفَةٍ فَعَرَفَ مِنْ حَقِّنَا وَ حُرْمَتِنَا مِثْلَ الَّذِی عَرَفَ مِنْ حَقِّهَا وَ حُرْمَتِهَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ وَکَفَاهُ هَمَّ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ».
(4)«هرکس از روی معرفت و شناخت، به کعبه نگاه کند و حق و حرمت ما را مثل همان که از حق و حرمت کعبه میشناسد، بشناسد، خداوند گناهانش را میآمرزد و او را از اندوه دنیا و آخرت کفایت میکند.»
نگاه به کعبه گناهان را محو میکند
از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود:
«النَّظَرُ إِلَی الْکَعْبَةِ حُبّاً لَهَا عِبَادَةٌ وِیَهْدِمُ الْخَطَایَا هَدْماً».
«نگاه به کعبه از روی عشق به آن، عبادت است و خطاها را کاملًا از
1- الجامعالصغیر، ج 2، ص 681، ح 932
2- المحاسن، ج 1، ص 145، ح 200
3- المحاسن، ج 1، ص 145، ح 201
4- کافی، ج 4، ص 241، ح 6
ص: 25
میان میبرد.»
(1) امام صادق علیه السلام فرمود:
«مَنْنَظَرَ إِلَی الْکَعْبَةِ لَمْیَزَلْ تُکْتَبُ لَهُ حَسَنَةٌ وَ تُمْحَی عَنْهُ سَیِّئَةٌ حَتَّی یَنْصَرِفَ بِبَصَرِهِ عَنْهَا».
«هرکس به کعبه بنگرد، پیوسته برای او حسنه نوشته میشود و گناه از او محو میگردد تا آنگاه که نگاهش را از کعبه برگیرد.»
(2) فضایلارکان، اماکن واشیای پیرامونکعبه
الف- حجرالأسود:
دست راست خدا در زمین:
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«الْحَجَرُ یَمِینُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ فَمَنْ مَسَحَهُ مَسَحَ یَدَ اللَّهِ».
«حجرالأسود دست راست خدا در زمین است، هرکس آن را لمس کند دست خدا را مسح کرده است.»
- «الْحَجَرُ یَمِینُ اللَّهِ فِی الْأرْضِ یُصافِحُ بِهِ عادَهُ».
«حجر دست راست خدا در زمین است که با آن با بندگانش دست میدهد و مصافحه میکند.»
- «الْحَجَرُ یَمِینُاللَّهِ فِیالْأرْضِ فَمَنْ مَسَحَ یَدَهُ عَلَی الْحَجَرِ فَقَدْ بایَعَ اللَّهُ أَنْ لا یُعْصِیهِ».
«حجرالأسود دست راست خدا در زمین است، کسی که دست خود را بر آن بکشد، با خدا بیعت کرده که او را نافرمانی نکند.»
علی علیه السلام: خدا را صد وبیست رحمت در کنار خانه خویش است: شصت رحمت برای طواف کنندگان، چهل رحمت برای نمازگزاران و بیست رحمت برای نگاهکنندگان.
- «الْحَجَرُ یَمِینُاللَّهِ فَمَنْ شاءَ صافَحَهُ بِها».
«حجر دست راست خداست، هر کس بخواهد بهوسیله آن، با خدا مصافحه میکند.»
(3)
1- المحاسن، ج 1، ص 145، ح 200
2- کافی، ج 4، ص 240
3- الحجوالعمره فی الکتاب والسنه، ص 102
ص: 26
سنگی است از بهشت:
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«الْحَجَرُ اْلأَسْوَدِ مِنْ حِجارَةِ الْجَنَّةِ».
«حجرالاسود ازسنگهای بهشتاست.»
امیر مؤمنان، علی علیه السلام فرمود:
«... هُوَ الْحَجَرُ الَّذِی نَزَلَ بِهِ آدَمُ مِنَ الْجَنَّةِ».
« (حجرالأسود) سنگی است که آدم آن را از بهشت فرود آورد.»
از امام باقر علیه السلام درباره حجرالأسود پرسیدند، فرمود:
«نَزَلَتْ ثَلاثَةُ أَحْجَارٍ مِنَ الْجَنَّةِ الْحَجَرُ الْأَسْوَدُ اسْتَوْدَعَهُ إِبْرَاهِیمَ علیه السلام وَ مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ وَ (حَجَرُ بَنِی إِسْرَائِیلَ)، قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام إِنَّ اللَّهَ اسْتَوْدَعَ إِبْرَاهِیمَ الْحَجَرَ الْأَبْیَضَ وَ کَانَ أَشَدَّ بَیَاضاً مِنَ الْقَرَاطِیسِ فَاسْوَدَّ مِنْ خَطَایَا بَنِی آدَمَ».
«سه سنگ از بهشت فرود آمد:
حجرالأسود که به ودیعت به ابراهیم علیه السلام سپرده شد، مقام ابراهیم وسنگ بنیاسرائیل. خداوند سنگ سفید به ابراهیم علیه السلام سپرد که سفیدتر از کاغذ بود، پس در نتیجه گناهان فرزندان آدم سیاه شد.»
(1) اولین سنگ نهاده شده بر زمین:
علی علیه السلام در پاسخ شخص یهودی که از او درباره اولین سنگی که بر روی زمین نهاده شد پرسید، فرمود:
«یَا یَهُودِیُّ أَنْتُمْ تَقُولُونَ: أَوَّلُ حَجَرٍ وُضِعَ عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ الَّذِی فِی بَیْتِ الْمَقْدِسِ وَ کُذِّبْتُمْ، هُوَ الْحَجَرُ الَّذِی نَزَلَ بِهِ آدَمُ مِنَ الْجَنَّةِ ...».
«شما میگویید اوّلین سنگی که بر زمین نهاده شد، سنگ بیتالمقدس است و دروغ میگویید. اولینسنگ آن است که آدم از بهشت فرود آورد.»
(2) ب- حطیم
برترین نقطه روی زمین و با فضیلتترین مکان برای نماز:
ابوعبیده گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: آیا نماز در همه جای حرم یکسان
1- الحج والعمره فی الکتاب والسنه، ص 104
2- الحج والعمره فیالکتاب والسنه، ص 103
ص: 27
است؟ فرمود: ابوعبیده! نماز در همه جای مسجدالحرام یکسان نیست. چگونه در همهجای حرم یکسان باشد؟ پرسیدم: پس کدام بقعه برتر است؟ فرمود: میان درِ کعبه و حجرالأسود (حطیم).
آن حضرت همچنین فرمود: اگر برایت فراهم شد که همه نمازهای واجب و غیر واجبت را در حطیم بخوانی، بخوان؛ چرا که برترین نقطه روی زمین است.
زراره گوید: از امام علیه السلام پرسیدم: مردی در مکه نماز میخوانَد و رو به قبله میایستد ولی مقام ابراهیم را پشت سر خود قرار میدهد، فرمود: اشکالی ندارد هر جای مسجد نماز بخواند جلوی مقام یا پشت آن، میتواند و بهترین جا، حطیم است و حطیم مقابل درِ کعبه است.
راوی گوید: از امام رضا علیه السلام پرسیدم:
کجای مسجدالحرام برای نماز خواندن برتر است؟ فرمود: حطیم، میان حجرالاسود و در کعبه ...
(1) مقدسترین مکان در مسجدالحرام:
امام باقر علیه السلام از اصحاب خود پرسید: آیا میدانید کدام قطعه زمین نزد خداوند با منزلتتر است؟ هیچیک از اصحاب پاسخی ندادند. خود حضرت فرمود: آن، مکه است که خداوند به عنوان حرم خویش پسندیده و خانه خود را در آن قرار داد. سپس فرمود: آیا میدانید نزد خداوند حرمتِ کدام بقعه مکّه بزرگتر است؟ باز هم کسی پاسخ نداد حضرت فرمود: آن مسجدالحرام است.
سپس پرسید: آیا میدانید حرمت کجای مسجدالحرام عظیمتر است؟ کسی چیزی نگفت، حضرت فرمود: میان رکنِ حجرالأسود و مقام ابراهیم و درِ کعبه. این جایگاه، حطیم اسماعیل است، جایی که اندک گوسفندانش را غذا میداد و در آن نماز میگزارد.
ابوحمزه ثمالی گوید: امام سجاد علیه السلام پرسید: کدام زمین برتر است؟ گفتم خدا و رسول و فرزند رسولش داناترند. فرمود:
بهترین بقعه و زمین، میان رکن و مقام است.
(2) محل پذیرش توبه آدم علیه السلام:
امام صادق علیه السلام فرمود: «... اینجا (حطیم) همانجایی است که توبه آدم پذیرفته شد.»
(3) پ- مُلتَزَم
محل اجابت دعا:
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
- «هیچکس دراین ملتزم چیزی از خدا نخواست، مگر اینکه اجابت شد.»
1- کافی، ج 4، ص 525، ح 2
2- الحج والعمره فیالکتاب والسنه، صص 118 و 119
3- الحج والعمره فیالکتاب والسنه، ص 108
ص: 28
- «ملتزم جاییاست که دعا در آن پذیرفته است و هیچ بندهای چیزی از خدا نخواست مگر اینکه آن را پذیرفت.»
- «آدم هنگامی که فرود آمد هفت بار کعبه را طواف کرد، سپس در مقابل درِ کعبه دو رکعت نماز گزارد، آنگاه به ملتزم آمد وگفت:
«الَّلهُمَّ انَّکَ تَعْلَمُ سَرِیرَتِی وَ عَلانِیَتِی فَاقْبَلْ مَعْذِرَتِی وَتَعْلَمُ ما فِی نَفْسِی وَما عِنْدِی فَاغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَتَعْلَمُ حاجَتِی فَاعْطِنِی سُؤْلِی اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ إِیمَانا تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِی وَ یَقِیناً (صَادِقاً) حَتَّی أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ یُصِیبَنِی إِلَّا مَاکَتَبْتَ لِی وَالرِّضا بِما رَضِیتَ عَلَیّ».
«خداوند به او وحی کرد: ای آدم، دعاهایی کردی و من اجابت کردم، اینگونه دعا را هیچیک از فرزندانت نخواهد کرد، مگر آنکه اندوهها و گرفتاریهایش را برطرف سازم و آنچه از دست داده کفاف کنم و تهیدستی را از قلبش بیرون سازم و توانگری را میان دو چشمش قرار دهم و در پی تجارت هر تاجری برای او تجارت کنم (و سود دهم) و دنیا به حالتِ خوار سراغ او آید هر چند خودش آن را نخواهد.»
(1) کعبه، محل اقرار به گناهان و درخواست بخشش
امیر مؤمنان، علی علیه السلام فرمود:
«در کنار ملتزم به گناهان خویش اعتراف کنید؛ آنچه را که به یاد دارید و یاد ندارد. پس بگویید: خدایا! آنچه را که نگهبانان تو از گناهان ما حفظ کردهاند و ما فراموش کردهایم ببخشای. همانا هر آنکس که در این جایگاه به گناه خود اعتراف کند و آنها را برشمارد و از خداوند آمرزش بطلبد، بر خداوند است که او را بیامرزد.»
معاویة بن عمار گوید:
«هرگاه امام صادق علیه السلام به ملتزم میرسید به غلامانش میگفت: از من فاصله بگیرید تا در این مکان نزد پروردگارم به گناهانم اقرار کنم، اینجا جایی است که هیچ بندهای به گناهان خود نزد پروردگارش اعتراف نکرد و از خدا آمرزش نخواست مگر اینکه خداوند او را آمرزید.»
1- ازرقی، اخبار مکّه، ج 1، صص 349- 348
ص: 29
امام صادق علیه السلام فرمود:
«هرگاه از طواف خود فارغ شدی و به آخر کعبه- در مقابل مستجار اندکی به رکن یمانی مانده- رسیدی، دستان خود را بر کعبه بگستر، شکم خود را به آن بچسبان و صورتت را بر کعبه بگذار و بگو: خدایا! خانه خانه توست، بنده بنده توست و اینجا جایگاه کسی است که از دوزخ به تو پناه میآورد.
سپس نزد پروردگار به آنچه کردهای اقرار کن، به یقین هیچ بنده مؤمنی نیست که در اینجا بهگناهان خود درمقابل خدا اقرارکند مگر اینکه خدا او را بیامرزد، اگر بخواهد ....»
(1)همانطور که در روایت امام صادق علیه السلام اشاره شد، ملتزم بخشی از دیوار کعبه است که در نزدیکی رکن یمانی و موازی درِ کنونی کعبه قرار دارد.
ت- مستجار
محل دعا و آمرزش الهی و بخشش گناهان:
امام سجاد علیه السلام فرمود: «چون آدم به زمین هبوط کرد، به طواف کعبه پرداخت و کنار مستجار که رسید به کعبه نزدیک شد، دستان خود را بهآسمان بلند کرد وگفت:
پروردگارا! مرا ببخشای، ندا آمد تو را بخشیدم. گفت: خدایا! فرزندانم را. ندا آمد: ای آدم هر یک از فرزندان تو سراغ من آید و گناه خویش را اینجا آورد، میآمرزم.
علیبن جعفر: برادرم (موسیبن جعفر) را دیدم که دو یا سه طواف میکرد، طوافها را به هم پیوست جز اینکه در مستجار میایستاد و سرِ هر هفت دور دعا میکرد و سراغ حجرالاسود میآمد و آن را لمس میکرد.
سپس به طواف میپرداخت.»
محل مستجار:
امام صادق علیه السلام: «حضرت ابراهیم کعبه
1- الحج والعمره فیالکتاب والسنه، ص 110
ص: 30
را ساخت ... و برای آن دو در قرار داد؛ دری به مشرق و دری به مغرب. مستجار دری است که رو به مغرب است.
(1) (ملتزم و مستجار کنار هم- اندکی قبل از رکن یمانی- قرار دارند.).
ث- رکن یمانی
استحباب استلام رکن یمانی و لمس آن
جابر بن عبداللَّه: «پیامبر خدا صلی الله علیه و آله حجرالأسود را لمس کرد و بوسید و رکن یمانی را لمس کرد و دستِ خود را بوسید.»
ابن عبّاس: «پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رکن یمانی را بوسید و صورت خود را بر آن نهاد.»
امام باقر علیه السلام: «پیامبر خدا صلی الله علیه و آله جز رکن حجرالأسود و رکن یمانی را لمس نمیکرد سپس این دو رکن را میبوسید و صورت بر آنها میگذاشت ...»
(2) رکن یمانی محل حضور و استغفار جبرئیل برای استلام کنندگان:
راوی گوید: «با امام صادق علیه السلام مشغول طواف بودم، دیدم که هرگاه به حجرالأسود میرسید، دست به آن میکشید و میبوسید و هرگاه به رکن یمانی میرسید خود را به آن میچسباند. گفتم: فدایت شوم! به حجرالأسود دست میکشی ولی به رکن یمانی که میرسی، خود را به آن میچسبانی؟ گفت: پیامبرخدا صلی الله علیه و آله فرمود: هرگز سراغ رکن یمانی نیامدم مگر آنکه جبرئیل را دیدم که پیش از من خود را به آن چسبانده است.»
امام صادق علیه السلام: هرگاه به ملتزم میرسید به غلامانش میگفت: از من فاصله بگیرید تا در این مکان نزد پروردگارم به گناهانم اقرار کنم.
به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله گفتند: ای پیامبر، دیدیم که زیاد بر رکن یمانی دست میکشی.
فرمود: «هرگز نزد رکن یمانی نیامدم مگر آنکه جبرئیل کنارآن ایستادهبود وبرای هرکه آنرا لمس مینمود طلبآمرزش میکرد.»
(3) حضور فرشتگانی در کنار رکن یمانی برای آمین گفتن به دعاها:
حمید بن ابیسویّه: شنیدم از ابنهشام
1- الحج والعمره فیالکتاب والسنه، ص 111
2- الحج و العمره فی الکتاب و السنه، صص 112 و 113
3- الحج والعمره فی الکتاب والسنة، صص 113 و 114
ص: 31
که از عطاء بن أبیرباح در حالی که کعبه را طواف میکرد، از رکن یمانی پرسید، عطا گفت: ابوهریره برایم گفت که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: هفتاد فرشته بر آن گماشته شدهاند.
هرگاه کسی بگوید:
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْعَفْوَ وَ الْعَافِیَةَ فِی الدُّنْیَا وَ الآْخِرَةِ، رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَ فِی الآْخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ».
میگویند: آمین.
امام صادق علیه السلام: «خداوند متعال فرشته ذِکرگویی را بر رکن یمانی مأمور ساخته که دعاهای شما را «آمین» میگوید.
رکن یمانی دری از درهای بهشت و همواره باز است:
امام صادق علیه السلام: «رکن یمانی درِ ماست که از این در وارد بهشت میشویم.»
و فرمود: «رکن یمانی دری از درهای بهشتاست، خداوند ازوقتیکه آنرا گشود نبستهاست.»
حضور فرشتهای الهی در کنار رکن یمانی برای ابلاغ صلواتها به خدمت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:
امام صادق علیه السلام وقتی از کنار رکن یمانی میگذشت، میفرمود:
«دراینجا فرشتهایاستکه شنوایی اهل زمین به او داده شدهاست. هرکس وقتی به اینجا میرسد برپیامبر صلی الله علیه و آله صلوات فرستد، درود او را بهپیامبر صلی الله علیه و آله میرساند.»
(1) ج- حجر اسماعیل علیه السلام
حجر اسماعیل مدفن شماری از انبیای الهی:
امام صادق علیه السلام: «حِجر، خانه اسماعیل است وقبر هاجر واسماعیل درآن قرار دارد.»
معاویة بن عمار: «ازامام صادق علیه السلام درباره حِجر پرسیدمکه آیا جزو کعبهاست یا بخشی ازکعبه درآن است؟»
فرمود: نه، حتی به اندازه چیده یک ناخن! لیکن اسماعیل علیه السلام مادرش را آنجا به خاک سپرد. دوست نداشت که پا بر روی آن بگذارند. دور آن حصاری کشید. قبور پیامبرانی هم در آن است.»
(2) حجر اسماعیل از مکانهای با فضیلت برای نماز:
راوی گوید: «از حضرت رضا علیه السلام پرسیدم:
1- الحج و العمره فیالکتاب والسنه، صص 113 و 114
2- همان، صص 106 و 107
ص: 32
کدام جای مسجدالحرام برای نماز خواندن بهتر است؟ فرمود: حطیم، میان حجرالأسود و درِ کعبه، گفتم: پس از آن کجا برتر است؟ فرمود: کنار مقام ابراهیم. پرسیدم: پس از آن کجا؟
فرمود: داخل حِجر. پرسیدم: پس از آن؟
فرمود: هرجا که به کعبه نزدیکتر باشد.»
(1) ح- مقام ابراهیم علیه السلام
آیه روشن خدایی:
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلْعالَمِینَ* فِیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِیمَ ...
(2) «همانا نخستین خانهای که برای مردم قرار داده شد، آن است که در سرزمین مکه واقع شده که برکت و مایه هدایت جهانیان است. در آن نشانههای روشن (از جمله) مقام ابراهیم است.»
محل اقامه نماز (طواف):
وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِیمَ مُصَلًّی ....
(3) «و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که خانه کعبه را محلّ بازگشت و مرکز امن و امان برای مردم قرار دادیم و از مقام ابراهیم عبادتگاهی برای خود انتخاب کنید.»
مقام ابراهیم همان سنگ معروف است که در فاصله چند متری کعبه در یک محفظه قرار دارد، این همان سنگی است که ابراهیم خلیل علیه السلام بر آن ایستاد و دیوار کعبه را بالا برد و در آن، اثرِ قدم انسان آشکارا دیده میشود و این خود معجزه و آیت الهی است که در یک جسم سخت و محکم پا فرو رود و اثر آن قرنهای متمادی باقی بماند.
در زمان وقوع این معجزه الهی و ایستادن ابراهیم علیه السلام بر این سنگ، اختلاف نظریه وجود دارد؛ بعضی آن را هنگام بنای کعبه و بالا بردن پایههای آن میدانند و معتقدند که حضرت ابراهیم علیه السلام بر آن میایستاد تا بتواند قسمت بالایی دیوار کعبه را بسازد.
گروه دیگر میگویند: ابراهیم علیه السلام هنگام اعلان حج، جهت امتثال امر وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ ... بر روی این سنگ ایستاد و اثر پایش بر آن افتاد.
1- الحج و العمره فی الکتاب والسنه، ص 119
2- آل عمران: 96
3- بقره: 125