7. علت و ملاک احکام
یکی از جلوههای اسرار احکام و مناسک حج آن است که بتوانیم با دلیل قطعی از قرآن، سنت یا برهان عقلی، ملاک و مناط حکم را بهدست آوریم.
البته بهدست آوردن ملاک قطعی و علت تامّه تشریع احکام الهی، کاری بس دشوار است و ما در مورد احکام حج، مثال قطعی نیافتیم.
مثال: در حدیثی از امام رضا علیه السلام حکایت شده که: «اگر کسی بگوید چرا به حج دستور داده شد؟ گفته میشود: بهعلت میهمان خدا شدن، زیادهطلبی (در امور معنوی) و خروج از گناهان ...»
یاد آوری: شاید مقصود از واژه «علت» در اینگونه احادیث، علت تامه احکام نباشد، بلکه همان فلسفه و حکمت، مقصود باشد.
1. قرآن
در قرآن کریم حدود 30 آیه در مورد احکام، تاریخ و اسرار حج بیان شده که یکی از منابع معتبر برای استنباط و استخراج اسرار حج است. این آیات گاهی دربردارنده حکمت، اهداف، فواید، بطن، پیام و آموزههای مناسک حج است؛ همانطور که مثالهای آن گذشت.
یادآوری: استفاده از قرآن کریم در این موارد، پیشنیازها و پیشفرضهایی دارد که در مبانی تفسیر و شرایط مفسر و قواعد و روشهای تفسیر بیان شده است،
که از جمله آنها دلالت صحیح متن بهصورت دلالت مطابقی یا تضمنی یا التزامی است.
2. سنت
سنت پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و اهلبیت علیهم السلام دربردارنده بسیاری از اسرار حج است که برخی بهصورت سنت عملی و برخی سنت لفظی، در ضمن احادیث حکایت شده است. همانطور که مثالهای آنها گذشت.
ص: 61
یادآوری: استفاده از احادیث در این موارد، متوقف بر رعایت مبانی و قواعد حدیثی، بعد از اطمینان از سندی و دلالت معتبر (مطابقی، تضمنّی، التزامی) آنها است.
3. تاریخ
تاریخ، یکی از منابع معرفتی بشر است. تاریخ پیامبران
(1) و اولیای الهی که در قرآن کریم بیان شده است، مثل داستان ساختمان کعبه بهدست ابراهیم و اسماعیل
(2) که دارای اسرار و آموزهها و پیامهای متعددی برای ماست.
و نیز حکایات تاریخی که در احادیث و تواریخ معتبر آمده است، مثل جریان آدم علیه السلام، هاجر در صفا و مروه
(3) و درگیری ابراهیم علیه السلام با شیطان
(4) و مانند آنها که بسیاری از اسرار حج را برای ما روشن میسازد، که برخی از آنها در مباحث پیش بیان شد.
آری، تاریخ انبیای الهی سنتساز است نه تاریخ صرف.
یادآوری: استفاده از تاریخ پیامبران و اولیای الهی در استنباط اسرار حج، مستلزم بررسی روایات آنها از نظر سند و دلالت است.
4. عقل
عقل به دو معنا بهکار میرود، قوّه تفکر و برهانهای عقلی،
(5) و هر دو معنا میتواند در مورد حج کاربرد داشته باشد؛ یعنی اگر ما بهوسیله عقل برهانی، مطلبی قطعی از اسرار حج را کشف کردیم، آن مطلب معتبر است؛ چراکه عقل حجت باطنی است.
و گاهی عقل با تفکّر و خردورزی میتواند برداشتهایی از مناسک حج داشته باشد.
هرچند که این برداشتها نوعی استحسان عقلی است، ولی دلیلی بر ممنوعیت اینگونه برداشتها در باب اسرار حج نداریم؛ چراکه منتهی به صدور احکام و فتوا نمیشود. بنابراین، بیان آنها بهصورت یک احتمال، مانعی ندارد.
مثال: در سعی میان صفا و مروه، دویدن و هروله برای مردان قرار داده و این فرمان برای زنان نیامده است. ممکن است انسان در این مطلب تفکر کند و به این نتیجه برسد که از آنرو هروله برای زنان قرار داده نشده، که دویدن زنان موجب تحریک جنسی مردان میشود و این مطلب ممکن است به محیط معنوی سعی صفا و مروه آسیب برساند.
1- هرچند که تاریخ پیامبران و اولیای الهی، که در قرآن و احادیث آمده است، بخشی از دو منبع قبلی قرآن وسنت بهشمار میآید، لیکن بهخاطر اهمیت آنها و نیز بهجهت آنکه بخشی از تاریخ خارج از قرآن و حدیث مصطلح است، این منبع را جداگانه ذکر کردیم.
2- بقره: 129- 125 و آلعمران: 96 و 97
3- نک بحارالأنوار، ج 99، صص 233 و 234 و عللالشرایع، ص 432
4- همان، ص 234
5- نک: مفردات راغب اصفهانی، ماده «عقل».
ص: 62
البته این برداشت عقلی نمیتواند علت و ملاک حکم را روشن سازد، ولی توجیهی برای تفاوت هروله زنان و مردان است. بنابراین، نمیتوان از آن نتیجه گرفت که اگر برفرض در زمانی هیچ مردی در سعی صفا و مروه نبود، هروله برای زنان لازم است.
در مورد اسرار حج، هرگاه که سخنان آنان مستند به یکی از منابع معتبر (قرآن، سنت، عقل و تاریخ) بود، قابل قبول است. اما در صورتی که مستند نباشد یا براساس منابع غیر معتبر (مثل شهود، مکاشفه یا رؤیا) باشد، نمیتوانیم آنها را بهعنوان اسرار و حکمتهای حج به شارع نسبت دهیم.
یادآوری: در برداشتهای عقلی از آیات و احادیث لازم است توجه کنیم که این مطلب به «تفسیر به رأی» منتهی نشود، که در احادیث حرام و ممنوع شمرده شده است.
(1) تفسیر به رأی آن است که انسان بدون توجه به قرائن عقلی و نقلی، مطلبی را براساس رأی و گمان خود، از آیات برداشت کند و بهصورت قطعی به خدای متعال نسبت دهد.
(2) 5. شهود و مکاشفه عرفانی
یکی از منابع معرفتی بشر، الهامات و شهود و مکاشفات و رؤیاهای صادق است. ولی این مطلب سهگونه است:
الف: گاهی این منبع معرفتی برای پیامبران و معصومان حاصل میشود، که در آن صورت حجت است؛ همانطور که ابراهیم علیه السلام بر اساس رؤیای خود، میخواست فرزندش را قربانی کند.
(3) ب: گاهی این مکاشفات و رؤیاها برای افراد غیر معصوم اتفاق میافتد و شخص مکاشفهگر یقین پیدا میکند که مکاشفه او حق و صادق است، که در این صورت برای خودش اطمینانآور است و چهبسا بتواند براساس آن برنامهریزی و عمل کند.
ج: گاهی این شهودها، مکاشفات، الهامات و رؤیاها، برای افراد غیرمعصوم حاصل میشود و برای دیگران نقل میکنند، که البته برای دیگران حجت نخواهد بود؛ چرا که:
اولًا: شهود و مکاشفه امری شخصی و غیرقابل انتقال به غیر است؛ یعنی دسترسی به آن
1- نک: عیون اخبارالرضا علیه السلام، صدوق، ج 1، ص 116؛ بحارالأنوار، ج 89، ص 107 و سنن ترمذی، ج 5، ص 199
2- نک: منطق تفسیر قرآن درسنامه روشها و گرایشهای تفسیر قرآن مبحث تفسیر به رأی، از نگارنده.
3- صافات: 102
ص: 63
برای دیگران معمولًا ممکن نیست.
ثانیاً: شهود و مکاشفه معمولًا قابل استدلال نیست.
ثالثاً: اینگونه شهودها و مکاشفات و رؤیاها، از خطا مصون نیست و احتمال دارد ربانی یا شیطانی باشد.
بنابراین، شهود، مکاشفه و رؤیاهای غیرمعصوم نمیتواند یکی از منابع استنباط و استخراج اسرار حج باشد. همانطور که منبع معتبری در فقه و کلام و تفسیر بهشمار نمیآید.
6. سخنان دانشمندان و عرفا
سخنان بزرگان دین و عرفان میتواند همچون چراغی روشنگر برای ما باشد و ما را به سرمنزل مقصود رهنمود شود و استفاده از راهنماییها و ارشادات آنها بر ما لازم است.
اما در مورد اسرار حج، هرگاه که سخنان آنان مستند به یکی از منابع معتبر (قرآن، سنت، عقل و تاریخ) بود، قابل قبول است. اما در صورتی که مستند نباشد یا براساس منابع غیر معتبر (مثل شهود، مکاشفه یا رؤیا) باشد، نمیتوانیم آنها را بهعنوان اسرار و حکمتهای حج به شارع نسبت دهیم.
یادآوری: در مورد اسرار حج لازم است از نقل مطالب سست و خوابهای فراوان و مکاشفات بدون مستند، پرهیز کنیم، چراکه نقل اینگونه مطالب سست موجب بدبینی افراد فرهیخته به مناسک حج میشود.
بنابراین، لازم است اسرار حج از منابع معتبر با شیوه صحیح استخراج و استنباط گردد و برای مردم بیان شود و در آیات و احادیث، اسرار و مطالب علمی فراوان وجود دارد که ما را از نقل مطالب سست بینیاز و غنی میسازد.