«هر امامی به گردن دوستان و شیعیان خویش پیمانی دارد و زیارت قبور پیشوایان، بخشی از عمل به این پیمان است.»
گویی زائر در زیارت، با پیشوای خویش پیمان میبندد که جز راه آنان نپیماید و از راه و رسم دیگری پیروی نکند و با رهبر خویش اینگونه گفت وگو میکند:
«ای پیامبرخدا، اگر انصار در «عقبه دوم» با تو بیعت کردند تا از حریم رسالت دفاع کنند و یا گروهی از مهاجر و انصار در «حدیبیه» با تو دست بیعت دادند که به حمایت از دین خدا بپردازند، من نیز ای شفیع امّت، با حضور در حرم تو و تماس با تربت پاک تو، با تو پیمان میبندم که پاسدار آرمانهای تو باشم. گرد شرک و گناه نگردم و از تو میخواهم که برایم از درگاه الهی طلب آمرزش کنی.
اگر گردشگران عالم برای دیدار آثار باستانی و مناظر زیبا، رنج سفر بر خود هموار میکنند؛ من با دویدن در بیابان و خفتن در کنار خار مغیلان، خواهان زیارت مرقد تو هستم. از آنجا که دستم به تو نمیرسد، تربت تو را میبویم و میبوسم.
در قرآن مجید به گنهکاران دستور داده شده که به حضور پیامبر (ص) برسند و از او درخواست آمرزش کنند و پیامبر خدا (ص) هم در حق آنان دعا نمایند. در این صورت خداوند گناهان آنان را میبخشد:
(وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیما).
«اگر آنان که بر خویش ستم کردهاند نزد تو میآمدند و از خدا آمرزش میخواستند و پیامبر نیز برای آنان آمرزش میخواست، خدا را توبهپذیر و مهربان مییافتند.»
این آیه هر چند در آغاز نظر، مربوط به دوران حیات پیامبر (ص) است، ولی با توجه به اینکه پیامبرِ شهیدان بهتر از شهیدان، زنده است و پیامهای زائران را میشنود و پاسخ درود فرستندگان را نیز میگوید؛ میتواند برای زائران مرقد خویش طلب مغفرت کند.
شگفتا! همین آیه، هماکنون که مرقد پیامبر خدا (ص) در اختیار افراد بیمهر و یا کممهر قرار گرفته، بالای مرقد او نوشته شده است.
نه تنها پیامبر (ص) بهطور شفاهی، یاران را به زیارت قبور میخواند، بلکه خود نیز به زیارت آنان میرفت. مُسلِم در صحیح خود نقل میکند: عایشه- همسر پیامبر (ص)- میگوید: پیامبر در آخرین بخش شب، خانه را به قصد زیارت بقیع ترک میکرد وآنگاه وارد این سرزمین میشد و با آرمیدگان در دل خاک اینگونه سخن میگفت:
«السَّلَامُ عَلَیکُمْ دَارَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ وَأَتَاکُمْ مَا تُوعَدُونَ غَدًا مُؤَجَّلُونَ وَإِنَّا إِنْ شَاءَ اللَّهُ بِکُمْ لَاحِقُونَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لأَهْلِ بَقِیعِ الْغَرْقَدِ».
«درود بر شما ای ساکنان خانه افراد با ایمان! آنچه که به وقوع آن در آینده وعده داده میشدید، سراغ شما آمد (و شما میان مرگ و روز رستاخیز به سر میبرید.) ما نیز به شما خواهیم پیوست. پروردگارا! اهل بقیع غرقد را بیامرز!»
نه تنها خود پیامبر (ص) به زیارت آنها میشتافت، حتی همسرش را نیز آموزش داد که آنها را اینگونه زیارت کند:
«السَّلَامُ عَلَی أَهْلِ الدِّیارِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُسْلِمِینَ وَیرْحَمُ اللَّهُ الْمُسْتَقْدِمِینَ مِنَّا وَالْمُسْتَأْخِرِینَ وَإِنَّا إِنْ شَاءَ اللَّهُ بِکُمْ لَلَاحِقُونَ».
«درود بر ساکنان مؤمن و مسلمان این سرزمین! خداوند همه مؤمنان را؛ چه آنها که درگذشتهاند و چه آنها که خواهند مرد، رحمت کند. ما نیز به خواست خدا به شما خواهیم پیوست.»
ص: 103
همسر پیامبر (ص) و نیز دخت گرامی آن حضرت، فاطمه زهرا (س) به زیارت قبور میرفتند و هیچ کس بر آنان ایراد نمیگرفت، ولی اکنون باب زیارت قبور بقیع به روی زنان بسته است. این نوعی تناقض میان سنّت صحابه و رفتار دستگاههای دینی برخی کشورهاست. آیا حکم خدا در قرن چهاردهم دگرگون شده است؟ چرا باید زنان از آثار سازنده زیارت قبور، آنهم زیارت شهیدان و اولیا محروم باشند؟!
زیارت مرقد پیامبر (ص) در احادیث
تقیالدین سبکی شافعی (م 756) از فقیهان چیرهدستی است که عقاید ابن تیمیه را در مورد عدم استحباب زیارت قبر پیامبر (ص) نقد کرده و کتابی به نام «شفاء السّقام فی زیارة خَیرِ الأنام» نوشته است.
وی در این کتاب احادیثی را که محدّثان درباره زیارت قبر پیامبر (ص) نقل کردهاند، گردآورده است که میتواند مسأله را به حدّ تواتر برساند. حتی مفتی سابق عربستان سعودی- عبدالعزیز بن باز- به این جماعت پیوسته و با صراحت، به استحباب زیارت قبر پیامبر (ص) فتوا داده است.
(1)اکنون در اینجا تنها به نقل چند روایت میپردازیم:
عبدالله بن عمر از پیامبر (ص) نقل میکند:
«مَنْ زَارَ قَبْرِی وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِی».
(2)«هر کس قبر مرا زیارت کند شفاعتم بر او حتمی است.»
امام محمد باقر (ع) از پیامبر نقل میکند:
«مَنْ زارَنی حَیاً و مَیتاً کُنْتُ لَهُ شَفیعاً یومَ القیامةِ».
(3)«هرکس در دوران حیاتم و بعد مرگم زیارتم کند، در روز قیامت شفیعش خواهم بود.»
امیرمؤمنان (ع) میفرماید:
«أَتِمُّوا بِرَسُولِ اللَّه (ص) حَجَّکُمْ إِذَا خَرَجْتُمْ إِلَی بَیتِ اللَّهِ فَإِنَّ تَرْکَهُ جَفَاءٌ وَ بِذَلِکَ أُمِرْتُمْ وَ أَتِمُّوا بِالْقُبُورِ الَّتِی أَلْزَمَکُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَقَّهَا».
(4)«زمانی که آهنگ زیارت خانه خدا کردید، حج خود را با زیارت مرقد پیامبر (ص) به پایان رسانید؛ زیرا ترک زیارت مرقدِ او، جفا بر آن حضرت است و شما به این کار مأمور شدهاید و نیز با زیارت قبوری که به زیارت آنها ملزم شدهاید، حج خود را به پایان رسانید.»
روی این اساس، همه مسلمانان جهان، در ایام حج، برنامه سفر خود را طوری تنظیم میکنند که یا در رفتن و یا به هنگام برگشتن، به زیارت مرقد پیامبر (ص) موفق شوند. چه بسا راه دوری را بر میگزینند تا به این هدف جامه عمل بپوشانند.
تفسیر حدیث «لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ ...»
در اینجا ممکن است سؤالی مطرح شود که این روایات، زیارت پیامبر (ص) را مستحب میشمارد اما درباره سفر برای زیارت او سخن نمیگوید، بلکه میتوان گفت که سفر طبق روایت ابوهریره، برای زیارت مرقد او جایز نیست؛ زیرا وی از پیامبر (ص) نقل میکند:
«لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إِلَّا إِلَی ثَلَاثَةِ مَسَاجِدَ: مَسْجِدَی هَذَا وَ مَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ مَسْجِدِ الأَقْصَی».
(5)«سفر جز به سوی سه مسجد انجام نمیگیرد: این مسجد من، مسجدالحرام و مسجدالأقصی.»
ولی پاسخ این پرسش روشن است. موضوع در حدیث پیامبر (ص) «شدّ رحال» (و سفر) به مساجد است نه سفر به غیر آنها؛ مثلًا زیارت قبور، زیارت والدین، سفر برای تجارت و یا تحصیل علم.
علت اینکه فقط برای این سه مسجد «شدّ رحال» میشود، این است که غیر این سه مسجد، در همهجا ثواب یکسانی
1- جریده الجزیره، تاریخ 24 ذیالقعده، سال 1411، شماره 6826
2- سنن دارقطنی، ج 2، ص 78، باب المواقیت.
3- قرب الاسناد، 3
4- خصال صدوق، ج 2، ص 406
5- صحیح مسلم، ج 4، ص 126، باب لا تشدّ الرّحال.
ص: 104
دارد؛ مثلًا آن کس که در تهران است شایسته نیست برای درک ثواب مسجد جامع به شهر دیگر برود؛ زیرا ثواب مسجد جامع مثلًا تهران و سمنان یکسان است و این ارتباطی به زیارت قبور ندارد.
زیارت مساجد سبعه
زائران مدینه منوره به زیارت «مساجد سبعه» میروند و اگر مسجد «ردّ شمس»، «بلال» و «الاجابه» را بر آنها بیفزاییم، شمار مساجد به ده میرسد. اگر زائران خانه خدا به زیارت این مساجد میروند، نه بهخاطر آن استکه در آنجا با گزاردن نماز اجر بیشتری ببرند، بلکه هدف، یاد و تجدید خاطره مسلمانان صدر اسلام است که در سختترین وضعیت (دوران جنگ احزاب یا خندق) برخی از این مساجد را ساختند و در آنها نماز گزاردند. حضور در این مراکز، بستن پیمان با شهیدان آن راه است. در اینجا هدف دیگری نیز هست و آن، تبرّک جستن از این مساجد است که خون شهیدان راه توحید با آنها عجین میباشد.
در پایان، آیهای را یادآور میشویم که به صورت آشکار دستور میدهد به زیارت قبور مؤمنان بشتابیم: وَ لا تُصَلِّ عَلی أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لَا تَقُمْ عَلَی قَبْرِهِ.
(1)در این آیه، پیامبر (ص) در باره مشرکان، از دو چیز نهی شده است:
الف) بر هیچیک از مردگان آنان نماز نگزار!
ب) در کنار قبر آنها برای دعا توقف نکن!
بخش دومِ آیه برای ما اهمیت ویژهای دارد و آن اینکه آیا مقصود از ایستادن در کنار قبر، تنها توقف در هنگام دفن است یا مفهومی گستردهتر دارد؟ مفسّران معنای دوم را تأیید میکنند که به اختصار، کلام برخی از آنان را یادآور میشویم:
بیضاوی میگوید:
«لَا تَقِفْ عِنْدَ قَبْرِهِ لِلدَّفْنِ أَوْ الزِّیارَةِ»
(2)؛ «بر سر قبر منافقان- خواه برای دفن و خواه برای زیارت- توقف نکن.»
همین نظریه را جلالالدین سیوطی
(3) و عارف بورسی
(4) و آلوسی بغدادی
(5) آوردهاند. در این صورت معنا چنین خواهد بود: «بر سر قبر هیچیک از منافقان، در هیچ زمانی توقف نکن».
و مفهوم آیه این است که توقف بر قبر مؤمنان جایز و بلکه شایسته است، خواه برای دفن و خواه برای غیر آن. بنابر این، هر مسلمانِ با ایمانی میتواند از این فیض بهرهمند باشد که پیامبر (ص) در کنار قبر او توقف و برای او دعا کند، به جز منافقان که از این فیض بیبهرهاند.
حفظ آثار صالحان در سایه زیارت قبور
آثار سازنده زیارت قبور، بهویژه زیارت قبور عالمان و شهیدان و اولیای الهی و پیامبر گرامی (ص) در گرو حفظ قبور آنان است. زیارت، سبب بازسازی این قبور و صیانت آنهاست و روشن است اگر امت اسلامی پیوند خود را با این مراقد متبرّکه قطع کند؛ با گذشت زمان، این مراکز به دست فراموشی سپرده میشوند و اثری از آنها باقی نمیماند و در نتیجه دو خسارت بزرگ متوجه امت اسلامی میشود:
1. آثار سازندهای که در زیارت این مراکز بوده، از دست میرود.
2. مسائل صدر اسلام و سیره و تاریخ اولیای دین به تدریج فراموش میشود و نسلهای آینده با دیده شک و تردید به اصل حادثه مینگرند؛ زیرا زیارت قبور آنها مایه تجدید خاطرهها بود و در صورت تحریم این اعمال، با گذشت زمان به دست فراموشی سپرده شده و نوشتهها نیز جایگزین مشاهدهها نمیشود و کمکم دیگر مسائل مربوط به اسلام نیز به همین سرنوشت دچار میشود و شک و تردید نسبت به خود آیین پیامبر خاتم و شخص شخیص او و برنامههایش راه پیدا کرده و با گذشت زمان کمرنگ میشود؛ همچنانکه جریان درباره حضرت مسیح (ع) از این قرار است.
از خود حضرت مسیح و یاران او و کتابش اثر ملموسی بر جای نمانده و نسل حاضر که با محسوسات سر و کار دارد، نسبت به اصل وجود مسیح و آیین او، با دیده تردید مینگرد و چه بسا احتمال میدهد که این آیین، ساخته و
1- توبه: 74
2- تفسیر بیضاوی، ج 1، 416
3- تفسیر جلالین، توبه: 84
4- روحالبیان، ج 3، ص 378
5- روح المعانی، ج 10، ص 155
ص: 105
پرداخته مورخان و داستانسرایان باشد. چنانکه سرگذشت لیلی و مجنون و شیرین و فرهاد به همین سرنوشت مبتلا شده است.
به خاطر این آرمان است که قرآن مجید دستور میدهد خانههایی که در آنجا صبحگاهان و عصرگاهان، تسبیح خدا گفته میشود مورد احترام و بزرگداشت قرار گیرد:
فی بُیوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الآصال رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إیتاءِ الزَّکاةِ یخافُونَ یوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَ الأَبْصار.
(1)« (این چراغ پرفروغ) در خانههایی قرار دارد که خداوند اذن فرموده، دیوارهای آنرا بالا برند (تا از دستبرد شیاطین وهوسبازان در امان باشد)؛ خانههایی که نام خدا در آنها برده میشود و صبح وشام درآنها تسبیح او میگویند. مردانی که خرید و فروش و بازرگانی، آنان را از یاد خدا و برپاداشتننماز و ادای زکات غافل نمیکند. آنها از روزی میترسند که در آن، دلها و چشمها زیر و زبر میشوند.»بنابراین، مقصود از «بیوت»، مساجد نیستند؛ زیرا مساجد غیر از بیوت است و در قرآن هم «بیتاللهالحرام» غیر از «مسجدالحرام» است. بیت سقف لازم دارد تا ساکنان را از سرما و گرما حفظ کند در حالیکه در مسجد، پوشش و سقف شرط نیست و احیاناً در مناطقی باز بودن سقف مستحب است.در این صورت، خانههای اولیای الهی؛ مانند خانه علی (ع) و فرزندان او، که معبد شب و روز آنها بوده، باید حفظ شود و مورد احترام قرار گیرد. اتفاقاً حرم عسکریین که از روی کینهتوزی ویران شد، معبد ائمه بوده و پیوسته در آنجا نماز گزارده و تسبیح گفتهاند.سیوطی مینویسد: وقتی این آیه نازل شد و پیامبر (ص) آن را در مسجد تلاوت کرد، مردی برخاست و از پیامبر خدا (ص) پرسید: در اینجا مقصود از بیوت، کدام خانهها است؟ پیامبر (ص) فرمود: خانههای پیامبران. ابوبکر در حالیکه به خانه علی و فاطمه (س) اشاره میکرد پرسید: آیا این هم از همان خانههاست؟ پیامبر (ص) فرمود: از برترین آنها است. (2)امید است همه مسلمانان، در حفظ آثار اسلامی و یادگارهای پاکان و نیاکان و هرچه که به حفظ ارزشهای اسلامی کمک میکند، موفق باشند!سوتیترهمسر پیامبر (ص) و نیز دخت گرامی آن حضرت، فاطمه زهرا (س) به زیارت قبور میرفتند و هیچ کس بر آنان ایراد نمیگرفت، ولی اکنون باب زیارت قبور بقیع به روی زنان بسته است. این نوعی تناقض میان سنّت صحابه و رفتار دستگاههای دینی برخی کشورهاست. آیا حکم خدا در قرن چهاردهم دگرگون شده است؟ چرا باید زنان از آثار سازنده زیارت قبور، آنهم زیارت شهیدان و اولیا محروم باشند؟!
1- نور: 37- 36
2- الدّر المنثور، در تفسیر آیه یاد شده.