اسرار ماه ذی الحجه در نگاه عارفانه میرزاجوادملکی تبریزی

نوع مقاله : اسرار و معارف حج

نویسنده

چکیده

در قسمت نخست این نوشتار، به بیان پاره‏اى از فضایل ماه ذى حجة الحرام، از نگاه مرحوم میرزا جواد ملکى تبریزى= پرداختیم و با تبیین آنچه این عارف واصل الىالله‏ رسیده و بیان داشته، به شوق مشتاقان افزودیم.
در این قسمت نیز ادامة آن را از کتاب شریف و نورانى «المراقبات» پى گرفته و به صورت گذرا به پایان برده‏ایم، بر علاقه‏مندان است که براى بهره مندى بیشتر، نگاهی هم به متن کتاب داشته باشند.

موضوعات


مقدمه
در بخش نخست این نوشته، از کتاب گرانسنگ و کم نظیر «المراقبات» به بیان آداب ورود به ماه پر برکت ذى الحجه پرداختیم و برخى از برداشت‏هاى عارفانة عالم جلیل القدر و واصل سالک، حضرت آیت الله میرزا جواد ملکى تبریزى را بیان داشتیم و اکنون در این قسمت، روحانیان ارجمند و زائران کوى دوست را، به توجه عرفانى این عالم عامل به روزها و ایام ماه ذى الحجه و آداب باطنى و معنوى آن جلب مى کنیم. امید است گوشه‏اى از دریاى ناپیدا کرانة عرفان و معنویت این ماه پر ارج و گران بها نصیب ما گردد!
شب و روز عرفه
در عظمت و بزرگی شب عرفه کافى است بدانیم هر دعاى خیرى در آن شب به اجابت مى‏رسد و هر کس آن شب را به طاعت خداوند بزرگ بگذراند، اجر صد و هفتاد سال نصیب او مى‏گردد!
شب عرفه، شب دعا و اجابت است و مناجات با خداوند بزرگ و نیز دعاهایى در آن شب وارد شده است که محتواى آن ها نشان از عظمت آن شب دارد.
به عنوان نمونه دعاى معروف شب عرفه که با جملة «اللَّهُمَّ یَا شَاهِدَ کُلِّ نَجْوَى»1 آغاز مى‏شود و به تعبیر مؤلف ارجمند کتاب «المراقبات»:
«این مناجات برخوردار از مضامین فاخر و ارزشمندى است که به جان خودم سوگند، هر کس اهل آن باشد، در آن، علوم و معارفى را مى‏بیند که سزاوار است عمرى را در راه کسب و تحصیل آن ها صرف کند. شایسته است انسان با روحى زنده و دلى آگاه، آن ها را بخواند نه با جانى مرده و بى حال، و تفکر کند در اسماء و صفات و افعال خداوند که دراین مناجات به آن ها پرداخته شده است.
اگر اندکى از حقایق این مناجات براى تو کشف گردد و شرح صدرى پیدا کنى براى فهم برخى از مرادات گویندة آن، هر آینه این ادعاى مرا تصدیق خواهى کرد.» 2
سپس نویسندة محترم به برخى از خصوصیات اسماء الهى در این مناجات و شرح مضامین آن مى‏پردازد و توجه مى‏دهد که به اسرار اسماء الهى دقت شود که در این مناجات و سایر مناجات‏ها و دعاهاى ائمه آمده است.
از آداب دیگرى که در این شب وارد شده، تسبیحات ده گانة پیامبرخدا(صلی الله علیه و آله) 3 است که دست یابى به حاجات عظیم را در پى خواهد داشت. زیارت حضرت ابا عبدالله‏ الحسین7 نیز در این شب، از جایگاه بلندى برخوردار است.
مرحوم میرزا جواد ملکى تبریزى معتقد است: اگر در روز عرفه، توان بر حضور در صحراى عرفات یا کربلا به وجود آید، شایسته است فقط به دعا و مناجات صرف شود؛ زیرا این روز تنها براى دعا نهاده شده و مراقبت بر آن، بسیار با اهمیت است تا آنجا که اگر روزه گرفتن در این روز مانع دعا باشد، ترک شود با این که ثواب و اجر هفتاد سال را دارد.
در ادامه مرحوم تبریزى، به این نکته مى‏پردازند که حضور در عرفات که طبیعى است به جهت ایام حج است و لکن حضور در کربلا و فضیلت آن به خاطر روایات فراوانی است که در این باره وجود دارد و اهل اطلاع با آن سر و کار دارد و ما تنها در اینجا به یادآورى یک روایت اکتفا مى‏کنیم:
شیخ صدوق از قول امام صادق7 نقل می‌کند:
«قَالَ أَبُو عَبْدِ الله 7 : إِنَّ الله تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَتَجَلَّى لِزُوَّارِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ7 قَبْلَ أَهْلِ عَرَفَاتٍ وَ یَقْضِی حَوَائِجَهُمْ وَ یَغْفِرُ ذُنُوبَهُمْ وَیُشَفِّعُهُمْ فِی مَسَائِلِهِمْ ثُمَّ یَأتِی أَهْلِ عَرَفَاتٍ فَیَفْعَلُ ذَلِکَ بِهِمْ»4
«حضرت صادق7 فرمود: خداوند تبارک و تعالى در روز عرفه، ابتدا براى زوار امام حسین7 متجلّى شده، حوائج و خواسته های آنان را برآورده مى‏سازد و گناهان آنان را مى‏بخشد و در درخواستهایشان با آنان همراهى مى‏کند، سپس به اهل عرفات مى‏پردازد و چنان مى‏کند که براى زوار امام حسین7 انجام داده است.»
از آنجا که مؤلف محترم، بعد از نقل چند روایت در فضیلت زیارت امام حسین7 در روز عرفه، به ویژگی های معنوى و آداب روحانى این زیارت و نیز تأثیرات آن مى‏پردازد و از سودمندی اش براى زائران حریم کبریایى آن می نویسد، علاقه‏مندان را به این بخش از کتاب ارجاع مى‏دهیم تا آنگونه که سزاوار است، بدان توجه کنند و زائران عارف روز عرفه امام حسین7 را تنبّه و آگاهى دهند.
به مناسبت شب و روز عرفه و استجابت دعا در آن، جناب میرزا جواد ملکى، نکات سرنوشت ساز و تنبّه آفرینى را دربارة دعا مطرح مى‏کنند که ما در این جا تنها به یاد کرد عناوین آن ها مى‏پردازیم:
1. گشایش درهاى دعا، کرامتى از جانب خداوند،
2. دعا باب گسترده و فراخى در برابر همة ابواب سعادت انسان،
3. نزدیک‏ترین و آسان‏ترین راه رسیدن به ابواب دیگر،
4. دعا راهى براى رسیدن به خواسته‏هاى کلى و جزئى، دنیوى و اخروى و همة آروزها،
5 . دعا اقیانوسی است بى حد و پایان،
6. دعا سبک بارترین راه، براى رسیدن به مطلوب.5
ایشان سپس شرایطى را براى رسیدن به دعاى مطلوب و جایگاه واقعى دعا آورده اند که بیان آن ها خالى از لطف و فایده نیست؛ زیرا دربارة استجابت دعاها، تا زمانی که شرایط آن مهیا نباشد، به نتیجة مطلوب نخواهد رسید و گاه موجب ناامیدی دعا کننده می‌شود. در حالی که اگر شرایط آن را فراهم نماید زودتر و بهتر به خواسته‌های خود خواهد رسید.
شرایط دعا:
1. تصحیح عقاید و شناخت انسان نسبت به خدا،
2. مهیاسازى انسان از قبیل: گریه، ختم گرفتن، حمد و ثناى الهى، درود بر پیامبر و آلش، اقرار به گناهان و... براى جلب رحمت واسعه الهى،
3. مشارکت دادن سایر مؤمنان در دعاها،
4. دعا و مناجات با کلمات لطیف و مهربانانه در جهت جلب عطوفت و عنایت الهى،
5 . پایان دادن دعا به صلوات و جملة «مَا شَاءَ الله وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّه‏»،
6 . مهیا ساختن وضعیت معنوى و قلبى؛ مانند ایجاد حقیقت ایمان در قلب نسبت به خدا و صفات او مانند: قدرت، علم، عنایت، جود، کرم و...
7. ایمان به اجابت دعا و تخلف ناپذیرى وعدة الهى،
8 . ایجاد سکینه و وقار در ظاهر و باطن،
9. دعا همراه با نشاط و شادابى و اکتفا کردن به اندازة حال داشتن،
10. توجه به خداوند، با تمام وجود در حال دعا و دور کردن آنچه غیر خداست از دل و جان،
11. صداقت در تکبیر و تجلیل الهى.
در نتیجه، اگر سرور و عشق و شوق در جان خود یافتى و حلاوت و شیرینى دعا را درک کردى؛ بدان که با صداقت به پیشگاه ذات احدیت روى آوردى؛ و آنگاه است که خداوند رحمان و شاکر، به این راستى و صفاى تو، توجه مى‏کند و تو را عظیم مى‏دارد!6
مرحلة دیگر دعاهاى روز عرفه، دعاى معروف و پربار امام حسین7 است که از مضامین عالى و حقایق کم نظیر برخوردار است و انسان را از دنیاى رحم و پس از آن، به دنیاى بزرگ و سپس به جهان غیب مى‏برد و وجود آدمى را سرشار از غیب و شهود جهان قرار مى‏دهد و نیز دعاى معروف امام سجاد7 در صحیفة سجادیة نورانیه که اقیانوس ناپیدا کرانة آن، دل هاى مشتاقان وصل را نشاط مى‏بخشد وهمراه وهمدل امام زین العابدین، حضرت سید الساجدین7 قرار مى‏دهد.
مرحوم میرزا جواد ملکى تبریزى= ، در موارد مختلفى که سخن از دعا و مناجات در این کتاب پیش آمده، یادآورى این نکته را لازم می داند و بر آن تأکید می کند که در حالات و ایام خاص و دعاهاى مخصوص، دیگران را فراموش نکنید، به ویژه صاحبان حق و حقوق مانند: اساتید، پدر و مادر، آباء و اجداد و سایر اقوام و بستگان و نیز بر مبالغه در دعا براى اینان پافشارى مى‏کند.
در این باره جناب میرزا جواد ملکى= ، رهنمودهاى دیگرى نیز بیان مى‏کنند؛ از جمله مى‏فرمایند: ابتدا مؤمنان را به یادآور و از آنان نام ببر و حوایج آنان را، یک به یک بخواه، سپس به صورت عمومى حوایج عامه را بیان دار؛ بدان که تو در این باره هیچ خسارتى نمى‏کنى، بلکه سودمندترین تجارت‏ها را کرده‏اى؛ زیرا دیگران را بر خود مقدم داشتى و با زبان معصومان و زبان الهى، به جاى اکتفا به دعا براى یک نفر، دعاهاى فراوانى کردى که خود نیز قطعاً خواستار آن ها هستى.
در هر حال، مؤلف ارجمند، مباحث مربوط به دعا را با روایاتى ارزشمند همراه مى‏سازد و بر جوانب مختلف آن تأکید مى‏ورزد که خوانندگان گرامى را به مراجعه به این اثر گران قیمت ارجاع مى‏دهم.7
عید قربان
آیت الله‏ میرزا جواد ملکى تبریزى= ، در این کتاب شریف، هرگز از هیچ مناسبتى غفلت نمى‏ورزد و هر کدام را به نحو شایسته و با وسواسى خاص وارد مى‏شود و جایگاه معنوى آن را به خوبى بیان مى‏کند و آداب و احکام سیر و سلوکى موضوع را یاد آور می شود.
وى دربارة شب و روز عید قربان بدین صورت آغاز مى‏کند: بر مراقب است که در ضمن طلب حوایج خود، از خداوند متعال طلب کند تا او را به اعمال عید قربان موفق بدارد، به ویژه به نماز عید و قبولى آن؛ و اهمیت ابتدا و انتهاى روز را در نظر داشته باشد.8
وی آداب معنوى عید قربان را با حدیثى از امام صادق7 در اهمیت آن آغاز می کند:
«عَنِ الصَّادِقِ7 عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ7 قَالَ: کَانَ یُعْجِبُهُ أَنْ یُفَرِّغَ نَفْسَهُ أَرْبَعَ لَیَالٍ مِنَ السَّنَةِ أَوَّلَ لَیْلَةٍ مِنْ رَجَبٍ وَ لَیْلَةَ النَّحْرِ وَ لَیْلَةَ الْفِطْرِ وَ لَیْلَةَ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ».9
«امام صادق7 از قول پدرانشان ـ علیهم صلوات الله‏ ـ نقل مى‏کنند که على7 چهار شب در سال را با بزرگى و عظمت براى خداوند فارغ البال مى‏نهاده که عبارت اند از: شب اوّل ماه رجب، شب عید قربان، شب عید فطر و شب نیمة شعبان.»
مرحوم ملکى تبریزى= در بیان این حدیث مى‏فرمایند:
ممکن است منظور حضرت از این تعبیر، احیای این چهار شب به عبادت و دعا باشد. و امیر مؤمنان در این شب‏ها به ذکر خدا مشغول مى‏شدند و خود را وقف طاعت و عبادت خدا مى‏کردند و حتى خود را به مباحات مشغول نمى‏داشتند، مگر با یاد و نام خدا و این اوّل درجة مراقبت است.10
سپس به سایر آداب و اعمال عید قربان مى‏پردازند که در شب و روز آن، زیارت قبر امام حسین7 یکى از مستحبات آن است.
اما روز عید قربان همانند عید فطر، از ایامى است که خداوند همگان را فراخوانده است براى بخشش گناهان، درمان عیوب و مشکلات، رفع حوائج و خواسته‏ها، رسیدن به آرزوها، اعطاى هدیه‏ها و جوایز و امان از آتش.
این چنین است که باید با اقبال به سوی پروردگار آن را غنیمت شمرد و از این فرصت عظیم بهره‏مند گشت و با تمام وجود در پیشگاه خداوند حاضر شد تا از جود و کرم و احسان و عطایا و هدایاى او بهرة تمام برد.
در ادامة آداب این روز بزرگ، مؤلف ارجمند چند نکته را یادآور مى‏شود:
اوّل: توجه به زحماتى که اولیاى دین براى رساندن حقایق آن به دست ما کشیده‏اند و اکنون ما به راحتى به آن ها دسترسى داریم و از نعمت‏هاى فاخر الهى بهره‏مند مى‏گردیم.
دوم: از دست ندادن فرصتِ به دست آمده و آماده سازى نفس براى آینده، با تمسک به ریسمان محکم ایام عید و حضور در ضیافت الله‏ عید قربان، که جایگاه کرامت الهى است.
سوم: فراهم ساختن رضایت الهى در این روز بزرگ و رسم بندگى را به جاى آوردن با خدمت به مولاى کریم و دورى از غفلت و فراموشى از آن ذات بى همتا.
چهارم: بیدارى از غفلت و روى آورى به سوى معبودِ غنى و بى نیاز، توجه به این که میهمان خدا هستى، پس او را با یادش گرامى بدار و خود را مشغول دار به آنچه او مى‏پسندد. در این مطلب تعقل کن و این لطف عظیم و شرافت جلیل را غنیمت شمار.
پنجم: بدان که خداوند متعال، این امت را عزیز شمرده است و آنان را به اموری مختص کرده است، پس شکرگزار این لیاقت و کرامت الهى باش.
ششم: همراه با غسل در ساعات اولیة روز عید، به تطهیر قلب از غیر خدا بپرداز و او را بزرگ دار. لباس نظیف بر تن کن و قصد نما با لباس تقوا خود را بیارایى و اخلاق نیکو را جمال و زیبایى خود کنى.11
«بزرگترین کارى که مرحوم ملکى در این اثر ماندگار انجام داده است، روح بخشیدن به عبادت و دعاها و اعمال روز و ماه و سال است. وى خود را در این امور به جایى رسانده که از همة لحظه‌ها و اوراد بهرة کافى برده و در تلاش است تا به دیگران نیز منتقل نماید.»
وى تنها به میان اعمال و آداب ایّام خاص اکتفا نکرده و خویشتن را ملزم ساخته، آن ها را با روح معنویت و حیات بخشیدن به جان آدمى توأم نماید و انسان عادى را به اشتیاق درآورد و انسان مشتاق را در حد عشق بالا برد و انسان عاشق را شیداى معشوق گرداند.
تأکید این بزرگوار بر تعقّل و فهمیدن در عبادات و اذکار و مناجات‏ها، بى شک انسان را به تأملى سرشار از عشق وا مى‏دارد. او خود را در صحنه‏اى لبریز از زیبایى و نشاط قرار مى‏دهد و دائماً گوشزد مى‏کند: «یَا أَیُّهَا المِسکِین، تَفَهّم، اعقَل، رَاقِب، أُنظُر و...»
یادآورى دعاهاى وارده در این روز؛ از جمله دعاى ندبه و توجه به ولى الله‏ اعظم، حضرت حجة بن الحسن العسکرى ـ روحى فداه ـ اندوهناکى از غیبت او و دورى ما از ایشان، در طول روز عید مورد توجه است و نیز قربانى در این روز، یکى دیگر از آداب عبودیت است که خداوند از هابیل پذیرفت؛ زیرا:
«إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَر»12 و نتیجه‏اى براى هابیل و قابیل به دست آمد و آنان را در فراز و فرود زندگى قرار داد و شهادت را نصیب هابیل کرد و شقاوت را به قابیل بخشید.
برسالک است که طعامش را از گوشت قربانى قرار دهد و سهمى را نیز به فقرا و سهمى به همسایگان اختصاص دهد. در پایان روز نیز مرورى بر ساعات گذشته داشته باشد و با توسل و طلب رفع نواقص آن را به پایان ببرد.13
عید غدیر
و اما یوم الغدیر و ما أدراک ما یوم الغدیر! جمله آغازین مرحوم ملکى دربارة آداب و اعمال روز غدیر، که نشان از اهمیت جایگاه آن نزد مؤلف دارد.
روز غدیر مکمل مبعث پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) است و به تعبیر ایشان آخرین جزء علت تامّه است. باطن و حقیقت ظاهرى است که در بعثت ظهور کرد؛ زیرا آنچه از خیرات و سعادت‏ها و پیروزى که در مبعث به دست آمده، مشروط به ولایت امیر مؤمنان و سایر ائمه: است و روز غدیر، روز ظهور این ولایت است. از این رو نازل گشت: ( الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلامَ دِیناً).14 و پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود:
«لَوْ أَنَّ الرِّیَاضَ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرَ مِدَادٌ وَ الْجِنَّ حُسَّابٌ وَ الاِنْسَ کُتَّابٌ مَا أَحْصَوْا فَضَائِلَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ7».15
«اگر همة باغستان ها قلم و دریاها مرکب و جن‌ها حسابگر و انسان ها نویسنده شوند، نمی‌توانند فضیلت‌های امیرمؤمنان، علی بن ابی طالب7 را محاسبه کنند.»
سپس نویسندة ارجمند کتاب «المراقبات» به بیان فضایل و کمالات امیر مؤمنان و خاندان عصمت و طهارت مى‏پردازد و به تفصیل این موضوع را، با استناد به آیات و روایات فراوانى از اهل سنت و شیعه تبیین مى‏کند. جالب است که میرزا جواد ملکى تبریزى= ، در این بحث عقیدتى و اساسى، براى بیان دیدگاه ولایى خود، به صحیفة ادریس، سخنان حضرت آدم، ابراهیم خلیل الرحمان و تورات حضرت موسى و انجیل حضرت عیسى: نیز استناد مى‏کند.
آنچه به تفصیل بیشتر بدان توجه کرده، یاد کرد مطالبى است که از برخى شخصیت‏ها و کتب مشهور اهل سنت بیان شده است؛ مانند کتاب ابو سعید مسعود بن ناصر السجستانى، ابن عقدة الحافظ، کتاب الخالص، کتاب النشر والطىّ و... که برخى از این کتابها به تفصیل داستان حجة الوداع و روز غدیر را بیان داشته‏اند و به جزئیات آن به دقت پرداخته‏اند و مؤلف محترم از آن ها بهره برده و با استناد به این کتاب‏ها، حق مطلب را به خوبى ادا کرده است.
در این زمینه، خطبة معروف پیامبر(صلی الله علیه و آله) را از کتاب «النشر والطّى» از حذیفه و دیگران نقل کرده و تمام ماجرا و عکس العمل برخى افراد را به تفصیل آورده است.16
وى سپس ضمن برشمردن فضایل شب و روز غدیر، به بیان اعمال آن؛ از جمله دوازده رکعت نماز در شب عید غدیر و چگونگى انجام آن مى‏پردازد و دعاى آن شب را یادآور مى‏شود.
سالک الى الله‏ و عالم واصل مرحوم میرزا جواد ملکى= ، با نقل روایتى از امام رضا7 که مستند به آباء طاهرین آن حضرت شده است، خطبه امیرمؤمنان على7 را در آن روز نقل مى‏کند، که اشاره به برخى نکات این خطبه خالى از لطف نیست.
على7 در این خطبه، مردم را به مسائل فراوانى سفارش مى‏کند؛ از جمله: توسعه در زندگى، نیکى به برادران، شکر نعمت‏هاى الهى، همدلى و وحدت مسلمانان، برّ و نیکى و ثمرات آن، بخشش و هدیه به برادران و خانواده، گشاده رویى و سرور، برقرارى تساوى بین ضعیفان، روزة روز عید غدیر و... .17
آن مقدار که از این خطبه در این کتاب شریف نقل شده وکامل آن در کتاب هاى معتبر دیگر آمده است، نشان از توجه حضرت به همة افراد و همة مسائل جوانب خود دارد. بسیاری از سفارش‏هاى حضرت به روابط خانوادگى و اجتماعى بر می گردد و سپس به مسائلِ عبادى، و این نشانگر اهمیت این موضوع و تأثیر آن در روابط خانوادگى و اجتماعى است که قوام جامعه به آن ها است.
دربارة غدیر، مؤلف محترم به روایاتى استناد جسته است که ما تنها به یک روایت بسنده مى‏کنیم:

«عَنِ الرِّضَا7 إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ زُفَّتْ أَرْبَعَةُ أَیَّامٍ إِلَى الله کَمَا تُزَفُّ الْعَرُوسُ إِلَى خِدْرِهَا، قِیلَ: مَا هَذِهِ الأَیَّام؟ قَالَ: یَومُ الْأَضْحَى وَ یَومُ الْفِطَرِ وَ یَومُ الْجُمُعَةِ وَ یَومُ الْغَدِیر وَ إنَّ یَومُ الْغَدِیر بَینَ الْأَضْحَى وَ الْفِطَرِ وَ الْجُمُعَةِ کَالْقَمَرِ بَیْنَ الْکَوَاکِبِ، وَ هُوَ الیَومُ الَّذِی نَجَا فِیهَ إبرَاهِیم الخَلِیلِ7 مِنَ النَّارِ...»18
«امام رضا7 مى‏فرماید: روز قیامت که مى‏شود، چهار روز بر روزهاى دیگر برترى مى‏یابد و همچون عروسى جلوه گرى مى‏کند. گفته شد: آن ها کدامند؟ فرمود: عید قربان، عید فطر، جمعه و روز غدیر. لکن روز عید غدیر بین سه روز دیگر همچون ماه منیر است بین ستارگان. آن روزى است که ابراهیم خلیل(ع) در آن روز نجات یافت. روزى است که دین خدا در آن کامل گردید؛ روز کمال، روز نا امیدى شیطان، روز قبولى اعمال، روز استغفار براى دوستداران امیر مؤمنان و ائمه: ، روز کرامت الهى و عفو، روز وسعت روزى، روز نجات از آتش، روز تبسم بر چهره مؤمنین، روز زینت و زیبایى، روز نزول ملائکه و... .»
مرحوم تبریزى، پس از نقل روایات، به اعمال دیگر این روز از قبیل: استحباب زیارت على7 و دو رکعت نماز و نیز ثواب و اجر این نماز، غسل در این روز، پوشیدن لباس هاى نظیف و خوش بو، مصافحه با مؤمنان و دعاى مخصوص این روز اشاره مى‏کند.19
تلفیق زیبا و منحصر به فرد مرحوم ملکى تبریزى و بهره مندى ایشان از ایام و خصوصیات آنها، براى بیان مسائل اخلاقى و معنوى، بسیار خیره کننده و درس‏آموز است.
در اینجا نیز به مناسبت روز غدیر و دیدار مؤمنان و عظمت دوستداران حضرت على7 ، به سیره و روش و خصوصیات آن حضرت اشاره مى‏کند و سفارش مى‏نماید که اگر مى‏خواهیم سر بر آستان آن امام بزرگوار داشته باشیم باید به او اقتدا کنیم در: کرامت، شجاعت، زهد، ترس از خدا، امید، توکل، رضا، معرفت، تفکّر، صبر، سخاوت، تواضع، مهربانى و همه مسائل اخلاقى.
ایشان بار دیگر تأکید مى‏کند که سزاوار است به حکم عقل که هر مؤمنى در این روز بر تمام فضیلت‏هاى این روز بزرگ تکیه کند و بهرة کامل را با عمل به خصوصیات آن حضرت ببرد.20
روز مباهله
یکى دیگر از روزهاى با عظمت ماه ذى الحجه، روز بیست و چهارم ماه، روز مباهله است؛ زیرا در این روز با اقدام پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) ، رقیبان و مخالفان آن حضرت زمین گیر شدند و ناچار به پرداخت جزیه گردیدند.
در این روز بزرگ، اسلام به عزت دیگرى دست یافت و پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) همراه با جان خود و فرزندانش به محل مباهله رفت و دشمنان اسلام را به ذلت کشاند و منافقان را نا امید کرد.
جناب میرزا جواد ملکى تبریزى= ، در این بخش، به تفصیل داستان زندگی حضرت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) را از ابتداى دعوت و سپس فتح مکه و مکاتبات آن حضرت را بیان مى‏کند و جمعى را که به حضرت مى‏پیوندند و با بیانات و استدلال‏هاى پیامبر قانع مى‏شوند و در نهایت، آنها که باقى مى‏مانند و به قبول مباهله تن مى‏دهند، مورد توجه قرار داده و برخى را نام مى‏برد که از سران نصارا بودند و به اسلام پیوستند. آنگاه که تجلیل پیامبر را نسبت به حضرت عیسى مسیح7 و تصدیق ایشان را دربارة انجیل دیدند، به سخن پیامبر(صلی الله علیه و آله) ایمان آوردند؛ زیرا خود از آنچه در انجیل وعده داده، آگاهى داشتند و با سخنان آن حضرت، ایمان بیشترى یافتند و تسلیم امر خداوند شدند.
سپس وى داستان مباهله و استقبال مردم را از این امر بیان مى‏کند و به جزئیات آن اشاره مى‏نماید. به نزول جبرئیل و دلگرمى پیامبر(صلی الله علیه و آله) ، شکرگزارى پیامبر از این دعوت و آنچه را که در کتاب‏هاى مورد قبول اهل سنت نیز آمده است، بیان مى‏دارد.21
بعد از بیان واقعة عظیم مباهله و مقدمات آن و نیز نتایج ارزشمند آن براى اسلام و مسلمین، به روش خود خطاب به اهل سلوک و مراقبه مى‏فرماید:
بر مراقب است که حرمت این روز و جایگاه آن را در اسلام و ایمان بشناسد.22
شرافت روز مباهله به ثبوت نبوت و ولایت است؛ زیرا این دو مبناى اسلام و ایمان اند. بر انسان منصف است که جایگاه این روز بزرگ را درک کند و کرامت و منزلت آن را پاس دارد و بداند که حرکت پیامبر در این روز، بر همة فضایل دنیوى و اخروى، برترى دارد؛ زیرا این کار اسباب هدایت بشریت را فراهم کرد و به اسلام و مسلمانان عزت و عظمت بخشید.
بر انسان فهیم و متفکر است که در این باره بیندیشد که اگر در آن روز، کفار شکست نمى‏خوردند، بر سر مسلمانان چه مى‏آمد و چه فاجعة عظیمى بر سر انسانیّت مى‏بارید و آنچه به دست آمد از تلاش و فداکارى مسلمانان همه از بین مى‏رفت و رشادت‏ها و سختى‏هاى فراوان آنان به فنا مى‏گرایید. پس بر انسان عاقل است که سر بر سجده شکر بساید و بر این نعمت بزرگ خداى را شاکر باشد و عذرخواهى کند از ناتوانى خود در قیام به حق و عدالت و درخواست توانمندى در قیام به حق را بنماید.
در نتیجة این تفکر و تأمل، به قدرشناسى از اولیای دین برخیزد و شکرگزار وجود آنان باشد و در نهایت، راضى به مخالفت با آنان و دستورات آن ها نشود و به حکم مروّت به احکام آنان گردن نهد. بدینسان عظمت روز مباهله را در نفس خویش کامل نماید و در جهت حفظ جایگاه آن تلاش کند.23
سپس به اعمال روز مباهله اشاره مى‏کند و آنها را برمى شمارد و با استناد به کلام شیخ صدوق چنین مى‏گوید:
«این روز را روزه بدار به جهت شکر خدا و غسل کن و لباس نظیف بپوش و آن را خوش‌بو گردان. در این روز با آرامش و وقار باش و اگر مى‏توانى به یکی از مزارهاى شریفه برو و یا پا به صحرا بگذار و از منزل خارج شو. سپس به نماز بایست و تسبیح و حمد خداى را به جا آور. هفتاد مرتبه استغفار نما. پس از آن دست‏ها را به سوى آسمان بلند کن و دعاى مباهله را بخوان.24
مؤلف گران قدر، در ادامه به دعاى پیامبر(صلی الله علیه و آله) در روز مباهله اشاره مى‏کند وبرخى از فقرات آن را توضیح مى‏دهد.25 دعاى امیرالمؤمنین نیز در این روز، از دعاهاى مأثور و مورد توجه است.»26
نکتة دیگرى که مرحوم ملکى تبریزى به آن توجه داده، کرامت و شرافت دیگرى براى این روز است؛ زیرا در این روز على7 ، انگشترى خویش را در حال رکوع صدقه داده است.
سپس با اشاره به آیات 54 و 55 سورة مبارکة مائده، به برخى فضائل و رشادت‏هاى حضرت امیر7 اشاره مى‏کند، که مورد اتفاق عامه و خاصه است.27
روز نزول سورة «هل أتی»
روز بیست و پنجم ماه ذى الحجه نیز از جایگاه بلندى برخوردار است؛ زیرا روز نزول سورة مبارکه «هل أتى» است که موجب کرامتى دیگر بر اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) گردید. مؤلف نیز در این باره به تفصیل وارد شده و با استناد به روایات فراوان و به تعبیر ایشان مستفیضه، داستان آن را نقل مى‏کند. سپس به دوستداران سفارش مى‏کند که شکرانة این روز بزرگ را به جاى آورند و از تمام وجوه شکر؛ مانند روزه و صلوات و غیر آن بهره ببرند و قدر آن را به خوبى بشناسند.28
خاتمه
در خاتمة این فصل که اختصاص به ماه ذى حجه دارد، ابتدا به روزهاى بیست و ششم و بیست و هشتم و بیست و نهم اشاره مى‏کند که برخى دشمنان اسلام؛ از جمله مروان حمار به هلاکت مى‏رسند و سپس روز آخر ماه را با توضیح بیشترى وارد مى‏شود و اعمال آن را از دو رکعت نماز مخصوص و آداب آن بیان مى‏کند.29
در این جایگاه جناب میرزا جواد ملکى= ، استحباب این نماز را در آخر ماه ذى الحجه دلیلى بر صحت روایات خاص دربارة مقام ماه ذى الحجه مى‏گیرد و دعاى این روز را که روز آخر سال قمرى است، مناسب‏ترین راه علاج امراض و برآورده شدن حوائج مى‏داند و چنین مى‏فرماید:
«فاحتفظ واغتنم واشکر ربّک ونبیّک وإمامک بما منّوا به علیک من الهدایة إلى طرق النجاة، والوصول إلى أتمّ السعادات، ورفیع الدرجات...».30
«پس حفظ کن و مغتنم بشمار و شکرگزار پروردگار و پیامبر و امامت باش، به خاطر همه نعمت‏هایى که در راه هدایت به راه‏هاى نجات و پیروزى و رسیدن به سعادت کمال و درجات بلند و ارزشمند به تو عنایت کرده است.»
خداوندا! به ما و همة مشتاقان وصالت و عاشقان دیدارت، شناخت و معرفتت را روزى فرما و توفیق رسیدن به آن‏ها را به ما عنایت کن و ما را در راه رسیدن به جایگاه اولیاى دینت استوار بدار! آمین یا ربّ العالمین.
پی نوشت ها:

1. اقبال الأعمال، سید بن طاووس، ج2، ص 50
2. المراقبات، ص 228
3. اقبال الاعمال، ج 2، ص 55 ـ 56
4. ثواب الأعمال، ص 116؛ مصباح المتهجد، ص 715
5. المراقبات، ص 231
6. همان، ص 231 ـ 232
7. همان، ص 231 ـ 236
8. همان، ص 238
9. همان، ص 238.
10. المراقبات، ص 238
11. همان، ص 239، 240
12. سوره مائده، آیه 27
13. المراقبات، ص 241 ـ 242
14. سوره مائده، آیه 3
15. بحار الانوار، ج 38، ص 197
16. المراقبات، ص 243 ـ 254
17. وسائل الشیعه، ج 10، ص 444
18. اقبال الاعمال، ج 2، ص 260 ـ 262
19. المراقبات، ص 260 ـ 261
20. همان، ص 261 ـ 262
21. همان، ص 263 ـ 270
22. همان، ص 270
23. همان، ص 271 ـ 272
24. همان، ص 272
25. اقبال الاعمال، ج 2، ص 354 ـ 359
26. همان، ص 359 ـ 368
27. المراقبات، ص 273 ـ 274
28. همان، 274 ـ 276
29. همان، ص 277 ـ 288
30. همان، ص 279