نوع مقاله : فقه حج
نویسنده
مدیر خبرگزاری حج / حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
مقدمه
در شریعت اسلام، برای حج و عمرهگزاران، پنج میقات تشریع گردیده است؛ هرچند امروزه ایرانیان همگی از میقات مسجدشجره و جُحفه احرام میبندند، لیکن با توجه به افزایش روزافزون زائران بیت الله الحرام و تنوع و پراکندگی آنان به جهت داشتن ملیتهای گوناگون و وجود راههای مواصلاتی کنونی و آینده و... بازشناسی موضوعی و حکمی سایر مواقیت نیز دارای درجة اعتبار است.
با توجه به امکانات شهر طائف؛ به ویژه فرودگاه این شهر، برخی از حجاج میتوانند به جای ورود به جده، به طائف رفته و از آنجا به مکه عزیمت نمایند. طبیعی است میقاتهای اینان «قرنالمنازل» و «یلملم» خواهد بود. دو میقات یاد شده، نزدیکترین میقاتها به مکة مکرمه هستند و استفاده از آن در برخی موارد برای کارگزاران حج بسیار راهگشاست.
در این نوشتار، با کاوش در کتب لغت و جغرافی، موقعیت این دو مکان بازشناسی شده و وضعیت فعلی آن مشخص میشود، سپس در ادامه، دلایل فقهی بر اثبات میقات بودن آن، با رویکرد فقه مقارن تبیین خواهد شد.
۱. میقات قرنالمنازل
قرن ـ به فتح قاف و سکون راء ـ در لغت به معنای کوه کوچکی است که از کوهی بزرگ جدا شده و دارای سه راهِ قدیمی است به نامهای؛ راه طائف، راه یمن و راه یمامه.
در مورد علت نامگذاری «قرنالمنـازل» گفتهاند: قرنالمنـازل، از قَرْن، با فتح قاف و سکون راء تلفظ میشود. بعضى نیز آن را قَرَنالمنازل خواندهاند.
فیروزآبادی گوید: قرن، نام قریهای است در طائف، یا نام همة آن وادی است، همچنین قرن منسوب به «قرن بن ردمان بن ناجیة بن مراد» بوده است، (ج۴، ص۲۵۸).
جوهرى در صحاح اللغه (ج۶، ص۲۱۸) «قَرَن» ـ به فتح راء ـ آورده و اویس قَرَنى را منسوب به این منطقه مى داند. فیومی (ج۲، ص۵۰۰)، فیروزآبادی (۱۴۱۷، ج۴، ص۲۵۸) و دیگران انتساب به اویس قرنی را اشتباه شمرده و شهید ثانی (۱۴۱۶، ج۲، ص۲۱۵)، صاحب جواهر (نجفی، ج۱۸، ص۱۱۳) و صاحب ریاض (طباطبایی، ۱۴۱۸، ج۱، ص۳۵۹) مىگویند علما (ابن ادریس، ۱۴۱۰، ج۶، ص۵۲۸) بر اشتباه جوهرى در این مطلب صحه گذاشتهاند؛ در حالیکه در واقع اویس یمنى بوده و قرن نیز نام کوهى است که در آن منطقه بوده است.
صاحب کشف اللثام (فاضل هندی، ۱۴۱۶ق.، ج۵، ص۲۱۶) قرن را کوهى مشرف به عرفات مىداند. ظاهراً ایشان به تبعیت از فیومی چنین چیزی را نقل کرده است (همو، ج۴، ص۲۵۸)، در حالىکه عرفات در ۲۲ کیلومترى مکّه است و قرنالمنازل حدود ۷۵ کیلومتر فاصله دارد.
نام دیگر قرنالمنازل در برخی از متون، قرن الثعالب و قرن بدون منازل ذکر شده است، (فاضل هندی، ج۵، ص۲۱۶). شاید جهت اضافه شدن قرن به منازل، این باشد که آن، تنها کوهی است که در منازل مسیر طائف ـ مکه، که از نخلة یمانیه عبور میکند، واقع شده است.
قرنالمنازل، از منازل و مناطق سر راه حاجیان، از طائف به سمت نخلۀ یمانیه است. امروزه قرنالمنازل روستای کوچکی است که، به نام «سیل الکبیر» مشهور است؛ بدین سان که از قریة سیل صغیر که در مسیر طائف یا ریاض به مکه، قرار گرفته، متمایز میگردد. در این روستا دو مسجد قدیمی و یک مسجد نوساز به نام «سیل الکبیر» وجود دارد (واقدی، ۱۴۰۹ق.، ج۳، ص۹۲۴) که برای احرام ساختهاند که به طور قطع میقات است. (خویی، ج۳، ص۲۲۷) این روستا در شمال و ۵۵ کیلومتری طائف و از راه ریاض ـ مکه هفتادو پنج کیلومتری مکه مکرمه قرار دارد. بدینگونه که راه ریاض ـ مکه، در حویه، به سمت راست منحرف شده با عبور از طائف به سیل صغیر و سپس به سیل کبیر مىرسد.
وادى سیل یا قرن، تا حدود وادى غدیرین، نزدیکىِ ارتفاعات هَدا کشیده مىشود که در ۳۳ کیلومتری آنجا مسجدی دیگر به نام ـ وادی محرم ـ ساخته شده که برخی از اهل سنت در آن محرم میشوند ولیکن ظاهراً آنجا خارج از قرنالمنازل بوده و فقط محاذات با قرنالمنازل است.
«وادی محرم» در جنوب شرقی مکه قرار دارد و فاصلهاش تا مکه ۷۶ کیلومتر است، جاده مواصلاتی آن به مکه غیر از جاده السیل الکبیر است. برخی از نویسندگان اهل سنت نیز بر میقات نبودن وادی محرم تأکید داشته و معتقدند افرادی که از میقات قرنالمنازل میگذرند، باید در السیلالکبیر احرام ببندند؛ از جملة این افراد، شیخ عبدالله بن عبدالرحمان الجاسر است (ص۵۶). همچنین دکتر عبدالوهاب ابراهیمابوسلیمان و دکتر معراج نواب مرزا به تفصیل گزارشی در آن رابطه ارائه کردهاند (همو، ج۲۹).
البته پس از بحث و جدل فراوان دربارة مشروعیت آن، بالأخره شورای افتاء و محکمة طائف اطلاعیهای صادر و بر میقات بودن آن صحه گذاشت و هم اکنون بنابر فتوای رسمی حکومت سعودی، وادی محرم جزو مواقیت محسوب شده و جزئی از قرنالمنازل قلمداد میشود. مجموعة مستندات و شواهد قضایی بر اثبات میقات بودن آن به چاپ رسید. (شیخ محمد بن ابراهیم، ۱۳۹۹ق.، ج۵، ص۲۱۱)
گفتنی است، در مجموع، پنج میقات منصوص؛ ذوالحلیفه، دورترین میقات و سپس جحفه قرار دارد و سه میقات دیگر تقریباً در یک حد بعد مسافت هستند.
اثبات میقات قرنالمنازل
اقوال ففها؛ دربارة میقات قرنالمنازل، میان فقهای عظام اتفاق است. (نراقی، ج۱۱، ص۱۸۵). عموم فقها با کلماتی یکسان که نشان میدهد بهره مند از عبارت روایات هستند، آوردهاند: «وقّت لأهـل الطائف قـرن المنـازل» و از جمـله به عنـوان نمونه؛ شیخ صـدوق در المقنع (ص۲۱۷)، و الهدایه (ص۲۱۸)، فقهالرضا (مروارید، ص۴)، سلار (ج۱، ص۱۰۶)، شیخطوسی (۱۴۰۷ق.، ص۲۱۰)، ابوصلاححلبی (ج۱، ص۲۰۲)، ابن زهره (ج۱، ص۱۵۴)، محقق (ج۱، ص۲۴۱)، علامه در قواعد (ج۱، ص۴۱۶)، «شهیداول (ج۱، ص۳۴۰)، «صاحب ریاض (طباطبایی، ج۶، ص۱۱)، مرحومنراقی (ج۱۱، ص۱۸۵) و صاحبجواهر (نجفی، ج۱۸، ص۱۱۳) به میقات بودن قرنالمنازل تصریح دارند.
علمای اهلسنت نیز بر میقات بودن قرنالمنازل اتفاق دارند. (ابن منــذر، ص۴۵) مبنای آنان روایت جابر (ابن ماجه، ج۲، ص۹۷۲) ، ابن عباس (بخاری، ج۲، ص۱۴۲) ، ابن زبیر (احمدبن حنبل، ج۲، ص۵) و ابن عمر (احمدبن حنبل، ج۲، ص۵۰) است.
ادلة مسأله؛ صحیح ابو ایوب الخراز (کلینی، ج۱، ص۲۵۳)، صحیح معاویة بن عمار (کلینی، ج۴، ص۳۱۸)، صحیح حلبی (کلینی، ج۴، ص۳۱۹) با عبارت یکسان؛ «ووقت لأهل الطائف، قرن المنازل».
و همچنین روایات نهم و یازدهم باب یک ابواب المواقیت بر میقات بودن قرنالمنازل برای اهل طائف دلالت روشن و کافی دارد.
روایات معارض
سه روایت معارض در این باب وجود دارد؛ این سه، بیانگر این هستند که قرنالمنازل میقات مردمان «یمن» و «نجد» میباشد.
روایت نخست آنکه در صحیح عمر بن یزید آمده است: «ولأهل نجد قرنالمنازل» (طوسی، ۱۴۰۷. ق.، ج۵، ص۵۶)؛ همچنین در صحیح علی بن رئاب آمده: «لأهل الیمن قرن المنازل» (کلینی، ح۴، ص۳۰۸) و در روایت علی بن جعفر نیز فرموده است: «وأهل الیمن من قرن» (حرعاملی، ۱۴۰۳ق.، ج۸، ح۸، ص۲۲۳)
برای حل این مسأله چند احتمال داده میشود:
یک) همانگونه که صاحب حدائق (بحرانی، ۱۴۰۵ق.، ج۱۴، ص۴۳۹) ، صاحب مدارک (عاملی، ۱۴۱۱ق.، ج۷، ص۲۲۲) و «صاحب جواهر (ج۱۸، ص۱۱۳) فرمودهاند: احتمال دارد اهل نجد و همچنین اهل یمن برای رسیدن به مکه دو جادّه و دو مسیر متفاوت داشتهاند. بنابراین، در مسیر آنها دو میقات قرار داده شده است که یک راه به عقیق و راه دیگر به قرنالمنازل برخورد میکرده است. (طباطبایی، سیدمحسن، ج۱۱، ص۲۶۸)
دو) صاحب حدائق (بحرانی، ج۱۴، ص۴۳۹) صحیح عمربن یزید را حمل بر تقیه کرده است. البته روشن است که دیدگاه صاحب حدائق، جمع بین روایات نبوده و بلکه ترجیح در باب تعارض است.
به طور کلی احتمال دارد از آنجهت که در مجامع روایی شیعه به مضمون این دو روایت اشارهای نشده و بلکه این مضامین در روایات اهل سنت آمده است، آن را حمل بر تقیه کنیم. (طباطبایی، سیدمحسن، ج۱۱، ص۲۶۸)
البته به نظر میرسد؛ وجهی برای حمل بر تقیه نیست؛ چه آنکه با حمل بر تقیه فقط صحیح عمربن یزید را رفع تعارض میتوان کرد ولیکن با روش نخست، هر سه روایت رفع تعارض میشوند. (سبحانی، ج۲، ص۴۷ و ص۵۰۷)
سه) همة فقها برای اهل نجد و اهل یمن میقات مخصوص دیگری تعیین کردهاند و هیچیک به این روایات استناد ننموده و قرنالمنازل را میقات آنها ندانسته است. روایات متکثر به همراه شهرت نزدیک به اجماع برای اعراض از این سه روایت و در نتیجه اسقاط آنان از حجیت کفایت میکند. بنابراین، روایات معرضعنها بوده و بالطبع ما نیز بدان استناد نخواهیم کرد که همانا، «فان المجمع علیه لا ریب فیه» (طوسی، ۱۴۰۷. ق.، ج۶، ص۳۰۱)
بنابراین؛ میقات «قرن المنازل»، مربوط به مردمانی است که از «شرق مکه» به سرزمین وحی عزیمت میکنند. به همین جهت در اکثر عبارات رسالهها و متون، به عنوان میقات «اهل طائف» و کسانی که از آن طرف میآیند توصیف شده است.
۲. میقات یلملم
یلملم ـ به فتح دو لام و یاء ـ را به صورت «ألملم» ـ همزه اول ـ ، «یرمرم» ـ سکون دو راء ـ نیز ضبط کردهاند. (فیروزآبادی، ج۴، ص۱۷۷)
لغتشناسان در ریشة این کلمه اختلاف دارند؛ ابن فارس (۱۳۷۱ق.، ج۶، ص۱۶۰)
و ازهری (تحقیق: عمر سلامی و عبد الکریم حامد، ج۱۵، ص۲۵۱) معتقدند که این کلمه در اصل ثلاثی است که حرف «یا» به اوّل آن افزوده شده است؛ اما «ابن منظور» براین باور است که یاء در این کلمه حرف اصلی است و زاید نیست.
جغرافیدانان فاصلة یلملم تا مکه را دو مرحله دانستهاند. (یاقوتحموی، ج۵، ص۴۴١؛ غیث البلادی، ج۱۰، ص۲۸؛ عبدالحق، ج۱، ص۱۱۲) هماکنون روستایی کوچک در پایین کوه یلملم قرار دارد، که به علت تغییر جاده متروکه است. در بخش قدیمی «السعدیه» نیز کسی احرام نمیبندد ولیکن به تازگی در جنوب غربی آن و با فاصله ۲۵ کیلومتر از منطقه قدیمی مسجدی بزرگ ساختهاند که محل احرام میباشد (اشجان حمید باصی، ص۳) و محققان سعودی درباة عدم اطلاق یلملم بر مسجد جدید سخنی نگفته و بنابر فتوای رسمی حکومت و محکمه قضایی آنجا میقات است. (عبدالوهاب ابراهیم ابوسلیمان، عدد۲۹) البته استاد عبدالهادی فضلی مدعی است که این مسجد محاذی یلملم میباشد. (همو، ج۳، ص۴۶)
به هرحال، این میقات در جنوب شهر مکّه واقع شده و حدود ۱۰۰ کیلومتر با مکة مکرمه فاصله دارد که در آن سرزمین مسجد معاذ بن جبل واقع است. (ابن عبد الحق، ج۳، ص۱۴۸۲)
در برخی از کتب فقهی (ابن ادریس، ج۱، ص۵۲۹؛ علامه حلی، ج۱، ص۴۱۶؛ کرکی، ج۳، ص۱۵۹) نیز آمده است که یلملم نام کوه است، اما دلیلی بر این معنا اقامه نشده و در واقع، دلیلی بر برتری یک معنا بر دیگری در دست نیست.
از یمن به مکه، به ترتیب سه راه وجود دارد:
۱. راه تهامه؛ همان راهی است که از یلملم میگذرد.
۲. راه صنعا ـ صعده؛ که به ترتیب پس از عبور از بیشه، وادی تربه و قرنالمنازل به مکه منتهی میشود.
۳. راه حضرموت ـ نجران؛ که در قرنالمنازل با راه دوم یکی میشود و از آن عبور میکند. (یاقوتحموی، ج۱، ص۲۴۶؛ البکری، ج۳، ص۹۵۹ و ج۴، ص۱۳۰۴)
گفتنی است، راه مورد نظر در این بحث، راه تهامه است و منازل بین راه آن بدین ترتیب است: صنعا، جازان، لیث، یلملم، مکه.
با توجه به نزدیکی این میقات به دریای سرخ، از این میقات میتوان در بحث محاذات افرادی که از راه دریا به مکه مشرف میشوند، بسیار سود برد.
اثبات میقات یلملم
اقوال فقها؛ شیخصدوق در المقنع (ص۲۱۷)، الهدایه (ص۲۱۸)، فقهالرضا (مروارید، ص۴)، سلار (ج۱، ص۱۰۶)، شیخطوسی (۱۴۰۷ق.، ص۲۱۰)، ابوصلاححلبی (ج۱، ص۲۰۲)، ابن زهره (ج۱، ص۱۵۴)، محقق (ج۱، ص۲۴۱)، علامه (حلی، ج۱، ص۴۱۶)، «شهید اول (ج۱، ص۳۴۰)، «صاحبریاض (طباطبایی، ج۶، ص۱۱) و دیگران بر میقات یلملم برای اهل یمن تصریح دارند. تا جایی که «مرحوم نراقى» و «صاحب مستمسک» ادعای عدم خلاف در مسأله کردهاند.
به طور کلی، فقهای عظام به میقات بودن یلملم و صحت احرام از آنجا فتوا دادهاند و در این باره در میان آنها اختلافی نیست. اکثر قدما در عباراتشان آوردهاند: «ولأهل الیمن یلملم».
اهلسنت نیز بر میقات بودن یلملم اتفاق دارند. (الموسوعة الکویتیه، ج۲، ص۱۴۷؛ ابن منــذر، ص۴۵) مبنای آنان روایات جابر (ابن ماجه، ج۲، ص۹۷۲) ، ابن عباس (بخاری، ج۲، ص۱۴۲)، عایشه (النسائی، ج۵، ص۱۲۵) و ابن عمر (احمدحنبل، ج۲، ص۳) است.
ادلة مسئله: روایات صحیح و مستفیضه بر میقات بودن یلملم دلالت دارد (نراقی، ۱۴۱۵ق.، ج۱۱، ص۱۸۱) صحیح ابو ایوب الخراز، «و وقّت لأهل الیمن یلملم» (حرّعاملی، ۱۴۰۳ق.، ج۸، ح۱، ص۲۲۲) ؛ صحیح معاویة بن عمار، «و وقّت لأهل الیمن یلملم» (حرعاملی، ۱۴۰۳ق.، ج۸، ح۱، ص۲۲۲)؛ صحیح حلبی، «ووقّت لأهل الیمن یلملم» (حرعاملی، ۱۴۰۳ق.، ج۸، ح۱، ص۲۲۲) و همچنین روایات پنج، شش و نهم باب یک ابواب مواقیت بر میقات بودن یلملم برای اهل یمن دلالت روشن و کافی دارد. با توجه به اینکه اسناد این روایات قبلا طرح شد، از طرح دوبارة آن خودداری میشود.
روایات معارض
در برخی از احادیث، میقات مردم یمن، قرنالمنازل معرفی شده است؛ مانند حدیث صحیحی که عبدالله بن جعفر در کتاب قرب الاسناد از احمد بن محمد بن عیسی از حسن بنمحبوب، از علی بن رئاب، از امام صادق۷ نقل کرده است که حضرت فرمودند: دربارة میقاتهایی که پیامبر(ص) برای مردم معین کرده، پرسیدم. امام۷ فرمود: «... ووقّت لأهل الیمن قرن المنازل» (حمیری، ص۱۶۴؛ حرعاملی، ج۸، ح۱، ص۲۲۳) و در روایت علی بن جعفر نیز آمده است: عبد الله بن جعفر فی قربالإسناد عن عبدالله بن الحسن، عن جده علی بنجعفر، عن اخیه موسی بن جعفر(علیهما السلام) قال: «وأهل الیمن من قرن.» (حمیری، ص۱۶۴؛ حرعاملی، ج۸، ح۱، ص۲۲۳).
روشن است که تعارضی بین روایات نیست؛ چرا که ممکن است و بلکه در واقع نیز چنین است که یمن دارای دو راه است؛ یکی از طائف و قرنالمنازل و دیگری که از دریا میگذرد، از یلملم است. نتیجه اینکه روایاتی که میقات اهل یمن را قرن المنازل معرفی کرده است مراد راه خشکی یمنیها میباشد و روایاتی که میگویند میقات اهل یمن یلملم میباشد راه دریایی یمن را بیان کرده است.
به بیان دیگر؛ در احادیثی که در آنها میقات اهل یمن، یلملم معرفی شده، مقصود میقات کسانی از اهل یمن است که از راه تهامه ـ راه ساحلی کنونی و راه اول از راههـای سهگانه ـ سفر کنند. اما احادیثی که میقات اهل یمن را قرنالمنازل معرفی کرده، مقصود میقات کسانی است که در حرکت از یمن، از دو راه دیگر که از قرنالمنازل عبور میکند ـ راه صنعا، صعده و راه حضرموت، نجران ـ یا از هر راه دیگر که از طائف عبور میکند، سفر کنند. بدین ترتیب این دو دسته احادیث، شامل تمام راههایی میشود که در زمان پیامبر۹ یا در قرون بعدی تا زمان ما، از یمن به مکه منتهی میشده و یا خواهد شد.
شاید کسی مدعی شود، نیازی به جمع بین روایات نباشد؛ زیرا معصوم۷ در مقام تحدید و حد تام نیست تا اینکه وقتی میفرمایند میقات یمنیها یلملم است یعنی غیر آن نمیتواند میقات باشد. اگر هم تعارضی باشد تعارض غیر مستقر است، لذا جایی برای این اشکال نیست که گفته شود؛ این «جمع تبرّعی» است.
در پاسخ میتوان گفت: با توجه به اینکه این روایات درصدد اثبات مواقیت مردمان شهرها است و نه اثبات اصل میقات، مبنای طرح شده، دارای خدشه است.
گفتنی است، به فرض پذیرش تعارض بین روایات، هر دو روایت معرضعنها بوده
و کسى بدان فتوا نداده است و طبیعی است که در مقام تعارض نمىتوانند با چیزى که اجماع بر آن قائم است معارضه کنند. همچنین آنچه موجب تأمل است این است که این دو روایت، فقط در کتاب «قرب الاسناد» ذکر شده است.
البته مراد این نیست که هر حدیثی در کتب اربعه نیامده و فقط مثلاً در کتب دیگر؛ مانند قرب الاسناد آمده، دارای خدشه است؛ زیرا پذیرش این دیدگاه، موجب سقوط بسیاری از روایات است و هیچ کس بدان معتقد نیست؛ بلکه مراد صرفاً یک تشکیک علمی است و یک پرسش برای تأمل است که چرا این دو روایت فقط در یک کتاب ذکر شده
و دیگر محدثین؛ از جمله کتب اربعه از نقل آن خودداری کردهاند و شاید قرائنی در اختیار آنان بوده و بعید است چنین عدم نقلی صرفاً تصادفی بوده باشد.
گفتنی است، صاحب وسائلالشیعه، باب پانزدهم از ابواب المواقیت را به «بَابُ أَنَّ کُلَّ مَنْ مَرَّ بِمِیقَاتٍ وَجَبَ عَلَیْهِ الْإِحْرَامُ مِنْهُ وَ إِنْ کَانَ مِنْ غَیْرِ أَهْلِه» اختصاص داده است. روایت یکم (حرعاملی، ۱۴۰۳ق.، ج۸، ح۱، ص۲۴۰) این باب قرینه بسیار خوبی بر تقویت مبنای عدم تحدید و بیان حد تام در نام بردن از مواقیت و مردمان آن دارد. عبارت «وَ مَنْ أَتَى عَلَیْهَا مِنْ غَیْرِ أَهْلِهَا» تمام اهل دنیا را شامل میشود. در واقع، اگر تحدید تام بود، نباید کسانی که در ماورای مدینه میباشند؛ مانند ایران و افغانستان، میقاتشان ذوالحلیفه باشد
و همچنین نباید ذوالحلیفه میقات «من اتی علیها» باشد. همچنین از اطلاق روایات توقیت مواقیت پنجگانه فهمیده میشود که این میقاتها برای افرادی از این اماکن است که از آنجا بگذرند. بنابراین، هرکسی از هر میقاتی بگذرد، باید از همانجا محرم شود، هرچند وطن و زادگاهش جای دیگر باشد.
نتیجه گیری
افرادی که از شرق مکه (طائف) به سوی مکه رهسپار میشوند، میتوانند در قرنالمنازل و یا در همان مسجد روستای «سیلالکبیر» احرام ببندند. این روستا در اتوبان ریاض ـ مکه و در هفتادو پنج کیلومتری مکه قرار دارد. این زائران باید در منطقة حویه، به سمت راست منحرف شده با عبور از طائف به سیلصغیر و سپس به سیلکبیر بروند. در صورتی که افرادی آن مسیر را به سمت طریق المطار و سپس به طریق المؤتمرات و در نهایت به طریق الهدا، ادامه دهند به «وادی محرم» منتهی خواهند شد که اطلاق قرنالمنازل بدانجا مشکل است و ظاهراً آن مکان، محاذات و همراستای قرنالمنازل است و نه خود قرنالمنازل.
میقات یلملم نیز در راه اتوبان تهامه قرار دارد و افرادی که از یمن عازم مکه هستند از این میقات عبور میکنند. این میقات میتواند گرهگشای مشکلات کسانی باشد که از راه دریای سرخ به مکه میآیند.
اثبات حکم فقهی میقات بودن قرنالمنازل و یلملم مسلم و مورد اتفاق همة فرق مذاهب اسلامی بوده و زائران برای ورود به مکة مکرمه جهت انجام مناسک حج و عمره میتوانند از آنجا احرام ببندند.