نوع مقاله : فقه حج
نویسنده
عضو هیئت علمی / پژوهشکده حج و زیارت
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
مقدمه
از زمانی که مک لوهان، جهان را به دهکده ای کوچک تشبیه کرد، بیش از هفت دهه نمی گذرد. در آن زمان، نظریة مک لوهان، برای بسیاری اغراق آمیز بود و هرگز تصور نمی شد که در مدتی نه چندان طولانی، جهانی شدن، به یکی از مهمترین مسائل علوم اجتماعی و سیاسی روز تبدیل شود. تنها بعد از دو دهه؛ یعنی از دهة هشتاد به بعد، موضوع جهانی شدن، کانون توجه اندیشمندان علوم اجتماعی قرار گرفت و هنوز نیز هرچه می گذرد، ابعاد و حوزههای آن گستردهتر میشود.
به گفتة گیدنز «اگر در فهم و درک یکپارچگی جهانی توفیق نیابید و بر مباحث آن تسلط نداشته باشید، نمیتوانید به طور عملی دانشمندی اجتماعی باشید که پدیدههای پیچیده را مطالعه میکند. احتمالاً این بحث مهمترین بحثی است که اکنون در علوم اجتماعی و علوم سیاسی مطرح است، چون دارای تأثیر قوی در جهان نظریههای علوم سیاسی و علوم اجتماعی است.» (آنتونی گیدنز، 1379ش. ، ترجمه علی اصغر سعیدی و یوسف حاجی عبدالوهاب، ص29).
پدیدة جهانی شدن، هرچند ابتدا در حوزة اقتصاد مطرح شد، اما دیری نپایید که سایر عرصههای زندگی بشر را نیز به شدت تحت تأثیر قرار داد و هرچه میگذرد نیز تأثیرات آن بیشتر میشود.
به گفتة آرچر: «امروزه فرایندهای جهانی تا حدودی سازندة واقعیت اجتماعی در همه جا هستند. زندگی اجتماعی را نه در قالب یک نظم محدود و معین مکان مند، بلکه باید در گسترة زمان و فضای جهانی شناسایی و بررسی کرد (گل محمدی، 1380ش. ، ص30).
در چنین فضایی، گذشته از چند و چون پدیدة جهانی شدن، نوعی رقابت نیز میان ملل جهان درگرفته است؛ رقابتی که بر بستر امواج، ماهوارهها، اینترنت و... میکوشد عرصههای مختلف زندگی دیگران را تحت تأثیر قرار داده و یا از ارزشهای خود دفاع کند.
در چنین وضعیتی، بی شک آنچه جایگاه هر جامعه و فرهنگ را در نظام نوین جهانی مشخص میکند، تدبیر و دور اندیشی در چگونگی عمل و واکنشی است که نسبت به پدیدة جهانی شدن از خود بروز میدهد. اگر جهانی شدن را با نگاه هانتینگتونی (برخورد تمدنها) بررسی کنیم، بیشک فضای جهانی شدن، فضای تعامل و تفاهم نیست، بلکه فضایی است مملو از مبارزه و تخاصم که هر فرهنگ میکوشد، ارزشهای خود را بر جامعة جهانی مستولی کند و اهداف خود را در عرصههای اقتصاد، سیاست، اجتماع، در سطح جهان به منصه ظهور برساند.
اما آنچه توجه به ابعاد مختلف جهانی شدن و جهانیسازی را بیش از پیش ضروری میکند، دیدگاه برخی از اندیشمندان غربی؛ همانند فوکویاما است که رسماً پیشاپیش سرنوشت بشر را اعلام کرده و لیبرال دموکراسی غربی را منتهای آمال بشر و یگانه راه سعادت وی میداند و به همین سبب، نوید پایان تاریخ را میدهد!
در چنین فضایی که غرب با تمام توان خود میکوشد عنان سرنوشت جهان و بشر را به دست گیرد و فرهنگ خود را بر سراسر جهان بگستراند، وظیفة مسلمانان چیست
و اقدام و عملش چگونه باید باشد؟ آیا با وجود اختلافات و مشکلات اساسی که گریبانگیر جهان اسلام است، میتوان امید داشت که در این برخورد و یا رقابت تنگاتنگ، بر رقیبان خود غلبه یافته و فرهنگ توحیدی را بر سراسر جهان بگسترانند؟
ناگفته پیداست با توجه به قدرت اقتصادی، ارتباطی و تکنولوژیکی غرب و آمریکا، هرگز کشورهای اسلامی به تنهایی نمیتوانند در برابر تهاجم گستردة فرهنگ غرب مقاومت کنند و تنها در سایة اتحاد و استفاده از ظرفیتهای موجود در جهان اسلام است که میتوان با تجمیع قدرت و با تکیه بر معارف والای اسلام، در رقابت جهانی حضور یافت.
اکنون با توجه به ظرفیتهای بسیار کنگرة جهانی حج، این تحقیق میکوشد گوشه ای از ظرفیتهای حج را در عصر جهانی شدن، برای جهانی شدن اسلام تبیین کند. به همین سبب نیز از مباحث تخصصی جهانی شدن، پرهیز شده و صرفاً کلیات به زبان ساده
و در حد ضرورت بیان میشود و بیشتر به ظرفیتهای حج و چگونگی بهره برداری از آن، در عرصة جهانی شدن، توجه گردیده است. البته نباید فراموش کرد که مقولة جهانی شدن، موضوعی ذاتاً غربی و در گفتمان مدرنیسم شکل گرفته است و بیشتر اندیشمندانی که در این عرصه قلم زدهاند، غربی هستند؛ به همین سبب، ناگزیر در خلال مباحث به نظریات و دیدگاههای آنها اشاره خواهد شد. از این رو، تحقیق حاضر صرفاً به عنوان مقدمه و آغازی برای تبیین محل بحث و مباحث مقدماتی «رابطة حج و جهانی شدن»، تدوین شده است و با عنایت به اینکه از یک سو مقولة جهانی شدن مبحثی آکادمیک و علمی است و در عین حال هنوز تعریف دقیق
و مورد اتفاقی از آن به عمل نیامده است و از سوی دیگر ظرفیتها و توانمندیهای بالقوة حج هنوز کاملاً شناخته نشده است، بررسی دقیق این موضوع، نیازمند تحقیقات
و بررسیهای عمیق و عالمانهتری است.
مفهوم جهانی شدن
چنانکه گفته شد، علیرغم سابقة دیرینة مباحث جهانی شدن و وجود انبوهی از تحقیقات در این زمینه، هنوز تعریف جامعی از این فرایند، ارائه نشده است که مورد اتفاق اندیشمندان باشد. چه اینکه از یک سو، اندیشمندانی که در این زمینه قلم زدهاند دارای رویکردها و رهیافتهای مختلفی بودهاند، و از سوی دیگر گسترة جهانی شدن که زمانی صرفاً در بعد اقتصاد معنا میشد، امروزه سایر عرصههای زندگی بشر را نیز در نوردیده است و در حوزههای فرهنگ، سیاست، اجتماع و دین نیز به شدت فعال است.
ازاینرو، تعریفیکه از جهانی شدن با توجه به ابعاد مختلف و گسترهاش در همة زمینهها، ارائه میشود، ارتباط مستقیمی با نوع جهان بینی و رهیافت انتخابی اندیشمند مورد نظر دارد.
برخی تنها به ابعاد ارتباطی آن توجه کردهاند؛ به این معنا که در نظر آنها جهانی شدن کوچک شدن دنیا در حد یک دهکده و یا محله جهانی است. انقلاب ارتباطی که مک لوهان نوید آن را در دهة شصت میلادی داد، تمامی فاصلهها را از میان برده و از جهان به این عظمت، دهکده و یا محلهای کوچک پدید آورده است. در این رویکرد، بیشتر بر جنبههای ارتباطی جهانی شدن تأکید میشود.
رهیافت دیگری که توسط اندیشمندان در تعریف جهانی شدن اخذ شده، رهیافت اقتصادی است؛ از آنجا که اقتصاد نخستین حوزهای است که در آن موضوع جهانی شدن مطرح گردیده، بسیاری از اندیشمندان، تعریفی اقتصادی از جهانیسازی ارائه دادهاند
و تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم آن بر اقتصاد ملی و بین المللی را بررسی کردند. در این رویکرد جهانی شدن به معنای یک پارچه شدن اقتصاد جهانی است و واژة جهانی فقط صفت دیگری برای توصیف روابط برون مرزی میان کشورها است و اصطلاح جهانی شدن مشخص کنندة توسعة مبادلات بین المللی و وابستگی متقابل است. از این منظر،
پلهرتس و گراهام تامپسون جهانی شدن را «جریان یافتن گسترده و رو به رشد تجارت
و بهکار انداختن سرمایه در میان کشورها تعریف میکنند.» (مجموعه مقالات، «جهانی شدن؛ فرصتها و چالشها...» ، 1382ش. ، ص44). همچنین در این رویکرد، جهانی شدن، به معنای آزاد سازی (Liberalization) نیز در نظر گرفته میشود و هدف آن به وجود آوردن اقتصاد جهانی آزاد و بدون مرز است: «جهانی شدن به شعاری برجسته برای توصیف فرآیند یک پارچگی اقتصادی بین المللی تبدیل میشود» (همان.)
دستهای دیگر از اندیشمندان در تعریف جهانی شدن، از رهیافت هنجاری یا ارزشی استفاده کردهاند و شیوة تعامل فرهنگها و ملل با یکدیگر در عصر جهانی شدن را مد نظر خود قرار دادهاند. در این نگاه، گسترة جهانی شدن از حوزة اقتصاد خارج شده و تأثیر مستقیمی بر سایر حوزههای زندگی انسان دارد که اهمیت آنها نه تنها کمتر از حوزة اقتصاد نیست که تأثیرات مستقیمی بر جنبههای فرهنگی، دینی و در نهایت امنیتی انسانها دارد؛ به عبارت دیگر سادهاندیشی است اگر تصور شود که جهانی شدن فقط در حوزة اقتصاد فعال است و تأثیر فرعی بر سایر جنبههای زندگی انسانها دارد. در این رویکرد، دیدگاهها بسیار متفاوت میشود، و آثار و پیامدهای مثبت و منفی جهانی شدن به شدت مورد توجه صاحب نظران قرار میگیرد.
به عنوان مثال، رابرتسون جهانی شدن را درهم فشرده شدن جهان و تراکم آگاهی نسبت بهجهان تعریف میکند (رابرتسون، 1380ش. ، ترجمه: کمال پولادی، ص35). از نگاه وی، جهانی شدن افزون بر کوچک شدن جهان به سبب انقلاب ارتباطات، نقش مهمی در افزایش آگاهیهای عمومی دارد و رشد آگاهیها، بی شک یکی از مؤلفههای فرهنگی است. البته ماهیت و کیفیت این آگاهیها خود، نیازمند بررسی و کاوش است. واترز جهانی شدن را فرایندی اجتماعی میداند که در آن قید و بندهای جغرافیایی که بر روابط اجتماعی و فرهنگی سایه افکنده است، از بین میروند و مردم به طور فزاینده از کاهش این قید و بندها آگاه میشوند (واترز، 1379ش. ، ص12). در این تعریف تعامل فرهنگ نهفته است و نشانگر بعد فرهنگی جهانی شدن است که در سایة از میان رفتن قید و بندهای جغرافیایی نمود پیدا میکند. تعریف گیدنز از جهانی شدن، گره خوردن رویدادهای و روابط اجتماعی سرزمینهای دور دست با تار و پود موضعی یا محلی جوامع دیگر است، پدیدهای که میتوان آن را نوعی تلاقی حاضر و غایب دانست (گیدنز، 1378ش. ، ص42) در این نگاه، نوعی تأثیر و تأثر در همة ابعاد زندگی انسان پدیدار میشود.
با توجه به تنوع تعاریفیکه نسبت به مفهوم جهانی شدن وجود دارد، در مجموع
میتوان با ذکر برخی از ویژگیهای جهانی شدن، به ماهیت و حقیقت آن پی برد؛ در جهانی شدن، رفته رفته مرزهای جغرافیایی صرفاً جدا کنندة اقلیم جغرافیایی ملتها هستند و سرمایه آزادانه و بدون توجه به محدودیتهای جغرافیایی، جابجا میشود. شرکتهای بزرگ چند ملیتی، نقش دولتهای ملی را در عرصة اقتصاد کمرنگ خواهد کرد. هرچند جهانی شدن در اقتصاد نمود بیشتری دارد، اما سایر حوزههای زندگی انسان، از قبیل اجتماع، سیاست، فرهنگ و دین، نیز به همان اندازه و گاه بیشتر تحت تأثیر این پدیده جدید قرار میگیرند. جهانی شدن، روابط و تعامل میان دولتها و جوامع را در حوزههای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی گستردهتر و متراکمتر میکند و علایق و سلایق مشترکی را رقم میزند و موجب میشودکه هر پدیدهای در هر گوشهای از جهان، بر سایر مناطق نیز تأثیر بگذارد. در جهانی شدن نوعی رقابت و تهاجم نیز خوابیده است، اقتصادها و فرهنگهای قویتر میکوشند تا بر بستر امواج و وسایل نو ارتباطی، ارزشهای خود را جهانی کنند و در یک کلام اگر در گذشته از جامعة ملی سخن گفته میشد، در عصر جهانی شدن، سخن از جامعة جهانی است.
حج و جهانی شدن
حج به عنوان یکی از اجتماعی ـ ترین و جهانیترین جلوههای اسلام، اهمیت بسیاری در عصر جهانی شدن دارد؛ کنگرهای که با توجه به ظرفیتهای بالای خود در عرصههای گوناگون، میتواند نقش عظیمی در جهانی شدن اسلام و ارزشهای اسلامی در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ـ اجتماعی ایفا کند.
بنابراین، پرسش اصلی این تحقیق این است که کنگرة عظیم حج در فرایند جهانی شدن یا جهانی ـ سازی چه نقشی میتواند داشته باشد؟
متأسفانه علیرغم اینکه در باب جهانی شدن و یا جهانیسازی، انبوهی از اطلاعات و تحقیقات عمیق و عالمانه وجود دارد، اما رابطة جهانی شدن و حج و ظرفیتهای این کنگرة عظیـم عبـادی ـ سیاسی، کاملاً مغفـول مانده است. وجود کانونی همانند بیت الله الحرام و انجام فریضهای مانند حج که بیش از دو میلیون مسلمان به دور از تمامی اختلافات نژادی، مذهبی، اجتماعی و سیاسی از سراسر دنیا در آن شرکت میکنند.
بی شک نقشی اساسی در جهانی شدن و یا جهانی سازی؛ چه از نظر روش و چه از نظر محتوا، میتواند ایفا کند، که متأسفانه از ظرفیتهای آن، نه تنها بهره برداری نشده که حتی در عرصة نظریه پردازی نیز هنوز گامی برداشته نشده است.
با نگاهی به معارف و آموزههای اسلامی، شاید در میان تمامی تکالیف و مناسک دین، هیچ یک همانند حج، جهانگرا نباشند. اگر نگاهی به سایر تکالیف دینی بیفکنیم، بیشتر مخاطبین، مسلمانان هستند و با تعابیری همانند (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا) بهکار رفتهاند، اما خانة خدا و حج از مفاهیمی هستند که مخاطبین آنها تمامی انسانها هستند و ظرفیت هدایت تمامی انسانها را دارند.
جالب آنکه حتی در میان سایر ادیان و فرهنگهای جهان نیز عملی همانند حج و با ظرفیتهای آن دیده نمیشود که دارای مناسکی با مفاهیم جهانی بوده و استعداد گرد آوردن پیروان خود از سراسر دنیا را داشته باشد.
به عبارت دیگر؛ گویی حج وسیله و اهرمی است که جهان شمولی اسلام را با تمام مناسک خود، نمایندگی میکند و نماد کامل جهان شمولی اسلام است.
به دنبال برخی از جلوههای جهانی بودن خانة خدا و کنگرة عظیم حج، با توجه به آیات و روایات بررسی میشود.
1. خانة خدا و جهانی شدن
نخستین آیاتیکه در ارتباط با مباحث حج و جهانی شدن، جلب توجه میکند، آیاتی است که اشاره به جهانی بودنِ خانة خدا و آثار آن دارد. در این آیات، جدا از ویژگیِ جهانی بودن خانة خدا، ویژگیهایی نیز برای این خانه شمرده شده است که همگی مفاهیمی جهانی دارند؛ برخی از این آیات عبارت اند از:
(إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدىً لِلْعالَمِینَ. فِیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِیمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً...) (آل عمران : 96 و97)
«در حقیقت، نخستین خانهای که برای [عبادت] مردم، نهاده شده، همان است که در مکه است و مبارک، و برای جهانیان [مایة] هدایت است. در آن، نشانههایی روشن است [از جمله] مقام ابراهیم و هرکه درآن درآید در امان است.»
الف) خانة خدا، خانهای جهانی
نخستین فراز این آیة شریفه، اشاره به جهانی بودن خانة خدا دارد و نیز اشاره به این واقعیت است که این خانه، نخستین خانهای است که برای هدایت مردم بنا شده است.
امیر مؤمنان، علی7 در تفسیر آیة فوق فرمودهاند:
«قَدْ کَانَ قَبْلَهُ بُیُوتٌ کَثِرَةٌ لَکِنَّهُ أَوَّلُ بَیْتٍ مُبارَک وَ هُدَیً وُضِعَ لِلنَّاس«. (طبرسی، 1408ق. ، ج1، ص477)
این فرمایش حضرت اشاره به این واقعیت داردکه هرچند قبل از خانة خدا، خانههای بسیاری بوده، لیکن خانة خدا، نخستین خانة مبارک و وسیلة هدایت است که برای مردم بنا گردید.
البته نباید این نکته را نیز فراموش کرد که خانة خدا، قبل از حضرت ابراهیم7 نیز وجود داشته و به دست حضرت ابراهیم دوباره بنا شده است؛ چه اینکه خداوند می فرماید: (وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهِیمَ مَکانَ الْبَیْتِ) (حج : 26)؛ یعنی هنگامیکه مکان خانه را به ابراهیم نشان دادیم. و این امر، نشانگر وجود این خانه قبل از حضرت ابراهیم7 است.
از سوی دیگر، روایاتی وجود دارد که نشانگرساخته شدن این خانه توسط حضرت آدم ابوالبشر است:
امام صادق7 می فرماید: «حضرت آدم نخستین کسی بود که خانة خدا را ساخت و اساس آن را بنیان نهاد.» (صدوق، 1413ق. ، ج2، ص 235).
در آیات دیگر، اشاره به امّ القری بودن و محوریت خانة خدا نسبت به سایر مناطق شده است:
«وَهذا کِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَکٌ مُصَدِّقُ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْه وَ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَمَنْ حَوْلَها» (انعام : 92).
«وَ کَذلِکَ أَوْحَیْنا إِلَیْکَ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها» (شوری : 7).
در مفهوم «امّ القری» دو تفسیر ارائه شده که هر کدام مد نظر باشد، اشاره به محوریت خانة خدا نسبت به سایر مناطق جهان دارد: «امّ» به معنای ریشه و اصل هر چیز است. امّ بودن مکه ممکن است بدین معنا باشد که دعوت پیامبر9 از این شهر آغاز و به دیگر شهرها منتشر شد (طباطبایی، 1973م. ، ج7، ص279). و ممکن است به این معنا باشد که خشکی زمین پس از طوفان حضرت نوح7 از مکه شروع شده است (راغب اصفهانی، 1412ق. مادة «ام»). و به تعبیر دیگر اشاره به این آیه دارد که میفرماید: (وَ الأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها) (نازعات : 30). و نیز این آیه که میفرماید: (وَ الأَرْضِ وَ ما طَحَاهَا) (شمس : 6). دحو و طحو به معنای بسط و توسعه دادن است که در حقیقت مراحل آمادهسازی زمین برای سکونت انسانها و رویش گیاهان است (مکارم شیرازی، 1374ش. ، ج26، ص100 و ج27، ص43)
بنابراین، ویژگیِ خانة خدا جهانی بودنِ آن است؛ چه این که آن، نخستین خانهای است که برای هدایت انسانها بنا شده و دوم، امّ القرای جهان میباشد. اما ویژگیهایی که برای این خانه آمده است، ابعاد جهانی آن را بیشتر روشن می کند.
ب) هدایت جهانی
در سورة آل عمران، پس از آنکه خانة خدا ویژگی جهانی مییابد، فلسفه و هدف از تأسیس این خانة جهانی نیز بیان میشود: «هُدىً لِلْعالَمِینَ».
در این آیه به فلسفة تأسیس خانة خدا اشاره میشودکه هدایت است؛ هدایت بودن کعبه بدین معناستکه این خانه راه درست و مسیر سعادت را به مردم نشان میدهد و آنان را به کرامت و قرب الهی راهنمایی میکند.
اما آنچه از منظر بحث ما اهمیت دارد، تعبیر « للعالمین» است. عالمین در اینجا به این معنا است که خانة خدا، هدایت برای جهانیان است.
«آیة شریفه در صدد افادة این معناست که هدایتگریِ کعبه در خصوص مسلمین، یا آل ابراهیم و یا عرب نیست؛ بلکه اقوام مختلف را شامل میشود.» (درسنامه، ذیل آیة 12).
اما اینکه چرا افراد عالم به وسیلة خانه خدا هدایت نمیشوند، مشکل در فاعلیت فاعل نیست، بلکه مشکل در قابلیت قابل است؛ به عبارت دیگر، خانة خدا این ظرفیت را دارد که مایة هدایت عموم انسانها شود. میتوان گفت کعبه نیز همانند قرآن است که برای هدایت ناس آمده است؛ (تَبارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِه لِیَکُونَ لِلْعالَمِینَ نَذِیراً) (فرقان : 1)
و از همین روست که برخی از مفسران معتقدند، بت پرستان نیز هرچند حج را آمیخته با خرافات انجام میدادند، اما با عنایت به آیین ابراهیم چنین میکردند و در پرتو همین توجه ناقص به طور موقت از برخی گناهان دست بر میداشتند (مکارم شیرازی، 1374ش. ، ج3 ، ص14).
آیة شریفة زیر نیز به هدایت جهانی خانة خدا اشاره دارد:
* (وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثٰابَةً لِلنّٰاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقٰامِ إِبْرٰاهِیمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنٰا إِلىٰ إِبْرٰاهِیمَ وَ إِسْمٰاعِیلَ أَنْ طَهِّرٰا بَیْتِیَ لِلطّٰائِفِینَ وَ الْعٰاکِفِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ) (بقره : 125).
«و یاد کن زمانی را که آن خانه (کعبه) را بازگشت گاهی برای مردم و مکانی امن قرار دادیم. پس برای انجام مراسم حج به آنجا روید و از مقام ابراهیم جایگاهی برای دعا برگزینید و به ابراهیم و اسماعیل فرمودیم: خانهام را ویژة عبادت سازید و آن را به طواف کنندگان و معتکفان و نمازگزاران رکوع کننده و سجده کننده اختصاص دهید.»
خداوند متعال خانة خود را بازگشت گاه و محل امن برای جهانیان قرار داده و هدف از آن را نیز پرستش و عبادت معرفی کرده است. در این آیه نیز خطاب عام است و شامل همة انسانها که قابلیت هدایت دارند، میشود.
ج) امنیت جهانی
ویژگی دیگری که برای خانة خدا در سورة آل عمران بیان میشود، امنیت است که هرکس داخل آن شود، از هر نظر در امن میباشد (امنیت جهانی).
(وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً...)
این فراز آیه نیز با توجه به بخشهای گذشته، کاملا نگاهی جهان مدارانه دارد
و همچنین واژة «مَن» به معنای «هرکسی»، افادة عموم میکند.
این آیه بی شک استجابت دعای حضرت ابراهیم است که فرمود:
(وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً) (بقره : 126)
(وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً) (ابراهیم : 35).
هنگامیکه کفار برای نپذیرفتن اسلام بهانه میآورند که در صورت مسلمان شدن، مورد آزار و اذیت قرار میگیرند و به تعبیر خود قرآن «اختطاف» یعنی ربوده میشوند و یا به اسارت برده میشوند (طباطبایی، 1973، ج16، ص151)، قرآن کریم میفرماید اینگونه نیست که شما ادعا میکنید و سپس فرموده است:
(أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا جَعَلْنا حَرَماً آمِنا) (عنکبوت : 67).
(أَ وَ لَمْ نُمَکِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً) (قصص : 57).
پس خانه خدا برای همگان امنیت دارد.
در اینکه مفهوم امنیت در اینجا چیست؟ آیا امنیت تکوینی است یا تشریعی، حدود و ثغور آن چیست؟ و... نیازمند مباحث گستردهای است، اما آنچه مربوط به این بحث میشود، این واقعیت است که خانة خدا و حج ظرفیت الهام بخشی برای یکی از مهمترین محورهای جهانی شدن را دارد که مباحث امنیت پژوهی است. آیة شریفه که انجام هرگونه فسق و جدال را در حج نامشروع می شمارد، نشانگر این بُعد حج است. این امنیت حتی حیوانات و وحوش را نیز در بر میگیرد:
امام صادق7 می فرماید: «کسیکه داخل حرم شود و به آن پناه بیاورد، در امنیت است و گنهکاری که به خانة خدا پناه آورد، از سخط خداوند به دور است و اگر وحوش و درندگان و پرندگان به خانة خدا پناه آورند، مادامکه از آن خارج نشدهاند در امانند.» (بحرانی، 1403ق. ، ج1، ص299 ؛ حرّ عاملی، 1414ق. ، ج 9، ص 176).
د) کعبه مایة قوام بشر
خداوند متعال در سورة مائده، خانة خود را مایة قوام انسانها معرفی میکند:
(جَعَلَ اللهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ...) (مائده : 97)
«قیام» چیزى است که انسان یا هر چیز دیگرى به وسیلة آن برپا مىشود (راغب اصفهانی، 1412ق. مادة «قوام») و چون کعبه قوام دین و دنیای مردم است، به آن قوام گفته می شود (فاکر میبدی، معاونت امور روحانیون بعثة مقام معظم رهبری، ذیل آیه 15).
به عبارت دیگر، کعبه تمشیت امور دنیوی و اخروی انسان را میکند. در حقیقت در این آیة شریفه، سه عامل قوام سه امر مهم قرار گرفته است: کعبه قوام دین مردم، ماه حرام قوام جان مردم، غذا قوام جسم مردم (رازی، 1411ق. ، ج12، ص100 ؛ طباطبایی، 1973، ج6 ، ص142، مکارم شیرازی، 1374ش. ، ج5، ص90).
اما آنچه در این نوشتار اهمیت دارد، مفهوم عام «ناس» است؛ به این معنا که خانة خدا ظرفیت و توانایی رشد و توسعة امور دنیوی و اخروی تمامی مردم را دارد و این خود نشانگر نگاه جهانی اسلام به کعبه است.
2. حج
معمولاً هنگامی که سخن از خانة خدا و ابعاد جهانی آن است، ناخودآگاه ذهن انسان به حج و مناسک آن متبادر میشود؛ چه اینکه مهمترین جلوه و تبلور عملی خانة خدا، همان حج و مناسک آن است که خداوند در قرآن کریم بارها به اصل و وجوب آن اشاره کرده است.
برای نمونه، پس از آنکه خداوند در آیة 96 سورة آل عمران، به نخستین بودن و هدایت عامة خانة خدا اشاره میکند، بیدرنگ در آیة بعد می فرماید:
(وَ لِلهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً) (آل عمران : 97)
الف) حج و خطابات عام
علاوه بر اینکه یک سوره در قرآن با نام حج آمده، معمولاً آیاتی که پیرامون این فریضة عظیم آمده است نیز جنبة عمومی و با خطابات عام ذکر شده است که برخی از این آیات عبارتاند از:
تکلیف حج و وجوب آن بر مردم:
(وَ لِلهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ) (آلعمران : 97).
و نیز در آیه دیگر آمده است:
(وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَعَلى کُلِّ ضامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ) (حج : 27).
دراین آیة شریفه، به جز خطاب عام، اشاره به حضور مردم از راههای دور در کنار خانة خدا دارد و از این امر نیز می توان نگاه جهان مدارانه به حج در اسلام را استنباط کرد.
همچنین محل انجام مناسک حج نیز متعلق به مردم بیان شده است:
(الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذِی جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْبادِ وَ مَنْ یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍ) (حج: 26).
از این عمومیت و توجه به ناس است که میتوان گفت: حج بر خلاف دیگر عبادات، اولاً و بالذات برای عموم مردم حتی کفار تشریع شده است و آنان نیز مکلّف هستند و به اصطلاح «الکفار مکلفون بالفروع کما انهم مکلفون بالاصول» میباشند و اگر حج کافران قبول نیست، نه از آن رو است که مکلف نیستند، بلکه بدان جهت که فاقد شرط قبولاند (مکارم شیرازی، 1374ش. ، ج3، ص17 ؛ رازی، 1411ق. ، ج8 ، ص164).
البته از آنجا که این مکان، مکان توحید است، ورود غیر موحدان به این خانه ممنوع گردیده است:
(یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلا یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ) (توبه : 27).
ذیل فقرة پایانی آیة شریفة 97 سورة آل عمران: (مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ) حدیثی از پیامبر خدا9 نقل شده است که پیروان مذاهب مختلف را به حج فراخواند:
هنگام نزول آیه، پیامبر خدا9 ، مسلمانان، یهودیان، مسیحیان، مجوس، صابئان و مشرکان را فرا خوانده، به آنها فرمودند: (إِنَّ اللهَ کَتَبَ عَلَیْکُمُ الْحَجَّ فَحُجُّوا) .
در میان این افراد، مسلمانان به آن ایمان آوردند و پیروان ادیان یاد شده، کفر ورزیدند (رازی، 1411ق. ، ج8 ، ص165 ؛ زمخشری، بی تا. ، ج1، ص391 ؛ قرطبی، 1405ق. ، ج4، ص153؛ سیوطی، 1421ق. ، ج1، ص277 ؛ رشیدرضا، بیتا. ، ج4، ص11).
چنانکه مشاهده میکنیم، پیامبر9 ، پیروان سایر ادیان را به صورت موردی به احکام دینی دعوت نمیکند، اما نسبت به کنگرة حج شرایط متفاوت است و از آنجا که حج ظرفیتهای لازم را برای هدایت غیر مسلمین نیز داراست و حالتی جهان مدارانه دارد. حضرت آنان را به حج به صورت استقلالی دعوت مینماید.
ب) گردهمایی جهانی
هیچ یک از مناسک دینی، همانند حج جنبة اجتماعی و فراملیتی ندارد؛ چه اینکه تمامی تکالیف اسلامی یا به صورت فردی است (مانند نماز، روزه و...) و یا به صورت منطقهای (نماز جماعت، نماز جمعه)، اما هیچیک مانند حج، فرا ملیتی و فرا مذهبی نیست. در بسیاری از احکام دینی، میان مذاهب اختلاف وجود دارد، اما در حج، میان فرق اسلامی، اجماع مشاهده میشود؛ مسائلی چون احرام، طواف، وقوف به عرفات، مشعر، منا و اعمال آن، همه مورد قبول جهان اسلام است. این در حالی است که 57 کشور از کشورهای جهان مسلماناند وکم و بیش از تمامی این کشورها هر سال نمایندگانی در این مراسم بزرگ حضور مییابند.
وجود چنین کنگرهای در میان ادیان مختلف سابقه ندارد که پیروان یک دین با تمامی گرایشها و مذاهب مختلف در آن، به صورت منسجم و یک پارچه و بی توجه به اختلافات درون مذهبی، گردهم آیند و برادرانه علیرغم وجود تفاوتهای اقتصادی، اجتماعی، نژادی و مذهبی، بیهیچ تنشی اعمال خود را به جا آورند.
چنین تفاهمی میان نمایندگان بیش از یک میلیارد و سیصد میلیون مسلمان؛ یعنی یک ششم جمعیت کرة زمین، میتواند، راهکارهای بسیار ارزشمندی جهت تفاهم بیشتر، تقریب اندیشهها و در نهایت تصمیم سازیهای مشترک در راستای جهانی کردن اسلام بیافریند.
این درحالی استکه در این قسمت صرفاً به فراخوانی و گردهمایی آن توجه شده است.
ج) مناسک جهانی
مناسک حج در دو بُعد نشانگر جهانی بودنِ آن است؛ نخست چگونگی برگزاری
و سیر مناسک آن است. هماهنگی و سیر اعمال حج نشانگر ظرفیتهای مسلمانان در جهانیسازی اسلامی است. اینکه مسلمانان در اوقاتی خاص، با جامهای واحد بر گِرد خانة خدا طواف کنند و سپس در موعدی مقرّر در عرفات ندای واحدی که همان ندای توحید است را سر دهند و غروب آفتاب سیل جمعیت به صورت همزمان به سوی مشعر حرکت کنند و از آنجا نیز در طلیعة صبح به طرف منا کوچ نمایند و قریب سه روز در منا بیتوته کنند، خود نشانگر ظرفیتهای حج در عرصة یک صدا کردن مسلمانان در روند جهانی شدن است.
البته حضور بیش از دو میلیون نفر در مراسم حج، هرچند درخور توجه است، اما آنچه اهمیت را دو چندان میکند، حضور نمایندگان سراسر جهان اسلام با دیدگاهها، نژادها، تمایلات و عقاید مذهبی گوناگون است که اختلافات خود را فراموش میکنند و در اوج آرامش و برادری و برابری، به انجام مناسک حج مشغولاند.
جریانهای سکولار، معتدل و رادیکال مذهبی، گرایشهای سیاسی متنوع، نمایندگان کشورهای ثروتمند اسلامی در کنار نمایندگان فقیرترین کشورها، بدون هیچ تنش و چالشی، به انجام اعمال میپردازند و این امر اگر به دقت مورد بهره برداری قرار گیرد، پیام جهانی اسلام را که همان صلح و دوستی، در سایة توحید است را کاملاً جلوهگر میکند.
از سوی دیگر مناسک حج، در حقیقت فشردهای از تمامی ارزشها و مبانی اساسی اسلام است. به این معنا که مناسک حج جدا از ارزش ذاتی و استقلالی خود، حالتی نمادین دارد؛ گویی خداوند متعال از این فرصت گردهماییِ جهانی که باید گفت نه دو میلیون که هر سال به صورت غیر مستقیم بیش از یک میلیارد مسلمان در آن شرکت می کنند، اصول و مبانی اسلامی را در قالب مناسک و احکام حج، برای جهانیان به نمایش میگذارند.
حوزههای مختلف اسلامی نیز در این مراسم مد نظر بوده است. مبانی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی اسلام، به خوبی در این همایش جهانی، تبلور یافته است و میتواند با بهره برداری صحیح و حضور میلیونی مسلمانان سراسر جهان، در جهانی سازی اسلامی مؤثر افتد.
د) توحید، پیام جهانی حج
در اندیشة جهانی شدن و جهانیسازی، وجود مفهومی که بتواند قدر مشترک میان اندیشهها و فرهنگها قرار گیرد و نقطة آغازین مفاهمه و گفتگو باشد، ضروری است؛ چه اینکه این مفهوم مشترک میتواند، اساس و زیربنای آموزهها و مبانی دیگر قرار گیرد؛
به عبارت دیگر، اگر نقطة آغازینی در میان نباشد که دارای ظرفیت دعوت دیگران به مکتب انسانساز اسلام شود، نمیتوان در جهانی سازی موفق بود. بیتردید، اگر اساس و بنیان ارتباط بر مبنایی قابل قبول استوار شود، میتوان مبانی و اصول دیگر را بر آن بنیان نهاد و در مسیر جهانی شدن و جهانی سازی، حرکت کرد.
دعوت به توحید، در میان تمامی آموزههای اسلامی، مفهومی است که میتواند نقش محور و کانون را در عرصة جهانی شدن اسلام ایفا نماید. هدف اصلی از رسالت تمامی پیامبران و ادیان الهی، دعوت به توحید بوده است.
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
(قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ الله وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً) (آل عمران : 64).
«بگو ای اهل کتاب، بیایید از آن کلمة حق که میان ما و شما یکسان است، پیروی کنید و بجز خدای یکتا هیچ کس را نپرستیم و چیزی را با او شریک قرار ندهیم.»
در این آیة شریفه، توحید و عدم شرک به خدا، به عنوان مفهومی مشترک میان اهل کتاب و مسلمانان معرفی شده است که میتواند سرآغاز گفتگو و مفاهمه میان دین مبین اسلام و سایر ادیان الهی باشد.
در این میان، شک نیست که هر یک از مناسک حج، دارای پیام و آموزهای ویژه است و علاوه بر ویژگی استقلالی، دارای پیامی نمادین نیز میباشد. اما در ورای تمامی این پیامها، حج پیام بالاتری را در خود نهان دارد. اگر نگاهی به مناسک حج بیفکنیم، به روشنی خواهیم دید که تمامی آنها در مسیر طولیِ خود، هدفی واحد را دنبال می کنند و آن، حرکت از خود به سوی خدا است. احرام در حرم الهی، خروج از حرم و ندبه و طلب مغفرت در عرفات، سپس ورود به حرم، انجام اعمالی همانند رمی جمرات، قربانی، طواف و... همگی الهام بخش شعار واحدی هستند و آن «توحید» است.
شاید در هیچ یک از اعمال دینی، توحید آنگونه که در حج تبلور یافته است، مشاهده نشود؛ به عبارت دیگر، اگر حج را به مثابه گفتمانی [Discorce]تصور کنیم، دال مرکزی [Central Point] آن بی شک «توحید» است.
به همین سبب نیز، مهمترین زمینة حج که میتواند موجب همگرایی مسلمانان در گام نخست و جهان در مرحله بعد گردد، دعوت به توحید است و حج با تمام ظرفیتها
و آموزههای جهانی خود، در پی تبیین نگاه توحیدی اسلام و دعوت جهانیان به این اصل و آموزة مشترک میان تمامی ادیان الهی به عنوان نخستین مرحله از جهانیسازی اسلامی است.
نتیجه گیری
با عنایت به دیدگاه جهان شمول اسلامی و ارزشهای جهانی، اسلام معتقد به جهانی سازی است. محور این جهانیسازی نیز پیش از آنکه بر مبنای نژاد، قومیت و یا سرزمین باشد، بر اساس اشتراک اعتقادی بنیان شده است و هرکس، با هر رنگ و نژاد و سرزمینی، میتواند با پذیرفتن اصول اعتقادی اسلام، جزئی از امت اسلامی باشد.
امروز با رشد تکنولوژی و با توجه به خاستگاه جهانی شدن، غرب به شدت در پی جهانیسازی غربی(آمریکایی) است و در این وضعیت جهان اسلام نیز باید برای ایجاد جهانی اسلامی، تمامی تلاش خود را به کار گیرد.
در این میان حج و خانة خدا با عنایت به ظرفیتهایی که دارند، میتوانند نقش مهمی در جهانی سازی اسلامی ایفا کنند.
نخست آنکه از کعبه در آیات و روایات به عنوان نخستین خانه برای جهانیان یاد شده است و هدایت، امنیت جهانی نیز به آن نسبت داده شده است. در مورد کنگرة عظیم حج نیز از یک سو شاهد خطابات عام هستیم که خداوند متعال تمامی جهانیان را در انجام فریضة حج مورد خطاب قرار داده است و از سوی دیگر ویژگیهای حضور و همچنین مناسک حج، به خوبی نمایانگر رویکرد جهان مدارانة حج میباشد.
اگر بخواهیم محوری را به عنوان قدر مشترک و نقطة آغازین جهانی شدن اسلام
در نظر بگیریم، بیشک، دعوت به توحید است که میان تمامی پیامبران و ادیان الهی مشترک بوده است و هیچ فریضهای در میان آموزههای اسلامی همانند حج، با عنایت به ماهیت مناسک، نمیتواند، دعوت به توحید را در سطح جهانی، تبلیغ نماید.