حج و جهانی شدن

نوع مقاله : فقه حج

نویسنده

عضو هیئت علمی / پژوهشکده حج و زیارت

چکیده

عصر حاضر را به سبب رشد و گسترش سریع وسایل ارتباط جمعی از یک سو و امکان ارتباط مجازی و فراتر از مرزهای جغرافیایی، عصر جهانی شدن نامیده‏اند؛ البته هنوز تعریف مشخصی از جهانی شدن که مورد توافق اندیشمندان این حوزه باشد، وجود ندارد.
از سوی دیگر جهانی شدن با واژة دیگری با نام «جهانی سازی» همراه است که بیانگر تلاش جوامع و دولت ها برای نفوذ و تأثیرگذاری بر سایر مجامع در حوزه های مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است. در این میان دین مبین اسلام با دعوت جهانی خود، مدعی گسترش این آیین حیات بخش به سراسر جهان است و در این راستا نیازمند ابزار و امکاناتی است. به نظر می‌رسد حج با توجه به ظرفیت‌هایی که دارد، می‌تواند در جهانی شدن اسلام تأثیر به سزایی داشته باشد.
 در این مقاله به عنوان مقدمه، تلاش شده است برخی از ابعاد جهانی حج که می‌تواند در بهره برداری ازظرفیت‌های این فریضة بی بدیل در حوزة جهانی شدن، مؤثر باشد، بررسی شود. در قرآن کریم، خانة خدا، خانه‌ای برای تمام انسان‌ها معرفی شده است که در آن امنیت، هدایت و قوام دین و دنیـای انسان‌ها وجود دارد.
و از سوی سوم، مخاطب حج، عموم انسان‌ها هستند. حج کنگره‌ای فراملی، فرا نژادی و فرا مذهبی است که مناسکی با ابعاد جهانی دارد و در نهایت، توحید می‌تواند عامل نزدیکی میان تمامی ادیان بزرگ الهی باشد که تبلور آن در مراسمم حج هویداست.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


مقدمه

از زمانی که مک لوهان، جهان را به دهکده ای کوچک تشبیه کرد، بیش از هفت دهه نمی گذرد. در آن زمان، نظریة مک لوهان، برای بسیاری اغراق آمیز بود و هرگز تصور نمی شد که در مدتی نه چندان طولانی، جهانی شدن، به یکی از مهمترین مسائل علوم اجتماعی و سیاسی روز تبدیل شود. تنها بعد از دو دهه؛ یعنی از دهة هشتاد به بعد، موضوع جهانی شدن، کانون توجه اندیشمندان علوم اجتماعی قرار گرفت و هنوز نیز هرچه می گذرد، ابعاد و حوزه­های آن گسترده­تر می­شود.

به گفتة گیدنز  «اگر در فهم و درک یکپارچگی جهانی توفیق نیابید و بر مباحث آن تسلط نداشته باشید، نمی­توانید به طور عملی دانشمندی اجتماعی باشید که پدیده­های پیچیده را مطالعه می­کند. احتمالاً این بحث مهم­ترین بحثی است که اکنون در علوم اجتماعی و علوم سیاسی مطرح است، چون دارای تأثیر قوی در جهان نظریه­های علوم سیاسی و علوم اجتماعی است.» (آنتونی گیدنز، 1379ش. ، ترجمه علی اصغر سعیدی و یوسف حاجی عبدالوهاب، ص29).

پدیدة جهانی شدن، هرچند ابتدا در حوزة اقتصاد مطرح شد، اما دیری نپایید که سایر عرصه­های زندگی بشر را نیز به شدت تحت تأثیر قرار داد و هرچه می­گذرد نیز تأثیرات آن بیشتر می­شود.

به گفتة آرچر: «امروزه فرایندهای جهانی تا حدودی سازندة واقعیت اجتماعی در همه جا هستند. زندگی اجتماعی را نه در قالب یک نظم محدود و معین مکان مند، بلکه باید در گسترة زمان و فضای جهانی شناسایی و بررسی کرد (گل محمدی، 1380ش. ، ص30).  

در چنین فضایی، گذشته از چند و چون پدیدة جهانی شدن، نوعی رقابت نیز میان ملل جهان درگرفته است؛ رقابتی که بر بستر امواج، ماهواره­ها، اینترنت و... می­کوشد عرصه­های مختلف زندگی دیگران را تحت تأثیر قرار داده و یا از ارزشهای خود دفاع کند.

در چنین وضعیتی، بی شک آنچه جایگاه هر جامعه و فرهنگ را در نظام نوین جهانی مشخص می­کند، تدبیر و دور اندیشی در چگونگی عمل و واکنشی است که نسبت به پدیدة جهانی شدن از خود بروز می­دهد. اگر جهانی شدن را با نگاه هانتینگتونی (برخورد تمدنها) بررسی کنیم، بی­شک فضای جهانی شدن، فضای تعامل و تفاهم نیست، بلکه فضایی است مملو از مبارزه و تخاصم که هر فرهنگ می­کوشد، ارزشهای خود را بر جامعة جهانی مستولی کند و اهداف خود را در عرصه­های اقتصاد، سیاست، اجتماع، در سطح جهان به منصه ظهور برساند.

اما آنچه توجه به ابعاد مختلف جهانی شدن و جهانی­سازی را بیش از پیش ضروری می­کند، دیدگاه برخی از اندیشمندان غربی؛ همانند فوکویاما است که رسماً پیشاپیش سرنوشت بشر را اعلام کرده و لیبرال دموکراسی غربی را منتهای آمال بشر و یگانه راه سعادت وی می­داند و به همین سبب، نوید  پایان تاریخ را می­دهد!

در چنین فضایی که غرب با تمام توان خود می­کوشد عنان سرنوشت جهان و بشر را به دست گیرد و فرهنگ خود را بر سراسر جهان بگستراند، وظیفة مسلمانان چیست
و اقدام و عملش چگونه باید باشد؟ آیا با وجود اختلافات و مشکلات اساسی که گریبانگیر جهان اسلام است، می­توان امید داشت که در این برخورد و یا رقابت تنگاتنگ، بر رقیبان خود غلبه یافته و فرهنگ توحیدی را بر سراسر جهان بگسترانند؟

ناگفته پیداست با توجه به قدرت اقتصادی، ارتباطی و تکنولوژیکی غرب و آمریکا، هرگز کشورهای اسلامی به تنهایی نمی­توانند در برابر تهاجم گستردة فرهنگ غرب مقاومت کنند و تنها در سایة اتحاد و استفاده از ظرفیت­های موجود در جهان اسلام است که می­توان با تجمیع قدرت و با تکیه بر معارف والای اسلام، در رقابت جهانی حضور یافت.

اکنون با توجه به ظرفیت­های بسیار کنگرة جهانی حج، این تحقیق می­کوشد گوشه ای از ظرفیت­های حج را در عصر جهانی شدن، برای جهانی شدن اسلام تبیین کند. به همین سبب نیز از مباحث تخصصی جهانی شدن، پرهیز شده و صرفاً کلیات به زبان ساده
و در حد ضرورت بیان می­شود و بیشتر به ظرفیت­های حج و چگونگی بهره برداری از آن، در عرصة جهانی شدن، توجه گردیده است. البته نباید فراموش کرد که مقولة جهانی شدن، موضوعی ذاتاً غربی و در گفتمان مدرنیسم شکل گرفته است و بیشتر اندیشمندانی که در این عرصه قلم زده­اند، غربی هستند؛ به همین سبب، ناگزیر در خلال مباحث به نظریات و دیدگاههای آنها اشاره خواهد شد. از این رو، تحقیق حاضر صرفاً به عنوان مقدمه و آغازی برای تبیین محل بحث و مباحث مقدماتی «رابطة حج و جهانی شدن»، تدوین شده است  و با عنایت به این­که از یک سو مقولة جهانی شدن مبحثی آکادمیک و علمی است و در عین حال هنوز تعریف دقیق
و مورد اتفاقی از آن به عمل نیامده است و از سوی دیگر ظرفیتها و توانمندی­های بالقوة حج هنوز کاملاً شناخته نشده است، بررسی دقیق این موضوع، نیازمند تحقیقات
و بررسی­های عمیق و عالمانه­تری است.

 مفهوم جهانی شدن

چنانکه گفته شد، علی­رغم سابقة دیرینة مباحث جهانی شدن و وجود انبوهی از تحقیقات در این زمینه، هنوز تعریف جامعی از این فرایند، ارائه نشده است که مورد اتفاق اندیشمندان باشد. چه این­که از یک سو، اندیشمندانی که در این زمینه قلم زده­اند دارای رویکردها و رهیافت­های مختلفی بوده­اند، و از سوی دیگر گسترة جهانی شدن که زمانی صرفاً در بعد اقتصاد معنا می­شد، امروزه سایر عرصه­های زندگی بشر را نیز در نوردیده است و در حوزه­های فرهنگ، سیاست، اجتماع و دین نیز به شدت فعال است.

ازاین­رو، تعریفی­که از جهانی شدن با توجه به ابعاد مختلف و گستره­اش در همة زمینه­ها، ارائه می­شود، ارتباط مستقیمی با نوع جهان بینی و رهیافت انتخابی اندیشمند مورد نظر دارد.

برخی تنها به ابعاد ارتباطی آن توجه کرده­اند؛ به این معنا که در نظر آنها جهانی شدن کوچک شدن دنیا در حد یک دهکده و یا محله جهانی است. انقلاب ارتباطی که مک لوهان نوید آن را در دهة شصت میلادی داد، تمامی فاصله­ها را از میان برده و از جهان به این عظمت، دهکده و یا محله­ای کوچک پدید آورده است. در این رویکرد، بیشتر بر جنبه­های ارتباطی جهانی شدن تأکید می­شود.

رهیافت دیگری که توسط اندیشمندان در تعریف جهانی شدن اخذ شده، رهیافت اقتصادی است؛ از آنجا که اقتصاد نخستین حوزه­ای است که در آن موضوع جهانی شدن مطرح گردیده، بسیاری از اندیشمندان، تعریفی اقتصادی از جهانی­سازی ارائه داده­اند
و تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم آن بر اقتصاد ملی و بین المللی را بررسی کردند. در این رویکرد جهانی شدن به معنای یک پارچه شدن اقتصاد جهانی است و واژة جهانی فقط صفت دیگری برای توصیف روابط برون مرزی میان کشورها است و اصطلاح جهانی شدن مشخص کنندة توسعة مبادلات بین المللی و وابستگی متقابل است. از این منظر،
پل­هرتس و گراهام تامپسون جهانی شدن را «جریان یافتن گسترده و رو به رشد تجارت
و به­کار انداختن سرمایه در میان کشورها تعریف می­کنند.» (مجموعه مقالات، «جهانی شدن؛ فرصتها و چالشها...» ، 1382ش. ، ص44). همچنین در این رویکرد، جهانی شدن، به معنای آزاد سازی (Liberalization) نیز در نظر گرفته می­شود و هدف آن به وجود آوردن اقتصاد جهانی آزاد و بدون مرز است: «جهانی شدن به شعاری برجسته برای توصیف فرآیند یک پارچگی اقتصادی بین المللی تبدیل می­شود» (همان.)

دسته­ای دیگر از اندیشمندان در تعریف جهانی شدن، از رهیافت هنجاری یا ارزشی استفاده کرده­اند و شیوة تعامل فرهنگها و ملل با یکدیگر در عصر جهانی شدن را مد نظر خود قرار داده­اند. در این نگاه، گسترة جهانی شدن از حوزة اقتصاد خارج شده و تأثیر مستقیمی بر سایر حوزه­های زندگی انسان دارد که اهمیت آنها نه تنها کمتر از حوزة اقتصاد نیست که تأثیرات مستقیمی بر جنبه­های فرهنگی، دینی و در نهایت امنیتی انسانها دارد؛ به عبارت دیگر ساده­اندیشی است اگر تصور شود که جهانی شدن فقط در حوزة اقتصاد فعال است و تأثیر فرعی بر سایر جنبه­های زندگی انسانها دارد. در این رویکرد، دیدگاهها بسیار متفاوت می­شود، و آثار و پیامدهای مثبت و منفی جهانی شدن به شدت مورد توجه صاحب نظران قرار می­گیرد.

به عنوان مثال، رابرتسون جهانی شدن را درهم فشرده شدن جهان و تراکم آگاهی نسبت به­جهان تعریف می­کند (رابرتسون، 1380ش. ، ترجمه: کمال پولادی، ص35). از نگاه وی، جهانی شدن افزون بر کوچک شدن جهان به سبب انقلاب ارتباطات، نقش مهمی در افزایش آگاهی­های عمومی دارد و رشد آگاهی­ها، بی شک یکی از مؤلفه­های فرهنگی است. البته ماهیت و کیفیت این آگاهی­ها خود، نیازمند بررسی و کاوش است. واترز جهانی شدن را فرایندی اجتماعی می­داند که در آن قید و بندهای جغرافیایی که بر روابط اجتماعی و فرهنگی سایه افکنده است، از بین می­روند و مردم به طور فزاینده از کاهش این قید و بندها آگاه می­شوند (واترز، 1379ش. ، ص12). در این تعریف تعامل فرهنگ نهفته است و نشانگر بعد فرهنگی جهانی شدن است که در سایة از میان رفتن قید و بندهای جغرافیایی نمود پیدا می­کند. تعریف گیدنز از جهانی شدن، گره خوردن رویدادهای و روابط اجتماعی سرزمین­های دور دست با تار و پود موضعی یا محلی جوامع دیگر است، پدیده­ای که می­توان آن را نوعی تلاقی حاضر و غایب دانست (گیدنز، 1378ش. ، ص42) در این نگاه، نوعی تأثیر و تأثر در همة ابعاد زندگی انسان پدیدار می­شود.

با توجه به تنوع تعاریفی­که نسبت به مفهوم جهانی شدن وجود دارد، در مجموع
می­توان با ذکر برخی از ویژگی­های جهانی شدن، به ماهیت و حقیقت آن پی برد؛ در جهانی شدن، رفته رفته مرزهای جغرافیایی صرفاً جدا کنندة اقلیم جغرافیایی ملتها هستند و سرمایه آزادانه و بدون توجه به محدودیتهای جغرافیایی، جابجا می­شود. شرکتهای بزرگ چند ملیتی، نقش دولت­های ملی را در عرصة اقتصاد کمرنگ خواهد کرد. هرچند جهانی شدن در اقتصاد نمود بیشتری دارد، اما سایر حوزه­های زندگی انسان، از قبیل اجتماع، سیاست، فرهنگ و دین، نیز به همان اندازه و گاه بیشتر تحت تأثیر این پدیده جدید قرار می­گیرند. جهانی شدن، روابط و تعامل میان دولتها و جوامع را در حوزه­های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی گسترده­تر و متراکم­تر می­کند و علایق و سلایق مشترکی را رقم می­زند و موجب می­شودکه هر پدیده­ای در هر گوشه­ای از جهان، بر سایر مناطق نیز تأثیر بگذارد. در جهانی شدن نوعی رقابت و تهاجم نیز خوابیده است، اقتصادها و فرهنگهای قوی­تر می­کوشند تا بر بستر امواج و وسایل نو ارتباطی، ارزشهای خود را جهانی کنند و در یک کلام اگر در گذشته از جامعة ملی سخن گفته می­شد، در عصر جهانی شدن، سخن از جامعة جهانی است.

حج و جهانی شدن

حج به عنوان یکی از اجتماعی ـ  ترین و جهانی‌ترین جلوه‌های اسلام، اهمیت بسیاری در عصر جهانی شدن دارد؛ کنگره‌ای که با توجه به ظرفیت­های بالای خود در عرصه‌های گوناگون، می‌تواند نقش عظیمی در جهانی شدن اسلام و ارزشهای اسلامی در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ـ  اجتماعی ایفا کند. 

بنابراین، پرسش اصلی این تحقیق این است که کنگرة عظیم حج در فرایند جهانی شدن یا جهانی ـ سازی چه نقشی می‌تواند داشته باشد؟

متأسفانه علی­رغم این­که در باب جهانی شدن و یا جهانی­سازی، انبوهی از اطلاعات و تحقیقات عمیق و عالمانه وجود دارد، اما رابطة جهانی شدن و حج و ظرفیت­های این کنگرة عظیـم عبـادی ـ  سیاسی، کاملاً مغفـول مانده است. وجود کانونی همانند بیت الله الحرام و انجام فریضه‌ای مانند حج که بیش از دو میلیون مسلمان به دور از تمامی اختلافات نژادی، مذهبی، اجتماعی و سیاسی از سراسر دنیا در آن شرکت می‌کنند.

بی شک نقشی اساسی در جهانی شدن و یا جهانی سازی؛ چه از نظر روش و چه از  نظر محتوا، می‌تواند ایفا کند، که متأسفانه از ظرفیتهای آن، نه تنها بهره برداری نشده که حتی در عرصة نظریه پردازی نیز هنوز گامی برداشته نشده است.

با نگاهی به معارف و آموزه‌های اسلامی، شاید در میان تمامی تکالیف و مناسک دین، هیچ یک همانند حج، جهان­گرا نباشند. اگر نگاهی به سایر تکالیف دینی بیفکنیم، بیشتر مخاطبین، مسلمانان هستند و با تعابیری همانند (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا) به­کار رفته‌اند، اما خانة خدا و حج از مفاهیمی هستند که مخاطبین آنها تمامی انسانها هستند و ظرفیت هدایت تمامی انسانها را دارند.

جالب آن­که حتی در میان سایر ادیان و فرهنگ­های جهان نیز عملی همانند حج و با ظرفیتهای آن دیده نمی‌شود که دارای مناسکی با مفاهیم جهانی بوده و استعداد گرد آوردن پیروان خود از سراسر دنیا را داشته باشد.

به عبارت دیگر؛ گویی حج وسیله و اهرمی است که جهان شمولی اسلام را با تمام مناسک خود، نمایندگی می‌کند و نماد کامل جهان شمولی اسلام است.

به دنبال برخی از جلوه‌های جهانی بودن خانة خدا و کنگرة عظیم حج، با توجه به آیات و روایات بررسی می‌شود.

1. خانة خدا و جهانی شدن

نخستین آیاتی­که در ارتباط با مباحث حج و جهانی شدن، جلب توجه می­کند، آیاتی است که اشاره به جهانی بودنِ خانة خدا و آثار آن دارد. در این آیات، جدا از ویژگیِ جهانی بودن خانة خدا، ویژگی­هایی نیز برای این خانه شمرده شده است که همگی مفاهیمی جهانی دارند؛ برخی از این آیات عبارت اند از:

(إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدىً لِلْعالَمِینَ. فِیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِیمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً...) (آل عمران : 96 و97)

«در حقیقت، نخستین‌ خانه‌ای‌ که‌ برای‌ [عبادت‌] مردم، نهاده‌ شده، همان‌ است‌ که‌ در مکه‌ است‌ و مبارک، و برای‌ جهانیان‌ [مایة] هدایت‌ است. در آن، نشانه‌هایی‌ روشن‌ است‌ [از جمله] مقام‌ ابراهیم‌ و هرکه‌ درآن‌ درآید در امان‌ است.»

الف) خانة خدا، خانه­ای جهانی

نخستین فراز این آیة شریفه، اشاره به جهانی بودن خانة خدا دارد و نیز اشاره به این واقعیت است که این خانه، نخستین خانه­ای است که برای هدایت مردم بنا شده است.

امیر مؤمنان، علی7  در تفسیر آیة فوق فرموده­اند:

«قَدْ کَانَ قَبْلَهُ بُیُوتٌ کَثِرَةٌ لَکِنَّهُ أَوَّلُ بَیْتٍ مُبارَک وَ هُدَیً وُضِعَ لِلنَّاس«. (طبرسی، 1408ق. ، ج1، ص477)

این فرمایش حضرت اشاره به این واقعیت داردکه هرچند قبل از خانة خدا، خانه­های بسیاری بوده، لیکن خانة خدا، نخستین خانة مبارک و وسیلة هدایت است که برای مردم بنا گردید.

البته نباید این نکته را نیز فراموش کرد که خانة خدا، قبل از حضرت ابراهیم7  نیز وجود داشته و به دست حضرت ابراهیم دوباره بنا شده است؛ چه این­که خداوند  می فرماید: (وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهِیمَ مَکانَ الْبَیْتِ) (حج : 26)؛ یعنی هنگامی­که مکان خانه را به ابراهیم نشان دادیم. و این امر، نشانگر وجود این خانه قبل از حضرت ابراهیم7 است.

از سوی دیگر، روایاتی وجود دارد که نشانگرساخته شدن این خانه توسط حضرت آدم ابوالبشر است:

امام صادق7 می فرماید: «حضرت آدم نخستین کسی بود که خانة خدا را ساخت و اساس آن را بنیان نهاد.» (صدوق، 1413ق. ، ج2، ص 235).

در آیات دیگر، اشاره به امّ القری بودن و محوریت خانة خدا نسبت به سایر مناطق شده است:

«وَهذا کِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَکٌ مُصَدِّقُ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْه وَ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَمَنْ حَوْلَها» (انعام : 92).

«وَ کَذلِکَ أَوْحَیْنا إِلَیْکَ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها» (شوری : 7).

در مفهوم «امّ القری» دو تفسیر ارائه شده که هر کدام مد نظر باشد، اشاره به محوریت خانة خدا نسبت به سایر مناطق جهان دارد: «امّ» به معنای ریشه و اصل هر چیز است. امّ بودن مکه ممکن است بدین معنا باشد که دعوت پیامبر9  از این شهر آغاز و به دیگر شهرها منتشر شد (طباطبایی، 1973م. ، ج7، ص279). و ممکن است به این معنا باشد که خشکی  زمین پس از طوفان حضرت نوح7 از مکه شروع شده است (راغب اصفهانی، 1412ق. مادة «ام»). و به تعبیر دیگر اشاره به این آیه دارد که می‌فرماید: (وَ الأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها) (نازعات : 30). و نیز این آیه که می‌فرماید: (وَ الأَرْضِ وَ ما طَحَاهَا) (شمس : 6). دحو و طحو به معنای بسط و توسعه دادن است که در حقیقت مراحل آماده­سازی زمین برای سکونت انسا‌نها و رویش گیاهان است (مکارم شیرازی، 1374ش. ، ج26، ص100 و ج27، ص43)

بنابراین، ویژگیِ خانة خدا جهانی بودنِ آن است؛ چه این که آن، نخستین خانه­ای است که برای هدایت انسانها بنا شده و دوم، امّ القرای جهان می­باشد. اما ویژگی­هایی که برای این خانه آمده است، ابعاد جهانی آن را بیشتر روشن می کند.

ب) هدایت جهانی

در سورة آل عمران، پس از آن­که خانة خدا ویژگی جهانی می­یابد، فلسفه و هدف از تأسیس این خانة جهانی نیز بیان می­شود: «هُدىً لِلْعالَمِینَ».

در این آیه به فلسفة تأسیس خانة خدا اشاره می­شودکه هدایت است؛ هدایت بودن کعبه بدین معناست­که این خانه راه درست و مسیر سعادت را به مردم نشان می‌دهد و آنان را به کرامت و قرب الهی راهنمایی می‌کند.

اما آنچه از منظر بحث ما اهمیت دارد، تعبیر « للعالمین» است. عالمین در اینجا به این معنا است که خانة خدا، هدایت برای جهانیان است. 

«آیة شریفه در صدد افادة این معناست که هدایتگریِ کعبه در خصوص مسلمین، یا آل ابراهیم و یا عرب نیست؛ بلکه اقوام مختلف را شامل می‌شود.» (درسنامه، ذیل آیة 12).

اما این­که چرا افراد عالم به وسیلة خانه خدا هدایت نمی­شوند، مشکل در فاعلیت فاعل نیست، بلکه مشکل در قابلیت قابل است؛ به عبارت دیگر، خانة خدا این ظرفیت را دارد که مایة هدایت عموم انسانها شود. می­توان گفت کعبه نیز همانند قرآن است که برای هدایت ناس آمده است؛ (تَبارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِه لِیَکُونَ لِلْعالَمِینَ نَذِیراً) (فرقان : 1)

و از همین روست که برخی از مفسران معتقدند، بت پرستان نیز هرچند حج را آمیخته با خرافات انجام می­دادند، اما با عنایت به آیین ابراهیم چنین می­کردند و  در پرتو همین توجه ناقص به طور موقت از برخی گناهان دست بر می‌داشتند (مکارم شیرازی، 1374ش. ، ج3 ، ص14).

آیة شریفة زیر نیز به هدایت جهانی خانة خدا اشاره دارد:

*  (وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثٰابَةً لِلنّٰاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقٰامِ إِبْرٰاهِیمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنٰا إِلىٰ إِبْرٰاهِیمَ وَ إِسْمٰاعِیلَ أَنْ طَهِّرٰا بَیْتِیَ لِلطّٰائِفِینَ وَ الْعٰاکِفِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ) (بقره : 125).

«و یاد کن زمانی را که آن خانه (کعبه) را بازگشت گاهی برای مردم و مکانی امن قرار دادیم. پس برای انجام مراسم حج به آنجا روید و از مقام ابراهیم جایگاهی برای دعا برگزینید و به ابراهیم و اسماعیل فرمودیم: خانه­ام را ویژة عبادت سازید و آن را به طواف کنندگان و معتکفان و نمازگزاران رکوع کننده و سجده کننده اختصاص دهید.»

خداوند متعال خانة خود را بازگشت گاه و محل امن برای جهانیان قرار داده و هدف از آن را نیز پرستش و عبادت معرفی کرده است. در این آیه نیز خطاب عام است و شامل همة انسانها که قابلیت هدایت دارند، می­شود.

ج) امنیت جهانی

ویژگی دیگری که برای خانة خدا در سورة آل عمران بیان می­شود، امنیت است که هرکس داخل آن شود، از هر نظر در امن می­باشد (امنیت جهانی).

(وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً...)

این فراز آیه نیز با توجه به بخش­های گذشته، کاملا نگاهی جهان مدارانه دارد
و همچنین واژة «مَن» به معنای «هرکسی»، افادة عموم می­کند.

این آیه بی شک استجابت دعای حضرت ابراهیم است که فرمود:

 (وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً) (بقره : 126)

 (وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً) (ابراهیم : 35).

هنگامی­که کفار برای نپذیرفتن اسلام بهانه می­آورند که در صورت مسلمان شدن، مورد آزار و اذیت قرار می­گیرند و به تعبیر خود قرآن «اختطاف» یعنی ربوده می­شوند و یا به اسارت برده می­شوند (طباطبایی، 1973، ج16، ص151)، قرآن کریم می­فرماید این­گونه نیست که شما ادعا می­کنید و سپس فرموده است:

(أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا جَعَلْنا حَرَماً آمِنا) (عنکبوت : 67).

(أَ وَ لَمْ نُمَکِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً) (قصص : 57).

پس خانه خدا برای همگان امنیت دارد.

در این­که مفهوم امنیت در اینجا چیست؟ آیا امنیت تکوینی است یا تشریعی، حدود و ثغور آن چیست؟ و... نیازمند مباحث گسترده­ای است، اما آنچه مربوط به این بحث می­شود، این واقعیت است که خانة خدا و حج ظرفیت الهام بخشی برای یکی از مهمترین محورهای جهانی شدن را دارد که مباحث امنیت پژوهی است. آیة شریفه که انجام هرگونه فسق و جدال را در حج نامشروع می شمارد، نشانگر این بُعد حج است. این امنیت حتی حیوانات و وحوش را نیز در بر می­گیرد:

امام صادق7 می فرماید: «کسی­که داخل حرم شود و به آن پناه بیاورد، در امنیت است و گنه­کاری که به خانة خدا پناه آورد، از سخط خداوند به دور است و اگر وحوش و درندگان و پرندگان به خانة خدا پناه آورند، مادام­که از آن خارج نشده­اند در امانند.» (بحرانی، 1403ق. ، ج1، ص299 ؛ حرّ عاملی، 1414ق. ، ج 9، ص 176).

د) کعبه مایة قوام بشر

خداوند متعال در سورة مائده، خانة خود را مایة قوام انسانها معرفی می­کند:

(جَعَلَ اللهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ...) (مائده : 97)

«قیام» چیزى است که انسان یا هر چیز دیگرى به وسیلة آن برپا مى­شود (راغب اصفهانی، 1412ق. مادة «قوام»)  و چون کعبه قوام دین و دنیای مردم است، به آن قوام گفته می شود (فاکر میبدی، معاونت امور روحانیون بعثة مقام معظم رهبری، ذیل آیه 15).

به عبارت دیگر، کعبه تمشیت امور دنیوی و اخروی انسان را می­کند. در حقیقت در این آیة شریفه، سه عامل قوام سه امر مهم قرار گرفته است: کعبه قوام دین مردم، ماه حرام قوام جان مردم، غذا قوام جسم مردم (رازی، 1411ق. ، ج12، ص100 ؛  طباطبایی، 1973، ج6 ، ص142، مکارم شیرازی، 1374ش. ، ج5، ص90).

اما آنچه در این نوشتار اهمیت دارد، مفهوم عام «ناس» است؛ به این معنا که خانة خدا ظرفیت و توانایی رشد و توسعة امور دنیوی و اخروی تمامی مردم را دارد و این خود نشانگر نگاه جهانی اسلام به کعبه است. 

2. حج

معمولاً هنگامی که سخن از خانة خدا و ابعاد جهانی آن است، ناخودآگاه ذهن انسان به حج و مناسک آن متبادر می­شود؛ چه این­که مهمترین جلوه و تبلور عملی خانة خدا، همان حج و مناسک آن است که خداوند در قرآن کریم بارها به اصل و وجوب آن اشاره کرده است.

برای نمونه، پس از آن­که خداوند در آیة 96 سورة آل عمران، به نخستین بودن و هدایت عامة خانة خدا اشاره می­کند، بی­درنگ در آیة بعد می فرماید:

(وَ لِلهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً) (آل عمران : 97)

الف) حج و خطابات عام

علاوه بر این­که یک سوره در قرآن با نام حج آمده، معمولاً آیاتی که پیرامون این فریضة عظیم آمده است نیز جنبة عمومی و با خطابات عام ذکر شده است که برخی از این آیات عبارت­اند از:

تکلیف حج و وجوب آن بر مردم:

(وَ لِلهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ) (آل‌عمران : 97).

و نیز در آیه دیگر آمده است:

(وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَعَلى کُلِّ ضامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ) (حج : 27).

دراین آیة شریفه، به جز خطاب عام، اشاره به حضور مردم از راههای دور در کنار خانة خدا دارد و از این امر نیز می توان نگاه جهان مدارانه به حج در اسلام را استنباط کرد.

همچنین محل انجام مناسک حج نیز متعلق به مردم بیان شده است:

(الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذِی جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْبادِ وَ مَنْ یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍ) (حج: 26).

از این عمومیت و توجه به ناس است که می‌توان گفت: حج بر خلاف دیگر عبادات، اولاً و بالذات برای عموم مردم حتی کفار تشریع شده است و آنان نیز مکلّف هستند و به اصطلاح «الکفار مکلفون بالفروع کما انهم مکلفون بالاصول» می‌باشند و اگر حج کافران قبول نیست، نه از آن رو است که مکلف نیستند، بلکه بدان جهت که فاقد شرط قبول­اند (مکارم شیرازی، 1374ش. ، ج3، ص17 ؛ رازی، 1411ق. ، ج8 ، ص164).

البته از آن­جا که این مکان، مکان توحید است، ورود غیر موحدان به این خانه ممنوع گردیده است:

(یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلا یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ) (توبه : 27).

ذیل فقرة پایانی آیة شریفة 97 سورة آل عمران: (مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ) حدیثی از پیامبر خدا9 نقل شده است که پیروان مذاهب مختلف را به حج فراخواند:

هنگام نزول آیه، پیامبر خدا9 ، مسلمانان، یهودیان، مسیحیان، مجوس، صابئان و مشرکان را فرا خوانده، به آنها فرمودند: (إِنَّ اللهَ کَتَبَ عَلَیْکُمُ الْحَجَّ فَحُجُّوا) .

در میان این افراد، مسلمانان به آن ایمان آوردند و پیروان ادیان یاد شده، کفر ورزیدند (رازی، 1411ق. ، ج8 ، ص165 ؛  زمخشری، بی تا. ، ج1، ص391 ؛  قرطبی، 1405ق. ، ج4، ص153؛ سیوطی، 1421ق. ، ج1، ص277 ؛ رشیدرضا، بی­تا. ، ج4، ص11).

چنان­که مشاهده می­کنیم، پیامبر9 ، پیروان سایر ادیان را به صورت موردی به احکام دینی دعوت نمی­کند، اما نسبت به کنگرة حج شرایط متفاوت است و از آنجا که حج ظرفیت­های لازم را برای هدایت غیر مسلمین نیز داراست و حالتی جهان مدارانه دارد. حضرت آنان را به حج به صورت استقلالی دعوت می­نماید.

ب) گردهمایی جهانی

هیچ یک از مناسک دینی، همانند حج جنبة اجتماعی و فراملیتی ندارد؛ چه این­که تمامی تکالیف اسلامی یا به صورت فردی است (مانند نماز، روزه و...) و یا به صورت منطقه­ای (نماز جماعت، نماز جمعه)، اما هیچ­یک مانند حج، فرا ملیتی و فرا مذهبی نیست. در بسیاری از احکام دینی، میان مذاهب اختلاف وجود دارد، اما در حج، میان فرق اسلامی، اجماع مشاهده می­شود؛ مسائلی چون احرام، طواف، وقوف به عرفات، مشعر، منا و اعمال آن، همه مورد قبول جهان اسلام است. این در حالی است که 57 کشور از کشورهای جهان مسلمان­اند وکم و بیش از تمامی این کشورها هر سال نمایندگانی در این مراسم بزرگ حضور می­یابند.

وجود چنین کنگره­ای در میان ادیان مختلف سابقه ندارد که پیروان یک دین با تمامی گرایش­ها و مذاهب مختلف در آن، به صورت منسجم و یک پارچه و بی توجه به اختلافات درون مذهبی، گردهم آیند و برادرانه علی­رغم وجود تفاوتهای اقتصادی، اجتماعی، نژادی و مذهبی، بی­هیچ تنشی اعمال خود را به جا آورند.

چنین تفاهمی میان نمایندگان بیش از یک میلیارد و سیصد میلیون مسلمان؛ یعنی یک ششم جمعیت کرة زمین، می­تواند، راهکارهای بسیار ارزشمندی جهت تفاهم بیشتر، تقریب اندیشه­ها  و در نهایت تصمیم سازی­های مشترک در راستای جهانی کردن اسلام بیافریند.

این درحالی است­که در این قسمت صرفاً به فراخوانی و گردهمایی آن توجه شده است.

ج) مناسک جهانی

مناسک حج در دو بُعد نشانگر جهانی بودنِ آن است؛ نخست چگونگی برگزاری
و سیر مناسک آن است.  هماهنگی و سیر اعمال حج نشانگر ظرفیتهای مسلمانان در جهانی­سازی اسلامی است. این­که مسلمانان در اوقاتی خاص، با جامه­ای واحد بر گِرد خانة خدا طواف کنند و سپس در موعدی مقرّر در عرفات ندای واحدی که همان ندای توحید است را سر دهند و غروب آفتاب سیل جمعیت به صورت همزمان به سوی مشعر حرکت کنند و از آنجا نیز در طلیعة صبح به طرف منا کوچ نمایند و قریب سه روز در منا بیتوته کنند، خود نشانگر ظرفیت­های حج در عرصة یک صدا کردن مسلمانان در روند جهانی شدن است.

البته حضور بیش از دو میلیون نفر در مراسم حج، هرچند درخور توجه است، اما آنچه اهمیت را دو چندان می­کند، حضور نمایندگان سراسر جهان اسلام با دیدگاهها، نژادها، تمایلات و عقاید مذهبی گوناگون است که اختلافات خود را فراموش می­کنند و در اوج آرامش و برادری و برابری، به انجام مناسک حج مشغول­اند.

جریان­های سکولار، معتدل و رادیکال مذهبی، گرایش­های سیاسی متنوع، نمایندگان کشورهای ثروتمند اسلامی در کنار نمایندگان فقیرترین کشورها، بدون هیچ تنش و چالشی، به انجام اعمال می­پردازند و این امر اگر به دقت مورد بهره برداری قرار گیرد، پیام جهانی اسلام را که همان صلح و دوستی، در سایة توحید است را کاملاً جلوه­گر می­کند.

از سوی دیگر مناسک حج، در حقیقت فشرده­ای از تمامی ارزشها و مبانی اساسی اسلام است. به این معنا که مناسک حج جدا از ارزش ذاتی و استقلالی خود، حالتی نمادین دارد؛ گویی خداوند متعال از این فرصت گردهماییِ جهانی که باید گفت نه دو میلیون که هر سال به صورت غیر مستقیم بیش از یک میلیارد مسلمان در آن شرکت می کنند، اصول و مبانی اسلامی را در قالب مناسک و احکام حج، برای جهانیان به نمایش می­گذارند.

حوزه­های مختلف اسلامی نیز در این مراسم مد نظر بوده است. مبانی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی اسلام، به خوبی در این همایش جهانی، تبلور یافته است و می­تواند با بهره برداری صحیح و حضور میلیونی مسلمانان سراسر جهان، در جهانی سازی اسلامی مؤثر افتد.

د) توحید، پیام جهانی حج

در اندیشة جهانی شدن و جهانی­سازی، وجود مفهومی که بتواند قدر مشترک میان اندیشه­ها و فرهنگ­ها قرار گیرد و نقطة آغازین مفاهمه و گفتگو باشد، ضروری است؛ چه این­که این مفهوم مشترک می­تواند، اساس و زیربنای آموزه­ها و مبانی دیگر قرار گیرد؛
به عبارت دیگر، اگر نقطة آغازینی در میان نباشد که دارای ظرفیت دعوت دیگران به مکتب انسان­ساز اسلام شود، نمی­توان در جهانی سازی موفق بود. بی­تردید، اگر اساس و بنیان ارتباط بر مبنایی قابل قبول استوار شود، می­توان مبانی و اصول دیگر را بر آن بنیان نهاد و در مسیر جهانی شدن و جهانی سازی، حرکت کرد.

دعوت به توحید، در میان تمامی آموزه­های اسلامی، مفهومی است که می­تواند نقش محور و کانون را در عرصة جهانی شدن اسلام ایفا نماید. هدف اصلی از رسالت تمامی پیامبران و ادیان الهی، دعوت به توحید بوده است.

خداوند متعال در قرآن می­فرماید:

(قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ الله وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً) (آل عمران : 64).

«بگو ‌ای اهل کتاب، بیایید از آن کلمة حق که میان ما و شما یکسان است، پیروی کنید و بجز خدای یکتا هیچ کس را نپرستیم و چیزی را با او شریک قرار ندهیم.»

در این آیة شریفه، توحید و عدم شرک به خدا، به عنوان مفهومی مشترک میان اهل کتاب و مسلمانان معرفی شده است که می­تواند سرآغاز گفتگو و مفاهمه میان دین مبین اسلام و سایر ادیان الهی باشد.

در این میان، شک نیست که هر یک از مناسک حج، دارای پیام و آموزه­ای ویژه است و علاوه بر ویژگی استقلالی، دارای پیامی نمادین نیز می­باشد. اما در ورای تمامی این پیام­ها، حج پیام بالاتری را در خود نهان دارد. اگر نگاهی به مناسک حج بیفکنیم، به روشنی خواهیم دید که تمامی آنها در مسیر طولیِ خود، هدفی واحد را دنبال می کنند و آن، حرکت از خود به سوی خدا است. احرام در حرم الهی، خروج از حرم و ندبه و طلب مغفرت در عرفات، سپس ورود به حرم، انجام اعمالی همانند رمی جمرات، قربانی، طواف و... همگی الهام بخش شعار واحدی هستند و آن «توحید» است.

شاید در هیچ یک از اعمال دینی، توحید آن­گونه که در حج تبلور یافته است، مشاهده نشود؛ به عبارت دیگر، اگر حج را به مثابه گفتمانی   [Discorce]تصور کنیم، دال مرکزی [Central Point] آن بی شک «توحید» است.

به همین سبب نیز، مهمترین زمینة حج که می­تواند موجب همگرایی مسلمانان در گام نخست و جهان در مرحله بعد گردد، دعوت به توحید است و حج با تمام ظرفیتها
و آموزه­های جهانی خود، در پی تبیین نگاه توحیدی اسلام و دعوت جهانیان به این اصل و آموزة مشترک میان تمامی ادیان الهی به عنوان نخستین مرحله از جهانی­سازی اسلامی است.

نتیجه گیری

با عنایت به دیدگاه جهان شمول اسلامی و ارزشهای جهانی، اسلام معتقد به جهانی سازی است. محور این جهانی­سازی نیز پیش از آن­که بر مبنای نژاد، قومیت و یا سرزمین باشد، بر اساس اشتراک اعتقادی بنیان شده است و هرکس، با هر رنگ و نژاد و سرزمینی، می­تواند با پذیرفتن اصول اعتقادی اسلام، جزئی از امت اسلامی باشد.

امروز با رشد تکنولوژی و با توجه به خاستگاه جهانی شدن، غرب به شدت در پی جهانی­سازی غربی(آمریکایی) است و در این وضعیت جهان اسلام نیز باید برای ایجاد جهانی اسلامی، تمامی تلاش خود را به کار گیرد.

در این میان حج و خانة خدا با عنایت به ظرفیت­هایی که دارند، می­توانند نقش مهمی در جهانی سازی اسلامی ایفا کنند.

نخست آن­که از کعبه در آیات و روایات به عنوان نخستین خانه برای جهانیان یاد شده است و هدایت، امنیت جهانی نیز به آن نسبت داده شده است. در مورد کنگرة عظیم حج نیز از یک سو شاهد خطابات عام هستیم که خداوند متعال تمامی جهانیان را در انجام فریضة حج مورد خطاب قرار داده است و از سوی دیگر ویژگی­های حضور و همچنین مناسک حج، به خوبی نمایانگر رویکرد جهان مدارانة حج می­باشد.

اگر بخواهیم محوری را به عنوان قدر مشترک و نقطة آغازین جهانی شدن اسلام
در نظر بگیریم، بی­شک، دعوت به توحید است که میان تمامی پیامبران و ادیان الهی مشترک بوده است و هیچ فریضه­ای در میان آموزه­های اسلامی همانند حج، با عنایت به ماهیت مناسک، نمی­تواند، دعوت به توحید را در سطح جهانی، تبلیغ نماید.

 

۱. آنتونی گیدنز، جهان‌‌ رها شده، گفتارهایی درباره یکپارچگی جهانی، ترجمه علی اصغر سعیدی و یوسف حاجی عبدالوهاب، تهران، علم و ادب، ۱۳۷۹ش.
 ۲. آنتونی، گیدنز، راه سوم، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، ۱۳۷۸ش.
 ۳. بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، الرسالة، بیروت، ۱۴۰۳ق.
 ۴. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، آل البیت لاحیاء التراث، قم، ۱۴۱۴ق.
 ۵. رابرتسون، جهانی شدن، تئوری­های اجتماعی و فرهنگ جهانی، ترجمة کمال پولادی، تهران، نشر ثالث، ۱۳۸۰ش.
 ۶. رازی، فخرالدین، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، درالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۱ق.
 ۷. راغب اصفهانی، ابوالقاسم، مفردات فی غریب القرآن، تحقیق عدنان صفوان، دارالشامیه، بیروت، ۱۴۱۲ق.
 ۸. رشیدرضا، محمد، تفسیر القرآن الحکیم (المنار)، دارالمعرفه، بیروت، بی­تا.
 ۹. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق التنزیل، دارالفکر، بیروت، بی‌تا.
 ۱۰. سیوطی، جلال الدین عبدالرحمان، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، دارالاحیاء التراث العربی، چاپ اول، بیروت، ۱۴۲۱ق.
 ۱۱. صدوق، محمد بن علی، کتاب من لایحضره الفقیه، تصحیح علی اکبر غفاری، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
 ۱۲. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ سوم، بیروت، ۱۹۷۳
 ۱۳. طبرسی، ابو علی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تصحیح سید هاشم رسولی محلاتی و سید فضل الله یزدی طباطبایی، دارالمعرفه للطباعة و النشر، لبنان، ۱۴۰۸ق.
 ۱۴. فاکر میبدی، درسنامه تفسیر آیات حج، معاونت امور روحانیون بعثة مقام معظم رهبری.
 ۱۵. قرطبی، ابن رشد، الجامع لاحکام القرآن، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۰۵ق.
 ۱۶. گل محمدی، احمد؛ جهانی شدن و هویت خاص­گرایی فرهنگی در جهان معاصر، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۰ش.
 ۱۷. مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، درالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۷۴ش.
 ۱۸. واترز، مالکوم، جهانی شدن، ترجمه اسماعیل مردانی گیوی، سیاوش مریدی، تهران، سازمان مدیریت صنعتی، ۱۳۷۹ش.