نوع مقاله : نقد و معرفی کتاب
نویسنده
تاریخ و تمدن اسلامی / دانشگاه تهران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
وضعیت سیاسی:
ابن نجار با چهار خلیفه عباسی همعصر بود:
اول: الناصر لدین الله احمد ابو العباس؛ که دورة خلافت وی 47 سال؛ طولانیترین دوره بود (ذهبی، 1405ق. ، ج22، ص192 به بعد).
دوم: الظاهر بامر الله محمد بن الناصر لدین الله؛ ابن اثیر گوید: زمانی که الظاهر خلافت را پذیرفت، عدالت و نیکی دو خلیفة عمر پیشین را اجرا کرد (سیوطی، 1425ق،
ص 465 ـ 466).
سوم: المستنصر بالله، ابو جعفر المنصور بن الظاهر بامر الله .
چهارم: المستعصم بالله ابو احمد؛ (که ابن نجار سه سال از خلافت او را درک کرد).
وضعیت علمی:
علی رقم وجود نوسانات سیاسی فراوان و افزایش فتنهها و اختلافها و از هم گسستگی دولت عباسیان و اوضاع بد اجتماعی و گرسنگی و بیماریها و بلاها و عدم امنیت و آرامش در بسیاری از حکومتها و دولتهای اسلامی، وضعیت علمی در این عصر از رونق بسیاری برخوردار بود. چون خلفا به علمآموزی تشویق میکردند (سیوطی، 1425ق، ص 451، ذهبی، 1405ق، ج22، ص197. 198). ابن نجار نقل میکند که الناصر به من اجازة نقل داد. در دمشق، حجاز، قدس، حلب، بغداد، اصفهان، نیشابور، مرو و همدان با نام وی حدیث روایت میشد (سیوطی، 1425ق، ص 457).
در سال 621 خانه حدیث «الکاملیه» در قاهره بین القصرین تأسیس شد. شیخ آن هم ابوالخطاب ابن دحیه تعیین گردید. خلیفه المستنصر بالله ابو جعفر مکتب مستنصریه را تأسیس کرد و برای علمایی که در آن تدریس میکردند حقوق ماهیانة خوبی در نظر گرفت (سیوطی، 1425ق. ، ص461). ابن نجار گوید: کتابهای علمی در زمان خلیفه المستنصر با گرانترین قیمت فروخته میشد؛ چون افراد تمایل زیادی برای خرید داشتند (ذهبی، 1405ق. ، ج23، ص157).
محمد بن محمود بن حسن بن هبة الله بن محاسن بن هبة الله ابو عبدالله بن ابو فضل بغدادی معروف به ابن نجار یکشنبه، شب بیست و سوم ذی قعده، سال 578ق. برابر با 1182م. در بغداد به دنیا آمد و در 643ق. برابر با 1245م. از دنیا رفت (ابن کثیر، 1407ق. ، ج13، ص199). پدرش (م586 ق.) از نجاران موفق بارگاه خلافت و از عوام بود.
ابن نجار علوم عربی را از عالمان نحو بغدادی؛ مانند ابو بکربن مبارک بن مبارک واسطی نحوی فراگرفت (534ق. ، 612ق.). همچنین اساتید وی عبارت بودند از: ابو الحسن علی بن مبارک بن بابویه نحوی (543ق. ، 632ق.)، ابو البقاء عبدالله بن حسین نحوی عکبری (538ق. ، 616ق.) و ابو الخیر مصدق بن شبیب بن حسین واسطی (535ق. ، 605ق.)، وی سپس به کتابت و حدیث پرداخت. در سال 588 نیز اقدام به سماع حدیث کرد. در سال 593 خودش حدیث نقل نمود و بالاخره برای ابوالفرج بن عبدالوهاب بن صدقة بن کلیب حرانی (500ق. ، 596ق.)، ابو عبدالرحمان بن علی جوزی، ابو احمد عبدالوهاب بن علیبن علی بن سکینة بغدادی (519ق. ، 607ق.)، ابو طاهر مبارک بن مبارک بن هبة الله بن معطوش عطار (507ق. ، 599ق.)، ابو القاسم ذاکر بن کامل بن ابو غالب خفاف و برخی دیگر به قرائت حدیث پرداخت.
آثار ابن نجار
از ابن نجار کتابها و آثار زیادی برجای مانده است؛ از جمله «القمر منیر فی مسند الکبیر» که نام همة صحابه و حدیث شناسان در این کتاب آمده است. «کنز الامام فی السنن و الاحکام»، «المؤتلف و المختلف» که به فرمانده ابن ماکولا هدیه شده است. «المتفق و المفترق»، «انتساب المحدثین الی الآباء و البلدان»، «عوالیه»، «جنة الناظرین فی معرفة التابعین»، «العقد الفائق»، «الکمال فی معرفة الرجال»، کتاب «الدرة الثمینة فی اخبار المدینة»، «روضة الاولیاء فی مسجد ایلیا»، «نزهة القِری فی ذکر امّ قری»، «الأزهار فی انواع الاشعار»، «عیون الفوائید» که در شش سفر تنظیم گردیده است، «مناقب الشافعی»، «انواع الزهر فی محاسن شعر شعراء العصر»، «سلوة الوحید»، «غرر الفوائد» در شش جلد، «نشوار المحاضرة» که از زبان مردم نوشته است، «مجموع غرر الفوائد و منثور درر القلائد»، «نزهة الطَّرْف فی اخبار اهل الظَّرْف»، «إخبار المشتاق الی اخبار العشاق» و «الشافی فی الطب».
یاقوت حموی می نویسد: ابن نجار پیشوا و حجت و ثقه و حافظ و ادیب و عارف به علوم تاریخی و ادبیات و خوش سخن و خطیبی بزرگ بود. وی تصنیف و اشعار بسیاری دارد (یاقوت حموی، 1414ق. ، ج19، ص51 ـ 49).
هیچ اختلاف نظری در نام کتابی که قصد معرفیاش را داریم وجود ندارد. کتابی که نویسنده، آن را «الدرة الثمینة فی اخبار المدینة المنوره» نامگذاری کرده است. تنها در کتاب خطی قرن هشتم هجری با خطی متفاوت نام این کتاب را «نزهة الزمان فی اخبار المدینة» نوشته است که این هم اشتباه خطی است. این نسخه از کتاب، با حرف «ب» نشانه گذاری شده است. دوم، چیزی است که این نکته را تأیید میکند و آن اینکه در همة نسخههای خطیِ دیگر، نام حقیقی کتاب، یعنی «الدرة الثمینة فی اخبار المدینه» درج گردیده است. سوم، همة افرادی که شرح حال ابن نجار را بیان کرده و کتابهای او را برشمردهاند، این نام را در عنوانهای کتابهای وی «الدرة الثمینة فی اخبار المدینه» ذکر کردهاند؛ از جمله: یاقوت حموی، ذهبی، محمد شاکر کتبی، ابن قاضی شهبه، ابن حماد حنبلی، حاجی خلیفه.
زین الدین مراغی (727ق. ، 795ق.) میگوید: این کتاب از بهترین موضوعات و جامعترین آنها و واقعیترین و مشهورترین مطالب مدینه منوره سخن میگوید. کتابی است تاریخی از امام حافظ محب الدین بن نجار به نام «الدرة الثمینة فی اخبار المدینه» (مراغی، 1401ق. ، مقدمه، ص10).
ابو الیمن ابن عساکر (614ق. ، 686ق.) مینویسد: در سال 641ق. ابن نجار را در بغداد ملاقات کردم و از او احادیثی شنیدم. وی اجازة روایت «الدرة الثمینة فی اخبار المدینة» را به من داد و دست نوشتهای مربوط به شنیدهها به من عطا کرد. امام ابن حجر در میان سالی
و در میان گروهی که برای نوشتن معجم الفهرس گرد هم آمده بودند چنین نقل میکند: «کتابی از حافظ محب الدین محمد بن نجار در مورد تاریخ مدینه وجود دارد که از ابتدای ایجاد مدینه تا یک سوم آن با اجازه از الحجار (624ق. ، 730ق.) با اجازه از ایشان نقل شده است.» (ابن عساکر دمشقی، بیتا، ص 54).
ابن نجار در مقدمه کتاب «الدرة الثمینة...» آورده است: بنده زمانی که به مدینه وارد شدم، به زیارت قبر پیامبر9 توفیق یافته، در آنجا اقامت کردم. با گروهی از شایستگان
و فرزانگان علم و فاضلان جوار آن حضرت اجتماع کردم. خداوند ما و آنها را از بلاها
و بیماریها در امان بدارد! درمورد فضیلت مدینه و اخبار از من پرسیدند. هرچه در خاطر داشتم برای آنها بیان کردم. از من خواستند تا نوشتههایی در این مورد به آنها نشان دهم؛ ولی عذر خواستم؛ چون حفظ مطالب کم و زیادتی دارد. اگر همة کتابهایم هم حاضر باشند، به شکل شفاهی بیان میکنم. آنها اصرار کردند و گفتند: به دست آوردن خلاصهای کوتاه بهتر است تا از دست دادن همة آن. این شهر با همة فضایلی که دارد از داشتن چنین اثری بزرگ که به بیان اخبار آن پرداخته باشد خالی است. ما دوست داریم کتابی در این رابطه بنویسید.
به درخواست آنها پاسخ دادم. به امید آن که برکت این کتاب نصیبم گردد، فرصتی برای پیروی از دستور آنها به دست آورم وحق همصحبتی را بجا آورده باشم. از خداوند خواستم بهخاطر نوشتن فضایل دار الهجرة پیامبر و ذکر اخبار آن، به من ثوابی بزرگ عنایت کند تا افراد با خواندن این کتاب تمایلی برای آمدن به این شهر و زیارت افراد مدفون در این آستان را بدست آورند. استخاره کردم و با یاری خدا و توفیق او شروع به نگاشتن کردم. بیشتر مطالب را بدون سند ذکر کردم؛ چون منابع در دسترس نداشتم، از خداوند میخواهم که این اثر را آبروی من قراردهد و بهخاطر آن به تقرب دست یابم؛ در دنیا و آخرت برایم سودمند باشد و خداوند بر هرچه بخواهد تواناست.
از مقدمة مؤلف، موضوع کتاب و سبب تألیف آن و روش نگارش مشخص است که او کتاب خود را به هجده باب تقسیم کرده و با اسم مدینه شروع میکند، سپس از فتح
و هجرت پیامبر سخن به میان آورده و به بیان فضیلتهای آن و حدود حرم و آثار تاریخی از مسجد پیامبر تا مسجد قبا و بقیة مساجد میپردازد. بعد از آن، به ذکر چاهها و آبادیهای اطراف پرداخته و با سخنی از صحابة بزرگ و تابعین و افراد تابع آنها بحث را خاتمه میدهد. در هر بخش با آیههایی از قرآن و احادیث پیامبر و اخبار و سخنان صحابه و تابعین و تابعان آنان اسناد داده است.
ابن نجار توجه زیادی به احادیث و اخیار نشان داده است. وی در این کتاب به احادیث و کتابهای بسیاری اسناد میدهد؛ بدون اینکه آن کتابها همراه وی باشند. در مقدمه هم این نکته را یادآوری کرده است. تعداد بسیاری از احادیث صحیح و حسن و ضعیف را ذکرکرده است. همة دانشمندان علم حدیث در باب صحیح و حسن و ضعیف را یادآورهاند. برخی از این افراد به عمل به حدیث ضعیف عقیده دارند؛ مانند احمد و ابو داود و دیگران. حمل بر حدیث ضعیف دارد که ضعف آنها زیاد نیست. چون هر حدیثی که ضعفش زیاد باشد از نظر علما باید ترک شود وگرنه احادیث مخالف با آن زیاد میشود. توجیه آنها در این باره این است که حدیثهای ضعیف، محتمل به اصابت هستند و چیزی با آنها مخالفت نمیکند. این مورد جانب اصابت را در روایتها نیرومند میسازد و باید بدان عمل کرد (عتر، 1401ق. ، ص291).
ابن نجار بدین جهت احادیث ضعیف را ذکر کرده که به کتاب محمد بن حسن بن زباله تکیه داشت. وی نزدیک به سی و دو متن گفتاری با سند کامل از کتاب اخبار مدینه از ابن زباله نقل کرده است. همة مورخانی که بعد از ابن زباله به نوشتن تاریخ مدینه روی آوردهاند، از کتاب اخبار المدینه اقتباس کردهاند؛ مانند یحیی بن حسن علوی سال 258 در کتاب «المناسک و معالم الجزیره» و جمال الدین محمد مطری (م 741ق.) در کتاب «تعریف بما آنست الهجرة من معالم دارالهجرة» و عبدالله محمد مرجانی (م 769ق.) در کتاب «بهجة النفوس والأسرار» و زین الدین مراغی م 816 در کتاب تحقیق النصرة و نورالدین سمهودی (م 911ق.) که از مشهورترین مورخان مدینه در قرن دهم هجری است. بیشتر مورخان از روش ابن زباله تأثیر پذیرفتهاند. سمهودی از این کتاب بعنوان منبع اصلی کتاب خویش به نام «وفاء الوفا باخبار دار المصطفی» استفاده کرده است و بیش از ششصد و سی و چهار متن از این کتاب اقتباس کرده است. همچنین برخی روایتهای آن را تضعیف کرد و گاهی اوقات از روایاتی استفاده کرد؛ چون ابن زباله همعصر آن وقایع بوده است
و وی در تاریخ مدینه مورد اعتماد است؛ همچنان که سمهودی هم در کتابش بدان اشاره کرده است (ابن زباله، 1424ق. ، صص 268 ـ 266، و ببینید: سمهودی، 1419ق. ، ج1، ص352). کتاب الدرة الثمینة ابن نجار؛ از جمله زیباترین و بهترین کتابهای قدیمی در مورد اخبار مدینه است.
مرکز تحقیقات و پژوهش مدینه، چهار نسخه کتاب خطی ابن نجار را برایم فراهم کرد. نسخة اول به نام «أ» و نسخه دوم به نام «ب» و نسخه سوم «ج» و نسخه چهارم به نام «د» رمز گذاری شده بود.
نسخه اول: در واقع نسخه مادر این کتاب است و نزدیکترین نسخههای خطی به زمان نویسنده محسوب میشود. تاریخ نوشتن آن سه شنبه پنجم ربیع الآخر سال 731ق. است. نسخهای کامل است و هیچ یک از برگههای آن نیفتاده است. نسخهنویس آن عبدالقاهر بن احمد بن سلیمان بن موهوب است.
نسخههای چاپی کتاب بارها بدون تحقیق چاپ شده است:
چاپ اول؛ «الدرة الثمینة فی تاریخ المدینة» مورخ حافظ شیخ محمد بن محمد بن محمود نجار 573 ـ 347م. جمعی از بزرگترین علما و ادیبان بر آن تحقیق نوشتهاند و محمد سرور صبان معاون اصحاب نهضت ادبی در مکه آن را انتشار داده است. در ضمن کتاب شفا الغرام از فاسی بخش دوم و مابعد آن ذکر شده است. در تحقیق این کتاب بر سه نسخة خطی تکیه شده؛ نسخة خطی در استانبول؛ نسخة تاریخ مدینة دار الخلافة العلیة به دست کاتب حاج احمد الانقروی معروف به عرب شیخ زاده که در کتابخانة تیموری است؛ نسخة انتشارات الرساله در قاهره و با شرح استاد صالح جمال الدین و مقدمه ابن مانع.
چاپ دوم؛ الدرة الثمینة فی تاریخ المدینة از حافظ ابن نجار ارائه و تحقیق و شرح دکتر محمد زینهم محمد عزب کتابخانه فرهنگ دینی، چاپ اول، قاهره 1995م/1416ق.
نسخه دوم: روی جلد آن با خطی متفاوت نوشته شده: «نزهة الزمان فی اخبار المدینة» که نامی اشتباه است. نام خطاط و مکان خطاطی نوشته نشده، تاریخ خطاطی قرن هشتم هجری. برخی کلمات حرکت گذاری شده و مطالب تیتری با خطی درشتتر نوشته شده است و حاشیه نویسی کمی دارد. این نسخه نسبت به نسخه اول کمبودهایی در اواسط و آخر کتاب دارد.
نسخه سوم؛ابوالفیض و ابوالسعاد عبدالستار بن عبدالوهاب صدیقی حنفی کتبی مکی دهلوی در شب 14 ماه شوال سال هزار و دویست و هفده در مکه با خط نسخ معمول نوشتهاند. نسخهای عالی و تصحیح شده و قابل نظر است. مطالب اصلی و برخی کلمات با قلم قرمز نوشته شده است. برخی کلمات در فهرست بندی کتاب حرکتگذاری و از نسخه مکتوب در 21 ربیع الاول 975ق. به خط محمد بن عبداللطیف بن محمد اشبیلی خزرجی نقل شده است.
این نسخه در سال 1401ق. 1981م. با تحقیق و شرح صالح محمد جمال در انتشارات دار الثقافة مکه منتشر شده است. همچنین کتابخانة دارالزمان در مدینه این نسخه از کتاب را منتشر ساخت. چاپ اول سال 1424ق. تعدادِ صفحات 344، عنوان کتاب تاریخ شهر مدینه به نام «الدرة الثمینة فی اخبار المدینة» که احادیث آن خارج شده و تحقیق و برگرداندن متون توسط عبدالرزاق المهدی انجام شده است.
بنده به مقایسه و ثبت اختلافات و تفاوتهای مهم بین نسخهها پرداختم و نسخه استانبول را اصل کار قراردادم که در دانشگاه ملک سعود در ریاض به شماره 126 ثبت شده است؛ به دلایل زیر:
1. چون قدیمیترین نسخه موجود از این کتاب و نزدیکترین آنها به زمان زندگی مؤلف بود که در روز سه شنبه 5 ربیع الثانی سال 731ق. نوشته شده بود.
2. مورد اعتمادترین نسخة موجود است؛ چون سند آن به شکل مستقیم از خطاط به نگارندة کتاب است.
3. نسخة کامل کتاب از اول تا آخر است. تنها برخی تصاویر از بین رفته است.
روش من در تحقیق این کتاب به این شکل بود که: به نسخة اصلی کتاب تکیه کردم و در حاشیه به اختلافات موجود در نسخههای دیگر و کمی و زیادی اشاره کردهام؛ جز اختلافات و اشتباهاتی که در نسخة اصلی وجود داشت که صحیح آن را قراردادهام.
1. صحیح آن را در متن اصلی بین دو پرانتز قراردادم و اشارهای هم در حاشیه به آنچه در متن اصلی آمده، داشتهام.
2. آیههای قرآنی را بین دو کمان قرار دادم و شمارة آنها و سوره را ذکر کردم.
3. احادیث نبوی را استخراج کرده و حکم سند آنها را آوردم. همچنین احادیثی که چندان مورد اعتماد نیستند را داخل دو پرانتز قرار دادهام.
4. آثار و مؤلفات کمی در کتاب وارد شده است؛ چون کار استخراج آنها بسیار سخت است. همة آنها را در یک جایگاه ذکر نکرده است؛ بنابراین، هر اثری را داخل پرانتز ذکرکردم.
5 . برخی از مسائل را که مهم و لازم بود شرح و توضیح دادم، و خود را مقید به ایراد توضیحات در مورد همة مسائل نکردم؛ چون سخن نویسنده اغلب روشن بوده و نیازی به توضیحات زیاد نداشت.
6 . کلمات و لغات نا آشنا و سخت و نسبتها و کنیهها را در حاشیه توضیح دادم.
7. احادیث مرفوع و موقوف و آثار را شمارهگذاری کردم.
8 . اسامی اماکن و کشورها و قبیلهها و طایفهها را توضیح دادم.
9. برخی اشتباهات نحوی و املایی را مشخص کردم و در متن صحیح آن را نوشتم؛ ولی در حاشیه به آن اشاره نمودم.
10. به آغاز هر صفحه از صفحههای اصلی کتاب اشاره کردم. بدین ترتیب در حاشیه راست دو برگیها و در حاشیه چپ تک برگها به آغاز هر صفحه اصلی اشاره کردم. طرف اول برگه اصلی را شمارهگذاری کرده و بعد از شمارهگذاری حرف «الف» گذاشتم. بعد از آن برای طرف دوم برگ خود شماره را گذاشته و بعد خط مورب و حرف «ب» گذاشتم. به همین منوال شروع هر صفحه از متن خطی مورب گذاشته و قبل از آغاز تصویر، به آن اشاره کردهام تا دسترسی به آن آسان باشد.
11. برای برخی از بزرگان ذکر شده در این کتاب شرح حال نوشتم و برخی از رجال حدیث که نام آنها ذکر نشده، جایی باز کردم؛ مانند فراس محمد ویس که مدیر مرکز از من خواست شرح حالی برای رجال حدیث در این کتاب نیز بنویسم و اشتباهات رجالی را تصحیح کنم. شرح حال بزرگان و رجال سندها تنها در اولین بار نوشته شد.
12. علامت کاما (،) میان هر اسم از اسامی راویان سند گذاشتم تا از هم شناخته شوند.
13. تحقیق کتاب را با ذکر فهرستبندی علمی به پایان رساندم.
ـ فهرست آیههای قرآن کریم
ـ فهرست احادیث نبوی
ـ فهرست آثاری که از صحابه و تابعین و تابعین تابعین ذکر شده است
ـ فهرست اسامی صحابه
ـ فهرست اسامی بزرگان و رجال حدیث
ـ فهرست کنیهها
ـ فهرست احادیث ناآشنا و اثرها
ـ فهرست اقوام و قبیلهها
ـ فهرست مکانها و کشورها
ـ فهرست اشعار
ـ فهرست موضوعات و فصل بندی کتاب
ـ فهرست منابع
در پایان خداوند را بهخاطر این فرصت و نعمتهایی که به من داده، سپاس گفته و از او میخواهم که این عمل را خالصانه از من بپذیرد! ...