نوع مقاله : از نگاهی دیگر
نویسنده
مدرس دانشگاه آزاد
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
مقدمه
قرآن کریم، آنجا که میخواهد الگوها و اسوهها را معرفی کند، در کنار اسوه
بودن حضرت ابراهیم7 و پیامبرخدا9 ، الگوها و نمونههایی از زنان وارسته؛
مانند حضرت مریم3 و همچنین زنان گمراه؛ مانند همسران حضرت نوح
و لوط8 را به جامعه و مؤمنان معرفی میکند؛ بههمین دلیل، بیان فضایل
و مقامات حضرت خدیجه3 میتواند برای کل جامعة اسلامی راهگشا باشد
و الگـوی زیبایـی بـرای جامعـة ایمانـی قرار گیـرد؛ چرا که به شهـادت پیامبر 9 ، خدیجه3 از کاملترین زنان و بهترین الگوهایی است که فضایل و مقامات او به حد کمال رسیده است.
رسول اعظم این معنا را با بیانات و تعابیر مختلفی مطرح نموده است؛ از جمله اینکه فرمودهاند:
«أَفْضَلُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ خَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیْلِدٍ، وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ، وَ مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ، وَ آسِیَةُ بِنْتُ مُزَاحِمٍ امْرَأَةُ فِرْعَوْنَ» (صالحی شامی، بیتا، ج11، ص195).
1. نگرش الهی
نخستین ویژگی و خصوصیت حضرت خدیجه3 درک ارزشهای واقعی
پیامبر اعظم9 در برابر فریبندگیهای ظاهری و دنیوی بود. او معنای مقامات معنوی
و کمالات انسانی را به خوبی شناخت و چون آن را تنها در وجود پیامبرخدا یافت، حاضر شد تمام شخصیت و دارایی خود را برای درک او فدا کند. وی در این راه، هم از مال خود گذشت، هم از موقعیت اجتماعیاش.
خدیجه3 برای درک این کمال واقعی، قالبهای جاهلی را شکست و بهایی سنگین؛ از جمله قطع رابطة زنان را، حتی تا زمان تولد حضرت فاطمه3 به جان خرید. خدیجه3 این نوع نگرش خود را هنگام ابراز تمایل به ازدواج، اینگونه با پیامبر مطرح کرد:
«یَا ابْنَ عَمّ! إنّی قَدْ رَغِبْتُ فِیکَ لِقَرَابَتِکَ، وَ سِطَتِکَ فِی قَوْمِکَ وَ أَمَانَتِکَ وَ حُسْنِ خُلُقِکَ، وَ صِدْقِ حَدِیثِکَ» (ابن هشام، بیتا، ج1، ص188).
«ای پسر عمو، شیفتگی و اشتیاق من نسبت به تو، به خاطر خویشاوندی، بزرگواری و شرافت، امانتداری، خوشخلقی و راستگوییات در میان مردم است.»
این نوع نگرش و رفتار، در جامعهای که عموم مردم و تودهها روابط خود را بر اساس
ظواهر و زرق و برقهای دنیوی پایهریزی میکنند، نمیتوانست پیامدهای تلخ و ناگوار
نداشته باشد. لذا به فاصلهای اندک از پخش خبر ازدواج وی با امین قریش، گروهی از زنان
به عیبجویی از وی پرداختند و در محافل خود، او را سرزنش کردند. آنان میگفتند:
«او با این همه حشمت و شوکـت با یتیم ابوطالب که جوانی فقیـر است، ازدواج کرد! چه ننگ بزرگی؟!»
خدیجه3 در مقابل این جهالتها ساکت ننشست و آنان را به صرف غذا دعوت کرد و در پایان مهمانی، خطاب به آنان گفت:
«ای زنان، شنیدهام شوهران شما [وخودتان] در مورد ازدواج من با محمد9 خُرده گرفتهاید و عیبجویی میکنید. من از خود شما میپرسم آیا در میان شما شخصیتی مثل محمد وجود دارد؟ آیا در گسترة مکه و اطراف آن، شخصیتی در فضایل
و اخلاق نیک، مانند او سراغ دارید؟ من به خاطر این ویژگیها با او ازدواج کردم
و چیزهایی از او دیدهام که بسیار عالی است. پس شایسته نیست شما اینگونه سخن بگویید و نسبتهای ناروا به دیگران دهید. زنان قریش بعد از این سخنان خدیجه3 ، همگی سکوت کردند و به تدریج پراکنده شدند.» (مجلسی، 1403ق، ج16، ص81).
این شیوة استدلال خدیجه3 که عمق ارزشگرایی او را در انتخابش نشان میداد، برای جامعة جاهل و متعصب آن روز قابل درک نبود؛ لذا زنان لجوج قریش به حالت قهر با او برخورد داشتند. آنها دیگر به خدیجه3 سلام نمیکردند و به دیدارش نمیرفتند. حتی تا سال پنجم بعثت که حضرت زهرا3 متولد شد نیز این شیوة رفتاری همچنان پا برجا بود؛ لذا حتی هنگام وضع حمل، او را تنها گذاشتند و پیام فرستادندکه:
«تو با ما مخالفت کردی و همسر یتیم ابوطالب شدی! ما هرگز نزد تو نمیآییم
و در هیچ کاری یاریات نمیکنیم.»
این حجم از کینهورزیها دل خدیجه3 را آزرد تا آنجا که خداوند چهار بانوی پاکیزه (ساره، آسیه، مریم و صفورا دختر شعیب پیامبر) را به یاری او فرستاد و بدینسان، پاداش عشق و علاقه به کمالات انسانی را دریافت کرد و فرزندش فاطمة زهرا3 را به دنیا آورد (همان، ج16، ص80).
2. احترام به شخصیت پیامبر9
خدیجه3 به رغم داشتن اموال فراوان و موقعیت اجتماعی ویژه، در برخورد با پیامبر9 همواره حرمت او را پاس میداشت و کوچکترین رفتاری که نشانی از اظهار برتری داشته باشد، از خود بروز نمیداد. جلوهای عالی از این رفتار را میتوان در ماجرای ازدواج او با پیامبر9 سراغ گرفت. آن گاه که مراسم عقد و جشن پایان یافت و پیامبر خواست به خانة عمویش ابوطالب برگردد، ملکة بطحا و بانوی قریش که اینک همسر او شده بود، اینگونه او را مخاطب قرار داد:
«به خانه خودتان وارد شوید. خانه مـن، خانة شمـاست و من کنیز شمـا هستـم»؛
«إِلَى بَیْتِکَ فَبَیْتِی بَیْتُکَ وَ أَنَا جَارِیَتُک» (همان، ج1، ص4). و البتهاین همه احترام و پاسداشت به دلیل عقیده و ایمان او به توحید بود و بس (قمی، بیتا،
ج2، ص570).
3. تلاش برای جلب رضایت پیامبر
حضرت خدیجه تمام توان خود را به کار میبرد تا امور منزل را مطابق میل رسول الله9 اداره کند؛ از جمله اینکه چون به میزان علاقة پیامبر به عبادت آگاه بود، چنان رفتار میکرد که پیامبر به راحتی به عبادت و راز و نیازش مشغول باشد و حضور خدیجه3 را مانعی برای عباداتش نداند.
پیامبر قبل از بعثت، هر ماه چند بار و نیز همه ساله ماه رمضان را در غار حِرا به تفکر و عبادت خداوند میگذراند (ابن ابیالحدید، بیتا، ج13، ص208) و این عمل بعد از ازدواج نیز ادامه داشت. لذا امام هادی7 میفرمود:
«پیامبر اسلام پس از سفر تجاری شام، درآمدش را میان فقرا تقسیم کرد و هر روز بامداد به فراز کوه حِرا میرفت و به تماشای شگفتیهای خلقت مشغول میشد و تحت تأثیر عظمت خدا قرار میگرفت و خدا را آنگونه که شایسته بود عبادت میکرد.» (مجلسی، ج17، ص309).
حضرت خدیجه با درک چنین روحیاتی از پیامبرخدا، هرگز برای او مزاحمتی ایجاد نمیکرد و همیشه با همدلی و همراهی، او را بدرقه میکرد. غذایش را به وسیلة حضرت علی7 به بالای کوه میفرستاد و گاه خود نیز با حضرت همراه میشد.
علامة مجلسی به نقل از صحاح اهل سنت مینویسد:
«در آن ماه رمضان که پیامبر در کوه حِرا به سر میبرد و وحی و بعثت آغاز میشد، حضرت علی و خدیجه3 و یکی از غلامان در حضورش بودند.» (همان،
ج15، ص363).
برای نمونه، تنها یکی از این دست عبادتهای پیامبر چهل روز به درازا کشید و حضرت خدیجه تمام این مدت را به تنهایی گذراند.
چنین عبادتهای طولانی به طور طبیعی میتوانست موجب ناراحتی، دلشورهها
و نگرانیهای مختلفی برای خدیجه3 شود. اما او نهتنها اعتراض نمیکرد، بلکه با پیامبرخدا همراهی نیز مینمود. لذا پیامبر9 که خود متوجه نگرانیهای خدیجه3 بود، عمار را نزد او فرستاد و چنین پیام داد:
«ای خدیجه، گمان نکن کنارهگیری من به دلیل بیاعتنایی به تو است. بلکه پروردگارم چنین فرمود: تا امر خود را اجرا کند. جز خیر و سعادت اندیشه مکن. خداوند هر روز، چند بار به خاطر تو به فرشتگان بزرگش مباهات میکند.
پس وقتی شب شد، در را ببند و در بستر خود استراحت کن.» (همان، ج16، صص80 ـ 79).
همراهی و همدلی خدیجه3 و تلاش او برای کسب رضایت پیامبر9 به حدی بود که وقتی هنگام وفات در ضمن وصیتهایش به پیامبر9 گفت:
«من در حق شما کوتاهی کردم، عفوم کن!»، پیامبر فرمود: «هرگز از تو تقصیری ندیدم و تو نهایت تلاش خود را به کار بردی و در خانه من بسیار خسته شدی.» (همان، ج2، ص235).
4. تصدیق و تأیید پیامبر
روایات بسیاری از پیامبر9 نقل شده است که گویای اهمیت رویکرد خدیجه3 به پیامبر در آن فضای جاهلی و غربت رسولالله9 است. وقتیکه حتی بسیاری از بستگان پیامبر9 نیز پیامبر را تنها گذاشتند و حتی کمر همت به نابودی او بستند، خدیجه3 به پیامبر9 روی آورد و با او پیمانی جاودانی بست و تا لحظة آخر زندگی بر عهد وپیمانش استوار ماند. پیامبر نیز بر اساس چنین فضیلتی از خدیجه3 بود که همواره تأکید میکرد: «خَدِیجَةُ وَ أَیْنَ مِثْلُ خَدِیجَة ؟!»؛ از جمله زمانی که هاله، خواهر خدیجه3 برای زیارت رسولالله9
به مدینه آمد، پیامبر با دیدن او به یاد خدیجه3 افتاد و از شدت تأثر به خود لرزید. بعد از رفتن او، عایشه پرسید: چه قدر از پیر زن قریش که سالخوردگی، صورتش را چروکین
و سرخ کرده بود یاد میکنی! با اینکه امروز روزگار، او را نابود کرده و خداوند همسری
بهتر به شما بخشیده است؟!
پیامبر فرمود:
«هرگز! به خدا سوگند هیچگاه بهتر از خدیجه نصیبم نشد. او هنگامی به من ایمان آورد که مردم مرا تکذیب میکردند و...» (همان،ج10، ص432).
5. انفاق اموال
دربارة مظاهر ثروت حضرت خدیجه نوشتهاند:
«هشتاد هزار شتر، اموال تجاری او را حمل و جابهجا میکردند. بارگاهی از حریر سبز با ابریشم بر بام خانهاش برافراشته بودند که مردم رفت و آمد میکردند و به فقرا کمک میشد. چهار صد غلام و کنیز، امور اقتصادی و شخصی او را اداره میکردند.» (همان، ج16، ص22).
با این همه او بلافاصله بعد از ازدواج، نزد عمویش، ورقة بن نوفل رفت و اموال فراوانی به او داد و گفت:
«اینها را نزد محمد9 ببر و بگو این اموال هدیه به شماست و هرگونه بخواهی در آنها تصرف کن و هرچه غلام و کنیز و ثروت و ملک دارم، همه را به احترام حضرت، به او بخشیدم.»
ورقة بن نوفل، پسر عموی حضرت خدیجه نیز کنار کعبه آمد و بین زمزم و مقام ابراهیم ایستاد و با صدای بلند گفت:
«ای عرب، بدانید که خدیجه شما را شاهد میگیرد که خود و همة ثروتش؛ از غلامان، کنیزان، املاک، دامها، مهریه و هدایایش را به محمد9 بخشیده
است و همة آنها هدیهای است که محمد آن را پذیرفته است و این کار خدیجه
بهخاطر علاقه و محبت او به محمد9 است. شما در این باره گواه باشید و گواهی دهید.» (همان، ج16، صص77 ـ 75).
دامنة این یاری مالی به سالهای اولیة ازدواج ختم نشد؛ بلکه هنگام محاصرة اقتصادی در شعب ابیطالب و حتی بعد از آن نیز اموال خدیجه3 در نجات اسلام و مسلمانان نقشی اساسی داشت، تا آنجا که پیامبر در ماجرای شعب فرمود: «هیچ ثروتی؛ مانند ثروت خدیجه به من سود نرساند.» (همان، ج19، ص63).
6. صبر و بردباری
خدیجه3 صبر و تحمل را در زندگی با پیامبرخدا9 پیشة خود ساخت و در برابر فشارهای مختلف همسایههای مشرک، زنان متعصب، محاصرة اقتصادی و... بردباری
و تحمل ویژهای از خود نشان میداد؛ از جمله در واقعة شعب ابیطالب که موجب تحلیل قوای جسمانی خدیجه3 شد؛ به اندازهای که اندکی پس از پایان محاصره، وفات یافت. در این محاصره یاران پیامبر (چهل نفر) جز در چهار ماه حرام، مابقی ایام سال را در گرمای داغ تابستان و بیابان خشک و... میگذراندند. خدیجه3 که در این زمان 63 تا 65 ساله بود، در شمار محاصرهشدگان قرار داشت.
میزان فشاری را که بر محاصرهشدگان وارد میشد، میتوان از گزارش سعد وقاص فهمید. او میگفت:
«شبی از دره بیرون آمدم. از شدت گرسنگی، تمام توانم را از دست داده بودم.
چشمم به پوست خشکیدة شتری افتاد. آن را برداشتم و بعد از شستن و پختن
و کوبیدن، با آب خمیر مخلوط کردم و سه روزی با آن به سر بردم (طبری، ج2، ص79).
در این دوره حتی برخی بستگان پیامبر نیز با بیرحمی تمام بر این فشارها میافزودند که از جملة آنها میتوان از ابوجهل نام برد که مانع میشد تا حکیم بن حزام به عمهاش، خدیجه3 ، حتی از اموال خود خدیجه آذوقه برساند (مجلسی، ج19، ص18).
7. انیس پیامبر
با این همه سختی و فشار، خدیجه3 خم به ابرو نمیآورد و در تمام دوران زندگی، چه قبل و چه بعد از بعثت، بهسان بانویی شفیق، گرد وجود پیامبر میگشت و با سیمای خندان خود غمها را از رخ پیامبر میزدود و مانند وزیر و کمکرسانی توانمند، او را یاری میکرد. ابن هشام مینویسد:
«خدیجه3 به پیامبر ایمان آورد، گفتارش را تصدیق کرد و او را یاری داد و...
خداوند به وسیلة او به پیامبرش آرامش داد؛ بهگونهای که هیچ خبر ناراحتکنندهای
از قبیل رد و تکذیب را نمیشنید؛ مگر اینکه خداوند به وسیلة خدیجه3
برایش گشایش ایجاد میکرد. وقتی خدا پیامبرش را به خدیجه3 بر میگرداند، دشواریها را بر او آسان میکرد و تصدیقش نموده، اعمال مردم را [که موجب
آزار شده بود] بیاهمیت جلوه میداد. رحمت خدا بر او باد!» (طبری،
ج1، ص521).
«حجم سنگین فشارهای قریش و مشرکان با این سخن پیامبر روشن میشود که: «مَا أُوذِیَ نَبِیٌّ مِثْلَ مَا أُوذِیت» (مجلسی، ج39، ص1) و خدیجه3 در تمام این آزارها، یار و غمزدای پیامبر بود.
8. مجاهدت و دفاع از پیامبرخدا9
از مصادیق مجاهدت خدیجه3 میتوان به موضوع پذیرش اسلام در سالهای جهل
و گمراهی، و نیز تقیة شدید در اوضاع وحشتناک آن عصر اشاره کرد. خطر پذیرش اسلام در آن دوره به حدی بود که امام صادق7 میفرمود: «پیامبر خدا پنج سال در مکه به طور پنهانی میزیست، علی و خدیجه3 با او بودند و اسلام خود را پنهان و به شدت تقیه میکردند» (ابن اثیر، 1371ش، ج1، ص124).
یک بار هم که جهال عرب با سنگپرانی، حضرت را زخمی کردند و در پی او تا خانة خدیجه3 آمدند و خانه را سنگباران کردند، خدیجه3 بیرون آمد و گفت: «آیا از سنگباران کردن خانة زنی که نجیبترین قوم شماست، شرم ندارید؟» و مردم با شنیدن این سخن شرمنده و متفرق شدند و آنگاه خدیجه3 به مداوای همسرش شتافت. در همین واقعه بود که پیامبر از سوی خداوند به او سلام رساند و خدیجه3 در برابر سلام الهی گفت: «إِنَّ اللهَ هُوَ السَّلَامُ وَ مِنْهُ السَّلَامُ وَ عَلَى جَبْرَئِیلَ السَّلَامُ وَ عَلَیکَ یَا رَسُولَ اللهِِ السَّلَامُ وَ بَرَکَاتُهُ» (همان، ج4، ص111).
9. ایمان و اسلام محکم و پایدار
بصیرت و ژرفنگری حضرت خدیجه3 که باعث انتخاب محمد9 برای همسریاش گردید، همان، عامل ایمان و اسلام او نیز گشت و باعث شد که لقب اول زن مسلمان را به خود اختصاص دهد.
«ابن عبدالبرّ» به سند خود از پدر «ابیرافع» نقل میکند که پیامبر خدا در روز دوشنبه (مبعث)، نماز اقامه کرد و خدیجه3 در [ساعات] آخر همان روز نماز خواند (همان،ج2، ص419). علی7 اینگونه بر ایمان و اسلام خدیجه3 صحه گذاشته است:
«لَمْ یَجْمَعْ بَیْتٌ واحِدٌ یَؤْمَئِذٍ فیِ الْاِسْلامِ غَیْرَ رَسُولِ الله وَ خَدیجَةَ وَ اَنَا ثالِثُهُمْ. اَری نُورَ الْوَحْیِ وَ الرِّسالَةِ وَ اَشُمُّ ریحَ النُّبُوَّةِ» (ابن ابی الحدید، ج13، ص197).
«خانهای واحد در آن روز، در اسلام جمع نشد، غیر از پیامبرخدا9 و خدیجه3 و من که سومین آنان بودم. نور وحی و رسالت را میدیدم و بوی نبوت را استشمام میکردم.»
خدیجه3 تا آخرین لحظه بر ایمان خویش پای فشرد و در راه اسلام فداکاری و گذشت کرد و یک لحظه از رهبر اسلام و حمایت از او غافل نشد.
10. از برترین بانوان دو سرا
برترین زنان جهان هستی چهار نفرند؛ چنانکه ابن اثیر از انس بن مالک از پیامبرخدا9 نقل کرده که فرمود: «خَیْرُ نِساءِ الْعالَمینَ مریمُ، آسِیةُ، خدیجةُ وَ فاطِمةُ» (صدوق،
باب خصال اربعه).
همین زنان که کولهبار کمال را در دنیا بستند، در بهشت نیز در صدر قرار دارند و خدیجة کبرا3 از جمله آنهاست. عکرمه از ابن عباس، از پیامبرخدا9 نقل میکند که فرمود:
«اَفْضَلُ نِساءِ اَهْلِ الْجَنَّةِ خَدیجةُبنتُ خُوَیْلَدٍ وَ فاطِمةُبنتُ مُحَمَّدٍ وَ مَرْیَمُ ابْنَةُ عِمْرانَ
وَ آسِیَةُ بنتُ مُزاحِمٍ اِمْرَأةُ فِرْعَوْنَ» (ابن اثیر، ج2، ص141).
11. برترین همسر پیامبر9
پیامبرخدا9 همسران متعددی داشتند؛ که آنان از در مقامات و درجات معنوی یکسان نبودند. برخی از ایشان حتی آن حضرت را ـ چه در زمان حیات و چه بعد از رحلتش ـ آزردند و بر خلاف دستورات او رفتار کردند که همین امر باعث تنزل مقام و منزلتشان شد. ولی خدیجة کبرا3 با تمام وجود و هستی خویش در راه اطاعت از پیامبر9 و جلب رضایت او کوشید و در نتیجه وی در بین تمام همسران آن حضرت، ممتاز بود.
مرحوم شیخ صدوق از امام صادق7 نقل میکند که آن حضرت فرمود:
«تَزَوَّجَ رَسُولُ الله بِخَمْسَ عَشَـرَ اِمْرَأَةً اَفْضَلُهُنَّ خَدیجَةُبنـتُ خُوَیْلَـدٍ»؛ (صدوق، 1382ش، باب خصال اربعه).
12. مادر زهرا3
به فرمودة قرآنکریم همسران پیامبر9 ، مادران روحانی مؤمنان و امالمؤمنیناند ؛ {وَ اَزْواجُه اُمَّهاتُهُمْ} (احزاب : 5) و خدیجه3 از برترین آنها است و این سعادت از میان زنان حضرت، نصیب خدیجه3 شد که یازده امام از طریق فاطمة زهرا3 از نسل او پدید آمد. روشن است که چنین مقام و جایگاهی، نیاز به لیاقت و استعداد بالا دارد.
از بین همة فرزندان حضرت محمد9 ، فاطمة زهرا3 از مقام ممتازی برخوردار است؛ چرا که هم دارای عصمت است (احزاب : 33) و هم امامت و وصایت از طریق نسل او استمرار یافت.
13. سلام خاص خدا بر خدیجه
خداوند متعال بارها سلام مخصوص و مؤکد خود را توسط جبرئیل به محضر خدیجه3 رسانده است. ابوهریره نقل کرده است:
«أَتَى جَبْرَئِیلُ النَّبِیَّ9 فَقَالَ هَذِهِ خَدِیجَةُ قَدْ أَتَتْکَ مَعَهَا إِنَاءٌ مُغَطًّى فِیهِ إِدَامٌ أَوْ طَعَامٌ أَوْ شَرَابٌ فَإِذَا هِیَ أَتَتْکَ فَاقْرَأْ عَلَیْهَا السَّلَامَ مِنْ رَبِّهَا، وَ مِنِّی السَّلَامَ...» (مجلسی، ج16، ص8).
«جبرئیل نزد پیامبر آمده، گفت: خدیجه همراه با ظرفی سرپوشیده که در آن خورشت یا غذا یا نوشیدنی است، نزد تو میآید؛ پس هرگاه آمد، سلام پروردگارش و سلام من را به محضر او برسان...»
در روایت دیگری آمده است:
«أَنَّ جَبْرَئِیلَ أَتَى النَّبِیَّ9 فَقَالَ: أَقْرِئْ خَدِیجَةَ مِنْ رَبِّهَا السَّلَامَ فَقَالَ رَسُولُ الله9
یَا خَدِیجَةُ هَذَا جَبْرَئِیلُ یُقْرِئُکِ مِنْ رَبِّکِ السَّلَامَ قَالَتْ خَدِیجَةُ اللهُ السَّلَامُ وَ مِنْهُ السَّلَامُ وَ عَلَى جَبْر جَبْرئیلَ السَّلامُ» (همان، ص11).
«جبرئیل نزد پیامبر آمد، پس گفـت: بـه خـدیجه3 از طرف پروردگار سلام برسان. پس حضرت فرمود: ای خدیجه، این جبرئیل است که از طرف پروردگارت سلام میرساند. خدیجه3 گفت: «خدا سلام است و سلام
[و سلامتی] از اوست و بر جبرئیل سلام باد!»
14. کفن بهشتی
در لحظات احتضار خدیجة کبرا3 اسماء بنت عمیس را نزد خویش طلبید و در مورد دخترش فاطمه3 به او سفارشهایی کرد. آنگاه فاطمه را نزد پیامبر9 واسطه قرار داد که از آن حضرت درخواست کند تا یکی از لباسهای خود را کفن وی قرار دهد. وقتی فاطمه نزد پدر رفت و تقاضای مادر را مطرح کرد، اشک از چشمان حضرت جاری شد! چیزی نگذشت که جبرئیل نازل شد، درحالیکه کفنی از بهشت همراه خویش داشت که خداوند آن را برای خدیجه3 فرستاده بود.
آری، انسانیکه تمام ثروت خویش را در راه خدا تقدیم میکند، در پیشگاه الهی چنان عظمتی مییابد که خداوند کفن بهشتی برای او میفرستد، و اینگونه از ایثار و انفاق او قدردانی میکند.
15. در قصری از بهشت
پیش از آنکه حضرت خدیجه رحلت نموده، از دنیا برود، خداوند متعال بارها توسط پیامبر9 از جایگاه ویژة او در بهشت خبر داد.
از عبدالله جعفر نقل شده است که حضرت رسول9 فرمودند:
«أُمِرْتُ أَنْ أُبَشِّرَ خَدِیجَةَ بِبَیْتٍ مِنْ قَصَبٍ لَا صَخَبَ فِیهِ وَ لَا نَصَبَ» (همان، ص7).
«دستور داده شدهام که خدیجه را به خانة طلایی که در آن زحمت و خصومت وجود ندارد، بشارت دهم.»
این مضمون همچنین از عبدالله بن ابیاوفی از رسول الله9 نقل شده است (همانجا).
آنگاه که پیامبر خدا9 در حال احتضار بود، فاطمه زهرا3 دربارة جایگاه آن حضرت در قیامت پرسشهایی کرد؛ از جمله اینکه پرسید:
«أیْنَ والِدَتی خَدیجَةُ؟»
پیامبرخدا فرمود: «فی قَصْـرٍ لَهُ أرْبَعَةُ أبْوابٍ إلی الجَنَّةِ» (همانجا).
نتیجهگیری
ایمان خدیجه به پیامبر9 و انتخاب او به عنوان همسر آینده، در کنار درایت
و لطف الهی، نقش تعیینکنندهای در فضایل و مقامات خدیجه3 دارد. این فضایل عبارتاند از:
1. او ارزشهای واقعی پیامبر9 را در برابر فریبندگیهای ظاهری و دنیوی فهمید
و درک کرد؛
2. معنای کمالات انسانی را به خوبی شناخت و چون آن را تنها در وجود پیامبر9 یافت، حاضر شد تمام شخصیت و دارایی خود را برای درک آن فدا کند؛
3. خدیجه3 به رغم اموال فراوان و موقعیت اجتماعی ویژهای که داشت، در برخورد با پیامبر9 همواره حرمت او را پاس میداشت و کوچکترین رفتاری که نشاندهندة اظهار برتری باشد از خود بروز نمیداد؛
4. خدیجه3 صبر و تحمل را در زندگی با پیامبرخدا9 پیشة خود ساخت و در برابر فشارهای مختلف همسایههای مشرک، زنان متعصب، محاصرة اقتصادی و... بردباری ویژهای از خود نشان داد؛
5 . با این همه سختی و فشار، خدیجه3 خم به ابرو نمیآورد و در تمام دوران زندگی قبل و بعد از بعثت، شفیقانه گرد وجود پیامبر میگشت و با سیمای خندان خود غمها را از رخ آن حضرت میزدود و بهسان یاور، وزیر
و کمکرسانی توانمند، او را یاری میکرد؛
6 . خدیجه3 برترین همسر پیامبرخدا9 و از برترین بانوان دو سراست؛
7. خدا و جبرییل بر خدیجه3 سلام کردهاند؛
8 . خدیجه3 امالمؤمنین و مادر خیرالنساء است.