نوع مقاله : اسرار و معارف حج
نویسنده
عضو هیئت علمی پژوهشکده حج و زیارت
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
حج از عبادات بزرگ، و از بنیانهای دین اسلام است (کلینی، 1407ق، ج 4، ص62) و خداوند همه مردم را به ادای آن فرامیخواند:
(وَ لِلهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبیلاً...) (آل عمران: 97)
«براى خدا بر مردم است که آهنگ کعبه کنند؛ آنها که توانایى رفتن به سوى آن دارند.»
حج فقط یک عبادت و راز و نیاز با خدا نیست، بلکه منافعی برای دنیا و آخرت انسانها به دنبال دارد؛ چنانکه خداوند در قرآن کریم میفرماید:
(جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَامًا لِلنَّاس...) (مائده: 97).
«خداوند، کعبه بیتالحرام را وسیلهاى براى استوارى و سامان بخشیدن به کار مردم قرار داده است.»
(وَ أَذِّن فىِ النَّاسِ بِالْحَجّ یَأْتُوکَ رِجَالًا وَ عَلىَ کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ، لِّیَشْهَدُواْ مَنَافِعَ لَهُمْ...). (حج: 28ـ27)
«و مردم را دعوت عمومى به حج کن تا پیاده و سواره بر مرکبهاى لاغر از هر راه دورى به سوى تو بیایند تا شاهد منافع گوناگون خویش [در این برنامه حیاتبخش] باشند.»
شخصی از امام صادق7 درباره آیة (لِیَشْهَدُواْ مَنَافِعَ لَهُمْ) پرسید که آیا منافع دنیوی منظور است یا منافع اخروی. امام7 پاسخ داد: «منظور، همة آنهاست». (کلینی، 1407ق، ج4، ص422)
منافع حج، شامل منافع اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نیز میشود و جامعه اسلامی با بهرهگیری صحیح و دقیق از آن منافع، از ابعاد گوناگون به ارتقا و پیشرفت دست مییابد.
میدانیم حج، اجتماع عظیمی از انسانهاست که در آن مکان مقدس، در یک دوره معین زمانی، ارتباطات، تبادلات و کنشهای فراوانی با یکدیگر دارند و این امر، بعد جامعهشناختی حج را نمایان میسازد.
بر اساس قواعد جامعهشناختی، حضور گروهی از انسانها در کنار هم همراه با ارتباطات و کنشهای مختلف، مسائل خاصی را ایجاد میکند که باید مطالعه و بررسی شوند. علم جامعهشناسی عهدهدار این امر است.
پدیده حج، که دربردارنده اجتماع بزرگ انسانها برای ادای مناسک حج است،
نیز بدین گونه است و مطالعات آن به جامعهشناسی مربوط میشود. برخی مطالعات، بُعد اجتماعی حج را بررسی کرده و آن را حائز اهمیت فراوان برای جامعه اسلامی دانسته است. (بافکار، 1391، ص12)
بنابراین میتوان آثار و کارکردهایی را برای حج از بعد جامعهشناختی بُرشمرد.
از اینجا این پرسش مطرح میشود: آثار و کارکردهای جامعهشناختی حج برای جامعه اسلامی چیست؟
بررسی کارکردهای جامعهشناختی حج میتواند ما را با جایگاه حج بیشتر آشنا، و راه را برای بهرهمندی هرچه بیشتر جامعه اسلامی از این آموزه و عبادت بزرگ دینی باز کند.
حج و ارتباطات اجتماعی
«ارتباط» واژهای عربی، به معنای پیوند دادن، پیوستگی و رابطه است. (ساروخانی، 1371، صص 19ـ22) اِدوین اِمِری(Edwin Emery) ارتباط را در معنای عام آن، اینگونه تعریف میکند:
«ارتباط عبارت است از فن انتقال اطلاعات، افکار و رفتارهای انسانی از یک شخص به شخص دیگر». (همان، 1371، ص18ـ 19)
چارلز کولی (Charles Cooley)، از معتبرترین محققان این رشته، نیز ارتباط را سازوکاری میداند که از خلال آن، روابط انسانها برقرار میشود و بسط مییابد. پس ارتباط، انتقال پیام به دیگری و اساس شکلگیری جامعه انسانی است. ارتباط، سازوکاری است که روابط انسانها براساس آن پدید میآید و تمامی مظاهر فکری و وسایل انتقال
و حفظ آنها در مکان و زمان بر پایه این سازوکار توسعه مییابد. (همان، 1371، ص20)
در نهایت، میکی اسمیت(Mickey Smith) در تعریفی مختصر و مفید، ارتباط را «فراگرد انتقال اطلاعات، احساسات، حافظه و افکار در میان مردم» میداند. (محسنیان راد، 1368، ص 45)
ارتباط، جریانی دو طرفه است که طی آن، دو یا چند نفر با استفاده از پیامهایی که معنای آنها برای همه یکسان است، به تبادل افکار، اندیشهها، احساسات و... میپردازند. هنگامی که «ارتباط» را کوشش آگاهانه فرستنده پیام برای سهیم ساختن گیرنده در اطلاعات، عقاید و طرز فکرهایش بدانیم، مسئله تفاهم و هماهنگی فرستنده و گیرنده، اهمیتی اصلی و اساسی مییابد. (آزاد، 1371، ص20)
از مهمترین نتایج مثبت ارتباطات در جوامع انسانی، ارتباط فرهنگهای مشترک در زمینههای مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. (ساروخانی، 1371، ص19) در این میان، حج از مظاهر بسیار آشکار ارتباطات در آیین اسلام است که مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است؛ چنانکه شهید مطهرى معتقد است با کمى مطالعه درباره حج درمىیابیم که هدف اسلام از واجب کردن آن این بوده است که مسلمانان به یکدیگر نزدیکتر شوند و در یک مکان ملاقات کنند تا پیوندشان محکمتر شود. از نظر ایشان، اسلام در چهارده قرن پیش، این زمینه را به وجود آورده است تا از اجتماع بزرگ حج، براى این منظور استفاده شود؛ چنانکه امام صادق7 فرموده است: «فَجَعَلَ فِیهِ الِاجْتِمَاعَ مِنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لِیَتَعَارَفُوا». (شیخ صدوق، 1385ق، ج2، ص405) بنابراین اسلام چنین اجتماعى را مقرر کرده است تا مسلمانان شرق و غرب عالم با یکدیگر آشنا و دوست شوند. (مطهری، 1391ش، ج25، ص47)
مقام معظم رهبری نیز برقراری روابط اجتماعی در حج را امری مهم تلقی میکنند. ایشان آداب و اعمال حج را مجموعهای منظم و منسجم از مقررات و قواعد میدانند که برای ایجاد شبکه مؤثر روابط اجتماعی، در گستردهترین و عمیقترین شکل آن، نقش مؤثری ایفا میکند. مقام معظم رهبری بر نقش حج در شکلگیری روابط اجتماعی در سطح بینالمللی و جامعه اسلامی تأکید میورزند. (جمعی از نویسندگان، 1393ش، ص 232).
بنابراین میتوان گفت حج میان آموزههای اسلامی از بیشترین قالب عمل در یک رفتار جمعی در بازه زمانی خاص برخوردار است. از آنجا که عمده اعمال حج در ایام خاصی انجام میشود، ازاینرو حجگزاران در کنار هم و در تعامل با یکدیگر مناسک حج را به جا میآورند. حضور مسلمانان از همه نقاط جهان در این اجتماع بزرگ و انجام اعمالی مشترک، به صورت طبیعی موجبات برقراری ارتباط و دوستی
و همدلی آنان را فراهم میکند و آنان را به مسائل و مشکلات، نگرانیها، توانمندیها و امکانات یکدیگر آشنا میسازد. در حج، اختلافات فِرَق و مذاهب یا اختلافات موجود میان ملتهای گوناگون مطرح نیست؛ بلکه آنچه بیش از هر چیز به چشم میآید، دوستی و صمیمیت و روابط نزدیک مسلمانان با یکدیگر است.
بدین ترتیب حج با بهرهگیری از ایدئولوژی و هنجارهای مشترک مسلمانان، ارتباطات اجتماعی آنان را تقویت، و سرمایه اجتماعی عظیمی برای آنان فراهم میکند. (همان، 1393ش، ص 238)
حج و انسجام اجتماعی
همبستگی و انسجام، به زبان جامعهشناسی، پدیدهای است که بر پایه آن، اعضای یک گروه یا یک جامعه به یکدیگر وابسته، و به طور متقابل نیازمند یکدیگر هستند؛ (بهجتپور و هاشمیان، 1395ش، ص11) به تعبیر دیگر، انسجام اجتماعی با وحدت اجتماعی و برخورداری جامعه از استحکام درونی مترادف است.
انسجام اجتماعی عبارت است از وحدت یک گروه یا یک جامعه که از توافق افکار، احساسات و اعمال آنان نشئت میگیرد. (نوابخش و فیروزآبادی، 1391ش، ص35) این انسجام زمانی تحقق مییابد که ارتباط افراد جامعه بر اساس باورها، ارزشها، هنجارها، قواعد و قوانین شکل بگیرد. (نظری، 1390ش، ص29)
انسجام اجتماعی در صورتی شکل میگیرد که شهروندان با همفکری، همیاری و هماهنگی داوطلبانه و حضور ارادی، برای انجام دادن وظایف در حیطههای گوناگون فرهنگی، مذهبی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اقدام کنند. (صالحی امیری، 1388ش، ص95)
دین مبین اسلام همواره وحدت و انسجام مسلمانان را برای حفظ کیان اسلامی، امری محوری برشمرده است؛ چنانکه بیشتر عبادات و احکام اسلام جنبه اجتماعى
و گرایش بهسوى جامعه و جماعت دارد و کمتر عبادتى است که رهنمونها و زمینههاى تحقق جامعه عدالتگستر اسلام را در محتواى خویش مطرح نکند. آیات
و روایات مربوط به حج، نماز جمعه، نماز جماعت، خمس، زکات و دیگر عبادات
و فرایض اسلامى، منادی هماهنگى و حرکت جمعى در جامعه اسلامى است که زمینههاى فردگرایى و تفرقه را نابود مىکند و گرایشهاى جمعی را در جامعه فراهم مىسازد. (علویمقدم، 1378ش، ص31)
در این میان، حج بهتر و بیشتر از هر عبادت دیگری افراد جامعه را به انسجام اجتماعى فرامىخواند. اساس پیوندهاى اجتماعى در حج، ایمان و اعتقاد است. امت در پرتو ایمان مىتواند از هرگونه تنازع و تفرق رهایى یابد؛ زیرا جامعه متکى بر الفت روحى و قلبى، فراتر از امیال فردى و آرمانهاى گروهى عمل مىکند.
میتوان گفت همبستگى اجتماعى در ابعاد مختلف آن، در کنگره حج قابل مشاهده است. همه زائران، هدف و ایده واحدى دارند. مسیر حرکت بر مبنا و اصل واحدى است. آنچه به این اجتماع معنوى، همبستگى بیشترى مىبخشد، شاید کم شدن فاصلههاى زندگى باشد. همه زائران ـ اعم از سیاه و سفید، کوچک و بزرگ، عالم
و جاهل، غنى و فقیر، رئیس و مرئوس ـ یک نوع تنپوش دارند، دور یک محور مىگردند، رو به یک قبله مىایستند، در یک مکان سعى مىکنند، در یک جا وقوف دارند، یک دشمن را رمى مىکنند و در یک جا مىخوابند. همه اینها احساس همبستگى و یگانگى را بین مسلمانان تقویت و تحکیم میکند.
انسان مؤمن در موسم حج با مشاهده کردن و انجام دادن حرکات وحدتبخش، احساس همنوعى و برادرىاش به دیگر مسلمانان برانگیخته مىشود و به او کمک مىکند تا از دام خودخواهىهاى زندگى که در لباس، آرایه، نشانه و درجه، او را از دیگران متمایز میکند، رهایى یابد و به حلقه جماعت درآید و پیوندهاى عاطفى و قلبىاش را با آنان محکمتر کند. (بافکار، 1391ش، صص68ـ69) رهبر معظم انقلاب نیز بر نقش حج در تقویت همبستگی و انسجام اجتماعی مسلمانان تأکید کرده، میفرمایند:
علت اینکه به ما گفتهاند این عملیات را با هم انجام بدهید، «فى ایّام معدودات»،
«فى ایّام معلومات» انجام بدهید و همه در این موعد و در این میقات باید جمع بشوند،
به نظر مىرسد همین باشد که خواستهاند این آثار، ابعاد بینالمللى پیدا کند؛ و الاّ مىگفتند هر کسى در طول سال، هر وقت خواست بیاید همین عملیات را انجام بدهد... . تأکید بر انجام [دادن] حج واجب در زمان و مکان خاص براى چیست؟... براى ایجاد احساس اتحاد و یگانگى است. این احساس را در خود و طرف مقابل
به وجود آوردن است. (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با کارگزاران سازمان حج و زیارت، 1/9/1385)
اگر جهان اسلام بتواند در سایه عوامل بسیار، از جمله مناسک حج، به انسجام
و پیوستگی واقعی دست یابد، خود را به عنوان یک قدرت بزرگ جهانی مطرح خواهد کرد که حکومتهای جبار و مستکبر نتوانند خواستههای خود را به آنها تحمیل کنند و امت اسلامی را تحت سلطه خود درآورند.
بدین ترتیب چشم طمع آنان از کشورهای اسلامی و منابع عظیم مادی و غیر مادی آنان کور خواهد شد. این مطلب، دستاورد عظیمی است که میتوان با بهرهگیری درست از حج، این عبادت بزرگ الهی، به دست آورد.
حج و امنیت اجتماعی
امنیت، به طور کلی، به معنای ایمن بودن و در امان بودن (معین، 1381، ص117)، و نیز به معنای مصونیت از تعرض و تصرف اجباری بر خلاف رضایت است. (زادهعلی، 1388، ص24) امنیت اجتماعی یک قسم از امنیت است که در جامعهشناسی مورد توجه ویژه قرار دارد و صاحبنظران این رشته از جهات مختلف به آن پرداخته و سعی در تعریف و شناسایی آن داشتهاند.
مالر (Moller, B)، امنیت اجتماعی را به عنوان یک مفهوم فرضی در نظر میگیرد که برای هر جمع انسانی به کار میرود و آن عبارت است از: «پایداری شرایط مساعد برای تکامل الگوهای سنتی زبان، فرهنگ، انجمنها، هویت دینی و ملی و رسوم». (مالر، 2000م، ص10).
امنیت اجتماعی به بقای گروههای اجتماعی توجه دارد و به جهت اشتراک اعضای آن در اندیشه، احساس و اعمال، کلیت یکپارچهای را تشکیل میدهد که از آن به عنوان هویت یاد میشود. با حفظ عناصر اصلی انسجام اجتماعی جامعه، تحقق شرایط امن برای بقا و تداوم جامعه میسر میشود.
احساس امنیت اجتماعی، پدیدهای روانشناختی ـ اجتماعی است. این احساس ناشی از تجربههای مستقیم و غیر مستقیم افراد از شرایط و اوضاع محیط پیرامون است که افراد مختلف به صورتهای گوناگون آن را تجربه میکنند. (بیات، 1388، ص112)
همچنین ویور (Waever, O)، امنیت اجتماعی را توانمندی جامعه برای مراقبت از خصوصیات و ویژگیهای بنیادین خود در شرایط تغییر و تهدیدات عینی
و احتمالی تعریف کرده و بر ارتباط نزدیک میان هویت جامعه و امنیت تأکید داشته
و افزوده است که جامعه، امنیت هویتیاش را میطلبد. (نویدنیا، 1382ش، ص62) بر این اساس امنیت اجتماعی، عبارت است از آرامش خاطر (برخاسته از نبود هیچگونه تهدیدی) که هر جامعه موظف است برای اعضای خود ایجاد کند. (رجبیپور، 1382ش، ص14)
وجود جامعه امن و مطمئن و به دور از هرگونه تجاوزى، از آرزوهاى دیرین مصلحان و دانشمندان جهان بوده است. ازاینرو کارشناسان فن امنیت اجتماعى همواره به تمهیداتى مىاندیشند تا امنیت اجتماعى را در جوامع خود برقرار سازند. برخى بر تعلیم
و تربیت تکیه مىکنند، گروهى قوانین کیفرى را چارهساز مىدانند، عدهاى اعمال زور را پیشنهاد مىدهند و جمعى میکوشند با تأسیس سازمانها و نهادهاى بینالمللى در تحقق چنین آرزویى موفق شوند؛ اما هیچکدام نتوانستهاند امنیت اجتماعی کامل را برای جوامع به ارمغان آورند. (بافکار، 1391ش، ص55)
میان آموزههای اسلامی، حج از مواردی است که با امنیت اجتماعی انسانها ارتباط کامل دارد. خداوند سرزمین مکه را بر اساس حکمت متعالیهاش برخوردار از امنیت [اجتماعی] قرار داده است. پیشتر در این سرزمین ناامنى، غارت و کشتار فراوان بود؛ منطقهاى که انسانها در آن ربوده مىشدند و به اسارت مىرفتند؛ ازاینرو آیات متعددی از قرآن کریم به برقراری امنیت [اجتماعی] در حج تأکید میکند؛ از جمله:
(أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا جَعَلْنا حَرَماً آمِناً وَ یُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ) (عنکبوت: 67)
«آیا ندیدند که ما حرم امنى [براى آنها] قرار دادیم، درحالىکه مردم از اطراف آنان [در بیرون این حرم] ربوده مىشوند؟!»
مطابق قرآن کریم، امنیت مکه به واسطه دعای حضرت ابراهیم بوده است؛ چنان که میفرماید:
(رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ). (بقره: 126)
«پروردگارا! این سرزمین را شهر امنى قرار ده و اهل آن را از ثمرات [گوناگون] روزى ده.»
همچنین قرآن کریم از زبان پیامبر9 اینگونه بر حرمت و امنیت مکه تأکید میکند:
(إِنَّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِی حَرَّمَها وَ لَهُ کُلُّ شَیْءٍ...). (نمل: 91)
«من مأمورم که پروردگار این شهر [مقدس مکه] را عبادت کنم؛ همان کسى که این شهر را حرمت بخشید؛ درحالىکه همه چیز از آن اوست... .»
مکه در واقع نمونه و الگویی است از بلاد اسلامی که باید از ابعاد مختلف امنیت، از جمله امنیت اجتماعی، برخوردار باشد. حاجیان در سفر حج، امنیت را در شهر مکه به وضوح مشاهده میکنند. در آن مکان مقدس، حتی حیوانات و گیاهان از امنیت برخوردارند. زائران خانه خدا هنگام بازگشت از سرزمین وحی، پیامآوران امنیت اجتماعی به سرتاسر مناطق اسلامی هستند. و این امر همهساله با انبوه زائران از سراسر جهان اسلام تکرار میشود. در این فرایند به تدریج امنیت اجتماعی در مناطق اسلامی حاکم میشود.
همچنین اگر همانطور که برخی از صاحبنظران گفتهاند و دیدگاه آنان گذشت، امنیت اجتماعی را با احساس هویت مرتبط بدانیم، در این صورت نیز حج نقش مهمی در امنیت اجتماعی ایفا میکند؛ چراکه حج موجب انتقال هویت اسلامی به آحاد حجگزاران میشود و حجگزاران با بازگشت به شهر و دیار خود، هویت اسلامی را به عموم مسلمانان منتقل میکنند. در نتیجه امنیت اجتماعی جامعه اسلامی فراهم میشود.
حج و اعتماد اجتماعی
جامعهشناسان، اعتماد اجتماعی را یکی از شاخصهای اصلی سرمایه اجتماعی میدانند. (کلمن، 1377، ص456) در جامعهای که افراد آن به یکدیگر اعتماد دارند، دوستی و همکاری و روابط صمیمانه حاکم خواهد بود. در مقابل، در جامعه فاقد اعتماد اجتماعی، دلبستگی فرد به عناصر جامعه کاهش مییابد و در چنین مواقعی افراد حفظ منافع خود و گروه خود را بر مصالح عمومی و ملی ترجیح خواهند داد. (بیدل و محمودزاده، 1391ش، ص35)
صاحبنظران، به دلیل اهمیت اعتماد اجتماعی و جایگاه خاص آن میان مباحث جامعهشناسی، از جهات مختلف به بررسی آن پرداختهاند؛ برای مثال فوکویاما (Fukuyama, F) معتقد است یکی از مفاهیم مفید در تبیین سرمایه اجتماعی، شبکه اعتماد است. شبکه اعتماد عبارت است از گروهی که بر اساس اعتماد متقابل به یکدیگر از اطلاعات، هنجارها و ارزشهای یکسانی در تبادلات میان خود استفاده میکنند. ازاینرو اعتماد متقابل نقش زیادی در تسهیل فرآیندها و کاهش هزینههای مربوط به اینگونه تبادلات دارد. شبکه اعتماد میتواند بین افراد یک گروه یا بین گروهها و سازمانهای مختلف به وجود آید. (علوی، 1380ش، ص34)
رونالد اینگلهارت(Ronald Inglehart) نیز معتقد است در فرهنگ اعتماد
و مداراست که شبکههای گسترده سازمانهای داوطلبانه میرویند. مردمی که
به یکدیگر اعتماد میورزند، با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و در وضعیتهای مختلف
ـ از گروه کُر و تیمهای ورزشی گرفته تا محل کار ـ انجمن تشکیل میدهند. (تاجبخش، 1384، ص58) او معتقد است که اعتماد اجتماعی متقابل، یکی از پیشنیازهای فرهنگ مدنی و ایجاد دموکراسی پایدار محسوب میشود. اعتماد در ایجاد حس مشارکت
و تعاون نقش مؤثری دارد و به مردم کمک میکند تا علایق و منافع خود را با امیال
و علایق دیگران هماهنگ کنند. (اینگلهارت، 1373، ص24)
اینگلهارت با استفاده از یافتههای پیمایشهای جهانی، این نظریه را مطرح میکند که در تعیین اعتماد در جامعه، دین بیش از توسعه اقتصادی نقش دارد. (کاظمیپور، 1381، ص24) از جمله آداب و اعمال دینی که نقش مهمی در ایجاد اعتماد اجتماعی دارد، حج است.
زائران خانه خدا از همه اقطار و اکناف جهان با اعتقادات و باورهای دینی مشترک، در سرزمین وحی گرد هم میآیند و در کنار هم و به همراه هم، به ادای مناسک حج میپردازند. حضور انبوه مسلمانان در میقات، مسجدالحرام، عرفات، مشعر، منا و بقیه اماکن حج، برخورد آنان با یکدیگر و گفتوگوی آنان درباره مسائل مهم هر منطقه و سرزمین اسلامی، عواطف آنان را نسبت به یکدیگر برمیانگیزد، تعلق عاطفی آنان را نسبت به یکدیگر افزایش میدهد و اعتماد آنان را به هم جلب میکند.
اجتماع مسلمانان در حج با ویژگیهایی که ذکر شد، موجب میشود آنان در کنار هم احساس غریبی نکنند و همدیگر را دوست و مورد اعتماد خود بدانند. اعتماد حاصلشده از حج، دستاوردی بسیار عظیم در روابط مسلمانان با یکدیگر است که میتواند کارکردهای فراوانی برای جامعه اسلامی، به طور کلی، داشته باشد.
حج و پویایی جامعه اسلامی
ایستایی و پویایی دو مفهوم اصلی نظریه جامعهشناسی آگوست کنت است. او جامعه را به یک ارگانیسم زنده تشبیه مـیکـرد و معتقـد بود همچنانکه در زیستشناسی بهتر است کالبدشناسی را از فیزیولوژی جدا کنیم، شایسته است در جامعهشناسی نیز میان ایستایی و پویایی پدیدهها تمایز قائل شویم. (چقامیرزا و بهرامی، 1394ش، ص2)
جامعه پویا، جامعهای است که حرکت آن در تمام زمینهها شتابنده، متغیر و متحرک است و در واقع تمام ساختار جامعه در ابعاد مختلف آن ـ از جمله ابعاد سیاسی، اقتصادی
و فرهنگی ـ در مسیر نوآوری، نوخواهی و نوگرایی است.
پرانرژی و پرتحرک بودن از ویژگیهای یک جامعه سالم است. جامعه پویا، جامعهای است پرتحرک که در آن، افراد دچار ایستایی و خمودی نیستند، فعال و کنشگرند، به دنبال چیزهای جدیدند، از تغییرات و تحولات مثبت که آنان را به سوی پیشرفت و تعالی سوق دهد استقبال میکنند، افکار نو را که موجب ارتقای فردی و اجتماعی آنان
شود ارج مینهند، در مسائل جامعه همدلی و مشارکت بالایی دارند و نسبت به معضلات جامعه حساساند.
پویایی در جامعه خودبهخود ایجاد نمیشود؛ بلکه باید عواملی در کار باشد تا جامعه را به سوی پویایی و فعالیت سوق دهد. آموزههای دینی ازجمله عواملی است که در پویایی جامعه اثرگذار است. یکی از این آموزههای دینی، حج است.
حاجى از آغاز مناسک تا پایان آن، همواره منزل به منزل در حال حرکت است. در میقات، لباس دنیا را از تن در مىآورد و لبیکگویان به سوى کعبه مىشتابد. به محض اینکه به کعبه مىرسد، شروع به طواف مىکند؛ یعنى حرکت مىکند. پس از نماز، به مقام ابراهیم7 مىرود. سپس از مقام، راهى مسعا مىشود و در آن مکان مقدس، هفت بار فاصله بین دو کوه صفا و مروه را طى مىکند که گاه با هروله همراه است. پس از آن راهى عرفات مىشود. پس از نیمروز توقف در عرفات، به سوى مشعر عزیمت مىکند. هنوز چند ساعتى از رسیدن به مشعر نگذشته است که باید آهنگ منا کند. در منا هم
هر روز از نقطهاى به نقطه دیگر حرکت مىکند؛ یک بار براى قربانى، چند بار براى رمى. پس از انجام دادن اعمال منا دوباره به مکه برمىگردد و حرکت براى طواف، نماز و سعى را پى مىگیرد و اعمال را به پایان میرساند.
حرکت دائمى حاجى یادآور حرکت دعوتکنندگان بزرگ، حضرت ابراهیم7 و حضرت محمد9، در راه مبارزه با بتپرستى، احیاى توحید و استقرار عدالت است. همچنین بیانگر رسالت دائمى حاجى براى ساختن جامعه انسانى صالح است. در واقع حاجى با بریدن از تمام پیوندهایى که او را محدود کرده بود، در دوره آموزشى و تربیتى حج، «عبادت متحرک با جامعه» را با جسم و روح تجربه مىکند
و مىآموزد که براى رسیدن به نظام اجتماعى صالح، در یک جا نماند و در یک قالب نگنجد. (بافکار، 1391ش، ص69ـ71)
حج و کنترل اجتماعی
در مباحث اجتماعی، کنترل را «توان اِعمال قدرت، هدایت یا پیشگیری از اَعمال دیگران» تعریف کردهاند. ازاینرو کنترل اجتماعی، فرایندی اجتماعی است که با بهرهگیری از مجموعهای از منابع مادی و نمادین و قواعد و اصول معینِ برخوردار از ضمانت اجرا، در پی تحقق همنوایی رفتاری اعضای خویش و مقابله با کجروی آنان است. (سلیمی و داوری، 1391ش، ص452) کنترل اجتماعی به گونههای متعددی اعمال میشود؛ از قبیل: کنترل رسمی، کنترل غیر رسمی، کنترل درونی، کنترل بیرونی، کنترل فیزیکی، کنترل اقتصادی، کنترل ارزشی و... . (همان، 1391ش، ص514 به بعد)
نظریههای گوناگونی با رویکردهای متفاوت درباره دلایل کجروی ارائه شده که الگوی «کنترل اجتماعی» تراویس هیرشی ـ که گاهی با عنوان «نظریه پیوند» از آن یاد میشود ـ یکی از مهمترین آنهاست. هیرشی معتقد است که رفتار انحرافی، نتیجه ضعف پیوندهای فرد با جامعه است. او چهار عنصر برای سنجش پیوند فرد با جامعه یا دیگران ذکر میکند که عبارتند از:
به نظر هیرشی، مبنای اصلی درونی کردن هنجارها، وابستگی به دیگران است. با وابستگی تدریجی فرد به دیگران، احتمال بزهکار شدن او بسیار کم میشود. نخستین وابستگیها و تمایلات با والدین است و در پی آن، وابستگی به همقطاران، رهبران مذهبی و اعضای دیگر جامعه بروز میکند. البته بعدها هیرشی این نکته کاملکننده را به نظریه خود افزود که: ریشه بزهکاری و نابهنجاری افراد، کنترل یا عدم کنترل خود است. (شفازاده، 1398ش، ص112ـ111)
بدین ترتیب جهت افزایش کنترل اجتماعی باید با راهکارهایی، از سویی پیوندهای میان فرد با جامعه را تقویت کرد و از سوی دیگر خودکنترلی را در آنان افزایش داد. در جوامع اسلامی، حج ابزاری قوی در این باره است.
عمده نقش حج در این مسیر، از طریق کنترلهای درونی و ارزشی اعمال میشود. حج سراسر یاد خدا و عبادت و بندگی و دوری از مادیات و مظاهر زندگی دنیایی و اجتناب از گناه و نافرمانی است. حج، دوره آموزش رعایت دستورات خداوند و دوری از رفتارهای خلاف است. حج به زائران میآموزد که در طول زندگی، خود را از هر بزه و رفتار نابهنجاری دور نگه دارند.
تقویت کنترل اجتماعی نیز با افزایش پیوندهای اجتماعی ـ که در نظریه هیرشی گذشت ـ از مسیر کنترل عاطفی عبور میکند. روانشناسان عواطف را احساسات
و هیجانهای مرتبط با عناصر وابستگی و تعلق و مهر و محبت میدانند. عواطف، دربردارنده امیال و کششهایی مانند دوستی، شرم، خجالت، سرافکندگی و احساس گناه است که سهم مهمی در مهار رفتار فرد دارد و ـ آگاهانه یا ناخودآگاه ـ رفتار
و افکارش را به سمت و سویی خاص هدایت میکند. (صدیق اورعی، 1386، ص98)
بر این اساس زائران خانه خدا با حضور در آن اجتماع عظیم، در کنش متقابل و پیوند با یکدیگر قرار میگیرند. حضور در آن جمع، برقراری ارتباط با مسلمانان جهان و همراهی با آنان در مناسک حج در مسجدالحرام و مواقف و مشاعر مقدس، تحت احساسهایی همچون دوستی با مسلمانان جهان، احساس افتخار مسلمانی و احساس شرم و گناه، آنان را به رعایت دستورات الهی و اجتناب از بزهکاری و گناه سوق میدهد.
نکته دیگر به اصل وجود و تشریع حج مربوط میشود. حج، یکی از عبادات بزرگ، و نشانه عظمت خدا و اهمیت ارتباط با اوست. حج و تاریخ آن، که به قضایای آموزنده حضرت ابراهیم7 مربوط میشود، دلیلی بر جایگاه والای بندگی، و منادی دل کندن از دنیا و لذتهای دنیوی و کنار گذاشتن گناه و خلاف است. به همین دلیل است که حاجیان در جامعه از جایگاه اجتماعی مناسبی برخوردارند.
این عبادت با این ویژگیها همهساله برگزار میشود و میلیونها نفر به ادای آن میشتابند. ازاینرو این عبادت، در چشم و ذهن مسلمانان بسیار والا و گرانبهاست. یاد حج، افراد را به کنترل نفس و اجتناب از اعمال خلاف سوق میدهد و مانع کجروی
و ارتکاب رفتارهای انحرافی میشود. بدین ترتیب حج نقش مؤثری در تقویت کنترل اجتماعی در جامعه اسلامی ایفا میکند.
حج و نشاط اجتماعی
از منظر روانشناسی، نشاط برابر است با قضاوت و ارزیابی مثبت فرد درباره کلیت زندگی خود. (عنبری، 1392ش، ص 105) در این نگاه، نشاط را به برخورداری از هیجان مثبت، رضایت از زندگی و نبود هیجانات منفی مانند اضطراب و افسردگی تعریف میکنند. بر این اساس روابط مثبت با دیگران، هدفمند بودن زندگی، رشد شخصیتی، دوست داشتن دیگران و طبیعت از مصادیق نشاط هستند. (غفاری و شیرعلی، 1395ش، ص41) اما از نگاه جامعهشناختی، نشاط مفهومی فراتر از ادراکات و پنداشت آدمی است. در این نگاه، نشاط پدیدهای اجتماعی است که خود را در مناسبات اجتماعی، تجربه زیسته افراد، نظام قدرت، بافت تاریخی و فرهنگی و نیز ارزشهای جامعه نشان میدهد. (بارترام، 2011م، ص115)
برخی معتقدند نشاط سه بُعد دارد: بعد عاطفی (هیجانی)، بعد شناختی و بعد اجتماعی. بعد اجتماعی بیانگر گسترش روابط اجتماعی فرد با دیگران و به دنبال آن، افزایش حمایت اجتماعی است. این بُعد از نشاط، گرایشات و تمایلات فرد نسبت
به اجتماع ـ از قبیل علاقه به انسانهای دیگر، تأثیرگذاری مثبت بر آنها و... ـ را در بر میگیرد. (ربانی خوداسگانی و دیگران، 1386ش، ص48)
از جمله کارکردهای حج، نقش آن در افزایش نشاط افراد و جامعه اسلامی است. (جمعی از نویسندگان، 1393ش، ص194) حج، با برخورداری از جایگاه والا در آیین اسلام، دو گونه نشاط را در جامعه منتشر میکند:
مناسک حج مملو از تحرک و پویایی و تنوع، و هر یک از آن مناسک، عبادتی نو و تازه است. به همین دلیل حجگزاران در طول عمل به آن، احساس خمودی و خستگی نمیکنند. آنان از اینکه توفیق این عبادت بزرگ نصیبشان شده و نیز به دلیل تحرک
و تنوع موجود در آن، احساس نشاط و سرزندگی میکنند.
همچنین در حج، زائران از کشورهای مختلف اسلامی، از دور و نزدیک، حضور مییابند. در کنار همدیگر بودن و برخوردها و روابط متقابل آنان با یکدیگر، فضای صمیمیت و دوستی را میان آنان حاکم میکند، نگاه آنان را نسبت به یکدیگر مثبت میگرداند و این به نوبه خود، موجبات سرزندگی و نشاط اجتماعی را میان زائران فراهم میکند.
همچنین میدانیم که ادای حج شخصیت و عزت نفس میدهد، پایگاه اجتماعی آنان را در جامعه بالا میبرد و اعتبار و وجهه آنان را میان دیگران تقویت میکند و این نیز به نوبه خود، موجبات تقویت نشاط را میان زائران خانه خدا و به تبع آنان، در جامعه اسلامی فراهم میکند.
بدین ترتیب حج، ذخیرهاى ارزشمند، بلندپایه و جاوید، و چشمهاى همیشه جوشان با جویبارهاى گوارا و زلال، و یک مکتب سازنده و بالده است و همواره تشنگان را به سوى خود مىطلبد تا به آنها حیات و نشاط ببخشد. (حجتی، 1372ش، ص60)
در نهایت میتوان افزود که حرکت زائران خانه خدا از شهر و دیارشان به سوی حج
و نیز بازگشت آنان از این سفر معنوی، که با بدرقه و استقبال مردم همراه است، شور و نشاط معنوی جامعه را افزایش میدهد و طراوت و سرزندگی را به جامعه هدیه میکند.
حج و قشربندی اجتماعی
یکی از مفاهیم اساسی که باید در توصیف ساختار اجتماعی هر جامعهای بررسی و تحلیل شود، نظام قشربندی اجتماعی است. جامعهشناسان برای توصیف نابرابریهایی که در جوامع بشری میان افراد و گروهها وجود دارد، از قشربندی اجتماعی سخن میگویند. (امیرپورسعید، 1398ش، ص52) اصطلاح قشربندی اجتماعی و نابرابری اجتماعی با کمی اغماض، مترادف هستند. (انصاری، 1378، ص15)
قشربندی زمانی پدید میآید که «قدرت»، «ثروت و درآمد» و «حیثیت و احترام» و دیگر منابع ارزشمند، به طور نابرابر میان اعضای جامعه توزیع شود. (فولادی وندا، 1397ش، ص144ـ145)
با وجود برخی مزایا و محاسنی که برخی برای قشربندی اجتماعی برشمردهاند، با این حال میتوان گفت قشربندی اجتماعی، سرچشمه کشمکش و تضاد دائمی در جامعه است و مایه تضعیف یگانگی اجتماعی، و مانعی در راه رشد و شکوفایی جامعه میشود. (تامین، 1373ش، ص19) از دیگر پیامدهای منفی قشربندی اجتماعی، از دست رفتن احساس امنیت اجتماعی است. (ر.ک: گودرزی و الهدادی، 1399ش؛ اعظمی و روستا، 1391ش)
اسلام با طرح ارزشهای مورد نظر خود در جامعه، خط بطلانی بر این قشربندیها و نابرابریهای اجتماعی کشیده است. از نظر اسلام، تنها یک چیز میتواند عامل برتری افراد بر یکدیگر باشد و آن تقواست: (إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ الله أَتْقَاکُمْ) (حجرات: 13) ملاکهایی که اسلام برای تقوای انسانها مطرح میکند چیزهایی نیستند که در جوامع به عنوان عوامل قشربندی اجتماعی مطرح میشوند. اسلام ملاکهایی مانند علم، عبادت و یاد خدا، محبت خدا و اولیای الهی، جهاد در راه خدا، خدمت به خلق و امثال آن را ملاکهای برتری افراد بر یکدیگر برمیشمارد. (ر.ک: حجرات: 13؛ مجادله: 11؛ کلینی، 1407ق، ج2، ص164) همچنین برخی از آموزههای عملی اسلام به گونهای است که هرگونه قشربندی و نابرابری اجتماعی برخاسته از قدرت، ثروت و اصل و نسب خانوادگی را از بین میبرد. عبادتهای گروهی معمولاً از این قبیلاند و میان آنها، حج از جایگاه ویژهای برخوردار است.
یکرنگی در حج موج میزند. تمام مناسک حج به گونهای است که همه حجگزاران ـ از کوچک و بزرگ، زن و مرد، با هر میزان ثروت و قدرت و با هر عنوان و جایگاه اجتماعی ـ بدون کوچکترین وجه تمایز و برتری نسبت به دیگران، به ادای آن میپردازند. درآوردن لباسهای معمولی (که اسباب تشخص افرادند
و جایگاه و موقعیت اجتماعی آنان را آشکار میکنند) و پوشیدن حوله احرام (که خالی از هرگونه تشخص و تمایز است و حس تمایز افراد نسبت به یکدیگر را به طور کامل از بین میبرد)، به بهترین وجه، قشربندیهای نادرست میان افراد جامعه را میزداید و حتی روحیه تواضع و فروتنی را در جامعه نشر میدهد و از تکبر و خودبرتربینی ـ که ناشی از همان قشربندیهای اجتماعی نادرست است ـ جلوگیری میکند.
همچنین آنچه در حج مورد توجه است، توجه تام و تمام زائران بیتالله الحرام به خداوند است. در آن فضای معنوی و روحانی، دیگر کسی به فکر موقعیت اجتماعی، برتری خود بر دیگران و امثال آن نیست. خداوند در آن اجتماع عظیم، فضایی به وجود آورده که در آن، منیّتها و هواهای نفسانی کنار بروند و جز نام و یاد خدا و عبودیت و بندگی در برابر او، چیزی به خاطر زائران وارد نشود. تکتک مناسک حج، از احرام و تلبیه گرفته تا طواف و سعی و مشاعر مقدس و اعمال آنها (مثل قربانی و رمی جمرات)، همگی در راستای خالی شدن از هرگونه خواسته و گرایش دنیوی و روی آوردن به ذات اقدس الهی انجام میشود. آشکار است که در آن فضا، نابرابریها و قشربندیهای اجتماعی نادرست از بین میروند
و هیچ جایی برای آنها وجود ندارد. ازاینرو در حج، مسلمانان با هر عنوان و جایگاه اجتماعی، همه همدیگر را برادر خود میبینند و هیچ تمایز و برتریطلبی میان آنها وجود ندارد.
یکی از حکمتهای مهم حج نیز خارج کردن تکبر و تشخصطلبی از دلهای زائران است و حج مقبول از آن کسی است که عمل خود را با تواضع انجام دهد؛ چنانکه امام علی7 میفرماید:
«... وَ لَکِنَّ الله یَخْتَبِرُ عِبَادَهُ بِأَنْوَاعِ الشَّدَائِدِ وَ یَتَعَبَّدُهُمْ بِأَنْوَاعِ الْمَجَاهِدِ وَ یَبْتَلِیهِمْ بِضُرُوبِ الْمَکَارِهِ إِخْرَاجاً لِلتَّکَبُّرِ مِنْ قُلُوبِهِمْ وَ إِسْکَاناً لِلتَّذَلُّلِ فِی نُفُوسِهِمْ...» (نهجالبلاغه، ص294)
«ولى خداى عزوجل [در حج] بندگان خود را با شدائد گوناگون مىآزماید و آنان را با مشکلات رنگارنگ، به بندگى مىکشد و با ناگوارىهاى مختلف امتحان مىکند تا تکبّر را از دلهایشان بیرون بَرد و فروتنى را در جانهایشان قرار دهد... .»
امام صادق7 نیز میفرماید:
«کانَ أبی یَقولُ مَن أمَّ هذَا البَیتَ حاجًّا أو مُعتَمِرًا مُبَرَّأً مِنَ الکِبرِ رَجَعَ مِن ذُنوبِهِ کَهَیئَةِ یَومَ وَلَدَتهُ امُّهُ». (کلینی، 1407ق، ج4، ص252)
«پدرم میفرمود: کسى که به نیت حج یا عمره، به زیارت این خانه آید و از کِبْر مبرّا باشد، بىگناه برمىگردد؛ همچون روزى که مادرش او را زاده است.»
بدین ترتیب حج میتواند نقش عمدهای در زدودن قشربندیهای اجتماعی ناروا و حاکم کردن مساوات و برادری داشته باشد.
حج و تقویت ارزشها
ارزشها، باورهای ریشهداریاند که گروه اجتماعی هنگام سؤال درباره خوبیها و بدیها و کمال مطلوب به آنها رجوع میکند. در واقع ارزشها توافقهایی هستند درباره اینکه چه چیزی «خوب» است. (مصباح یزدی، 1380ش، ص72و106) این ارزشها اعمال و رفتار جامعه را تعیین میکنند؛ برای مثال، جایگاه بالای زندگی خانوادگی، حفظ موازین دینی، رعایت حقوق والدین
و حفظ ادب و احترام به بزرگترها، ارزشهای یک جامعه محسوب میشوند. (کوئن، 1399ش، ص58)
همچنین ارزشها، به عنوان سلولها و هستههای مورد پذیرش فرد و جامعه،
در نوع و چگونگی هویت فردی و اجتماعی نقشی محوری دارند. (ترابی و گودرزی، 1383ش، ص43)
بر این اساس تقویت ارزشهای یک جامعه جهت ارتقای فرهنگی فرد و جامعه امری ضروری است. عوامل متعددی در این راه مؤثرند؛ مانند تربیت والدین، آموزش رسمی، نقش همسالان و فضای عمومی جامعه.
همچنین گسترش عقاید و آموزههای دینی در این باره نقش مؤثری ایفا میکنند.
از جمله این آموزهها، حج است. حج دربردارنده مجموعهاى به هم پیوسته از اعتقادات، ارزشها، آداب و رسوم و سنتهاى متعالى است (پژوهشکده حج و زیارت، 1391ش، ص347) که در مسیر تحقق ارزشهای الهی و اسلامی و نشر و گسترش آنها در جامعه بسیار مؤثر است. موسم حج، یکى از مناسبترین ایام براى مبادله فرهنگ و انتقال ارزشها میان مسلمانان جهان است (شکریان، 1385ش، ص 18) و از این طریق بر کل جامعه اسلامی تأثیر میگذارد.
قرآن کریم بر نقش حج در مسائل غیر عبادی نیز تأکید کرده، میفرماید:
(جَعَلَ الله الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ). (حج: 27)
«خداوند کعبه را، که خانه محترم است، وسیلهاى براى سامان بخشیدن به کار مردم قرار داد.»
(وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ... لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ...). (حج: 28)
«اى ابراهیم میان مردم اعلان عمومى براى حج کن تا پیاده و سوار بر مرکبهاى لاغر از هر راه دور، قصد خانة خدا کنند تا شاهد منافع گوناگون خویش [در این برنامه حیاتبخش] باشند.»
دو کلمه «قیام» و «منافع» ما را به این امر رهنمون میشوند که قوام و حیات جامعه بشرى و تأمین هر نوع منافع انسانها در گرو تحقّق مراسم باشکوه حج است. چه چیزى بالاتر و مهمتر از ارزشهای دینی، که قوام و حیات جامعه اسلامی در گرو آن است! (شکریان، 1385ش، ص19)
در روایات نیز بر این مطلب تأکید شده است؛ چنانکه امام صادق7 در جواب هشام بن حکم در مورد حکمتهاى حج فرمود:
«... فَجَعَلَ فِیهِ الِاجْتِمَاعَ مِنَ الْمَشْـرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لِیَتَعَارَفُوا... وَ لِتُعْرَفَ آثَارُ رَسُولِ الله9 وَ تُعْرَفَ أَخْبَارُهُ وَ یُذْکَرَ وَ لَا یُنْسَى وَ لَوْ کَانَ کُلُّ قَوْمٍ إِنَّمَا یَتَّکِلُونَ عَلَى بِلَادِهِمْ وَ مَا فِیهَا هَلَکُوا وَ خُرِبَتِ الْبِلادُ... وَ عَمِیَتِ الْأَخْبَارُ وَ لَمْ یَقِفُوا عَلَى ذَلِکَ فَذَلِکَ عِلَّةُ الْحَج». (شیخ صدوق، 1385ق، ج2، ص405)
«خداوند متعال به وسیله حج، زمینه اجتماع مردم مشرق و مغرب را فراهم کرد تا... آثار پیامبر گرامى9 شناخته شود و اخبار و گفتار وى احیا گردد و به دست فراموشى سپرده نشود و اگر هر قومی بر شهرهای خود و آنچه در آنهاست، اتکا میکردند، هلاک میگشتند...، خبرها پنهان میشدند و افراد از آنها آگاه نمىشدند. این است علت حج!»
در سفر حج این زمینه وجود دارد که مخاطب تحت تأثیر فضاى معنوى حج، باورهاى خود را بر اساس ارزشها و هنجارهاى دینى تنظیم کند. (محمدی، 1393ش، ص335ـ334) ارزشهایی مانند لزوم رعایت حدود الهی، عبادت و بندگی خداوند، دل کندن از دنیا و زرق و برق آن، برادری و اخوت دینی، عدالت، مساوات، صبر و تحمل در مشکلات، لزوم رعایت اخلاق اسلامی و بسیاری از آموزهها و ارزشهای اسلامی دیگر، در حج به افراد انتقال مییابند یا تقویت میشوند.
حج در واقع ابزارى است براى آشنایی حاجیان با معارف و ارزشهای دینی و نیز انتقال این معارف و ارزشها به دیگران (همان، 1393ش، ص93) استفاده صحیح و دقیق از این ظرفیت عظیم حج، میتواند تأثیر زیادی در نشر و گسترش ارزشهای دینی و اسلامی در سطح جامعه داشته باشد.
نتیجهگیری
نوشتار حاضر، نقش حج در ارتقای وضعیت جامعه اسلامی و پیشرفت آن در طول زمان را آشکار میکند. حج، صرفاً یک عبادت با کنشها و کارکردهای خاص مربوط به پرستش خداوند نیست، بلکه در کنار آن میتواند ارتقای ارزشها، امنیت، رفاه، پویایی و فرهنگ جامعه اسلامی را به دنبال داشته باشد. حج، ابزاری بسیار مهم و کارا در دست مسلمانان است که باید از آن به بهترین وجه استفاده کنند و از آن در جهت بهبود وضعیت مسلمانان بهره گیرند.
جامعه اسلامی آنگاه به جایگاه واقعی و شایسته خود دست خواهد یافت که از این هدیه و نعمت الهی و نیز از فواید جامعهشناختی آن به درستی بهرهمند شود. مطالعه حج از بعد اجتماعی، عرصههای جدیدی برای توسعه جامعه اسلامی و بالندگی مسلمانان به روی آنان میگشاید و در مقابل، غفلت و کمتوجهی به حج از بعد اجتماعی، آنگونه که هماکنون مشاهده میشود، موجبات از دست رفتن این فرصت عظیم خدادادی و محروم ماندن جامعه اسلامی از این نعمت و هدیه بزرگ الهی را فراهم میکند.
قرآن کریم.
نهج البلاغه (نسخه صبحی صالح)، (1414ق)، قم، انتشارات هجرت، چاپ اول.