نوع مقاله : اسرار و معارف حج
نویسنده
قم - خیابان دانیال - میدان دانیال - شهرک سلمان - خیابان فدک - پلاک 10
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
مقدمه
دعا رابطة مـخلوق بـا خـالق است. دعا روح انسان را با حـقیقت هـستی پیـوند میبخشد و وسیلهای است به هنگام شکسته شدن وسایل، و کلیدی است به هنگام ناکارآمد بودن کلیدهای دیگر. حقیقت دعا، توجه بـه کـمال مـطلق و احساس نیاز و فقر و وابستگی به اوست.
دعـاهای اسـلامی با محتوای غنی و اثربخش آن، در همة ابعاد زندگی از دعاهای دیگر ادیان متمایز میگردد. در اسلام، دعا بیان دیگری از آمـوزههای فـردساز و جامعهپرداز توسط وحی است؛ یعنی درسهای قرآنی که خداوند مـهربان برای تربیت انسان با آیات آسمانی فرستاده است. ادعیه، به گونهای تفسیر قرآن کریم و شرح معارف آسمانیاند (اخوانمقدم و حبیبپور، 1396ش، در: حوزه نت https://hawzah.net، به نقل از: محمد سبحانینیا، 1390، صص71ـ44).
ادعیة مأثور از پیامبر و خاندان مکرّمش: ، میراث مسلمانان است که هم راهِ طلب و هم ادبِ مناجات و دعا را به ما میآموزد و ما را با معارف بلند دین آشنا میسازد. از افتخارات علمای شیعه، حفظ این میراث ارزشمند و انتقال آن به نسلهای بعد بوده است. آنان همانگونه که حفظ این مجموعهها را بر خود لازم میدانستهاند، از دخل و تصرف
و افزودن به آن، جلوگیری کردهاند (ترابی، 1384ش،http://miqat.hajj.ir).
یکی از زیباترین دعاها، مناجات امام حسین7 در روز عرفه است. ایشان در این دعای
پر محتوا ـ که در عـصر روز عـرفه عـرضه شده ـ عالیترین مضامین توحیدی را در قالب کلماتی دلنشین بیان کردهاند. روح عرفان و معرفت در عرصة تـوحید، در تمام بخشهای این دعا موج میزند و سالکان راه حقیقت را در طی مراحل سیر و سـلوک اسـتوارتر
و مـصممتر میسازد (اخوان مقدم و حبیبپور، 1396، در: https://hawzah.net،
به نقل از: عمرانی، 1390، صص76ـ62).
دعای عرفه ـ که بهطور ویژه در روز عرفه خواندن آن سفارش شده ـ از چنان مضامین والایی برخوردار است که همچون کلاس درسی، عموم و خصوص میتوانند در حد توان خود، برای خداشناسی از آن بهرهمند شوند.
امام7 در این دعا، مضامین بلند عرفانی را با الفاظ فصیح و بلیغ درآمیخته است. این دعا میدان وسیعی از بلاغت ـ اعم از معانی، بیان و بدیع ـ را در برگرفته است.
مباحث مربوط به زیستشناسی، از جمله روییدن گیاهان و آفریدن جانوران و انسانها شواهدی هستند که قرآن کریم برای یادآوری نظم در آفرینش، توحید و هدفمندی خلقت، آنها را ذکر کرده است. امام حسین7 به پیروی از این روش قرآن کریم، در دعای پرفیض عرفه، وقتی به ناتوانی خود و همة شمارش کنندگان نعمتهای الهی اعتراف میکند، گوشههایی از مواهب الهی در آفرینش انسان را به یاد میآورد که از موضوع بحث علم ژنتیک، جنینشناسی و زیستشناسی است.
فرازهای مربوط به زیستشناسی در این دعا، علاوه برآنکه میتواند رهنمود و بابی در جهتنگرش عرفانی به علم زیستشناسی و ارائة روشهای آموزشی و مطالعات دینی با بهرهگیری از علوم تجربی باشد، اهمیت توجه به حراست از ذخایر ژنتیکی برای حفظ سلامت نسلهای آینده و مراقبتهای بهداشتی در دوران جنینی را متذکر میشود. همچنین توجه ایشان به اندامها و اعضای گوناگون بدن در این دعا، بیانگر این حقیقت است که هر یک از اعضای بدن، هرچند به ظاهر کوچک و کماهمیت، نعمتی باارزش پ و موهبتی خداوندی به شمار میآید و رسم شکرگزاری، حفظ این امانتهای الهی و بهرهگرفتن از آنها در راه مطلوب و مرضی خالق آنهاست (ملایری، در: http://arafeh2a.blog.ir).
روز عرفه، از اعیاد بزرگ است؛ ـ گرچه به اسم عید نامیده نشده ـ و روزی است که خدا بندگانش را به عبادت و طاعت خویش دعوت کرده و سفرههای جود و احسانش را برای آنان گسترده و شیطان نیز در این روز خوارتر و حقیرتر و راندهتر و خشمناکتر از روزهای دیگر است (قمی، 1344ش، در: https://www.erfan.ir).
از روایات و احادیث اهل بیت: و دعاهای این روز برمیآید که خداوند متعال در روز عرفه برای بندگان خود عنایات ویژهای منظور کرده است (معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مکارم شیرازی، 1394ش، در: https://www.makarem.ir).
همانگونه که از نام عرفه پیداست، این روز، روز آشنایی و عرفان است. در روز عرفه، انسان باید خود را بشناسد، خدای خود را بشناسد و به هدف آفرینش، معرفت پیدا کند.
هدف اصلی از نگارش این مقاله، پاسخ به پرسشهای ذیل است:
نوشتار حاضر با روش تحلیل محتوا، مطالعهای در دعای شـریف عـرفه است تا از این رهگذر، دریـابد امـام حسین7 در این دعای پرفضیلت به چه نکاتی اشاره کردهاند.
آنچه در این دعای عظیمالشأن آمده، از چنان محتوا و عمقی برخوردار است که بجاست ـ دست کم ـ برای هر عبارت آن کتابی نگاشته شود. صرف ترجمه و درجِ بندی در ذیل هر عبارت، حق مطلب ادا نمیشود؛ اما این مختصر را مجال تفصیل نیست.
پیشینةتحقیق
در خصوص دعای عرفه، تحقیقات متعددی صورت گرفته و مقالات و کتابهای متعددی نگاشته شده است. بالغ بر شصت مقاله، که هر یک به نوعی دربارة دعای عرفه نگاشته شده بود، احصا گردید که غالباً ناظر به معنای متن؛ آنهم در یک بعد شناختی انسان از منظر روحی بود. همچنین در میآن متون نگاشته شده، تنها یک وبلاگ به بررسی بُعد جسمی و زیستی پرداخته است؛ ولی این مقاله تحقیقی، هم به بررسی و شناخت بعد روحی انسان در این دعا و هم بُعد جسمی و زیستـی او میپردازد و از این نظر، در نوع خود، منحصر به فرد است.
روش تحقیق
روش تحقیق، «توصیفی ـ تحلیلی» و «تحلیل محتوا» است. روش اول به توصیف و تفسیر شرایط و روابط موجود در یک پدیده میپردازد. روش دوم علاوه بر پژوهشهای کمّی، در رویکردهای کیفی نـیز بـه عنوان یکی از شیوههای تحلیل داده به کار میرود. این شیوه تحقیق، که در پی شناخت دادههاست، یک روش قابل قبول در بررسیهـای مـتنی، به ویژه در حیطة ارتباطات و رسانههای جمعی به شمار میرود. این متون ممکن است کـتاب، مـقاله، مباحثه، سرفصل روزنامه، سند تاریخی، سخنرانی، محاورة رسمی و غیر رسـمی، تـبلیغ یـا هر رخداد ارتباطی باشد.
این پژوهش از نظر هدف، توسعهای و کاربردی است. شیوة گردآوری اطلاعات نیز کتابخانهای است.
مفاهیم نظری
1. دعا
الف) دعا در لغت
دعا به معناى خواندن، حاجت خواستن، استمداد (قرشی، 1387ش، در: https://library.tebyan.net)، عبادت، استغاثه و درخواست عفو و رحمت از خداسـت (ابن منظور، 1414ق، ج14، ص257، در: http://lib.eshia.ir) ابـن فارس در تبیین معنای ریشـة این واژه مینویسد: «دعا متمایل کردن چیزی به سمت خود با صدا وگـفته اسـت» (ابن فارس، 1404ق، ج۲، ص 278، در: https://library.tebyan.net).
ب) دعا در اصطلاح
دعا در اصـطلاح، اعلام نیاز بـنده بـه معبود است و محدود به لغت یا الگوی خاصی نیست. دعا و نیایش، یکی از بنیادیترین و مهمترین مـشخصات ادیان اسـت؛ چنانکه میتوان گفت دین بدون دعا، دین نیست. بـخش وسـیعی از ادبیات هـمة ادیان بـه دعا و مناجات اختصاص یافـته است. دعا و مناجات، آیینهای است که در آن احوال و احساسات و تجارب دینی و عرفانی مجال نمود و بروز مییابد (اخوانمقدم و حبیبپور، 1396ش، در: https://hawzah.net، به نقل از: اکرمی، 1387ش، 27 ـ 26، صص 62 ـ 58).
ج) دعا در قرآن
خداوند متعال در سـورة فـرقان در ایـن باره میفرماید:
(قـُلْ مـا یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبّی لَوْلا دُعآؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزاماً) (فرقان: 77).
بگو: اگر دعای شما نباشد پروردگـار مـن بـه شما اعتنایی نمیکند. شـما (پیـامبر
و آیـات خـدا را) تکذیب کردید، پس (کیفرتان) پیوسته و مدام خواهد بود.
از این آیه به دست میآید که جایگاه انسان در پیشگاه خداوند به قدر دعا
و ارزش او به اندازة اهتمام به او به مناجات با خدا و عبادت اوسـت.
همچنین در سورة غافر میفرماید:
(وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عـَنْ عـِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ) (غافر: 6 -0).
مـرا بـخوانید تا دعایتان را برای شما اجابت کنم. قطعاً کسانی که از پرستش
و عبادت من سر باز میزنند، با حالت خواری و ذلت وارد جهنم خواهند شد.
خداوند متعال با این آیة شریفه، هشدار میدهد که ترک دعـا، استکبار و گردنکشی از پرستش و عبادت او و نیز موجب داخل شدن در آتش جهنم و عذاب خوارکننده است.
2. عرفه
«عرف»، که از خانوادة «عرفان» و «معرفه» است، شناخت آثار اشیا همراه با تفکر و تدبّر است. تدبّر اخص از علم، و مخالف آن انکار است (راغب اصفهانی، 1393ش، ص431، در: http://lib.eshia.ir).
روز نهم ماه ذیحجه روز عرفه و آغاز مناسک حج است. حاجیان در این روز در صحرای عرفات حاضر میشوند و با دعا و استغفار، از توفیق در ادای فریضة مهم حج شکرگزاری میکنند. با توجه به اهمیت این روز، ادعیه و مناجاتی از معصومان
و بزرگان دینی برای این روز نقل شده است.
3. صحرای عرفات
در فاصلة 21 کیلومتری شهر مکه، سرزمینی مقدس با پیشینة تاریخی دیرینه قرار دارد که نامش «عرفات» است. حاجیان پس از پوشیدن لباس احرام، برای انجام حج تمتع، باید به آنجا بروند و از ظهر روز نهم ذیحجّه تا غروب آفتاب آن روز، در آنجا بمانند. آنان در این سرزمین، وقوف میکنند و به دعا و نیایش میپردازند تا خدای رحمان، بر آنها رحمت آورد و به آنان اجازة ورود به حرم عطا کند.
این منطقة وسیع، با مساحت حدود هیجده کیلومتر مربع، در شرق مکه و اندکی متمایل به جنوب، میآن راه طائف و مکه قرار دارد. محدودة این سرزمین با کوههایی نیمدایرهایشکل، که در اطراف آن قرار دارد، مشخص شده است (پرسمان، 1393، در: https://www.porseman.com).
کلمة «عرفات»، اسمی مفرد است که به صورت جمع آمده؛ لیکن جمع بسته نمیشود. شاید علت آن، تفکیکناپذیری اماکن است و با این استعمال، گویی هر جزئی از این سرزمین را «عرفه» دانستهاند ( قاضیعسکر، 1373ش، ص 142).
در اینکه چرا این سرزمین را «عرفات» نامیدهاند، سخنان بسیاری گفته شده؛ اما آنچه بیش از همه با واقع مطابق مینماید این است که امام صادق7 در روایتی پس از بیان ماجرای فرود آمدن حضرت آدم7 در عرفات و همراه بودن جبرئیل با ایشان، فرمودند:
«جبرئیل به آدم گفت: هنگامی که خورشید غروب کرد، هفت مرتبه به گناهت اعتراف کن و هفت مرتبه نیز توبه و طلب آمرزش نما. آدم اطاعت کرد. و آنجا عرفات نامیده شد؛ زیرا آدم در آن به گناه خود اعتراف کرد و برای فرزندان او نیز سنت شد که ]در این سرزمین[ گناهان خود اعتراف کرده، از خداوند آمرزش بخواهند؛ همانگونه که آدم چنان کرد. (دانشنامه اسلامی، 1374ش، در: http://wiki.ahlolbait.com، به نقل از: مستدرک الوسائل، ج10، باب149).
در انتها و شرق عرفات، کوه کوچکی واقع شده که «جبل الرحمه» نامیده میشود. این کوه از کوههای اطراف، مستقل و مجزاست و شاهد دعای امام حسین7 در روز عرفه بوده است (حوزه نمایندگی ولیّ فقیه در امور حج و زیارت، 1390، در: http://hajj.ir).
سند دعای عرفه
اصل دعای عرفه در کتب ادعیه بااهمیتی همچون البلد الامین، مصباح الزائر، اقبال الاعمال، زاد المعادو مفاتیح الجنانآمده و در کتاب شریف بحار الانوار علامة مجلسی نیز منعکس شده است. سند دعای عرفه، متصل به امام معصوم نیست و فقط ذکر شده که پسران غالب اسدی به همراه امام حسین7 در صحرای عرفات این دعا را خواندهاند.
قابل توجه است که بزرگان ما، صاحبان کتب ادعیه یاد شده و دیگران، هیچ اشکال سندی به این قسمت دعا نمیگیرند و فصاحت و بلاغت ائمه را زیر سؤال نمیبرند.
نکتة دیگر ـ که نباید فراموش کنیم ـ این است که لحن دعا و مناجات اهل بیت7 با لحن دعا و مناجات مردم متفاوت است؛ اهل بیت با جمال مطلق و احسن مطلوبات به راز و نیاز میپردازند.
در اینکه آیا سند دعای عرفه ـ با وجود اینکه پسران غالب اسدی راوی آن هستند ـ اعتبار دارد یا نه و آیا امامان پس از امام حسین7 این دعا را تأیید کردهاند یا خیر،
و اصلاً آیا خدشهای در سند این دعا وارد نیست، توجه به چند نکته لازم است:
با توجه به آنچه در کتابهای رجالی آمده، غالب بن بشر اسدی ـ که ابن اثیر او را از صحابه دانسته (اندیشه قم، «سند دعای عرفه»، در: https://www.andisheqom.com،
به نقل از: عبدالله مامقانی، بیتا، ج2، ص365) دو پسر به نامهای بشر و بشیر داشت که دعای عرفه را از امام حسین7 نقل کردهاند.
نام بشر بن غالب اسدی کوفی در کتابهای رجالی آمده است. برخی دربارة او چیزی نگفتهاند. عدهای هم او را مجهول دانستهاند (ر. ک. مامقانی، 1387ش، ج2، ص365 ؛ خوئی، 1403ق، ج3، ص320) دربارة شخصیت او هم کتابهای رجالی بهطور صریح و محکم سخنی نگفتهاند.
در موسوعة رجالیه آمده است: «بشیر مشترک است بین رجال حدیث، ولی با این حال، هیچکدام توثیق نشدهاند.» همچنین آمده است: «از او روایتی از امام حسین7 گزارش شده که کتاب الکافی آن راروایت کرده است. او کسی است که دعای عرفه را از امام حسین7 روایت کرده است.» (اندیشه قم، «سند دعای عرفه»، در: https://www.andisheqom.com، به نقل از: ترابی، 1424ق، ص62).
اما بر اساس قاعدة دلالتشناسی، علامه محمدتقی جعفری در مقدمة تفسیر دعای بلند عرفه مینویسد:
مرحوم محدث قمی در مفاتیح الجنان آورده: بشر و بشیر، فرزندان غالب اسدی نقل کردهاند که در ساعات آخر روز عرفه در سرزمین عرفات در محضر امام حسین7 بودیم. آن حضرت با تعدادی از افراد خاندان و فرزندان خود و شیعیانشان از چادر به بیرون تشریف آوردند و در نهایت خضوع و فروتنی، در سمت چپ کوه (جبل الرحمة) ایستادند و روی مبارک خود را به سمت کعبه گردانیدند و دست خود را مقابل رو گرفتند و این دعای عرفه را خواندند. اگرچه بعضی از محدثان بزرگوار
به سند این نیایش یقین ندارند، ولی طبق اصل معروف، «دلالته تغنی عن السند» در اینجا جاری است.
گاهی مفهوم و دلالت و محتوای حدیث به قدری با عظمت و مطابق اصول است که از سند بینیاز است. روشن است که نظیر مضامین این نیایش را، که در عالیترین درجة حکمت و عرفان اسلامی قرار دارد، جز انبیای عظام و ائمه معصوم: نمیتوانند بیان کنند (اندیشه قم، www.andisheqom.com، به نقل از: جعفری، 1382، ص29) بنابراین بیشتر دعاهای موجود، از باب بینظیر بودن در مضامین و معنا، مورد وثوق قرار میگیرند.
آیتالله جوادی آملی هم منشوری را که از امام صادق7 روایت شده، نقل میکند که دستورالعمل بلند اخلاقی برای کارگزاران نظام اسلامی دانسته است. این منشور ـ که بسیار جالب توجه و از مضامین و معنای بلندی برخوردار است (اندیشه قم، https://www.andisheqom.com، به نقل از: حر عاملی، بیتا، ج12، باب 49 و ج1، ص150ـ 155) ـ از نظر سند، حدیث مرسل است. ایشان میگوید: «اشکالی ندارد که از مضامین و معنای بلند آن در عرصههای اجتماعی و اخلاقی استفاده ببریم» (اندیشه قم، https://www.andisheqom.com، به نقل از: جوادی آملی، 1380) و طبق اصل «دلالته تغنی عن السند» (محتوای بلند حدیث ما را از بررسی سند بینیاز میکند) از آن بهره ببریم. احادیث شریف نبوی9، نهج البلاغة شریف، صحیفة سجادیه و بسیاری از دعاها چنین سرنوشتی دارند و طبق این اصل «دلالت»، پذیرفته میشوند. بلی، در مسائل فقهی و بیان حکم شرعی، اثبات سند و سندشناسی بسیار مهم است؛ اگرچه در مسائل فقهی هم گاهی روایات مرسل و غیر معتبر، مؤید روایات دیگر هستند و از این حیث، مورد استناد و استفاده قرار میگیرند.
بنابراین اگرچه برخی از محدثان بزرگوار و اهل رجال، بر سند این نیایش یقین ندارند و بر راوی آن اشکال میکنند، ولی دلالت آن طوری است که بوی عصمت میدهد و یک مضمون و دلالت بینظیر، آن هم در قالب نیایش، جز در توان معصوم7 و انبیای عظام نیست. از این گذشته، وقتی دلالت متنی اینچنین محکم، قوی و بلند باشد، هم مورد تأیید سایر معصومان7 قرار میگیرد و هم عقل برهانی آن را به معصوم7 مستند میکند و به معصوم7 نسبت میدهد.
علاوه بر این، اگر طبق اخبار عرض (اندیشه قم، www.andisheqom.com، به نقل از: حر عاملی، بیتا، ج 18، باب 9، از ابواب صفات قاضی، ص 89)، متن دعای عرفه بر قرآن شریف عرضه شود، به یقین با روح قرآن همخوانی دارد. بنابراین، ضعف سندی آن، خدشه به دلالتش نمیزند و میتوان از مضامین آن بهره برد.
گذشته از همه، انتساب این دعا به امام حسین7 دارای شهرت هست.
اگرچه ممکن است این دعا از نظر زنجیرة سند در حد عالی نباشد، اما مضمون آن به گونهای است که نمیتوان احتمال داد از غیر معصوم است.
آیت الله محمد محمدی ری شهری میگوید:
عالم ربّانى آیت اللّه حاج شیخ على سعادت پرور (پهلوانى)= در تأیید صدور آن به دلیل قوّت متن، براى این جانب از علامه سید محمد حسین طباطبایى نقل کرد: کیست که بتواند اینگونه حقایق را بیان کند؟ ما که عمرى در مسائل فلسفى و عرفانى تلاش کردهایم، نمیتوانیم اینطور حرف بزنیم! (حدیث نت، «اعتبار دعای عرفه»، http://hadith.net،به نقل از: دانشنامه امام حسین7، ج ۱۴، ص ۴۵).
سند بخش آخر دعای عرفه
دعا و مناجات، نیاز فطریِ هر انسانی است و همین او را وامیدارد تا با هر زبانی
با خدا مناجات کند، یا مناجات و دعای خود را بهصورت مکتوب درآورده، میآن مردم انتشار دهد. نشر چنین مضمونی تا آنجاکه با مبانی دینی مخالفت نداشته باشد، اشکالی ندارد و از سوی پیشوایان دین نهی نشده است؛ مانند دعاهای مرحوم سیدبن طاووس
که در کتابهای دعایی خود آورده و با صراحت، آنها را به خود نسبت داده است،
یا مناجاتهای خواجه عبداللَّه انصاری، و یا الهینامه استاد حسنزاده آملی در دوران معاصر.
اما نسبت دادن دعای دیگران به پیامبر یا یکی از معصومان7 به هیچوجه درست نیست. در این میآن، از جمله دعاهایی که نیاز به بررسی دارد و پژوهش دربارة آن ضروری است، ذیل دعای شریف عرفه، منسوب به حسینبن علی8 است. این دعا در کتاب الاقبال سیدبن طاووس و البلد الأمین کفعمی و بحارالأنوار و زاد المعاد علامه مجلسی و مفاتیحالجنان شیخ عباس قمی4 نقل شده است (ترابی، 1384ش، http://miqat.hajj.ir).
در خصوص ذیل این دعا، دو اشکال مطرح شده:
1. علامه مجلسی= میگیرد و میگوید: «عبارات آخر دعا با سیاق بیان ائمّة اطهار: سازگاری ندارد و مطابق مذاق صوفیان است.»
2. اشکال دیگری که علامه طهرانی گرفته، میگوید: قسمت آخر این دعا از کتاب ابن عطاءالله برداشته شده است.
در جواب این اشکال، باید گفت: ایشان هیچ دلیلی بر این امر اقامه نمیکند و با فرض وجود این ذیل در کتاب ابنعطاءالله، چرا نگوییم که او از بیان امام حسین7 گرفته است! بنابراین، نمیتوان ذیل دعا را بدون استناد به وجود مقدس امام حسین7 دانست و خواندن این فقره از دعا بر اساس نظر فقهایی همچون حضرت آیتالله جوادی آملی، قطعاً مسلّم و با اجر است (میرلوحی، 1394، در: https://www.yjc.ir)
مرحوم حاج شیخعباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان اشاره میکند که این ذیل دعا در کتاب الاقبال سید بن طاووس نقل شده، ولی در کتاب بلدالامین کفعمی نیامده است.
مجلسی با وجود مقدّم بودن سیدبن طاووس و نزدیک بودن وی به زمان ائمه، نقل کفعمی را ترجیح داده و موافق روایت کفعمی (بدون ذیل دعا) دعای عرفه را ذکر کرده است (اندیشه قم، «سند بخش آخر دعای عرفه» https://www.andisheqom.com،
به نقل از: مجلسی، بیتا، ج9، ص213).
با بررسی سخنان علامه مجلسی معلوم میشود که مرحوم سید در کتاب مصباح دعا را بدون ذیل آورده است.
آیتالله شبیری زنجانی نقل میکنند که استاد جلالالدین همایی در کتاب مولوی نامه، این بخش ذیل دعا را از ابن عطاءالله اسکندرانی دانسته است.
علامه سیدمحمدحسین حسینی طهرانیw ضمن تأیید سخن مرحوم علامه مجلسی ـ که آن را از سخنان صوفیان میداند ـ این قسمت از دعا را فقرة نوزدهم و بیستم از 35 فقره مناجات شیخ عطاءالله اسکندرانی دانسته است (همان، به نقل از: حسینی طهرانی، 1417ق، ج1، ص251).
مرحوم جلالالدین همایی در توضیح «إلهی أنا الفقیر» بیان میدارد که در تحقیقات خود، عین این بخش از دعا را در کتاب الحکم العطائیه دیده و مسلّم دانسته که در این بارة تخلیطی شده است (همان، به نقل از: همائی، 1376، ج2، ص18، حاشیه).
الحکم العطائیه همراه با شروح آن، بارها در مصر چاپ شده و کتاب کمحجمی در زمینة اخلاق به روش عرفا، شامل دعوات و مقامات عرفانی مرحوم اسکندرانی است. (همان)
بررسی دعای امام حسین7 در روز عرفه
امام حسین7 در دعای عرفه به موضوعات متعددی اشاره کردهاند:
اول ـ مدح و ثنای پروردگار؛ زیرا چنین آغازی برای ایجاد رابطة میان او و خداوند بسیار مناسب است؛ به تعبیر دیگر کلید دعا مدح خداست. خداوند هم از این طریق، ادب و احترام و تذلّل و خداشناسی بندهاش را میستاید.
دوم ـ اشاره به توحید و صفات باری تعالی؛
سوم ـ هدایتخواهی از خداوند؛
چهارم ـ خودشناسی و مراتب رحمت الهی؛ امام حسین7 در این بخش، به این دو مقوله پرداخته است: ابتدا به نحوة خلقت خود و سپس به نعمتهای گوناگون خداوند. (هاشمی اقدم، 1385، در: http://old.ido.ir، به نقل از: جعفری، 1380، ص420)
پنجم ـ اعتراف به وجوب طاعت خداوند؛
ششم ـ واکنش خداوند به اعمال انسان؛ از نظر امام حسین7 خداوند موجودی است که نسبت به حرکات و سکنات بندگانش واکنش نشان میدهد. این واکنش عموماً مثبت است. اگر گاهی جنبه منفی به خود میگیرد، برای بیدار کردن بندگان است؛ وگرنه خداوند همیشه امیدبخش بوده است. البته هشدار خداوند نیز نعمت است؛ زیرا باعث بیداری میشود؛ ضمن اینکه خداوند گاه لطف خود را درون قهر پنهان میکند.
هفتم ـ طلب مرگ آسان؛
هشتم ـ خداوند، تنها پناهگاه انسان؛
نهم ـ اعتراف به گناه؛
دهم ـ طلب رستگاری؛
یازدهم ـ بازگشت به وصف خداوند؛
دوازدهم ـ تحقق عشق؛ تمام تلاش حضرت امام حسین7 این بود که در صحرای کربلا عشقورزی او با خداوند محقق شود. عشق، عصارة هستی و هدف تمام حرکت امام حسین7 بود و دعای عرفه، نمادی کامل از این حرکت اوست. (همان)
امام در لابهلای فرازهای دعا، خواستههای خود را نیز ذکر میکند. نکتة مهم آن است که عمدهترین خواستههای ایشان معنوی است و این نشان میدهد که نزد امام، معنویت در زندگی، اصل است.
بنابراین بهترین دعای انسان باید آن باشد که از خدا، خدا را بخواهد؛ ولی پیش از چنین درخواستی باید مقدمات آن را از خدا درخواست کند: بینیازی روحانی، یقین قلبی، خلوص عمل، بینایی در دین. پس از تحصیل اینها، برای بندة عاشق، این امکان فراهم میشود که از خدا، خود خدا را بخواهد. چنین نعمتی ـ البته ـ وقتی حقیقتا درک میشود که موانع نیز از بین برود. از اینرو، امام7 از خدا میخواهد تا آن موانع را نیز از بین ببرد.
مهمترین مانع، وسوسههای شیطان است که اگر خدا لطف نکند، انسان به تنهایی نمیتواند از آن دام، رها شود.
در تحقیقی که زهره اخوانمقدم و زهرا حبیبپور انجام دادهاند (اخوانمقدم و حبیبپور، 1396، ش 8، در: https://hawzah.net)، مـتن دعـای عـرفه را بـه 540 فـراز تقسیم کرده و در نهایت، همة فرازها را ذیل چند محور خداشناسی، انسانشناسی، راهنماشناسی، هستیشناسی، معادشناسی و ذکر «صلوات» قرار دادهاند.
سپس با تحلیل محورهای مزبور، به این نتایج دست یافتهاند که محور خداشناسی فراوانی 55 درصد، محور انسانشناسی فراوانی 36 درصد، محور راهنماشناسی فراوانی6 درصد، محور هـستیشـناسی فراوانی 1 درصد و محور معادشناسی فراوانی 01/0 درصد را به خود اختصاص داده است. همچنین «صلوات» به صورت یک مؤلفة مجزا فـراوانی 2 درصـد داشته است. آنگاه هر یک از محورهای مزبور را تجزیه کرده و این نتایج را استخراج کردهاند:
الف) مـحورخداشناسی، خود به چند مـؤلفه تـقسیمبندی میشود: افعال خدا با 42 درصد فراوانی، صفات خدا با 55 درصد فراوانی، احکام خدا با 7/0درصد فراوانی، اسماء خدا با 7/0درصد فراوانی و شعائر الهی با 1 درصد فراوانی.
ب) محور انسانشناسی پس از محور خداشناسی، بیشترین بخش را در دعـای عـرفه به خـود اختصاص داده و شامل مؤلفههای ذیل است: نیازهای انسان، ویژگیهای انسان، شناخت ابعاد ظاهری جسم انسان و شناخت ابعاد مـعنوی جسم انسان.
ـ نیازهای انسان طی درخواستهای امام از خداوند، بـه سه بخش تقسیم شده است: نیازهای معنوی، نیازهای مادی و نیازهای روانی.
ـ ویژگیهای انسان نیز حول این محورها ذکر شده است: صفات انـسان، ویژگـیهای اخلاقی و غیر اخلاقی انسان، ویژگیهای ذاتی انسان.
ـ شناخت ابعاد ظاهری جسم انسان، بـه اعضا و جوارح انسان اشاره کرده است. در زمینة شناخت ابعاد روحانی انسان، به گواه بـودن اعضا و جوارح در روز قیامت اشاره شده است.
ج) در محور راهنماشـناسی، مؤلفههای پیامبرشناسی، امامشناسی و قرآنشناسی آمده که هر یک به زیرمؤلفههایی تقسیم میشوند:
ـ مؤلفههای پیامبرشناسی: ویژگـیهای پیامبر9 مانند: «نبی، رسول و خاتم پیامبران» هریک 2 بار، و مانند «عبد، بهترین خلق، امین وحی، بشیر، نذیر، سراج منیر، نعمت بـرای مـسلمانان، رحمت برای جهانیان» هرکدام 1 بار. از ویژگی پیامبران، نشانههای پیامبران و اسامی پیامبران نیز سخن گفته شده است.
ـ مؤلفههای امامشناسی: صفاتی مانند «طیبین و طاهرین، مخلصین، منتجبین، مخبتین، سادة المیامین» در این مورد ذکر شده است.
ـ مؤلفههای قرآنشناسی:جامعیت قرآن، نور، کتاب ناطق، نبأ عظیم، قرآن حکیم.
د) در محور هستیشناسی به ویژگی جهان هستی، ویژگی مخلوقات، اسامی فرشتگان، و در زمینة پدیدهشناسی به حرکت بادها، پدیدار گشتن مخلوقات، پدیدار گشتن آسمانها و زمین پرداخته شده است.
هـ ) در محور معادشناسی، تنها یکجا با عبارت «الیک مردی» سخن بهمیان آمده است.
و) «صلوات»، به علت آنکه شامل «خداشناسی، پیامبرشناسی، امـامشـناسی و درخواست درود» است، به صورت یک مؤلفة خاص در نظر گرفته شده و با فراوانی 8 درصد، در این دعا مشاهده میشود.
در پایان، با تـوجه بـه مـحورهای موجود در دعا و فراوانی هریک از محورها، این نتایج به دسـت آمده است:
محور خداشناسی با فراوانی 55 درصد ـ که بیشترین سهم را به خود اختصاص داده ـ بیانگر اهمیت مسئلة خداشناسی است و نزد معصومان: هـمواره مـطمح نظر بوده است. امام حسین7 با ذکر اوصاف خـداوند مـتعال، به برطرف کردن عقاید منحرف و شرکآلود زمان خویش مبادرت ورزیده و عقاید صحیح را در باب توحید و به شکل دعا و به گونهای شـیوا بیان کردهاند.
محور انسانشناسی با فراوانی 36 درصد پس از مـحور خداشناسی، با توجه به حـدیث شریف پیامبر گرامی9 «مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّه» (ویکی شیعه، « حدیث مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ»، در: https://fa.wikishia.net به نقل از: جعفربن محمد (منسوب)، ۱۴۰۰، ص۱۳؛ ابن ابی جمهور، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۱۰۲؛ فخررازی، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۹۱، ج۹، ص۴۶۰ و ج۳۰، ص۷۲۱)، ناظر به این مطلب است که لازمة خداشناسی، خودشناسی است و انسان برای اینکه به شـناخت واقـعی خداوند دست یابد، باید از خویشتن شروع،
و مراحل خودشناسی را طی کند. یکی از مـراحل خـودشناسی این اسـت که انسان در چگونگی خلقت خویش بیندیشد و در نظم موجود در اعضای بدن، حرکات آنها و نـحوة ارتـباطشان با یکدیگر تفکر کند تا به قدرت خالق خویش دست یابد.
در موضوع راهنماشناسی، به این ابعاد اشاره شده است: شـناخت و اعـتقاد بـه رسولان و خاتمیت پیامبر اکرم، شناخت و ایمان به ائمة معصوم: و شـناخت آیات وکتاب خدا و اعتقاد به آن. قرار گرفتن این سه مؤلفه در این دعا بیانگر آن است کـه زمـانی خداشناسی به کمال حقیقی خود میرسد که با اعتقاد به رسـولان و امامان معصوم: و تمسک به کتاب خدا هـمراه بـاشد.
مؤلفههای قرآنشناسی و امامشـناسی در ایـن دعا، مؤید حدیث شریف ثـقلین اسـت. اعتقاد به قرآن باید با اعتقاد به اهل بیت عصمت و طهارت: هـمراه شود؛ وگرنه به گمراهی مـبدّل خـواهد شـد.
ابعاد روانشناختی دعای عرفه در درمان بیماریهای روان
الف) نقش دعا در سلامت روان
یکی از مباحث مهم در روانشناسی اسلامی؛ کارکرد دعاست. امروزه از این موضوع با عنوان «دعادرمانی» و «ایماندرمانی» یاد میشود.
در دنیای معاصر، این کارکرد دعا مورد اهتمام روانشناسی، به ویژه روانشناسی اسلامی، واقع شده است. علاوه بر روانشناسان، فیزیولوژیستها نیز به این کارکرد دعا اذعان کرده، معتقدند: ارتباط با خداوند برای انسان، همانند آب و اکسیژن؛ ضروری است؛ زیرا دعا محکمترین و بالاترین حلاّل مشکلات است و با قدرت دعا میتوان انرژی معنوی را آزاد ساخت.
در قرآن کریم و روایات معصومان:،آموزههای بسیاری وجود دارد که بر شناخت و اصلاح نفس دلالت دارد. قرآن کریم در زمینة شناخت نفس میفرماید: (و فِی أَنْفُسِکُمْ أَفَلا تُبْصِرُونَ) (ذاریات: 21).
در برخی روایات هم، به ویژه روایات امیرمؤمنان علی7، خودشناسی کلید فهم حقایق معرفی شده است؛ به گونهای که پس از خودشناسی، انسان به درجهای والا از فهم حقایق نایل میشود. ایشان میفرمایند: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدِ انْتَهَى إِلَى غَایَةِ کُلِّ مَعْرِفَةٍ وَ عِلْمٌ». (تمیمی آمدی، 1366ش، ح8949).
از سوی دیگر، «بیماری روانی» به بیماریهایی گفته میشود که با اثرگذاری بر فکر و رفتار، موجب ناراحتی یا ناتوانی فرد میشوند. علت بیماریهای روانی کاملاً شناخته شده نیست؛ ولی مسلّم است که عوامل ژنتیک، استرسها و نوع تعامل فرد با دیگران، در ایجاد یا بروز آنها تأثیر دارد. افسردگی، اضطراب، وسواس، اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنیا از جملة این اختلالات هستند.
ب) ارتباط دعا با روانشناسی
بین دعا و روانشناسی ارتباط عمیقی وجود دارد و عدهای از روانشناسان به «دعادرمانی» یا «ایمان درمانی» اعتقاد دارند. اگر ایمان را اساس دین بدانیم، میتوان در این بحث، ارتباط روانشناسی با دین و دعا را بررسی نمود.
یکی از نخستین کسانی که این موضوع را مطرح کرد، ویلیام جیمز، فیلسوف و روانشناس آمریکایی بودد. او میگوید:
ایمان، بدون شک، مؤثرترین درمان اضطراب است. ایمان نیرویی است که باید برای کمک به انسان در زندگی وجود داشته باشد. نبود ایمان، موجب ناتوانی انسان در برابر سختیهای زندگی میشود. رابطة میآن ما و خدا ناگسستنی است. اگر ما خود را تحت حمایت خداوند متعال قرار دهیم و تسلیم او شویم، تمام آرزوهایمان به تحقق خواهد پیوست.
در جایی دیگر نیز میگوید:
همانگونه که امواج خروشان اقیانوس نمیتواند آرامش ژرفای آن را برهم بزند و امنیت آن را پریشان سازد، دگرگونیهای سطحی زندگی هم نباید آرامش درونی انسان را بر هم بزند؛ انسانی را که از عمق وجود به خدا ایمان دارد. انسان با دیانت واقعی هرگز تسلیم اضطراب نمیگردد و وزانت شخصیت خود را حفظ میکند و همیشه آمادة مواجهه با مشکلات ناگواری است که روزگار برایش پیش میآورد. (جیمز، 1368ش، ص168)
در روایات، از دعا به عنوان سپر و سلاح یاد شده است. امام علی7 آن را «ترسُ المؤمن» (کلینی، بیتا، ج۲، ص221 و رسول گرامی9 آن را «سلاح المؤمن». (همان) تعبیر کردهاند.
امروزه در روانپزشکی نیز به اهمیت دعا و روش دعادرمانى پى بردهاند. یکی از روانشناسان میگوید:
روانپزشکی همان چیزهایی را تعلیم میدهد که پیامبران تعلیم میدادند. روانپزشکان دریافتهاند که دعا و نماز و داشتن یک ایمان محکم به دین، نگرانى، تشویق، هیجان و ترس را، که موجب ترس بیشترى از ناخوشیهای ماست، برطرف میسازد (نساجی زواره، 1392ش، 381، در: https://hawzah.net، به نقل از: مکارم شیرازی، بیتا، ج1، ص642).
یکی از رجال این علم میگوید: «کسی که حقیقتاً معتقد به مذهب است هرگز گرفتار امراض عصبی نخواهد شد.» (رمضانی، 1396، در: https://www.mehrnews.com، به نقل از: آلکسیس کارل، بیتا، ص۸۹)
گاندى ـ که پس از بودا بزرگترین پیشواى هندوستان بود ـ میگفت: «اگر دعا و نماز نبود، من مدتها قبل دیوانه شده بودم.» (سبحانینیا، 1387، در: https://article.tebyan.net، به نقل از: دیل کارنگى، بیتا، ص191).
دوران پیری نیز که آخرین مرحلة زندگی است ـ گرفتاریها و مشکلات خود را دارد. پیری سنّ از کار افتادگی است. تحقیقات نشان میدهد دعا و نیایش در کاهش استرس و مشکلات مربوط به دورة سالمندی ـ که فرد بیش از هر زمان دیگری احساس ناتوانی، تنهایی و ناامیدی میکند ـ بسیار مؤثر است؛ برای مثال، فرای با انجام پژوهشی بر روی سالمندان مقیم خانة سالمندان به این نتیجه دست یافت که دعا و نیایش، بهتر از هر برنامة دیگری در کاهش استرس و تقویت روحیة امید در آنان نقش دارد. (همایش بینالمللی نقش دین در بهداشت روان، 1382ش، ص2، در: http://elib.mui.ac.ir، به نقل از: سبحانینیا، بیتا) .
ج) دعای عرفه و تأثیر آن بر درمان بیماریهای روانی
از نگاه قرآن کریم، منشأ و علت اصلی بیماریهای روانی، دوری از خداست: (وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً) (طه: 123) این آیة کریمه انسانهایی که از خدا و یاد او دور شدهاند را دارای زندگانی سخت و تنگ میداند. البته این سختی و تنگی در زمینة اقتصادی و وضعیت مالی نیست؛ بلکه ممکن است اینگونه افراد از حیث امکانات دنیوی در سطح بالایی قرار داشته باشند، اما امکاناتشان برای عذابشان است و میتوان عذابشان را همان «معیشت ضنک» و به تعبیری، زندگی سخت دانست. این مسئله به بُعد روحی و روانی آن اشاره دارد و منظور آن است که چنین افرادی فاقد آرامش بوده و همیشه با نوعی اضطراب روبهرو هستند.
در مقابل، یاد خدا برای کسانی که ایمان آوردهاند، مایة آرامش است: (الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللِه أَلا بِذِکْرِ اللِه تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) (رعد: 28).
دعای عرفه نیز به درستی به منشأ بیماریهای روانی ـ که دوری از خداست ـ نظر داشته و به بحث توحید و خداشناسی و معرفتبخشی و آگاهی انسان از
خدا میپردازد. بنابراین، توحید را میتوان ستون فقرات روانشناسی اسلامی دانست؛ زیرا منشأ بسیاری از بیماریهای روانی، نبود معرفت توحیدی است.
با توجه به ارتباط مستقیم و حداکثری بین خداناباوری با بیماریهای روانی، به خوبی میتوان ملاحظه کرد که بیشترین حجم دعای عرفه را توحید و خداشناسی تشکیل میدهد:
«فَلا إِلهَ غَیْرُهُ وَلا شَیْءَ یَعْدِلُهُ وَ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ اللَّطِیفُ الخَبِیرُ وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ. اللّهُمَّ إِنِّی أَرْغَبُ إِلَیْکَ وَ أَشْهَدُ بِالرُّبُوبِیَّةِ لَکَ مُقِرَّا بِأَنَّکَ رَبِّی وَ الَیْکَ مَرَدِّی».
(قمی، 1344ش، در: https://www.erfan.ir).
امام حسین7 در دعای عرفه، به نیازهای انسان جهت میدهد و بیش از 110 حاجت خود را از خدا طلب میکندکه این حاجتها، هم دنیوی است و هم اخروی. ایشان با بیان نیازها و حاجات دنیوی و اخروی، به انسان، شناختی عمیق از دنیا و آخرت میدهد که این شناخت، انسان را در سیر زندگی یاری میرساند.
انسانی که خود و نیازهایش را نشناسد، به سمت غرور و تکبر خواهد رفت؛ صفتی که از بدترین رذایل اخلاقی و منشأ دیگر بیماریهای روانی است. امام با ذکر این نیازها، در واقع فرصتی برای شناخت جایگاه واقعی انسان در عالم هستی و دوری از غرور فراهم میکند.
راهنماشناسی در دعای عرفه
معرفت دیگری که امام در این دعا به انسان میدهد راهنماشناسی است. بخش بسیاری از بیماریهای روحی و روانی ما به علت بیتوجة به راهنمایانی است که خالق هستی برای انسان فرستاده است. یکی از بخشهای دعای عرفه به شناسایی پیامبر، امام و قرآن اختصاص دارد. امام در این فرازها، برترین نعمت انسان را ـ که وجود این راهنمایان است ـ معرفی میکند:
«اللّهُمَّ إِنَّا نَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ فِی هذِهِ العَشِیَّةِ الَّتِی شَرَّفْتَها وَ عَظَّمْتَها بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ وَ رَسُولِکَ وَ خِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ وَ أَمِینِکَ عَلى وَحْیِکَ البَشِیرِ النَّذِیرِ السِّراجِ المُنِیرِ الَّذِی أَنْعَمْتَ بِهِ عَلى المُسْلِمِینَ وَ جَعَلْتَهُ رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ. اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ کَما مُحَمَّدٌ أَهْلٌ لِذلِکَ مِنْکَ، یا عَظِیمُ فَصَلِّ عَلَیْهِ وَ عَلى آلِهِ المُنْتَجَبِینَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ أَجْمَعِینَ وَ تَغَمَّدْنا بِعَفْوِکَ عَنّا» (همان).
معرفی راهنمایان با صفاتی همچون رسول، عبد، بهترین خلق، امین وحی، بشیر، نذیر، سراج منیر، نعمت برای مسلمانان، رحمت برای عالمیان، طیبین، منتجبین، مخلصین و مخبتین بدین منظور است که انسان بداند تنها این انسانها برای اسوه بودن و راهنمایی، شایستگی دارند و تلاش کند تا به آنها نزدیک شود.
برخی از بیماریهای روانی ـ همچون احساس تنهایی، غم و گوشهگیری ـ بدان علت است که انسان نمیتواند کسی را برای دوست داشتن و احساس امنیت کردن بیابد، در حالی که امام7 این انسانهای والا را در فرازهایی از دعا معرفی میکند.
هستیشناسی در دعای عرفه
قسمتهایی از دعای عرفه نیز به موضوعات هستیشناسی میپردازد تا انسان، شناختی نسبی از مباحث هستیشناسی ـ همچون ویژگیهای جهان هستی، ویژگی مخلوقات و اسامی فرشتگان ـ پیدا کند. ایشان همچنین از بادها، پدیدار گشتن مخلوقات و آسمانها و زمین سخن میگوید:
«یا مَنْ کَبَسَ الأَرْضَ عَلى الماءِ وَ سَدَّ الهَواءَ بِالسَّماء، یا مَنْ لَهُ أَکْرَمُ الأسَّماء، یا ذاالمَعْرُوفِ الَّذِی لایَنْقَطِعُ أَبَداً، یا مُقَیِّضَ الرَّکْبِ لِیُوسُفَ فِی البَلَدِ القَفْرِ وَ مُخْرِجَهُ مِنْ الجُبِّ وَ جاعِلَهُ بَعْدَ العُبُودِیَّةِ مَلِکا، یارادَّهُ عَلى یَعْقُوبَ بَعْدَ أَنْ ابْیَضَّتْ عَیْناهُ مِنَ الحُزْنُ فَهُوَ کَظِیمٌ، یا کاشِفَ الضُّرِّ وَ البَلْوى عَنْ أَیُّوبَ وَ مُمْسِکَ یَدَیْ إِبْراهِیمَ عَنْ ذَبْحِ ابْنِهِ بَعْدَ کِبَرِ سِنِّهِ وَفَناءِ عُمُرِهِ، یا مَنِ اسْتَجابَ لِزَکَرِیَّا فَوَهَبَ لَهُ یَحْیى وَ لَمْ یَدَعْهُ فَرْداً وَحِیداً، یا مَنْ أَخْرَجَ یُونُسَ مِنْ بَطْنِ الحُوتِ، یا مَنْ فَلَقَ البَحْرَ لِبَنِی إِسْرائِیلَ فَأَنْجاهُمْ وَ جَعَلَ فِرْعَوْنَ وَ جُنُودَهُ مِنَ المُغْرَقِینَ، یا مَنْ أَرْسَلَ الرِّیاحَ مُبَشِّراتٍ بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ» (همان).
این بخش از دعا، ضمن معرفتبخشی به انسان در حوزة علوم طبیعی، او را به شناخت محیط پیرامون خود ترغیب میکند تا با شناخت عمیق از هستی و پدیدهها بتواند حقیقت جهان آفرینش را درک کند.
آنچه دعای عرفه ـ از ابتدا تا انتهای آن ـ به انسان میدهد، شناختی همهجانبه از خود، خدا، محیط و انسانهای برگزیده در عالم است که نشناختن هر یک از آنها میتواند منشأ بیماریهای روحی و روانی متعددی گردد.
ابعاد عاطفی دعای عرفه و تأثیر آن بر بیماریهای روانی
عواطف و احساسات انسان ـ که ریشه در قلب دارد ـ باید در کنار رشد قوة تعقل و تفکر، در انسان پرورش یابد تا انسان بتواند به تعادل روحی و روانی برسد. یکی از کارکردهای دعا، همین پرورش بعد عاطفی است. هر یک از فرازهای دعای عرفه بهگونهای تنظیم شده است که همراه با شناخت و بصیرتی که به انسان میدهد، عاطفه و احساس او را نیز تحریک میکند تا بتواند در کنار شناخت، احساسی حقیقی نیز پیدا کند.
قسمت اعظم دعای عرفه دربارة توحید و خداشناسی است. در نهاد و فطرت بشر، نوعی گرایش، شناخت و بینش غیر اکتسابی نسبت به ذات پاک خداوند وجود دارد. هرکس در درون خود مییابد که به کسی یا چیزی علاقه دارد که گویی همواره روان او را مانند مغناطیس نیرومندی به سوی خود میکشد (مصباح یزدى، 1382ش، در: https://mesbahyazdi.ir) امام به این جنبه توجه کرده، احساس انسـان را تحـت تأثیـر قرار میدهد و میفرماید: «مُقِرّا بأّنکَّ ربِّـی» (قمی، 1344ش، در: https://www.erfan.ir).
از نظر روانشناسان، دلبستگی به خدا، یک نیاز فطری در انسان است و همزمان با رشد شناختی افراد، متبلور میشود و مراحلی را پشت سر میگذارد تا به دلبستگی به معنای واقعی منتهی شود.
در دوران اولیة رشد، کودک با رفتارهایی همچون لبخند زدن، گریه کردن، دست گشودن به سوی مراقب و به مادر چسبیدن، دلبستگی خود را با مادرش اظهار میدارد. در بزرگسالی نیز این مفهوم در قالب ذکر گفتن و نیایش کردن، دست به دعا برداشتن و دیگر رفتارهای آیینی تجلی میکند. به این وسیله، انسان رابطة عاطفیاش را با خدا بیان میدارد و نشان میدهد به خداوند دلبسته است. (شجاعی، 1383ش) به اعتقاد روانشناسان، بهبود سلامت روان در افراد بهنجار، توسط عوامل گوناگونی به وجود میآید که یکی از آنها دعا و نیایش است.
یکی از جنبههای دیگری که میتواند احساس و عاطفه انسان را به شدت تحت تأثیر خود قرار دهد، حس کمالگرایی و زیباگرایی انسان است. انسان به سمت کمالات و زیباییها کشیده میشود و در دعای عرفه امام به زیباییهای خداوند متعال و صفات کمالیة وی اشاره میکند تا انسانی که در پی زیباییهاست، متوجه خالق خود شود و به وی عشق بورزد.
دعای عرفه به جای زیباییهای جزئی و فناپذیر، انسان را متوجه منشأ زیباییها میسازد و از این راه، عاطفه و احساس او را متوجه این مبدأ میگرداند. این موضوع، چنان احساس و عاطفة انسان را تحت تأثیر قرار میدهد که خود با توجه به این حس کمالگرایی، در یک فراز، کمال سلامتی را از خداوند درخواست میکند: «متِّعنی بجوارحی و اجعَل سَمعی وَ بَصَـری الوارثین منّی» (مجلسى، 1403ق، در: https://hadith.inoor.ir).
انسانی که زیبایی و کمال خالق خود را درک کند، نگاة خوشبینانه و مثبتاندیش نیز به خود دارد. چنین انسانی، زیبایی خود را نیز با همة وجود درک میکند؛ به همین سبب، امام در فرازی از دعا میفرماید: «رَبِّ بِما أَنْشَأْتَنِی فَأَحْسَنْتَ صُورَتِی» (قمی، 1344ش، در: https://www.erfan.ir) اینسخن امام، اشاره به آیة شریفة قرآن است: (لَقَدْ خَلَقْنَا ٱلْإِنسَان فِى أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ) (تین : 44).
زمانی که انسان شروع به شمردن صفات کمالیة خداوند متعال میکند، نوعی تصویرسازی در ذهن او اتفاق میآفتد که احساس و عاطفة او را تحت تأثیر قرار میدهد. دعاکننده با ذکر کلماتی امیدبخش، توانایی پروردگار را به خاطر میآورد و تصویری مثبت از یاریدهندههای پرقدرت در ذهن خویش میسازد و به تدریج، به این باور میرسد که هر مشکلی داشته باشد، نباید مضطرب گردد؛ زیرا همة عواملی که موجب اضطراب وی شده است، میتواند با قدرت الهی دفع شود. همین بینش میتواند ترس و اضطراب را ـ که منشأ بسیاری از بیماریهای روحی و روانی است ـ از میآن بردارد. این مفهوم در فرازهایی از دعا اینگونه بیان میشود:
«الحَمْدُ للهِ الَّذِی لَیْسَ لِقَضائِهِ دافِعٌ، وَ لا لِعَطائِهِ مانِعٌ، وَ لا کَصُنْعِهِ صُنْعُ صانِعٍ، وَ هُوَ الجَوادُ الواسِعُ، فَطَرَ أَجْناسَ البَدائِعِ، وَ أَتْقَنَ بِحِکْمَتِهِ الصَّنائِعِ، وَ لاتَخْفى عَلَیْهِ الطَلائِعِ، وَ لاتَضِیعُ عِنْدَهُ الوَدائِعُ، جازی کُلِّ صانِعٍ، وَ رایِشُ کُلِّ قانِعٍ، وَ راحِمُ کُلِّ ضارِعٍ، مُنْزِلُ المَنافِعِ، وَ الکِتابِ الجامِعِ، بِالنُّورِ السَّاطِعِ، وَ هُوَ لِلدَّعَواتِ سامِعٌ، وَ للْکُرُباتِ دافِعٌ، وَ لِلْدَّرَجاتِ رافِعٌ، وَ لِلْجَبابِرَةِ قامِعٌ». (قمی، 1344ش، در: https://www.erfan.ir).
طبق یک بررسی انجام شده، افرادی که مکرر دعا میکنند، به افسردگی و اضطراب مبتلا نمیشوند. (همایش بینالمللی نقش دین در بهداشت روان، 1382ش، ص2، در: http://elib.mui.ac.ir)
ابعاد زیباییشناختی در دعای عرفه
الفاظ و آوای دعای عرفه نیز خود به تنهایی حس زیباگرایی انسان را برمیانگیزد. وجود توازن موسیقایی و نظام هجایی و ضربآهنگ در فرازهای دعا، زیبایی دلنشینی را به وجود میآورد و تأثیری عمیق بر خواننده میگذارد و معانی ضمنی
و نفسانی را در بر میگیرد. از خلال عناصر موسیقایی داخلی و بررسی تجانس و تشابه و تکرار بعضی از صوتها، علاوه بر ایجاد موسیقی و تأثیر عمیقی که به جای میگذارد، به دلالتهای معنایی و احساسات و انفعالات درونی مشخص داعی پی میبریم. تکرار بعضی از واژگان، پژواکی را در ذهن ایجاد میکند و تکرار آن واژه اهمیت مفهومی و توان معنایی آن کلمه را در سطح دعا آشکار میسازد (سیدی و حاجی رجبی، 1394ش، ص 29)
انسانشناسی از دیدگاه امام حسین7 در دعای عرفه
دعای عرفه با اشاره به کیفیت پیدایش انسان، از مراتب اولیه و نحوة اعطای قوای جسمی و فکری به او از سوی پروردگار شروع میشود و با برشمردن برخی صفات پروردگار، سپاس و حمد خود را نسبت به او بیان میدارد و از او به خاطر نعمتهای غیر قابل شمارشی که به انسان اعطا کرده است، سپاسگزاری میکند. همچنین ناتوانی انسان را از بهجای آوردن شکر این نعمتها گوشزد میکند که
هر شکری را نعمتی دیگر ـ که نیازمند شکر دیگری است ـ قلمداد مینماید. آنگاه با بر شمردن صفات چندی از خداوند، به سمت خداشناسی میرود. پس از بیان برخی صفات الهی و القای معارفی دربارة ذات باری تعالی، دربارة ذات انسان
و صفات او مطالبی را ارائه میکند و دوباره به بیان برخی صفات دیگر الهی
میپردازد و این کار چند بار تکرار میشود.
نکتة مهم در این باره، اشارة امام حسین7 به دو نوع ابزار شناخت خداوند است: اول با رجوع به آثار، و دوم با تمسّک به انوار الهی و هدایت و بصیرت. ایشان ضمن پذیرش هر دو ابزار، نوعِ دوم را ترجیح میدهد و از خداوند میخواهد که او را از اعتماد به آثار برای شناخت خداوند بازدارد (نایبی، 1391، در: http://andishe115.blogfa.com).
انسان از دیدگاه امام حسین7 موجودی است که پیش از خلقتش از سوی خداوند، هیچ چیز قابل ذکری نبود و خداوند او را از خاک آفرید و سپس او را در صلبها قرار داد. پس خلقت انسان از منی شروع میشود و سپس در ظلمتهای سهگانه بین گوشت، خون و پوست سکنا میگزید و در نهایت بدون هیچگونه نقصان یا زیادتی در اعضای بدن، به صورتی سالم و کامل خلق میشد و از شیر مادر تغذیه میکند و بهتدریج، نای سخن گفتن مییابد.
شمار نعمتهای الهی به انسان به قدری زیاد است که انسان نمیتواند آنها را برشمارد و شکر آنها را نیز نخواهد توانست به جای آورد.
با اینکه خداوند، انسان را از هیچ آفریده و نعمتهای بیشماری به او ارزانی داشته است، اما انسان نسبت به او اسائة ادب میکند. با این وجود، او در مقابل، انسان را میبخشد و نسبت به او احسان میکند.
انسان ویژگیهایی همچون خطا، جهل، غفلت، سهو، خُلف وعده و پیمانشکنی دارد و ممکن است با استفاده از اعضا و جوارحی که خداوند به او ارزانی داشته است، به معصیت بپردازد. بنابراین، او موجودی است که در قبال اعطای نعمت و احسان از سوی خداوند، گناه میکند و این گناهان را نیز با استفاده از نعمتهای خدادادی انجام میدهد. با وجود این، با اینکه میداند خداوند نسبت به انسان ظلم نمیکند، اما از عدل او میگریزد. او میداند که اگر خداوند او را به خاطر گناهانش عذاب کند، پیش از آن، حجت را بر او تمام کرده است و اگر او را ببخشد، از روی حلم، جود و کرم اوست.
از دیدگاه امام حسین7 ، خداوند، انسان را در حالی خلق کرد که از او بینیاز بود. آشکار و نهان انسان نیز بر او معلوم است و تمام عزت از آنِ اوست که دوستدارانش نیز از آن برخوردار میشوند.
خداوند غنا بخشنده از فقر، کاشف ضُر، دافع عسر، اجابت کنندة مضطر، شفا دهندة بیمار، رحم کننده بر کودکان، کمک کنندة بزرگان، پشتیبان همگان، بالاترین قدرت، روزیدهنده، نزدیکترین دعا شونده، سریعترین اجابت کننده، کریمترین بخشنده، وسیعترین عطاکننده، شنوندهترین سؤالشونده، دارندة توانا، توانای غالب، پوشانندة عصیان، توبه پذیر، غایت رغبت راغبان، منتهای آرزوی آرزومندان، و عالم به همه چیز است. (ملایری، «کتاب آفرینش در دعای عرفه»، در:http://arafeh2a.blog.ir).
خداوند با داشتن چنین صفاتی، بازهم انسان را آفرید تا خود را در هر چیزی به او بشناساند و نسبت به او نادان نباشد: «عَلِمْتُ بِاخْتِلاَفِ اَلْآثَارِ وَ تَنَقُّلاَتِ اَلْأَطْوَارِ أَنَّ مُرَادَکَ مِنِّی أَنْ تَتَعَرَّفَ إِلَیَّ فِی کُلِّ شَیْءٍ حَتَّى لاَ أَجْهَلَکَ فِی شَیْءٍ» (قمی، 1344ش، در: https://www.erfan.ir).
ابعاد زیستشناختی انسان در دعای عرفه
امام حسین7 در دعای پرفیض عرفه، به نعمتهایی که خداوند در جسم و کالبد انسان قرار داده، به زیبایی اشاره کرده و آنها را برشمرده است.
در فرازهایی از این دعا، ترکیبهایی هنری وجود دارد که بدون فهم آنها، بخش بزرگی از بار علمی این دعا، نادیده گرفته میشود. ضمن توجه به تک تک واژههای این فراز، باید این ترکیبها جداگانه نیز بررسی گردد.
امام7 در زمینة انسانشناسی، به ویژگیهای انسان اشاره میکند و از نحوة خلقت انسان با تمام جزئیاتش ـ حتی از ریزترین اندامها و اعضای بدن انسان ـ سخن میگوید تا انسان معرفت و شناختی همهجانبه از خلقت اعضا و جوارح، نیازها و صفات خود داشته باشد.
نکتة قابل توجه اینکه امام7 برای معرفی اندامها، به جای ذکر نام متداول آنها، از عناوینی استفاده میکنند که بیانگر نقش و اهمیت هر عضو است؛ مثلاً برای بیان نقش و اهمیت استخوان جمجمه در حفاظت مغز، از عنوان «حِمالَةِ اُمِّ رَأسى»؛ (نگه دارنده پوست مغز من) (همان) استفاده میکنند؛ و در بیان اهمیت دندانها، به رویشگاه آنها «مَنابِتِ اَضْراسى» اشاره میکند.
ایشان به سالم ماندن جنین از خطرات (ثُمَّ اَسْکَنْتَنِى الاَصْلابَ آمِناً لرَیْبِ الْمَنُونِ وَ اخْتِلافِ الدُّهُورِ وَ السِّنینَ، فَلَمْ اَزَلْ ظاعِناً مِنْ صُلْبٍ اِلى رَحِمٍ فى تَقادُمٍ مِنَ الاَیّامِ الْماضِیَةِ وَ الْقُرُونِ الْخالِیَةِ) (همان)، شیر مادر به عنوان بهترین هدیه به نوزاد (وَرَزَقْتَنى مِنَ الْغِذآءِ لَبَناً مَرِیّاً) (همان)، عشق بی مزد و منّت پدر و مادر به فرزند در مراقبت از کودک در دوران طفولیت (وَ عَطَفْتَ عَلَىَّ قُلُوبَ الْحَواضِنِ وَکَفَّلْتَنى الاْمَّهاتِ الرَّواحِمَ وَکَلاْتَنى مِنْ طَوارِقِ الْجآنِّ) (همان)، حفظ حالت پایدار در بدن (سَلَّمْتَنى مِنَ الزِّیادَةِ وَ النُّقْصانِ، فَتَعالَیْتَ یا رَحیمُ یا رَحْمنُ) (همان)، نعمت سخن گفتن (حتّی اِذَا اسْتَهْلَلْتُ ناطِقاً بِالْکَلامِ اَتْمَمْتَ عَلَىَّ سَوابغَ الاْنْعامِ) (همان)، بینایی (وَعَلائِقِ مَجارى نُورِ بَصَرى)؛ شیارهای پیشانی (وَاَساریرِ صَفْحَهِ جَبینى) (همان) ، راههای تنفسی (وَخُرْقِ مَسارِبِ نَفْسى) (همان) ، تیغههای بینی (وَخَذاریفِ مارِنِ عِرْنینى)؛ مجراها و منافذ گوش (مَسَارِبِ صِمَاخِ سَمْعی) (همان)؛
سایر نعمتهای غیرقابل شمارش «فَأَىُّ نِعَمِکَ اِلهى، اُحْصـى عَدَداً وَ ذِکْراً، أمْ أىُّ عَطـایاکَ اَقُومُ بِها شُکْراً وَهِىَ یا رَبِّ، اَکْثَرُ مِنْ اَنْ یُحْصِیَهَا الْعادّوُنَ اَوْ یَبْلُغَ عِلْماً بِهَا الْحافِظُونَ ... أجَلْ وَلوْ حَرَصْتُ اَنـَا وَ الْعآدُّونَ مِنْ اَنامِکَ أنْ نُحْصِىَ مَدى اِنْعامِکَ سالِفِهِ وَ آنِفِهِ ما حَصَرْناهُ عَدَداً وَلا اَحْصَیناهُ اَمَداً. هَیْهاتَ أنّى ذلِکَ! وَاَنْتَ الْمُخْبِرُ فى کِتابِکَ النّاطِقِ وَ النَّبَأ الصّادِقِ: وَاِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ الله لاتُحْصُوها» (همان) اشاره میکند.
نتیجهگیری
امام حسین7 در دعای عرفه، به نیازهای انسان جهت میدهد و بیش از110 حاجت خود را از خدا طلب میکندکه این حاجتها، هم دنیوی است و هم اخروی. ایشان با بیان نیازها و حاجات دنیوی و اخروی، به انسان، شناختی عمیق از دنیا و آخرت میدهد، که این شناخت انسان را در سیر زندگی یاری میرساند.
آنچه دعای عرفه ـ از ابتدا تا انتهای آن ـ به انسان میدهد، شناختی همهجانبه از خود، خدا، محیط و انسانهای برگزیده در عالم است که نشناختن هر یک از آنها میتواند منشأ بیماریهای روحی و روانی متعددی گردد. امام در این دعا به جنبههای متعددی اشاره کردهاند که پرداختن به هر یک از آنها کتابی مفصل میطلبد. در این مقاله، تنها به برخی از آنها به اجمال اشاره شد؛ از جمله: ابعاد روانشناختی، راهنماشناسی، هستیشناسی، ابعاد عاطفی، انسانشناسی و ابعاد زیستشناختی.