فضیلت حج در روایات (خاصه و عامه)

نوع مقاله : اسرار و معارف حج

نویسنده

سمت

موضوعات


1- در ذیل آیه مبارکه «و اذن فی الناس بالحج یأتوک رجالًا و علی کل ضامرٍ یأتین من کل فج عمیق».
« (ای ابراهیم!) فریاد حج در میان مردم برآور که پیادگان و سوار بر شتران لاغر، از همه دره‌های ژرف به سویت آیند».
قتاده گوید: چون خدای تعالی- که با عزّت و جلال باد- به ابراهیم- ع- دستور داد که در میان مردم اعلان حج دهد. فریاد برآورد: 

ص: 25
«ای مردم! خدای را خانه‌ای است، پس آهنگ آن کنید».
و خدا فریاد او را- تا روز رستاخیز- به گوش همه آنان که از دودمان ابراهیمند رسانید.
2- خداوند می‌فرماید: «لیشهدوا منافع لهم»؛ «برای آنکه سودهایی که دارد ببینند».
برخی گفته‌اند « (این سود) تجارت در موسم حج و اجر در آخرت است» و پاره‌ای از گذشتگان چون این را شنیدند گفتند: «سوگند به پرودگار کعبه که آمرزیده شدند».
3- و در تفسیر آیه «لاقعدن لهم صراطک المستقیم» «من در برابر آنان، بر سر راه راست تو سخت خواهم نشست» گفته‌اند: مراد از «مستقیم» در اینجا راه مکه است که شیطان بر آن می‌نشیند تا مردم را از طی نمودن آن باز دارد. (1)
4- و پیغمبر- ص- فرمود: آنکه حج خانه کند، پلیدی نکند و فسق بجا نیاورد،(2) از گناهان خود بیرون رود مانند روزی که مادرش زاده باشد. (3)
5- و باز آن حضرت- ص- فرمود:
هیچ روزی، شیطان کوچک‌تر و خردتر و زبون‌تر(4) و خشمگین‌تر از روز «عرفه» دیده نشد. (5) و این نیست مگر بدانجهت که مهربانی، گذشت و آمرزیدن خدا گناهان بزرگ را می‌بیند. که گفته‌اند:
«پاره‌ای از گناهان است که جز وقوف به
عرفه کفاره آن نیست». و جعفر بن محمد- ع- این گفته رابه رسول‌خدا- ص- نسبت داده است.
در کتاب «من لایحضره‌الفقیه» چنین آمده است:
1- ابراهیم- ع- چنین ندا در داد:
«هُلَّم الی الحجّ به هَلُمَّ الی الحجّ». و اگر چنین ندا در داده بود که: «هَلُّموا الی الحجّ»، به جز همان انسانهایی که آن روز، آفریده شده بودند، حجّ بجا نمی‌آوردند ولی چون ابراهیم ندا در داد که: «هُلَّم الی الحج» مردمی که در صلب مردان و رحم زنان بودند، به او چنین لبیک گفتند: «لَبّیک داعی‌اللَّه! لبیک داعی‌اللَّه!» یعنی «تو را پاسخگوییم، ای که ما را به خدا می‌خوانی! تو را پاسخگوییم ای که ما 


1- درالمنثور، ج 3، ص 426. طبع جدید
2- لم یرفث و لم یفسق.
3- مسند احمد، ج 2، ص 484 و صحیح مسلم کتاب الحج، ح 438 و صحیح البخاری کتاب الحج، باب 4.
4- ادحر.
5- احیاء علوم، ج 1، ص 240.

ص: 26
را به خدا می‌خوانی!».
هر که پاسخ ابراهیم- ع- را یکبار گفت، یکبار حج کرده و آنکه ده بار گفت، ده بار حج کرد، و آنکه پاسخ نگفت، حج نکرد. (1)
2- قال‌اللَّه تعالی: «ففرّوا الی اللَّه» یعنی: «حجّوا الی اللَّه» من اتخذ محملًا للحج کان کم ارتبط فرساً فی سبیل‌اللَّه. (2)
ترجمه: «ففِرّوا الی‌اللَّه»؛ به سوی خدا فرار کنید؛ یعنی: به سوی خدا حج کنید. و هر کس مرکبی برای سفر گیرد، چنان است که اسب خود را در راه خدا آماده جنگ کرده باشد.
3- در کتاب «من لایحضره‌الفقیه» روایت شده است که خدای جبار- جل‌جلاله- فرماید: آن بنده‌ای که من به او نیکی و خوبی کرده‌ام و او هر 5 سال یکبار مرا در این مکان زیارت نکند به حقیقت، محروم است. (3)
4- حضرت امام باقر- ع- فرمود:
«آن بنده که حاجت دنیائیش را بر حجّ مقدم دارد، پیش از آنکه حاجتش برآورده شود، به نظاره حاجیان سرتراشیده خواهد پرداخت!». (4)
5- حضرت صادق- ع- فرمود:
«هیچکس جز به گناه، از حجّ تخلّف نکند و خدا بیش از اینها را عفو خواهد کرد!» (5)
6- از امام صادق- ع- پرسیدند:
«شخص وام داده، وام گیرد و حج کند؟ فرمود: آری! قرضش زودتر ادا می‌شود!». (6)
7- در حدیث صحیح از حضرت صادق- ع- روایت شده است که: یک اعرابی به حضرت رسیده گفت: ای پیامبر خدا! من به قصد حج، بیرون آمده‌ام ولی حجّ از کفم رفت! من مردی ثروتمندم، به من دستوری ده که با داراییم کاری کنم که به اجری مانند اجر حج برسم. امام- ع- می‌گوید: پیامبر- ص- رو به او کرد و گفت: به «ابوقبیس» بنگر! اگر ابوقبیس طلای سرخ شود، که تو در راه خدایش انفاق کنی، به چیزی که حاجی می‌رسد، نمی‌رسی!».
سپس فرمود: «آنگاه که حاجی بار سفر کرد، چیزی برندارد و نگذارد، مگر آنکه خدا برایش ده حسنه نویسد و ده سیّئه محو کند و ده درجه بالا برد».
و آنگاه که سوار شترش شود، گامی بر ندارد و نگذارد، مگر آنکه همانند آن برایش نویسد.
و آنگاه که به دور خانه طواف کند، 


1- فقیه ج 2، ص 150، ضمن ح 658.
2- فقیه ج 2، ص 130.
3- فقیه ج 2، ص 136 ح 581.
4- فقیه ج 2، ص 260، ح 1261.
5- فقیه ج 2، ص 259، ح 1260.
6- فقیه ج 2، ص 267، ح 1303.

ص: 27
از گناهانش بدر آید.
و آنگاه که سعی بین صفا و مروه کند، از گناهانش بدر آید.
و آنگاه که وقوف به عرفات کند، از گناهانش بدر آید.
و آنگاه که رمی جمرات کند، از گناهانش بدر آید.
امام- ع- می‌گوید: پیامبر این موقف و آن موقف حج را شمرد که وقتی حاجی بدان موقف رسد، از گناهانش بدر آید و آنگاه بدان مرد فرمود:
«تو کجا می‌توانی به آنچه حاجی می‌رسد، برسی؟»
آنگاه امام صادق- ع- در پایان این روایت فرمود:
«تا چهار ماه، بر حاجی گناه ننویسند و برایش حسنات نویسند مگر آنکه گناه کبیره‌ای بجای آورد». (1)
8- باز در روایت صحیح از معاویة بن عمار از امام صادق- ع- آمده است که پیامبر- ص- فرمود:
«حج و عمره بی‌چیزی را می‌زداید، همانگونه که آتش تیرگی آهن را می‌زداید».
معویه گوید: به امام گفتم: «یک بار حج برتر است یا بنده آزاد کردن؟»
فرمود: «حج افضل است».
گفتم: دوتا؟ گفت: حج. و من هر چه بر شمار می‌افزودم امام- ع- می‌گفت: حج افضل است. تا رسیدم به سی بنده، باز فرمود: حج افضل است! (2)
9- باز در روایت صحیح آمده است که: «حاجیان سه دسته‌اند: یک دسته‌اند که از آتش آزاد گردند، دسته دیگر، از گناهانشان بدر آیند به گونه روزی که از مادر زادند و دسته دیگر، خانواده و دارائیشان محفوظ ماند و این کمترین چیزی است که حاجیان به آن باز گردند. (3)
10- در «من لایحضره الفقیه» آورده است: امیرالمؤمنین- ع- فرمود: «کسی که فریاد خود به تلبیه» (لبیک گفتن) بلند کند، همه چیزهایی که در طرف راست اویند، تا آنجا که خاک به پایان رسد و همه چیزهایی که در طرف چپ اویند، تا آنجا که خاک به پایان رسد، با او تلبیه گویند و دو فرشته- که بر او مکّلند- به او گویند:
«مژده باد ترا، ای بنده خدا! و خدا جز به بهشت بشارت ندهد!»
و هر که در احرام خود هفتاد بار با ایمان و احقاب «لبیک» گوید خداوند هزار فرشته شاهد گیرد که از آتش و از نفاق بیزار است. 


1- تهذیب ج 5، ص 19، ح 56.
2- تهذیب ج 5، ص 21، ح 60.
3- تهذیب ج 5، ص 21، ح 59 و کافی ج 4 ص 253، ح 6 و ثواب‌الاعمال ص 72، ح 9.

ص: 28
و آنکه به حرم رسد و فرود آید و غسل کند و دو کفش به دست گیرد، و پیاده در حال تواضع در برابر خدا به حرم درآید، خدا صدهزار «سیئه» از او محو کند و صدهزار حسنه برایش بنویسد و صد هزار درجه برایش بالا برد و صد هزار حاجت برایش برآورد.
و آنکه با آرامش به مکه درآید- یعنی بدون تکبر و زورگویی بدان درآید.
و آنکه پابرهنه، با آرامش و وقار و خضوع به مسجدالحرام درآید، خدا او را بیامرزد.
و آنکه با معرفت، به کعبه نظر افکند، خدا گناهانش را بیامرزد و مهماتش را کفایت کند. (1)
11- امام علی بن الحسین- ع- فرمود: «آنکه بین صفا و مروه سعی کند، فرشتگان شفیع او گردند و شفاعتشان مورد قبول قرار گیرد». (2)
12- امام باقر- ع- فرمود: «هیچ نیکوکاری و بدکاری براین کوهها نایستد مگر آنکه خدا دعایش را مستجاب کند، نیکوکار برای آخرتش مستجاب شود و بدکار برای دنیایش!» (3)
13- امام صادق- ع- فرمود: «هر آبادی‌نشین مؤمنی که در عرفه وقوف کند، خدا همه مؤمنان آن آبادی را بیامرزد، و هر شخص مؤمنی از یک خانواده در عرفه وقوف کند، خدا مؤمنان آن خانواده را بیامرزد». (4)
14- باز در «من لایحضره الفقیه» آورده است: «گناهکارترین مردم در عرفاتیان، آن کسی است که از عرفات برگردد، با این گمان که خدایش نمی‌آمرزد؛ یعنی کسی که نا امید از رحمت
خداست. (5)
غزالی سند گفته بالا را به حدیثی از اهل بیت- علیهم‌السلام- می‌رساند، می‌گوید: «گفته‌اند پاره‌ای از گناهان که چیزی جز وقوف به عرفه، کفاره‌اش نیست و جعفر بن محمد- ع- سند این گفته را به رسول خدا- ص- رسانده است». (6)
15- باز در «من لایحضره‌الفقیه» از امام صادق- ع- آورده است: آنکه یک حَجةالاسلام بجای آورد، بندی از آتش از گردن خود گشوده است و آنکه دو حج کند پیوسته تا روزی که بمیرد در خیر به سر برد و آنکه سه حج پی‌درپی بجا آورد، خواه پس از آن حج کند یا نکند، چون کسی است که همه ساله حج بجا آورد. (7) 


1- فقیه ج 2، ص 132، ح 553.
2- فقیه ج 2، ص 135، ح 577.
3- فقیه ج 2، ص 136، ح 583.
4- فقیه ج 2، ص 136، ح 584.
5- فقیه ج 2، ص 137، ذیل ح 587.
6- احیاء علوم ج 1، ص 240 و در آخر صفحه اوّل گذشت.
7- فقیه ج 2، ص 139، ح 603.

ص: 29
16- و روایت شده که: «آنکه سه حج بجا آورد، هرگز بی‌چیز نخواهد شد، و هر شتر که سه سال به حجّش برند، جاندار بهشتی‌اش سازند!»- هفت سال هم روایت شده است-. (1)
17- حضرت رضا- ع- فرمود:
«هر مؤمنی که سه بار حج کند، خود را به قیمت به خدای- عزّوجلّ- فروخته باشد و از او نپرسند که مال را از حلال یا حرام به دست آورده است. (2)
و هرکس چهار حج بجای آورد، فشار قبر به او نرسد و وقتی بمیرد، خدا حجهایی را که به جای آورده در چهره‌ای زیبا و زیباترین چهره درآورد، که در اندرون گور، نماز خواند تا خدا از گورش برانگیزد و ثواب نمازها از آن او باشد و بدانکه یک رکعت از این نماز همآورد یک هزار رکعت از نماز آدمیان است.
و هرکس پنج حج انجام دهد، خدا هیچگاه عذابش نکند.
و هرکس ده حج بجای آورد، خدا هیچگاه از او حساب نخواهد.
و هرکس بیست حج انجام دهد، جهنم را نبیند و شیهه و زوزه‌اش را نشنود.
و هرکس چهل حج انجام دهد به او گویند: از هرکس دوست داری شفاعت کن و درهای بهشت را برویش بگشایند که خود و آنها که شفاعتشان کرده است به بهشت درآیند.
و هرکس پنجاه حج انجام دهد، در بهشت «عدن» برایش شهری بسازند که در
آن یک هزار قصر باشد و در هر قصری یک هزار حورالعین و یک هزار همسر و او را از رفقای حضرت محمد- ص- در بهشت کنند.
و هر کس بیش از پنجاه حج کند، همانند کسی باشد که پنجاه حج با 


1- فقیه ج 2، ص 139، ح 604 و 605.
2- صدوق در عیون اخبارالرضا- ع- پس از نقل کامل خبر، می‌فرماید: «فقط در این روایت اینست که اگر شبهه‌ای در مالش باشد از او نپرسند و مُدّعیان او را با «عوض» راضی سازند. فیض در وافی پس از نقل این سخن گوید: احتمالًا این، در صورتی است که شخص توبه کرده باشد و صاحبان مال را بطور مشخص نشناسد که آن را بدیشان بازگرداند.

ص: 30
محمد- ص- و اوصیای او- صلوات اللَّه علیهم- به جا آورده باشد و از کسانی باشد که خدا هر روز جمعه به دیدار او رود و از کسانی باشد که به بهشت «عدن» که خدایش به دست خود ساخته، و هیچ چشمی آن را ندیده و هیچ آفریده‌ای بر آن اطلاع نیافته، اندر آید.
و هیچکس نباشد که حج بسیار بجای آورد، مگر آنکه خدا برای او در برابر هر حجی، شهری در بهشت سازد که در هر غرفه‌ای از آن یک حورا از حورالعین بهشتی باشد که با هر حوریه‌ای سیصد کنیز زیبا باشد که مردمان به حُسن و زیبایی آنان ندیده باشند. (1)
18- حضرت صادق- ع- فرمود:
«هرکس، یک سال در میان حج کند،
دائم‌الحج به شمار آید». (2)
19- اسحق بن عمار گوید: «به امام صادق گفتم: من با خودم قرار گذاشته‌ام که هر ساله، خودم، یا یکی از خاندانم با دارایی خودم حج کنم.
حضرت فرمود: بر این کار، تصمیم داری؟ گفتم: آری! فرمود: اگر چنین کرده‌ای، یقین داشته باش که مالت زیاد شود، یا فرمود: بشارت باد تو را به افزونی مال». (3)
20- و نیز روایت شده است که:
«هیچ بنده‌ای به خدا نزدیک نشود به کاری که از پیاده رفتن به خانه خدا، محبوب‌تر باشد که یک حج پیاده، هماورد هفتاد حج است و هرکس بر شتر خود رود، خدا ثواب میان سواره و پیاده را برای او بنویسد و آنگاه که بند کفش حج گزار، بگسلد، خدا ثواب میان پابرهنه و کفش بپا را به او بدهد و حجّ سواره، از حج پیاده افضل است؛ زیرا که رسول خدا- ص- سواره حج کرد. (4)
* جمع بین این دو خبر، در این معنی، روایتی است که ابوبصیر از حضرت صادق- ع- روایت کرده است که فرمود: «راه رفتن افضل است یا سواره؟ فرمود: اگر شخص توانگر است و بخواهد به خاطر خرج کمتر پیاده رود، سواره افضل است». (5)
و حسن بن علی- ع- پیاده می‌رفت و محملها و توشه‌ها را همراه او راه می‌بردند. (6)
روایت شده است که فضیلت حج، از نماز و روزه بیشتر است زیرا نمازگزار، تنها ساعتی از خانواده‌اش مشغول می‌شود و روزه‌دار از سپیدی روز، مشغول می‌شود؛ ولی حاجی، با تمام وجود، بیرون می‌آید و خودش 


1- فقیه ج 2، ص 139، ح 606.
2- فقیه ج 2، ص 140، ح 607.
3- فقیه ج 2، ص 140، ح 608.
4- فقیه ج 2، ص 140، ح 609.
5- فقیه ج 2، ص 141، ح 610.
6- فقیه ج 2، ص 141، ح 611.

ص: 31
را فدا می‌کند و داراییش را خرج می‌کند و مدت زیادی از خاندانش غایب می‌شود در حالی‌که نه امید دریافت مال دارد و نه در پی تجارت است. (1)
22- از اسحاق بن عمار روایت شده است که می‌گوید: «به امام صادق- ع- گفتم: مردی ناتوان در مورد حج با من مشورت کرد و من به او اشاره کردم که حج نکند، فرمود: سزد که یکسال بیمار شوی؛ و من یکسال بیمار شدم!» (2)
23- حضرت صادق- ع- فرمود:
«مبادا احدی از شما برادرش را از حجّ باز دارد که در دنیا به او فتنه خواهد رسید، افزون برآنچه در آخرت برایش ذخیره شود». (3)
24- از امام صادق- ع- درباره کسی که از جانب دیگری حج می‌کند سؤال شد که هیچ اجر و ثوابی دارد؟
حضرت فرمود: «کسی که از جانب دیگری حج می‌کند اجر و ثواب ده حج دارد و خودش، پدر، مادر، پسر، دختر، برادر، خواهر، عمو، عمه، دائی و خاله‌اش آمرزیده شوند که خدا گشاده دست و با کرامت است». (4)
25- هر کس از سوی انسان دیگری حج کند، آن دو شریک همند تا وقتی که طواف واجب به پایان رسد، شرکت هم منقطع می‌شود و اعمالی که بعد از طواف فریضه انجام می‌دهد، ویژه حج‌گزار خواهد بود. (5)
26- حضرت صادق- ع- فرمود:
«اگر هزار نفر را در حج خود شریک گیری هر کدام آنان، (ثواب) حج خواهند داشت بی‌آنکه از حج خودت چیزی کم شود». (6)
27- روایت شده است که خدا برای حج گزار و کسانی که شریک حج خویش گرفته، حجّ خواهد نوشت و حج‌گزار اجر دیگری خواهد داشت؛ زیرا او آنان را به هم پیوند داده است. (7)
28- امام صادق- ع- فرمود:
«هرکس یک درهم در حج خرج کند، برایش بهتر از یک هزار درهم است که به حق خرج کند». (8)
29- حضرت علی بن الحسین- ع- فرمود: «ای گروه حج ناکرده! شما را به حاجیان بشارت باد، آنگاه که از حج بازگشتند با آنان مصافحه کنید و آنان را بزرگ شمارید که این بر شما واجب است و شما شریک اجر آنان خواهید بود ...» (9)
30- باز آن حضرت فرمود: به سلام و دست دادن به حاجیان- پیش 


1- فقیه ج 2، ص 143، ح 726.
2- فقیه ج 2، ص 143، ح 74.
3- فقیه ج 2، ص 143، ح 625.
4- فقیه ج 2، ص 144، ح 629.
5- فقیه ج 2، ص 144، ح 630.
6- فقیه ج 2، ص 144، ح 632.
7- فقیه ج 2، ص 144، ح 630.
8- فقیه ج 2، ص 145، ح 637.
9- فقیه ج 2، ص 147، ح 647.

ص: 32
از آنکه گناهان با آنان درآمیزد- پیشی جوئید. (1)
*** گروهی از اهل مکاشفه و مقرّبان چنین آورده‌اند: دیو پلید- که نفرین خدا بر او باد- به صورت کسی لاغراندام با رنگ زرد و چشم گریان و پشت خمیده نمودار شد، آن کس به شیطان گفت: چرا گریه می‌کنی؟ دیو پاسخ داد: شیهه اسب پیکارجویان در راه خدا به گریه‌ام انداخته است و اگر در راه من بود آن را دوست می‌داشتم!
گفت: چرا رنگت دگرگون شده؟
گفت: همکاری این گروه بر فرمانبری از خدا که اگر بر نافرمانی همکاری می‌کردند، دوست می‌داشتم.
گفت: چرا پشتت خمیده؟
پاسخ داد: اینکه بنده به خدا می‌گوید: از تو پایان کار خوب درخواست می‌کنم. می‌گویم: وای من! به کجا این مرد از کار خود به شگفت می‌آید، من می‌ترسم که زیرک باشد. (2)(3)
7- و پیغمبر- ص- فرمود: هرکس به قصد حج یا عمره از خانه‌اش بیرون رود و بمیرد، تا روز رستاخیز به او پاداش حج‌گزار و عمره‌گزار می‌دهند و آنکه در مکه یا مدینه بمیرد، او را به عرضه حساب نبرند و به حساب نکشند و به او گویند: به بهشت اندر آی! (4)
8- و پیغمبر- ص- فرمود: «یک حج نیکو، (مبرور) از دنیا و هر آنچه که در دنیاست، بهتر است و چنین حجّی پاداشی، جز بهشت ندارد». (5)
9- و پیغمبر- ص- فرمود:
حج‌گزاران وعمره‌گزاران مهمانان(6) و دیدار کنندگان با خدایند، اگر از او درخواست کنند، به آنان خواهد داد و اگر آمرزش خواهند، آمرزیده خواهند شد و اگر خدا را بخواهند پاسخ خواهند یافت و اگر شفاعت برند، شفاعتشان پذیرفته خواهد شد. (7)
10- در حدیث مُسندی از طریق اهل بیت- علیهم‌السلام- آمده است:
«گناهکارترین مردم آن کسی است که در عرفه وقوف کند و گمان برد خدای متعال
او را نخواهد آمرزید». (8)


1- فقیه ج 2، ص 147، ح 648.
2- احیاءعلوم، ج 1، ص 240.
3- متی یعجب هذا بعمله اخاف ان یکون قد فطن، احیاء، ج 1، ص 240.
4- احیاء علوم ج 1، ص 240، کامل ابن عدی ج 5، ص 1992 مختصراً.
5- احیاءعلوم، ج 1، ص 240، ذیله فی کامل ابن عدی ج 3 ص 1288 و ج 6، ص 2146.
6- وفداللَّه و زواره.
7- احیاءعلوم، ج 1، ص 240، کامل ابن عدی ج 6، ص 2204.
8- احیاءعلوم، ج 1، ص 240. 

ص: 33
11- و ابن عباس- رضی‌اللَّه عنه- از پیامبر- ص- روایت کرده است که فرمود: «هر روز، یکصد و بیست رحمت بر این خانه فرود می‌آید:
شصت رحمت برای طواف‌گران، چهل رحمت برای نمازگزاران و بیست رحمت برای نگاه کنندگان به خانه». (1)
12- و در خبر آمده است: «بسیار طواف خانه کنید که مجلل‌ترین چیز و مورد غبطه‌ترین کاری است که روز رستاخیز در کارنامه‌هاتان (نامه عملتان) خواهید یافت و از اینروست که طواف ابتدایی بی حج و بی‌عمره مستحب است». (2)
13- و در خبر آمده است که:
«هرکس یک هفته و سربرهنه (3) طواف کند، پاداشی چون پاداش یک بنده آزاد کردن دارد. و هر کس یک هفته در بار طواف کند گناهان گذشته‌اش آمرزیده شود». (4)
14- و گفته‌اند: «خدا، آنگاه که گناهی را برای بنده‌ای در «موقف عرفه» بیامرزد، هر چیزی هم که در «موقف» به او برسد، خواهد آمرزید». (5)
15- گروهی از پیشینیان گفته‌اند:
«هنگامی‌که عرفه با جمعه یکی شود، خداوند همه اهل عرفه را خواهد آمرزید و آن برترین روز در گیتی است. و در این روز بود که پیامبر- ص- حجةالوداع را انجام داد. او در حال وقوف به عرفه بود که این آیه بر او نازل شد: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دنیاً».
که اهل کتاب گفتند: (6) اگر این آیه بر ما فرود آمده بود، آن روز را عید می‌گرفتیم و عمر در پاسخ گفت: من گواهی می‌دهم که این آیه در دو عید روز عرفه و روز جمعه بر پیغمبر- درود خدا بر او باد- فرود آمد در هنگامی که وقوف به عرفه داشت. (7)
16- و پیغمبر- ص- فرمود:
«خدایا! حج‌گزار و هر که حج‌گزار برایش آمرزش خواهد، بیامرز. (8)
17- و روایت کرده‌اند که: علی بن موفق، از سوی پیامبر- ص- چند حج گزارد. می‌گوید پیامبر خدا- ص- را در خواب دیدم، به من گفت: ای ابن موفق از
سوی من حج گزاردی؟ گفتم: آری! گفت: از سوی من «لبیک» گفتی؟ 


1- احیاءعلوم، ج 1، ص 240.
2- احیاءعلوم، ج 1، ص 240.
3- حاسراً.
4- احیاءعلوم، ج 1، ص 240.
5- احیاءعلوم، ج 1، ص 240.
6- صحیح بخاری ج 1، ص 31، ح 44، کتاب الایمان و صحیح مسلم ج 5، 517 تا 518 ح 3 تا 5 و مصادر آخر لاتعدّ ولاتحصی.
7- احیاءعلوم، ج 1، ص 240 و 241.
8- احیاءعلوم، ج 1، ص 241، مستدرک الحاکم ج 1، ص 441، کامل ابن عدی، ج 4، ص 1326.

ص: 34
گفتم! آری! گفت: من روز رستاخیر پاداشت (1) می‌دهم. دستت را در «موقف قیامت» می‌گیرم و در حالی که مردمان در گرفتاری «حساب» اند به بهشت اندر می‌آورم. (2)
18- مجاهد و علمای دیگر گفته‌اند: هنگامی‌که حاجیان به مکه در آیند. فرشتگان با آنان دیدار می‌کنند و بر شتر سواران سلام می‌کنند و با درازگوش سواران دست می‌دهند و با پیادگان گردن به گردن می‌نهند (معانقه می‌کنند). (3)
19- و حسن [بصری] گفته است:
هر که پس از رمضان یا پس از جنگ یا پس از حج بمیرد، «شهید» مرده است. (4)
20- و عمر گفته است: «حج‌گزار آمرزیده است و هرکس که حج‌گزار در ذی‌الحجه و محرم و صفر و بیست روز اول ربیع‌الاول برای او آمرزش بخواهد، آمرزیده خواهد شد». (5)
و رویه پیشینیان- رضی‌اللَّه عنهم- این بود که جنگ آوران را بدرقه می‌کردند و به پیشواز حاجیان می‌رفتند و میان چشمهایشان را می‌بوسیدند و از آنان
درخواست دعا می‌کردند و به این کار پیشی می‌جستند پیش از آنکه به گناهان آلوده شوند». (6)
21- و از علی بن موفق روایت شده است که گفت: «سالی، حج گزاردم و چون شب عرفه شد در منی در مسجد خیف خوابیدم در خواب دیدم گویی دو فرشته که جامه سبز بر تن داشتند، از آسمان فرود آمدند، یکی دیگری را فریاد زد: ای بنده خدا! و دیگری گفت: «لبیک» ای بنده خدا! فرشته نخست گفت: می‌دانی امسال چند کس حجّ خانه پروردگار،- که بلند مرتبه و والا باد- گزاردند؟
فرشته دوم گفت: نمی‌دانم. فرشته نخست گفت: شصت هزار کس حج خانه پروردگار گزاردند، آیا می‌دانی حج چند تن پذیرفته شده است؟
فرشته دوم گفت: نه. فرشته نخست گفت: شش کس! می‌گوید: آن دو فرشته، به هوا برخاستند و از دید من پنهان شدند و من سراسیمه از خواب بیدار شدم و به سختی اندوهگین گشتم و در کار خود به اندیشه فرو رفتم و گفتم: اگر تنها حج شش کس پذیرفته شده باشد من کجا در میان این شش کس باشم؟ و چون از عرفه کوچ کردم و در «مشعرالحرام» وقوف کردم 


1- اکافئک.
2- احیاءعلوم، ج 1، ص 241.
3- احیاءعلوم، ج 1، ص 241.
4- احیاءعلوم، ج 1، ص 241.
5- احیاءعلوم، ج 1، ص 241.
6- احیاءعلوم، ج 1، ص 241.

ص: 35
همچنان در اندیشه بسیار بودن آفریدگان و اندک بودن کسانی که حجشان پذیرفته شده است بودم که خواب بر من چیره شد و آن دو فرشته را دیدم با همان شکل فرود آمدند و یکی دیگری را فریاد زد و همان سخن را دوباره گفت. و آنگاه گفت:
می‌دانی پروردگار امشب چه فرمانی داده است؟ دیگری گفت: نه. فرشته نخست گفت: به هر یک تن، صد هزار کس بخشید!. می‌گوید: از خواب بیدار شدم و چنان شاد بودم که به توصیف درنمی‌آید». (1)
22- باز علی از بن موفق رسیده است که می‌گوید: «به سالی حج گزاردم و چون مناسک حجم رابه پایان رساندم درباره کسانی که حجّشان پذیرفته نشده است در اندیشه رفتم و گفتم: خدایا! من حجم را بخشیدم و پاداش آن را به کسانی دادم که حجشان پذیرفته نشده است.
می‌گوید: خدای را- که والا و بلند مرتبه باد- در خواب دیدم که به من گفت: ای علی! تو بر من، گشاده دستی می‌کنی در حالی که من گشاده دستی و گشاده دستان را آفریده‌ام! و من از همه بخشندگان بخشنده‌ترم و از همه بزرگواران بزرگوارترم و از همه جهانیان به بخشندگی و بزرگواری شایسته‌ترم من حج همه کسانی را که حجشان را نپذیرفته‌ام به کسانی که حجشان پذیرفته شده است، بخشیدم». (2)
* مرحوم فیض کاشانی، با آنکه حج را- از قول غزالی- تمام اسلام و کمال دین معرفی کرده است، اما آیه کریمه‌ای را که غزالی در این مورد آورده، ذکر نکرده است. این آیه، آیه معروف «الیوم اکملت لکم دینکم ...» است که در روایات شیعه، مربوط به جریان غدیر خم و نصب حضرت علی- ع- بر خلافت دانسته شده است.
برای تفصیل این بحث رجوع بفرمائید تفسیر المیزان ج 5، ص 178 تا 194 (بحث تفسیری) و نیز ص 205 تا 214 (بحث روایی). استاد فقید علامه طباطبائی رضوان‌اللَّه علیه، بحثی مستوفی و مستدل با ذکر اقوال مفسرین عامه و بیان موارد ایراد و اشکال، ثابت کرده‌اند که آیه مورد بحث (که بخشی ازآیه 4 سوره مائده است) در مورد ولایت حضرت علی- ع- نازل شده است.
* آنچه از علی بن موفق در مورد خواب دیدن خدا آمده است، با مذاق «مُجسّمه» سازگار 


1- احیاءعلوم، ج 1، ص 241.
2- احیاءعلوم، ج 1، ص 241.

ص: 36
است که نه تنها با مذاق اهل بیت- ع- و شیعه اهل بیت- ع- سازگار نیست، بلکه درست اندیشان اهل سنت نیز چنین گفته‌هایی را نادرست می‌دانند. مگر آنکه کسی بگوید خواب دیدن خدا به معنی شنیدن صدای محض است بدون دیدن کسی که آن هم از شأن امثال علی بن موفق بسی بالاتر است.
* روایات فراوانی که ثوابهای بسیار با رقمهای هزار و ده هزار و صدهزار و بیش و کم از اینها نقل می‌کند، جز آنکه از خزانه بیکرانه رحمت الهی، هر چه بگویی، برمی‌آید، شاید به مراتب مختلف روحی و اوج و فرود حالات عبادی حاجیان نیز نظر داشته باشد. و به هر حال نباید از بسیاری عطایای الهی چه معنوی چه مادی چه بهشتی و چه دنیایی در شگفت شد ... کرم خدا، بی‌نهایت است و اینها، تازه، قطراتی ناچیز از کرم الهی است ...