ص: 147
اکنون به بیان گزارش نایب الصدر شیرازی (1270- 1344 ق) از وضعیت بقیع و مدینه در سال 6- 1305 قمری میپردازیم: گفتنی است که نایب الصدر یکی از علاقمندان به تصوف است که کتاب «طرائق الحقایق» را در شرح حال مشاهیر تصوف و عقاید آنان نگاشته است. او سفر خود را در سال 1305 قمری از هندوستان آغاز کرده و خاطرات خود را در طی سفر تا مکه و مدینه نگاشته است (درباره شرح حال او نک: مقدمه طرائق الحقایق).
وی سفرنامه خود را تحفةالحرمین نامیده که در سال 1306 در بمبئی به چاپ رسیده و در سال 1362 ش در تهران افست شده است. ارزش این سفرنامه به لحاظ اشتمال آن بر اطلاعات ذیقیمت تاریخی، اجتماعی و فرهنگی بسیار والا بوده و حق آنست که با تحقیقی نیکو و به صورت حروفی به زیور طبع آراسته گردد (چاپ قبلی سنگی بوده چاپ تهران نیز افست همان است). باید دانست که سنت سفرنامه نویسی گرچه در اصل میان مسلمانان ریشه داشته (همچون سفرنامههای ابودلف، ناصرخسرو، ابن جبیر و ابن بطوطه) با این حال در دوره معاصر، تحت تأثیر سفرنامههای فراوان خارجیها، رجال ایرانی نیز بدین کار همت گماشته، آثاری از خود در زمینه سفر به عتبات، حرمین شریفین، اروپا و هند از خود برجای گذاشتند. یکی از این سفرنامهها، کتاب حاضر است که ما تنها در باب بقیع و مدینه اطلاعاتی را از آن استخراج کرده و عرضه میکنیم. وی در دهه اول محرم سال 1306 وارد مدینه شد. ابتدا به توصیف مسجد پرداخته و اطلاعات نسبتاً دقیقی از وضع کلی مسجد و نیز سوابق تاریخی آن به دست داده است، وی علاوه بر شمارش دقیق ستونها، برخی از کتیبهها را نیز که بر دیوارههای مسجد بوده شناسانده است. کتیبهها علاوه
ص: 148
بر آیات قرآن، شامل اشعار ترکی زیادی است که به لحاظ تسلط عثمانیها- نه تنها در مسجدالنبی- ص- بلکه بر بیشتر آثار اسلامی، تاریخی مدینه- وجود داشته است وی در وصف آنچه به عنوان مرقد فاطمه- س- در کنار مرقد رسولاللَّه- ص- وجود دارد مینویسد: ... و صدیقه طاهره در وسط خانه خود، آثار مرقدی دارند و پوششی به روی او کشیدهاند و شمع کافوری و بعضی جارها در روضه حضرتش روشن میشود و دو درب دارد که از روضه آن حضرت داخل ضریح پدر بزرگوارش میشوند ... و بحمدالله به همت درویشان، هنگام غروب و بردن شمع در روضه، به تغییر لباس بشرف آستان بوسی شاه ایشان سر را قدم نموده بار یافتم (ص 224).
وی در توصیف صحن مسجد مینویسد: زمین مسجد را هنوز فرشسنگ ننمودهاند؛ ریگهای سرخرنگ ریختهاند؛ شاید مقصودی در آن باشد در صحن مسجد به طرف باب النساء باغچه دارد مشتمل بر دو نخل و بعضی گلها؛ بیصفا نیست. در اطراف صحن مسجد محاذات اسطوانهها، کتیبه مانند بطور دایره و سطح او به رنگ سبز و به خط ثلث جلی با طلا اسم جلاله و رسول و ثلاثه و اصحاب مانند ابی هریره و عشرة معروفة و ائمه اثنی عشر را تمام مؤدبا نوشتهاند تا به امام دوازدهم به این عبارت: محمد المهدی رضیاللَّه عنه و در چهار کنج اسامی (رؤسای) چهار
ص: 151
مذهب نوشته شده است (ص 221). این اسامی اکنون نیز برجای مانده و در دو صحن مسجدالنبی- ص- در اطراف مسجد موجود میباشد.
در سال 71 خداوند توفیق داد تا با کمک دوستمان جناب آقای محمد علی خسروی این اسامی را با نشان دادن جای آن بنویسیم که ضمیمه همین مقاله شده است.
ص: 152
اما بقیع در نظر وی عبارت است از: «گورستان عبرتانگیز و وحشتآمیزی است (که) اطرافش باغات نخیلات بسیاری و بساتین متصل میشود به احد و از یک طرف به قبا» تاریخ بنای دیوار بقیع در سال 1224 بوده و اشعاری به ترکی نیز بر سر درب وروی بقیع بوده است (ص 227). در میان بقعههای مختلفی که در بقیع بر سر قبور افراد شناخته شده بود یکی نیز بقعه امامان شیعه بوده که قبر عباس نیز در همانجا قرار داشته است. او مینویسد که قبر هر چهار امام در یک ضریح قرار داشته است ... و اصل این بقعه را مجدالملک قمی براوستانی (یکی از روستاهای قم) وزیر برکیارق سلجوقی ساخته و در این اواخر حاجی عبدالحسین (؟) در مرمت آن موفق شده است (ص 227). در بیرون از بقعه ائمه- علیهمالسلام-، قبور بسیاری از علمای شیعه وجود دارد که وی برخی از آنها را نام برده است. از جمله قبر شیخ احمد احسائی در مقابل بیتالاحزان در کنار دیواره بقعه امام حسن- ع- بوده است (ص 228).
ظاهراً آثاری که بر قبور ائمه بوده کهنه و بنای مختصری بوده است (ص 232).
ص: 153
وی از مجلس روضهای که در محله نخاوله بوده در خانه «مرجان آغا» که از آغایان حرم نبوی بوده و «از عرب و عجم و ترک» فراوان در آن محفل حضور داشتهاند خبری نیامده است (ص 233). وی درباره مردم نخاوله مینویسد: «نخاوله که همگی بیرون مدینه در حصار جدید منزل دارند دو هزار نفر میشوند و تمام آنها محب آل ابی طالب و شیعیان اسداللَّه الغالب میباشند، با زوار ایرانی کمال الفت را دارند و غالب فقیر میباشند» (ص 235).
وی از زیارت مقبره حمزه و شهدای احد یاد میکند و میافزاید که: «در دماغه کوه بقعهایست میگویند موضع شکستن دندان مبارک ... است، به فاصله سیصد قدم از مدفن جناب حمزه به سمت مدینه بقعه و آثاری است که میگویند مقتل آن حضرت (حمزه) آنجاست (ص 241).
ص: 154
وی از رفتن به مسجد قبا که خارج از شهر بوده سخن میگوید و اینکه رفتن به آنجا خالی از خطر نبوده «بلکه رفتن با جمعیت هم احتیاط لازم است» (ص 247) وی چند شعر ترکی که بر سردرب مسجد قبا و مشتمل بر تاریخ بنا و بانی آن بوده آورده است (ص 249).
«بیرون از مسجد ده قدم بالاتر بقعهایست بر سر در آن نوشته است: «هذا مقام مولانا علی- کرماللَّه وجهه- و نیز شعری به زبان ترکی بر سردرب آن در کوچه بالاتر از آن، مسجد کوچکی است و در آن چاه آب شیرین و گوارا معروف به «بئر الخاتم» است (ص 250). در نزدیکی آن جا، دو بقعه دیگر است که بر سر در و بر محراب یکی از آنها نوشته: «هذا مقام حضرت الفاطمة الزهراء- رضیاللَّه عنها- شعری نیز به ترکی:
ص: 155
مقام حضرت بنت الرسول فاطمه بی
زیارت ایله بولورسی حیوة و ائمه بی
ص: 156
(ص 251)
از نکات جالب مطالبی است که در باره «قبة رأس الوهابی» میگوید، وی درباره آن سئوال کرده و پاسخی که شنیده چنین است: چندین سال قبل شیخ وهابی به عزم تصرف نمودن، مدینه مشرفه را با جمعی محاصره نمودند و آثار چند گلوله در مسجدالنبی باقی است. از مصر به حمایت رسیدند، شیخ وهابی را به قتل آوردند، و محض یادداشت بر سر او، مناره ساختهاند که عبرت طاغیان شود» (ص 265).