در دهانه کوه «حَجون» در مکّه مکرمه درهای وجود دارد که به نام «شِعب أبی دُبّ» معروف است. (16) ابی دُبّ مردی از قبیله بنی سُواءة بن عامر است که چون ساکن آن دره بوده، این مکان را به اسم او، نامگذاری کردهاند. (17)
یاقوت حموی در معرفی این شعب مینویسد:
شعب ابی دب در مکّه واقع شده، و ابودُبّ مردی از قبیله بنیسُواءة بن عامر بن صعصعه بوده است. (18)
این درّه که در شمال شرقی مکه قرار گرفته، «شِعب جَزَّارین»؛ یعنی درّه قصابان نیز نامیده میشود. (19)
ص: 38
برخی نیز این درّه را «شعب المقبره» نام نهادهاند.
(1) علت این نامگذاری این است که از دوره جاهلی به این طرف، مردگان اهل مکه در همین مکان به خاک سپرده میشدند.
ازرقی نوشته است:
مردم مکه در دوره جاهلی و آغاز اسلام، مردگان خود را در درّه ابی دبّ که بخشی از حجون است تا دره «صُفیِّ» یعنی «صُفیِّ السّبابِ» و در درهای که پیوسته به گردنه مدنیین است و امروز این بخش، گورستان مردم مکه است دفن میکردند، سپس منطقه گورستان بالاتر کشیده و پیوسته به کوه و گردنه اذاخر و کنار محوطه حرمان شد.
وی در جای دیگر مینویسد: «مردم مکه مردگان خویش را در دوره جاهلی و آغاز اسلام، در سمت راست و چپ وادی دفن میکردند. سپس همگان گورهای مردگان خویش را در درّه سمت چپ قرار دادند و امروز هم گورهای مردم مکه عموماً همان جاست، مگر قبور خاندانهای عبدالله بن خالد بن اسید بن ابی العیص بن امیة بن عبدشمس و سفیان بن عبدالاسد ابن هلال بن عبدالله بن عمر بن مخزوم که آنان همچنان مردگان خود را در گورستان بالا و کنار چشمه و نخلستان خرما دفن میکنند».
(2)ابن ظهیرة در توضیح این مطلب میگوید: «مقصود از سمت راست، درّه ابی دب است که امروز معروف به درّه عفاریت و درّه سلاخهاست و مقصود از سمت چپ درّه صفی است».
(3)این قبرستان در گذشته به مقبرة المعلّاة معروف بوده و برخی نیز آن را مَعَلیَّ (به لام و یا) نامیدهاند.
(4) و در میان اهل مکّه، «جنة المعلاة» شناخته میشود.
(5)ابن عباس میگوید: پیامبر- ص- درباره این گورستان فرمود: «این گورستان مردم مکّه، چه نیکو گورستانی است».
(6)کثیر بن کثیر (از شعرای مشهور قرن اول هجری) درباره این گورستان اشعاری این چنین سروده است:
کم بِذاکَ الحَجُون مِنْ اهْلِ صِدْقٍ و کُهُکولٍ اعِفَّةٍ و شَباب
سَکَنُوا الجَزَع جَزْعَ بیت أبی مو سی إلی النَّخْلِ مِنْ صُفیِّ السّبابِ
«در این حجون چه بسیار دوستان راستین از پیران و جوانان پاکدامن خفتهاند، آنان در محله «جزع» که محل «جزع» که محل خاندان ابوموسی است تا سرزمین «نخل» و «صفی السباب» سکونت داشتند».
(7)این گورستان و منطقه حجون در گذشته کاملًا مشخص بوده و شعرای عرب، درباره آن اشعار فراوانی سرودهاند از جمله:
1- فَلمَّا الْتَقَیْنا بِالْحَجُونِ تَنَفَسَّتْ تَنَفُّسَ محزونِ الفؤاد سَقیم
(8)«هنگامی که در حجون به هم رسیدیم آهی کشید، آهی که از یک انسان دلگرفته بیمار برمیخیزد».
دیگری میگوید:
2- و ارادتِ الکَدید مُجْتَرعاتٍ حُزْنَ وادِی الحَجُونِ بالاثْقالِ
(9)«شترانی که تشنه به سرزمین کدید
(10) رسیدند، و بار سنگین از درّه حجون گذشتند».
و شاعر دیگری چنین میسراید:
3- لَیالی سُمَّارِ الْحَجُونِ الی الصَّفا خُزاعة اذخلَّت لها البیت جُرْهُمَ
«شبهای شب زندهداران حجون تا صفا؛ یعنی خزاعه، هنگامی که جرهمیان خانه خدا را برای آنان گذاشتند.
و لَوْ نَطَقتَ بَطْحاؤُها وَ حَجُونُها و خیفُ مِنیً و المِأزِمان و زمزم
(11)اگر سرزمین بطحا و حجون به سخن درآیند، و خیف در منی و مأزمین
(12) و زمزم نیز زبان داشته باشند».
در روایتی از پیامبر- ص- که ابن عباس آن را نقل میکند آمده است:
«هر کس در این گورستان (گورستان مکه) دفن شود روز قیامت ایمن مبعوث میشود».
(13)یکی از امتیازات این گورستان این است که برابر با بخشی از کعبه قرار دارد.
ازرقی میگوید: پدر بزرگم میگفت:
«هیچ درّهای را در مکه نمیشناسیم که کاملًا روبروی بخشی از کعبه باشد و در آن انحرافی نباشد، مگر همین درهای که گورستان است که بطور مستقیم رویاروی و برابر کعبه است».
(14)مقبرة المعلاة از گذشته تاکنون مورد احترام مردم مکه بوده و برخی نیز عقاید خاصّی درباره آن داشتهاند.
محمد بن منصور میگوید: از افراد مورد اعتماد ساکن مکّه شنیدم که میگفتند ابا نصر ابن الفخار گفته است: «در خواب دیدم انسانی را که در قبرستان معلاة به خاک سپرده شده بود، از قبر خارج ساخته، به محل دیگری منتقل میکنند علّت آن را پرسیدم، گفتند: این قبرستان بدعتگزاران را در خود نمیپذیرد».
(15)برخی از اهل سنّت زیارت این قبرستان را بدان جهت که تعدادی از صحابه و تابعین و بزرگان از علما و شایستگان را در خود جای داده، مستحب دانستهاند.
(16) و از آنجا که کوه حجون مشرف بر این قبرستان است، برخی آن را «مقبرة الحجون» نامیدهاند.
(17)جوهری میگوید: «حَجُون (به فتح حاء) کوهی است در مکه و آنجا قبرستان است».
(18)ابن اثیر نیز میگوید: «حَجون کوهی است در مکّه مُشرف بر شِعب جَزَّارین (قصّابان)».
ابن مسعود در روایتی گفته است:
«روزی پیامبر- ص- در کنار این قبرستان توقف نموده و فرمود: خداوند از این بقعه، یا از این حرم هفتاد هزار نفر را برمیانگیزد و بدون حساب به بهشت وارد میکند، هر یک از آنان هفتاد هزار نفر را شفاعت میکنند، چهرههایشان همچون ماه شب چهارده درخشان است.
1- مرآة الحرمین، ص 31، دارالمعرفة، بیروت. یا شفاء الغرام، ج 1، ص 285 دیده شود.
2- اخبار مکه، ازرقی، ص 473.
3- همان مدرک.
4- شفاء الغرام باخبار البلد الحرام، ج 1، ص 284.
5- فقه العبادات الحج، ص 205.
6- ازرقی، اخبار مکه، ص 470.
7- الاغانی، ج 1، ص 322.- ازرقی، اخبار مکه، ص 520- 473.
8- الاغانی، ج 1، ص 218.
9- همان.
10- کدید، جایی میان مکّه و مدینه، در چهل و دو میلی مکّه معجم المعالم الحجاز، ج 7، ص 204
11- الاغانی، ج 19، ص 78.
12- مأزمین دو کوه یا درّه میان آنها میان مشعر و منی نزدیک وادی محسّر.
13- ازرقی، اخبار مکه، ص 470.
14- همان.
15- شفاء الغرام باخبار البلد الحرام، ج 1، ص 285.
16- همان.
17- فقه العبادات الحج حسن ایوب، ص 205.
18- لسان العرب، ص 792- 791.
ص: 39
آنگاه ابابکر پرسید: ای رسول خدا- ص- اینان کیانند؟ فرمود: ایشان غریبانند.
(1)محمد حسین هیکل در توصیف گورستان معلاة مینویسد:«قبرستان معلاة در شمال شرقی مکه قرار گرفته، و از شمال و غرب میان دو کوه محصور است. در فاصله بین قبرستان و کوهها از سمت شرق، مساجد و خانههایی وجود دارد. پیشینه این گورستان به قبل از اسلام برمیگردد و از آن زمان تاکنون پیوسته قبرستان مردم مکّه بوده است. شاید علّت آن که این قبرستان تاکنون باقی مانده، قداستی است که مردم مکه برای قبور قدیمی آن قائلند». (2)فاصله گورستان معلاة تا باب بنی شیبه در مسجدالحرام 2127 ذراع یعنی حدود 1042 متر است. (3)در قبرستان معلّاه بسیاری از چهرههای سرشناس تاریخ اسلام مدفونند که اسامی برخی از آنان بدین شرح است:1- قصی بن کلاب:وی در شمار اولین کسانی است که در حجون مدفون شد، او در مکه بمرد و بدنبال دفن وی در حجون، مردم نیز مردههای خویش را در این مکان به خاک سپردند. (4)2- عبد مناف. (5)3- عبدالمطلب. (6)4- هاشم. (7)5- ابوطالب (8) وی در سن هشتاد و چند سالگی و در سال دهم بعثت وفات یافت و در قبرستان حجون مدفون شد. (9)6- حضرت خدیجه بنت خویلد (س) همسر باوفای رسول خدا- ص- و امّ المؤمنین. ایشان پس از خروج از شعب ابی طالب و پایان یافتن تحریم اقتصادی دشمن، در سنّ 65 سالگی بدرود حیات گفت و در حجون دفن گردید. (10) مرگ خدیجه برای پیامبر- ص- سنگین بود و آن حضرت را بشدّت غمگین و متأثر ساخت.7- قاسم فرزند رسول خدا- ص-. (11)8- طیّب (عبداللّه) فرزند رسول خدا- ص-. (12)رسول خدا- ص- در مکه دارای فرزندانی شد به نامهای:1- قاسم 2- طیب (عبداللّه) 3- طاهر 4- زینب 5- رقیه 6- ام کلثوم 7- فاطمه (سلام اللّه علیها)ابن هشام میگوید: «قاسم از همه بزرگتر بود و پس از او طیّب و طاهر بودند». (13)قاسم قبل از بعثت بدنیا آمد، لیکن عبدالله که نام دیگرش طیّب است و نیز طاهر در دوران اسلام و پس از بعثت متولد شدند. (14)9- سمیّه مادر عمّار اوّلین زن شهیده اسلام، نام وی سمیّه دختر خباط است.10- عبدالله فرزند یاسر و برادر عمّار.11- حذامه بنت خویلد خواهر حضرت خدیجه کبری- علیها سلام-12- اسماء دختر ابابکر.13- زینب بنت مظعون خواهر عثمان بن مظعون و همسر عمر بن خطاب.14- عبدالله فرزند شهاب بن عبدالحرث جدّ محمد بن شهاب زهری.15- عبدالله فرزند عمر بن خطاب، مادر وی زینب بنت مظعون بود، وی در سال 74 هجری در 84 سالگی در مکه درگذشت، چون مرگش فرارسید به عبدالله بن خالد وصیت کرد که حجاج بن یوسف ثقفی- که پس از کشتن عبدالله بن زبیر امیر مکه بود- بر او نماز نگزارد، عبدالله بن خالد شبانه بر جسد عبدالله بن عمر نماز گزارد و او را در همین مکان که اینک مدفون است دفن کرد. (15)16- عبدالله فرزند زبیر بن عوام. (16)مجدالدین ابی الطاهر محمد بن یعقوب حافظ فیروزآبادی(17) و محمد بن علوی مالکی هر یک در رابطه با دفن شدگان در حجون تألیفاتی داشته و به تفصیل اسامی برخی از صحابه، تابعین، دانشمندان و عرفای مدفون در این گورستان را ذکر کردهاند. (18)برخی از مورّخان گمان کردهاند قبر آمنة بنت وَهَب بن عبد مناف، مادر پیامبر- ص- نیز در این قبرستان قرار دارد، لیکن ابن هشام در سیره، و محمد بن سعد در طبقات گفتهاند: «مرگ آمنه- سلامالله علیها- در ابواء؛ از منازل میان مکه و مدینه اتفاق افتاد، و در همان مکان نیز به خاک سپرده شد». (19)ابواء در ناحیه شرقی شهر- مستوره- واقع شده و از رابغ تا ابواء حدود 43 کیلومتر است. (20)گورستان حجون تا قبل از سلطه وهابیها مورد توجه خاصّ مکّیان و زائران بیتالله الحرام بوده، و مردم برای زیارت قبور به آنجا میآمدند. محمد حسین هیکل در این زمینه مینویسد: «قبور قبرستان معلاة، هم اینک صاف و با زمین برابر است لیکن قبل از سلطه وهابیها بر حجاز اینچنین نبوده است.بر بالای قبور آثاری وجود دارد که بر روی آن با خط کوفی، و یا خط ثلث زیبا، آیات قرآن و در برخی موارد اسامی صاحبان قبور نوشته شده است. وی که به همراه دوستش شیخ عبدالحمید به زیارت این قبرستان رفته در ادامه مینویسد:نگهبان گورستان ما را کمی دورتر از قبرها نگهداشت و با اشاره دست، صاحبان آنها را معرفی میکرد و میگفت: این قبر عبدالله بن زبیر است، این قبر اسماء دختر ابابکر است ...در طرف کوه و شمال گورستان دیوار بلندی وجود داشت که به دلیل بلندی آن، قبور مشخص نبود، حمیدی به من گفت: وهابیها این دیوار را کشیدهاند تا قبر مادر مؤمنان خدیجه [علیهاسلام] و قبور بنیهاشم و اجداد رسول خدا- ص- از دیدگان مخفی بماند و حاجیان و زائران برای تبرک جویی به آنها نزدیک نشوند. (21)نگهبان قبرستان گفت: روی قبر خدیجه [علیهاسلام] گنبدی بلند و زیبا بود که طبق عقیده مورّخان در سال 950 هجری و در دوره حکومت داودپاشا بوسیله «محمد بن سلمیان جرکسی» رئیس دفتر وی بناگردید و پس از سلطه وهابیان و ورود آنان به شهر مکّه به دست آنان ویران شد.قبور عبدالمطلب، عبدمناف اجداد رسول خدا- ص- و نیز ابوطالب عموی آن حضرت نیز گنبدهایی داشته که همه را تخریب کردهاند. (22)«پاشا» هنگام ورود به مکه در قبرستان معلاة، قبّههای قبور حضرت خدیجه- علیهاسلام- عبدمناف، عبدالمطّلب، هاشم، و ابیطالب را دیده و تصاویر آن را در پایان کتاب خود به چاپ رسانده است. (23)منطقه حجون علاوه بر اهمیتی که بخاطر مدفون شدگان در این گورستان دارد، از قداست خاصی نیز نزد مسلمانان- خصوصاً اهل سنت- برخوردار است؛ زیرا پیامبر- ص- هنگام مراجعت از مدینه و ورود به مکّه، از همین منطقه وارد شهر شده و در همان مکان سکونت داشتند.محمد بن جبیر بن مطعم از پدربزرگش نقل میکند که: «پیامبر- ص- در فتح مکّه در حجون داخل خیمهای زندگی میکرد و برای هر نماز به مسجد میآمد».ازرقی نیز مینویسد: «پیامبر- ص- پس از هجرت به مدینه، در سفر به مکه به خانههای مکه پای نگذاشت و هرگاه طواف ایشان تمام میشد به منطقه بالای مکّه- در حجون- میرفت و در خیمههایی که برای آن حضرت سرپا کرده بودند اقامت داشت و از همان جا به مسجدالحرام میآمد و برمیگشت». (24)ابوموسی اشعری نیز پس از مراجعت از صفّین در درّه ابی دب ساکن شد. وی میگفت: «میخواهم همسایه قومی باشم که مکر و نیرنگ نمیکنند.» و مقصودش مردگان بود. (25)در تاریخ آمده است: هنگام ولادیت رسول خدا- ص- شنیده شد: گویندهای بر بالای حَجون میگوید:فأقسم ما أنثی من الناس أنجبت ولا ولدت أنثی من الناس واحده«سوگند میخورم که هیچ زنی از مردم نزاییده، و هیچ مادری نوزادی به دنیا نیاورده است».کما ولدت زهرِیَّةِ ذات مفخر مجنبة لؤم القبائل ماجده«چنانکه این مادر سپید روی بالنده، و پیراسته از پستی قبایل و گرانمایه، نوزاد به دنیا آورده است». (26)همچنین ابی سلمه میگوید: «پیامبر به هنگام فتح مکه بر حَجُون ایستاده و- خطاب به شهر مکه- فرمودند:«به خدا سوگند که تو بهترین و محبوبترین سرزمینها در نظر خداوندی و اگر مرا از تو بیرون نکرده بودند هرگز از تو بیرون نمیرفتم، جنگ و خونریزی در این سرزمین برای هیچکس پیش از من روا نبوده و برای هیچکس پس از من نیز روا نیست». (27)فرزند اباذر نیز در دامنه حجون خانهای داشته و در آن زندگی میکرده است. (28)برخی گمان میکنند پیامبر- ص- و برخی از خاندان و یارانش نزدیک به سه سال در همین منطقه به محاصره قریشیان درآمده، و اینجا را شعب ابیطالب معرفی میکنند، لیکن این گمان نادرست است.در شماره سوّم از میقات حج، ص 149 به تفصیل آن را بررسی، و با استفاده از منابع و مدارک معتبر ثابت نمودهام، که شعب ابی طالب در نزدیکی مسجدالحرام و در کناره کوه ابوقبیس واقع شده است.
1- فی رحاب بیت الله الحرام، ص 252.
2- محمد حسین هیکل، فی منزل الوحی، ص 210.
3- ابراهیم رفعت پاشا- مرآة الحرمین، ص 339.
4- عقد الثمین، ج 1، ص 147.
5- مرآة الحرمین، ص 31. فقه العبادات، ص 205.
6- همان.
7- همان.
8- همان.
9- ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج 1، بیروت، دارإِحیاء التراث العربی.
10- مرآة الحرمین، ص 31. فقه العبادات الحج حسن ایوب، ص 205.
11- بحارالانوار، ج 19، ص 20.
12- همان.
13- ابن اثیر، البدایة و النهایة، ج 3، ص 294.
14- یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 20.
15- اخبار مکه ازرقی، ترجمه آیتی، ص 471- تهران 1368.
16- فی رحاب بیتالله الحرام، ص 258- 252. حسن ایوب، فقه العبادات الحج، ص 205.
17- نام این کتاب- اثارة الحجون الی زیارة الحجون- میباشد که در چاپخانه ماجدیه مکه در سال 1332 ه. ق به رشته طبع درآمده است.
18- فی رحاب بیتالله الحرام، ص 258.
19- ابن هشام. سیره، ص 177، ج 1، چاپ مصر 1355 هجری قمری. محمد بن سعد، طبقات، ص 73، بخش اول، ج 1، چاپ ادوارد ساخا و بریل.
20- المغانم المطابه فی معالم طابه، ص 6.
21- محمد حسین هیکل، فی منزل الوحی، ص 210.
22- همان، ص 212.
23- پاشا، مرآة الحرمین، ص 32- 31.
24- ازرقی، اخبار مکه، ص 430.
25- همان، ص 519.
26- سبل الهدی والرشاد، ج 1، ص 426.
27- ازرقی، اخبار مکه، ص 426، تهران 1368.
28- ازرقی، ترجمه اخبار مکه، ص 431- 430، تهران 1368.