4- بیعت عقبه دوم
تلاشهای نخستین مسلمانان یثرب و نیز مصعب بن عُمَیر فرستاده رسول خدا- ص- سبب شد تا اسلام در قلب تعداد بسیاری از مردم آن ناحیه، نفوذ یابد. این نفوذ تنها و تنها با خواندن قرآن بر آنان بود. بدین ترتیب در موسم حج آتی مسلمانان بر آن شدند تا همراه کاروانی به مکه درآیند و با رسول خدا- ص- بیعت کنند. یکی از انگیزههای آنان، آن بود تا رسول خدا- ص- را از سختیهایی که در مکه گرفتار آن است، رهایی دهند.(1)
این کاروان شامل جمعیّتی پانصد نفری بوده که تعداد هفتاد نفر آنان مسلمان بودهاند. بلاذری رقم بیعتکنندگان عقبه را هفتاد مرد و دو زن یاد کرده است.(2) اما در روایت ابن اسحاق از هفتاد و سه مرد و دو زن یاد شده است.(3)
هشام کلبی علت اختلاف را این دانسته که کسانی از آنها زمانی رسیدند که بیعت تمام شده بود، اما اهل آنان بعدها مدعی شدند که اینان از اهل عقبه بودهاند. از آنجا که بنابراین بود تا از هفتاد نفر تجاوز نکند، در نتیجه برخی حذف شده و کسان دیگری جایگزین آنها شدهاند.(4)
به هر روی برخی از آنان (عویم بن ساعده و سعد بن خَیْثَمَه و چند تن دیگر(5)) در مکه با رسول خدا- ص- دیدار کردند. قرار شد در ایامی که حجاج در منی هستند، در «عقبه» با وی ملاقات و دیدار کنند. در شب موعود، مسلمانان یثرب که در آغاز در کنار دیگر حجاج یثربی بودند، پس از گذشت
1- السیرةالنبویه، ذهبی، ص 298. آنها میگفتند: «حتی متی نَذرُ رسولاللّه- ص- یطوف فی جبال مکة و یخاف».
2- انسابالاشرافٰ ج 1ٰ ص 251.
3- السیرة النبویه، ابن هشام، ج 2، ص 441. به نوشته ابن حزم (جوامع السیرة النبویة ص 59) مجموع شرکتکنندگان اوسی یازده مرد بودهاند.
4- انساب الاشرافٰ ج 1ٰ ص 253.
5- همانٰ ج 1ٰ ص 253.
1- در این باره نک: الصحیح، ج 2، صص 207 و 208.
2- اعلام الوری، صص 60 و 61؛ بحار، ج 19، ص 13.
3- السیرة الحلبیه، ج 2، ص 16.
4- السیرة النبویه، ابن هشام، ج 2، صص 442 و 443.
1- السیرة النبویه، ابن هشام، ج 2، ص 446؛ تاریخ طبری، ج 2، صص 363 و 364 در باره نخستین بیعت کننده میان اسعد بن زراره، ابوالهیثم بن التیّهان و براء بن معرور اختلاف است. طبقات الکبری، ج 1، ص 222.
2- طبری، ج 2، ص 365؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج 2، ص 448؛ طبقات الکبری، ج 1، ص 223.
1- انسابالاشراف، ج 1، ص 254 [ان موسی- علیهالسلام- اخذ من بنیاسرائیل اثنی عشر نقیباً و انّی آخذ منکم اثنی عشر] ابن سعد، ج 1، ص 222. خداوند نیز میفرماید: «ولَقَدْ اخَذْنا میثاقَ اسرائیل و بعثه اثنی عشر نقیبا» مائده: 12. قابل توجه این که آن زمان هنوز سوره مائده- که گفته شده یکی از آخرین سورههای نازل شده است- نازل نشده بود. بلاذری با برشمردن بیعتکنندگان، آنها را براساس وابستگی خاندانی، جدا جدا یاد کرده و هر چند نقیب که در میان یک طایفه بوده، یاد کرده است. از اوسیان 12 نفر که سه نقیب در میانشان بوده، از بنیالنجار بن حارثه 9 نفر که یک نقیب داشتهاند، از بنیالحارث بن خزرج 7 نفر که دو نفرشان نقیب بودهاند، از بنی زریق 7 نفر که یکی از آنان نقیب بوده است؛ از بنی سلمة بن سعد 28 مرد و یک زن که دو نفرشان نقیب بودهاند، از بنیساعده دو نفر مرد و یک زن که هر دو مرد نقیب بودهاند، از بنیعوف پنج نفر که یکی نقیب بوده است. نک: بلاذری، صص 251- 240.
2- انسابالأشراف، ج 1، ص 253؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج 2، ص 446.
3- جوامع السیرة النبویّة، ص 60.
4- انسابالاشراف، ج 1، ص 254؛ السیرة النبویه ابن هشام، ج 2، صص 443 و 444، الاستیعاب، ج 1، ص 83.
1- انسابالاشراف، ج 1، ص 253؛ مالک بن انس، الموطأ (چاپ شده با تنویر الحوالک)، ج 2، ص 4.
2- تنویر الحوالک؛ ج 2، ص 4؛ الصحیح، ج 2، ص 204 (از همو).
3- نک: الصحیح، ج 2، صص 177- 175.
4- جوامع السیرة النبویه، ص 58.
1- در طبقات (ج 1، ص 223) و بلاذری، مطعم بن عدی آمده است.
2- السیرة النبویه ابن هشام، ج 2، صص 449 و 450؛ انسابالاشراف، ج 1، ص 254؛ طبقاتالکبری، ج 1، ص 223.
1- فتوح البلدانٰ ص 21.
2- السیرة النبویه، ابن هشام، ج 2، صص 428 و 429 (با تلخیص)؛ تاریخ طبری، ج 2، صص 353 و 354؛ سبلالهدی والرشاد، ج 3، ص 267.
3- دلائلالنبوة، بیهقی، ج 2، ص 434؛ جوامع السیرة النبویه ابن حزم، ص 56؛ وفاءالوفاء سمهودی، ج 1، صص 223- 221.
4- انسابالاشراف، ج 1، ص 239.
1- الإصابه، ج 2، ص 320.
2- مشغلالاثار، ج 1، ص 137.
3- الصحیح، ج 3، صص 15- 11.
4- نک: دلائل النبوة، بیهقی، ج 2، صص 82- 100.
1- دلائلالنبوة، بیهقی، ج 2، ص 434؛ تاریخ طبری، ج 2، ص 354؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج 2، ص 429؛ نهایةالأرب، ج 16، ص 311؛ جوامع السیرة النبویه، ص 56؛ عیونالاثر، ابن سیدالناس، ج 1، صص 205 و 206؛ وفاءالوفاء سمهودی، ج 1، ص 223.
2- مجمعالزوائد، ج 6، ص 40؛ مغازی رسولاللّه لعروة بن زبیر، ص 123؛ سبل الهدی و الرشاد، ج 3، ص 267.
1- سبلالهدی والرشاد، ج 3، ص 274؛ عیونالاثر، ج 1، ص 212.
2- دلائلالنبوة، بیهقی، ج 2، ص 432؛ السیرةالنبویه، ذهبی، ص 295.
3- نک: سبلالهدی و الرشاد، ج 3، ص 275.
1- المعارف، ابن قتیبه، ص 61.
2- نک: سبلالهدی والرشاد، ج 3، ص 275.
3- طبقات الکبری، ابن سعد، ج 1، ص 218.
4- نک: تاریخ الأدب العربی، طه حسین، ج 1، ص 156.
5- در این باره نک: الصحیح، ج 2، ص 194.
1- سبل الهدی و الرشاد، ج 3، ص 309؛ السیرة النبویه ابن هشام، ج 2، صص 452 و 453.
2- سباء 34: 34 «و ما ارسلنا فی قریة من نذیر الّا قال مترفوها انّا بما ارسلتم بهکافرون» و نک: زخرف 43: 23.
1- جواد علی به همین دلیل آنان را نرمخوتر و با شرح صدر بیشتر شناسانده، نک: المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج 4، ص 132.
2- البخاری، ج 3، ص 81.