نوع مقاله : فقه حج
نویسنده
چکیده
موضوعات
با وجود این، در نیمه اوّل قرن هشتم، شخصی به نام «ابن تیمیه» ظاهر شد و زیارت قبور را نوعی بدعت دانست و با تمسک به مطالب سست و غیر مستند، به حرمت آن فتوا داد و سفر برای زیارت قبور، حتی قبر پیامبر را نامشروع خواند. (1) واکنش علمای اسلام، از شیعه و سنی، در مقابل این عقیده ابن تیمیه که آن را به اسلام نسبت میداد، بسیار تند و سریع بود و علمای مذاهب اسلامی پس از مباحثات بسیاری
1- البته ابن تیمیه خود را از پیروان حنابله میداند، در حالی که حنابله به زیارت قبور میرفتند و به آن اعتقاد داشتند، تا جایی که شیخ مفید نقل میکند که به ما امامیه ایراد میگیرند که شما هم حنبلی شدهاید، زیرا حنبلیها هم به زیارت قبور میروند و نزد قبور اعتکاف میکنند شما امامیه هم همین کار را انجام دادید، سپس شیخ مفید پاسخ میدهد که اگر چیزی را حنابله انجام دادند، الزاماً کار خلاف نیست. رجوع شود به: الفصول المختار، ص 128.
1- ابن کثیر شامی، البدایة و النهایه، ج 14، ص 138.
2- یافعی، مرآةالجنان، ج 4، ص 277.
3- ابن حجر، الدرر الکامنة، ج 1، ص 154.
4- الرسائل الکبری، ج 2، ص 57.
رفتن به زیارت قبور خویشان و نزدیکان و دوستان و آشنایان، یک امر عقلایی است و اقوام و ملل از دیرباز، این کار را انجام دادهاند و در اسلام نیز ممنوع نشده و حتی چنانکه خواهیم دید، پیامبر خدا به زیارت قبور امر کرده است و بدیهی است که امر رسول خدا حداقل بر استحباب آن دلالت دارد. البته از روایات چنین فهمیده میشود که در آغاز اسلام، پیامبر مردم را از زیارت قبور منع کرد ولی بعدها ممنوعیت برداشته شد و پیامبر به آن امر فرمود.
شاید علّت نهی قبلی این باشد که در آغاز اسلام مردگان غالباً مشرک و بتپرست
1- منهاجالسنه، ج 1، ص 132.
2- الرسائل الکبری، ج 2، ص 65.
1- وسائل الشیعه، ج 1، ص 149.
2- همان، ج 2، ص 3462.
3- سنن ترمذی، ج 3، ص 370.
4- کنزالعمال، ج 15، ص 646.
5- حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج 1، ص 375.
هرچند که زیارت قبور مستحب است ولی زیارت قبر رسول خدا و حضرات معصومین- علیهمالسلام- از اولویت خاصی برخوردار است و بر استحباب آن تأکید بیشتری شده است؛ زیرا علاوه بر روایاتی که در این خصوص وارد شده و بعضی از آنها را خواهیم آورد، آثار تربیتی زیارت قبور این اولیای خدا بسیار زیاد است؛ زیرا زیارت آنها بزرگداشت کسانی است که عمری در طریق ایمان و تقوا گام برداشتهاند و در واقع زیارت آنها ارج نهادن به ایمان و تقوا و ارزشهای معنوی و ترویج آن اوصافی است که در اولیای خدا وجود دارد.
و نیز زیارت قبور اولیای خدا نوعی اظهار محبت به کسانی است که محبت و دوستداشتن آنها در شرع لازم و علامت ایمان دانسته شده است.
در خصوص زیارت قبر پیامبر خدا روایاتی وارد شده است که ما بعضی از آنها را میآوریم، برخی از این روایات از طریق شیعه و برخی دیگر از طریق اهل سنت وارد شده است:
عن الصادق- علیهالسلام- عن أبیه إن النبی- صلّی اللَّه علیه و آله- قال: «من زارنی حیّاً و میّتاً کنت له شفیعاً یوم القیامة.» (1) امام صادق- ع- از پدرش و او از پیامبر- ص- نقل میکند که فرمود: «هر کس مرا در حال حیات و ممات زیارت کند، در روز قیامت شفیع او خواهم بود.»
قال امیرالمؤمنین- علیهالسلام-: «اتمّوا برسول اللَّه حجّکم اذا خرجتم الی بیتاللَّه فان ترکه جفاء و بذلک امرتم و اتموا بالقبور التی الزمکم اللَّه- عزّوجلّ- زیارتها و حقها و اطلبوا الرزق عندها.» (2) امیرالمؤمنین- ع- فرمود: «وقتی به زیارت خانه خدا بیرون میروید حج خود را با
1- بحارالانوار، ج 100، ص 139.
2- همان، ص 139.
1- وسائل الشیعه، ج 8، ص 16.
2- سنن دار قطنی، ج 2، ص 278.
3- همان.
4- شوکانی، نیلالأوطار، ج 4، ص 326.
5- امینی، الغدیر، ج 5، ص 109 به بعد.
باتوجه به این که به زیارت قبور امر شده و زیارت قبور مؤمنین؛ بخصوص قبر پیامبر و اولیای الهی مستحب است، بدون شک سفر برای انجام چنین کاری نیز مستحب خواهد بود.
زیرا همانگونه که سفر برای انجام حج واجب است، سفر برای انجام یک عمل مستحبی نیز از باب مقدمه عمل، مستحب خواهد بود.
وقتی رفتن به زیارت قبور، طبق احادیث صحیح، مشروع و مستحب باشد، چه فرقی میکند که انسان از خانه خود به قصد زیارت قبوری که در شهر خود اوست خارج شود و یا از شهری دیگر به قصد زیارت قبوری که در شهری دیگر است سفر کند؟ به هر حال مسافتی را برای این منظور طی میکند حال این مسافت کم باشد یا زیاد، تفاوتی نمیکند و در هر دو صورت رفتن به قصد زیارت است.
دیگر این که خداوند در قرآن کریم به اهل معصیت از مؤمنان دستور میدهد که خدمت پیامبر بروند و از آن حضرت بخواهند که از خدا برای آنها طلب مغفرت کند. (1) در چنین صورتی امید است که خدا آنها را ببخشد. میدانیم که زنده و مرده پیامبر تفاوت نمیکند و طبق روایات، پیامبر پس از مرگش هم به امت خود دعا میکند و ناظر اعمال آنهاست.
عن عبداللَّه بن مسعود قال قال رسواللَّه- ص-: «حیاتی خیر لکم تحدثون و تحدث لکم و وفاتی خیر لکم تعرض علیّ أعمالکم فما رأیت من خیر حمدت اللَّه علیه و ما رأیت من شرّ استغفرت اللَّه لکم.» (2) پیامبر فرمود: «زندگی من برای شما خیر است که با هم سخن میگوییم و مرگ من نیز برای شما خیر است که اعمال شما بر من عرضه میشود، اگر عمل خیری دیدم بخاطر آن خدا را سپاس میگویم و اگر عمل بدی دیدم از خدا برای شما طلب مغفرت میکنم.»
بنابراین میتوان گفت: مسافرت برای زیارت قبر پیامبر، همانند مسافرت برای دیدن پیامبر در زمان حیات آن حضرت است.
از همه اینها گذشته طبق روایات بسیاری که در دست داریم، شخص پیامبر به خاطر زیارت قبور شهدای احد به آنجا سفر کرده و نیز بعضی از اصحاب رسول خدا برای زیارت قبور مسافرتها کردهاند و یا همدیگر را به سفر برای زیارت قبر پیامبر دعوت نمودهاند و اینهمه
1- نساء: آیه 64.
2- مجمع الزوائد، ج 9، ص 24.
1- المستدرک علی الصحیحین، ج 2، ص 248.
2- سنن ابی داود، ج 1، ص 319.
3- سنن بیهقی، ج 4، ص 78.
4- واقدی، فتوح الشام، ج 1، ص 244.
5- تهذیب تاریخ دمشق، ج 2، ص 259.
1- هر سه تعبیر در: صحیح مسلم، ج 4، ص 126.
1- وسائل الشیعه، ج 3، ص 525 و بحارالانوار، ج 99، ص 379 به نقل از کتاب «الخصال» شیخ صدوق.
2- صحیح بخاری، ج 2، ص 137.