از آنها عبور نکنی. پیامبر برای اهل عراق- که آن روز عراق نبود
- بطن عقیق از سمت اهل عراق را میقات معین کرد و برای اهل یمن یلملم، برای اهل طائف قرن المنازل، برای اهل مغرب جحفه (مهیعه) و برای اهل مدینه ذو الحلیفه را میقات قرار داد و هر کس که منزلش بین این میقاتها و مکه است، میقات او منزل خود او است.
احرام باید از میقاتهای پنجگانهای که پیامبر مقرر فرموده انجام گیرد و در حج و عمره، نباید پیش از آنها یا بعد از آنها محرم شد.
پیامبر برای اهل مدینه ذو الحلیفه را که همان مسجد شجره است میقات قرار داد.
حاجی در آن مسجد نماز میخواند و سپس حج را آغاز میکند. همچنین پیامبر برای اهل شام، جحفه، برای مردم نجد عقیق، برای اهل طائف قرن المنازل و برای اهل یمن، یلملم را میقات قرار داد. هیچ کس نباید میقاتهای تعیین شده توسط پیامبر را نادیده بگیرد.
فقهای ما با این دو حدیث شریف و امثال اینها بر میقات بودن یلملم و صحت احرام از آن جا استدلال کردهاند.
در برخی از احادیث، میقات مردم یمن «قرن المنازل» معرفی شده است؛ مانند حدیثی که عبداللَّه بن جعفر در کتاب «قرب الاسناد» از احمد بن محمد بن عیسی از حسن بن محبوب از علی بن رئاب از امام صادق- ع- نقل کرده است. وی میگوید: از امام صادق- ع- درباره میقاتهایی که پیامبر برای مردم مقرر کرده، پرسیدم فرمود: رسول خدا برای اهل مدینه ذوالحلیفه را، که همان شجره است، میقات قرار داد و برای اهل شام جحفه را، برای اهل یمن قرن المنازل را و برای اهل نجد عقیق را.
راه جمع بین این دو دسته از روایات درباره میقات اهل یمن این است که بگوییم: در احادیثی که در آنها میقات اهل یمن، یلملم معرفی شده، مقصود میقات کسانی از اهل یمن است که از راه تهامه (راه ساحلی کنونی و راه اول از راههای سه گانه که قبلًا از مناسک حربی نقل کردیم) سفر کنند.
اما احادیثی که میقات اهل یمن را قرن المنازل معرفی کرده، مقصود، میقات کسانی است که در حرکت از یمن، از دو راه دیگر که از قرن المنازل عبور میکند (راه صنعاء- صعده و راه حضرموت- نجران) یا از هر راه دیگر که از طائف عبور میکند،
ص: 113
سفر کنند. بدین ترتیب این دو دسته احادیث، شامل تمام راههایی میشود که در زمان پیامبر اسلام یا در قرون بعدی تا زمان ما، از یمن به مکه منتهی میشده ومیشود.
یلملم از نظر فقه
فقهای ما به استناد احادیثی که گذشت و امثال آنها، به میقات بودن یلملم و صحت احرام از آن جا فتوا دادهاند و در این باره در میان آنها اختلافی نیست عبارتهای فقها در این باره، برخی مطلق و برخی مقید است؛ اینک نمونههایی از فتاوا:
در کتاب «المقنعه» و «الهدایه» تألیف صدوق و در «نهایه» و «الجمل» تألیف شیخ طوسی و در «شرایع» تألیف محقق آمده است: میقات اهل یمن یلملم است. یلملم، هم میقات اهل یمن و هم میقات حجاجی است که از راه آنها عبور میکنند.
همچنین در «الجمل» تألیف سید مرتضی و «الکافی» تألیف ابن الصلاح و «المراسم» تألیف سلّار و «الجامع» تألیف ابن سعید آمده است: میقات اهل یمن یلملم است.
در «الإصباح» صهرشتی و «الغنیه» تألیف ابن زهره آمده است: میقات کسانی که از راه یمن عازم حج میشوند، یلملم است.
ابن برّاج در «المهذب» میگوید:
یلملم میقات اهل یمن و میقات کسانی است که از راه آنها عازم حج میشوند.
ابن ادریس در «سرائر» میگوید:
[پیامبر اسلام] برای اهل یمن کوهی را میقات قرار داد که یلملم یا لملم نامیده میشود.
ابن ابی الفضل در «الإشاره» میگوید: ... یا یلملم که به یمنیها و کسانی که از سمت آنها حرکت کنند، اختصاص دارد.
ابن حمزه در «الوسیله» میگوید:
چهارم، میقات اهل یمن است که عبارت است از یلملم.
علامه در «القواعد» وآل عصفور در «الابتهاج» میگویند: در یمن کوهی است که یلملم نامیده میشود.
و شهید در «اللمعه» میگوید: یلملم میقات اهل یمن است.
(1) در کتاب «الهدایه» (فتاوای شیخ یوسف بحرانی) آمده است: یلملم میقات اهل یمن و کسانی است که با آنان در یک منطقه قرار دارند.
یزدی در «العروة» میگوید: میقات چهارمیلملماست کهمربوطبهاهلیمن است.
1- رجوع شود به مجموعه حج از ینابیع الفقهیه، به کوشش علی اصغر مروارید، چاپ اول، سال 1406 ه. ق.
ص: 114
[آیت اللَّه] حکیم در «المنهاج» میگوید: میقات پنجم یلملم است که میقات اهل یمن و میقات آن دسته از مردم مناطق دیگر است که از راه آنها عازم حج میشوند.
خنیزی در «المنهج» میگوید: یلملم میقات اهل یمن است.
[آیت اللَّه] خویی در «المناسک» میگوید: میقات چهارم یلملم است و آن میقات کسانی است که از طریق یمن عازم حج میشوند.
[شهید] صدر در «الموجز» میگوید:
میقات چهارم یلملم است و آن، یکی از کوههای تهامه است. گفته میشود که فاصله آن تا مکه 94 کیلومتر است.
در «رساله» آقای خاقانی آمده است:
میقات چهارم یلملم است و آن میقات اهل یمن است، و هرکس که از طریق یلملم عازم حج شود بر او واجب است از آنجا محرم شود. این میقات تا مکه 94 کیلومتر فاصله دارد.
در «مناسک» [آیت اللَّه] گلپایگانی آمده است: میقات چهارم یلملم است و آن، یکی از کوههای تهامه است. و تا مکه تقریباً 94 کیلومتر فاصله دارد و میقات اهل یمن و میقات مردم مناطقی است که از آن مسیر عازم حج میشوند.
(1) این فتاوا را با این طول و تفصیل به این خاطر نقل کردیم که نکته مهمی را تذکر بدهیم و آن نکته این است که همه فقها، میقات اهل یمن را منحصر به یلملم کردهاند در حالی که- چنانکه در روایات گذشته دیدیم- چنین نیست؛ زیرا یمن راههای دیگری نیز دارد که از یلملم عبور نمیکند بلکه از طریق طائف میگذرد که قرن المنازل یا وادی محاذی قرن المنازل در آن جا قرار دارد.
از آنجا که معمولًا فتاوا به این منظور منتشر میشود که مقلد، طبق آن عمل کند، لازم است مفتی، نخست راههای یمن و منازل بین آن ومکه را بشناسد و سپس در پرتو آن فتوا بدهد. بنابراین بهتر است در مقام فتوا چنین گفته شود: «یلملم میقات کسانی است که از یمن، از راه تهامه (یاراه ساحلی) عازم حج میشوند، چه اهل یمن باشند یا تهامه یا هرجای دیگر»
البته مطلق گویی در بیان فتوا که نقل کردیم منحصر به فقهای امامیه نیست بلکه برخی از کتابهای فقهی اهل سنت نیز که در دسترس این نگارنده است، در این جهت با کتابهای فقهی ما مشترک است که اینک چند نمونه از آن را میآوریم:
در «المحلی» تألیف ابن حزم (ج 7،
1- شماره صفحات مناسک و کتابهای فقهی مورد استناد در این مقاله را از این جهت ذکر نکردیم که فصل مربوط به این بحث یعنی فصل میقاتها، در آنها مشخص است.
ص: 115
ص 70) چنین آمده است: میقات کسانی که از طریق یمن عازم حج هستند- چه از یمن باشند و چه از جای دیگر- یلملم است که در جنوب مکه قرار دارد و از آن جا تا مکه سی میل فاصله است.
در «الروض المربع» تألیف بهوتی آمده است: میقات اهل یمن یلملم است و بین آن و مکه دو شب راه است.
در کتاب «الفقه علی المذاهب الأربعه» (ج 1، ص 610) آمده است:
میقات اهل یمن وهند و یلملم- با فتحه دو لام وسکون میم در بین دو لام- است و آن، یکی از کوههای تهامه است که تا مکه دو منزل راه است.
در کتاب «فقه السنه» تألیف سید سابق آمده است: میقات اهل یمن یلملم است که کوهی است در جنوب مکه، و بین آن و مکه 54 کیلومتر فاصله است.
در کتاب «التحقیق والإیضاح» تألیف «ابن باز» آمده است: میقات چهارم یلملم است که میقات اهل یمن میباشد.
تنها استثناء در این زمینه شافعی است که به این نکته توجه داشته و عبارت او کاملًا مطلب را میرساند و شامل همه راههای یمن است. شاید علت دقت او آن باشد که وی اهل مکه بوده و به همین جهت به راههای منتهی به مکه از دیگران آگاهتر بوده است.
او در کتاب «الأمّ» میگوید: این که در حدیث آمده است: «اهل مدینه از ذوالحلیفه محرم میشوند» به این جهت است که آنها وقتی از محل خود حرکت میکنند، ذو الحلیفه سرراه آنها است و نخستین میقاتی است که از آن میگذرند.
همچنین آنجا که آمده است: «اهل شام از جحفه محرم میشوند» به این جهت است که آنها وقتی که از محل خود حرکت میکنند، جحفه سر راه آنهاست و نخستین میقات است که از آن عبور میکنند. مدینه و جحفه راه آنها نیست مگر آن که از آن طریق سفر کنند.
در مورد اهل نجد و یمن نیز همین گونه است؛ یعنی آنها نیز وقتی از محل خود حرکت کردند به نخستین میقات که رسیدند باید از آن محرم شوند. در مورد اهل نجد و یمن نکته دیگری نیز هست و آن این است که آنها وقتی که از قرن المنازل عبور میکنند و راهشان از آنجا است، میقاتشان قرن المنازل است و ملزم نیستند از یلملم محرم شوند. یلملم میقات مردم مناطق پست و درّهای یمن است که راهشان از یلملم است.
(1)
1- الأمّ، ج 1، ص 152- 153
ص: 116
نکته قابل ذکر دیگر این که: فاصله بین یلملم و مکه که در برخی از مناسک، 54 یا 94 کیلومتر معرفی شده، با راه کنونی بین این دو، تطبیق نمیکند بلکه این فاصله، مربوط به راه قدیمی است که قبل از متروک شدن یلملم مستقیماً از آن عبور میکرده است. چون مناسک و کتب فقهی که این مسافتها در آنها ذکر شده، متعلق به فقهای معاصر است، خوب بود مسافت کنونی را ذکر میکردند. فاصله کنونی بین مکه مکرمه و بین محلی که محاذی کوه یلملم، واقع در مرکز یلملم (وَدیان) است، حدود 50 کیلومتر است. به همین جهت در پایان این بحث راههای کنونی یمن و تهامه را که به مکه منتهی میشود، ترسیم میکنیم تا مورد استفاده فقهای بزرگوار در مقام افتاء قرار گیرد. این راهها بدین گونه است:
قرن المنازل (سیل کبیر)- مکه
مخواة- باحه- طائف-
وادی محرم
1- یمن- جیزان- قنفذه- لیث- دوراهی مُضیلیف
محاذاة یلملم- مکه
قرن المنازل (سیل کبیر)- مکه
مخواة- باحه- طائف
وادی محرم- مکه
2- یمن- جیزان- محایل
مُضیلیف- مُحاذاة یلملم- مکه
قرن المنازل (سیل کبیر)- مکه
باحه- طائف
وادی محرم- مکه
3- یمن- جیزان- أبها
قرن (السیل)- مکه
مخواة- باحه- طائف
وادی محرم- مکه
محایل
مُضیلیف- محاذاة یلملم- مکه