هزینه جامه کعبه مشرفه، از وقفی که بدین منظور از سوی ملک صالح اسماعیل قرار داده شد، همهساله از مصر ارسال میگردید. این وضع همچنان تا دوران سلطان «سلیمان قانونی» ادامه داشت، لیکن در این هنگام به علت ضعف مالی وقف یادشده و کاهش درآمد آن، امکان رسیدگی کامل به جامه تقلیل یافت و درنتیجه، وظایف لازمه نمیتوانست آنچنان که باید انجام گیرد. این وضعیت به آگاهی سلطان سلیمان قانونی رسانده شد و نامبرده طی فرمانی دستور داد که هزینههای ساخت جامه از خزانه سلطنتی در مصر تأمین گردد.
سپس در سال 947 ه. ق.، هفت دهکده دیگر مصری را خریداری کرد و به سه دهکده وقفشده پیشین اضافه نمود که درنتیجه وقف یادشده به ده دهکده رسید. از آن پس درآمد دهکدههای یادشده صرف تهیه و ساخت جامه شریفه میگردید که این وقف خود بهعنوان پشتوانه نیکویی برای جامه درآمد.
بدین ترتیب تعداد دهکدههای وقف شده، همچنانکه در متن وقفنامه سلطان سلیمان قانونی آمده، به ده دهکده مصری رسید.
1- بیسوس (در کتاب عربی ص 95)؛ دهکدهای است که هماکنون به نام (باسوس) شناخته میشود و از توابع استان قلیوبیه است.
2- ابوالغیث؛ در این زمان به «ابوالغیط» نامبردار است و در مرکز «قلیوب» در استان «قلیوبیه» واقع است.
3- حوض بقمص؛ همان «حوض بقیس» کنونی است که در بخش «مرصفا» از توابع «بنها» در استان «قلیوبیه» واقع است.
4- سلکه؛ یکی از دهکدههای «المنصوره» در استان «دقهلیه» بهشمار میآید.
5- سرو بجنجه؛ بهتر آن است که «سرو بججه» نامیده شود و آن دهکدهای است که هماکنون به «سرو» مشهور است و از توابع «فارسکور» در استان «دقهلیه» بهشمار میآید.
6- قریشالحجر؛ دهکدهای است در «المنصوره» استان «دقهلیه» که هماکنون به «أویشالحجر» شهرت داد.
ص: 116
هماکنون به «المنایل» مشهور است.
8- بجام؛ امروزه از توابع «شبرالحیمه» در استان «قلیوبیه» است.
9- منیةالنصاری؛ دهکدهای است در مرکز «دکرنس» از استان دقهلیه که به «منیةالنصر» نامور است.
10- بطالیا؛ در صورت وقف، از این دهکده در بخش مرکزی شرقی یاد گردیده است، در صورتیکه جزو این بخش نیست. نامهای دیگری نزدیک به آن در استانهای دیگر وجود دارد؛ مانند «طالیا» که یکی از دهکدههای مرکز «اشمون» در استان «المنوفیه» بوده است.
همچناکه در قدیم دهکده دیگری بهنام «بتالی» در استان «الغربیه» وجود داشته که در این زمان نمیتوان به موقعیت دقیق آن دست یافت.
(1) در آن هنگام، پس از وقف ده دهکده یاد شده، درآمد آن برآورد گردید و بدین ترتیب در صورت وقفنامه یاد شده در آن سال آمده است:
اوّل- درآمد سالانه دهکدههای سهگانه (بیسوس، أبوالغیث و حوض بقمص) برابر است با مبلغ 89000 درهم.
دوم- درآمد سالانه دهکده «سلکه» برابر است با مبلغ 30944 درهم.
سوم- درآمد سالانه دهکده «سیروبجنجه» مبلغ 71820 درهم است.
چهارم- درآمد سالانه دهکده «الحجر» برابر با مبلغ 51304 درهم میباشد.
پنجم- درآمد سالانه دهکده «منایل و کوم رحان» برابر است با مبلغ 37840 درهم.
ششم- درآمد سالانه دهکده «بجام» مبلغ 14934 درهم میباشد.
هفتم- درآمد سالانه دهکده «منیةالنصاری» برابر است با مبلغ 60858 درهم.
هشتم- درآمد سالانه دهکده «بطالیا» مبلغ 10484 درهم میباشد.
بنابراین، مجموع درآمد سالانه وقف یاد شده، برابر است با 365152 درهم نقره.
در وقفنامه یاد شده، استفاده از درآمد را بهصورت تقریبی بدینصورت تعیین کردهاند:
الف- هر سال مبلغ 276216 درهم از آن را مانند سالهای گذشته صرف تهیه جامه بیرونی کعبه نموده و باقی درآمد سالیانه را، که تقریباً مبلغی معادل 88936 درهم میباشد، نزد ناظر وقف بهمدّت پانزده سال قرار دهند. بنابراین، مبلغ یادشده پس از این مدت، تقریباً برابر
1- شرح نامها و موقعیت دهکدههای یاد شده و تقسیمبندی تبعیت آنها از استانهای مختلف، به نقل از یوسف احمد، المحمل و الحج، ج 1، ص 258
ص: 117
با 1334040 درهم میباشد.
ب- از مبلغ جمعشده، هر پانزدهسال یکبار مبلغی حدود 750370 درهم را هزینه ساخت جامه و پردههای درون کعبه مشرفه و حجره نبوی شریف و ضریح مبارک در حرم شریف و منبر و محراب تهجد و نیز پردههای چهارگانه حرم شریف و محراب ابنعباس و قبر وی و نیز قبر عقیل بن ابیطالب و (حضرت امام) حسن بن علی علیهما السلام و عثمانبن عفان و فاطمه بنت اسد میرساندند.
ج- مازاد آن را، که مبلغی حدود 583670 درهم میباشد، در اختیار ناظر وقف قرار میدادند تا وی برای رفع گرفتاریها و مشکلاتی که گاه درنتیجه کمبود آب نیل و یا خشکی آن بهوجود میآید، هزینه کند. در صورتیکه پانزده سال گذشته و مبلغ یادشده افزایش یابد، موظفند که املاکی را خریداری کرده و ضمیمه وقف یاد شده بنمایند تا درنتیجه درآمد این وقف، پیوسته بهمیزان قابل ملاحظهای افزایش یابد.
گفتنی است در وقفنامه جامه کعبه، به وقف دیگری نیز اشاره شده است، که این وقف از سوی «سلطان سلیمان قانونی» برای کمک به حاجیان بیبضاعت، به هنگام سفرشان برای انجام فریضه حج و بازگشت از آن تعیین گردیده است.
در وقفنامه جامه کعبه قید شده است: اگر در هریک از دو وقف یادشده مشکلی پیش آید، میتوانند از مازاد وقف دیگر بر این وقف استفاده نمایند.
(1) لازم به یادآوری است علاوه بر وقفی که از سوی سلطان سلیمان قانونی در مصر بر جامه بیرونی کعبه در هر سال و بر جامه درونی کعبه و جامه حجره شریف نبوی و دیگر جامهها- که پیش از این از آنها نام بردیم-، هر پانزده سال یکبار قرار داده شد، پادشاهان آلعثمان نیز هریک جامهای را برای درونِ کعبه و جامه حجره نبوی شریف، به هنگام رسیدن به سلطنت، بدان ارسال میداشتند؛ همچنانکه علاوه بر آن شمعهای بزرگ و کوچک را که با آن، کعبه و سایر مقامات مسجدالحرام و نقاط متبرک این سرزمین را روشن میکردند، ارسال میداشتند. آنان افزون بر این، عطرهای گوناگون و گلاب و عطر آن و عنبر و جز اینها را نیز میفرستادند.
همچنین طنابهایی که جامه کعبه را بدان استوار میساختند، به همراه سایر موارد گذشته، همهساله به این دیار گسیل میکردند. مصر با دارا بودن ویژگی ارسال جامه بیرونی
1- نک: وقفنامه جامه کعبه که از سوی سلطان سلیمان قانونی وقف گردیده است.
ص: 118
کعبه در هر سال، تا سال 1118 ه. ق. پارچههای جامه بیرونی و درونی کعبه را میبافت. لیکن در این سال به فرمان «سلطان احمد سوم» فرزند «سلطان محمد چهارم» (عثمانی) جامه درونی را در استانبول بافت و بهعنوان اولین سالگرد فرمانروایی خویش در استانبول، آن را در سال بعد، از راه مصر به مکه فرستاد.
از آن هنگام استانبول، بافتن جامه درونی کعبه را به خود اختصاص داد و پادشاهان آلعثمان به همانصورت جامه یاد شده را ارسال میکردند تا اینکه دوران سلطنت عبدالعزیز بن سلطان محمود دوم فرا رسید و آخرین جامه را او فرستاد و پس از آن دولت عثمانی از ارسال جامه درونی کعبه خودداری کرد. بنابراین، جامه فرستاده شده از سوی سلطان عبدالعزیز به هنگام جلوس بر کرسی سلطنت در سال 1277 ه. ق.
(1) تا سال 1355 ه. ق.، همچنان باقی ماند. در این سال «ملک عبدالعزیز آلسعود»، درون کعبه را با جامهای که از سوی پادشاه بهره در هند ارسال گردیده بود، پوشانید.
در سال 1363 ه. ق. ملک عبدالعزیز آل سعود فرمان داد جامه دیگری برای درون کعبه، مهیا کنند که در سال یادشده این جامه در درون کعبه نصب شد.
(2) توقف ارسال جامه از مصر به هنگام حمله فرانسویان به آن
جامه کعبه در طول دوران عثمانی، همه ساله از محل درآمد اوقاف یادشده از مصر ارسال میگردید. هنگام تصرف مصر بهوسیله فرانسویان، ارسال جامه در طول سالهای 1213، 1214 و 1215 ه. ق. انجام نگرفت.
«جبرتی» که خود معاصر آن دوران بوده، از شرایط و مقتضیات آن دوران که منجر به توقف ارسال جامه از مصر به کعبه مشرف گردید، سخن گفته است.
وی در اینباره، از آمادگی جامه کعبه و جشن حرکت آن در سال 1213 ه. ق. مطالبی آورده و از کوشش فرانسویان به فرماندهی «مینو» در ارسال جامه در سال 1315 ه. ق. نیز نوشته است.
جبرتی به بیان جشن حرکتِ کاروانِ جامه در سال 1213 ه. ق. در خیابانهای قاهره پرداخته و از چگونگی حرکت والی و خزانهدار و مردان طُرُق صوفیه در پیشاپیش کاروان و نیز از چگونگی حرکت سربازان و طبالان و گروه موزیک در اطراف آن، که پیش از آن کاروان
1- ازرقی، اخبار مکه، ج 1، ص 258
2- محمد طاهر کردی، تاریخالقویم، ج 4، ص 203
ص: 119
جامه هیچگاه اینچنین شکوهی را به خود ندیده بود، به تفصیل مطلب نوشته و گفته است:
«در هشتم شوال 1213 ه. ق. که مصادف با روز جمعه بود، در بازارها از حرکت کاروان جامه کعبه مشرفه از «قرامیدان» ندا داده شد که پیش از آن کاروان جامه هیچگاه اینچنین شکوهی را به خود ندیده بود، به تفصیل مطلب نوشته و گفته است:
«در هشتم شوال 1213 ه. ق. که مصادف با روز جمعه بود، در بازارها به حرکت کاروان جامه کعبه مشرفه از «قرامیدن» ندا داده شد و مردم را به رعایت حرکت دستهجات، دارندگان علمها و کتلها و جلوگیری از بینظمی فراخواندند، و در بامداد روز شنبه خیل جمعیت در بازارها و خیابانها و گذرگاهها درانتظار عبور کاروان به هم پیوستند و در این هنگام کاروان، در حالیکه پیشاپیش آن والی و داروغه دستار بر سر و جُبّه بر تن به همراه گروه طبالین با طبل و شیپورها بود، به حرکت درآمد. در پس این گروه کتخدا و یارانش در حالیکه در برابر او بیش از دویست تن از سربازان بنیچری؟؟؟ مسلمان و تعداد بیشتری از سربازان رومی مسیحی سلاح بهدست و گروهی از مستحفظان نقابدار قرار داشتند، و پس از آن دستهجاتی از درباریان و در پی آنان جمعی از کارمندان ناظر بر جامه کعبه که تحت فرمان مصطفی کتخدا پاشا میباشند، و سرانجام دستهجات منظم سربازان ترکی بودند.»
سپس جبرتی خود از تشکیل چنین کاروانی، که در آن وضعیت از نژادها و مذاهب گوناگون شرکت جستند، اظهار شگفتی نموده، میگوید:
«این کاروان یکی از نادرترین و شگفتترین کاروانها در نوع خود بهشمار میآمد؛ زیرا در آن از نژادهای گوناگون، رنگهای مختلف و ادیان متفاوت شرکت کردند و در تمامی افراد یادشده اختلاف فرهنگی فراوانی دیده میشدند؛ بهطوریکه میتوان گفت اجتماع اضداد و جمع عجایب مخلوقات بهشمار میآمد.»
(1) «جبرتی» پس از آن اشاره به خروج کاروان محمل از قاهره در شوال سال 1213 ه. ق.
که جامه و خزانه کاروان همراه آن بود، میگوید: لیکن محمل نتوانست سفر خویش را به سرزمینهای مقدس ادامه دهد؛ زیرا هنگامیکه محمل به استان «الشرقیه» رسید. امیرالحاج «مصطفی بک» به همراه عربهای شورشی آن دیار، بر علیه فرانسویان متجاوز، وارد عمل شد و بهسوی دهکدههای وقفی در دو استان «الشرقیه» و «الدقهلیه» حرکت کرد و درآمدهای
1- الجبرتی، عجائبالآثار فی التراجم و الأخبار، تحقیق اساتید محترم حسن محمد جوهر، عمر الدسوقی، سید ابراهیم سالم، چاپ اول، لجنة البیان العربی، قاهره، 1386 ه. ق./ 1996 م، ج 5، صص 27 و 28
ص: 120
آن را دراختیار خود گرفت. شورشیان عرب آنگاه کشتیها و قایقهایی را که در رود نیل حرکت میکردند و مواد غذایی را به فرانسویان ساکن در «دمیاط» میرساندند، از حرکت بازداشتند و همه را تصرف کردند. در این هنگام بود که فرانسویان فرمان بازداشت و دستگیری «مصطفیبک»، امیرالحاج را صادر کرد و کاروان محمل به همراه جامه بهسوی قاهره بازگردانده شد. فرانسویان ناظر جدیدی بهنام سید اسماعیلالخشاب را بر جامه قرار دادند، لیکن با تمامی این احوال، در آن سال جامه از مصر به کعبه مشرفه ارسال نگردید. و این برای نخستین بار در طول قرون گذشته بود. جبرتی خود در اینباره میگوید:
«در سال 1213 ه. ق. به دلیل حوادثی که در آن رخ داد، سفر حج از مصر قطع گردید و جامه و خزانه
(1) برای اوّلین بار بهسوی دیار مقدس ارسال نشد و این حادثهای بود که نظیرش در این قرنها و در دولت عثمانی دیده و شنیده نشده بود.»
(2) در سال 1214 ه. ق. نیز کاروان حج مصری حرکت نکرد و درنتیجه جامه نیز در آن سال از مصر نرسید.
(3) اما در سال 1215 ه. ق. فرانسویان نسبت به جامه کعبه مشرفه توجه ویژهای از خود نشاندادند- این مطلب بههنگام دوران ژنرال مینو صورت گرفت و نامبرده تظاهر به مسلمانی کرد و نام خود را به «عبداللَّه ژاک مینو» تغییر داد و با بانوی مسلمانی ازدواج کرد. مینو در آغاز درخواست نمود جامه کعبه را که در «مسجدالحسین علیه السلام» مدّت زمانی بهصورت تاخورده به امانت سپرده شده بود و در معرض رطوبت هوا و بارانی که از سقف بر آن ریزش مینمود، بازرسی نمایند. و فرمان داد که جامه را از هرگونه نقص و اشکال خارج سازند و آماده ارسال بهمکهمکرمه وپوشش برروی کعبهمشرفه سازند. این جامه بهدست «مصطفی آغا کتخداپاشا» ساخته شد و «اسماعیل الخشّاب» بهعنوان ناظر بر اتمام کار آن، در سال 1213 ه. ق. بود و همانطور که پیشتر اشاره شد بر اثر مشکلات پیشآمده در آن سال، به مکه فرستاده نشد.
مجلس مردمی مصر در تاریخ سهشنبه پنجم ماه رمضان سال 1215 ه. ق. تشکیل جلسه داد و نمایندگان درخواست ژنرال «مینو» را در آن مطرح ساختند. آنان برای اینکار روز پنجشنبه، هفتم ماه رمضان را برای بازرسی جامه کعبه تعیین کردند و سپس فرمان اصلاح جامه و ارسال آن به کعبه مشرفه را بهنام بزرگِ فرانسویان در آن سال قرائت نمودند. در روز
1- از دیرباز، سنت بر این بود که دولت مصر، مبلغی را بهعنوان حقوق سالیانه به اشراف و اعراب و اهالیمکه و مدینه میپرداخت. این مبلغ که همواره از سوی کمیتهای در وزارت مالیه مصر تعیین میگردید، هر سال کم و زیاد شده و طی شهادتنامه شرعی، در حضور امیرالحاج و وزیر مالی و گروهی از صرافان در اختیار شخصی بهنام خزانهدار کاروان قرار داده میشد. حقوق یادشده در مکه و مدینه و گاه به بعضی از قبایل میان راه برای جلب محبت و دوستی آنان و مصون بودن از آزار و اذیت و دزدی آن قبایل، طبق دفتری که در اختیار داشت و نام و حقوق هر فرد در آن مشخص بود، پس از تأیید خزانهدار و امیرالحاج و منشی اوّل خزانه، به آنان پرداخت میگردید، «مترجم».
2- جبرتی، عجائبالآثار و ...، ج 5، صص 49- 34
3- جبرتی، عجائبالآثار و ...، ج 5، ص 140
ص: 121
پنجشنبه معین شده، نماینده مجلس و بزرگان آن، راهیِ «مسجدالحسین علیه السلام» شدند و در آنجا به گروهی از سربازان فرانسوی (فرستادگان مینو) که بدین منظور آمده بودند، برخوردند لیکن بهعلت ازدحام و شلوغی فراوانی که مردم در روز ماه رمضان که در مسجد گردآمده بودند، نتوانستند به درون مسجد رفته و کار را به انجام رسانند. بنابراین، برنامه را به روز پنجشنبه چهاردهم رمضان به تعویق انداختند. در روز یادشده، پس از گستردن و بازکردن جامه، برخی از آسیبها و نقایص را در آن مشاهده کردند و دستور دادند تمامی آن آسیبها برطرف گردد و مبلغی را نیز بهعنوان هزینه دراختیار گذاشتند.
جبرتی درباره بازکردن جامه اینگونه شرح میدهد:
«وقتیکه روزپنجشنبه چهاردهم رمضان فرارسید، «استوفو» خزانهدار رسمیِ ملت و «فوریه» نماینده مجلس به همراه برخی از بزرگان و قاضی و آغا و والی و حسابدار، پساز آنکه مسجد را ازمردم تهی کردند، به درون آن وارد شدند. کارگزاران جامه که احضار شده بودند، بندهای جامه را گشودند و آن را بازرسی کردند.
آنان در این بازرسی، برخی آسیبها را مشاهده کردند و دستور اصلاح و ترمیم آن را صادر نمودند و بدین منظور، مبلغ سه هزار درهم نقره به تصویب رسانیدند و همچنین مبلغ هزار و پانصد سکه نقره بهعنوان دستمزد برای کارگران و ترمیمکنندگان جامه تعیین نمودند. مبلغ هزار و پانصد سکه نقره نیز دراختیار خادمان ضریح مسجدالحسین علیه السلام قرار دادند. از آن پس، همگی سواره بهسوی خانههای خویش حرکت کرده و جامه را پس از اصلاح و ترمیم، مجدداً بستند و در جایگاه اصلی خویش قرار دادند.»
(1) لیکن باتمام این خصوصیات، جبرتی از ارسال آن جامه هیچگونه سخنی بهمیان نیاورده است. همچنانکه اینجانب به هیچگونه اشاره تاریخی نسبت به خروج کاروان محمل و یا ارسال جامه به مکه مکرمه در آن سال، (1215 ه. ق.) برخورد نکردم.
خروج فرانسویان از مصر و ارسال مجدد جامه از آن دیار
از گفتههای پیش روشن میشود که ارسال جامه کعبه در سالهای سهگانه 1213، 1214 و 1215 ه. ق. به علت لشکرکشی فرانسویان به مصر و تصرف این کشور، متوقف شد، لیکن
1- نک: جبرتی، مصدر پیشین، ج 5، صص 204 و 205
ص: 122
چنین بهنظر نمیرسد که کعبه در سالهای یادشده عاری از جامه باشد؛ زیرا دولت عثمانیان، که در آن هنگام دارای قدرت و بزرگی بر سرزمینهای مقدسه بود، خود عهدهدار ارسال جامه گردید. و بهنظر میرسد که آنان جامه را پس از ساختن در آستانه به همراه کاروان محمل شامی به سوی این دیار فرستادند.
دولت عثمانی در ماه ربیعالثانی سال 1216 ه. ق.- و این تاریخ همان زمانی است که فرانسویان از مصر خارج گردیدند- اقدام به ارسال محمل مصری نمود. گفتنی است که تا آن زمان در شهر قدس به ودیعت نهاده شده بود و بهعلت آغاز حمله فرانسویان به مصر، نتوانسته بودند آن را بازگردانند.
محمل به همراه سلیمانآغا و برخی از امیران که از شام حرکت کرده بودند، به قاهره وارد گردید. قاهره با ورود محمل، جشن عظیمی را برپا کرد.
(1) و در ماه جمادیالثانی- یعنی زمانی کمتر از دو ماه پس از خروج فرانسویان از مصر- جامه نوینی که در آستانه بافته شده بود، به قاهره وارد شد. سلطان عثمانی وقتی از خروج فرانسویان از مصر آگاهی یافت، فرمان داد جامه یادشده را بهسرعت آماده ساخته، از راه دریا به مصر و سپس به مکه مکرمه ارسال نمایند. جامه، طی یازده روز به اسکندریه وارد شد و مصریان با خوشحالی و سرور فراوانی از آن استقبال کردند. بیشک این کار برای سلطان عثمانی پایان دوران غصه و گرفتاری بود و مردم بهخاطر خروج فرانسویان از مصر، با خوشحالی به درگاه پروردگار شکرگزاری کردند.
جبرتی ماجرای ورود آن جامه به مصر و خوشحالی و پایکوبی مردم برای آن را توصیف کرده، مینویسد:
«مردم از قضیه ورود جامه از سوی حضرت سلطان آگاه شدند. پس هنگامیکه روز چهارشنبه 19 جمادیالثانی سال 1216 ه. ق. فرارسید، همراهان و خادمان جامه، به همراه بزرگ خود حاضر شده و حرکت کاروان جامه را در روز پنجشنبه اعلام کردند.
روز پنجشنبه که فرارسید، اعیان و بزرگان و درجهداران و «عثمان کتخدا»، که نامزد امیرالحاجی بود، به همراه تعدادی از گروهبانها و سربازان و قاضی و نماینده اشراف و بزرگانی از فقها گرد آمده و همگی رو بهسوی «بولاق» نهاده و جامه را در پیش روی خود قرار دادند. آنان اجزای مختلف جامه کعبه از کمربندها و نیز پرده دَرِ
1- جبرتی، ج 5، ص 140، 302 و 303
ص: 123
کعبه و مقام حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام همه را مشاهده نمودند. تمامی آنها بهوسیله گلدوزیهای عالی و نوشتههای برجسته و متینی آذین گردیده بود سایر قسمتهای جامه در صندوقهای زیبایی بستهبندی شده که روی آنها را با پارچهای از نوع ماهوت سبز پوشانیده بودند. مردم با دیدن آن، احساس خوشحالی و سرور کردند و آن روز لحظات فراموش نشدنی برای آنان بود. گروهی که با جامه همراه بودند، خبر دادند وقتی که خبر فتح مصر (خروج فرانسویان) به آستانه رسید، سلطان فرمان داد که جامه را تهیه نمایند که طی سی روز جامه مهیا گردید. سپس نامبرده دستور داد آن را شبانه حمل کنند که در آن هنگام باد مخالف جهت حرکت کاروان بود. هنگامیکه اسکلهها را پشت سرگذاشتیم با عنایت پروردگار باد ملایم شد و در مدت یازده روز آن را به اسکندریه رساندیم.»
(1) این جامه در موسم آن سال (1216 ه. ق.) طبق عادت همهساله، در ماه شوال به همراه کاروان محمل و خزانه، بهسوی مکه به حرکت درآمد که در آن سال، امیرالحاج عثمان بک کتخدا بود.
(2) از آن پس تا سال 1221 ه. ق. مصر همچنان طبق سنت همه ساله، جامه کعبه را ارسال میکرد. در سال یادشده، طبق معمول، کاروان محمل به همراه جامه به حرکت درآمد و هنگامیکه به مکه رسیدند، امیر سعودبزرگ- رهبر جنبش سلفیها- بساط قدرت خویش را بر حجاز گسترده بود، نامبرده با امیر محمل مصری برخورد تندی کرد و او را نسبت به اشاعه بدعتهایی نظیر طبل زدن و همراهی گروه موزیک با کاروان حج، مورد سرزنش شدید قرار داد و تأکید کرد که از این پس از ورود چنین کاروانی در سالهای بعد جلوگیری بهعمل خواهد آورد. او چنین آورده است:
«در سال بعد دیگر اینگونه به حج سفر نکن و در صورتیکه بیایی همه را به آتش خواهم کشید.»
(3) این برخورد موجب شد که مصر از ارسال جامه بیرونی کعبه خودداری کند، پس امیر سعود جامهای از خز سرخ را بر کعبه آویخت که پس از آن جامه کعبه را با دیباج جایگزین نمود. امیر سعود در این پوشش، دیواره و پرده دَرِ کعبه را از ابریشم سرخ گلدوزی شده
1- جبرتی، مصدر سابق، ج 5، ص 313
2- جبرتی، مصدر سابق، ج 5، ص 329
3- جبرتی، عجائبالآثار فی التراجم و الاخبار، ج 6، صص 307، 308 و 363
ص: 124
بهوسیله طلا و نقره آذین نمود.
هنگامیکه پس از آن مجدداً دولت عثمانی قدرت خویش را بر حجاز بازیافت مصر دوباره همانند پیش ارسال جامه برونی کعبه را آغاز نمود.
(1)پینوشتها:
1- ازرقی، اخبار مکه، ج 1، پاورقی، ص 285