اذعان و اعتراف به عزّت و بزرگی خداوند و کوچکی و ذلّت انسان در برابر حضرت باری تعالی، بیان بندگی خالص مخلوق است در برابر خالق و سرتاسر حج، مشق توحید و درس عبودیت مسلمان مؤمن است.
«بَیْتِهِ الحَرَامِ ... وَاخْتَارَ ... وَوَقَفُوا مَوَاقِفَ أَنْبِیَائِهِ». (خطبه 1)
«دعوت شوندگان به حجّ بیت الحرام ... کسانی هستند که ... در جایگاه وقوف انبیای الهی وقوف میکنند.»
حضرت در این خطبه، فریضه حج را پیروی انبیای الهی شمرده و وقوف آنان را در این سرزمین و انجام حج بیان میفرمایند. در روایتی دیگر در کتاب فروع کافی، جلد 4، ص 214 آمده است که: نوح علیه السلام هنگامی که کشتیاش دچار طوفان سهمگین بود، مراسم حج را به جای آورد.
موسی علیه السلام با هفتاد پیامبر برای حج احرام بست.
یونس علیه السلام در آغاز حج «لَبَّیْکَ کَشَّافَ الْکُرَبِ اْلعِظامِ لَبَّیْک» گفت.
عیسی بن مریم علیه السلام حجّش را با «لَبَّیْکَ یا ذَا الْمَعارِجِ لَبَّیْک» آغاز نمود.
داوود علیه السلام وقتی بر بالای کوه، موجِ جمیعت طواف کننده را دید، دست به دعا بلند کرد.
سلیمان علیه السلام با حضور انس و جنّ، مناسک حج را به جا آورد.
«یُحْرِزُونَ الْأَرْبَاحَ فِی مَتْجَرِ عِبَادَتِهِ». (خطبه 1)
«دعوت شوندگان حج بیت الحرام ... سودهای فراوان در این بازار عبادت خداوند به دست میآورند.»
امام خمینی قدس سره: «مراتب معنوی حج، که سرمایه حیات جاودانه است و انسان را به افق توحید و تنزیه نزدیک میکند، حاصل نخواهد شد مگر آنکه دستورات عبادی حج به طور صحیح و شایسته و مو به مو عمل شود.»
«جَعَلَهُ اللَّهُ ... وُصْلَةً إِلَی جَنَّتِهِ». (خطبه 192)
«خداوند حج را وسیلهای ... برای رسیدن (بندگان) به بهشت خویش قرار داد.»
برای وصال و راهیابی به جنّت و بهشت، قیمت و بهایی لازم است که حجّ مقبول به فرموده حضرت، یکی از آنهاست و این جنّت، جنّت اوست. جنّت خاصّ اوست.
«إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَی اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَی ... وَحَجُّ الْبَیْتِ وَاعْتِمَارُهُ». (خطبه 110)
ص: 25
«همانا بهترین وسیله تقرّب به خداوند سبحان (ده چیز است؛ از جمله) ... حج وعمره بیت اللَّه الحرام.»
در این خطبه حضرت، حج و عمره را از جمله راههای دهگانه، و بهترین وسیله تقرب به خداوند میخوانند. حجّی که سرتاسر اعمالش با نیّت قربة الی اللَّه برگزار شود به یقین تأثیری این چنین خواهد داشت.
حج، بیتوجهی به زیباییهای ظاهری
«وَشَوَّهُوا بِإِعْفَاءِ الشُّعُورِ مَحَاسِنَ خَلْقِهمْ». (خطبه 192)
«عاشقان بیت اللَّه ... بر اثر اصلاح نکردن موهای سر، قیافه زیبای خود را زشت گردانیدهاند.»
حجّاج بیت اللَّه الحرام پس از طیّ مسافتهای طولانی و سخت، در حالی به بیت خدا میرسند که موهای سرشان بلند و در اثر این پریشانی مو، قیافههایشان نا مرتّب است و بیتوجّه به آشفتگی ظاهری، به محض رسیدن به خانه محبوب، با همان وضع درهم به زیارت و طواف بیت اللَّه میشتابند.
حج، بیتوجّهی به زیباییهای دنیوی
«وَیَرْمُلُونَ عَلَی أَقْدَامِهِمْ، شُعْثاً غُبْراً لَهُ». (خطبه 192)
«عاشقان بیت الحرام ... بر پاهای خود هروله میکنند در حالی که (بیتوجّه به مظاهر دنیوی) موهایشان آشفته و بدنهای پرگرد و غبار دارند.»
در حج، حاجیان زیباییهای ظاهری را به دور میریزند و بیتوجّه به مظاهر پوچ دنیوی، جلوههای زیبای خدایی را برگزیدهاند.
حجگزاران، این حالت آشفته و غبار گرفته را در طیّ سفر حج و برای کسب رضای خداوند گرفته و زیباییهای شخصی خود را در این راه الهی از دست دادهاند.
حج، دعوت برگزیدگان
«حَجَّ بَیْتِهِ الحَرَامِ ... وَاخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمَّاعاً أَجَابُوا إِلَیْهِ دَعْوَتَهُ». (خطبه 1)
«خداوندازانسانها شنوندگانیرا برگزید (تاباانجامحج) سخناوراتصدیق کنند.»
در روایات آمده است که حج در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان که شب قدر است، مقدر میشود، و در روایتی آمده است: اینگونه نیست که برخی از مردم تصوّر میکنند که اگر مال داشته باشند میتوانند به حج بروند، چه بسا ثروتمندانی که بیش از مخارج سفر حج مال دارند، امّا تا زمانی که خداوند به آنها اجازه ندهد، توفیق حج را به دست نمیآورند.
در هر حال، در این بیانِ حضرت، حجگزاران واقعی کسانی هستند که خداوند متعال آنان را برگزیده و دعوت به حج نموده است.
چند گویی کعبه را کاینک به خدمت میرسم چون نخواهندت هنوز از دور خدمت میرسان
(نظامی)
حج، زایل کننده شخصیتهای کاذب
«قَدْ نَبَذُوا السّرَابِیلَ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ». (خطبه 192)
«عاشقان بیت الحرام ... لباسهای خود را که نشانه شخصیت آنها است، درآورند و پشت سراندازند.»
حجگزاران با ورود به احرام، شخصیتهای دنیوی را پشتسر میاندازند و در مقابل، جز خداوند چیزی را نمییابند. شخصیتهای قومی، شخصیتهای سیاسی، شخصیتهای جغرافیایی، شخصیتهای طبقهای، شخصیتهای مالی و اقتصادی، شخصیتهای نظامی و حتّی شخصیتهای علمی که هر کدام با لباسهای گوناگون و متحد الشکل (یونیفرم) و درجه، نمود برتری و بزرگی و تفاخر هستند، از تن بیرون میشوند و لباس یکرنگ و ساده و سفید و بیآرایش و هماهنگ برتن پوشیده میگردد.
که دیگر هیچ شخصیتی جز تقوا، خریدار ندارد.
حج، پیروی انبیای الهی
«حَجَّ بَیْتِهِ الحَرَامِ ... وَاخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ ... وَوَقَفُوا مَوَاقِفَ أَنْبِیَائِهِ». (خطبه 1)
«دعوت شوندگان به حجّ بیت اللَّه الحرام، کسانی هستند که ... در جایگاه انبیا وقوف مینمایند.»
از آنجا که بنای دین همه پیامبران الهی، بر مبانی توحید و یگانه پرستی بوده است و از آنجا که همه انبیا به کعبه روی آورده و حج گزاردهاند و از آنجا که قدوم همه رسولان باری تعالی در این مکان مقدّس جایگاهی را ایجاد نموده است، در واقع حجگزار در خانه خدا پای بر جای پای آن بزرگان گزارده و با حرکت در مسیر آنان پیروی انبیای الهی از آدم علیه السلام تا خاتم صلی الله علیه و آله را مینماید.
حج، جایگاه ترویج علوم دینی
«... فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ، ... فَأَفْتِ الْمُسْتَفْتِیَ، وَعَلَّمِ الْجَاهِلَ». (نامه 67)
«پس حج را برای مردم بپادار ... و فتاوای صادره را به پرسش کنندگان ابلاغ کن و نا آگاهان را آموزش بده.»
از جمله منافع بسیار ارزشمند حج، آثار علمی و فرهنگی این فریضه با شکوه الهی است ونقش آن در نشر معارف اهل بیت علیهم السلام و تفقّه در دین در برخی از روایات بیان شده است.
حج، جهاد ناتوانان
«... وَالْحَجُّ جِهَادُ کُلِّ ضَعِیفٍ». (حکمت 136)
«حج جهاد هر ناتوان است.»
به فرمایش حضرت، حج مرتبهای از جهاد است. همانند رزمایشی است نیرومند و قدرت نمایی بینظیر. عظمت و وحدت مسلمین را در چشم دشمنان مینمایاند و آنان را پیش از هرگونه توطئه و هجمه، از این خیال شوم و پلید بر حذر میدارد.
ص: 27
حج، سبب رحمت الهی
«جَعَلَهُ اللَّهُ سَبَباً لِرَحْمَتِهِ». (خطبه 192)
«خداوند حج را سببی برای رحمت خویش قرار داد.»
از جمله اسباب و عللی که رحمت خداوند را به دنبال دارد، حجّ خانه اوست.
فلسفه حج ورود در میهمانی خدای بزرگ و طلب رحمت افزونتر و خروج از معاصی و گناهان و توبه از گذشته اعمال و انتخاب راه و روش صحیح برای آینده است.
حج و عمره، شستشو دهنده گناهان
«وَحَجُّ الْبَیْتِ وَاعْتِمَارُهُ، ... وَیَرْحَضَانِ الذَّنْبَ». (خطبه 110)
«حج و عمره بیت الحرام .. شستشو دهنده گناهانند.»
حج، تصدیق کلام خداوند
«حَجَّ بَیْتِهِ الحَرَامِ ... وَاخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمَّاعاً ... وَصَدَّقُوا کَلِمَتَهُ». (خطبه 1)
«خداوند در میان انسانها، شنوندگانی را برگزید (تا با انجام حج) سخن او را تصدیق نمایند.»
زائران خانه خدا با اجابت دعوت حق، در واقع این کلام خداوند را تصدیق نموده لبیّک میگویند که فرمود:
وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالًا وَعَلَی کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ.
«ای ابراهیم در میان مردم به حجّ خانه خدا بانگ برآور تا به سوی تو آیند، در حالی که پیاده و سوار بر هر اشتری لاغر، از هر راه دور میآیند.»
(1) حج، عامل تقویت دین
«فَرَضَ اللَّهُ ... وَالْحَجَّ تَقْویَةً لِلدِّین». (حکمت 244 فیض الاسلام)
«خداوند حج را برای تقویت دین واجب گردانید.»
حکمت 244، در ترجمه و شرح نهج البلاغه مرحوم فیض الاسلام به صورت «تَقْوِیَةً لِلدِّینِ» آمده است که به هر صورت با توجّه به احادیث و روایات مشابه؛ از جمله این فرمایش حضرت زهرا علیها السلام «الْحَجّ تَشْییداً لِلدِّین»؛ «حج پشتوانه استواری برای تحکیم دین است»، مفهومی مشابه داشته و این فرمایش نه تنها اهمّیت حج را میرساند بلکه تکلیف عملی مسلمین را در حفظ و تقویت دین از راه حج نیز بیان میدارد.
(2) حج، عامل همبستگی دینی
«فَرَضَ اللَّهُ ... وَالْحَجَّ تَقْربَةً لِلدِّین». (حکمت 252)
«خداوند حج را وسیله نزدیکی و همبستگی مسلمانان قرار داد.»
حج، تبلور شکوه وحدت اسلامی و تجلّی قدرت امّت مسلمان و نمایشگاه حضور همدلان وهمراهانی است که ناهمگونی «سیما» را با همگونی «سیرت» پیوند میزنند، تا
1- حج: 27
2- بحار، ج 43، ص 158
ص: 28
شعار اتحاد اسلامی را فراتر از شکل ها، رنگ ها و معیارهای جغرافیایی و نژادی تحقّق بخشند و تعالیم آیین وحدت آفرین اسلام را عرضه نمایند.
حج، عامل رونق اقتصادی
«وَحَجُّ الْبَیْتِ وَاعْتِمَارُهُ، فَإِنَّهُمَا یَنْفِیَانِ الْفَقْرَ». (خطبه 110)
«حج و عمره خانه خدا .. نابود کننده فقر هستند.»
حج، جدا از تأثیرات معنوی و اخروی، دارای منفعت دنیوی و رونق اقتصادی است و نتیجه آن از میان رفتن فقر در جوامع اسلامی است.
حج، محلّ گفتگوی دانشمندان
«... فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ، ... وَذَاکِرِ الْعَالِمَ». (نامه 67)
«حج را بپای دار ... و با دانشمندان به گفتگو بپرداز.»
بسیاری از دانشمندان از سرزمینهای دور، در وقت معیّن حج، در این مکان موعود گرد میآیند. توجّه به آنان و گفتگوی با علما و در مقیاس وسیعتر ایجاد زمینههای مباحثه عام دانشمندان و برگزاری جلسات و سمینارهای علمی میتواند آثار بسیار ارزشمندی را برای جوامع اسلامی و نشر و گسترش علوم در سراسر بلاد مسلمان در پیداشته باشد.
حج و حکومت اسلامی
«فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ». (نامه 67)
«پس برای مردم حج را بپای دار.»
در این نامه که حضرت آن را در فرمانی به قثم بن عباس، فرماندار مکّه نوشتهاند، لزوم برپایی حج را توسّط دستگاه حکومتی بیان کردهاند.
حج و رفع نیاز محتاجان
«وَلَا تَحْجُبَنِّ ذَا حَاجَةٍ عَنْ لِقَائِکَ بِهَا». (نامه 67)
«و (در حج) هیچ نیازمندی را از دیدار خود محروم مگردان.»
ابو احمد از صحابه خاص امام صادق علیه السلام گوید: با امام صادق علیه السلام مشغول طواف بودم، دستش به دست من بود، مردی پیش آمد و از من حاجتی خواست، اشاره کردم آنجا باش تا فارغ شوم.
فرمود: کیست؟
گفتم: مردی است، از من حاجتی خواست.
فرمود: مسلمان است؟
گفتم: بلی.
فرمود: برو نیازش را برآور.
گفتم: طواف را قطع کنم؟
فرمود: بلی.
گفتم: گرچه واجب باشد؟
ص: 29
فرمود: بلی، گرچه واجب باشد. هرکه در پینیاز مسلمان رفت، خداوند برایش هزار هزارحسنه بنویسد و از او هزار هزار سیّئه وگناه بزداید وبرایش هزار هزاردرجه بالا ببرد.
(1) حج، وسیله امتحان مردمان
«فَجَعَلَهَا بَیْتَهُ الْحَرَامَ ... ابْتِلَاءً عَظِیماً، وَامْتِحَاناً شَدِیداًوَاخْتِبَاراً مُبِیناً». (خطبه 192)
«پس آن را بیت محترم خویش قرار داد ... (و حج آن را) آزمونی بزرگ و امتحانی سخت و آزمایشی آشکار.»
حج وسیله امتحان ایمان مردمان از حضرت آدم علیه السلام تا پایان انسانها است؛ امتحانی که به فرموده آن بزرگوار بسیار بزرگ و سخت خواهد بود.
و حضرت در این خطبه، سه نوع آزمون الهی را بیان میکند.
حج، وسیله خلوص
«فَجَعَلَهَا بَیْتَهُ الْحَرَامَ ... وَتَمْحِیصاً بَلِیغاً». (خطبه 192)
«پس آن را خانه محترم خویش قرار داد (و حج آن را) ... برای پاکسازی و خالص شدن.»
زائر بیت اللَّه الحرام با تحمّل سختیهای سفر و طیّ راههای پر مشقت و اقدام به این عبادت الهی، تأثیرات ارزشمندی را در پاکسازی دل، از هر آنچه غیر خداست، به دست میآورد و با حجّی مقبول بر خلوص دل میافزاید و صفای باطن را تحصیل و به ارمغان میبرد.
حج، وعدهگاه آمرزش الهی
«وَفَرَضَ عَلیْکُمْ حَجَّ بَیْتِهِ الحَرَامِ ... وَیَتَبَادَرُونَ عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ». (خطبه 1)
«و خداوند حجّ خانه محترم خویش را بر شما واجب نمود ... (و دعوت شوندگان) ... به سوی وعدگاه آمرزش الهی میشتابند.»
به فرمایش حضرت، خانه خدا، وعدگاه آمرزش الهی است، وحضرت باریتعالی عفو و آمرزش خود را به حاجیان خانهاش وعده فرموده است.
حجّ معنوی
«فَجَعَلَهَا بَیْتَهُ الْحَرَامَ ... تَهْوِی إِلَیْهِ ثِمَارُ الأَفْئِدَةِ». (خطبه 192)
«خداوند آن (کعبه) را خانه محترم خویش قرار داد که ... انسانها به سوی آن با میوه دل ها [عشق] روی میآورند.»
حج، سرشار از جلوههای معنوی و درسهای بزرگ عرفانی و نمادهای پرشکوهی از رابطه عاشقانه بنده با معبود خویش است.
لذا به فرموده حضرت، عاشقان بیت اللَّه، با این خصوصیت رو سوی خانه دوست مینمایند.
1- کافی، ج 4، ص 415
ص: 30
سفر کعبه، نمودار ره آخرت است گر چه رمز رهش از صورت دنیا شنوند
(خاقانی)
حِرا
«وَلَقَدْکَانَ [رَسُولُاللَّهِ] یُجَاوِرُ فِیکُلِّ سَنَةٍبِحِرَاءَ فَأَرَاهُ، وَلَایَرَاهُغَیْرِی». (خطبه 192)
«همانا پیامبر صلی الله علیه و آله چند ماه از سال را در غار حِرا میگذراند و تنها من او را مشاهده میکردم و کسی جز من او را نمیدید.»
حِرا نام غاری است در جبلالنور یا کوه حِرا، در فاصله 6 کیلومتری مکّه. این غار خلوتگاه پیامبر صلی الله علیه و آله در سال های قبل از بعثت بوده و آیات نخست قرآن در آنجا بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است.
حفظ اموال کعبه:
وکَانَ حَلْیُ الْکَعْبَةِ فِیها یَوْمَئِذٍ، فَتَرکَهُ اللَّه عَلَی حالِهِ ... فَأقَرَّهُ حَیْثُ أَقَرَّهُ اللَّه وَرَسُولُهُ». (حکمت 270)
«وامّا زیورهای کعبه از اموالی بودند که خداوند آن را به حال خود گذاشت تو نیز آن را به حال خود واگذار، همانطور که خداوند و پیامبرش آن را به حال خود گذاشتند.»
در این بیان، حضرت بر حفظ زیورهای کعبه و عدم مصرف آن در امورِ دیگر تأکید میکند. چه بسا با تعمیم آن، حفظ استقلال مالی کعبه و مصرف وجوهات آن را در راه توسعه و گسترش خود حرم و اماکن وابسته به آن بتوان نتیجه گرفت.
حکومت اسلامی و خانه خدا
«وَاللَّهَ اللَّهَ فِی بَیْتِ رَبِّکُمْ، لَاتُخَلُّوهُ مَا بَقِیتُمْ». (نامه 47)
«خدا را، خدا را، درباره خانه خدا، که تا زنده هستید آن را خالی مگذارید.»
این بیان قسمتی از وصیت آن حضرت در واپسین لحظات زندگی است به فرزندانش که در این نامه، حضرت لزوم اهمّیت برپایی هر چه باشکوهتر حج و وظیفه حکومت اسلامی را در تقویت این عبادت مهم الهی، بیان میکند، امّا با همه تشویق، اگر مردم به حج راغب نگشتند، بر امام مسلمین و حکومت اسلامی است که با اعزام آنان به حج، مخارج سفر آنان را تأمین کند.