. (خطبه 192)
« (عاشقان بیتاللَّه الحرام) گرداگرد کعبه، تهلیل (لا الهَ الّا اللَّه) را خالص برای خداوند بر زبان جاری میسازند.»
حجاج خانه خدا در این بیان حضرت: «بر گرد خانه خداوند طواف میکنند». در طواف و حجشان نیتی للَّهو خالص دارند. آنان ذکر توحید و یگانگی خدا را بر زبان و در دل جاری میسازند.
. (خطبه 1)
« (دعوت شوندگان به خانه خدا کسانی هستند که) پای بر جای پا و جایگاه پیامبران الهی مینهند.»
پا جای پای انبیا گذاردن و در مقام آنها ایستادن، بهمعنای پیروی از انبیای الهی است که هرکدامشان در این وادی عشق، حج خانه کردهاند. و حاجی در این مکان، حرکت در مسیر آنها و پیروی آنان را درنظر دارد.
. (خطبه 192)
« (عاشقان بیتاللَّه الحرام) در اطراف خانه خدا طواف میکنند، در حالیکه موهایشان آشفته و بدنهایشان پر گرد و غبار است.»
شیفتگان خانه مقصود، بهمحض دیدار کعبه، سر از پا نشناخته، به عشق معبود، با همان سر و وضعِ بههم ریخته هر مسافر خسته، با جانی تازه و فراموش از رنج سفر، بهسوی بیتاللَّه الحرام میشتابند.
. (خطبه 1)
«دعوت شوندگان حج بیتالحرام مانند فرشتگانی میشوند که بر گرد عرش الهی طواف میکنند.»
حجاج خانه خدا، در طوافشان، بسان فرشتگانی میگردند که با تمام وجود و از روی اخلاصِ تمام و صفای دل، بر گرد خانه حق میگردند.
ص: 25
عاشقان اول طواف کعبه جان کردهاند پس طواف کعبه تن فرض فرمان دیدهاند
پیشکعبه گشته چون باران زمین بوس از نیاز وآسمان را در طوافش هفت دوران دیدهاند
در طواف کعبه جان ساکنان عرش را چون حلی دلبران در رقص و افغان دیدهاند
(خاقانی)
* «وَ شَوَّهُوا بِإِعْفَاءِ الشُّعُورِ مَحَاسِنَ خَلْقِهِمُ»
. (خطبه 192)
«عاشقان بیتاللَّه ... بر اثر اصلاح نکردن موهای سر، قیافه زیبای خود را به زشتی گراییدهاند.»
امیر مؤمنان در این خطبه که به «خطبه قاصعه» نیز مشهور است، مواردی از توصیف حجاج را بیتوجهی به وضعیت آراستگی ظاهری در اثر از خود بیخود شدن آنان هنگام دیدار خانه خدا، برمیشمارد.
حجّاجی که در اثر راه طولانی و سفری سنگین و سخت با وضعیت ظاهری پریشان به محض دیدار کعبه، با همان شکل آشفته، بهسوی خانه دوست هجوم میآورند.
* «یَرِدُونَهُ وُرُودَ الْأَنْعَامِ»
. (خطبه 1)
« (زائران بیتاللَّه الحرام) چون تشنگان بهسوی آن (کعبه) روی میآورند.»
حجاج بیتاللَّه الحرام، چنان با شور و ولع به کعبه روی میآورند که گویی تشنگانی هستند که برای نوشیدن آبی که به آن محتاجاند، به آبشخور و چشمه حیات میرسند.
* «حَجَّ بَیْتِهِ الْحَرَامِ ... وَ اخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمَّاعاً أَجَابُوا إِلَیْهِ دَعْوَتَهُ»
. (خطبه 1)
«خداوند سبحان از میان انسانها، شنوندگانی را برگزید که دعوت او را برای حج اجابت کنند و تصدیق سخن او بنمایند.»
حضرت در این بیان، پنج توصیف از حجاج بیان کرده، میفرمایند حاجیان:
1- انتخاب شده خداوندند.
2- در برابر فرمان خداوند گوش شنوا دارند.
3- برای حج بیتالحرام دعوت شدهاند.
ص: 26
4- دعوت حق را لبیک میگویند.
5- فرمان الهی وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ ... را تصدیق و اطاعت میکنند.
وصف سرزمین مکه
«أَوْعَرِ بِقَاعِ الْأَرْضِ حَجَراً»؛ «سنگلاخترین مکانها است.»
«أَقَلِّ نَتَائِقِ الدُّنْیَا مَدَراً»؛ «بیگیاهترین زمینها است.»
«أَضْیَقِ بُطُونِ الْأَوْدِیَةِ قُطْراً»؛ «تنگترین درهها است.»
«بَیْنَ جِبَالٍ خَشِنَةٍ»؛ «در میان کوههایی خشن واقع است.»
«وَ رِمَالٍ دَمِثَةٍ»؛ «و سنگریزههای فراوان.»
«وَ عُیُونٍ وَشِلَةٍ»؛ «و چشمههای کمآب.»
«وَ قُرًی مُنْقَطِعَةٍ»؛ «و آبادیهای از هم دور.»
«لا یَزْکُو بِهَا خُفٌّ»؛ «که نه شتر در آنجا آرامش دارد.»
«وَ لا حَافِرٌ وَ لا ظِلْفٌ»؛ «و نه گاو و گوسفند در آن فربه میشوند.»
ابراهیم علیه السلام نیزگفت:
رَّبَنا إنّی أسْکَنْتُ بِوادٍ غَیْرِ ذِی ذَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ المُحَرَّم
؛ «پروردگارا! در میان درّهای اسکان گزیدم که غیر قابل کشتاست، در کنار خانهمحترم تو.»
حضرت در این بیان کعبه را ساخته شده از سنگهایی میشمارند که خود آن سنگها به تنهایی بیفایده و بیاثرند و مانند همه سنگهای دیگر عالم، چشم و گوش و نفع و ضرر ندارند، اما وقتی که از آنها بنایی ساخته میشود، ارزش بنا را مییابند و وقتی آن بنا بهنام بیتاللَّه سر پا میشود، و به خود حضرت باریتعالی منتسب میگردد، ارزش و تقدّسی بینظیر یافته و قابل احترام میشود، که قبله اهل عالم میگردد و طواف و حج آن بر تمامی انسانها فرض میشود.
وقت کوچ از عرفات
«وَ صَلُّوا بِهِمُ الْمَغْرِبَ ... حِینَ ... یَدْفَعُ الْحَاجُّ إِلَی مِنًی»
. (نامه 52)
«و نماز مغرب را با مردم زمانی بخوان ... که حاجیان از عرفات به منا کوچ میکنند.»
ص: 27
مشرکین پیش از غروب هور از عرفات روانه میشدند، پیامبر صلی الله علیه و آله با این جریان مخالفت کرد و بعد از غروب بهراه افتاد.
امام صادق علیه السلام هنگام کوچ از عرفات فرمود: از این ازدحام میترسم که مبادا در آزار و زحمت کسی سهیم باشم و دعا کرد که: «خدایا! به تو پناه میبرم از اینکه ستم کنم یا زیر بار ستم روم یا قطع رحم کنم یا همسایهای را بیازارم.» (کافی، ج 4، ص 467)
وجوب ادای حقّ کعبه
«بَیْتِهِ الْحَرَامِ ... فَرَضَ حَقَّهُ»
. (خطبه 1)
«خداوند ادای حق خانه محترمش (کعبه) را واجب گردانید.»
ادای حق کعبه این است که خالی نماند، مسلمانان به زیارتش بروند و حج آن را هرچه باشکوهتر برگزار کنند و در انجام حج به اسرار و رموز و آثار آن توجه نمایند و بهوسیله آن هرچه بیشتر به خداوند سبحان نزدیک شوند و حق اولیای الهی را بشناسند.
وجوب حج
«وَ فَرَضَ عَلَیْکُمْ حَجَّ بَیْتِهِ الْحَرَامِ»
. (خطبه 1)
«و خداوند حج خانه محترم خود را بر شما واجب گردانید.»
حج بیتاللَّه الحرام که همان حجّةالاسلام است، بر هر فرد مسلمان که استطاعت لازم را داشته باشد، واجب است.
ورود به خانه خدا
«بَیْتِهِ الْحَرَامِ ... یَرِدُونَهُ وُرُودَ الْأَنْعَامِ»
. (خطبه 1)
«خانه محترم خداوند، که مردم چون تشنگان به آن وارد میشوند.»
ابان گوید: با امام صادق علیه السلام میان حرمین سوار کجاوه بودیم، آن حضرت نزدیک حرم پیاده شده، غسل نمود و نعلین بهدست گرفت و پابرهنه به حرم وارد شد، من نیز چنین کردم. فرمود: «هرکه بر آستان خداوند فروتن شد و چنین رفتار نمود که در من
ص: 28
مشاهده کردی، خدا از او صد هزار سیّئه بزداید و برایش صد هزار حسنه بنویسد و صد هزار درجه بالا برد و صد هزار حاجت روا کند. (کافی، ج 4، ص 398)
امام صادق علیه السلام همچنین فرمودند: «هرکه با وقار داخل مکه شد، گناهش آمرزیده است، پرسیدند چگونه؟ فرمود: بیتکبر و جبروت داخل شود». (کافی، ج 4، ص 402)
وسیله تقرّب به خداوند
«إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَی اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ حَجُّ الْبَیْتِ وَ اعْتِمَارُهُ».
(خطبه 110)
«همانا بهترین چیزی که انسانها میتوانند بهوسیله آن به خداوند سبحان نزدیک شوند و تقرّب جویند (ده چیز، از جمله:) حج و عمره بیتاللَّه الحرام است.»
وظایف امیرالحاج، آموزش حج
«فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ ... فَأَفْتِ الْمُسْتَفْتِیَ وَ عَلِّمِ الْجَاهِلَ».
(نامه 67)
«پس حج را برای مردم بپا دار ... و فتاوای صادره را به پرسشکنندگان ابلاغ کند وناآگاهان را تعلیم ده.»
در این فرمان، حضرت پس از برپایی حج، لزوم تعلیم فتاوای دینی و آموزش حجاج را بهعنوان وظایف دیگر حکومت اسلامی و سرپرست حجاج به فرماندار منصوب خود در مکه ابلاغ میکنند.
امام خمینی قدس سره میفرمایند: «یکی دیگر از وظایف مهم، قضیه آشنا کردن مردم است به مسائل حج، آدم بسیار میبیند که حج میروند، زحمت میکشند، لیکن مسأله حج را نمیدانند.»
وظایف امیرالحاج، رفع نیاز حجاج
«وَ لا تَحْجُبَنَّ ذَا حَاجَةٍ عَنْ لِقَائِکَ»
. (نامه 67)
«و (در حج) هیچ نیازمندی را از دیدار خود محروم مگردان.»
ص: 29
رفع نیاز محتاجان و از همه مهمتر رفع نیاز حاجیان، از وظایف دیگر حکومت اسلامی است که در حج توسط سرپرست حجاج، اعمال میگردد.
وظایف امیرالحاج، تبلیغات حج
«فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ»
. (نامه 67)
«حج را برای مردم بپای دار و روزهای خدا را یادشان بیاور.»
یادآوری روزهای الهی و ایاماللَّه، تبلیغ و اشاعه معروفها و اعمال حسنه و تبلیغ اسلام ناب، از وظایف سرپرست حجاج در این فریضه الهی است. در ضمن تبلیغات حج میتواند در تشویق و تهییج مردم به اقامه قسط و عدل و شکوه بیشتر مراسم حج کمک نماید و عشق و علاقه مسلمانان را به روزهای خوب پیروزی و روزهای بزرگ تاریخ اسلام افزایش و به روزهای مهم مرگ و معاد متوجه گرداند.
وظایف امیرالحاج، بررسی نیاز حجاج
«وَ اجْلِسْ لَهُمُ الْعَصْرَیْنِ ... وَ لا حَاجِبٌ الَّا وَجْهُکَ»
. (نامه 67)
«در بامداد و شامگاه در یک مجلس عمومی با آنان (حجاج) بنشین. و جز چهرهات، دربان و مانعی میان تو و ایشان وجود نداشته باشد.»
سرپرست حجاج باید مستقیم و بدون واسطه با حجاج روبهرو شود، مسائل و مشکلاتشان را از نزدیک بررسی نماید. چهبسا نظریات و مشکلات حجاج بهخوبی به وی منتقل نشده و چهبسا عوامل خدماتیِ حج مسؤولیتشان را بهخوبی انجام نداده باشند.
وظایف امیرالحاج، گفتگو با دانشمندان
«فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ ... وَ ذَاکِرِ الْعَالِمَ»
. (نامه 67)
«در حج با دانشمندان به گفتگو بپرداز (و تذکرات لازم را به یادشان آور.»
هماهنگی علما در آموزش و هدایت حجگزاران، از ضروریات بیتردید اجتماع عظیم اسلامی است که هم مناسک حج را خوب بدانند و هم با اخلاقیات سفر و اسرار حج و معارف این دریای بیکران عرفان الهی آشنا شوند.
ص: 30
هروله
«... یَهُزُّوا مَنَاکِبَهُمْ ذُلُلًا»
. (خطبه 192)
«عاشقان بیتاللَّه الحرام) شانههای خود را با خضوع و فروتنی (در سعی و طواف) میجنبانند (و هروله میکنند).»
هروله شکل خاصی از دویدن است که حجاج با شباهت دویدن اشتران، کبر و غرور راه رفتن را دور میریزند و در برابر حقتعالی، خاضعانه مراتب ذلّت و حقارت خویش را بهنمایش میگذارند و بسیار زیبا ارزش فروتنی و افتادگی در برابر همنوع را میآموزند و تمرین میکنند.
* «... یَرْمُلُونَ عَلَی أَقْدَامِهِمْ»
. (خطبه 192)
« (عاشقان بیتاللَّه الحرام) بر پاهایشان هروله میکنند.»
هروله از مستحبات سعی است که مردان حجگزار در فاصلهای مشخص از مسعی را بهحالت هروله میدوند.
همبستگی مسلمانان در حج
فَرَضَ اللَّهُ ... الْحَجَّ تَقْرِبَةً لِلدِّینِ»
. (حکمت 252)
«خداوند حج را برای نزدیکی و همبستگی مسلمانان، واجب گردانید.»
همبستگی و وحدت مسلمانان ضرورتی است انکارناپذیر و کعبه بهعنوان قبله واحد مسلمانان و حج بهعنوان بزرگترین همایش جهانی توحیدی، تأثیری شگرف در این امور مهم دارند:
همبستگی کشورهای مسلمان؛
همبستگی افکار و اندیشههای اسلامی؛
همبستگی ملتهای مسلمان؛
و همبستگی افراد در این دین الهی.
یکرنگی در حج
«قَدْ نَبَذُوا السَّرَابِیلَ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ»
. (خطبه 92)
ص: 31
« (عاشقان بیتاللَّه الحرام) لباسهای خود را که نشانه شخصیت هر فرد است درآورند و پشت سر اندازند.»
در اجتماع پرشکوه حج، خیل عظیم حجاج با لباس بیتکلّف و ساده احرام، علاوه بر حذف شخصیتهای کاذب، یک شکل و یکرنگ و متحد و همدل، ندای توحید سرمیدهند.