«وقتی روی آن تپه ایستادم و به پایین به سمت دشت عرفات که آن را نمیدیدم چشم دوختم، احساس کردم که گویی زمینی تیره رنگ پیش روی من است، زمینی که چند لحظه پیش مرده بود و اینک با حرکت امواج انسانی در آن، زندگی از نو آغاز شده است. فضای عرفات مالامال از صداهای شگفتانگیز میلیونها زن و مردی است که در قالب بیش از هزار و سیصد حج، فاصله میان مکه و عرفات را پیاده ویا سواره پیمودهاند.
چرا که صداها و گامهای آنان و نیز صداها و گامهای حیواناتشان، بیدار و از نو شنیده میشود: من آنان را میبینم که راه میروند، سوار میشوند و گرد هم میآیند؛ یعنی تمامی آن میلیونها حاجی با لباسهای سفیدشان در طی هزار و سی صد سال. برادرانی دارم از سمت راست و برادرانی دارم از سمت چپ و هیچ کدام آنها را نمیشناسم، لیک هیچ کدام از آنان با من بیگانه هم نیست».
در تجربه حج دیگر چنین میخوانیم: «انسان وقتی که در مکه مکرّمه، خاستگاه اسلام و در مدینه منوره، جایگاه نخستین حکومت اسلامی حضور مییابد، از خاطرات این سرزمینها درس های معنوی بزرگی میگیرد: در اینجا وحی فرود آمده و از اینجا پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برخاسته است، در حالی که انسانها را فرا میخوانده و مژده و بیم میداده است. در این مکانها نخستین دعوت کنندگان اسلامی شکنجه شده و برخی از آنان در رویارویی با طاغوت به شهادت رسیدهاند و از همین مسیر، مسلمانان از مکه به مدینه هجرت کردند».
همان گونه که تجربه حج با شیوه توحیدی در تاریخ پیوند دارد، پس از فراخوانی اسلامی درگیری میان خط عمل توحیدی و خط بت پرستی و حکومت ادامه دارد.
از این رو، در تاریخ این پدیده و واقعیت فعلی آن، مجموعهای از پدیدهها و عملکردهایی را میبینیم که تلاش میکند بر این تجربه ضربه بزند و یا دست کم آن را تضعیف کند و به صورت یک عمل ظاهری و بدون محتوا در آورد.
به عنوان نمونه در بسیاری از دورانهای تاریخی پس از مرحله نخست اسلام میبینیم که نابهسامانی عمومی در ساختار جامعه اسلامی بر پدیده حج بازتابهایی داشته است؛ زیرا تعیین مسؤول حج از سوی سلاطین و امتیازات و فعالیتهای مختلف دیگری که از بایستههای این مسؤولیت میباشد، موجب میشود که این مقام فرصتی را
ص: 26
برای پیشرفت، گردآوری ثروت و توجیه شرعی در آمدها و منافع گوناگون پیش آورد.
چنانکه نابهسامانی عمومی در دورههایی مشخص، موجب شده است که چندین مسؤول برای حج تعیین شود و در نتیجه، فاصله جغرافیایی یا نژادی و یا مذهبی میان حاجیان بهوجود آید.
افزون بر این نابه سامانیها، گروههای بسیاری در میان راه به کاروانهای حاجیان هجوم میآورند و اموال آنان را به یغما میبرند. همچنین، بازرگانان و عربهای بیابانی در مکه تلاش میکنند که حیوانات را با قیمت گزافی به آنان بفروشند.
در حال حاضر، ما شاهد محدودیتهای سیاسی از سوی کشوری هستیم که مسلمانان در آن زندگی میکنند که مانع از آزادی در اعمال حج میشود، به ویژه محدودیتهایی را که خود کشوری که مکه در آن واقع شده ایجاد میکند.
چه، در آنجا محدودیتها، مراقبتهای امنیتی و سیاسی و دخالتهایی بهچشم میخورد که اجازه نمیدهد حاجیان آنگونه که میخواهند حج را برگزار کنند.
با این وجود، پدیده حج همچنان زنده است و هر سال نیرومندتر و گستردهتر میشود. تعداد حاجیان در سال 1980 نزدیک به یک میلیون رسید، در حالی که در سال 1914 هفتاد هزار بوده است.
(1) سرانجام، درگیری میان این پدیده و تمامی پدیدهها و روابطی که مانع از برگزاری آن به این و یا آن شکل میشود همچنان ادامه دارد.
بعد سیاسی حج
قبایل وقتی که در موسم حج عازم مکه میشدند، هرکدام از آنها نشانهای خاص، بتها و جامههای خویش را با خود حمل میکردند و بدین وسیله بر برتری قبیلهای و برتری مقامش در میان دیگر قبایل پای میفشردند. لیکن حج پس از اسلام، بنیاد تازهای را استوار ساخت که با تمامی این اعمال و شعارها در تضاد بود و حتی آنها را از میان برد و یک وضعیت توحیدی خالص را به وجود آورد که مسلمانان را قادر ساخت تا در برابر همبستگیهای مختلف از قبیل ملیت و قبیله و امثال آن مقاومت کنند.
از این رو، آنگونه که ملّیگرایی، دیگر ملتها را بلعیدهاند مسلمانان را نمیبلعند و اینان قربانی آن نمیشوند و کشورهایشان که بر حسب انگیزه فطری، عاطفی و نژادی آن
1- دائرة المعارف الاسلامیه، شماره 103، سال 1975، قاهره، مادّه «حج».
ص: 27
را دوست میدارند- قبلهای نیست که به سوی آن روی آورند و کعبهای نیست که آن را زیارت کنند، بلکه مسلمانان را یک قبله هست که شرقی و غربی، عربی و غیر عربی به سوی آن رو میکنند و این قبله، همان کعبه است که هندی و افغانی و اروپایی و آمریکایی ... آن را حج میکنند. از این رو، حج پیروز شدن بر ملیگراییهای میهنی، نژادی و زبانی است که گاهی برخی از ملتهای اسلامی زیر فشار عواملی بسیار، طعمه آن میشوند. در حج تمامی ملتهای اسلامی از تمامی جامهها و لباسهای منطقهای خویش که برخی از برخی دیگر تشخیص داده میشوند و گروههایی نسبت به آن تعصب نشان میدهند، برهنه میشوند و همگی یک لباس را میپوشند که از آن در زبان دین وقفه و در اصطلاح حج و عمره به نام «احرام» یاد میشوند. کوچک و بزرگ، رییس و مرئوس، ثروتمند و فقیر سرهایشان را برهنه میکنند و همگی با یک زبان یک سرود را میخوانند:
«لَبَّیْک، اللَّهُمَّ لَبَّیْک، لَبَّیْکَ لا شَرِیکَ لَکَ لَبَّیْک، إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِعْمَةَ لَکَ وَ الْمُلْک، لا شَرِیکَ لَکَ لَبَّیْک».
(1)از دیدگاه امام خمینی قدس سره طواف پیرامون کعبه، رمز آن است که گردش پیرامون هر اصلی حرام است، مگر پیرامون اصول الهی و سنگ زدن به شیطان، رمز آن است که باید تمامی شیاطین آدمی و جنّی در زمین را از خویش راند.
ای حاجیان! این پیام پروردگارتان را به ملت هایتان با خود ببرید که «جز خدای را نپرستید و جز او در برابر هیچ کس سر فرود نیاورید».
(2) حج یکی از گردهماییهای مسلمانان است و از لحاظ فراگیری و گستردگی، مهمترین و زیباترین آنها به شمار میرود و این گردهماییها عبارتند از:
1- گردهمایی که در سطح یکی از محلههای یک شهر برگزار میشود و روزانه پنج بار تکرار میگردد؛ یعنی نماز جماعت که خداوند آن را سنت نهاده است.
2- دومین گردهمایی درسطح یک شهر و در هر هفته یک بار تشکیل میشود و خداوند برای انجام این گردهمایی نماز جمعه را وضع کرده است.
3- سومین گردهمایی در سطح تمامی جهان اسلام برگزار میشود.
(3) زیرا در این گردهمایی، مسلمانان از نقاط مختلف کره زمین با یکدیگر دیدار میکنند، تا با همدیگر
1- ابوالحسن ندوی، الارکان الاربعه، ص 263 و 264
2- نامه امام خمینی قدس سره به حجاج، سال 1399 هجری.
3- دکتر محمد سعید رمضان بطوئی، مقدّمه کتاب مناسک حج وعمره، ص 12
ص: 28
آشنا شوند و به تبادل دیدگاهها و تجربهها بپردازند و یگانگی خود را بر دیگر یگانگیها؛ نظیر وابستگیهای مختلف تاریخی، اجتماعی و فرهنگی چیره سازند.
احمد شلبی از تجربه خویش در حج اطلاعات ارزندهای ارائه میدهد و به نقاط زیرا اشاره میکند:
- حج گردهمایی مسلمانان است که در آن نمایندگانی برگزیده نشدهاند که برحاجیان احساس برتری کنند و به جدال بپردازند بلکه در به روی هرکس که بتواند در این گردهمایی بزرگ شرکت کند باز است.
بنابراین، حاجیان نمایندگان تمامی شهرها و حتی تمامی روستاها هستند و نیز از جانب همه فرهنگها و طبقات نمایندگی میکنند.
- از آثار حج، آشنایی طوایف مختلفی است که از چهار گوشه جهان اسلام آمدهاند.
هر زمان که در حال انجام این فریضه بودم و با دوستان از اینجا و آنجا مینشستم، به بررسی مشکلات جهان اسلام میپرداختیم.
(1)- از آثار مهم حج که من از طریق ارتباط با کشورهای مختلف در جهان اسلام به عمق آن پی بردم آن است که در بسیاری از این کشورها، برای نام «حاجی» که نام کسی است که این فریضه را انجام داده باشد، ارزش خاصی قائلند. اهمیت این نام به آنجا میرسد که حتی پسران آن را از پدران و اجداد خود به ارث میبرند، چنانکه این موضوع در کشورهایی چون اندونزی، مالزی و سودان رایج است. شخصیکه به حج رفته و سپس این نام را پیدا کرده است، هرگز فراموش نمیکند که باید به پاکی و درستکاری روی آورد تا سزاوار این نام باشد.
(2) مفاهیم مختلف سیاسی که این پدیده در جامعه اسلامی آنها را در خود دارد، ویژگیهای خاص این جامعه را در بر دارد؛ زیرا سیاست یک بنیاد مستقل و جدا از سایر جوانب و ابعاد زندگی فردی و اجتماعی نیست بلکه سیاست در ضمن یک عمل فراگیر و دارای ابعاد مختلف قرار دارد که این عمل به شیوه سیاسی اسلامی بعد توحیدی میدهد.
از اینجا متوجه خواهیم شد که برخی از تحلیلگران و پژوهشگران در فهمیدن مفاهیم حج در دو موضوع دچار خطا شدهاند:
1- موضوع نخست این که سعی میکنند حج را به پدیدهای صرفاً تعبدی مبدل
1- همان، ص 163
2- همان، 162
ص: 29
سازند و به اجرای برخی از احکام و واجبات بسنده کنند، آن هم با این دیدگاه که این احکام اعمالی است که هیچ ارتباطی با سایر ابعاد زندگی اجتماعی ندارد و شما میتوانید در بسیاری از پژوهشها و موضعگیریهای سازمانهای مختلف سیاسی این دیدگاه را ملاحظه کنید. این نظریه، موضع وعملکرد تاریخی را منعکس میکند که در طول تاریخ با پدیده حج درهم آمیختهاند. لیک اینگونه نگرش به پدیده حج نتوانست تمامی این پدیده را بپوشاند و آن را فراگیرد، مگر در دورههای معیّنی از تاریخ و این پدیده همچنان زنده باقی ماند که به زندگی تحرک میبخشد و به انتظار فضایی مناسب است، تا به عنوان یکی از ارکان جامعه توحید، سرشت نخستین خویش را باز یابد.
2- موضوع دوم، موکول کردن حج به یک کنفرانس سیاسی سالانه بر طبق روشی است که ما در عملکردهای جدید سیاسی شاهد آن هستیم؛ یعنی در گردهمایی و یا کنفرانس حزبی و امثال آن. خطای این نظرگاه در این نهفته است که برداشت جدید از سازمانهای سیاسی را بر پدیده حج افکندهاند، در حالی که حج، اصول و اندیشه خاص خود را دارد و این اصول و اندیشه در پدیده حج خود را نشان میدهند و ابعاد عقیدتی، فکری، روانی اقتصادی و سیاسی همزمان در آن گنجانده شده است و همین امر به حج برجستگی ویژهای میدهد، چنانکه به هر کدام از ابعاد آن برجستگی خاصی میبخشد که اصول، قوانین و منطق مخصوص به خود را دارد.
از این رو، ما تأکید میکنیم که باید یک اندیشه کلی راجع به پدیده حج به دست آورد و بر شیوههای فراگیر و انعطافپذیر تکیه کرد که به پژوهش گر اجازه میدهد به واقعیت و دادههای آن را پیدا کند، بدون این که به عقاید و نظرگاههای مختلف اجازه دهد که به صورت یک قالب خشک و ناتوان از درهم آمیختن مفاهیم و ابعاد این سازمان در آید. در این حالت، میباید مفاهیم و روشهای اعتقادی و فکری و دیدگاههای علمی را متحول ساخت بهگونهای که با سرشت موضوع مورد بحث همخوانی پیدا کند و در این رابطه باید از ارزشها و دیدگاههای جامعهشناسی به ویژه روشهای جامعه جدید غربی چشم پوشی کرد.
به عنوان مثال مفهوم توحید، گروه، فطرت، عبادت، شریعت و دیگر موضوعات اعتقادی و فکری همچون مفهوم نژاد پرستی، قبیله گرایی و ملّیگرایی، همگی مفاهیمی
ص: 30
است که در پژوهشهای تاریخی و واقعی جامعه توحیدی به شمار میروند که پژوهشگران میتوانند مفاهیم اجتماعی دقیقی را که با واقعیت و برداشتهای محیطهای مختلف اجتماعی آنان سازگاری دارد متبلور سازند.
مشکلی که ملتهای اسلامی گرفتار آن هستند و به اوج خود رسیده است، به زودی راه را به روی شخصیت فکری اسلامی باز خواهد کرد تا پس از فرسایش در یک دوران طولانی و حرکت انحرافی، دوباره حرکت خویش را از سرگیرد. به بیانی روشنتر: ژرفای زخم و ستبر بودن بندها ضرورت یک حرکت فراگیر را ایجاب میکند که پا برجاماندن هر کدام از بنیادهای این حرکت جز از طریق پیوند و همکاری با دیگر بنیادها امکانپذیر نخواهد بود.
این حرکت، قدرت مسلمانان در رویارویی با تمدن فراگیر در میدانهای مختلف جهاد را به آزمایش میگذارد.